الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#حاج_علی_کمیجانی
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀
🥀
#جانباز_70_درصد
#حاج_علی_کمیجانی
#عملیات_کربلای_5

حماسه عملیات #کربلای_5 از زبان حماسه سازان این عملیات شنیدن داره.
سلحشوران جوانی که خطر کردند و برگ های تاریخ این مرز و بوم را با عزت نوشتند بعضی از اونها به ملاقات حق رفتند و بعضی دیگر مثل #حاج_علی ، زمین گیر شدند و در انتظار ملحق شدن به یارانشون روزگار را میگذرانند. حاج علی از قدیمی های #تخریب_لشگر ده سیدالشهداء(ع) و از شاگردان سردار #شهید_حاج_عبدالله_نوریان است.
علی میگفت در #گردان_تخریب رسم بود که هرکس یک دعا کنه ..به من که رسید گفتم خدایا قبل از گرفتن جان ما اعضا و جوارح ما رو نگیر. #شهید_نوریان گفت دیگه این دعا رو نکن. گفتم : چشم ....
بعد از مدتی #شهید_نوریان من رو دید و گفت اون دعا دعای خوبی بود میکردی .. مثل اینکه حکایت رو خدمت مرحوم #حاج_آقا_حق_شناس گفته بود و ایشون گفته بود دعای خیلی خوبیه.
حاج علی شب #عملیات_والفجر_8 جزء #غواصانی بود که از اروند عبور کرد و معبر رو برای عبور سایر #غواصان_خط_شکن و رزمندگان گشودند.
حاج علی در فاو هم برای جلوگیری از پاتک های دشمن همراه #شهید_حاج_قاسم_اصغری خیلی تلاش کرد اونها با کار گذاشتن مین های ضد تانک در مسیر عبور تانک های دشمن و شکافتن دژها و جاده ها با مواد منفجره خیلی موثر بودند
حاج علی به علت قدرت بدنی بالایی که داشت همیشه از #تخریب_چی_های پیشرو در عملیات های لشگر سیدالشهداء (ع) بود.
اگر او رو عملیات نمی بردند زمین و زمان رو به هم میریخت .
بعد از#عملیات_کربلای _یک بود که به #گردان_زهیر رفت .
#شهید_حاج_داوود_حیدری در آن زمان فرماندهی گردان زهیر را به عهده داشت و حاج علی مسولیت یکی از دسته ها را قبول کرد. #عملیات_کربلای_4 قرار بود گردان داوود حیدری در #شهر_ابوالخصیب عراق عملیات انجام دهد که نشد. و گردان زهیر در #مرحله_دوم_عملیات_کربلای_5 وارد عملیات شد.
گردان زهیر وقتی به خط رسید که #دشت_شلمچه پر از #تانک بود و از زمین و آسمان گلوله میبارید.
#حاج_علی روز 21 دیماه 65 مقابل #دژ_کانال_ماهی و در #سه_راهی_شهادت به افتخار جانبازی نائل آمد. 31 سال است که ویلچر نشین است .
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
Forwarded from الوارثین(تخریب لشگر ۱۰) (الوارثین)
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
#حسینیه_الوارثین تابستان 65
نشسته از سمت چپ
#شهید_مرآتی
#حاج_علی_کمیجانی
حاج رمضان خلیلی پدر #شهید_رسول_خلیلی
ایستاده : جعفرطهماسبی
@alvaresinchannel
Forwarded from الوارثین(تخریب لشگر ۱۰) (الوارثین)
🌹🌴🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌴🌹
#روزی_که_گلوله_دشمن_زمینگیرم_کرد
#عملیات_کربلای_5
#شلمچه
به روایت #جانباز_70_درصد
✍️✍️✍️✍️✍️ #حاج_علی_کمیجانی

روز 20 دیماه بود که به گردان ما (گردان زهیر)ماموریت دادند و ما تا رسیدیم به خط هوا تاریک شده بود . ساعت نزدیک 8 شب بود که رسیدیم چند متری تانک های دشمن. تانک ها روشن بود و صدای موتورهاشون به گوش میرسید. تانک ها همه روی جاده بودند و ما هم پشت یکی از خاکریزها که به موازات جاده بود جانپناه گرفتیم.
