انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران

#مرگ
Channel
Religion and Spirituality
Blogs
Education
Humor and Entertainment
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران
@iranian_antitheistsPromote
853
subscribers
1.4K
photos
283
videos
1.64K
links
بر چرخ پادشاهی‌عالم کسی نبود انسان که سجده‌کرد، خدا آفریده‌شد ☆ آرشیو @UnbelieversLectures ☆ کتابخانه‌انجمن @ir_antitheists_Library ☆ ربات انجمن @anti_theistsBot ☆ گروه انجمن @iranian_antitheists_group ☆ وبلاگ رسمی انجمن tiny.cc/anti-theists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

به راستی، خسته‌تر از آنیم که تن به #مرگ دهیم.
هنوز بیداریم و زنده، اما در #گورخانه‌ها!

#فردریش‌نیچه


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌‌تئیست‌های ایران


#خیام‌فیلسوف (۱۲)

روی ترانه‌های‌خیام #بوی‌غلیظ‌شراب سنگینی می‌کند و مرگ از لای دندان‌های کلید شده‌اش می‌گوید:
خوش باشیم؟

موضوغ #شراب در رباعیات #خیام مقام خاصی دارد. اگر چه #خیام مانند ابن‌سینا در خوردن شراب زیاده‌روی نمی‌کرده ولی در مدح آن تا اندازه‌ای اغراق می‌گوید. شاید بیشتر مقصودش مدح منهیات مذهبی است. ولی در #نوروزنامه برگ ۶۰ یک فصل کتاب مخصوص منافع‌شراب است و نویسنده از روی تجربیات دیگران و آزمایش شخصی منافع شراب را شرح می‌دهد و در آنجا اسم بوعلی‌سینا و محمدزکریای‌رازی را ذکر می‌کند می‌گوید
هیچ‌چیز در تن مردم نافع‌تر از #شراب نیست، خاصه شراب انگوری تلخ و صافی. خاصیتش آن است که غم را ببرد و دل را خرم کند

و در برگ ۷۰ می‌نویسد:
... همه دانایان متفق گشتند که هیچ نعمتی بهتر و بزرگوارتر از شراب نیست.

و در برگ ۶۱ می‌گوید:
... و در بهشت نعمت بسیار است و شراب بهترین نعمت‌های بهشت است

آیا می‌توانیم باور کنیم که نویسنده، این جمله را از روی ایمان نوشته در صورتی که با تمسخر می‌گوید:
گویند بهشت و حور و کوثر باشد
جوی می و شیر و شهد و شکّر باشد
پر کن قدح باده و بر دستم نه
نقدی ز هزار نسیه بهتر باشد

ولی در رباعیات، شراب برای فرونشاندن غم و اندوه زندگی است خیام پناه به جام‌باده می‌برد و با می ارغوانی می‌خواهد آسایش فکری و فراموشی تحصیل بکند.
خوش باشیم، کیف بکنیم، این زندگی مزخرف را فراموش بکنیم. مخصوصا فراموش بکنیم، چون در مجالس عیش ما یک سایه ترسناک دور می‌زند. این #سایه‌مرگ است، کوزه‌شراب لبش را که به لب ما می‌گذارد آهسته بغل گوشمان می‌گوید:
منهم روزی مثل تو بوده‌ام، پس روح لطیف باده را بنوش تا زندگی را فراموش بکنی!


بنوشیم، خوش باشیم، چه مسخره غمناکی! کیف؟ زن، معشوق دمدمی، بزنیم، بخوانیم، بنوشیم که فراموش بکنیم پیش از آن که این سایه ترسناک گلوی ما را در چنگال استخوانیش بفشارد. میان ذرات تن دیگران کیف بکنیم که ذرات تن ما را صدا می‌زنند و دعوت به نیستی می‌کنند و #مرگ با خنده چندش‌انگیزش به ما می‌خندد

زندگی یک دم است. آن دم را فراموش بکنیم! می خور که چنین عمر که غم در پی اوست. آن به که به خواب یا به مستی گذرد!
عمرت تا کی به خود‌پرستی گذرد
یا در پیِ نیستی و هستی گذرد
می خور که چُنین عمر که غم درپی اوست
آن بِهْ که به خواب یا به مستی گذرد

#پایان


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌‌تئیست‌های ایران


#خیام‌فیلسوف (۱۰)

اختصاص دیگری که در فلسفه‌خیام مشاهده می‌شود دقیق شدن او در مساله #مرگ است که نه از راه نشئات روح و فلسفه‌الهیون آنرا تحت‌مطالعه درمی‌آورد، بلکه از روی جریان و استحاله ذرات‌اجسام و تجزیه‌ماده تغییرات آن را با تصویرهای شاعرانه و غمناکی مجسم می‌کند

برای #خیام ماورای‌ماده چیزی نیست٫ دنیا در اثر اجتماع‌ذرات به وجود آمده که بر حسب اتفاق کار می‌کنند٫ این جریان دایمی و ابدی است، و ذرات پی‌درپی در اشکال و انواع داخل می‌شوند و روی می‌گردانند٫ ازینرو انسان هیچ بیم و امیدی ندارد و در نتیجه ترکیب ذرات و چهار عنصر و تاثیر هفت‌کوکب به وجود آمده و روح او مانند کالبد مادی است و پس از مرگ نمی‌ماند:
خیام، اگر ز باده مستی، خوش باش
با لاله‌رخی اگر نشستی، خوش باش
چون عاقبتِ کار جهان نیستی است
انگار که نیستی، چو هستی خوش باش

می خور که بزیر گِل بسی خواهی خفت
بی‌مونس و بی‌رفیق و بی‌همدم و جفت
زنهار به کس مگو تو این رازِ نهفت
هر لاله که پژمرد، نخواهد بشکفت

اما خیام به همین اکتفا نمی‌کند و ذرات بدن را تا آخرین مرحله نشاتش دنبال می‌نماید و بازگشت آن‌ها را شرح می‌دهد.
در موضوع بقای روح معتقد به گردش و استحاله ذرات‌بدن پس از مرگ می‌شود. زیرا آن‌چه که محسوس است و به تمیز درمی‌آید اینست که ذرات بدن در اجسام دیگر دوباره زندگی و یا جریان پیدا می‌کنند. ولی روح مستقلی که بعد از مرگ زندگی جداگانه داشته باشد نیست.
اگر خوشبخت باشیم، ذرات تن ما خُم باده می‌شوند و پیوسته مست خواهند بود، و زندگی مرموز و بی‌اراده‌ای را تعقیب می‌کنند.
همین فلسفه ذرات سرچشمه درد و افکارغم‌انگیز خیام می‌شود. در گِل‌کوزه، در سبزه، در گُل‌لاله در معشوقه‌ای که با حرکات موزون به آهنگ چنگ می‌رقصد، در مجالس تفریح و در همه‌جا ذرات تن مهرویان را می‌بیند که خاک شده‌اند، ولی زندگی غریب دیگری را دارند. زیرا در آن‌ها روح لطیف باده در غلیان است.


در این‌جا شراب او با همه کنایات و تشبیهات شاعرانه‌ای که در ترانه‌هایش می‌آورد یک صورت عمیق و مرموز به خود می‌گیرد. شراب در عین حال که تولید مستی و فراموشی می‌کند، در کوزه حکم روح را در تن دارد. آیا اسم همه قسمت‌های کوزه تصغیر همان اعضای بدن انسان نیست مثل: دهنه، لبه، گردنه، دسته، شکم... و شراب میان کوزه روح پر کیف آن نمی‌باشد؟ همان کوزه که سابق بر این یک نفر ماهرو بوده! این روح پرغلیان زندگی دردناک گذشته کوزه را روی زمین یادآوری می‌کند! از این قرار کوزه یک زندگی مستقل پیدا می‌کند که شراب به منزلهٔ روح آن است.(۱)
لب بر لب کوزه بردم از غایت آز
تا زو طلبم واسطه عمر دراز
لب بر لب من نهاد و می‌گفت به راز
می خور، که بدین جهان نمی‌آیی باز

این کوزه چو من عاشق زاری بوده‌است
در بند سر زلف نگاری بوده‌است
این دسته که بر گردن او می‌بینی
دستی‌ست که بر گردن یاری بوده‌است

••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

(۱) این گونه تشبیه زیاد در افکار خیام دیده می‌شود. مثلا در برگ ۴۰ نوروزنامه در مورد کمان می‌گوید:
... و به یک روی کمان بر صورت مردم نگاشته‌است از رگ و استخوان و پی و پوست و گوشت، و زه وی چون جان وی بود که به وی زنده است، با جان که از هنرمند بیابد

#ادامه‌دارد


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌‌تئیست‌های ایران


#خیام‌فیلسوف (۵)

در نوروزنامه، برگ ۴۰ #خیام به طور نقل‌قول می‌نویسد:
... و چنین گفته‌اند که هر نیک و بدی که از تأثیر کواکب سیاره بر زمین آید به تقدیر و ارادت باری‌ تعالی، و به شخصی پیوندد، بدین اوتار و قسی گذرد

#نظامی‌عروضی در ضمن حکایتی که از #خیام می‌آورد می‌گوید که #ملکشاه از #خیام درخواست می‌کند که پیشگویی بکند هوا برای شکار مناسب است یا نه و خیام از روی علم #Métérologie پیش‌گویی صحیح می‌کند، بعد می‌افزاید:
اگر چه حکم حجة‌الحق عمر بدیدم، اما ندیدم او را در احکام‌نجوم هیچ اعتقادی ...

در رباعی دیگر علت پیدایش را در تحت تاثیر چهار عنصر و هفت سیاره دانسته:
ای آن‌که نتیجه چهار و هفتی
وز هفت و چهار دایم اندر تفْتی
می خور که هزار باره بیشت گفتم
باز آمدنت نیست، چو رفتی رفتی

چنان‌که سابق گذشت بدبینی خیام از سن جوانیش وجودداشته و این بدبینی هیج‌وقت گریبان او را ول نکرده. یکی از اختصاصات فکر خیام است که پیوسته با غم و اندوه و نیستی و مرگ آغشته‌ است و در همان‌حال که دعوت به خوشی و شادی می‌نماید لفظ خوشی در گلو گیر می‌کند. زیرا در همین دم با هزاران نکته و اشاره هیکل #مرگ، #کفن، #قبرستان و #نیستی خیلی قوی‌تر از مجلس کیف و عیش جلو انسان مجسم می‌شود و آن خوشی یک‌دم را ازبین می‌برد. طبیعت بی‌اعتنا و سخت کار خود را انجام می‌دهد، یک دایه خونخوار و دیوانه است که اطفال خود را می‌پروراند و بعد با خونسردی خوشه‌های رسیده و نارس را درو می‌کند. کاش هرگز به دنیا نمی‌آمدیم، حالا که آمدیم، هر چه زودتر برویم خوشبخت‌تر خواهیم‌بود:
افلاک که جز غم نفزایند دگر
ننهند به جا تا نربایند دگر
نا آمدگان اگر بدانند که ما
از دَهْر چه می‌کشیم، نایند دگر

چون حاصل آدمی درین جایِ دودَر
جز درد دل و دادن جان نیست دگر
خرم دل آنکه یک نفس زنده نبود
و آسوده کسی‌ که خود نزاد از مادر

این آرزوی نیستی که #خیام در ترانه‌های خود تکرار می‌کند آیا با نیروانه بودا شباهت ندارد؟

در فلسفه‌بودا دنیا عبارتست از مجموع حوادث به‌هم‌پیوسته که تغییرات دنیای ظاهری در مقابل آن یک ابر، یک انعکاس و یا یک خواب پر از تصویرهای خیالی است:
شادی بطلب که حاصل عمر دمی است
هر ذره ز خاک کیقبادی و جمی است
احوال جهان و اصل این عمر که هست
خوابی و خیالی و فریبی و دمی است

اغلب شعرای ایران بدبین بوده‌اند ولی بدبینی آن‌ها وابستگی مستقیم با حس شهوت تند و ناکام آنان دارد. در صورتیکه در نزد #خیام یک جنبه عالی و فلسفی دارد و ماهرویان را تنها وسیله تکمیل عیش و تزیین مجالس خودش می‌داند و اغلب اهمیت شراب بر زن غلبه می‌کند
وجود زن و ساقی یک نوع سرچشمه کیف و لذت بدیعی و زیبایی هستند
هیچ‌کدام را به عرش نمی‌رساند و مقام جداگانه‌ای ندارند. از همه این چیزهای خوب و خوش‌نما یک لذت آنی می‌جسته. ازین لحاظ #خیام یک نفر پرستنده و طرفدار زیبایی بوده و با ذوق بدیعیات خودش چیزهای خوش‌گوار، خوش‌آهنگ و خوش‌منظر را انتخاب می‌کرده

#خیام یک فصل از کتاب #نوروزنامه در باره صورت نیکو نوشته و این طور تمام می‌شود:
... و این کتاب را از برای فال خوب بر روی نیکو ختم کرده‌آمد

پس #خیام از پیش‌آمدهای ناگوار زندگی شخصی خودش مثل شعرای دیگر مثلا از قهر کردن معشوقه و یا نداشتن پول نمی‌نالد، درد او یک درد فلسفی و نفرینی است که بر پایهٔ احساس خویش به اساس آفرینش می‌فرستد.
این شورش در نتیجه مشاهدات و فلسفه دردناک او پیدا شده، بدبینی او بالاخره منجر به #فلسفه‌دهری شده. اراده، فکر، حرکت و همه چیز به نظرش بیهوده آمده:
ای بیخبران شکل مجسم هیچ است
وین طارم نُهْ‌سپهر ارقم هیچ است
خوش باش که در نشیمن کون و فساد
وابسته یک دمیم و آن هم هیچ است

#ادامه‌دارد


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


#هیچ‌انگاری، نیچه و خیام (۶)


آنچه #پیر_پاسکال در مقدمه ترجمه‌فرانسوی رباعیات‌ خیام ذکر کرده است، تنها ایده محوری رباعیات‌ خیام، #مرگ است، حتی بازگشت خیام به لزوم اغتنام فرصت زندگی نیز از رهگذر اندیشه مرگ است

گفتوگوی خیام با مرگ، گاهی رنگ و لعاب استحاله‌ای و تناسخی به خود گرفته که ناشی از تاثیر گفتمان زمانه خیام است. اما چنین رویکردی در آثار نیچه دیده نمی‌شود و این ناشی از همان گفتوگوی متفکر با گفتمان فرهنگی زمانه ی خویش است

هر ذره که بر روی زمینی بوده است
خورشید رخی، زهره‌جبینی بوده است
گرد از رخ آستین به آزرم فشان
کان هم رخ خوب نازنینی بوده است


و در رباعی

هان کوزه گرا بپای اگر هشیاری
تا چند کنی بر گِل مردم خواری؟
انگشت فریدون و کف کیخسرو
بر چرخ نهاده‌ای، چه می‌پنداری؟



دکتر #دینانی در کتاب #هستی‌ومستی که نگاهی به زندگی و آرا خیام دارد، از باب بررسی تطبیقی میان خیام و نیچه می‌نویسد:

خیام و نیچه تفاوت‌های عظیمی با یکدیگر دارند که گویا هیچ شباهتی به همدیگر ندارند، در عین حال نهایت شباهت را با همدیگر دارند و این تناقضی است که باید پذیرفت

