الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#عکس_ویژه
برای اولین بار منتشر میشود
سه #غواص_شهید_تخریبجی در یک قاب
از سمت راست
#شهید_حسین_شعبانی
#شهید_عباس_بیات
#شهید_علی_پیکاری
رودخانه دز—- موقعیت گردان حضرت زینب(س)

بعداز عملیات والفجر 8 در بهار سال 1365 ، جمعی از بچه های تخریب مامور شدند جهت تشکیل #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها...
این گردان ابتدا گردانی بود برای ماموریت های غواصی و شهید علی پبکاری از فرماندهان موسس این گردان بود و شهید عباس بیات و شهید حسین شعبانی و شهید خاکفیروز هم از شهدای تخریبچی بودند که شهید پیکاری رو یاری کردند و این گردان یکی از گردان های موثر لشگر10 در عملیات ها شد....
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#نوجوون_توپول_موپولی
#شهید_محمد_مهدی_دهقان
#عملیات_بیت_المقدس_4
#دربندیخان
شهادت 6 فروردین 67
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی

این شهید هم چند روزی #گردان_تخریب اومد
من توی چند تا صبحگاه و رزم دیدمش
#خیلی_توپول_موپول بود
توی صبحگاه همیشه ته ستون میومد.
معمولا جا میموند
عرق میکرد و نفس نفس میزد
لباس خاکی هم اندازه اش نبود
وقتی پیرهن خاکی میپوشید دکمه هاش به زور بسته میشد
نتونست توی #تخریب دوام بیاره و از گردان رفت فکر کنم #گردان_حضرت_زینب سلام الله علیها.
صبح #عملیات_بیت_المقدس_4 داشتم میومدم لب اسکله لشگر10 که دیدم نفس زنان داره سربالایی #ارتفاع_شاخ_سورمر رو بالا میره.
لباسش خیس شده بود..به شدت عرق کرده بود. تا منو دید خیلی خوشحال شد..
سلام و علیک کردیم. خودش خنده اش گرفت.
بهش گفتم صبحگاه ها رو سخت میگرفتند برای اینکه اینجا به هن و هن نیفتی.
خیلی با محبت گفت: میرم بالا خدا بزرگه.
روبوسی کردیم و رفت.
دیگه همدیگه رو ندیدیم تا اینکه کنار مزار #شهید_ابوطالب_مبینی در گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها داشتم فاتحه میخوندم که یهو از لابلای #حجله_های_شهدا نگاهم به عکسش افتاد.
دیدم همون نوجوون #توپول_موپولی به #معراج رفته و ما مدعیان موندیم
یادش کنیم با صلوات
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#عملیات_کربلای_5
ورود گردان های لشگر 10 به عملیات
#گردان_علی_اکبر_علیه_السلام
#گردان_سجاد_علیه_السلام
#گردان_المهدی_علیه_السلام
#گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
🔴 گردان حضرت علی اکبر(ع) در نیمه شب 19 دیماه به #دژ_شلمچه حمله کرد که با توجه به انبوه موانع دشمن و هوشیاری کمین ها کار انجام نشد و گردان امام سجاد(ع) از پهلو وارد 5 ضلعی شد و در ادامه گردان علی اکبر(ع) با عبور از معبر گردان امام سجاد(ع) به کمک آمد و گردان های المهدی(ع) و حضرت زینب(ع) برای توسعه ی عملیات وارد عمل شدند و تا ظهر روز 19 دیماه #نونی_اول با شهادت سردار شهید #حاج_غلام_کیانپور به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.
@alvaresinchannel
🍃🍂🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🍂🌺

#غواصهای_تخریبچی
#عملیات_بیت_المقدس_4
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام

2️⃣✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

برای آخرین هماهنگی ها با فرمانده #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها قبل از غروب آفتاب به مقرشون رفتم
کارهامون رو هماهنگ کردیم قرار شد بعد از پیاده شدن #غواص_های_تخریب و سر پل گرفتن از دشمن و چک کردن ساحل از موانع و مین با علامت دادن با #چراغ_قوه نیروهای #گردان حضرت زینب (س) برای ادامه عملیات حرکت کنند .
با حاج خادم خداحافظی کردم و از چادر که بیرون اومدم سرو صدای #شهید_سید_مصطفی_فتاحی رو شنیدم که داشت با بدن خشک #لباس_غواصی میپوشید و مقر رو رو سرش گذاشته بود...
نماز مغرب و عشاء رو خوندیم و بچه های تخریب لباس غواصی به تن کردند و با ماشین به سمت #اسکله_لشگر_10 راه افتادیم
توی مسیر با هم این سرود رو زمزمه میکردیم
#ای_ولی_عصر_رو_امام_زمان
#ای_سبب_خلقت_کون_و_مکان
به اسکله که رسیدیم همه فرماندهان جمع بودند.
روی کالک آخرین نکات رو تذکر دادند.
احتمال میرفت که هنگام پیاده شدن در ساحل با کمین دشمن درگیر شویم.
قرار شد بچه ها نارنجک به تعداد کافی بردارند.
معمولا ما تخریبچی ها برای عملیات اسلحه بر نمیداشتیم و فقط سه چهار تا نارنجک به بند حمایل می بستیم..اما در این عملیات چون احتمال درگیری زیاد بود و باید تا رسیدن نیروهای گردان ها ساحل دشمن رو تامین میکردیم با خود اسلحه برداشتیم...

