#متونمقدس و مغالطه
#تفسیر (۱)
حتماً دقت کردهاید که افراد مذهبی خصوصا کسانی که دستی در
#علومانسانی دارند، کلمه
#تفسیر را فراوان به کار میبرند. آنها برای توجیه
#تناقضاتمنطقی و
#تعارضاتمحتوای مذهب با اخلاق و علم به
#تفسیر (
#هرمنوتیک) رجوع میکنند.
× استدلال مغلطهآمیز آنها به قرار زیر است:
۱. آنچه ما از مذاهب در اختیار داریم عمدتا از متونمقدس یا دیگر متون الحاقی تشکیل شده است. پس ما در تحلیل نهایی با متن سر و کار داریم
۲. از هر متنی تفاسیر مختلف میتوان داشت. هیچ تفسیری بر تفسیر دیگر برتری ندارد
۳. بنابراین تفسیر
#تحتاللفظی از متون مقدس (قرآن، انجیل یا تورات) تنها تفسیر ممکن نیست و از اینرو فرد میتواند با یک تفسیر استعاریتر، به مذهب خود ایمان داشته باشد بیآنکه باورهای وی با اخلاق و علم در تعارض باشد.
× مغلطه این استدلال، در بند سوم است. وقتی کسی ادعا میکند که به یک مذهب ایمان دارد، پس یقین دارد که دست کم اصول و برخی از روایات آن مذهب صحیح است و واقعیت دارد. اما وقتی کسی تفسیر تحتاللفظی از یک متن را رد کند دیگر نمیتواند ادعا کند که متن واقعیتی را بازنمایی میکند. پس اعتقاد به محتوای واقعی متن مقدس با رد کردن تفسیر تحتاللفظی از آن در تضاد قرار دارد
× اجازه دهید با یک مثال مسئله را روشن کنیم
× اگر کسی برای شما داستان
#پینوکیو را تعریف کند، حتی کودکان هم میدانند که این داستان واقعیت ندارد. امکان ندارد یک عروسک چوبی یا روباه و گربه صحبت کنند. شما در نهایت میتوانید از این داستان نتایج اخلاقی، آموزشی و غیره بگیرید. میتوانید ادعا کنید که این داستان آموزنده است یا سرگرم کننده است، اما احمقانه است که بگویید به این داستان ایمان دارید. شما نه تنها ایمان ندارید، بلکه مطمئن هستید این داستان واقعیت ندارد. پس داستان، داستان است و واقعیت ندارد و هدف از داستان اینست که شما تفاسیر استعاری یا اخلاقی از متن داشته باشید و نه تحتاللفظی. پس وقتی کسی مدعی میشود که باید از متن تفسیر استعاری و اخلاقی داشت و تفسیر تحتاللفظی صحیح نیست، پس همزمان ادعا کرده است که با آن متن باید مانند داستان و شعر برخورد کرد و واقعیت بیرونی را منعکس نمیکند.
#ادامهدارد⚛ @AndisheKonim