بی شباهت هستند، چون نمی‌توانیم روی نظرات آن دو دست بگذاریم و بگوییم این نظر خیام است، نیچه هم این نظر را داده است
با این حال یک‌قدر مشترک دارند که می‌تواند آندو را چنان به هم نزدیک کند که خیام بشود نیچه اول و نیچه هم خیام دوم به شمار آید



زیست‌جهان خیام تحت تاثیر ترکان و غُزانی بود که ترکتازی می‌کردند و گفتمان دینی زمانه‌اش به شدت قدرتمندتر از زیست جهان نیچه بود؛ اما در دوره نیچه و پیشتر از آن، اصحاب روشنگری زمینه مساعدتری را نسبت به دوره خیام برای تشکیک فراهم نموده بودند.


یکی دیگر از وجه اشتراکات فکری خیام و نیچه، ارتزاق از پایگان فرهنگی یونان باستان است

نیچه در نقد ادبی و فلسفی خود، قصد در زنده نگاه داشتن فرهنگ پیشا سقراطیان در برابر فرهنگ افلاطونی و فرهنگ #دیونوسوسی در برابر فرهنگ آپولونی داشت. ایده آری گفتن به زندگی نزد نیچه متاثر از فرهنگ دیونوسوسی یونان باستان بود

خیام نیز که او را به قول صاحب کتاب #تاریخ‌الحکما، پهلوان میدان علوم یونانی می‌دانسته است، هرچند در زمینه علوم بیشتر متاثر بود اما شاید آن بخش از فرهنگ یونانی که بر نیچه تاثیر گزارده بود، خیام را نیز بی نصیب نگذاشته است





#پایان




‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


موسیقی عجیبی‌ست #مرگ

بلند می‌شوی و چنان آرام‌ و نرم می‌رقصی که دیگر هیچکس تو را نمی‌بیند



Join Us ☞ @iranian_antitheists
‌انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران



× ماری که نتواند پوست‌اندازی کند، محکوم به #مرگ است

× #ذهنی‌ هم که نگذارد #عقایدش را تغییر دهد، ماهیت خودش را از دست می‌دهد

#فردریش‌نیچه




Join Us ☞ @iranian_antitheists
​​انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


بی‌شک تا زمانی که ایران یک جامعه بکش تا کشته نشوى و هر کس برای خودش است، هیچ جنبشی در آن (حتی اگر خودش را سبز کرده باشد) راه به جایی نخواهد برد.

متاسفانه هنوز مردم در تظاهرات‌خیابانی شعار می‌دهند یا مرگ یا آزادی و بدین ترتیب، #مرگ را کنار #آزادی تبلیغ می‌کنند، در حالیکه باید برای آزادی، فقط زندگی کرد


به نظر من علت شکست نهضت صدساله آزادی‌خواهانه ما ایرانیان، این بوده که بجای زندگی، دایم #مرگ را تبلیغ می‌کردیم.

ما برای #آزادی، به زندان رفتیم و اعدام شدیم، اما هرگز به خاطر #آزادی، زندگی نکردیم، آنرا به بغل دستی مان آموزش ندادیم

✓ برای همین هم، #دمکراسی در کشور ما، قیافه‌ای جز #دیکتاتوری‌مطلق پیدا نکرده و نخواهد کرد




‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران



نگاهی ديگر به شاعر عشق و شادی، #خیام (۲)


#خيام‌ از پرچم‌داران‌ مبارزه‌ با #زاهدان‌ريايی و #خشكی‌های‌زاهدانه‌ است‌. به همين سبب نيز حضرت حافظ بسيار تحت‌ تأثير خيام‌ بوده‌ و بسياری از شعرهایش‌، به خصوص‌ در اين‌ زمينه‌، رنگ و مايه‌های شعر خيام‌ را به‌ خود گرفته است‌.