ادامه دارد👇👇👇👇

🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#آخرین_صبحگاه_قبل_از_عملیات
16 دیماه 65
#مصادف_با_روز_ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کربلای_5
✍️✍️✍️✍️ #به_روایت_فرمانده_لشگر_10
#سردار_فضلی

مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصله‌ی چند متری آن‌طرف‌تر خود را بیشتر نمی‌توانستیم ببینیم. هر چه‌قدر هوا روشن‌تر می‌شد، از حجم مه هم کم می‌شد و دید بهتر می‌گشت. به محوطهصبحگاه اومدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان به‌گوش می‌رسید ولی هیچ‌کس را نمی‌دیدیم. هر گردانی صداش از یک گوشه‌ی اردوگاه می‌آمد. ولی معلوم نبود که کدوم گردان است. این روز با مابقی روزها فرق می‌کرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همه‌ی روزها فرق می‌کرد. کم‌کم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد می‌شوند.
اولین گردان، #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بود .
سرو وضع نیروهای گردان یه جور خاصی بود وبا همه‌ی روزهای تاریخ جنگ فرق می‌کرد.
یک پلاکارد بزرگ جلوی‌شان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که به‌غیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن ‌را امضاء کرده بودند. تعدادی از این نیروها #کفن_به_‌تن کرده بودند و تمامی نیروها #پوتین_‌هاشون را درآورده، بند آن‌را به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند.جلوتر که اومدند متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.
بعدا این متن را به حضرت امام تقدیم کردند.
نوشته شده بود
#اماما_ما_اهل_کوفه_نیستیم_که_شما_را_تنها_گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر این نوشته بود. این متن رو در حدود 10 هزار نفر امضاء کرده بودند.
این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود .
گردان‌های دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند .
قرار شد من چند دقیقه ای برای رزمندگان لشگر صحبت کنم
اینجوری سخن آغاز کردم
برادرهای رزمنده : شما چند ماهی است در حال آماده‌باش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راه‌پیمایی و خشم‌شب هستید و مفصل و مرتب مشغول آماده‌سازی خودتان بودید. از نزدیک به 20 روز به #عملیات_کربلای_4 برای بالا بردن ضریب حفاظتی ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط‌ با خانواده‌ها از طریق تلفن و نامه را قطع نموده ایم و مدت زیادی است که هیچ‌کدام از شما به مرخصی نرفته‌اید.
حالا که از #عدم_فتح_عملیات_کربلای_4 برگشتیم، امام عزیزاز ما خواسته‌اند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. #رزمندگان_اسلام این روزها، #روزهای_کربلایی_و_عاشورایی است.
من دقایقی صورتم را برمیگردانم...
هر کس مشکلاتی دارد و می‌خواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.
این را گفتم و...... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان..،
می‌توانم قسم به‌خدا یاد کنم که حتی یک‌نفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد.
و همه یکصدا فریاد میزدند.

#ما_اهل_کوفه_نیستیم_علی_تنها_بماند
☘️🌹
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🍃🍂🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🍂🌺

#غواصهای_تخریبچی
#عملیات_بیت_المقدس_4
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام

✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

برای آخرین هماهنگی ها با فرمانده #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها قبل از غروب آفتاب به مقرشون رفتم
کارهامون رو هماهنگ کردیم قرار شد بعد از پیاده شدن #غواص_های_تخریب و سر پل گرفتن از دشمن و چک کردن ساحل از موانع و مین با علامت دادن با #چراغ_قوه نیروهای #گردان حضرت زینب (س) برای ادامه عملیات حرکت کنند .
با حاج خادم خداحافظی کردم و از چادر که بیرون اومدم سرو صدای #شهید_سید_مصطفی_فتاحی رو شنیدم که داشت با بدن خشک #لباس_غواصی میپوشید و مقر رو رو سرش گذاشته بود...
نماز مغرب و عشاء رو خوندیم و بچه های تخریب لباس غواصی به تن کردند و با ماشین به سمت #اسکله_لشگر_10 راه افتادیم
توی مسیر با هم این سرود رو زمزمه میکردیم
#ای_ولی_عصر_رو_امام_زمان
#ای_سبب_خلقت_کون_و_مکان
به اسکله که رسیدیم همه فرماندهان جمع بودند.
روی کالک آخرین نکات رو تذکر دادند.
احتمال میرفت که هنگام پیاده شدن در ساحل با کمین دشمن درگیر شویم.
قرار شد بچه ها نارنجک به تعداد کافی بردارند.
معمولا ما تخریبچی ها برای عملیات اسلحه بر نمیداشتیم و فقط سه چهار تا نارنجک به بند حمایل می بستیم..اما در این عملیات چون احتمال درگیری زیاد بود و باید تا رسیدن نیروهای گردان ها ساحل دشمن رو تامین میکردیم با خود اسلحه برداشتیم...

ادامه دارد👇👇👇👇

🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#موقعیت_جفرافیایی_حد_عملیات_لشگر_10
در عملیات کربلای 5

برادرهای اطلاعات عملیات و تخریب 6 راه کار رو پیشنهاد دادند که به 2 راه‌کار قطعی رسیدیم.
🟢🔶 یکی #راه_‌کار_حضرت_زینب_(س) که از مقابل کانال 11 پل یا #سه_‌راهی_امام رضا علیه السلام به سمت راست اولین هلالی گسترش پیدا میکرد که #گردان_حضرت_زینب سلام الله علیها میبایستی از آن معبر به دژ شلمچه نفوذ میکرد

🟢🔸 و راه کار دوم #راه_کار_حضرت_زهرا_سلام_الله علیها که معبر عملیات #گردان_علی_اکبر_علیه السلام برای تسخیر دژ شلمچه بود .
این دو راه‌کار، راه‌کارهای قطعی بودند که عزیزان #اطلاعات_عملیات_و_تخریب و فرمانده گردان‌ها بعد از توجیه و شناسایی‌ها راه‌کارها را بستند که اصطلاحاً می‌گفتیم راه‌کارها را قفل کردند.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#عملیات_کربلای_5
ورود گردان های لشگر 10 به عملیات
#گردان_علی_اکبر_علیه_السلام
#گردان_سجاد_علیه_السلام
#گردان_المهدی_علیه_السلام
#گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
🔴 گردان حضرت علی اکبر(ع) در نیمه شب 19 دیماه به #دژ_شلمچه حمله کرد که با توجه به انبوه موانع دشمن و هوشیاری کمین ها کار انجام نشد و گردان امام سجاد(ع) از پهلو وارد 5 ضلعی شد و در ادامه گردان علی اکبر(ع) با عبور از معبر گردان امام سجاد(ع) به کمک آمد و گردان های المهدی(ع) و حضرت زینب(ع) برای توسعه ی عملیات وارد عمل شدند و تا ظهر روز 19 دیماه #نونی_اول با شهادت سردار شهید #حاج_غلام_کیانپور به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.
@alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#آخرین_صبحگاه_قبل_از_عملیات
16 دیماه 65
#مصادف_با_روز_ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کربلای_5
✍️✍️✍️✍️ #به_روایت_فرمانده_لشگر_10
#سردار_فضلی

مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصله‌ی چند متری آن‌طرف‌تر خود را بیشتر نمی‌توانستیم ببینیم. هر چه‌قدر هوا روشن‌تر می‌شد، از حجم مه هم کم می‌شد و دید بهتر می‌گشت. به محوطهصبحگاه اومدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان به‌گوش می‌رسید ولی هیچ‌کس را نمی‌دیدیم. هر گردانی صداش از یک گوشه‌ی اردوگاه می‌آمد. ولی معلوم نبود که کدوم گردان است. این روز با مابقی روزها فرق می‌کرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همه‌ی روزها فرق می‌کرد. کم‌کم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد می‌شوند.
اولین گردان، #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بود .
سرو وضع نیروهای گردان یه جور خاصی بود وبا همه‌ی روزهای تاریخ جنگ فرق می‌کرد.
یک پلاکارد بزرگ جلوی‌شان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که به‌غیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن ‌را امضاء کرده بودند. تعدادی از این نیروها #کفن_به_‌تن کرده بودند و تمامی نیروها #پوتین_‌هاشون را درآورده، بند آن‌را به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند.جلوتر که اومدند متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.
بعدا این متن را به حضرت امام تقدیم کردند.
نوشته شده بود
#اماما_ما_اهل_کوفه_نیستیم_که_شما_را_تنها_گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر این نوشته بود. این متن رو در حدود 10 هزار نفر امضاء کرده بودند.
این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود .
گردان‌های دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند .
قرار شد من چند دقیقه ای برای رزمندگان لشگر صحبت کنم
اینجوری سخن آغاز کردم
برادرهای رزمنده : شما چند ماهی است در حال آماده‌باش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راه‌پیمایی و خشم‌شب هستید و مفصل و مرتب مشغول آماده‌سازی خودتان بودید. از نزدیک به 20 روز به #عملیات_کربلای_4 برای بالا بردن ضریب حفاظتی ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط‌ با خانواده‌ها از طریق تلفن و نامه را قطع نموده ایم و مدت زیادی است که هیچ‌کدام از شما به مرخصی نرفته‌اید.
حالا که از #عدم_فتح_عملیات_کربلای_4 برگشتیم، امام عزیزاز ما خواسته‌اند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. #رزمندگان_اسلام این روزها، #روزهای_کربلایی_و_عاشورایی است.
من دقایقی صورتم را برمیگردانم...
هر کس مشکلاتی دارد و می‌خواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.
این را گفتم و...... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان..،
می‌توانم قسم به‌خدا یاد کنم که حتی یک‌نفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد.
و همه یکصدا فریاد میزدند.

#ما_اهل_کوفه_نیستیم_علی_تنها_بماند
☘️🌹
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#الی_لقاء_الله
#حاج_اصغر_پرده_دار_هم_آسمانی_شد
روح بلند مجاهد فی سبیل الله،بسیجی مخلص،رزمنده #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
حاج اصغر پرده دار به ملکوت اعلی پیوست و در اولین روز ماه میهمانی خدا به دوستان شهیدش پیوست
با عرض تسلیت به همسنگرانمان در استان البرز ، برای این عزیز به حق پیوسته علو درجات و همنشینی با همسنگران شهیدش مسئلت داریم

@alvaresinchannel
🍃🍂🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🍂🌺

#غواصهای_تخریبچی
#عملیات_بیت_المقدس_4
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام

✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

برای آخرین هماهنگی ها با فرمانده #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها قبل از غروب آفتاب به مقرشون رفتم
کارهامون رو هماهنگ کردیم قرار شد بعد از پیاده شدن #غواص_های_تخریب و سر پل گرفتن از دشمن و چک کردن ساحل از موانع و مین با علامت دادن با #چراغ_قوه نیروهای #گردان حضرت زینب (س) برای ادامه عملیات حرکت کنند .
با حاج خادم خداحافظی کردم و از چادر که بیرون اومدم سرو صدای #شهید_سید_مصطفی_فتاحی رو شنیدم که داشت با بدن خشک #لباس_غواصی میپوشید و مقر رو رو سرش گذاشته بود...
نماز مغرب و عشاء رو خوندیم و بچه های تخریب لباس غواصی به تن کردند و با ماشین به سمت #اسکله_لشگر_10 راه افتادیم
توی مسیر با هم این سرود رو زمزمه میکردیم
#ای_ولی_عصر_رو_امام_زمان
#ای_سبب_خلقت_کون_و_مکان
به اسکله که رسیدیم همه فرماندهان جمع بودند.
روی کالک آخرین نکات رو تذکر دادند.
احتمال میرفت که هنگام پیاده شدن در ساحل با کمین دشمن درگیر شویم.
قرار شد بچه ها نارنجک به تعداد کافی بردارند.
معمولا ما تخریبچی ها برای عملیات اسلحه بر نمیداشتیم و فقط سه چهار تا نارنجک به بند حمایل می بستیم..اما در این عملیات چون احتمال درگیری زیاد بود و باید تا رسیدن نیروهای گردان ها ساحل دشمن رو تامین میکردیم با خود اسلحه برداشتیم...

ادامه دارد👇👇👇👇

🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#عملیات_کربلای_5
ورود گردان های لشگر 10 به عملیات
#گردان_علی_اکبر_علیه_السلام
#گردان_سجاد_علیه_السلام
#گردان_المهدی_علیه_السلام
#گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
🔴 گردان حضرت علی اکبر(ع) در نیمه شب 19 دیماه به #دژ_شلمچه حمله کرد که با توجه به انبوه موانع دشمن و هوشیاری کمین ها کار انجام نشد و گردان امام سجاد(ع) از پهلو وارد 5 ضلعی شد و در ادامه گردان علی اکبر(ع) با عبور از معبر گردان امام سجاد(ع) به کمک آمد و گردان های المهدی(ع) و حضرت زینب(ع) برای توسعه ی عملیات وارد عمل شدند و تا ظهر روز 19 دیماه #نونی_اول با شهادت سردار شهید #حاج_غلام_کیانپور به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#موقعیت_جفرافیایی_حد_عملیات_لشگر_10
در عملیات کربلای 5

برادرهای اطلاعات عملیات و تخریب 6 راه کار رو پیشنهاد دادند که به 2 راه‌کار قطعی رسیدیم.
🟢🔶 یکی #راه_‌کار_حضرت_زینب_(س) که از مقابل کانال 11 پل یا #سه_‌راهی_امام رضا علیه السلام به سمت راست اولین هلالی گسترش پیدا میکرد که #گردان_حضرت_زینب سلام الله علیها میبایستی از آن معبر به دژ شلمچه نفوذ میکرد

🟢🔸 و راه کار دوم #راه_کار_حضرت_زهرا_سلام_الله علیها که معبر عملیات #گردان_علی_اکبر_علیه السلام برای تسخیر دژ شلمچه بود .
این دو راه‌کار، راه‌کارهای قطعی بودند که عزیزان #اطلاعات_عملیات_و_تخریب و فرمانده گردان‌ها بعد از توجیه و شناسایی‌ها راه‌کارها را بستند که اصطلاحاً می‌گفتیم راه‌کارها را قفل کردند.
@alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#آخرین_صبحگاه_قبل_از_عملیات
16 دیماه 65
#مصادف_با_روز_ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کربلای_5
✍️✍️✍️✍️ #به_روایت_فرمانده_لشگر_10
#سردار_فضلی

مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصله‌ی چند متری آن‌طرف‌تر خود را بیشتر نمی‌توانستیم ببینیم. هر چه‌قدر هوا روشن‌تر می‌شد، از حجم مه هم کم می‌شد و دید بهتر می‌گشت. به محوطهصبحگاه اومدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان به‌گوش می‌رسید ولی هیچ‌کس را نمی‌دیدیم. هر گردانی صداش از یک گوشه‌ی اردوگاه می‌آمد. ولی معلوم نبود که کدوم گردان است. این روز با مابقی روزها فرق می‌کرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همه‌ی روزها فرق می‌کرد. کم‌کم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد می‌شوند.
اولین گردان، #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بود .
سرو وضع نیروهای گردان یه جور خاصی بود وبا همه‌ی روزهای تاریخ جنگ فرق می‌کرد.
یک پلاکارد بزرگ جلوی‌شان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که به‌غیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن ‌را امضاء کرده بودند. تعدادی از این نیروها #کفن_به_‌تن کرده بودند و تمامی نیروها #پوتین_‌هاشون را درآورده، بند آن‌را به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند.جلوتر که اومدند متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.
بعدا این متن را به حضرت امام تقدیم کردند.
نوشته شده بود
#اماما_ما_اهل_کوفه_نیستیم_که_شما_را_تنها_گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر این نوشته بود. این متن رو در حدود 10 هزار نفر امضاء کرده بودند.
این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود .
گردان‌های دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند .
قرار شد من چند دقیقه ای برای رزمندگان لشگر صحبت کنم
اینجوری سخن آغاز کردم
برادرهای رزمنده : شما چند ماهی است در حال آماده‌باش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راه‌پیمایی و خشم‌شب هستید و مفصل و مرتب مشغول آماده‌سازی خودتان بودید. از نزدیک به 20 روز به #عملیات_کربلای_4 برای بالا بردن ضریب حفاظتی ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط‌ با خانواده‌ها از طریق تلفن و نامه را قطع نموده ایم و مدت زیادی است که هیچ‌کدام از شما به مرخصی نرفته‌اید.
حالا که از #عدم_فتح_عملیات_کربلای_4 برگشتیم، امام عزیزاز ما خواسته‌اند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. #رزمندگان_اسلام این روزها، #روزهای_کربلایی_و_عاشورایی است.
من دقایقی صورتم را برمیگردانم...
هر کس مشکلاتی دارد و می‌خواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.
این را گفتم و...... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان..،
می‌توانم قسم به‌خدا یاد کنم که حتی یک‌نفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد.
و همه یکصدا فریاد میزدند.

