تاریخ و فرهنگ دره شهر

#محمدخان_نوری
Канал
Логотип телеграм канала تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIANПродвигать
6,48 тыс.
подписчиков
28,3 тыс.
фото
7,58 тыс.
видео
3,29 тыс.
ссылок
ارتباط با ادمین👇: @Mehrgankadehh کانال مردمی #دره_شهر #مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/ceymarian
یادی از زنده یاد
#محمدخان_نوری(مخو‌‌) با دوبیتی :

خدا دادە بە توچشمی چوشاهین
بلی فرهادکش ،چون چشم شیرین

کە تا خارج کنی هرکس کە خواهی
چومن ای نازنین از مذهب ودین

منبع شعر:
نوه زنده یاد
@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
برگزاری اولین جشنواره استانی شعر دفاع مقدس با حضور شعرای استانی و شهرستانی در تالار ماداکتو دره شهر

این برنامه به همت بسیج هنرمندان دره شهر و انجمن شعر یوژان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.

در این جشنواره #عبدالحسین_رحمتی، #حسین_شکربیگی، #کمال_زحمتکش، #سعید_احمدی ، #یوسف_رستمی، #اسلام_انصاری فر، #بهمن_احمدی، #محمد_رحمی_زاد، #محمودعزیزنژاد #رعنا_صفی_خانی، #محمدمقدم و #علی_نظری با نی نوازی فردین گیلانی به شعرخوانی پرداختند

در این مراسم باشکوه، علاوه بر شعرخوانی و تجلیل از شاعران مطرح استان، از خانواده های سه تن از مشاهیر شهرستان که در قید حیات نیستند، مرحوم استاد #عجم_میر، مرحوم استاد #محمدخان_نوری و مرحوم استاد #جهانشاه_نجاتزاده تجلیل به عمل آمد.

روابط عمومی انجمن شعر یوژان، محمودعزیزنژاد ۹۸/۷/۶

@CEYMARIAN
#محمدخان_نوری شاعر دره شهری

#استاد_محمدخان_نوری (#مخو) به سال ۱۳۰۳ ه.ش (ثبت در شناسنامه) و به قولی ۱۲۹۷ ه.ش در #دره شهر متولد شد.

پدر وی #حیرالی (حیدر علی) از بزرگان طایفه بزرگ #زینی وند و تیره ی
پیره وند بود. مادر محمد خان «خانم» نام داشت و از طایفه دلفان بود.
این طایفه امروزه به طایفه یارِکه (یاری) معروفند و در چمکلان دره شهر زندگی می کنند. محمدخان کودکی اش را در دامان پر مهر مادر و طبیعت بکر و زیبای دره شهر به سر آورد.

۸ یا ۱۱ و بقولی ۱۲ساله بود که در پی دستور دولت رضاخان مبنی بر تبعید، همراه با خانواده و طایفه زینی وند به قم رفت و شاعر تا سال۱۳۲۰ در قم ماند و همانجا نشو و نما یافت.
#زندە_یاد_نریمان_نوری فرزند ارشد شاعر می گوید: « پدرم در قم با حاج آقایی با نام خانوادگی «مستقیم» که مالک چند پارچه آبادی و فردی خیّر بود آشنا شد و گویا همین امر باعث آشنایی او با مسائل دینی گردید.» مخو بعدها، یعنی از سال۱۳۱۶ تا زمانی که در قم زندگی می کرده مباشر این حاج آقا بوده است.

مخو سواد کلاسیک نداشته، اما سواد خواندن و نوشتن را آنهم بدون اینکه به مکتب برود و با هوش و ذکاوت ذاتی خود می آموزد. او در قم شناسنامه می گیرد و محل صدور شناسنامه اش خلجستان قم است.

شاعر در سنین جوانی و در تبعید با دختری از اهالی قم ازدواج می کند تا اینکه به سال ۱۳۲۰ همراه با دیگر زنان و مردان طایفه اش به دره شهر برمی گردد. محمدخان در دره شهر پس از مرگ همسرش به سال ۱۳۲۵ دوباره ازدواج می کند. زن دوم وی «زربانو نیازی» نام داشته که همدم سالهای بعدی زندگی شاعر بوده است. حاصل این ازدواج دو پسر به نامهای نریمان و جواد و سه دختر به نامهای فرخ دولت، فرخنده و قمر است.

مخو از نظر ظاهر مردی بلندقد، خوش چهره و رشید بوده است. شغل او دامداری و کشاورزی بوده که همزمان به هردوی آنها اهتمام می ورزیده است. رنگ و بوی روستایی و تاثیرات دامداری و کشاورزی در شعر او کاملا پیداست. مخو همچون دیگر افراد طایفه زینی وند در آن سالها کوچ نشین بوده و همراه با طایفه اش تابستانها را در روستای «ماه پاره» و زمستانها را در «پشته شیخ مکان» به سر می برده است.

