العربیه:حروف عربی که واژههای ما را غیرعربی میکند،آنها را بشناسید
موضوع وجود واژگان مُعرّب،واردشده یا فارسی در
#زبان_عربی،بخش زیادی از تالیفات عربی قدیم را به خود اختصاص داده است.دلیل این امر اهمیت بسیار بالایی است که لغویون و نویسندگان و نحویون به موضوع مفردات عربی که قوام تلفظ عمومی این زبان برای برقراری ارتباط،تعبیر و تفکر را شکل میدهد داده اند که خود این مفاهیم از ارزش والای زبان به عنوان بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی نشات میگیرند.
بسیاری از نویسندگان کتابهای مهم عربی،استفاده از واژگان غیرعربی را،بجز آنها که در قرآن،احادیث،شعر جاهلی،یا در بخشی از ادبیات و نوشتارهای بعد از اسلام وارد شده اند را منع کردهاند؛دلیل این ممانعت تمیز دادن آن واژهها از واژههای عربی برای حفظ زبان عربی و تلاشی برای روشن کردن نحو و بیان این زبان عنوان شده است.
نویسندگان بسیاری درباره این واژههای
#معرب یا واردشده به زبان عربی مطالبی نوشتهاند،خواه بعنوان فصلی از یک کتاب خواه در کتابی کامل در این باره؛مانند کتاب«المعرب من الکلام الأعجمی علی حروف المعجم»نوشته منصور الجوالیقی.
الجوالیقی تعداد بسیار زیادی واژه گردآوری کرد که در زبان عربی از آنها استفاده میشود ولی در اصل یا فارسی هستند یا
معرب یا واژگان واردشده.
او فصلی از کتاب خودرا برای تشخیص واژه عربی اصیل از واژه غیرعربی اختصاص داد و نشان داد وجود یا عدم وجود ترکیب حروف خاصی در کلمه آن را غیرعربی یا عربی میکنند. با این حروف واژه غیرعربی میشود.
الجوالیقی مینویسد:
حروف «ج» و «ق»در یک کلمه عربی هر دو استفاده نمیشوند و اگر آنها در واژهای با هم آمدند بدانید که آن واژه عربی نیست. مثلا جرندق،أجوق،الجوق،القبج.
اگر حروف «ج» و «ص»هم در یک واژه استفاده شوند آن واژه عربی نیست. مثلا واژه معروفی که تا الان از آن استفاده میکنیم که آن «الجص»است یا الصولجان یا الصهریج.
الجوالیقی تاکیدمیکند که در اصول بنیادین زبان عربی اسمی که در آن حرف «ر»پس از «ن»بیاید وجود ندارد.پس هرگاه این دو پشت سرهم آمدند بدانید که واژه
معرب است. مثلا:نرجس،نرس،نرجه.
وی با قطعیت اعلام میدارد که در زبان عربی هرگز در واژهای حرف «ز»بعد از «د» نمیآید. اگر چنین ترکیبی شکل گرفت آن واژه واردشده است. مانند: الهنداز،المهندز که به المهندس تغییر یافته است.
همچینین الجوالیقی میگوید تمامی قُدمایی که گفتههایشان به ما رسیده است،میگویند هیچ کلمهای در عربی که از ترکیب حروف «ب»،«ت» و «س»ساخته شده باشد وجود ندارد و اگر اینها در واژه ای گرد بیایند آن واژه واردشده است. مانند«بستان»که واژهای فارسی است.
سپس او،هویت زبان عربی را توضیح میدهد،که بهترین کلماتش،آنهایی هستند که بین حرفهایشان،فاصله در مخرجها(بخشی از دستگاه صوتی انسان که حرف از آنجا تولید میشود)وجود دارد.
همچنین لغویون عرب اشاره میکنند که «س» و «ذ»در واژه عربی با هم بکار نمیروند. مانند واژه ساذج و استاذ.
حروف «ط» و «ج»هم در اصل کلام عربی در یک کلمه قرار نمیگیرند.همچنین حروف «ت» و «ط»مانند الطست.
حروف «ک» و «ج»هم اگر با هم در واژه ای بیایند آن واژه عربی نیست.
حروف «ک» و «ق» واژه را غیرعربی میکنند. همچنین هرگاه «ش» پس از «ل» بیاید.
تعدادی از عروضیها و لغویها تصمیم گرفتند که برای تمیز دادن واژه عربی از غیرعربی از وزنها استفاده کنند و مشاهده کردند که در زبان عربی وزنهایی وجود دارند که جزو زبان عربی نیستند. مانند وزن «فاعُل» و کلمه کابل و «فعالل» مانند سرادق و «فعلل» مانند نرجس.
مثالهای بالا دربرگیرنده تمام ترکیباتی که باعث میشوند واژهای عربی نباشد نیستند،بلکه تنها معیاری فوری برای تشخیص دادن این واژههاست. واژههای غیرعربی بسیاری وجود دارد که با این معیار هماهنگی ندارند و جزو این ترکیبات نیستند.
گفته میشود که کلماتی که وارد زبان عربی شدهاند یا
معرب هستند،پس از قرار گرفتن ذیل دستور زبان عربی بخشی از این زبان شدهاند،واژه واردشده جای واژه اصیل را گرفته و به وسیله تغییر تلفظ و نزدیک شدن به(تلفظ)زبانی که به آن منتقل شده،واژه
معرب شده است. پس از این تغییرات،آنگونه که گویا این واژهها جزو واژگان اصیل عربی بودهاند،اعراب در سخن گفتنشان از آنها استفاده کردند و جزئی از اندوخته لفظی و بیانی آنها شدند به گونه ای که امکان عدم استفاده تعداد زیادی از آنها،با توجه به رسوخ آنها در نوشتار و گفتار و بیان چه پیش از
#اسلام چه بعد از آن و چه در حال حاضر،دیگر مقدور نیست.
زمانی که واژههایی را
معرب یا واردشده معرفی میکنند به این معنا نیست که آنها را ترک کرده و از آنها استفاده نکنیم؛بلکه هدف فقط ثبت نحو و بیان و نگارش الفاظ و ساختار جمله و قوانین کلی زبان است.
♦️مترجم:مجید بچاوی
www.alarabiya.net/ar/mob/last-page/2018/04/02/حروف-عربية-تجعل-كلماتنا-غير-عربية-تعرّف-عليها.html