تاریخ و فرهنگ دره شهر

#کش
Канал
Логотип телеграм канала تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIANПродвигать
6,48 тыс.
подписчиков
28,3 тыс.
фото
7,59 тыс.
видео
3,29 тыс.
ссылок
ارتباط با ادمین👇: @Mehrgankadehh کانال مردمی #دره_شهر #مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/ceymarian
روستاهای قدیم متروکه دره شهر

به قلم #علیرضا_سلیمانی:

فضاهای روستایی وخاطرات کودکی و بافتهای تودرتو ی اغلب روستاها و ابادانیهای ان روزگار ویا به زبان دیگر کوچه های باصفای بنا شده در گذشته همیشه وبرای همه پر از خاطرات است مگر می شود که به همین سادگی آن همه خاطرات را فراموش کرد دیوارهای گلی برجها راه پله های پیچ در پیچ گل اندود وپاییز و وزمستانهای سرد وسوز ناک وکوچ های بهارهای کبیرکوه وکو لاها و لوکه های تابستانی' وتابستانهای #سیکان و #سیمره ودسته های شنا در وسط ظهر و گاوچرانیها و عبوردر دل تاریک کوچه ها در شب برای شب نشینی و گپ و متل پدر بزرگها همه اینها ..........
از وجود روستاهای ان روزگار ومحبتهای
بیاد ماندنی بچه های با مرام و بزرگان روستا وابادی بود در یکی از همین روزها به یاد چندین روستا در حومه شهر افتادم که براحتی در ابتدای سال ۱۳۵۷ ویا در سنوات قبل مردم ان روستاها را ترک کردند واکنون در انجا آواز جغد دل هر رهگذری راکه قبلا انجا را دیده اند تنگ می کند ...گویی هنوز صدای مردان وزنان وجوانان ان روزگار وبوی حیات می اید ....
من خود اغلب ان روستاها را دیده ام وسکنه انها را که امروز خیلی از انها با زندگی وداع گفته اند را در ذهن کودکیم دارم .
مردان بلندهمت و زنان باشرافتی که باسختکوشی به حیات پاک وبی غل وغش
خود ادامه میدادند ومزد دسترنجهای خودرا می خوردند واین قبیل موارد ' بنظر خیلیها
خاطره انگیز است . و برای کودکی که امروز یک فرد میانسال است .یک بار دیگر اندکی به زندگی وبه ان حیات پاک و ساده بنگرد میتواند یاداور خیلی ازتلاشها، صداقتها، گذشتها، تعاونها و ... باشد.

اکنون به طور مختصر به انها اشاره می کنم :

1-روستای ترویستی وزیبای #پادراز که در منطقه چمکلان ودر حدود 8کیلومتری شمال غربی دره شهر در جوار روستای الیاس اباد قرارداشت ودر حقیقت حالت یک جزیره در محل تلاقی سیکان وسیمره قرارداشته است
مردانی بزرگ وابادانی خوبی در انجا وجود داشت واز نظر پرورش دام رونق خوبی
درانجا بوده این روستا در سال۱۳۵۷ خالی از سکنه شد وتعدادی از انها به روستای اسلام اباد وتعدای هم به شهر مهاجرت کردند که اغلب بزرگان انها رادیده ام که به رحمت ایزدی پیوسته اند .

2-دومین روستا که از روستاهای قدیمی منطقه دره شهر بوده و در منطقه نزدیک چمکلان یعنی پاقلعه که معروف به قلاع زینل کلانتر و بعد هم معروف به قلاع مرحومه زبیده شد که ساختمانهای گلی اما مستحکم در دونقطه ساخته شده بود (جنوب قلعه) ان ابادی مربوط به مرحوم (سایخو) نیای اقایان کلانتری (وبخش ابادنام داشته) که حدود سه خانوار بوده اند که درملک خود احداث نموده
که بنده به علت صغارت سن سکونت
در انها را بیاد ندارم ولی( هردو بنا تا سالهای 55اثار ی داشتند) ولی مرحوم پدرم
بارها از ان بزرگان بنیکی یاد میکرد. توضیح( :کلانترها نیز از قدیمی ترین
سکنه سیمره بوده اند ) واکنون نیز در منطقه سیمره درکنار سایر طوایف در کمال مصالحه زندگی می کنند) که به علت تسطیح اراضی بکلی ان بنا ها ازبین رفته اند وبه زمین زراعی
تبدیل شده در ضلع غربی قلعه پایین دست اثار ساختمان های دیده میشد که گفته می شده مربوط به طایفه کلهر است ومن بخوبی ان ساختمانها را در حالت مخروبه به یاد دارم . که الیاس کلهر ازجمله ان اهالی بوده و اعقاب ایشان اکنون در روستای جعفر اباد میباشند .
3-سومین روستای که بیاددارم وحدود چهار خانه بودند در شرق روستای هواسعلی بود
که معروف به #دارگزر ... واهالی ان (
برادران قاسمی ودرویشی) بودند که به شهر وروستاهای مجاور مهاجرت کردند ..

