الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#کربلای_5
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹
روزهای آخر سال 65
به روایت
#جعفر_طهماسبی

سال 65 در حالی تموم میشد که عملیات سنگینی مثل #کربلای_5 و چند روز به پایان سال عملیات #تکمیلی_کربلای_5 رو پشت سر گذاشته بودیم و بچه ها از دیماه مرخصی نرفته بودند...
موقعیت استقرار #گردان_تخریب_در_مقر_شهید_پوررازقی در جاده اهواز خرمشهر و در سه راهی صاحب الزمان (ع) بود.
جشن #ولادت_امیرالمومنین علیه السلام که مصادف شده بود با روزهای پایانی اسفند 65 انرژی مضاعفی به بچه ها داده بود. دو سه تیم از بچه های تخریب به اطلاعات عملیات مامور بودند و مشغول شناسایی در غرب #کانال_ماهی در شلمچه بودند و هنوز ٱماده باش صددرصد بود...
سال 66 حدود ساعت هفت و نیم صبح نو شد روز شنبه بود و بچه ها از نماز صبح تا موقع #تحویل_سال توی حسینیه بودند و مشغول خواندن قرآن...
شهید رسول فیروزبخت و بچه های تدارکات هم مشغول درست کردن شربت بودند.
وقت تحویل سال غوغایی بود هرکسی چیزی از خدا میخواست و خیلی ها دعاشون بود که به شهدا برسند .
من هم با بغضی که در گلو داشتم دعای تحویل سال رو میخوندم و همه زمزمه میکردند. چون روز بود و فضای حسینیه روشن بود میشد سیلاب اشک که روی صورت بچه ها جاری شده رو دید ... #شهید_مهدی_ضیایی کنارم بود و از شدت گریه داشت غش میکرد. #حمید_دادو ، #کاظم_بیگدلی، #مجتبی_دقیقی ، #حمید_محمدی ، #علی_اصغر_صادقیان ، #نصرت_خواه ، #رسول_فیروزبخت و خیلی های دیگه سال آخرشون بود.

🍃🌹
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#غواص_تخریبچی
#شهید_علیرضا_پیکاری
فرمانده غواصان تخریبچی لشگر10
شهادت 19 دیماه 1365 #کربلای_5
به راویت برادر علیرضا شکاری
@alvaresinchannel
🌹🌷🌹🌹🌷🌹🌷🌹
🌹 شبهای قدر#کربلای_5

یاد شب ها و رورهایی که شهدا اینجا زندگی کردند
یاد نمازجماعتها توی این هشتی ها بخیر. غیر از چند نفری که وسط بودند بقیه مجبور بودند سرهاشون رو دولا کنند.
یاد نماز شب ها که به جماعت خونده میشد. برای اینکه همه بلا استثنا نیم ساعت به اذون رو به قبله داشتند نماز میخوندند.
یاد شهیدصبرعلی کلانتر بخیر. روزهای آخر نماز شب میخوند. اونقدر لطیف شده بود که میشد فهمید داره میره روی سکوی پرواز.
یاد اذان های شهید مهدی اسماعیلی پور بخیر.
با اذونهایی که میگفت اشک همه رو در میاورد.
و...
یاد همه نوجوون های آماده رفتن...
یاد معرکه هایی که شهیدحاج رسول توی این هفتی هشتی ها میگرفت.
داد میزد...شفاعت..شفاعت...هرکی میخواد بیاد جلو..
یاد لباس غواصی پوشیدن شب آخر توی این هشتی ها.
لباس غواصی رو خشک خشک پوشیدن چقدر زحمت داشت و وقت لباس پوشیدن به ولوله ای به پا شده بود...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃
🌷🍃🍃 @alvaresinchannel
🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻
🔹🔻
نقل قولی از #امام_عزیز قبل از #کربلای_5 به ما رسیده
ایشون فرمودند:
به #بچه_های_رزمنده بگویید که...
#رزمنده_ها_شما_به_کربلا_میروید
من هم می آیم
و آنجا با هم نماز میخوانیم
این پیام روی پارچه مقابل صبحگاه #اردگاه_کوثر لشگر10 نصب شده بود.
@alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#آخرین_صبحگاه_قبل_از_عملیات
16 دیماه 65
#مصادف_با_روز_ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کربلای_5
✍️✍️✍️✍️ #به_روایت_فرمانده_لشگر_10
#سردار_فضلی

مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصله‌ی چند متری آن‌طرف‌تر خود را بیشتر نمی‌توانستیم ببینیم. هر چه‌قدر هوا روشن‌تر می‌شد، از حجم مه هم کم می‌شد و دید بهتر می‌گشت. به محوطهصبحگاه اومدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان به‌گوش می‌رسید ولی هیچ‌کس را نمی‌دیدیم. هر گردانی صداش از یک گوشه‌ی اردوگاه می‌آمد. ولی معلوم نبود که کدوم گردان است. این روز با مابقی روزها فرق می‌کرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همه‌ی روزها فرق می‌کرد. کم‌کم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد می‌شوند.
اولین گردان، #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بود .
سرو وضع نیروهای گردان یه جور خاصی بود وبا همه‌ی روزهای تاریخ جنگ فرق می‌کرد.
یک پلاکارد بزرگ جلوی‌شان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که به‌غیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن ‌را امضاء کرده بودند. تعدادی از این نیروها #کفن_به_‌تن کرده بودند و تمامی نیروها #پوتین_‌هاشون را درآورده، بند آن‌را به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند.جلوتر که اومدند متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.
بعدا این متن را به حضرت امام تقدیم کردند.
نوشته شده بود
#اماما_ما_اهل_کوفه_نیستیم_که_شما_را_تنها_گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر این نوشته بود. این متن رو در حدود 10 هزار نفر امضاء کرده بودند.
این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود .
گردان‌های دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند .
قرار شد من چند دقیقه ای برای رزمندگان لشگر صحبت کنم
اینجوری سخن آغاز کردم
برادرهای رزمنده : شما چند ماهی است در حال آماده‌باش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راه‌پیمایی و خشم‌شب هستید و مفصل و مرتب مشغول آماده‌سازی خودتان بودید. از نزدیک به 20 روز به #عملیات_کربلای_4 برای بالا بردن ضریب حفاظتی ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط‌ با خانواده‌ها از طریق تلفن و نامه را قطع نموده ایم و مدت زیادی است که هیچ‌کدام از شما به مرخصی نرفته‌اید.
حالا که از #عدم_فتح_عملیات_کربلای_4 برگشتیم، امام عزیزاز ما خواسته‌اند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. #رزمندگان_اسلام این روزها، #روزهای_کربلایی_و_عاشورایی است.
من دقایقی صورتم را برمیگردانم...
هر کس مشکلاتی دارد و می‌خواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.
این را گفتم و...... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان..،
می‌توانم قسم به‌خدا یاد کنم که حتی یک‌نفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد.
و همه یکصدا فریاد میزدند.

#ما_اهل_کوفه_نیستیم_علی_تنها_بماند
☘️🌹
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
چندین بار داخل اب افتادیم و تا زانو توی اب رفتیم. با هرجون کندنی که بود حسین رو به خط خودمون رسوندیم غافل بودیم که توی مسیر #ملائک_روح_حسین _رو از دست ما کشیدند و #با_خود_بردند و ما پیکر او رو حمل میکنیم .. حسین دیگه شهید شده بود و تمام دلخوشیمون این بود که دیگه کار حمل پیکر شهید رو با موفقیت انجام دادیم ولی اینگونه نبود. معلوم شد از خط تا جاییکه قایق میتونه پهلو بگیره و تا جاییکه قایق میتونه بیاد حدود دویست متر دیگه مونده . شهدای دیگری هم توی خط بودند ولی چون رزمنده ها اونجا بودند و ماندگار بودند عجله ای برای عقب اوردنشون نداشتند و تنها من و علی بودیم که هر جوری بود باید جنازه شهید رو میاوردیم.علی کمیجانی قویتر از من بود و ورزشکار . به من گفت تو پاهای حسین رو بنداز روی شونه هات و من هم قسمت سرش رو بلند میکنم و حرکت کنیم . بین خط تا اسکله کانال بود . یک کاناب باریک و کوتاه. و دشمن هم بقول معروف تیر تراش میزد و ما باید نشسته عقب میومدیم. یادم هست با هر باری که زمین میخوردیم پوتین های حسین از دو طرف به صورت من میخورد ولی سنگینی او بیشتر روی دوش علی بود...
هرطوری بود پیکر مطهر #طلبه_شهید_حسین_شعبانی رو به عقب آوردیم.
روح #حسین_شعبانی از #جزیره_مجنون به آسمان پرکشید و جسمش در #شهرستان_ساوجبلاغ به خاک رفت.
#علی_کمیجانی هم در #کربلای_5_قطع_نخاع شد .
🍃🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#آخرین_صبحگاه_قبل_از_عملیات
16 دیماه 65
#مصادف_با_روز_ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کربلای_5
✍️✍️✍️✍️ #به_روایت_فرمانده_لشگر_10
#سردار_فضلی

مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصله‌ی چند متری آن‌طرف‌تر خود را بیشتر نمی‌توانستیم ببینیم. هر چه‌قدر هوا روشن‌تر می‌شد، از حجم مه هم کم می‌شد و دید بهتر می‌گشت. به محوطهصبحگاه اومدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان به‌گوش می‌رسید ولی هیچ‌کس را نمی‌دیدیم. هر گردانی صداش از یک گوشه‌ی اردوگاه می‌آمد. ولی معلوم نبود که کدوم گردان است. این روز با مابقی روزها فرق می‌کرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همه‌ی روزها فرق می‌کرد. کم‌کم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد می‌شوند.
اولین گردان، #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بود .
سرو وضع نیروهای گردان یه جور خاصی بود وبا همه‌ی روزهای تاریخ جنگ فرق می‌کرد.
یک پلاکارد بزرگ جلوی‌شان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که به‌غیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن ‌را امضاء کرده بودند. تعدادی از این نیروها #کفن_به_‌تن کرده بودند و تمامی نیروها #پوتین_‌هاشون را درآورده، بند آن‌را به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند.جلوتر که اومدند متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.
بعدا این متن را به حضرت امام تقدیم کردند.
نوشته شده بود
#اماما_ما_اهل_کوفه_نیستیم_که_شما_را_تنها_گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر این نوشته بود. این متن رو در حدود 10 هزار نفر امضاء کرده بودند.
این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود .
گردان‌های دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند .
قرار شد من چند دقیقه ای برای رزمندگان لشگر صحبت کنم
اینجوری سخن آغاز کردم
برادرهای رزمنده : شما چند ماهی است در حال آماده‌باش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راه‌پیمایی و خشم‌شب هستید و مفصل و مرتب مشغول آماده‌سازی خودتان بودید. از نزدیک به 20 روز به #عملیات_کربلای_4 برای بالا بردن ضریب حفاظتی ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط‌ با خانواده‌ها از طریق تلفن و نامه را قطع نموده ایم و مدت زیادی است که هیچ‌کدام از شما به مرخصی نرفته‌اید.
حالا که از #عدم_فتح_عملیات_کربلای_4 برگشتیم، امام عزیزاز ما خواسته‌اند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. #رزمندگان_اسلام این روزها، #روزهای_کربلایی_و_عاشورایی است.
من دقایقی صورتم را برمیگردانم...
هر کس مشکلاتی دارد و می‌خواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.
این را گفتم و...... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان..،
می‌توانم قسم به‌خدا یاد کنم که حتی یک‌نفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد.
و همه یکصدا فریاد میزدند.

#ما_اهل_کوفه_نیستیم_علی_تنها_بماند
☘️🌹
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
#تدوین_نبرد_کربلای_5_لشگر_10_کلید_خورد
اولین جلسه کارگروه تدوین نبرد #عملیات_کربلای پنج با حضور سردارحاج علی فضلی و فرماندهان واحدها و گردان های لشگر10 شرکت کننده در این عملیات در روز سه شنبه 23 شهریور در ساختمان شهید موحد دانش تیپ حضرت زهراء سلام الله علیها برگزار گردید.
در این جلسه بعد از خیر مقدم توسط فرمانده تیپ حضرت زهراء سلام الله علیها ، سردار حاج علی فضلی در خصوص دستور جلسه توضیحاتی دادند و سپس پژوهشگر و نویسنده نبرد کربلای 5 به تشریح طرح نامه تدوین نبرد کربلای 5 پرداخت و در ادامه فرماندهان گردان ها و واحدها نظرات خود را در باره جمع آوری و تدوین این نبرد کربلای 5 ارائه دادند.
🔸سردار محسن سوهانی به عنوان مدیر و ناظر تدوین نبرد کربلای 5 لشگر10 و برادر یدالله ایزدی راوی نبرد کربلای 5 به عنوان پژوهشگر و نویسنده این نبرد انجام وظیفه مینمایند
🔶لازم به ذکر است که لشگر 10 سیدالشهداء علیه السلام با شکستن #دژ_شلمچه در 19 دیماه 1365 وارد نبرد #کربلای_5 شد و با تصرف 5 ضلعی شلمچه ، سنگرهای هلالی را فتح کرد و در این نبرد از یگان های اصلی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مقابله با دشمن بود.

@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
این روزهای #کربلای_5 جا داره یاد کنیم از همه ی حماسه سازان این عملیات به خصوص #شهید_مدافع_حرم_حاج_شعبان_نصیری
🔴 شهید حاج شعبان خودش رو به عملیات رسوند و به عنوان جانشین گردان امام سجاد(ع) وارد عملیات شد.
گردان امام سجاد علیه السلام با فرماندهی حاج عباس رنجی و شهید نصیری از پهلو به #ذژ_شلمچه زدند و وارد پنج ضلعی شدند و نگرانی فرماندهان جنگ که نگران کربلای 4 دیگر بودند برطرف کردند. اینجا بود که نصرت خدا نازل شد و هیمنه دشمن در شلمچه شکست.
یاد #جهان_آرای_موصل
شهید مدافع حرم شهید شعبان نصیری و
#یاد_سردار_دلها
شهید حاج قاسم سلیمانی را گرامی میداریم
@alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#آخرین_صبحگاه_قبل_از_عملیات
16 دیماه 65
#مصادف_با_روز_ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کربلای_5
✍️✍️✍️✍️ #به_روایت_فرمانده_لشگر_10
#سردار_فضلی

مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصله‌ی چند متری آن‌طرف‌تر خود را بیشتر نمی‌توانستیم ببینیم. هر چه‌قدر هوا روشن‌تر می‌شد، از حجم مه هم کم می‌شد و دید بهتر می‌گشت. به محوطهصبحگاه اومدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان به‌گوش می‌رسید ولی هیچ‌کس را نمی‌دیدیم. هر گردانی صداش از یک گوشه‌ی اردوگاه می‌آمد. ولی معلوم نبود که کدوم گردان است. این روز با مابقی روزها فرق می‌کرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همه‌ی روزها فرق می‌کرد. کم‌کم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد می‌شوند.
اولین گردان، #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بود .
سرو وضع نیروهای گردان یه جور خاصی بود وبا همه‌ی روزهای تاریخ جنگ فرق می‌کرد.
یک پلاکارد بزرگ جلوی‌شان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که به‌غیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن ‌را امضاء کرده بودند. تعدادی از این نیروها #کفن_به_‌تن کرده بودند و تمامی نیروها #پوتین_‌هاشون را درآورده، بند آن‌را به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند.جلوتر که اومدند متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.
بعدا این متن را به حضرت امام تقدیم کردند.
نوشته شده بود
#اماما_ما_اهل_کوفه_نیستیم_که_شما_را_تنها_گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر این نوشته بود. این متن رو در حدود 10 هزار نفر امضاء کرده بودند.
این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود .
گردان‌های دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند .
قرار شد من چند دقیقه ای برای رزمندگان لشگر صحبت کنم
اینجوری سخن آغاز کردم
برادرهای رزمنده : شما چند ماهی است در حال آماده‌باش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راه‌پیمایی و خشم‌شب هستید و مفصل و مرتب مشغول آماده‌سازی خودتان بودید. از نزدیک به 20 روز به #عملیات_کربلای_4 برای بالا بردن ضریب حفاظتی ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط‌ با خانواده‌ها از طریق تلفن و نامه را قطع نموده ایم و مدت زیادی است که هیچ‌کدام از شما به مرخصی نرفته‌اید.
حالا که از #عدم_فتح_عملیات_کربلای_4 برگشتیم، امام عزیزاز ما خواسته‌اند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. #رزمندگان_اسلام این روزها، #روزهای_کربلایی_و_عاشورایی است.
من دقایقی صورتم را برمیگردانم...
هر کس مشکلاتی دارد و می‌خواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.
این را گفتم و...... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان..،
می‌توانم قسم به‌خدا یاد کنم که حتی یک‌نفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد.
و همه یکصدا فریاد میزدند.

#ما_اهل_کوفه_نیستیم_علی_تنها_بماند
☘️🌹
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#یاد_مداحان_شهید_بخیر

✍️ راوی: #حاج_حسین_سازور

خدا رحمت کند رفقای ما که در جبهه مداح بودند
#شهید_داوود_بنی_جمالی که مداح خوبی بود و #کربلای_5 شهید شد
#شهید_داوود_دهقانی که بچه میدان شوش بود و مداحی می کرد.
یک نفر بود که رفیق حاج محمود ژولیده بود و من چند دفعه دیده بودمش.
#شهید_داوود_عابدی ، #شهید_جواد_رسولی، #شهید_غلامعلی_رجبی که در #عملیات_مرصاد دیدمش و در همان جا هم شهید شد.
همه مداح بودند. مداحانی که نسل جبهه، نسل خون، نسل آن غربت ها هستند، این بار را باید بیشتر به دوش ببرند. باید بیشتر کار کنند و بیشتر خرج بشوند.
من یادم هست که تولد حضرت زهرا در جبهه در بعد از #عملیات_کربلای_4 بود که برنامه ای داشتیم و چند تا چادر سرهم کرده بودیم و جلسه خیلی پر گریه ای بود. چون بسیاری از بچه ها در عملیات شهید شده بودند.
#یاد_همه_ی_شهدای_مداح_بخبر
و کنار ارباب شون ساعات خوشی را داشته باشند
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#یاد_مداحان_شهید_بخیر

✍️ راوی: #حاج_حسین_سازور

خدا رحمت کند رفقای ما که در جبهه مداح بودند
#شهید_داوود_بنی_جمالی که مداح خوبی بود و #کربلای_5 شهید شد
#شهید_داوود_دهقانی که بچه میدان شوش بود و مداحی می کرد.
یک نفر بود که رفیق حاج محمود ژولیده بود و من چند دفعه دیده بودمش.
#شهید_داوود_عابدی ، #شهید_جواد_رسولی، #شهید_غلامعلی_رجبی که در #عملیات_مرصاد دیدمش و در همان جا هم شهید شد.
همه مداح بودند. مداحانی که نسل جبهه، نسل خون، نسل آن غربت ها هستند، این بار را باید بیشتر به دوش ببرند. باید بیشتر کار کنند و بیشتر خرج بشوند.
من یادم هست که تولد حضرت زهرا در جبهه در بعد از #عملیات_کربلای_4 بود که برنامه ای داشتیم و چند تا چادر سرهم کرده بودیم و جلسه خیلی پر گریه ای بود. چون بسیاری از بچه ها در عملیات شهید شده بودند.
#یاد_همه_ی_شهدای_مداح_بخبر
و کنار ارباب شون ساعات خوشی را داشته باشند
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
#تخریبچی_شهید_محمد_تقی_خدمتی
شهادت
عملیات #کربلای_5
19 دیماه 65
مداح گردان تخریب لشگر10 سیدالشهداء(ع)
@alvaresinchannel
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀
🥀
#جانباز_70_درصد
#حاج_علی_کمیجانی
#عملیات_کربلای_5

حماسه عملیات #کربلای_5 از زبان حماسه سازان این عملیات شنیدن داره.
سلحشوران جوانی که خطر کردند و برگ های تاریخ این مرز و بوم را با عزت نوشتند بعضی از اونها به ملاقات حق رفتند و بعضی دیگر مثل #حاج_علی ، زمین گیر شدند و در انتظار ملحق شدن به یارانشون روزگار را میگذرانند. حاج علی از قدیمی های #تخریب_لشگر ده سیدالشهداء(ع) و از شاگردان سردار #شهید_حاج_عبدالله_نوریان است.
علی میگفت در #گردان_تخریب رسم بود که هرکس یک دعا کنه ..به من که رسید گفتم خدایا قبل از گرفتن جان ما اعضا و جوارح ما رو نگیر. #شهید_نوریان گفت دیگه این دعا رو نکن. گفتم : چشم ....
بعد از مدتی #شهید_نوریان من رو دید و گفت اون دعا دعای خوبی بود میکردی .. مثل اینکه حکایت رو خدمت مرحوم #حاج_آقا_حق_شناس گفته بود و ایشون گفته بود دعای خیلی خوبیه.
حاج علی شب #عملیات_والفجر_8 جزء #غواصانی بود که از اروند عبور کرد و معبر رو برای عبور سایر #غواصان_خط_شکن و رزمندگان گشودند.
حاج علی در فاو هم برای جلوگیری از پاتک های دشمن همراه #شهید_حاج_قاسم_اصغری خیلی تلاش کرد اونها با کار گذاشتن مین های ضد تانک در مسیر عبور تانک های دشمن و شکافتن دژها و جاده ها با مواد منفجره خیلی موثر بودند
حاج علی به علت قدرت بدنی بالایی که داشت همیشه از #تخریب_چی_های پیشرو در عملیات های لشگر سیدالشهداء (ع) بود.
اگر او رو عملیات نمی بردند زمین و زمان رو به هم میریخت .
بعد از#عملیات_کربلای _یک بود که به #گردان_زهیر رفت .
#شهید_حاج_داوود_حیدری در آن زمان فرماندهی گردان زهیر را به عهده داشت و حاج علی مسولیت یکی از دسته ها را قبول کرد. #عملیات_کربلای_4 قرار بود گردان داوود حیدری در #شهر_ابوالخصیب عراق عملیات انجام دهد که نشد. و گردان زهیر در #مرحله_دوم_عملیات_کربلای_5 وارد عملیات شد.
گردان زهیر وقتی به خط رسید که #دشت_شلمچه پر از #تانک بود و از زمین و آسمان گلوله میبارید.
#حاج_علی روز 21 دیماه 65 مقابل #دژ_کانال_ماهی و در #سه_راهی_شهادت به افتخار جانبازی نائل آمد. 31 سال است که ویلچر نشین است .
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
Ещё