فرایند تکامل
#معماری_مدرن_هند . قسمت اول
#دان_کروکشنکبرگردان:
#سروش_خانی"تلاش جهت کشف و یا اختراع یک نوع
معماری برای همه جا، کوششی ارتجاعی و به لحاظ تاریخی تجلی فرهنگی فاشیسمی است."
کی.تی راویندران
دان کروکشنک؛ مورخ هنری که علاقه ویژه ای به تاریخ
معماری نیز دارد؛ در این مقاله مباحثی را در ارتباط با آثار برخی از معماران مطرح می سازد که نمایانگر کاووش های در حال حاضر
معماری هند است؛ و به ارزیابی روش های گوناگونی می پردازد که در سنت های ساخت و ساز و طراحی بومی بکار رفته اند. "
معماری اثرپذیر" که در هماهنگی با سنت های هند می باشد، و همزمان به خواسته های چندگانه جامعه
مدرن هندی پاسخ می دهد.با این وجود ساده انگارانه است تصو رنماییم رابطه ای بدون چالش میان گذشته و حال، به طور خودکار، به
معماری ای می انجامد که آمیزه متقاعد کننده ای میان سنت و خواسته های متضاد یک جامعه ایجاد می سازد.
معماری اثر پذیر؛ به جای مبارزه و موضع گیری در برابر بوم گرایی، محدودیت مصالح موجود ساخت و ساز و مهارت های ساخت؛ قصد بکارگیری پتانسیل های درون متنی را در راستای اهداف دارند؛ تحقق بخشیدن به پتانسیل جزئیات محلی که در طول زمان مورد آزمایش قرار گرفته اند به جای تحمیل تکنیک ها از جاهای دیگر؛ پاسخگویی و بازتاب سنت های محلی و طراحی دکوراتیو و موتیف ها و ترکیبات هنری بدون فروکاستن به تقلیدنمایی(پاستیشی) و آخرین و شاید مهمترین آن، توجه به خواست های کارفرما و کاربر (اگر یکی نباشند) است که اهمیت فوق العاده ای دارد.آنتونین ریموند می گوید: "ما باید طرح های خود را به طور مستقیم بر مبنای نیازها و الزامات مشتری متمرکز سازیم و به طور مستقیم با شرایط خارج از دنیای کار خود و لوکیشین مواجه شویم. نباید با تخیل و تصورات تهی یا حدس و گمان انتزاعی درگیر باشیم؛ کار ما می بایست از لحاظ ساختاری تمیز و خالص و با ساده ترین، مستقیم ترین و مقرون به صرفه ترین راه حل باشد."
و ام ان اشیش گانجو اعتقاد دارد: "
معماری را با تماشای آنچه مردم عادی انجام می دهند، می آموزم"
همانطور که روانیدران می گوید: "معمار باید از عقاید تعصب آمیز و وسوسه تحت تاثیر قرار دادن پروژه بر اساس شخصیت خود اجتناب ورزد. او باید جهت ورود به فرایند الهام، به مشتری نگاه کند."
لوری بیکر با بیان این استدلال در شرایط عملی ترمی گوید: " فکر می کنم زمانیکه شما با افرادی برخورد می کنید که بر مسائل و مشکلات خودشان آگاهند، و تا درآن محل زندگی نکنید قادر به شناختن آن مشکلات نخواهید بود؛ تحمیل ایده های تان احمقانه است."
در حال حاضر؛ گر چه بیشتر معماران درگیر این کاووش اند؛ تصدیق خواهند کرد، این معیارها، پایه و اساس یک رویکرد را برآورده می سازند، لیکن تعداد کمی از آن ها نیز امکان دارد غیر عقلانی باشند، زیرا ادعا می کنند صرفا با بکارگیری این معیارها به مثابه یک فرمول، به طور خودکار توانایی تولید
معماری با کیفیت را دارند. ناظر براین قوانین ممکن است ساختمان هایی محترم خلق گردند اما روح خلاق هنرمند، برای تبدیل اصول به ابزار دستیابیِ
معماری به یاد ماندنی ضروری است. این بدان معنی نیست که اختراعی خوداگاهانه، پیش فرض و عقلانی مورد نیاز است، بلکه کاملا برعکس. چیزی که مورد نیاز است حساسیت و توانایی خلق کردن، درون محدودیت های ناشی از معیار می باشد. این فرایند توسط ساتیش گوجرال، به خوبی توصیف شده است: " همانطور که نقاشی می کشم، طراحی میکنم . یک معمار باید به مثابه یک هنرمند، بدون غرور کاذب کار کند. او باید با بناء کار کند، ور برود؛ و سهم خود را - چشم انداز شاعرانه اش را ایجاد نماید.
معماری باید دوباره به شکلی هنری تبدیل شود."
این مقاله اولین بار به سال 1987 در AR منتشر شده است. و با ذکر نمونه موردی به معمارانی چون چارلز کوریا، راج روال، بالکریشنا دوشی، یتام جین، ام ان اشیش گانجو، آشوک لال، کی.تی راویندران می پردازد.
براتووود کامل بخوانید:
🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=6470 @City_PlaceForLiving