4-روستای بعدی که اکنون هیچ اثری از ان نبوده ودر سه کیلومتری شمال دره شهر #دستگرد ( #طوفونی) که روستای نسبتا بزرگی بود وهمه سکنه ان به شهر مهاجرت نمودند.. واز بزرگان ان دیار مرحوم کدخدا مرتضی عادلی (دایی)بزرگ مادرم وبزرگان دیگر ...نام برد ومن بعلت وجود خونه داییها وعمو در دوران کودکی بارها به انجا رفته ام
5-مورد بعدی روستای #کش_پلو در حدود 6کیلومتری غرب دره شهر معروف به روستای ( #اله_علینظر ) از که در کنار نهرجاربی پایین دست اب سیکان قرارداشت
وسکنه ان حدود 4خانوار بودند وبه دره شهر مهاجرت کردند . ...
ادامه در پست بعدی
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
#ملا_منوچهر_کولیوند
@ceymarian
پیشتر گفته باشم ملا به کسی اطلاق می شود که توان خواندن و نوشتن را داشته باشد ومنوچهر در زبان لکی منوشیر گفته می شود. کولیوند اسم خاص است ولی درعرف هر شاعر ونویسنده وهنرمند که شعر ومتن وهنر اورا مردم در کوچه وبازار ببینندو زمزمه نمایند متعلق به عموم مردم می شود وعمومیت نشان از مقبولیت است
ملا منوچهر کولیوند را خاص و عام این دیار می شناسند ،اوازه او بخاطر سرودن قصاید وغزلیات، وابیاتی چند در مورد دره شهر است، بعضی محل تولد اورا دره شهر وعده ای الشتر می دانند تولد او در سال ۱۲۲۹ وفوت او سال۱۲۹۸ اتفاق دانسته اند دیوان اشعار او به یغما می برند فقط تعدادی معدودی ابیات به زبان لکی وفارسی از او بجا مانده است. شاعر به دره شهر تعلق خاطر داشته وچون خاقانی در مدائن با دیدن خرابه های شهر دره شهر مغموم می شود ،شعر می سراید ،شعری که هم رسم الخط لکی ، وهم نوع پوشش مردم . هم اشاره ای
به تاریخ دارد، بکارگیری لغات عربی در شعر او حکایت از اشنایی شاعر به زبان عربی دارد ،لذا بر ان شدم که جهت استفاده بیشتر خواننده گان ابیاتی چند ترجمه وحواشی نمایم، اشعار وی از منابع شفاهی وسینه به سینه نقل شده است ،ومکتوب ان فعلا دونسخه در دست هست که بعضی از ابیات مصرع ها با هم تفاوت دارد بعنوان نمونه در نسخه قدیمی شعر در مورد دره شهر با مطلع ......
یی روژ مغموم ژ کردار دهر
رام کت او مخروب ،شهر دره شهر

ودر نسخه گلزار وادب لرستان با مطلع زیر شروع شده

{یاران نیشت اودل یاران نیشت اودل
{هم بار اندوه غمان نیشت او دل
یاران، دوستان ،بارغم بر دلم نشسته #
{امان اژ کردار دنیه ی بیحاصل
{دردش بی ونوک نیش نیشترچل
فریاد از این گردار دنیای بی حاصل دردش مانند‌نیش خنجر کارگر شد #
{هنی ژاوراد ابدالان دام دم
{هر یا هو کیشام‌پی تاراج غم
دلم به تاراج رفته وچون درویشان ذکر یاهومی کنم # درلرستان یارسان واهل حقه لک زبان وجود دارد شاعر تحت تاثیر شرایط محیط قرارمی گیرد ودعا ویاهو گویان یارسان را مصداق قرار می دهد .
{نه رشمه کمر نه کلپوس کول
{کمر وبی شال،شال بی کشکول
نه کمربندویراقی به کمر داشتم ونه پوست بز کوهی بر دوش ، کمر بدون شال وشال بدون کشکول #کش در زبان لکی بمعنی بغل و کشیدن است ،کول همان شانه وپشت است پس کشکول یعنی چیزی را از طرف شانه اویزان کردن و کول کشیدن است ، کشکول ظرفی چوبی است که دراویش به شانه اویزان می کردند وصدقات واشیا خود را در ان می ریزند

1. در قدیم مردان لر ولک نیم تنه های از پوست حیوانات به تناسب وموقعیت اجتماعی خود پوشیده اند این نیم تنه برای مردان رئیس قبیله از پوست پلنگ وبرای نگهبانان پوست بز گوهی ومرد م عادی پوست گوسفند بوده است که در مراسمات عزا داری معمولا می پوشیدند .کلپوس یعنی پوست کل .
{نه غرفه ی حنطه نه طیور نه ساج
{نه مداحی دیم غمان کم تارج
حنطه بمعنی گندم است .نه حجره گندم فروشان بود ،نه مرغی برای کباب ونه هم ساجی که با ان نان پخته شود ،
مداحی بمعنی ستایشگری است،ستایشگری را ندیدم که‌با او درد دل کنم وغم را با درد ودل بزدایم .

بقلم #علی_آقایی
ادامه دارد...
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN