اندیشیدن تنها راه نجات

#تفسیر
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #تفسیر #مکانیک #کوانتومی
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

دیوید آلبرت
فیزیکدان نظری


@AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تفسیر سوره‌ی اتل متل توتوله

استخراج مفاهیم پیچیده علمی از دل آیه‌های پر از رمز و راز سوره اتل متل توتوله😂

مدیونید فکر کنید
#قرآن رو
طور دیگه
تفسیر می‌کنند!


@AndisheKonim
#متون‌مقدس و مغالطه #تفسیر (۳)


یک روش شایع در میان این مغالطه‌کاران مذهبی این است که با متن، سلیقه‌ای و التقاطی برخورد می‌کنند.
هرجا که محتوای متن ظاهرا تناقض و تعارضی با علم، منطق و اخلاق دارد، آن را تحت‌اللفظی برداشت می‌کنند و هرجا که این تعارض ها دیده می‌شود دست به دامن برداشت‌استعاری می‌شوند


این برخوردهای سلیقه‌ای با متن البته در هیچ رویکرد تفسیری تایید نمی‌شود.

چنین روش سلیقه ای به سادگی سخیف و بی‌منطق است و بنابراین سخن دیگری در نقد آن نمی‌توان ابراز کرد. منتها همانطور که می‌دانید مذهبیون کار خودشان را می‌کنند

قرآن به وضوح می‌گوید که شعر و افسانه نیست و بنابراین نباید از آن برداشت استعاری داشت.
اگر کسی با یک طبع شاعری ضعیف بگوید پنجره دلت را بگشا، مشخصاً منظور وی این نیست که دل شما یک پنجره دارد. شما به خوبی می‌دانید که باید از شعر برداشت استعاری کرد. حال وقتی قرآن می‌گوید که این آیات شعر نیستند، پس اگر کسی برداشت استعاری از آن بکند، خلاف متن قرآن سخن گفته و دیگر نمی‌تواند به آن ایمان داشته باشد زیرا با آن مثل یک شعر رفتار کرده است

میرزا آقاخان‌کرمانی به زیبایی در یکصد و اندی سال پیش نوشت که:

همه‌چیز از آنجا شروع شد که خدا نویسنده شد و کتاب نوشت، و از آنجا بدتر شد که کتاب خدا تفسیر داشت


#پایان

@AndisheKonim
#متون‌مقدس و مغالطه #تفسیر (۲)


برعکس شاعران و داستان‌نویسان، وقتی یک مورخ، روزنامه نگار یا گزارشگر، متنی را می‌نویسد وی از ما انتظار دارد که از متنش برداشت تحت‌اللفظی داشته باشیم یعنی قبول کنیم که این متن واقعیتی را در گذشته یا حال منعکس می‌کند. اگر مورخی از فاتحی سخن بگوید که هزاران نفر را به بردگی گرفته یا کشته است، ما نمی‌توانیم ادعا کنیم که متن وی به خاطر اینکه هیچ نکته اخلاقی ندارد، بی‌ارزش است.

با یک برداشت تحت‌اللفظی، متون مقدس قرآن یا تورات تفاوت چندانی با داستان پینوکیو ندارند. مانند داستان پینوکیو، در قرآن هم مورچه با سلیمان صحبت می‌کند و در تورات نیز فردی به نام بلعام با الاغ خود هم صحبت می‌شود (اعداد: ۲۲)

در عین حال، هر سه تورات، انجیل و قرآن، ادعا می‌کنند که واقعیت را منعکس می‌کنند.

تورات یک کتاب تاریخی است و ادعا شده که تاریخ شکل‌گیری قوم بنی‌اسراییل (بنیانگذاران، پادشاهان، کاهنین) را روایت می‌کند.
انجیل نیز از ما می‌خواهد که باور کنیم عیسی واقعا وجود خارجی داشته و معجزاتی را که نقل شده انجام داده است.
قرآن می‌گوید که داستان‌هایش افسانه های پیشینیان نیست و در نتیجه واقعا رخ داده است.


× بنابراین فرد باید تکلیف خودش را معلوم کند. از دو حال خارج نیست:

۱. یا فرد باید به این متون مقدس به چشم یک گزارش تاریخی نگاه کند و در نتیجه می‌تواند به واقعیت آنها اعتقاد یا ایمان داشته باشد یا نداشته باشد

۲. یا باید به چشم یک داستان و افسانه نگاه کرد که شاید بتواند از آنها تفاسیر استعاری و اخلاقی کرد (البته اگر بتوان!)


اما #روشنفکران‌مذهبی (که خود #مغالطه‌ایست بزرگ) هر دو را می‌خواهند. می‌خواهند هم برداشت #استعاری داشته باشند و در عین حال به #واقعیت متن ایمان داشته باشند.

چنین چیزی ممکن نیست. یا باید به متن به چشم یک گزارش واقعی نگاه کرد و یا داستان و شعر. اگر کسی آن را داستان می‌پندارد پس به ناگزیر اعتراف کرده است که برداشت تحت‌االفظی درست نیست و دیگر نمی‌تواند به داستان ایمان داشته باشد.


بنابراین بحث #روشنفکران‌مذهبی در مورد تفسیر بردار بودن متن‌مقدس، یک #مغلطه است.
البته که می‌توان از هر متنی تفاسیر مختلف داشت اما وقتی تفسیر تحت‌اللفظی از یک متن را رد می‌کنید، پس همزمان به واقعی نبودن آن هم اعتراف کرده‌اید و این با ایمان به آن متن در تناقض قرار دارد.


#ادامه‌دارد


@AndisheKonim
#متون‌مقدس و مغالطه #تفسیر (۱)


حتماً دقت کرده‌اید که افراد مذهبی خصوصا کسانی که دستی در #علوم‌انسانی دارند، کلمه #تفسیر را فراوان به کار می‌برند. آنها برای توجیه #تناقضات‌منطقی و #تعارضات‌محتوای مذهب با اخلاق و علم به #تفسیر (#هرمنوتیک) رجوع می‌کنند.

× استدلال مغلطه‌آمیز آنها به قرار زیر است:

۱. آنچه ما از مذاهب در اختیار داریم عمدتا از متون‌مقدس یا دیگر متون الحاقی تشکیل شده است. پس ما در تحلیل نهایی با متن سر و کار داریم

۲. از هر متنی تفاسیر مختلف می‌توان داشت. هیچ تفسیری بر تفسیر دیگر برتری ندارد

۳. بنابراین تفسیر #تحت‌اللفظی از متون مقدس (قرآن، انجیل یا تورات) تنها تفسیر ممکن نیست و از اینرو فرد می‌تواند با یک تفسیر استعاری‌تر، به مذهب خود ایمان داشته باشد بی‌آنکه باورهای وی با اخلاق و علم در تعارض باشد.


× مغلطه این استدلال، در بند سوم است. وقتی کسی ادعا می‌کند که به یک مذهب ایمان دارد، پس یقین دارد که دست کم اصول و برخی از روایات آن مذهب صحیح است و واقعیت دارد. اما وقتی کسی تفسیر تحت‌اللفظی از یک متن را رد کند دیگر نمی‌تواند ادعا کند که متن واقعیتی را بازنمایی می‌کند. پس اعتقاد به محتوای واقعی متن مقدس با رد کردن تفسیر تحت‌اللفظی از آن در تضاد قرار دارد


× اجازه دهید با یک مثال مسئله را روشن کنیم

× اگر کسی برای شما داستان #پینوکیو را تعریف کند، حتی کودکان هم می‌دانند که این داستان واقعیت ندارد. امکان ندارد یک عروسک چوبی یا روباه و گربه صحبت کنند. شما در نهایت می‌توانید از این داستان نتایج اخلاقی، آموزشی و غیره بگیرید. می‌توانید ادعا کنید که این داستان آموزنده است یا سرگرم کننده است، اما احمقانه است که بگویید به این داستان ایمان دارید. شما نه تنها ایمان ندارید، بلکه مطمئن هستید این داستان واقعیت ندارد. پس داستان، داستان است و واقعیت ندارد و هدف از داستان این‌ست که شما تفاسیر استعاری یا اخلاقی از متن داشته باشید و نه تحت‌اللفظی. پس وقتی کسی مدعی می‌شود که باید از متن تفسیر استعاری و اخلاقی داشت و تفسیر تحت‌اللفظی صحیح نیست، پس همزمان ادعا کرده است که با آن متن باید مانند داستان و شعر برخورد کرد و واقعیت بیرونی را منعکس نمی‌کند.


#ادامه‌دارد


@AndisheKonim
همه چیز
از آنجا شروع شد
که خدا نویسنده شد
و کتاب نوشت، و از آنجا
بدتر شد که کتاب خدا
#تفسیر داشت


@AndisheKonim
خلاصه ی چکیده ی مختصر شده ی فشرده سازی شده ی تفسیر کپنهاگی از مکانیک کوانتوم:

قبل از اینکه مشاهده ای صورت پذیرد، یک جسم‌ در تمام حالات محتمل خود، به طور هم‌ زمان وجود دارد. برای تعیین اینکه جسم در کدام‌ حالت قرار دارد، باید مشاهده ای صورت پذیرد که منجر به از بین‌ رفتن تابع موج شده و جسم به حالت معینی می رود. عمل مشاهده، تابع موج را از بین برده و پس از آن جسم موجودیت معینی خواهد داشت. آنچه تابع موج برای ما فراهم آورده است، احتمال دقیق یافتن جسم در آن حالت مشخص است.

#کوانتوم #تفسیر_کپنهاگی

@AndisheKonim
#متون‌مقدس و مغالطه #تفسیر (۳)


یک روش شایع در میان این مغالطه‌کاران مذهبی این است که با متن، سلیقه‌ای و التقاطی برخورد می‌کنند.
هرجا که محتوای متن ظاهرا تناقض و تعارضی با علم، منطق و اخلاق دارد، آن را تحت‌اللفظی برداشت می‌کنند و هرجا که این تعارض ها دیده می‌شود دست به دامن برداشت‌استعاری می‌شوند


این برخوردهای سلیقه‌ای با متن البته در هیچ رویکرد تفسیری تایید نمی‌شود.

چنین روش سلیقه ای به سادگی سخیف و بی‌منطق است و بنابراین سخن دیگری در نقد آن نمی‌توان ابراز کرد. منتها همانطور که می‌دانید مذهبیون کار خودشان را می‌کنند

قرآن به وضوح می‌گوید که شعر و افسانه نیست و بنابراین نباید از آن برداشت استعاری داشت.
اگر کسی با یک طبع شاعری ضعیف بگوید پنجره دلت را بگشا، مشخصاً منظور وی این نیست که دل شما یک پنجره دارد. شما به خوبی می‌دانید که باید از شعر برداشت استعاری کرد. حال وقتی قرآن می‌گوید که این آیات شعر نیستند، پس اگر کسی برداشت استعاری از آن بکند، خلاف متن قرآن سخن گفته و دیگر نمی‌تواند به آن ایمان داشته باشد زیرا با آن مثل یک شعر رفتار کرده است

میرزا آقاخان‌کرمانی به زیبایی در یکصد و اندی سال پیش نوشت که:

همه‌چیز از آنجا شروع شد که خدا نویسنده شد و کتاب نوشت، و از آنجا بدتر شد که کتاب خدا تفسیر داشت


#پایان

@AndisheKonim
#متون‌مقدس و مغالطه #تفسیر (۲)


برعکس شاعران و داستان‌نویسان، وقتی یک مورخ، روزنامه نگار یا گزارشگر، متنی را می‌نویسد وی از ما انتظار دارد که از متنش برداشت تحت‌اللفظی داشته باشیم یعنی قبول کنیم که این متن واقعیتی را در گذشته یا حال منعکس می‌کند. اگر مورخی از فاتحی سخن بگوید که هزاران نفر را به بردگی گرفته یا کشته است، ما نمی‌توانیم ادعا کنیم که متن وی به خاطر اینکه هیچ نکته اخلاقی ندارد، بی‌ارزش است.

