اندیشیدن تنها راه نجات

#مغز_انسان
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndisheKonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
توضیح #میچیو #کاکو فیزیکدان درمورد پیچیده ترین جسم شناخته شده در جهان یعنی #مغز انسان
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی



@AndisheKonim
باورهای مرتبط با #نیکوتین باعث ایجاد پاسخ های وابسته به دوز در #مغز انسان می شود.

محققان برای نخستین بار نشان دادند که باورهای فرد در مورد نیکوتین بر فعالیت مغز تأثیر می‌گذارد و اثری وابسته به دوز ایجاد می‌کند که تصور می‌شد فقط با عوامل دارویی رخ می‌دهد.
 این یافته‌ها علاوه بر ارائه توضیحی برای اینکه چرا افراد به یک دارو پاسخ متفاوت  می‌دهند، نشان می‌دهد که درمان‌های دارویی و غیردارویی را می‌توان صرفاً با استفاده از قدرت باورهای انسانی بهینه کرد.

اعتقادات ، چیزهایی که ما در مورد خودمان ، افراد دیگر و دنیایی که در آن زندگی می کنیم  ، می تواند به طور قابل توجهی بر رفتار و تصمیم گیری ما تأثیر بگذارد. با این حال، مکانیسم‌های عصبی که چگونه باورها بر رفتار تأثیر می‌گذارند، به خوبی درک نشده‌اند. در یک مطالعه جدید جالب ، محققان بیمارستان Mount Sinai برای اولین بار نشان داده اند که اعتقادات مربوط به مواد مخدر شخص، می تواند بر فعالیت مغز و پاسخ های رفتاری مشابه با اثرات وابسته به دوزی که با داروها دیده می شود ، تأثیر بگذارد.


شیائوسی گو، نویسنده مسئول این مطالعه گفت: «باورها می‌توانند تأثیر قدرتمندی بر رفتار ما داشته باشند، اما تأثیرات آن‌ها نادقیق تلقی می‌شوند و به ندرت با روش‌های کمی علوم اعصاب بررسی می‌شوند.» وی گفت: "ما بررسی كردیم كه آیا اعتقادات انسانی می تواند فعالیتهای مغزی را به شیوه ای وابسته به دوز مشابه آنچه داروها انجام می دهند تعدیل كنند ، و در مورد چگونگی تأثیر اعتقادات بر مغز انسان ، از دقت بالایی برخوردار بودند. این یافته می تواند برای ارتقای دانش ما در مورد نقش باورها در اعتیاد و همچنین طیف گسترده ای از اختلالات و درمان آنها بسیار مهم باشد.


باورها تأثیر قدرتمندی بر رفتار ما دارند، اما مکانیسم‌های عصبی آن‌ها همچنان مبهم است. در اینجا ما بررسی می‌کنیم که آیا باورها می‌توانند بر فعالیت‌های مغزی به روشی مشابه اثرات دارویی وابسته به دوز تأثیر بگذارند یا خیر. به انسان‌های وابسته به نیکوتین گفته شد که قدرت نیکوتین در سیگار الکترونیکی یا «کم»، «متوسط» یا «بالا» است، در حالی که محتوای نیکوتین ثابت نگه داشته می‌شود.

 پس از ویپینگ، شرکت‌کنندگان تحت تصویربرداری عصبی عملکردی قرار گرفتند و یک وظیفه تصمیم‌گیری را انجام دادند که درگیر مدارهای عصبی تحت تأثیر نیکوتین بود. باورها در مورد قدرت نیکوتین پاسخ‌های وابسته به دوز را در تالاموس، یک محل اتصال کلیدی برای نیکوتین، القا می‌کند، اما نه در سایر مناطق مغز مانند جسم مخطط. 

باورهای مرتبط با نیکوتین همچنین به صورت پارامتری اتصال بین تالاموس و قشر پیش پیشانی شکمی میانی، منطقه ای مهم برای تصمیم گیری را تعدیل می کند. این یافته‌ها سطح بالایی از دقت را در نحوه تأثیرگذاری باورها بر مغز نشان می‌دهد، و بینش‌های مکانیکی را در مورد پاسخ‌های ناهمگون انسان‌ها به مواد مخدر و نقش محوری باورها در اعتیاد ارائه می‌دهد.

ترجمه‌ی : سحر موحد

خاستگاه : 👉




@AndisheKonim
دانشمندان می‌گویند #سیگار کشیدن #مغز انسان را #نابود می‌کند.

دانشمندان بر اساس نتایج مطالعه‌ی جدیدی که به‌تازگی منتشر شده است، می‌گویند سیگار کشیدن نه تنها خطر ابتلا به انواع سرطان و بیماری ریوی را افزایش می‌دهد، بلکه ممکن است حجم مغز انسان را کوچک‌تر کند و در نهایت، به زوال عقل و ابتلا به بیماری آلزایمر منجر شود.

