شهر جایی برای زندگی.City ,Place For Living

#معماری_مدرن
Канал
Путешествия
Недвижимость
Лингвистика
Другое
Персидский
Логотип телеграм канала شهر جایی برای زندگی.City ,Place For Living
@City_PlaceForLivingПродвигать
209
подписчиков
513
фото
72
видео
383
ссылки
@SoroushKhani
📌شهر به مثابه کنش انتقادی در پروژه «شهری در فضا»: آرمانشهری از ریکاردو بوفیل
نوشتهء #الیاس_بارچوک_پاساما . ترجمهء انگلیسی از #آملیا_پرز_براوو
برگردان: #سروش_خانی

در سال 1968؛ کارگاه معماری ریکاردو بوفیل، در واکنش به تقاضاهای مبرم جامعه ای که بطور مداوم در حال تغییر و تحول بود؛ مانیفیستی منتشر ساخت. ایده «شهری در فضا»؛ برای نخستین بار، ارائه و به مثابه یک معماری فراگیر معرفی شد، که می تواند راه حلی در برابر تمام پیچیدگی های معاصر خود، از طریق یک مدل منحصر به فردِ باز، انعطاف پذیر و سه بعدی فراهم سازد.
زمانیکه؛ پروژه های انجام ناپذیری مانند آراتا ایسوزاکی با «شهری در آسمان» (1961)، یونا فریدمن با «شهر فضایی» خود (1964) یا کیشو کوروکاوا با «شهر حلزونی» خود (1961) در حال ظهور بودند، کارگاه معماری ریکاردو بوفیل در تلاش بود تا ما را در مورد زیست پذیری کامل پروژه پیشنهادی خود متقاعد سازد: «این پروژه با هدف ایجاد یک مجتمع مسکونی بزرگ و تشکیل یک محله چند منظوره، تحت تاثیر چشم اندازی از عوامل اجتماعی کاملاً متناسب با زمانه خود طراحی شد. دشواری؛ در استقرار ساختارهایی بود که توأمان پیچیده و انعطاف پذیر بوده، با قابلیت همانند سازی فوری، و حتی؛ تسهیل تغییرات واقعیت روزمره باشند.» «شهری در فضا» تلاش نکرد تا همانند فرم های خودخواهانه و خودسر انه شهر باشد، بلکه؛ در پی ایجاد نظمی بنیادین و تقریباً نامحسوس بود که در آن؛ این خودآیندی بتواند به آسانی؛ خلق و توسعه یابد. پروژه به نتیجه نرسید. ملاحظات سیاسی، بوروکراتیک و اقتصادی -و نه فنی- بودند که مانع تحقق این آرمان شهر گشتند. ایده شهری در فضا، در کارگاه معماری ریکاردو بوفیل، نمایانگر شهر آینده بود. ترکیبی از کلیه پیکر بندی هایی که تا کنون ارائه شده بودند. ما در نمایشگاهی از رامون فائورا، برخی از تعابیر فراگیر این پروژه را از فراموشی نجات دادیم: یادداشت هایی در مورد شهر آینده، آرمانشهر تحقق یافتنی، شهر به مثابه امری نمایشی، با خصلت ابرساختاری،سیستم های تجمیع، تراکم و اختلاط، اجزاء تشکیل دهنده پروژه، شهود جامع و دقیق، دانش فرم، جسارت تکنولوژیک، و کنش انقلابی.


متن کامل در اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8838
🔊 @City_PlaceForLiving
.
.
.
#شهرسازی #معماری #ریکاردو_بوفیل #شهری_در_فضا #معماری_مدرن #معماری_پست_مدرن #معماری_معاصر #آراتا_ایسوزاکی #شهری_در_آسمان #یونا_فریدمن #شهر_فضایی #کیشو_کوروکاوا #شهر_حلزونی #کارگاه_معماری #رامون_فائورا #آرمانشهر #یوتوپیا #شهر_آینده #معماری_انتقادی

#the_City_in_Space #ArataIzozaki #the_City_in_the_Air #YonaFriedman #Space_City #KishoKurokawa #HelicalCity #RicardoBofill #utopia #RamonFaura
.
بابل نو به مثابه تخیلی رادیکال از آینده گرایی
برگردان: #سروش_خانی

شاید اگر یک نکته قابل توجه در راستای تخیل رادیکال از یک آینده، برای این سیاره وجود داشت، آن؛ «بابل نو» ی کنستانت نیوِنهویس بوده است. کنستانت یکی از اعضای اصلی جنبش بین الملل موقعیت گرا (SI) در گام های نخستین آن بود. او در سال ۱۹۷۴ ایده بابل نو را مطرح کرد و سالها به کار بر روی آن ادامه داد. مکنزی وارک در این متن چند ارجاع از کتاب خود با نام «ساحل تحت لوای خیابان» را در مورد این اثر شگفت انگیز؛ ارائه می دهد.

کنستانت آینده ای را توسط پلکسی گلاس های آف کات و پره های دوچرخه ساخت. اشتیاقی نسبت به جهان فانی، تمایل به تصرف خود جهان به مثابه هدف مورد نظر، یافتن فرمی برای کل زندگی.
این پروژه، یک یوتوپیا نبود. "ترجیح می دهم آن را یک پروژه واقع بینانه بنامم، زیرا از شرایط فعلی که ارتباط خود را با واقعیت از دست داده؛ فاصله می گیرد، و بر اساس آنچه از نظر تکنیکی امکان پذیر؛ از دیدگاه انسانی، مطلوب؛ و از دیدگاه اجتماعی، اجتناب ناپذیر بنظر می آید؛ بنا شده است." بجای تخریب دنیای قدیم برای ساختن شهر درخشان، و بجای ساخت یک باغ شهر در زمین های سرسبز؛ کانتیلورهای ثابت، فضاهای جدیدی را در فضای بالا قرار می دهد، و شهر و حومه دست نخورده باقی می مانند. کارخانه های خودکار زیرزمین، و لایه ی سطح به حمل و نقل اختصاص داده شده، درحالیکه بالاتر از آن؛ چشم انداز نوینی برای بازی و سرگرمی بسط یافته است: یک روبنا ی وسیع متشکل از بخش های متصل به یکدیگر، که در آن همه چیز قابل انعطاف اند، و بر اساس ذائقه، قابل تغییر. بابل نو؛ بصورت عمودی به مثابه یک تعالی، دیاگرام مارکس از پایه (زیر بنا) و رو بنا را دقیقاً خلق می نماید. بخشهای هوایی آن به معنای واقعی کلمه روبنایی اند که توسط زیربنا هایی زیر زمینی، جاییکه بازتولید ماشینی؛ کمیابی را مرتفع کرده و کل وقت را از نیازمندی و ضرورت می رهاند، امکان پذیر شده اند.
کنستانت بجای ایجاد وضعیت پراکنده رویی؛بخش های زیادی از جهان قدیم را دست نخورده باقی می گذارد - از جمله، فضاهای کلاسیک یله گردی. او از معماری مدرن وام گرفته است. چارچوب فضایی معلق بر روی ستونها در هوا برحسب کار لوکوربوزیه ظاهر می شود و بر حسب آثار یونا فریدمن به تصویری از فرم یوتوپیایی بدل می گردد و مفهوم مورد نظر خود را تا حد زیادی بسط می دهد: زمان حرکت آزادانه بر فضای مالکیت خصوصی ارجحیت دارد. حصار کشی تحت عنوان مالکیت خصوصی، در راستای "انسانیت زدایی از زمین" است که در برابر آن، بابل نو؛ پیش فرض "اجتماعی شدن سطح زمین" را مطرح می سازد. او به جای خطوط مولد مرز، خطوطی را پیشنهاد می دهد که ارتباط برقرار می نمایند. او فکر می کرد که مدرنیته در حال بازگشت به موجودیت کوچ گری است. بابل نو نوعی زیست کوچ گرانه کاملاً تحقق یافته است. و فرمی از زندگی که در آن "غنای هر لحظه، حافظه ای را که بطور معمول، تخیل خلاق را فلج می سازد؛ محو می گرداند."

بابل نو نمایشی از متلاشی شدن در فضای منفی است. فراوانی زیاد در واقع اتفاق افتاد، موجودات زنده فقط به جای اینکه خود را از کار خلاص کنند، تصمیم گرفتند کارهای بیشتری انجام دهند. "حضور رو به رشد انرژی انسانی مازاد منجر به این شد که خودش را احساس کند ."اما به جای حراجی هایی برای شادی و سرگرمی- حراجی های مراکز خرید. یوتوپیایی ترین جهان؛ به دلیل اصرار سبعانه آن مبنی بر لغو امکان حتمی یوتوپیا در تمام دوران ها.
کنستانت، جغرافیایی را برای جهانی فراتر از جامعه نمایش می آزماید، جایی که یله گردی و مسیر گردانی پرکتیس هایی تعمیم یافته اند .فضای کالبدی و فضای اطلاعاتی متعلق به همه هستند و منابعی در راستای زیستی بدون وقت تلف شده. این جهانی است که نه تنها برای هومو لودنس ها-"انسان بازیگوش"- بلکه توسط آنها ساخته شده است. تنها پرسش این است که آیا ما چنین موجوداتی هستیم یا می توانیم بدان بدل شویم. امکان دارد بابل نو نقد خیلی خوبی باشد در مورد محدودیت موجودات بشر؛ همانطور که بدان آگاهیم.


متن کامل در #اتووود :
🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=7378

🔊 @City_PlaceForLiving



#بابل_نو #کنستانت_نیونهویس #معماری_مدرن #شهرسازی #گی_دبور #جامعه_نمایش #جنبش_بین_الملل_موقعیت_گرا #یله_گردی #فردریش_انگلس #پرسه_زنی #سایبرنتیک #نوربرت_وینر #یوتوپیا #ویلیام_موریس #ادوارد_بلامی #مارکس #هانری_لوفور #والتر_بنیامین #فاشیسم #زیبایی_شناسانه_کردن_سیاست #مسیر_گردانی #سرمایه_داری #نئولیبرالیسم #لوکوربوزیه #یونا_فریدمن #پراکنده_رویی #هومولودنس #فضای_منفی #مدرنیته #معماری_مدرن #آینده_گرایی
.
Forwarded from اتووود
. . . به سال 1962؛ زمانیکه رابرت ونتوری نوشتن کتاب "پیچیدگی و تضاد در معماری" را آغاز نمود، کتاب "مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی" جین جیکوبز (1961 )؛ بحث داغ سراسر کشور بود. صرف نظر از تاثیر مستقیم جیکوبز در میان جریانات موازی که از ارتباطات منظر شهری و سایر گرایشهای آنها پدید آمد، مفهوم پیچیدگی در هر دو کتاب برجسته است.
روایت ونتوری از مفهوم پیچیدگی با معرفی تاریخْ محور جیکوبز از علم پیچیدگی در تئوری معماری و شهرسازی همخوانی دارد. ونتوری درپی گسترش تحقیقات علمی ای که توسط جیکوبز ارائه گردید؛ نبود، به جای آن؛ به پیچیدگی های پیشنهاد شده ی تئوری گشتالت و نقد نو توجه داشت. "پیچیدگی" نزد ونتوری در توجه به معماری توسط "نامعمار" و برْساخت این نامعماری؛ "ناساختمان"، نمود می یابد.
ملاحظه تنوع معماری در آرای ونتوری و جیکوبز؛ بیشتر در معنای چندگانگی ادراک شهری، نمود می یابد. تأکید ونتوری بر "گوناگونی تمرکزها" و فرصت هایی برای "تمرکز بر روابط و روش های گوناگون از مسیرهای های متفاوت" است، این طرز فکر برای جیکوبز، "در "یک تعریف خوب از شهرها" نمود می یابد . . .