متاسفانه مخو سالهای طولانی از درد آرنج دست راستش رنج می برده و در اواخر اردیبهشت سال۱۳۴۹ ه.ش برای درمان این درد کهنه به خرم آباد می رود. پزشک معالج وی با تجویز چند آمپول و تزریق یکی از آنها مخو را راهی دره شهر می کند. نیمه های شب مخو را که حالش در خانه بد شده بود به خرم آباد می رسانند، اما متاسفانه همانجا دارفانی را وداع می گوید و به این ترتیب طایفه زینی وند و دیگر طوایف آن منطقه را عزادار عزایی بزرگ می کند. وی در قبرستان «#ارمو» و در جوار گنبد بابا سیف الدین به خاک سپرده شده است.

مخو انسانی خوش بیان، غیرتمند، و نیک محضر بوده است. وی اخلاقی ستوده داشته و موصوف به صفات حمیده ای چون مهمان نوازی، نیک نفسی و مردمداری بوده است. اشعار او حکایت از بزرگواری، مناعت طبع و توجه او به بزرگی های حقیقی انسانی دارد. نیز علاقه ای که به شکار و طبیعت داشته به وضوح در لابلای شعرهایش خودنمایی می کند. مخو انسانی مردمدار، شریف و عزیز در بین آشنایانش بود. در خوبی و مردم دوستی او همین بس که طایفه زینی وند با شنیدن خبر مرگ این کدخدایشان همگی عزادار و آب در تژگاه خود ریختند.
🔹#بر_گرفتە_از_دیوان_شاعر🔹

دکتر احمد زینی وند
@CEYMARIAN
تجلیل از هنرمند

هنرمندان دره شهر چهره های ملی هستند که در یک شهر واستان کوچک هنر انها محبوس شده ، براستی اگه این هنرمندان وآثار انها در یک کلانشهر بودند وامکانات و دیدهای بازی بر انها نظارت میداشت چه بسا از انها چهره جهانی هم پیدا میشد کما اینکه به لطف وهمت شخصی وبا تکیه بر هنر برجسته خود تعداد اندکی این راه را پیموده اند ودر جشنوارهای بین الملی شرکت فعال داشته اند (هنرمندان عزیز چون اقای تتری وعزیز پور) علی رغم تنگناهای اقتصادی نام بلند شهرمان را در عرصه های هنری فرا ملی به صدا در اوردند اما دریغ از یک تشویق یا یک جشنواره استانی برای تجلیل از هنر کم نظیرشان که لااقل در سطح استان شناخته شوند.

هنر مندان دیگر در عرصه های مختلف چون شعرای پیشکسوت وجوان، نویسندگان ومحققین علمی وتاریخی، موسیقیدانان سازو اواز ،خطاطان ونقاشان چیره دست ، صاحبان هنرهای نمایشی وتجسمی همه وهمه حرف برای گفتن دارند نه دریک شهرستان یا استان بلکه درسطح ملی وفرا ملی ولی چگونه باید انها را به این مهم گسیل داشت پاسخی است که متولیان فرهنگ وهنر باید بدهند که تا کنون داده نشده است! اما دست اندر کاران فرهنگ وهنر لازم است برای ترغیب وتشویق این عزیزان از پیشکسوتان فقید شعر وادب چون مرحومین #عجم_میر و #محمدخان_نوری همایش شعر در سطح ملی تدارک بینند واین کار شدنی است زیرا بزرگان ادیبی بعنوان استاد در دانشگاههای کشور داریم که برای هماهنگی واجرای این برنامه میتوانند کار گشا باشند ودر ان همایش ،چهره های فرهیخته موجود در زمینه فرهنگ ، شعر وهنر نیز شناسانده شود با امید ان روز

عباس قاسمی تیر ماه ۹۸
@CEYMARIAN
دنیاروزگاربیشترش منه

حَوَجه بنه هه ها و بنه

زنده یاد #محمدخان_نوری (مخو)
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
با شاعران

#زهرا_نوری از شاعران خوب شهرستان دره شهر است...
وی سال ۱۳۶۱ به دنیا آمد.
زهرا نوه شاعر بزرگ دره شهر
استاد #محمدخان نوری- ست..
مجموعه "بیا بشکن سکوتم را " نخستین دفتر ازاشعار چاپ شده اوست
که مشتمل بر ۳۰ غزل،۴مثنوی، ۱۱شعر نو،۲۹دوبیتی و ۵ رباعی می باشد. شعر خانم نوری ساده و روان و زیباست...

از اشعار اوست:
@ceymarian
رسیدی و نگفتی باز از جانم چه می خواهی
از این حال بدم، ذهن پریشانم چه می خواهی

چو آشوبی که افتاده ست در دنیای افکارم
از این آشفتگی در دین و ایمانم چه می خواهی

گرفتی شوق عاشق بودنم را و هنوز اما
ازین دست پراز خالی نمی دانم چه میخواهی

نروید جز گل یخ در بهار واژه های من
تو از سرمای یکریز زمستانم چه می خواهی

نمانده فرصتی در من که عشقت را ز سر گیرم
دگر از من منی که رو به پایانم چه می خواهی..

#دکتر_احمدزینی_وند
برگرفته از تاریخ ادبیات دره شهر
تاریخ و فرهنگ دره شهر
https://telegram.me/ceymarian