با یک برداشت تحت‌اللفظی، متون مقدس قرآن یا تورات تفاوت چندانی با داستان پینوکیو ندارند. مانند داستان پینوکیو، در قرآن هم مورچه با سلیمان صحبت می‌کند و در تورات نیز فردی به نام بلعام با الاغ خود هم صحبت می‌شود (اعداد: ۲۲)

در عین حال، هر سه تورات، انجیل و قرآن، ادعا می‌کنند که واقعیت را منعکس می‌کنند.

تورات یک کتاب تاریخی است و ادعا شده که تاریخ شکل‌گیری قوم بنی‌اسراییل (بنیانگذاران، پادشاهان، کاهنین) را روایت می‌کند.
انجیل نیز از ما می‌خواهد که باور کنیم عیسی واقعا وجود خارجی داشته و معجزاتی را که نقل شده انجام داده است.
قرآن می‌گوید که داستان‌هایش افسانه های پیشینیان نیست و در نتیجه واقعا رخ داده است.


× بنابراین فرد باید تکلیف خودش را معلوم کند. از دو حال خارج نیست:

۱. یا فرد باید به این متون مقدس به چشم یک گزارش تاریخی نگاه کند و در نتیجه می‌تواند به واقعیت آنها اعتقاد یا ایمان داشته باشد یا نداشته باشد

۲. یا باید به چشم یک داستان و افسانه نگاه کرد که شاید بتواند از آنها تفاسیر استعاری و اخلاقی کرد (البته اگر بتوان!)


اما #روشنفکران‌مذهبی (که خود #مغالطه‌ایست بزرگ) هر دو را می‌خواهند. می‌خواهند هم برداشت #استعاری داشته باشند و در عین حال به #واقعیت متن ایمان داشته باشند.

چنین چیزی ممکن نیست. یا باید به متن به چشم یک گزارش واقعی نگاه کرد و یا داستان و شعر. اگر کسی آن را داستان می‌پندارد پس به ناگزیر اعتراف کرده است که برداشت تحت‌االفظی درست نیست و دیگر نمی‌تواند به داستان ایمان داشته باشد.


بنابراین بحث #روشنفکران‌مذهبی در مورد تفسیر بردار بودن متن‌مقدس، یک #مغلطه است.
البته که می‌توان از هر متنی تفاسیر مختلف داشت اما وقتی تفسیر تحت‌اللفظی از یک متن را رد می‌کنید، پس همزمان به واقعی نبودن آن هم اعتراف کرده‌اید و این با ایمان به آن متن در تناقض قرار دارد.


#ادامه‌دارد


@AndisheKonim
#متون‌مقدس و مغالطه #تفسیر (۱)


حتماً دقت کرده‌اید که افراد مذهبی خصوصا کسانی که دستی در #علوم‌انسانی دارند، کلمه #تفسیر را فراوان به کار می‌برند. آنها برای توجیه #تناقضات‌منطقی و #تعارضات‌محتوای مذهب با اخلاق و علم به #تفسیر (#هرمنوتیک) رجوع می‌کنند.

× استدلال مغلطه‌آمیز آنها به قرار زیر است:

۱. آنچه ما از مذاهب در اختیار داریم عمدتا از متون‌مقدس یا دیگر متون الحاقی تشکیل شده است. پس ما در تحلیل نهایی با متن سر و کار داریم

۲. از هر متنی تفاسیر مختلف می‌توان داشت. هیچ تفسیری بر تفسیر دیگر برتری ندارد

۳. بنابراین تفسیر #تحت‌اللفظی از متون مقدس (قرآن، انجیل یا تورات) تنها تفسیر ممکن نیست و از اینرو فرد می‌تواند با یک تفسیر استعاری‌تر، به مذهب خود ایمان داشته باشد بی‌آنکه باورهای وی با اخلاق و علم در تعارض باشد.