مجموعه چهار قسمتی این یادداشت " تناقض ها و پیچیدگی ها؛ تئوری پیچیدگیِ نزد رابرت ونتوری و جین جیکوبز" از مجموعه "رابرت ونتوری در بیست و پنج روایت" را یا برگردانی از سروش خانی 👆بر اتووود مطالعه فرمایید.
#رابرت_ونتوری
#رابرت_ونتوری_دنیس_اسکات_براون
#جین_جیکوبز
#معماری_شهرسازی
#سروش_خانی
#تئوری_معماری
#معماری_معاصر
#معماری_پست_مدرن
#معماری_مدرن
#رابرت_ونتوری_اتووود
@etooodchannel
هنر گفت و گو ـ متالوکس با #بئاتریس_کلومینا . قسمت اول
برگردان: #سروش_خانی

خوزه خوان باربا سردبیر مجله بین المللی هنر و معماری متالوکس، مصاحبه ای با بئاتریس کلومینا، در تاریخ 05/02/2017 انجام داده است.
بئاتریس کلومینا؛ یکی از معمارانی ست که در جهت ارائه بازتعریفی از پانورامای نقد اندیشه و #معماری ؛ سخت تر و جدی تر از سایرین کار کرده است. کتاب های او برای هر محققی در حوزه معماری معاصر؛ منابع مرجع بشمار می آیند.
او زنی ست که انرژی و سرزندگی را می پراکند. این مصاحبه برآمدی از سومین دوسالانه طراحی استانبول در پاییز 2016 است، همچنین بیش آن، تلاش می کند تا یکی از جالب ترین و تاثیر گذار ترین زنان معاصر را بهتر بشناسیم.
کلومینا در قسمت اول این مصاحبه از چرایی انتخاب نوع مسیر تحصیلی، زندگی حرفه ای و ساختار هویتی و نحوه رسیدن به تفکر انتقادی اش و پروسه تکوین آن با آوردن نمونه هایی همچون نحوه نوشتن کتابهایش و نظرش در مورد لو کوربوزیه می گوید و از اینکه تبعیض جنسیتی چه نکات مثبتی در روند معمار شدنش و تفکر انتقادی او داشته است و همچنین از تفاوت دانشگاه های عمومی و خصوصی اسپانیا و آمریکا. و در قسمت دوم بر روند کانسپت نمایشگاه هایی که تاکنون برگزار کرده همچون پلی بوی و ... در #معماری_مدرن و طراحی متمرکز می شود و از عقیده اش در مورد مسیر طی شده کنونی بشر صحبت می نماید و اظهار نظر رادیکال خود درباره #طراحی را مطرح می سازد.

بر اتووود کامل بخوانید:
🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=6539
🔊 @City_PlaceForLiving
فرایند تکامل #معماری_مدرن_هند . قسمت دوم
#دان_کروکشنک

برگردان: #سروش-خانی

"هندی بودن از لباس نمی آید، بلکه به احساس و حس تفکر است"
#یتام_جین

در این قسمت به #معماری یتام جین با تمرکز بر موسسه تحقیقات توسعه ایندیرا گاندی (IGIDR) پرداخته شده است. یتام جین با تکیه بر #فرهنگ شهر بمبئی، بدلیل ساختمان های راجستانی اش شناخته شده که در ساخت آنها بطور مشخص از مواد ساختمانی و مهارت های محلی استفاده کرده است. موسسه تحقیقات توسعه ایندیرا گاندی (IGIDR) که اکنون (اشاره به سال انتشار مقاله 1987) در گورگان در حال تکمیل است، نه تنها این روش را ادامه می دهد، بلکه نشان دهنده توانایی جین در نمایش طیف کاملی از معیارها، جهت دستیابی به یک معماری خوب منطقه ای است. چیره دستی جین به ویژه دراین پروژه بسیار چشمگیر می باشد، زیرا او مصمم است ساختمانی بسازد که نه تنها با توجه به مواد و طراحی،به ویژگی های محلی همچون اقلیم و مناطق اطراف سایت توجه داشته باشد، بلکه با ارایه "تصویری که نشان دهنده" تمام هند است، از "اهمیت ملی" نیز برخوردار باشد. به دلیل وضعیت و اهمیت ملی مؤسسه، این بُعد، حاکم بر طرح جین بود. .

ورود به در اصلی این بنا مانند ورود به دروازه شهر از کنار دیوار شهر یا ورود از طریق درِ معبد است. این شباهت ها مورد پسند جین قرار دارد، شاید "واضح نباشد اما مربوط به هند است." حین ورود به ساختمان از نور به تاریکی می رسید، احساس اولیه مانند ورود به یک غار یا معبدی هندی ست یا آنچنان که جین می گوید: از امری شناخته شده به امری ناشناخته.

همچنین در ادامه؛ وضعیت منابع انسانی مرتبط در هند آن زمان و معایب و مزایای کارگران محلی؛ و آسیب شناسی ساختمان سازی درهند مورد بررسی قرار می گیرد.
ساخت و ساز در هند بسیار تحت تاثیر نیروی کار است و این افراد هستند که نیروی کار را فراهم می کنند حتی با ماشین آلات پایه که بندرت مورد استفاده قرار می گیرند. به نظر می رسد، در اینجا یک معادله مالی ساده وارد بازی می شود: دستمزدهای ساعتی تا سطحی افزایش می یابند که استفاده از ماشین ارزان تر از گروه کارگران شود، سپس یک ماشین خریداری خواهد شد. اگر این اتفاق بیفتد، بسیاری از مردم نه تنها از کار عقب مانده خلاص می شوند، بلکه بطور کلی از کار هم برکنار می گردند.
اینها همه بخشی از بازی اند، اما مشکلات دیگری همچون فساد در همه سطوح وجود دارند (هرچند، بدون شک، همه نگران فساد نیستند) و تصمیم به معرفی زیبایی شناسی ماشینی در معماری هند در نبود ماشین آلات.
#معماری_هند

براتووود کامل بخوانید:

🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=6473

🔉 @City_PlaceForLiving
فرایند تکامل #معماری_مدرن_هند . قسمت دوم
#دان_کروکشنک

برگردان: #سروش_خانی

براتووود کامل بخوانید:

🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=6473
🔉 @City_PlaceForLiving
فرایند تکامل #معماری_مدرن_هند . قسمت اول
#دان_کروکشنک
برگردان: #سروش_خانی
"تلاش جهت کشف و یا اختراع یک نوع معماری برای همه جا، کوششی ارتجاعی و به لحاظ تاریخی تجلی فرهنگی فاشیسمی است."
کی.تی راویندران
دان کروکشنک؛ مورخ هنری که علاقه ویژه ای به تاریخ معماری نیز دارد؛ در این مقاله مباحثی را در ارتباط با آثار برخی از معماران مطرح می سازد که نمایانگر کاووش های در حال حاضر معماری هند است؛ و به ارزیابی روش های گوناگونی می پردازد که در سنت های ساخت و ساز و طراحی بومی بکار رفته اند. "معماری اثرپذیر" که در هماهنگی با سنت های هند می باشد، و همزمان به خواسته های چندگانه جامعه مدرن هندی پاسخ می دهد.با این وجود ساده انگارانه است تصو رنماییم رابطه ای بدون چالش میان گذشته و حال، به طور خودکار، به معماری ای می انجامد که آمیزه متقاعد کننده ای میان سنت و خواسته های متضاد یک جامعه ایجاد می سازد.
معماری اثر پذیر؛ به جای مبارزه و موضع گیری در برابر بوم گرایی، محدودیت مصالح موجود ساخت و ساز و مهارت های ساخت؛ قصد بکارگیری پتانسیل های درون متنی را در راستای اهداف دارند؛ تحقق بخشیدن به پتانسیل جزئیات محلی که در طول زمان مورد آزمایش قرار گرفته اند به جای تحمیل تکنیک ها از جاهای دیگر؛ پاسخگویی و بازتاب سنت های محلی و طراحی دکوراتیو و موتیف ها و ترکیبات هنری بدون فروکاستن به تقلیدنمایی(پاستیشی) و آخرین و شاید مهمترین آن، توجه به خواست های کارفرما و کاربر (اگر یکی نباشند) است که اهمیت فوق العاده ای دارد.آنتونین ریموند می گوید: "ما باید طرح های خود را به طور مستقیم بر مبنای نیازها و الزامات مشتری متمرکز سازیم و به طور مستقیم با شرایط خارج از دنیای کار خود و لوکیشین مواجه شویم. نباید با تخیل و تصورات تهی یا حدس و گمان انتزاعی درگیر باشیم؛ کار ما می بایست از لحاظ ساختاری تمیز و خالص و با ساده ترین، مستقیم ترین و مقرون به صرفه ترین راه حل باشد."
و ام ان اشیش گانجو اعتقاد دارد: "معماری را با تماشای آنچه مردم عادی انجام می دهند، می آموزم"
همانطور که روانیدران می گوید: "معمار باید از عقاید تعصب آمیز و وسوسه تحت تاثیر قرار دادن پروژه بر اساس شخصیت خود اجتناب ورزد. او باید جهت ورود به فرایند الهام، به مشتری نگاه کند."
لوری بیکر با بیان این استدلال در شرایط عملی ترمی گوید: " فکر می کنم زمانیکه شما با افرادی برخورد می کنید که بر مسائل و مشکلات خودشان آگاهند، و تا درآن محل زندگی نکنید قادر به شناختن آن مشکلات نخواهید بود؛ تحمیل ایده های تان احمقانه است."
در حال حاضر؛ گر چه بیشتر معماران درگیر این کاووش اند؛ تصدیق خواهند کرد، این معیارها، پایه و اساس یک رویکرد را برآورده می سازند، لیکن تعداد کمی از آن ها نیز امکان دارد غیر عقلانی باشند، زیرا ادعا می کنند صرفا با بکارگیری این معیارها به مثابه یک فرمول، به طور خودکار توانایی تولید معماری با کیفیت را دارند. ناظر براین قوانین ممکن است ساختمان هایی محترم خلق گردند اما روح خلاق هنرمند، برای تبدیل اصول به ابزار دستیابیِ معماری به یاد ماندنی ضروری است. این بدان معنی نیست که اختراعی خوداگاهانه، پیش فرض و عقلانی مورد نیاز است، بلکه کاملا برعکس. چیزی که مورد نیاز است حساسیت و توانایی خلق کردن، درون محدودیت های ناشی از معیار می باشد. این فرایند توسط ساتیش گوجرال، به خوبی توصیف شده است: " همانطور که نقاشی می کشم، طراحی میکنم . یک معمار باید به مثابه یک هنرمند، بدون غرور کاذب کار کند. او باید با بناء کار کند، ور برود؛ و سهم خود را - چشم انداز شاعرانه اش را ایجاد نماید. معماری باید دوباره به شکلی هنری تبدیل شود."
این مقاله اولین بار به سال 1987 در AR منتشر شده است. و با ذکر نمونه موردی به معمارانی چون چارلز کوریا، راج روال، بالکریشنا دوشی، یتام جین، ام ان اشیش گانجو، آشوک لال، کی.تی راویندران می پردازد.

براتووود کامل بخوانید:

🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=6470
@City_PlaceForLiving