مشورت شد که با تانک ها درگیر شویم یانه ؟ من نظرم این بود که نباید به اونها امان بدیم چون الان که روی جاده هستند و در یک جا جمع شدند بهتر میتونیم اونها رو منهدم کنیم تا اینکه داخل دشت پخش شوند.
قرار شد به #تانک_ها حمله کنیم . من با بچه های دسته خودم به تانک ها حمله کردیم. تانک ها که از حضور ما مطلع شدند با سرعت زیاد از روی جاده فرار کردند و ما هم به دنبال اونها ... بعضی از تانک ها رو بچه های #آرپی_جی_زن زدند.
آنقدر این کار سریع صورت گرفت که ما به #نفر_بر_فرماندهی این ستون تانک هم رسیدیم . آن شب داشتیم جلو میرفتیم که دستور رسید به جای اولتون برگردید. نیمه شب بود که یکی از بچه های دسته اومد و گفت: حاج علی دارند طرف ما تیراندازی میکنند. گفتم شلیک نکنید بچه های خودمون هستند. چون قرار بود کنار ما #گردان_حضرت_قاسم (ع) هم عملیات کنه. حدسم درس نبود ، دشمن جلو اومده بود. به هر طریقی بود دشمن رو عقب زدیم تا اینکه هوا روشن شد. هوا که روشن شد دشمن روی منطقه دید داشت و آتش تیربارهاش ما رو پشت دژ زمین گیر کرده بود. دشمن هم از روی #کانال_ماهی و هم از داخل #جزیره_ام_الطویل و #بوارین روی ما آتش میریخت و تیربارهای گیرنوف هم روی بچه های ما قفل شده بود.کاری نمیتونستیم بکنیم . اینجا بود یاد حکایتی افتادم که #شهید_داوود_حیدری از عملیات بدر برایم تعریف کرد . او میگفت هرچی از تیر فرار کنی بدتر گرفتارش میشی اما اگر از تیر نترسیدی تیر بهت نمیخوره . من از جا بلند شدم و چند تا گلوله آرپی جی برداشتم و زیر آتش تیر بارها رفتم سمت سنگر تیربار دشمن و با یک گلوله آرپی جی دخلش رو آوردم و گلوله دیگری رو توی لوله آرپی جی جا دادم و رفتم سراغ سنگر بعدی....بچه ها هم به کمک اومدند و یکی یکی تیر بارها رو از کار انداختیم. توی این معرکه بود که من احساس کردم #پاهام_سنگین شد و به زمین خوردم دیدم تیری به پایم اصابت کرده.با بند پوتین بالای زخمم رو بستم که جلوی خون ریزی رو بگیره. خواستم دوباره به درگیری با دشمن ادامه بدهم اما دیدم که روی پا نمیتونم بایستم. بچه های دسته ما اومدند و گفتند حاجی شما رو عقب ببریم . گفتم کارتون رو بکنید خودم عقب میرم...
چند قدمی عقب اومده بودم که یکی از بچه ها رسید و با اصرار گفت که من شما رو عقب میبرم. من رو از زمین بلند کرد و روی کولش گذاشت. هنوز چند قدمی نرفته بودیم که تکان شدیدی خوردم و در کمرم سوزشی احساس کردم . آتش تیربارهای دشمن نمیگذاشت کسی راست راست راه بره. من رو روی زمین گذاشتند . کنار دژ افتاده بودم که کسی فریاد زد #آمبولانس اومده ..مجروحین رو سوار آمبولانس کنید. من تعجب کردم . میون این همه تانک که مثل مور و ملخ توی دشت ریخته و زیراین همه آتش چه جوری آمبولانس خودش رو رسونده. مرا بلند کردند و داخل آمبولانس گذاشتند و آمبولانس ما رو تا پای اسکله آورد و توی قایق گذاشتند و به عقب انتقال دادند. توی #بیمارستان_صحرایی فهمیدم که گلوله دشمن #داخل_نخاعم خورده و گیر کرده و بعدا دکترها تیر رو در آوردند. من روز 21 دیماه 65 مقابل #دژ_کانال_ماهی و در سه_راهی_شهادت به افتخار #جانبازی نائل اومدم
🌹🌴
🌴🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel