بحث فدرالیسم _ قسمت چهارم▫️طی قسمتهای پیشین بررسیکردیم که فدرالیسم بر دو نوعِ زبانی(قومی) و غیرزبانی بوده؛ و آنشکل از فدرالیسم که مدنظرِ تجزیهطلبان و قومگرایان است، فدرالیسمِ زبانیست نه فدرالیسمِ غیرزبانی که صرفاً شکلی اداری برای تسهیلِ امر حکومت است و در کشورهای آلمان، ایالاتمتحده و روسیه وجود دارد.
▪️همچنین بازگفتهشد که فدرالیسمِ زبانی-قومی مخصوصِ کشورهاییست چند ملیتی؛ که همگیِ آنان، یا نوبنیاد هستند و یا اگر همچو هند نوبنیاد نباشند، اما «مستعمره» بودهاند و پساز استعمار دولتی جدید در اینکشورها بنیاد نهادهشد. همچنین شبهقارۀ هند، که بسیار موردِ مثالِ تجزیهطلبهاست، سرزمینیست پهناور و هرگز در طولِ تاریخِ بلندِ خود «یک ملت» و یک «تمدنِ واحد» نبودهاست که اینک امروز بخواهد یک ملت دانستهشود. در قسمتهای پیشین مثالِ هند را موردبررسی قرارداده و به آن پرداختهایم و در اینقسمت مطابقِ پیمان به مثالِ
کانادا خواهیمپرداخت.
🔸کانادا نیز، چنانچه تابهاینجایکار گفتهشد، هم در ذیلِ کشورهای نوبنیاد قرارمیگیرد و هم در ذیلِ کشورهایی که سابقاً مستعمره بودهاند؛ کانادا کشوریست که جمعیتِ امروز آن که ساکنان اینکشور را تشکیلمیدهند، همگی مهاجرانِ اروپایی بوده و در عصرِ استعمار از اروپا به اینسرزمین مهاجرتکرده و پساز استقلال از کشورهای متبوعِ خود _ انگلستان و فرانسه _ در یکم ژوئیۀ سال 1867 میلادی (یعنی متاخرتر از سوئیس و بلژیک) به استقلالِ سیاسی رسید. تاپیشازآن، اینسرزمین مسکونِ سرخپوستانِ بومیِ قارۀ آمریکا بود که آنان را بهزور از میهنِ خود بیرونرانده و سرزمینشان را اشغالکردند.
🔻حال شما بهعنوانِ یک شهروندِ عادی با منطقِ کاملا عادی و دانشی کاملا عادی و بدونِ نیاز به داشتنِ دانشِ تخصصی با خود بگویید؛ کجای کشورِ کانادا شبیهِ ایران، و کجای کانادا قابلمقایسه با ایران است که بتوانیم این دو کشور را مقایسهکنیم....
1- کانادا کشورِ استقلالیافته در 1867؛ ایران کشورِ باستانی؛ فاقدِ تاریخ استقلال
2- کانادا؛ کشوری که جمعیتِ آن طیِ 300 سالِ گذشته از اروپا به اینکشور مهاجرتکرده؛ و سپس از همان دولتهای پیشینِ خود استقلالیافتند. هرچند کانادا همچنان زیرنظرِ پادشاهیِ بریتانیا است و به «استقلالِ کامل» دستنیافته.
3- کانادا؛ کشوریست دوملیتی؛ زیرا جمعیتِ ساکنینِ آن را مهاجرانِ استعمارگرانش؛ یعنی فرانسویها و انگلیسیها تشکیلدادهاند.
4- کانادا؛ کشوری که مردمش خانههایشان را بر خونِ بومیانِ آنسرزمین بناکردند؛ و میهنِ بومیان را اشغالکردند.
5- کانادا؛ کشوری که در آن، مفهومی تحتعنوانِ «هویتِ ملیِ کانادایی» موضوعیت ندارد؛ زیرا چنین مفهومی وجود ندارد و مفهومِ ملیتِ کانادایی، امری صرفا «حقوقی» و کاغذی است.
6- ازمیانِ مردمِ کانادا، آنهایی که بهانگلیسی سخنمیگویند «انگلیسیتبار» و آنهایی که فرانسوی صحبتمیکنند، «فرانسویتبار» میباشند.
7- کانادا برای تشکیلِ یک کشورِ مستقل، برای ایجادِ اتحاد میانِ مردمانِ ملتهای خود، بایستی دولتی فدرال تشکیلمیداد و حالتی غیرازاین نمیتوانست اتفاقبیافتد؛ زیرا کانادا یک کشورِ چندملیتی است.
🔺فراتر از تمامیِ آنچه گفتهشد:بهعنوانِ موردِ هشتم، نکتۀ بسیار قابلتوجه و قابلذکر نیز این است که برخلافِ آنچه که تجزیهطلبان در ایران میگویند که فدرالیسمِ زبانی باعثِ «اتحاد» میگردد، اتفاقاً آنچه که در کانادا (و اسپانیا و بریتانیا) دیدهمیشود، نهتنها اتحاد نیست؛ بلکه جداییطلبیِ بیشتر است. مردمِ دو ایالتِ فرانسویزبانِ کانادا، علیرغمِ رسمیتِ زبانِ فرانسوی در این دوایالت، همچنان تمایلبه جداییاز کانادا و تشکیلِ کشورِ مستقلِ خود میباشند. در اسپانیا و بریتانیا نیز همینچنین است و در همهپرسیای که در سالِ 2017 در اینکشور انجامشد، 95% مردمِ کاتالونیا به جداییاز اسپانیا رایدادند. این درحالیست که در ایالتِ کاتالونیا «زبان کاتالونیایی» رسمی است.
بنابراین؛ جمعبندی▫️کوچکترین شباهت و وجهِ اشتراکی میانِ ایران و کانادا وجود ندارد؛ که ازآن بتوان این دوکشور را با هم موردمقایسهقرارداد؛ اگر کسی کانادا را برای شما مثالزد، او را به اینچالش فرابخوانید که یک شباهت میانِ دو کشورِ ایران و کانادا برای شما مثالبزند؛ نخواهدتوانست.
در قسمتِ بعدی به فدرالیسمِ اسپانیا خواهیمپرداخت.
#ایران #فدرالیسم #پان #زبان #کانادا@kavehiranfarr