🚨 توجه! توجه! علامتی که هماکنون میشنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است و معنی و مفهوم آن این است که حملهی هوایی انجام خواهد شد. محل کار خود را ترک و به پناهگاه بروید.
🔹 نسل جدید تصـوری از جنگ و تأثیـر ویرانگـری که میتواند بر روح و روان شهـروندان داشته باشد، ندارد. اما نسلـی که شاهد بمباران و موشکباران شهرهای ایران در طول جنگ با عـراق بودند، بارها با شنیدن صـدای آژیر قرمـز، فرزندانشان را با شتاب به آغـوش کشیدند و به پناهگاه رفتند و دست به دعا برداشتند که این بار موشک بعثیها به محلهشان اصابت نکند، از یادآوری آن روز و شبهای جهنمی هم آزرده خاطر میشوند.
🔹 علاوه بر این، آسیب دیدن زیرساختها در صورت بروز جنگ احتمالی میتواند مشکلات فراوانی در روند زندگی روزمرهی شهروندان ایجاد کند. آسیب رسیدن به نیروگاهها، پالایشگاهها، بنادر و ... در حالی که در شرایط عادی هم با کمبود نیروی برق و واردات بنزین مواجه هستیم، اوضاع را پیچیدهتر خواهد کرد. و البته بودجههای کلانی که صرف تولید یا خرید ادوات جنگی خواهد شد، بودجههایی که میتوانند صرف عمران و آبادانی کشور شوند.
🔹 تنشهای اخیر در خاورمیانه و ترور هنیه در تهران، جـرقهایست که میتواند آتش جنگـی خانمانسـوز را شعلهور کند. گرچه به نظر نمیرسد که ایران و اسراییل تمایلی به جنگ گستـرده داشته باشند، اما اظهـارنظـر اخیر "دیمیتری مدودوف" یار غار ولادیمیر پوتین و از تصمیمگیرندگان مؤثر کرملین، نشانهی خوبی نیست و پُرواضح است که روسها از آغاز چنین جنگی استقبال میکنند.
🔹 ایالات متحده امریکا بهعنوان بزرگترین تولیدکننده و صادرکنندهی اسلحه در دنیا، علیرغم ژست و ادعاهای دروغین صلحطلبانه، به منافع کوتاهمدت و بلندمدت خود میاندیشد و در زمینهی منافع حاصل از تجارت خونین اسلحه، تفاوت معنادار راهبردی بین دموکراتها و جمهوریخواهان وجود ندارد. گرچه بعضاً تاکتیکهای متفاوتی اتخاذ میکنند، اما استراتژی اصلی آنها، ترویج نظامیگری و کسب درآمدهای هنگفت حاصل از فروش تسلیحات نظامی است. در سالهای اخیر کشورهای عربی خلیج فارس از مشتریان اصلی تسلیحات نظامی امریکایی بودهاند و "ایرانهراسی" حربهی مؤثری در جهت ترغیب آنها برای خریدن تسلیحات و تبدیل دلارهای نفتی به جنگندههای پیشرفته و سلاحهای روزآمد بوده است.
⚠️ در جنگها برنده کسیست که سلاح میفروشد.
🔹در دههی پنجاه شمسی که ارتش ایران به پیشرفتهترین تسلیحات نظامـی امریکایـی مجهـز میشد، ارتش عـراق هم در این رقابت تسلیحاتی، با جنگافزارهای روسی تجهیز میشد و پر شدن زرادخانههای دو کشور همسایه که اختلافات مرزی دیرینهای داشتند، جنگی فراگیر در مرزهای غربی ایران را محتمل کرده بود. پس از تحولات سال ۵۷ و تضعیف ارتش ایران، صدام حسین فرصت را غنیمت دانست تا بهزعم خود، حق تضییعشدهی عراق را بازستاند و آنچه در آن هشت سال بر ایران گذشت را همه میدانیم و نیازی به بازگفتن ندارد. تخریب زیرساختهای دو کشور، کشته و مصدوم شدن صدها هزار نیروی نظامی و غیرنظامیان در بمباران و موشکباران مناطق مسکونی و هدر رفتن سرمایههای دو کشور. و در این میان امریکا و روسیه (شوروی) و البته اسراییل (که دو دشمن بالقوهاش به جان هم افتاده بودند!) برندگان اصلی هشت سال خون و خونریزی بین دو کشور همسایه بودند.