#ما_اهل_کوفه_نیستیم_علی_تنها_بماند
☘️🌹
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🍃🍂🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🍂🌺

#غواصهای_تخریبچی
#عملیات_بیت_المقدس_4
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام

✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

برای آخرین هماهنگی ها با فرمانده #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها قبل از غروب آفتاب به مقرشون رفتم
کارهامون رو هماهنگ کردیم قرار شد بعد از پیاده شدن #غواص_های_تخریب و سر پل گرفتن از دشمن و چک کردن ساحل از موانع و مین با علامت دادن با #چراغ_قوه نیروهای #گردان حضرت زینب (س) برای ادامه عملیات حرکت کنند .
با حاج خادم خداحافظی کردم و از چادر که بیرون اومدم سرو صدای #شهید_سید_مصطفی_فتاحی رو شنیدم که داشت با بدن خشک #لباس_غواصی میپوشید و مقر رو رو سرش گذاشته بود...
نماز مغرب و عشاء رو خوندیم و بچه های تخریب لباس غواصی به تن کردند و با ماشین به سمت #اسکله_لشگر_10 راه افتادیم
توی مسیر با هم این سرود رو زمزمه میکردیم
#ای_ولی_عصر_رو_امام_زمان
#ای_سبب_خلقت_کون_و_مکان
به اسکله که رسیدیم همه فرماندهان جمع بودند.
روی کالک آخرین نکات رو تذکر دادند.
احتمال میرفت که هنگام پیاده شدن در ساحل با کمین دشمن درگیر شویم.
قرار شد بچه ها نارنجک به تعداد کافی بردارند.
معمولا ما تخریبچی ها برای عملیات اسلحه بر نمیداشتیم و فقط سه چهار تا نارنجک به بند حمایل می بستیم..اما در این عملیات چون احتمال درگیری زیاد بود و باید تا رسیدن نیروهای گردان ها ساحل دشمن رو تامین میکردیم با خود اسلحه برداشتیم...

ادامه دارد👇👇👇👇

🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🍃🍂🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🍂🌺

#غواصهای_تخریبچی
#عملیات_بیت_المقدس_4
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام

✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

برای آخرین هماهنگی ها با فرمانده #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها قبل از غروب آفتاب به مقرشون رفتم
کارهامون رو هماهنگ کردیم قرار شد بعد از پیاده شدن #غواص_های_تخریب و سر پل گرفتن از دشمن و چک کردن ساحل از موانع و مین با علامت دادن با #چراغ_قوه نیروهای #گردان حضرت زینب (س) برای ادامه عملیات حرکت کنند .
با حاج خادم خداحافظی کردم و از چادر که بیرون اومدم سرو صدای #شهید_سید_مصطفی_فتاحی رو شنیدم که داشت با بدن خشک #لباس_غواصی میپوشید و مقر رو رو سرش گذاشته بود...
نماز مغرب و عشاء رو خوندیم و بچه های تخریب لباس غواصی به تن کردند و با ماشین به سمت #اسکله_لشگر_10 راه افتادیم
توی مسیر با هم این سرود رو زمزمه میکردیم
#ای_ولی_عصر_رو_امام_زمان
#ای_سبب_خلقت_کون_و_مکان
به اسکله که رسیدیم همه فرماندهان جمع بودند.
روی کالک آخرین نکات رو تذکر دادند.
احتمال میرفت که هنگام پیاده شدن در ساحل با کمین دشمن درگیر شویم.
قرار شد بچه ها نارنجک به تعداد کافی بردارند.
معمولا ما تخریبچی ها برای عملیات اسلحه بر نمیداشتیم و فقط سه چهار تا نارنجک به بند حمایل می بستیم..اما در این عملیات چون احتمال درگیری زیاد بود و باید تا رسیدن نیروهای گردان ها ساحل دشمن رو تامین میکردیم با خود اسلحه برداشتیم...

ادامه دارد👇👇👇👇

🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷
🌹
🌷#شبهای_کربلای_5

✍️✍️✍️به روایت: #سردار_فضلی
#فرمانده_لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام

نزدیک به 4 ماه بود که نیروهای ما به‌حال آماده‌باش و در حال آموزش شبانه‌روزی بودند، و شاید 20 روز قبل از #عملیات_کربلای_4 هم ارتباط رزمنده ها را با عقبه قطع کرده بودیم، و برای بالا بردن حفاظت در عملیات کربلای 4 این عزیزان را 20 روز در قرنطینه نگه داشتیم.
به‌طوری که ارتباط‌شان با پشت جبهه هم قطع شده بود. و طبیعی بود که یک فشار حجیمی به نیروها آمده باشد.خصوصاً در #عملیات_کربلای_4 که وارد عمل نشدیم از جهت روحی بچه ها آسیب دیده بودند و میبایستی از لحاظ روحی روانی ّبه آمادگی لازم برای ماموریت جدید برسند. این‌جا با تقسیم کاری که انجام شد، شناسایی‌ها هم شروع شد.
شب اول شناسایی را #شهید_گران_قدر_کیان_‌پور و دیگر بچه های #اطلاعات‌_عملیات و #تخریب که بیشترین حق را به گردن رزمندگان لشکر و حتی رزمندگان اسلام دارند، انجام دادند.
شهید بزرگوار کیان‌پور با نهایت فداکاری توانست طی شب اول و دوم و سوم منطقه را شناسایی نماید.
شب اول نیروها تا نزدیکی #دژ_اصلی_شلمچه آخرین مانع که بعد از کمین‌های اول و دوم بود رفتند.
آخرین مانع دشمن در مقابل دژ شلمچه 200 متر سیم خاردار حلقوی به ‌هم پیوسته بود. برای رسیدن به دژ شلمچه از ابتدای خط خودی بایستی نزدیک به 3 کیلومتر را در زمینی که آبگرفتگی، باتلاق، #میدان_مین داشت پشت سر بگذاریم. عبور از دو ردیف خط کمین عراقی‌ها، عبور از دیگر موانع و آخرین مانع حدود 200 متر سیم خاردار به‌هم پیوسته حلقوی کار دشواری بود .
برادرهای #اطلاعات_عملیات_و_تخریب 6 راه کار رو پیشنهاد دادند که به 2 راه‌کار قطعی رسیدیم.
1️⃣یکی #راه_‌کار_حضرت_زینب_(س) که از مقابل کانال 11 پل یا #سه_‌راهی_امام رضا علیه السلام به سمت راست اولین هلالی گسترش پیدا میکرد که #گردان_حضرت_زینب سلام الله علیها میبایستی از آن معبر به #دژ_شلمچه نفوذ میکرد و
2️⃣راه کار دوم #راه_کار_حضرت_زهرا_سلام_الله علیها که معبر عملیات #گردان_علی_اکبر_علیه السلام برای تسخیر دژ شلمچه بود .
این دو راه‌کار، راه‌کارهای قطعی بودند که عزیزان اطلاعات‌عملیات و تخریب و فرمانده گردان‌ها بعد از توجیه و شناسایی‌ها راه‌کارها را بستند که اصطلاحاً می‌گفتیم راه‌کارها را قفل کردند.
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#نوجوون_توپول_موپولی
#شهید_محمد_مهدی_دهقان
#عملیات_بیت_المقدس_4
#دربندیخان
شهادت 6 فروردین 67
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی

این شهید هم چند روزی #گردان_تخریب اومد
من توی چند تا صبحگاه و رزم دیدمش
#خیلی_توپول_موپول بود
توی صبحگاه همیشه ته ستون میومد.
معمولا جا میموند
عرق میکرد و نفس نفس میزد
لباس خاکی هم اندازه اش نبود
وقتی پیرهن خاکی میپوشید دکمه هاش به زور بسته میشد
نتونست توی #تخریب دوام بیاره و از گردان رفت فکر کنم #گردان_حضرت_زینب سلام الله علیها.
صبح #عملیات_بیت_المقدس_4 داشتم میومدم لب اسکله لشگر10 که دیدم نفس زنان داره سربالایی #ارتفاع_شاخ_سورمر رو بالا میره.
لباسش خیس شده بود..به شدت عرق کرده بود. تا منو دید خیلی خوشحال شد..
سلام و علیک کردیم. خودش خنده اش گرفت.
بهش گفتم صبحگاه ها رو سخت میگرفتند برای اینکه اینجا به هن و هن نیفتی.
خیلی با محبت گفت: میرم بالا خدا بزرگه.
روبوسی کردیم و رفت.
دیگه همدیگه رو ندیدیم تا اینکه کناز مزار #شهید_ابوطالب_مبینی در گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها داشتم فاتحه میخوندم که یهو از لابلای #حجله_های_شهدا نگاهم به عکسش افتاد.
دیدم همون نوجوون #توپول_موپولی به #معراج رفته و ما مدعیان موندیم
یادش کنیم با صلوات
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#آخرین_صبحگاه_قبل_از_عملیات
16 دیماه 65
#مصادف_با_روز_ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کربلای_5
✍️✍️✍️✍️ #به_روایت_فرمانده_لشگر_10
#سردار_فضلی

مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصله‌ی چند متری آن‌طرف‌تر خود را بیشتر نمی‌توانستیم ببینیم. هر چه‌قدر هوا روشن‌تر می‌شد، از حجم مه هم کم می‌شد و دید بهتر می‌گشت. به محوطهصبحگاه اومدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان به‌گوش می‌رسید ولی هیچ‌کس را نمی‌دیدیم. هر گردانی صداش از یک گوشه‌ی اردوگاه می‌آمد. ولی معلوم نبود که کدوم گردان است. این روز با مابقی روزها فرق می‌کرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همه‌ی روزها فرق می‌کرد. کم‌کم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد می‌شوند.
اولین گردان، #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بود .
سرو وضع نیروهای گردان یه جور خاصی بود وبا همه‌ی روزهای تاریخ جنگ فرق می‌کرد.
یک پلاکارد بزرگ جلوی‌شان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که به‌غیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن ‌را امضاء کرده بودند. تعدادی از این نیروها #کفن_به_‌تن کرده بودند و تمامی نیروها #پوتین_‌هاشون را درآورده، بند آن‌را به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند.جلوتر که اومدند متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.
بعدا این متن را به حضرت امام تقدیم کردند.
نوشته شده بود
#اماما_ما_اهل_کوفه_نیستیم_که_شما_را_تنها_گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر این نوشته بود. این متن رو در حدود 10 هزار نفر امضاء کرده بودند.
این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود .
گردان‌های دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند .
قرار شد من چند دقیقه ای برای رزمندگان لشگر صحبت کنم
اینجوری سخن آغاز کردم
برادرهای رزمنده : شما چند ماهی است در حال آماده‌باش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راه‌پیمایی و خشم‌شب هستید و مفصل و مرتب مشغول آماده‌سازی خودتان بودید. از نزدیک به 20 روز به #عملیات_کربلای_4 برای بالا بردن ضریب حفاظتی ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط‌ با خانواده‌ها از طریق تلفن و نامه را قطع نموده ایم و مدت زیادی است که هیچ‌کدام از شما به مرخصی نرفته‌اید.
حالا که از #عدم_فتح_عملیات_کربلای_4 برگشتیم، امام عزیزاز ما خواسته‌اند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. #رزمندگان_اسلام این روزها، #روزهای_کربلایی_و_عاشورایی است.
من دقایقی صورتم را برمیگردانم...
هر کس مشکلاتی دارد و می‌خواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.
این را گفتم و...... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان..،
می‌توانم قسم به‌خدا یاد کنم که حتی یک‌نفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد.
و همه یکصدا فریاد میزدند.

#ما_اهل_کوفه_نیستیم_علی_تنها_بماند
☘️🌹
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🍃🍂🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🍂🌺

#غواصهای_تخریبچی
#عملیات_بیت_المقدس_4
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام

✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

برای آخرین هماهنگی ها با فرمانده #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها قبل از غروب آفتاب به مقرشون رفتم
کارهامون رو هماهنگ کردیم قرار شد بعد از پیاده شدن #غواص_های_تخریب و سر پل گرفتن از دشمن و چک کردن ساحل از موانع و مین با علامت دادن با #چراغ_قوه نیروهای #گردان حضرت زینب (س) برای ادامه عملیات حرکت کنند .
با حاج خادم خداحافظی کردم و از چادر که بیرون اومدم سرو صدای #شهید_سید_مصطفی_فتاحی رو شنیدم که داشت با بدن خشک #لباس_غواصی میپوشید و مقر رو رو سرش گذاشته بود...
نماز مغرب و عشاء رو خوندیم و بچه های تخریب لباس غواصی به تن کردند و با ماشین به سمت #اسکله_لشگر_10 راه افتادیم
توی مسیر با هم این سرود رو زمزمه میکردیم
#ای_ولی_عصر_رو_امام_زمان
#ای_سبب_خلقت_کون_و_مکان
به اسکله که رسیدیم همه فرماندهان جمع بودند.
روی کالک آخرین نکات رو تذکر دادند.
احتمال میرفت که هنگام پیاده شدن در ساحل با کمین دشمن درگیر شویم.
قرار شد بچه ها نارنجک به تعداد کافی بردارند.
معمولا ما تخریبچی ها برای عملیات اسلحه بر نمیداشتیم و فقط سه چهار تا نارنجک به بند حمایل می بستیم..اما در این عملیات چون احتمال درگیری زیاد بود و باید تا رسیدن نیروهای گردان ها ساحل دشمن رو تامین میکردیم با خود اسلحه برداشتیم...

ادامه دارد👇👇👇👇

🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
Ещё