انجمن آنتےتئیستهای ایرانتراژدی یا طعنورزی؟
کوزهگر در رباعیات
#خیامرباعی خیام را میتوان به دو صورت خواند. اگر این رباعی خیام را به شکل تراژیک بخوانیم، یعنی خیام، مفهومی مهمل از خدا را جدی گرفته و بر اساس اینکه
کوزهگر جهان بهتری نیافریده است عزادار شده است. هرچند این رویکرد، به لحاظ اخلاقی برتر از توجیه مصائب بشر است، ولی همچنان درگیر مفهومی مهمل است. اگر این رباعی را به شکل طعنورزانه بخوانیم آنگاه قضیه فرق میکند. در آنصورت نتایجمهمل فرضی مهمل را به تصویر کشیده است. این خوانش نیز از آن رو محتمل است که در میان رباعیهای دیگر خیام نیز طعنورزی به چشم میخورد.
صادق هدایت، رباعیهایی که با
#گویند شروع میشود را همگی از این دست برمیشمارد. مثلا در رباعی، گویند کسان بهشت با حور خوش است، در برابر شخصی که تصور میکند بهشت جایی است که در آن زنان (یا مردان) زیبارو و شراب به او میدهند، خیام میگوید در این جهان که زیبارو و شراب هست، چرا باید در این دنیا از آنها پرهیز کرد تا در جای دیگری به آنها رسید؟ هدایت در مورد
#کوزه و
#کوزهگر در رباعیهای خیام در اثر خود
#ترانههایخیام میگوید:
چنانکه سابقا ذکر شد خیام جز روش دهر خدایی نمیشناخته و خدایی را که مذاهبسامی تصور میکردهاند منکر بودهاست. ولی بعد قیافه جدیتر به خود میگیرد و راه حل علمی و منطقی برای مسایل ماورای طبیعی جستوجو میکند. چون راه عقلی پیدا نمیکند به تعبیر شاعرانه این الفاظ قناعت مینماید. صانع را تشبیه به
کوزهگر میکند و انسان را به
کوزه و میگوید: این
کوزهگر دهر چنین جام لطیف، میسازد و باز بر زمین میزندش! به حقیقت مطلب کاری نداریم ولی مجلس این
کوزهگر دیوانه را به قیافه احمق و خونخوارش که همه همّ خود را صرف صنایع ظریف میکند ولی از روی جنون آن
کوزهها را میشکند، فقط قلم آقای درویش نقاش توانسته روی پرده خودش مجسم بکند
چنان که تحلیل هدایت درست باشد، خیام
#کوزهگر را توصیف خداوند نمیدانسته و ای بسا
#کوزهگر را به عنوان خدای آنچه که هدایت
#مذاهبسامی مینامد در نظر میگرفته و در نقد آن خدا از این طعنورزی بهره میبرده است. اگر خدایی وجود داشته باشد، برای سخن گفتن از او مفاهیمی مانند
#آفرینش و
#کوزهگر را نمیتوان برای توصیف او یا اعمالش به کار گرفت. اگر
#کوزهگر یا
#آفرینش را توصیف برشماریم، این عمل ما را به مهملگویی و بیاخلاقی رهنمون خواهد ساخت. برای جلوگیری از سواستفاده فیلسوف، تمثیل
کوزهگر باید به خوبی مورد بررسی قرار گیرد و مشخص شود چگونه به کار بردن این تمثیل مجاز است. هدایت در وصف این نوع طعنورزی میگوید: او با کنایه و تمسخر لغات قلنبه آخوندی را گرفته به خودشان پس داده. مثلا در این رباعی گویند بهشت و حور عین خواهدبود، آنجا می ناب و انگبین خواهدبود، اول نقل قول کرده و اصطلاحات آخوندی را در وصف جنت به زبان خودشان شرح داده، بعد جواب میدهد: گر ما می و معشوقه گزیدیم چه باک؟ چون عاقبت کار همین خواهدبود!
گر آمدنم به من بُدی، نامَدَمی
ور نیز شدن به من بدی، کی شدمی؟
بِهْ زان نَبُدی که اندرین دیْرِ خراب
نه آمدمی، نه شدمی، نه بُدَمی
پیش از آنکه هر یک از ما به دنیا بیاییم کجا بودهایم؟
در طرح این پرسش به دنیا آمدن اصطلاحی است که ما برای زاده شدن استفاده میکنیم، ولی در عین حال میتوان آنرا بدین شکل خواند که ما پیش از زادهشدن وجود داشتهایم و از جای دیگری به این دنیا میآییم. آیا واقعا پیش از اینکه زاده شویم، در جای دیگری وجود داشتهایم و با زاده شدن جسم، ما به این دنیا آمدهایم؟ اگر چنین ادعایی را بپذیریم، باید بپذیریم آنچه هر یک از ما من مینامیم، ارجاعی به جسم ندارد و چیز دیگری است. در آنحالت، به عنوان مثال، من وجود داشتهام و سپس با زاده شدن نوزادی فرصت این را یافتهام تا وارد بدن او شوم و به دنیا بیایم. من در اینحالت، چیزی شبیه به
روح یا
ذهن هستم که در دنیای دیگری زندگی میکنم و طی فرآیندی با به دنیا آمدن جسمی وارد آن میشوم.
#ادامهداردᴊσɪη υѕ ☞
@iranian_antitheists