🔹 نگاهی به نام خیابانها و کوچههای شهرتان بیندازید. جوانانی که میتوانستند هر یک در گوشـهای، به آبادانـی میهنشان یاری برسانند، قربانی جنگی فرسایشی شدند که قدرتهای بزرگ جهانی منفعت فراوانی از آن بردند و تنها زمانی به صرافت پایان آن افتادند که امنیت کشتیرانـی در خلیج فارس با مخاطره روبهرو شد و برای تأمین منابع انرژی برای شهروندانشان با مشکل مواجه شدند!
🔹 فریب شعارهای دروغین سیاستمداران و جنگسالاران را نخوریم! آنها نه نگـران برقـراری دموکـراسی در ایران هستند و نه نگران اینکه در جنگی احتمالی، هزاران انسان بیگناه از بین بروند. آنها به رفاه و آرامش شهـروندان کشـور خـودشان میاندیشند، به اینکه با شعـارهایشان رأی بیشتری بهنفع حزب متبوعشان گردآوری کنند، حتی با قیمت نابود کردن دیگر کشورها. بالاترین گردش مالی در تجارت جهانـی را تجارت تسلیحات نظامـی دارد و این جنگافزارها نمیتوانند همیشه در زرادخانهها خاک بخورند. پس جنگافروزی هدف همیشگی آنهاست! 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂 #جنگ#تجارت_خونین_اسلحه#میلیتاریسم#جنگ_افروزی#روسیه#امریکا#هژمونی#خاورمیانه#اسراییل#ایران#مرز_پرگهر#دور_از_تو_اندیشه_بدان
شاهنامه فردوسی كه #بزرگ_ترین_كتاب_حماسی_ایرانیان است در موارد بسیاری با حماسه كهن چینیان بنام "فنگ شن ینی" شباهتهای باور نكردنی دارد. #داستان_های_پهلوانی فنگ شن ینی، از بلندآوازه ترین #افسانه_های#دینی و #سروده_های_شاعرانه#چین_كهن به شمار میرود. در تاریخ ادبیات کشورها به ندرت اتفاق میافتد كه دو حماسه بزرگ، متعلق به دو قوم مختلف، رویدادها و افسانههای مشترك یا همانندی را داشته باشند، اما در این دو حماسه این پدیده به روشنی مشاهده میشود و بررسی آن بسیار جذاب است و باید بگوییم كه همانندی افسانههای پهلوانی ایران و چین، #جنبه_ی_اساسی_و_كلی دارد. گاه تمام افسانه و پهلوانان آن در هر دو حماسه یكسانند و زمانی، جابجایی پارهای از رویدادها دیده میشود. بعنوان نمونه چند #داستان_اساطیری زیر مقایسه گردیده است!!
۲) تولدِ #زال و افسانه تولدِ چینی، #هائوگی : زال، #پدر_رستم با موهای سفید چشم به جهان گشود و با این اتفاق، #سام پدر وی را چندان دل آزرده كرد كه كودك نوزاد را بر سر راه گذاشت و این #سیمرغ بود كه او را برگرفت و مراقبتش كرد. افسانه چینی، هائوگی همان سرنوشت زال را دارد. او نخستین پسر یك خانواده است كه هنگام تولد #پیكری همچون #بره دارد. احتمالا موی سفید زال همان سفیدی تن بره در افسانه هائوگی است. پدر هائوگی از این رویداد سخت ناراحت میشود و كودك نوزاد را بر سر راه میگذارد، چندی بعد، هیزم شكنان به كودكی بر میخورند كه #پرندهای با بالهای خود او را حفاظت میكند.
یادوارهی استاد #رضا_ورزنده ۱۳۰۵ کاشان ـ ۳ بهمن ۱۳۵۵ تهران موسیقیدان، نوازنده سنتور
غلامرضا مرشد ورزنده، معروف به رضا ورزنده در نزد پدر آموزش دید. او با سبک و شیوهای شخصی سنتور می نواخت و در بداهه نوازی توانا بود.
سنتور وی منحصر به فرد بود و اندازهای متفاوت نسبت به سازهای معمول داشت. هنگام نواختن، حولهای روی سیمها میانداخت و مینواخت.
استاد ورزنده در میانسالی در حالی که مشغول نواختن سنتور در یک برنامه بود، دچار سکته قلبی شد و در ۳ بهمن ۱۳۵۵ درگذشت.