× مغلطه این استدلال، در بند سوم است. وقتی کسی ادعا می‌کند که به یک مذهب ایمان دارد، پس یقین دارد که دست کم اصول و برخی از روایات آن مذهب صحیح است و واقعیت دارد. اما وقتی کسی تفسیر تحت‌اللفظی از یک متن را رد کند دیگر نمی‌تواند ادعا کند که متن واقعیتی را بازنمایی می‌کند. پس اعتقاد به محتوای واقعی متن مقدس با رد کردن تفسیر تحت‌اللفظی از آن در تضاد قرار دارد


× اجازه دهید با یک مثال مسئله را روشن کنیم

× اگر کسی برای شما داستان #پینوکیو را تعریف کند، حتی کودکان هم می‌دانند که این داستان واقعیت ندارد. امکان ندارد یک عروسک چوبی یا روباه و گربه صحبت کنند. شما در نهایت می‌توانید از این داستان نتایج اخلاقی، آموزشی و غیره بگیرید. می‌توانید ادعا کنید که این داستان آموزنده است یا سرگرم کننده است، اما احمقانه است که بگویید به این داستان ایمان دارید. شما نه تنها ایمان ندارید، بلکه مطمئن هستید این داستان واقعیت ندارد. پس داستان، داستان است و واقعیت ندارد و هدف از داستان این‌ست که شما تفاسیر استعاری یا اخلاقی از متن داشته باشید و نه تحت‌اللفظی. پس وقتی کسی مدعی می‌شود که باید از متن تفسیر استعاری و اخلاقی داشت و تفسیر تحت‌اللفظی صحیح نیست، پس همزمان ادعا کرده است که با آن متن باید مانند داستان و شعر برخورد کرد و واقعیت بیرونی را منعکس نمی‌کند.


#ادامه‌دارد


@AndisheKonim
حقیقتی که بدون شک از دید شما پنهان است!
زمانی که شما یک لیوان را در دست می‌گیرید، شیشه‌ای را لمس می‌کنید و یا روی صندلی می‌نشینید هرگز آنها را لمس نمی‌کنید.
هر چیزی در جهان ما از اتم ساخته شده و اتم‌ها نیز از الکترون ساخته شده‌اند، الکترون‌ها به دلیل داشتن #بارهای_منفی، وقتی به اندازه کافی به یکدیگر نزدیک می‌شوند همدیگر را دفع می‌کنند.
آن چیزی که ما از لمس کردن حس می‌کنیم، #تفسیر_مغز ما از نیروی الکترومغناطیسی بین اتم‌هایی است که با دافعهٔ الکترون‌ها ایجاد شده است ولی درحقیقت آنها حدود ۱۰ نانومتر از یکدیگر فاصله دارند.
اگر تحت هر شرایطی دو جسم با یکدیگر تماس پیدا کنند، یک #واکنش_هسته‌ای به راه خواهد افتاد!

@AndisheKonim
پيامبر اسلام و #ائمه_شيعه، عامل هرزگى و فحشا در جامعه

🔴#قسمت_سوم


ائمه و روحانيون شیعه " فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فریضة" را مربوط به حکم و دستور ازدواج موقت و متعه گرفته اند.

به #تفسیر_المیزان علامه طباطبایی و تفسیر نمونه و مجمع البیان از شیعه و تفسیر کبیر فخر رازی ذیل آیه مربوط مراجعه فرمایید.