به‌گزارش فیوچریزم، گروه محققان از دانشگاه واشینگتن در سنت لوئیس و موسسه پژوهشی RTI در کارولینای شمالی برای سنجش عادات فردی سیگار کشیدن، داده‌های بیش از ۳۲ هزار اروپایی را بررسی کردند تا دریابند که آیا سیگار کشیدن ارتباطی با کاهش حجم مغز دارد یا اینکه آیا عوامل ژنتیکی (استعداد تمایل به استعمال سیگار یا داشتن مغزی که به‌طور طبیعی کوچک‌تر است) می‌تواند به ایجاد عادت سیگار کشیدن در فرد منجر شود یا خیر.

محققان می‌نویسند از قبل معلوم بود که بین رفتار سیگار کشیدن و کاهش حجم کلی مغز و حجم ماده‌ی خاکستری و ماده‌ی سفید ارتباط وجود دارد. با این حال، سؤال اصلی بی‌جواب باقی مانده بود؛ آیا این روابط نشانگر ویژگی‌های مستعد‌کننده برای افزایش میل به سیگار در فرد است یا پیامد‌های استعمال سیگار هستند؟

پس از بررسی آمار و ارقام، محققان متقاعد شدند که سیگار کشیدن روزانه به کوچک‌تر شدن مغز منجر می‌شود و افرادی که بیشتر سیگار می‌کشند، حجم بیشتری از مواد مغزی را از دست می‌دهند. هرچقدر زمان اعتیاد به سیگار طولانی‌تر باشد، حجم مغز به‌طور جبران‌ناپذیر از دست می‌رود.

در زومیت بخوانید: دانشمندان می‌گویند سیگار کشیدن مغز انسان را نابود می‌کند.



@AndisheKonim
#سلول_های #مغز انسان روی یک #تراشه می‌توانند گفتار را تشخیص دهند و ریاضی ساده انجام دهند.

هیچ کامپیوتری به  اندازه مغز انسان قدرتمند و پیچیده نیست . توده‌های بافتی که در جمجمه ما محصور شده‌اند می‌توانند اطلاعات را با مقادیر و سرعت‌هایی پردازش کنند که فناوری محاسباتی به سختی می‌تواند آن را لمس کند.

کلید موفقیت مغز، کارآیی نورون ها به عنوان یک پردازنده ودرخدمت دستگاه حافظه می باشد . برخلاف واحدهای جدا شده از نظر فیزیکی در اکثر دستگاه‌های محاسباتی مدرن.

امروزه تلاش‌های زیادی برای شبیه‌تر کردن محاسبات به مغز صورت گرفته است، اما تلاش جدید همه چیز را یک قدم جلوتر می‌برد - با ادغام بافت مغز واقعی انسان با الکترونیک.

این رویکردکه  Brainoware نام دارد.می تواند  تشخیص گفتار و مسائل ریاضی مانند پیش‌بینی معادلات غیرخطی را انجام دهد.
دقت آن کمی کمتر از یک کامپیوتر سخت‌افزاری خالص بود که بر روی هوش مصنوعی کار می‌کرد ، اما این تحقیق اولین قدم مهم در نوع جدیدی از معماری کامپیوتر را نشان می‌دهد.
البته با افزایش پیچیدگی این سیستم های  ارگانوئیدی ، بررسی تعداد بی‌شماری از مسائل عصبی اخلاقی که سیستم‌های محاسبات زیستی را احاطه کرده‌اند برای جامعه حیاتی است.

درسال‌های اخیر، دانشمندان و مهندسان سعی کرده‌اند با طراحی سخت‌افزار و الگوریتم‌هایی که ساختار و نحوه عملکرد مغز را تقلید می‌کنند، به توانایی‌های مغز نزدیک شوند.  این محاسبات که به عنوان محاسبات نورومورفیک شناخته می شود ،در حال بهبود است ، اما آموزش شبکه های عصبی مصنوعی زمان میبرد .

محققیق به دنبال روشی متفاوت با استفاده از بافت مغز واقعی انسان رشد یافته در آزمایشگاه بودند. سلول‌های بنیادی پرتوان انسانی برای تبدیل شدن به انواع مختلف سلول‌های مغزی که به صورت مینی‌مغزهای سه‌بعدی به نام ارگانوئیدها با اتصالات و ساختارها سازماندهی می‌شوند.

هدف سخت افزار محاسباتی الهام گرفته از مغز، تقلید ساختار و اصول کار مغز است و می تواند برای محدودیت های فعلی در فناوری های هوش مصنوعی مورد استفاده قرار گیرد.

 با این حال، تراشه های سیلیکونی الهام گرفته از مغز هنوز در توانایی خود برای تقلید کامل عملکرد مغز محدود هستند، زیرا بیشتر نمونه ها بر اساس اصول الکترونیک دیجیتال ساخته شده اند.
این رویکرد سخت‌افزاری هوش مصنوعی می تواند،از محاسبات مخزن  تطبیقی ​​شبکه‌های عصبی بیولوژیکی در یک ارگانوئید مغز استفاده کند. 

در این رویکرد - که Brainoware نامیده می شود - محاسبات با ارسال و دریافت اطلاعات از ارگانوئید مغز با استفاده از یک آرایه چند الکترودی با چگالی بالا انجام می شود. با اعمال تحریک الکتریکی مکانی-زمانی، دینامیک غیرخطی و ویژگی‌های حافظه محو شده و همچنین یادگیری بدون نظارت از داده‌های آموزشی با تغییر شکل اتصال عملکردی ارگانوئید به دست می‌آید.

 وپتانسیل عملی این تکنیک را با استفاده از آن برای تشخیص گفتار و پیش‌بینی معادلات غیرخطی در یک چارچوب محاسباتی مخزن نشان می‌دهد.

ممکن است چندین دهه طول بکشد تا سیستم های محاسبات زیستی عمومی ایجاد شوند، اما این تحقیق احتمالاً بینش های اساسی در مورد مکانیسم های یادگیری، رشد عصبی و پیامدهای شناختی بیماری های عصبی ایجاد می کند .
همچنین می تواند به توسعه مدل های پیش بالینی اختلال شناختی برای آزمایش درمان های جدید کمک کند.

ترجمه‌ی : سحر موحد

خاستگاه : 👉




@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سریال علمی #کاپیتان_من
شگفتی‌های #مغز انسان
بخش سوم

لینک بخش نخست : 👉
لینک بخش دوم : 👉

مستند داستانی «کاپیتان من» به کارگردانی سیاوش صفاریان‌پور و به تهیه‌کنندگی بهرام رادان.

این مستند درباره سفری ماجراجویانه در جهان شگفت انگیز مغز است.
مستند سینمایی «کاپیتان من» چندماه قبل در سینماها به نمایش گذاشته شده بود و با استقبال مخاطبان گروه هنر و تجربه روبرو شد.
مهرداد نعیمی نویسندگى متن داستانی این مستند را برعهده دارد و بهرام رادان علاوه بر تهیه کنندگى، به عنوان راوى در این سریال مستند نقش آفرینی می‌کند.




@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سریال علمی #کاپیتان_من
شگفتی‌های #مغز انسان
بخش دوم

لینک بخش نخست : 👉
لینک بخش سوم : 👉

مستند داستانی «کاپیتان من» به کارگردانی سیاوش صفاریان‌پور و به تهیه‌کنندگی بهرام رادان.

این مستند درباره سفری ماجراجویانه در جهان شگفت انگیز مغز است.
مستند سینمایی «کاپیتان من» چندماه قبل در سینماها به نمایش گذاشته شده بود و با استقبال مخاطبان گروه هنر و تجربه روبرو شد.
مهرداد نعیمی نویسندگى متن داستانی این مستند را برعهده دارد و بهرام رادان علاوه بر تهیه کنندگى، به عنوان راوى در این سریال مستند نقش آفرینی می‌کند.




@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سریال علمی #کاپیتان_من
شگفتی‌های #مغز انسان
بخش نخست

لینک بخش دوم : 👉
لینک بخش سوم : 👉

مستند داستانی «کاپیتان من» به کارگردانی سیاوش صفاریان‌پور و به تهیه‌کنندگی بهرام رادان.

این مستند درباره سفری ماجراجویانه در جهان شگفت انگیز مغز است.
مستند سینمایی «کاپیتان من» چندماه قبل در سینماها به نمایش گذاشته شده بود و با استقبال مخاطبان گروه هنر و تجربه روبرو شد.
مهرداد نعیمی نویسندگى متن داستانی این مستند را برعهده دارد و بهرام رادان علاوه بر تهیه کنندگى، به عنوان راوى در این سریال مستند نقش آفرینی می‌کند.




@AndisheKonim
#مغز انسان ترجیح عجیبی برای صداهایی که از سمت چپ شنیده میشود نشان می دهد!

دفعه بعد که چیزهای شیرین را در گوش کسی زمزمه کردید، ممکن است بخواهید سمت چپ او را هدف قرار دهید.(خصوصا موقع مخ زنی)

دانشمندان علوم اعصاب در مؤسسه فناوری فدرال سوئیس لوزان (EPFL)، بیمارستان دانشگاه لوزان و دانشگاه لوزان در سوئیس، ویژگی عجیبی را در درک ما از صداهای خوشایند کشف کردند.

بر اساس اسکن مغز 13 بزرگسال، صداهای مثبت انسان، مانند خنده، هنگامی که از سمت چپ شنیده می شوند، فعالیت عصبی قوی تری را در سیستم شنوایی مغز ایجاد می کنند، که نشان می دهد قشر شنوایی انسان به طور خاص برای اصواتی تنظیم شده است که ما را خوشحال کند.

اینکه چرا اصلاً این ترجیح وجود دارد مشخص نیست - آزمایش‌ها فقط بر تغییرات در فعالیت در قشر شنوایی متمرکز بودند. اینکه چگونه چنین تغییری به درک افراد از آن صداها تبدیل می شود، ناشناخته است و باید در تحقیقات آینده آزمایش شود.

گفته می‌شود، مطالعات قبلی نشان داده‌اند که گوش سمت چپ به راحتی می‌تواند لحن احساسی در صدای یک فرد را شناسایی کند، و به برخی تخصص‌های اساسی اشاره می‌کند.

از آنجایی که گوش سمت چپ ابتدا اطلاعات را به نیمکره راست قشر شنوایی می رساند، فرض بر این بود که سمت راست مغز باید در پردازش احساسات بهتر از سمت چپ باشد!
اما این نتایج اخیر نشان می دهد که ممکن است این پاسخ درستی نباشد.

هنگامی که شرکت کنندگان در این مطالعه به صداهای شاد انسان از سه جهت مختلف - چپ، مرکز یا راست - گوش دادند، هر دو طرف قشر شنوایی آنها فعال شد؛ اما صداهای ضبط شده که به تنهایی در سمت چپ شنیده می شد، واکنش بسیار قوی تری را به همراه داشت.

ساندرا دا کوستا، عصب شناس از EPFL، می گوید: این اتفاق زمانی رخ نمی دهد که صداهای مثبت از جلو یا راست می آیند.

ما همچنین نشان می‌دهیم که صداهایی با ظرفیت عاطفی خنثی یا منفی، به عنوان مثال مصوت‌های بی‌معنا یا فریادهای ترسناک، و صداهایی غیر از صداهای انسانی این ارتباط را با سمت چپ ندارند.
حساسیت شدید به صداهای خاصی که از جهات خاصی می آیند، مفهوم تکاملی گسترده ای دارد. بقای یک انسان در هزاره های گذشته بدون شک به مشکوک بودن بیش از حد به صداهای مخفیانه از پشت(پشت سر) بستگی داشت. اما خب سوگیری چپ دست نسبت به احساسات در صدای انسان (همین تحقیق) به این راحتی قابل توضیح نیست.

استفانی کلارک، عصب‌شناس، می‌گوید: در حال حاضر مشخص نیست که ترجیح قشر شنوایی اولیه برای صداهای مثبت انسان از سمت چپ در طول رشد انسان ظاهر می‌شود یا نه! ا و یا آیا این یک ویژگی منحصر به فرد انسانی است یا خیر؟

ترجمه‌ی : سام آریامنش

The study was published in
Frontiers in Neuroscience.



@AndisheKonim
پژوهشگران موسسه "ماکس پلانک" بررسی کردند؛ تفاوت #مغز انسان مدرن و #هومو #نئاندرتال_ها در چیست؟

چه چیزی هوموساپینس را از هومو نئاندرتال منحصر به فرد می‌کند؟ پژوهشگران موسسه ماکس پلانک در جدیدترین مطالعه خود اظهار کردند، انسان‌های امروزی نورون‌های مغزی بیشتری نسبت به نئاندرتال‌ها تولید می‌کنند.
تصور می‌شود یکی از توضیح‌های اصلی برای شناخت تکامل انسان، افزایش اندازه مغز(نسبت به بدن) و تولید نورون در طول رشد مغز بوده است. مغز نئاندرتال‌ها از نظر اندازه شبیه به انسان‌های امروزی بوده اما از نظر شکل متفاوت بوده است. چیزی که ما نمی‌توانیم از فسیل‌ها دریابیم این است که چگونه مغز نئاندرتال‌ها ممکن است در عملکرد یا سازماندهی لایه‌های مغز، مانند نئوکورتکس، تفاوت داشته باشند....

ادامه‌ی نوشتار : 👉



@Andishekonim
چه چیزی #مغز انسان را از مغز سایر حیوانات دیگر حتی نزدیکترین خویشاوندان نخستی ما متمایز می کند ؟

محققان دریافتند که آنچه ما را انسان می کند ممکن است ما را مستعد بیماری های عصبی روانی نیز کند.

برای این مطالعه، محققان به طور خاص به قشر جلوی پیشانی پشتی جانبی (dlPFC) یا dorsolateral prefrontal cortex ناحیه‌ای از مغز که مختص پستانداران است و برای شناخت مرتبه بالاتر ضروری است، نگاه کردند. آنها با استفاده از تکنیک توالی یابی RNA تک سلولی، سطح بیان ژن ها را در صدها هزار سلول جمع آوری شده از dlPFC انسان بالغ، شامپانزه، ماکاک و میمون های مارموست مشخص کردند.

نناد سستان، استاد علوم اعصاب هاروی و کیت کوشینگ در دانشگاه ییل، استاد طب تطبیقی ​​ژنتیک و روانپزشکی گفتند؛ «ما امروزه dlPFC را به عنوان مؤلفه اصلی هویت انسان می دانیم، اما هنوز نمی دانیم چه چیزی این قشر را در انسان منحصر به فرد می کند و ما را از سایر گونه های نخستی متمایز می کند.اکنون ما سرنخ های بیشتری داریم.»

برای پاسخ به این سوال، محققان ابتدا پرسیدند که آیا نوعی از سلول وجود دارد که به طور منحصر به فرد در انسان یا سایر گونه‌های پستانداران غیرانسانی آنالیز شده وجود داشته باشد. پس از گروه‌بندی سلول‌ها با پروفایل‌های بیانی مشابه، آنها ۱۰۹ نوع سلول پستانداران مشترک را نشان دادند، اما پنج نوع سلولی را که برای همه گونه‌ها مشترک نبودند، نشان دادند. اینها شامل یک نوع میکروگلیا یا سلول ایمنی خاص مغز بود که فقط در انسان وجود داشت و نوع دوم فقط بین انسان و شامپانزه مشترک بود.

محققان دریافتند نوع میکروگلیا مخصوص انسان در طول رشد و بزرگسالی وجود دارد و نشان می‌دهد که سلول‌ها به جای مبارزه با بیماری‌ها در حفظ و نگهداری مغز نقش دارند.

سستان گفت: ما انسان ها در محیطی بسیار متفاوت با سبک زندگی منحصر به فرد در مقایسه با دیگر گونه های نخستی زندگی می کنیم؛ و سلول های گلیا از جمله میکروگلیا به این تفاوت ها بسیار حساس هستند. نوع میکروگلیا موجود در مغز انسان ممکن است نشان دهنده یک پاسخ ایمنی به محیط باشد.

تجزیه و تحلیل بیان ژن در میکروگلیا یکی دیگر از شگفتی های خاص انسان را نشان داد - وجود ژن FOXP2. این کشف توجه زیادی را برانگیخت، زیرا انواع FOXP2 با دیسپراکسی کلامی مرتبط است، وضعیتی که در آن بیماران در گفتار مشکل دارند. مطالعات دیگر همچنین نشان داده است که FOXP2 با سایر بیماری های عصبی روانی مانند اوتیسم، اسکیزوفرنی و صرع مرتبط است.

سِستان و همکارانش دریافتند که این ژن بیان اختصاصی پستانداران را در زیرمجموعه ای از نورون های تحریکی و بیان اختصاصی انسان را در میکروگلیا نشان می دهد.

چندین دهه است که FOXP2، دانشمندان بسیاری را مجذوب خود کرده است، اما ما هنوز هیچ ایده ای از ویژگی منحصر به فرد آن در انسان در مقابل دیگر گونه های نخستی نداشتیم.
"یافته‌ها، زیرا مسیرهای جدیدی را در مطالعه زبان و بیماری‌ها باز می‌کنند."

این تحقیق توسط مؤسسه ملی بهداشت و مؤسسه ملی بهداشت روان تأمین شده است.

خاستگاه :

https://www.sciencedaily.com/releases/2022/08/220825164033.htm



@AndisheKonim
#کلونی_مورچه‌ها در تصمیم گیری مانند شبکه #مغز_انسان عمل می‌کنند.


مورچه‌ها موجودات هوشمندی هستند که براساس تفکر و شعور جمعی تصمیم گیری می‌کنند.
محققان در آزمایش‌های مختلفی کلونی مورچه‌ها را در هنگام تصمیم گیری مورد بررسی قرار داده و متوجه شده‌اند رفتار مورچه‌ها در زمان تصمیم گیری برای موضوعات مختلف شباهت جالبی به شبکه عصبی مغز انسان دارد. برای مثال در یکی از آزمایش‌ها زمانی که مورچه‌ها در معرض حرارت محیطی قرار گرفتند، هیچ کدام از آنها محیط را ترک نکرد. بلکه منتظر ماند تا کلونی مورچه‌ها تصمیم گیری کند و براساس شعور جمعی همگی آنها همزمان محیط را ترک کردند. این رفتار مشابه شبکه عصبی مغز انسان است.
«دانیل کرونور»، محقق پسادکترا از دانشگاه «راکفلر» برای تجزیه و تحلیل دقیق تصمیم‌گیری‌های یک کلونی مورچه‌‌ها، مجموعه آزمایشاتی جدیدی را ایجاد کرد. پژوهشگران حاضر در این مطالعه به این موضوع پی بردند که وقتی یک کلونی به دلیل افزایش دما جای خود را تخلیه می‌کند، علتش یک تصمیم‌گیری بزرگ و گروهی است که میان مورچه‌ها مخابره می‌شود.
کرونور و گروهش در این مطالعه در تلاش بودند تا چگونگی پردازش این نوع اطلاعات در سطح جمعی را بررسی کنند، جایی که در نهایت منجر به پویایی گروه می‌شود. آن‌ها سیستمی را توسعه دادند که در آن می‌توان با افزایش دمای کنترل شده، کلونی مورچه‌ها را به صورت دقیق دچار اختلال کرد. برای ردیابی واکنش‌های رفتاری مورچه‌ها و کل کلونی، آن‌ها هر حشره را با نقاط رنگی مختلف علامت‌گذاری کردند تا بتوانند حرکات آن‌ها را با دوربین ردیابی دنبال کنند.
همانطور که محققان انتظار داشتند، مورچه‌های یک کلونی‌ با 36 مورچه کارگر و 18 لارو ، هنگامی که دمای هوا در کلونی به حدود 34 درجه سلسیوس رسید، کلونی خود را ترک کردند.
با این‌حال، محققان دریافتند مورچه‌ها تنها به دما واکنش نشان نمی‌دهند. هنگامی که اندازه کلونی افزایش می‌یابد، دمای لازم برای تصمیم‌گیری در مورد تخلیه کلونی هم بیشتر می‌شود. برای مثال در یک کلونی متشکل از 200 مورچه تا زمانی که دما در حدود 36 درجه سلسیوس بود، مورچه‌ها تمایلی به تخلیه آن نداشتند. بنابراین آستانه دمایی برای کلونی‌ها یکسان نیست و با توجه به شرایط می‌تواند تغییر کند.
یافته‌ها نشان می‌دهند مورچه‌ها اطلاعات حسی خود مانند افزایش دما را با پارامترهای مرتبط با اطلاعات خود از گروه کلونی ترکیب می‌کنند تا به یک پاسخ نهایی برسدکه این روند شبیه به فرآیند محاسبات شبکه عصبی مغز در هنگام تصمیم‌گیری است.


خاستگاه :
Phys
#حشره_شناسی




@AndisheKonim
محققان با استفاده از #عسل #تراشه ی
#کامپیوتری شبیه #مغز انسان ساختند.


مشکل کمبود جهانی تراشه چند سالی است که دنیا را دچار چالش کرده و با جنگ میان روسیه و اوکراین شرایط بدتر هم شده است. اما محققان به‌تازگی نشان داده‌اند که با عسل هم می‌توان تراشه‌های کامپیوتری ساخت به گونه‌ای که با محیط زیست سازگار باشند.
پژوهشگران دانشگاه ایالت واشنگتن (WSU) در مطالعه‌ای اثبات کردند که می‌توان از عسل برای شبیه‌سازی عملکرد مغز و تولید و ذخیره‌سازی اطلاعات در تراشه‌های کامپیوتری استفاده کرد. محققان می‌گویند توانسته‌اند از عسل برای ساخت ممریستور – قطعه‌ای شبیه ترانزیستور که نه تنها قادر به پردازش اطلاعات بلکه ذخیره‌سازی آن‌هاست – کمک بگیرند.
«فنگ ژائو»، استادیار دانشگاه ایالت واشنگتن و نویسنده این مقاله می‌گوید: «این دستگاه بسیار کوچک است و معماری ساده‌ای دارد، اما عملکرد آن بسیار شبیه عصب انسان است. این یعنی اگر بتوانیم میلیون‌ها یا میلیاردها ممریستور عسلی را کنار هم قرار دهیم، می‌توانیم یک سیستم نورومورفیک بسازیم که تا حد زیادی شبیه مغز انسان عمل می‌کند.»
محققان برای این مطالعه عسل را به شکل جامد درآوردند و آن را میان دو الکترود فلزی قرار دادند تا شبیه سیناپس در انسان‌ها شود. سیناپس فاصله کوچکی میان نورون‌هاست که اطلاعات را از یک عصب به عصب دیگر منتقل می‌کند. پژوهشگران می‌گویند ممریستورهای عسلی شبیه سناپس‌های انسان عمل می‌کنند و می‌توانند ضمن حفظ اطلاعات با سرعت زیاد روشن و خاموش شوند. اندازه این ممریستورها به اندازه موی انسان است.
محققان می‌خواهند در آینده اندازه این قطعه را کوچک‌تر کنند و آن را به یک هزارم موی انسان برسانند. با این کار می‌توان میلیون‌ها یا میلیاردها ممریستور را کنار یکدیگر قرار دارد و یک سیستم نورومورفیک ساخت. گفتنی است که مغز انسان بیش از 100 میلیارد عصب با بیش از 1000 تریلیون سیناپس دارد.
تاکنون شرکت‌های زیادی از جمله اینتل و IBM تراشه‌های نورومورفیک خود را با بیش از 100 میلیون عصب در هر تراشه ساخته‌اند. اما این رقم هنوز فاصله زیادی با تعداد اعصاب موجود در مغز دارد. ژائو و تیمش همچنین به دنبال استفاده از پروتئین‌ها و سایر شکرها از جمله شکرهای موجود در آلوئه‌ورا برای ساخت تراشه هستند.
محققان می‌گویند ممریستورهای عسلی می‌توانند مقدار کم حرارت حاصل از سیستم‌های نورومورفیک را تحمل کنند. به‌علاوه، این روش می‌تواند به کاهش زباله‌های الکترونیکی کمک کند.

خاستگاه : 👉

https://www.technologynetworks.com/informatics/news/honey-a-sweet-solution-for-brain-like-computer-chips-360369



@AndisheKonim
#اعتقاد ، #ایمان یا #باور به هر
چیزی
#مغز انسان را محبوس می‌کند .
معتقدانه زندگی کردن ، یکی
از آفت‌های‌ پیشرفت بشر است.



«اعتقاد»، ریشه‌اش از «عقد» است. عقد یعنی گره زدن، یعنی من رسیده‌ام به یک نقطه جزمی، و مغز و اندیشه خودم را روی این قضیه گره زده‌ام. به این می‌گويند معتقد. این مسئله، یکی از آفت‌های‌ پیشرفت بشر است. به هیچ وجه پیشنهاد نمی‌شود که جامعه، معتقدانه زندگی کند؛ بلکه پیشنهاد می‌شود به جای معتقدانه، متفکرانه زندگی کنند.

در درون واژه فکر، حرکت نهفته است. اگر فکر به جای اعتقاد بنشیند، گفتگو برقرار می‌شود. گفتگو که برقرار شد، حق روشن می‌شود و جامعه در سایه حقیقت زندگی می‌کنند.




@AndisheKonim
کدام بهتر است:
#خوش‌بینی یا #بدبینی؟


خوش بینی و بدبینی از ویژگی های اساسی #مغز انسان است. با خوش بینی، فرضیه «دنیای عادلانه» وجود دارد، یک فرض ریشه‌دار مبنی بر اینکه دنیا منصفانه است و کارهای خوب به نتایج خوب منجر می‌شود و بالعکس برای کارهای بد. در این حالت یک نوع "سوگیری عاطفی محو" وجود دارد، بطوری که خاطرات تجربیات عاطفی منفی سریعتر از خاطرات مثبت محو می شوند، و سپس «اشتباه برنامه‌ریزی» وجود دارد، یک ابهام شناختی که در آن ما دائماً مدت زمان انجام یک کار (مانند رانندگی تا فرودگاه) را دست کم می‌گیریم، صرف نظر از اینکه قبلاً چقدر آن را انجام داده‌ایم.

این سه ویژگی به تنهایی نشان می دهد که خوش بینی درک ما از گذشته، حال و آینده را القا می کند. با این حال، همین امر در مورد بدبینی نیز صدق می کند. در حالی که خاطرات ما ممکن است مثبت باشد، سیستم‌های عاطفی و توجه ما یک سوگیری منفی نشان می‌دهند - ما وزن بیشتری به تجربیات منفی می‌دهیم و زمان بیشتری را صرف تمرکز بر روی تجربیات منفی می‌کنیم. و در حالی که مغز انسان توانایی قابل توجهی برای ایجاد شبیه سازی های پیچیده از رویدادها و سناریوها دارد، که این بیشتر برای سناریوهای منفی یا بدترین حالت، و تفکر تابو استفاده می شود.

تا به حال روی یک صخره یا ساختمان بلند با خود فکر کردید "اگر بپرم چی؟" بدون هیچ دلیل قابل تشخیص؟ حالا می دانید چرا. مغز ما اینگونه کار می کند. ما به خوش‌بینی نیاز داریم تا انگیزه‌مان را حفظ کند، ما را مجبور به انجام اعمال کند و به ما اطمینان دهد که کنترل زندگی‌مان را داریم. همچنین ما به بدبینی نیاز داریم تا ما را ثابت نگه دارد، مراقب خطرات و خطرات باشیم، تا ما را وادار به شناخت محدودیت ها کند.

فقدان کامل خوش بینی اغلب در افراد مبتلا به موارد شدید افسردگی و اضطراب دیده می شود، در حالی که بدبینی صفر می تواند منجر به انتظارات غیر واقعی، سرزنش و سرکوب عاطفی شود.

اینکه دقیقاً کدام یک در هر موقعیتی مهمتر است، به طور قابل توجهی متفاوت است، اما نمی توان انکار کرد که خوش بینی و بدبینی هر دو بخش اساسی روان ما هستند.

خاستگاه :

https://www.sciencefocus.com/science/which-is-better-optimism-or-pessimism/



@AndisheKonim
🧠اطلاعات جدید در مورد
اثرات
#خواب بر #مغز انسان


گروه تحقیقاتی تصویربرداری عصبی عملکردی دانشگاه Oulu برای اولین بار موفق به توصیف چگونگی تغییر انواع ضربان‌ها در مغز انسان هنگام خواب شده است. تغییرات ضربان مغز در طول خواب و نقش آنها در پاکسازی مغز قبلاً در انسان مورد مطالعه قرار نگرفته است. نتایج این مطالعه همچنین ممکن است به درک مکانیسم های پشت بسیاری از بیماری های مغزی کمک کند.

تحقیقات قبلی نشان داده است که پاکسازی مواد زائد انباشته شده در مغز در هنگام خواب در بیشترین حالت فعال است، زمانی که افزایش امواج دلتا را می توان در EEG مشاهده کرد، به خصوص در هنگام خواب عمیق.


سه نوع نبض در این پاکسازی مغز دخیل هستند: ضربان قلب قلبی عروقی مغز که توسط نبض شریانی ایجاد می شود، ضربان تنفسی در وریدها و فضاهای پر از مایع مغزی نخاعی، و ضربان های آهسته وازوموتور در دیواره شریان. قبلاً ناشناخته بود که چگونه این انواع مختلف نبض های مغزی مربوط به پاکسازی مغز هنگام خواب فرد تغییر می کند. این سوال اکنون با مطالعه ای که اخیراً در  مجله علوم اعصاب منتشر شده است، بیشتر روشن شده است.

خاستگاه : دانشگاه اولو

https://neurosciencenews.com/sleep-brain-pulsation-20105/



@AndisheKonim
از نظر تکنیکی #رنگ #توهمی
است که #مغز انسان ایجاد
می‌کند و هیچ رنگی در جهان
وجود ندارد!



@AndisheKonim
آیا ما واقعاً مناطق #مغزی داریم؟

مناطق یا ناحیه های مغزی یک افسانه رایج است.
حقیقت چیز دیگری است.

روش های مختلفی برای قسمت بندی #مغز انسان وجود دارد. ما می‌توانیم خطوطی را بر اساس آنچه با چشم غیر مسلح می‌بینیم ترسیم کنیم: مغز شما دو نیمکره چپ و راست دارد. یا می‌توانیم با یک میکروسکوپ قدرتمند یا ابزارهای پیچیده تصویربرداری مغزی عمیق‌تر نگاه کنیم: مغز شما شبکه‌ای از نزدیک به ۲۰۰ میلیارد سلول مغزی به هم پیوسته است. حدود دو سوم آن‌ها که نورون‌ها نامیده می‌شوند، به طور مداوم از طریق سیگنال‌های الکتریکی و شیمیایی در سراسر شبکه با یکدیگر در تماس هستند. یک سوم دیگر، سلول های گلیال است که دارای عملکردهای متعددی هستند و دانشمندان هنوز در حال تحقیق در مورد آنها هستند.

می‌توانیم مغز را از نظر ساختاری بررسی کنیم. نورون‌ها را می‌توان در لایه‌هایی سازمان‌دهی کرد، مانند قشر مغز، که به طور سنتی به لوب‌های مختلف تقسیم می‌شود - پیشانی (در جلو)، پس‌سری (در پشت)، گیجگاهی (تقریباً بالای گوش‌ها) و جداری (بقیه).

نورون ها همچنین می توانند به صورت توده هایی سازماندهی شوند که دانشمندان آنها را هسته می نامند که در زیر قشر مغز قرار دارند. برای مثال، ممکن است نام «آمیگدال» را بشناسید، که در واقع خوشه‌ای از ۱۳ هسته در اعماق هر لوب تمپورال مغز شما است. ما همچنین می‌توانیم با نگاه کردن به مواد ژنتیکی در داخل سلول‌های مغز، مغز را بسازیم، که چیزی در مورد چگونگی تکامل مغز و نحوه جمع‌آوری آن در زمان رشد جنینی را نشان می‌دهد.

یکی دیگر از روش‌های رایج برای تقسیم مغز، عملکرد است. یک رویکرد واضح این است که به دنبال تکه‌هایی از مغز باشید که به شما امکان می‌دهد فکر کنید، احساسات را احساس کنید، این کلمات را ببینید و بخوانید، موسیقی بشنوید، دست‌ها و پاهایتان را حرکت دهید، و همه کارهای دیگری را انجام دهید که شما را همان چیزی که هستید انجام دهید.

هزاران مطالعه نشان می‌دهند که این رویکرد به خوبی جواب نداده است، زیرا این نوع تعیین‌های عملکردی - مانند شناخت، احساسات، ادراک، عمل و غیره - مرزهای محکمی را در مغز نشان نمی‌دهند. سمت چپ مغز شما منبع منطق نیست و سمت راست منبع خلاقیت نیست. عقلانیت در قشر مغز شما زندگی نمی کند، و احساسات در یک قسمت های زیر قشری مغز.

تقریباً می توان گفت که هیچ عملکرد روانی صرفاً در یک بخش از مغز شما قرار ندارد. بیشتر نورون‌های شما از نظر روان‌شناختی بیش از یک کار را انجام می‌دهند. به عنوان مثال، بخش هایی از مغز که بیشتر با توانایی شما در ارتباط است، به نام قشر بینایی (در لوب پس سری) نیز حاوی اطلاعاتی در مورد شنوایی و لمس هستند. به همین ترتیب، برخی از نورون های خارج از قشر بینایی به شما کمک می کنند تا ببینید. افکار، احساسات، ادراکات، تخیل، رویاها و بقیه بهتر به عنوان رویدادهای کل مغز در نظر گرفته می شوند.

با این حال، می‌توان مغز را بر اساس عملکرد تقسیم کرد، اما به روشی متفاوت، بر اساس اطلاعاتی که نورون‌ها ارسال و دریافت می‌کنند. به عنوان مثال، بخشی از لوب پیشانی شما به نام اینسولای قدامی به طور معمول در ایجاد احساسات، تصمیم گیری بین گزینه ها، توجه به چیزهای خاص و نادیده گرفتن دیگران، آگاهی از خود و مجموعه ای از رویدادهای ذهنی دیگر نقش دارد.

این نورون‌ها، همیشه بینایی، صدا، بویایی، لامسه، چشایی، و تمام حس‌های درون بدن شما را در خلاصه‌های چندحسی ادغام می‌کنند که به مغز شما اجازه می‌دهد تا سیستم‌های بدنتان را تنظیم کند تا شما را زنده و سالم نگه دارد.

مهم نیست که از چه طریقی مغز خود را ناحیه بندی کنید، مهم این است که بدانید هیچ یک از این ناحیه ها به هیچ وجه "درست" نیستند. هر تقسیمی بسته به هدفی که در ذهن دارید و آنچه می خواهید توضیح دهید بهتر یا بدتر است. و هیچ یک به تنهایی تعریف کاملی راز این که چگونه مغز شما، در ارتباط مداوم با بدن و دنیای اطراف شما، ذهن شما را خلق می کند.

این مقاله در شماره ۳۷۱ مجله بی بی سی Science Focus منتشر شد

ترجمه:یاس

https://www.sciencefocus.com/the-human-body/brain-regions/




@AndisheKonim
Ещё