#محمدرضا_شجریان که با سنتور آشنایی دارد، پس از مرگ نابهنگام او گفت: «وقتی سال ۱۳۵۵ ورزنده درگذشت، همان روز به یادش قدری سنتور نواختم و بعد از آن دیگر هیچ گاه دست به این ساز نزدم».
شاهنامه فردوسی كه #بزرگ_ترین_كتاب_حماسی_ایرانیان است در موارد بسیاری با حماسه كهن چینیان بنام "فنگ شن ینی" شباهتهای باور نكردنی دارد. #داستان_های_پهلوانی فنگ شن ینی، از بلندآوازه ترین #افسانه_های#دینی و #سروده_های_شاعرانه#چین_كهن به شمار میرود. در تاریخ ادبیات کشورها به ندرت اتفاق میافتد كه دو حماسه بزرگ، متعلق به دو قوم مختلف، رویدادها و افسانههای مشترك یا همانندی را داشته باشند، اما در این دو حماسه این پدیده به روشنی مشاهده میشود و بررسی آن بسیار جذاب است و باید بگوییم كه همانندی افسانههای پهلوانی ایران و چین، #جنبه_ی_اساسی_و_كلی دارد. گاه تمام افسانه و پهلوانان آن در هر دو حماسه یكسانند و زمانی، جابجایی پارهای از رویدادها دیده میشود. بعنوان نمونه چند #داستان_اساطیری زیر مقایسه گردیده است!!
۲) تولدِ #زال و افسانه تولدِ چینی، #هائوگی : زال، #پدر_رستم با موهای سفید چشم به جهان گشود و با این اتفاق، #سام پدر وی را چندان دل آزرده كرد كه كودك نوزاد را بر سر راه گذاشت و این #سیمرغ بود كه او را برگرفت و مراقبتش كرد. افسانه چینی، هائوگی همان سرنوشت زال را دارد. او نخستین پسر یك خانواده است كه هنگام تولد #پیكری همچون #بره دارد. احتمالا موی سفید زال همان سفیدی تن بره در افسانه هائوگی است. پدر هائوگی از این رویداد سخت ناراحت میشود و كودك نوزاد را بر سر راه میگذارد، چندی بعد، هیزم شكنان به كودكی بر میخورند كه #پرندهای با بالهای خود او را حفاظت میكند.
#کنسرت #کریس_دبرگ #مرز✅❤😭 به سختی می تونستم رفتنش رو تحمل کنم چشمام پر از اشک شده بودن داشتیم به مرز می رسیدیم دروغهایی که باید بهش بگم رو آماده کردم و در آن باران.... 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂
شاهنامه فردوسی كه #بزرگ_ترین_كتاب_حماسی_ایرانیان است در موارد بسیاری با حماسه كهن چینیان بنام "فنگ شن ینی" شباهتهای باور نكردنی دارد. #داستان_های_پهلوانی فنگ شن ینی، از بلندآوازه ترین #افسانه_های#دینی و #سروده_های_شاعرانه#چین_كهن به شمار میرود. در تاریخ ادبیات کشورها به ندرت اتفاق میافتد كه دو حماسه بزرگ، متعلق به دو قوم مختلف، رویدادها و افسانههای مشترك یا همانندی را داشته باشند، اما در این دو حماسه این پدیده به روشنی مشاهده میشود و بررسی آن بسیار جذاب است و باید بگوییم كه همانندی افسانههای پهلوانی ایران و چین، #جنبه_ی_اساسی_و_كلی دارد. گاه تمام افسانه و پهلوانان آن در هر دو حماسه یكسانند و زمانی، جابجایی پارهای از رویدادها دیده میشود. بعنوان نمونه چند #داستان_اساطیری زیر مقایسه گردیده است!!
۲) تولدِ #زال و افسانه تولدِ چینی، #هائوگی : زال، #پدر_رستم با موهای سفید چشم به جهان گشود و با این اتفاق، #سام پدر وی را چندان دل آزرده كرد كه كودك نوزاد را بر سر راه گذاشت و این #سیمرغ بود كه او را برگرفت و مراقبتش كرد. افسانه چینی، هائوگی همان سرنوشت زال را دارد. او نخستین پسر یك خانواده است كه هنگام تولد #پیكری همچون #بره دارد. احتمالا موی سفید زال همان سفیدی تن بره در افسانه هائوگی است. پدر هائوگی از این رویداد سخت ناراحت میشود و كودك نوزاد را بر سر راه میگذارد، چندی بعد، هیزم شكنان به كودكی بر میخورند كه #پرندهای با بالهای خود او را حفاظت میكند.
و #دولت_ايران که با اتکا به #اتحاد خود با #اروپاييان دوباره فريب خورده بود در مقابل #دشمن_نيرومند تنها ماند. حسين آرين: پس از #جنگ_های مختلف در رابطه با #ايروان، #جنگ_اوچمیازين و جنگهای ديگر آخرش منتهی میشود به #جنگ_اصلاندوز که #سپاه_ايران به رغم مقاومت شديدی که از خودشان نشان دادند از #روس_ها#شکست_می_خورند و متلاشی میشوند و #عباس_ميرزا تمام #سلاح و #تجهيزات خود را از دست میدهد. اين منتهی میشود به #عهد_نامه_گلستان . عهدنامه گلستان باعث میشود که ايران تمام آن شهرها را از دست بدهد. يکی از #ماده هايش اين بود که از #حق_کشتيرانی در #دريای_خزر#محروم میشود و عهدنامهای بود مبهم، #مرز_ها به هيچ وجه به طور دقيق #مشخص_نشده_بود . #پيش_نويس عهدنامه را #سفير_انگليس#سر_گور_اوزلی تهيه کرده بود و در واقع واسطه بود و همه کاره بود و ديگر اينکه دست روسها باز میماند که در آينده بخواهند هر طوری که دلشان میخواهد اين عهدنامه را تفسير کنند و تعبير کنند و دوباره به دستاندازیها شروع کنند. در عين حال اين عهدنامه فرصتی بود برای روسها که خيالشان از جانب ايران در قفقاز تا اندازهای راحت شود و قوای خودشان را به طرف ناپلئون و جنگ با او متوجه کنند که شرايط روسها به هيچ وجه مناسب نبود و در عين حال روسها به فکر اين بودند که در اتحادی با ديگر کشورهای_اروپايی از جمله #انگليس بتوانند #ناپلئون را #شکست_دهند که بالاخره دو سال بعد از عهدنامه گلستان در سال ۱۸۱۵ به اين هدف رسیدند.» #مذاکرات_صلح ميان ايران و روسيه در قريه گلستان تشکيل شد، ميرزا ابوالحسن خان شيرازی اين بار نماينده دولت ايران در اين مذاکرات بود. پس از مذاکرات مفصل سرانجام عهدنامه گلستان در تاريخ ۲۴ اکتبر ۱۸۱۳ (يا ۱۲ اکتبر به تاريخ ژولينی که در روسيه متداول بود) امضا شد. اين عهدنامه چه عواقبی برای ايران در بر داشت؟ حسين آرين: عواقبش اين بود که ضربه سنگينی از نظر روانی به ايران و همينطور به دربار زد. تلفات سربازان ايرانی مشخص نشده. ولی به احتمال قوی بسيار زياد بوده. خسارات شديد به مناطق جنگی وارد شد. نقصان مالياتی در اين منطقه ايجاد شد. درآمد عباس ميرزا کم شد. به ويژه در رابطه با آذربايجان. برای اينکه در ایران در آن زمان دو خزانه بوده. يک خزانه عباس ميرزا بود و يک خزانه فتحعلیشاه بود در تهران. دارایی عباس ميرزا از آذربايجان و بيشتر مناطق قفقاز جنوبی تامين میشد. اين باعث شد که مشکلات مالی برای فتحعلیشاه و همينطور برای عباس ميرزا به وجود بيايد و خزانهشان خالی شد. در عين حال از اين وضعيتی که در ايران به وجود آمده بود روسای عشاير که منتظر فرصت بودند استفاده کردند و پس از شکست اصلاندوز دست به شورش زدند. برای نمونه ترکمنها و روسای ايلات خراسان دست به ياغیگری زدند. همه اينها مسايل بسيار عمدهای بود که برای ايران به وجود آمد. علاوه بر آنچه که گفتم ضربه روحی از دست دادن اين شهرها. بعضی از منابع میگويند که اين شهرها و اين مناطق اصلاً مال ايران نبود و ادعای ايران به هيچ وجه قابل توجيه نيست. خوب اگر اينها مال ايران نبود، چرا روسيه آمده بود با ايران میجنگيد؟» عهدنامه گلستان عهدنامه ای بود نامنسجم و مبهم. خطوط مرزی به طور دقيق مشخص نشده بود و اين ابهامات زمينهساز دور بعدی جنگهای ايران و روس و انعقاد عهدنامه ترکمانچای در فوريه ۱۸۲۸ شد. پيامدهای عهدنامه گلستان را تورج اتابکی چنين شرح میدهد: «پيامدهای عهدنامه گلستان اين بود که اين سرزمينها از ايران جدا شده بودند. بسياری از اين مردم نمیخواستند زير يوغ استعمار روس باشند. اينها دل در گرو ايران داشتند. اينها کسانی بودند از نظر آيين با ايرانیها نزديکتر بودند. فرهنگشان نزديکتر بود. نمیپذيرفتند. بسياری از گروههای مسلمان که در اين منطقه بودند نامه مینوشتند. شکواييه مینوشتند. و تقاضا میکردند که دولت ايران به دادخواهی برخيزد و اين سرزمينها را از روسيه بگيرد. اما دولتيان ايران میدانستند که دولت ايران اين توانایی را ندارد که وارد جنگ دومی شود. از طرف ديگر فشار بیامان روحانيت ايران فضای ديگری را برای اين دولتيان باقی نگذاشت. آنچه که با صدور فتاوی اشاره داشتند به جهاد عليه کفار و گرفتن سرزمينهای اسلام از دست کفار و از اين دست ... چنان صحنه را برای دولتمردان ايران در آن زمان تنگ کرده بود که دیگر راه گريزی ديگر برای دولت باقی نگذاشته بود و نمیدانستند چگونه در برابر اين فشارها مقاومت کنند. به همين خاطر جنگ [دوم ایران و روس] میتوانست صورت نگيرد و اين فاجعه دوم به وجود نيايد.» به موجب عهدنامه ترکمانچای ايالات ديگری نيز از ايران جدا و به روسيه واگذار شد: ايالات نخجوان، ايروان، تالش، و چند منطقه ديگر و سرحد دو کشور رود ارس تعيين شد. 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂
شاهنامه فردوسی كه #بزرگ_ترین_كتاب_حماسی_ایرانیان است در موارد بسیاری با حماسه كهن چینیان بنام "فنگ شن ینی" شباهتهای باور نكردنی دارد. #داستان_های_پهلوانی فنگ شن ینی، از بلندآوازه ترین #افسانه_های#دینی و #سروده_های_شاعرانه#چین_كهن به شمار میرود. در تاریخ ادبیات کشورها به ندرت اتفاق میافتد كه دو حماسه بزرگ، متعلق به دو قوم مختلف، رویدادها و افسانههای مشترك یا همانندی را داشته باشند، اما در این دو حماسه این پدیده به روشنی مشاهده میشود و بررسی آن بسیار جذاب است و باید بگوییم كه همانندی افسانههای پهلوانی ایران و چین، #جنبه_ی_اساسی_و_كلی دارد. گاه تمام افسانه و پهلوانان آن در هر دو حماسه یكسانند و زمانی، جابجایی پارهای از رویدادها دیده میشود. بعنوان نمونه چند #داستان_اساطیری زیر مقایسه گردیده است!!
۲) تولدِ #زال و افسانه تولدِ چینی، #هائوگی : زال، #پدر_رستم با موهای سفید چشم به جهان گشود و با این اتفاق، #سام پدر وی را چندان دل آزرده كرد كه كودك نوزاد را بر سر راه گذاشت و این #سیمرغ بود كه او را برگرفت و مراقبتش كرد. افسانه چینی، هائوگی همان سرنوشت زال را دارد. او نخستین پسر یك خانواده است كه هنگام تولد #پیكری همچون #بره دارد. احتمالا موی سفید زال همان سفیدی تن بره در افسانه هائوگی است. پدر هائوگی از این رویداد سخت ناراحت میشود و كودك نوزاد را بر سر راه میگذارد، چندی بعد، هیزم شكنان به كودكی بر میخورند كه #پرندهای با بالهای خود او را حفاظت میكند.
#ایل_كلهر در علت نامگذاری #ایل#كلهر ، باید در ساخت، ریشه و معنی آن دقیق نمود. لفظ كلهر با فتح كاف و ضم هاء از دو بخش « #كل »و« #هور »یا« #هُر »تشكیل شده است. این كلمه كه با تلفظ های متعدد در منابع آمده است از قبیل #كلهور ، #كلهر و #كلِر . در زبان محلی تلفظ سوم بیشتر رایج است. از همه آنها یك معنی به ذهن متبادر می شود. #كَل به معنای #آهوی_كوهی_نر می باشد و از خصوصیات این حیوان كوهی، همانا #شجاعت و #جنگندگی و #جست_و_خیز فراوان آن است. قسمت دوم كلمه، #هور یا #هُر می باشد كه در #لغتنامه_ها به معنای #خورشید و #آفتاب آمده است. از ویژگی های خورشید #درخشندگی و #سرعت و #جذابیت می باشد. حال اگر به دنبال وجه شبه این دو كلمه كل و هور با مردمان ایل كلهر بگردیم باید نظری داشته باشیم به #زیستگاه و #قلمرو آنها یعنی دامنه ها و ارتفاعات پر فراز و نشیب #زاگرس . مردمان این ایل در طول تاریخ با ناملایمات طبیعی دست و پنجه نرم كرده با شجاعت و جنگندگی همانند آهو و كل، كوه ها وصخره ها را در نوردیده و رام خواسته های خویش كرده اند و مهاجمانی كه از صفحات غربی ایران قصد سوئی نسبت به كشورمان را داشته اند عقب رانده و آنها را به خاك مذلت نشانده اند. از طرفی بنا به گفته نویسندگان بزرگ #كلهرها كه شاخه ای از نژاد #كردهای_اصیل_آریایی هستند و اینها را به خاطر #چهره_های_بشاش_و_جذاب و همچنین سرعت برق آسایی كه در پیمودن كوهها و گردنه های صعب العبور داشته اند، به خورشید كه مظهر جذابیت است تشبیه كرده اند. پس از #فروپاشی#امپراطوری#ساسانیان و #ورود#اعراب_مسلمان به ایران #مناطق_غربی#معبر_ورود_مسلمانان به داخل #امپراطوری_ایران بود. هر چند از این زمان تا اوایل حكومت صفویان انحصاراً از كلهرها نامی به میان نیامده است ولی از #كردها كه سلسه هایی در #شمال_غربی , #غرب_ایران و #موصل و #الجزیره و #دیاربكر تشكیل داده اند در تاریخ نام برده شده است. مردان ایل كلهر بدون شك اقدامات وسیعی در #عرصه_سیاست و #دفاع از مرز و بوم ایران زمین انجام داده اند كه متأسفانه به دلیل نداشتن تاریخ مدون ونگارش یافته، اقدامات آنان بر ما معلوم نیست. اما اشاره مستند و مكتوب به ایل كلهر به عصر #صفویه زمان پادشاهی #شاه_طهماسب_صفوی برمی گردد. دوره ای كه سراسر مملو از جنگ و گریز با #امپراطوری_عثمانی بر سر مسائل مختلف از قبیل #اختلافات_مرزی و #مذهبی بوده است. #ایرج_افشار در تحقیقات خود راجع به كلهرها می نویسد: «از ابتدای دوره شاه طهماسب اول (۱۵۷۶ ۱۵۲۴م) تاریخ نویسان ضمن سخن از حاكم كردان كلهر می نویسند: #كوچ_نشینان كلهر, بین #كرمانشاهان و #مرز_ایران ساكن بودند گویا در ابتدای امر نفوذ دولت ایران در آنان اندك بوده است. ضمن وقایع سال ۱۵۴۴ م مآخذ چنین می گویند: كه گروهی برای تنبیه #عشایر_كلهر كه همواره یاغی بودند فرستاده شد. ایل كلهر در دوره صفویه بیشتر در نواحی #ماهی_دشت تا #مندلی به زیست مشغول بوده اند و به گفته منابع همیشه ۵۰۰ نفر #یاساقی را آماده خدمت می كرده وظاهراً #حاكم_ایل دارای موقعیت مستقلی بوده است. یكی از سیاست های #صفویان در #تعیین_حكمران برای #ایلات مختلف, انتخاب از میان #قزلباشان بود و این مسئله باعث نارضایتی مردم آن ایلات و عشایر می شد. با به سلطنت رسیدن #شاه_عباس_كبیر این سیاست را تغییر داده و حكمران را از میان خود ایلات انتخاب می كرد. در این دوره ایل كلهر یكی از دوره های اقتدار خویش را پشت سر گذاشت.