♦️شریعتی، آگاهی در برابر علم /۱
✍ عیسی خندان
«نه اسلام عالمانه، نه اسلام عامیانه، اسلام آگاهانه!» (اسلام شناسی ص ۲۳۲)
نه فقط در عبارت فوق بلکه در سرتاسر بحث های اسلامشناسی به وضوح «آگاهی» در برابر «علم» قرار گرفته است. شریعتی چه می گوید؟
آگاهی دانستنی تعین یافته نیست، شکل مشخصی ندارد، منبع آن نامعلوم و فاقد روش است.
برعکس علم تعین یافته، تشکل یافته، نهادمند و تعریف شده است. متولی دارد، روش و شاخه و رشته دارد و دارای کتاب و اسم و رسم است.
اما چون آگاهی وضوح و تمایزی در خود ندارد فهم آن مشکل است. با این حال باید تلاش کرد تا آگاهی را بفهمیم.
⬅️ گاه ما از چیزی آگاه می شویم. وقتی کسی دردی را در شکم خود احساس می کند، آگاه می شود که مشکلی دارد. یا با استمرار درد به بیماری خود، آگاه می شود. فرد با این آگاهی البته قادر به تشخیص بیماری و درمان نمی شود مگر با مراجعه به پزشک و تشخیص بیماری و درمان پزشکی. پس آگاهی به درد با خود فرد است، اما تشخیص بیماری و درمان با آگاهی نیست، با علم است.
یا ممکن است به طریقی آگاه شویم که کسی حق ما را خورده، دزدی خانه ما را زده و ...
ما معمولا بر اثر مواجهه با اتفاقی یا شنیدن ندایی، تجربه رفتار کسی و درک موقعیتی می توانیم به چیزهایی آگاه شویم. اگر به تهدیدی علیه خود آگاه شویم، در این صورت انواع هیجان را در خود می یابیم، برافروخته می شویم، حرکتی می کنیم و واکنشی نشان می دهیم. این واکنش از چاره جویی برای درمان بیماری گرفته تا درگیر شدن با دزد تا قیام و انقلاب در سطح کشور می تواند باشد.
چرا بعد از آگاهی واکنش نشان می دهیم؟ برای اینکه این نوع آگاهی ها در ارتباط با تهدیدها و فرصت هایی است که وجود ما را هدف قرار می دهند. آنها با سرنوشت ما، با حیات ما و با داشته های حیاتی ما ارتباط دارند. اگر آگاه شویم که خانه ای را دو کوچه پایین تر دزد زده است هیجانی در ما تولید نمی شود و واکنشی هم نشان نمی دهیم.
حال اگر راهکار سنجیده و حقوقی در جامعه جاری باشد مراجعه به وکیل و اقدام حقوقی می تواند نتیجه بخش باشد. راهکار حقوقی را بشر با خرد و اندیشه خود و به کمک رشته ای علمی در طول سالها تلاش فراهم کرده است. شناخت قانون و شناخت روش دفاع مناسب همان علمی است که باید به کمک فرد بیاید و الا صرف آگاه شدن از مالباختگی می تواند واکنش های هیجانی پر ضررتری را به دنبال داشته باشد.
در مورد آگاه شدن در اموری با ابعاد اجتماعی و سیاسی باز می توان به واکنش های آنی رضایت داد و می توان برای تشخیص فنی مشکل و درمان آن یا چگونگی حل آن همانند مورد پزشک و وکیل از علم و تجربیات بشری کمک گرفت.
مثلا وقتی فردی از موقعیت خود به عنوان استثمار شده آگاه می شود، این لحظه اقدام نهایی نیست. تنها می توان گفت انرژی اعتراض و تهاجم علیه عامل استثمار آماده است. هنوز درد تجربه شده است. تلاش برای تشخیص موقعیت و چگونگی خروج از این موقعیت که بخش پیچیده ماجراست مانده است. این دو تشخیص اخیر نیازمند خرد آدمی و استفاده از ذخیره خرد پیشینیان یا به زبانی علم است. این چیزی است که سیاسیون را خوش نمی آید. چرا؟ چون باعث تاخیر در مبارزه می شود! شاید تن دادن به این مرحله باعث سرد شدن و فروکش کردن انرژی انقلابیون شود!
شریعتی «روشنفکر» را برای آگاه کردن مردم مطرح می کند. روشنفکر دردها، انحرافات، ستم ها را به سطح آگاهی مردم می آورد. حتی پس از مرحله آگاهی مردم هم باز شریعتی از نیروی به میدان آمده و مبارزان آگاه شده نمی خواهد خود را به علم مسلح کنند.
طبعا چون آگاهی به این معنا با درد و رنج یا لذت توام است و اثر وجودی بر فرد می گذارد، بنابراین آگاهی در لایه های عمیق وجود می نشیند و فرد آن را حس می کند و به بیان شریعتی «شناخت» و به بیانی دیگر انرژی حرکت و جهت پیدا می کند.
به نظر می رسد آنچه که شریعتی آگاهی می گوید، شبیه چیزی است که قرآن آن را ایمان می نامد. با این تفاوت که آگاهی متوجه دردها و ستم های اجتماعی ولی ایمان در قرآن متوجه مفاهیم دینی و قدسی است.
اینجاست که می بینیم شریعتی «دانستن» (علم) را بی ارج و «شناختن» (آگاهی) را ارج می نهد. عالِم را پس می زند و روشنفکر را جلو می کشد. او شناخت را در حد احساس و تجربه درد کافی می داند و بقیه را به عهده واکنش هیجانی جمعی می سپارد.
البته باید پذیرفت که علمِ تشخیص و علمِ درمان صرفا علمی ذهنی و محدود است و قادر به تولید ایمان و هیجان و تعهد نیست.
بر عکس آگاهی کامل که در آن هم درد را می فهمی هم بیماری را تشخیص می دهی و هم راه درمان را می دانی اما آگاهی مورد تاکید شریعتی شکل ابتدایی معرفت است. چیزی بیش از تجربه حسی که نازلترین مرتبه معرفت است.
ادامه دارد.
👇👇👇تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۳۹۹
#متن#تفسیر#خندان#شریعتی #اسلامشناسی@ NewHasanMohaddesi