روایات #اهل_سنت در برداشت ازين آيه :

#الف: در شرح قوشجی بر تجرید العقاید، مبحث امامت صفحه ٤٦٤ آمده است که #عمر خلیفه دوم گفت:
ای مردم سه چیز در عهد پیامبر بودند و من آنان را حرام کرده و عمل کننده به آنها را عقوبت می کنم و این سه یکی متعه زنان و دیگری متعه حج و دیگر جمله حی علی خیر العمل در اذان است.

: صحیح بخاری در ج ٦ ص ٣٧ قسم التفسیر ذیل آیه ١٩٦ سوره بقره از عمران بن حصین نقل می کند که هنگامی که #آیه_متعه در کتاب خدا نازل شد ما همراه رسول بودیم و بدان عمل می کردیم و از #قرآن چیزی نازل نشد که آن را تحریم کند و پیامبر تا زنده بود از آن نهی نکرد ... و بعد از پیامبر خلیفه دوم است به نظر و رأی شخص خود چیزی گفت.

پس #اهل_سنت با استناد به همين روايات و دستور خليفه دوم، ازدواج موقت يا همان #فاحشگى_اسلامى را براى خود و جامعه نميپذيرند.

حال برويم به سراغ #ائمه_محترم_شيعه و روحانيون متولى اين مذهب.
روايات و احاديث در مورد صيغه در كتابهاى حديث شيعه آنقدر زياد است كه ميتوان از آنها چند كتاب استخراج كرد، ولى به چند مورد مهم بسنده ميكنيم كه ببينيم رويكرد #ائمه_شيعه با اين بيمارى اجتماعى، تن فروشى زنان و ترويج فاحشگى در جامعه چه بوده است.

#احاديثى براى فريب #زنان_شيعه

١) #امام_صادق ميگويد : هنگامى كه پيامبر به معراج رفت، فرمود: جبرئيل نزد من آمده و گفت: اى محمد خداوند مى فرمايد: من گناهان زنانى كه از امت تو متعه شوند را بخشيدم(#منبع: من لا يحضره الفقيه نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : ٣ صفحه : ٤٦٣)


٢) #پيامبر فرمود: هركس زن مومنه اى را صيغه كند مانند اين است كه ٧٠ بار به زيارت كعبه رفته باشد(#منبع: من لايحضرالفقيه از شيخ صدوق ج ٣ ص ٣٦٦)

٣) فضل ابن مولی روایت است كه از #امام_صادق پرسیدم زنی را متعه نمودم و بعدا تحقیق نمودم كه زن #شوهر داشته؛ امام (عصبانی شد) و فرمود: چرا از ازدواج آن تحقیق به عمل آوردی نیازی به آن نبود(#منبع: كتاب التهذیب شیخ طوسی ج ٢ ص ١٨٧)

پس با احتساب روايات اهل بيت شيعه حتى نبايد تحقيق كرد كه زن شوهر دارد يا خير !


ادامه دارد ...

@AndisheKonim
دو #جهان را در کنار یکدیگر ببینید..
شکل سمت چپ بخشی از #ماده_تاریک در جهان را نشان می‌دهد این ماده قابل رویت نیست و فقط از طریق آثار #گرانشی روی اجرام دیگر شناخته می‌شود. دانشمندان معتقدند بیش از ۸۰ درصدِ جرم جهان از ماده تاریک تشکیل شده است.
نقشه مادهٔ تاریک براساس اطلاعات مشاهده شدهٔ دانشمندان از جهان شبیه سازی شده و در آن کهکشان‌ها در میان الیافی از مواد تاریک محصور شده‌اند.
تصویر سمت راست نقشهٔ انشعاب #نورون‌های مغز انسان را نشان می‌دهد که از هر نظر شبیه شبکهٔ مادهٔ تاریک است، مغز انسان جهان خودش را دارد، شبکه‌ای بینهایت پیچیده از هستی و نیستی..
مقیاس مشاهده، نقش تعیین کننده‌ای در اینکه ما جهان را چگونه #تفسیر می‌کنیم، خواهد داشت.

@AndisheKonim