♦️توهم در نظامهای فرهنگیی تام؛ از جمله ایدهئولوژیهای مدرن: اشارهای به برخی نقدها
✍ حسن محدثیی گیلوایی۲۳ مرداد ۱۴۰۳
در روزهایی که گذشت برخی نقدها در بارهی شرکت ام در جلسهی نقد کتاب "گذشتهی یک توهم" وارد شده است. برخی از آنها نیازمند پاسخ اند و برخی نیز فاقد مبانی و نکات ارزشمندی هستند (نظیر نوشتهی خانم محبوبه زمانیان در کانال نقدآگین،
https://t.me/Naqdagin/11898). من در ادامه به برخی نکات مهم اشاره میکنم و شاید در آینده مجال بیشتری فراهم شود تا بدانها بپردازم.
۱. برخی گفته اند فرانسوا فوره دلار گرفته است تا چنین کتابی علیه
کمونیسم بنویسد (بنگرید به
https://t.me/GoftandNO/4464). صریح عرض میکنم که
هر کسی عرضه دارد، دلار یا ریال یا لیر و غیره بگیرد و کتابی در همین سطح در بارهی لیبرالیسم یا هر موضوع دیگر بنویسد. بسمالله! وانگهی، همه جای دنیا برای تحقیق پول میگیرند. اگر شما خبر ندارید، لطفا باخبر شوید! با این حال، محض اطمینان عرض میکنم من از ناشر محترم که دانشجوی سابق من است، چیزی جز یک نسخه کتاب نگرفته ام. ساعتهای زیادی نیز برای مطالعه و بحث در بارهی آن وقت گذاشته ام.
۲. در جلسهی نقد کتاب تمرکز بر محتوای کتاب است و من نیز بر محتوای کتاب تمرکز کرده ام اما موضوع را با آنچه در ایران گذشته و میگذرد، پیوند زده ام.
۳. برخی از دوستان گفته اند چون مارکسیستها رسما صدایی ندارند، پس نباید عجالتا مارکسیسم یا
کمونیسم را در ایران نقد کرد. پاسخ ساده است: در برابر نقد، مقاومت و بهانهتراشی نکنید! بروید و با فرهنگ نقد تربیت شوید!
به تعویق انداختن نقد با هیچ دلیل و بهانهای مجاز نیست بلکه دعوت به تاریکی است.۴. گفته اند
کمونیسم را نقد میکنید تا لیبرالیسم را ترویج کنید! معلوم است که ناقدان محترم، سخنان ام را گوش نکرده اند. من نه فقط ایدهئولوژیها بلکه تمام نظامهای فرهنگیی تام را آماج نقد قرار داده ام و گفته ام که همهی آنها توهمآفرین اند؛ هر یک بهنحوی. طرف میگوید چون چپ را نقد کردی، پس مزدور راستی یا بالعکس. من اصلا این بازیی چپ و راستی را که بهراه انداخته اید، قبول ندارم. تمام این ایدهئولوژیها، نظامهای اعتقادیی بسته اند که باید مورد نقد قرار گیرند. یک لباس از پیش دوختهای هستند که قرار است به تن جامعه بکنند؛ بهنرمی یا به خشونت.
پس نه به ناسیونالیسم، نه به کمونیسم، نه به لیبرالیسم، و نه به اسلامیسم و نه به تمامیی ایدئولوژیها.تمام اینها گرفتار انواعی از توهم هستند:
توهم جامعیت،
توهم بسندهگی،
توهم خلق جهانی نو و بیسابقه و حرکت بر فراز تاریخ، و بالاخره
توهم حقانیت. به قول فرانسوا فوره:
"قوت غالب این توهم، خود تاریخ بود، به این معنی که تمام اتفاقات را درون نظام عقیدتی خود میگنجاند. به همین دلیل محو کمونیسم فقط با نابودی همان چیزی ممکن شد که غذای جوهری آن بود: باور به نجات انسان در مسیر تاریخ، فقط با انکار ریشهای تاریخ ممکن بود" (فوره، ۱۴۰۲: ۱۷).
بزرگترین توهمات نظامهای اعتقادیی تام، توهم جامعیت و توهم حقانیت اند که از همه خطرناکتر اند. همین دو توهم اند که همواره به بشریت گفته اند:
برو به پیش و بینهایت تغییر بده و هر چه بر سر راه تو قرار گرفت از میان بردار و جهانی بهکلی متفاوت بیافرین؛ آنچنانکه هرگز در تاریخ وجود نداشته. باز هم ارجاع بدهم به فوره:
"جنگ جهانی دوم یکی از مکتبیترین رخدادهای تاریخ است" (همان: ۷۷)؛ آری رویدادی مکتبی و عقیدتی با ۴۰ میلیون کشته و انبوهی مجروح و آواره.
کسانی که بسیاری چیزها را "
نمیدانستند" (همان: ۷۹)، اما به حقانیت خویش و جامعیت مکتب خویش مطمئن بودند!
۵. در عوض این نظامهای فرهنگیی تام (اسطوره، دین، عرفان، ایدهئولوژی) چه داریم و به چه نیاز داریم؟
یک نظریهی اجتماعیی مداوما اصلاحشونده برای ایران که از آن برای هر حوزه از زندهگی و جهان اجتماعی طرحی استخراج شود و غایاتی و برنامهای معطوف به واقعیت جامعه عرضه شود.
۶. میگویند
کمونیسم دستآوردهای مهمی داشت. اضافه میکنیم که ملیگرایی و لیبرالیسم هم دستآوردهای مهمی داشتند. ادیان و عرفانها نیز دستآوردهای مهمی داشتند. اما تاریخ را یکطرفه نمینویسند و نمیخوانند. تاریخ محل آزمون نظامهای فرهنگیی تام است. به تاریخشان اعتنا میکنیم و در بارهی یکایکشان داوری میکنیم. اما آموخته ایم که از آنها اجتناب کنیم. ما دیگر نباید به ایدهئولوژیها پناه ببریم. یکصد سال با تاخت و تاز سه ایدهئولوژی در ایران مواجه بوده ایم: ناسیونالیسم، مارکسیسم، و اسلامگرایی.
ادامه دارد.
👇👇👇#توهم#مکتب#کمونیسم#ایدهئولوژی#نظریهی_اجتماعی#نظام_فرهنگی_تام@NewHasanMohaddesi