#خيام‌ به‌ دليل‌ دانشمند بودن‌، بسيار مورد اتهام‌ قشری‌گرايان متحجر، مثل‌ امام‌ #محمدغزالی، واقع‌ شد و از سوی ‌او مورد اتهام‌ و تكفير قرار گرفت‌.

بنگريم که چگونه متحجرین رياکار تکیه زده بر اریکه‌قدرت را به باد انتقاد می‌گيرد:

ای صاحب‌فتوی، ز تو پرکارتریم
با این‌همه مستی، از تو هشیارتریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان
انصاف بده، کدام خونخوارتریم؟



× و از سوی ديگر رویکردی چنين طنزگونه به زندگی دارد:

گویند بهشت و حورعین خواهد‌بود،
و آنجا می ناب و انْگبین خواهد‌بود
گر ما می و معشوقه گزیدیم چه باک؟
آخر نه به عاقبت همین خواهد‌بود؟



#خیام، شادی و زندگی در شعرش‌ موج‌ می‌زند، مرگ و مويه و گوشه‌نشينی را نمی‌پذيرد، او بر دليری و خرد و خودشناسی آفرين می‌گويد


#خيام‌ اگر هم‌ #مرگ‌ را مطرح‌ می‌كند، به خاطر توجه‌ به‌ زندگی‌ست‌، نه‌ مرگ‌ و زندگی پس‌ از آن‌. همانطور كه‌ هرچيزی با ضد خودش‌ شناخته‌ می‌شود، نگاه‌ خيام‌ به‌ مرگ‌ هم‌ به‌ دليل‌ توجه‌ او به‌ زندگی‌ست‌. خيام‌ از مرگ‌ اندوهگين است‌ به خاطر اينكه‌ به‌ زندگی می‌انديشد، او چون زندگی را اصل‌ می‌داند، می‌خواهد مرگ‌ را نفی كند، اما می‌بيند مرگ را چاره‌ای نيست و از اين‌ ناراحت‌ می‌شود كه‌ چرا زندگی كه‌ اين چنين زيباست‌، بايد از بين‌ برود.

او با #ابوالعلامعری نيز، كه‌ او را در ميان‌ شاعران‌ عرب‌ به‌ خيام‌ نزديک‌تر می‌دانند، متفاوت‌ است‌، چراكه‌ در شعر #معری یاس‌ حاكم‌ است‌. بدبينى ميان حكماى ايرانی نيز رواج داشته است. محمد زكرياى‌رازى هم پيش از خيام نگران شقاوت و بدبختى انسان بوده است


کوتاه سخن آنکه ساليان بسياری‌ست که چهره‌ ديگری از بزرگان انديشه و هنر ايران را به ما نشان داده‌اند. بر ماست که برخيزيم و غبار از چهره اين نازنينان برگيريم و از انديشه و هنر آنان در راه رستاخيز فرهنگی و اجتماعی خويش بهره بگيريم.


انسان در آستانه‌ی يک رستاخيز اجتماعی و فرهنگی ايستاده است. بايد جست‌وجو کنيم، کشف کنيم، در يابيم و بيافرينيم.

راه #انسان‌آينده (#ابرانسان) از گذرگاه خرد و مهر می‌گذرد.

خورشيد فردا بر بام خرد و مهر خواهد تابید


#ادامه‌دارد




‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران



نگاهی ديگر به شاعر عشق و شادی، #خیام (۱)


× #خيام، شاعر شور و سور و زندگی‌ است بياييم تا نگاهی ديگر بيندازيم به ترانه‌های لب‌ريز از شور و زندگی، #خيام


من امروز #خيام را از دریچه‌ای ديگر می‌خوانم و می‌خواهم شما را به اين مهتابی بخوانم تا از آن به ترانه‌های بلورين و مرواريدهای غلتان #خيام که چکيده‌های رخشان جان شاعرند، بنگريم



#خيام‌ از آن گروه از شاعران‌ ايرانی‌ست‌ كه‌ شيفته و شيدای زندگی‌ست‌. #خيام‌ به‌ مرگ‌ می‌انديشد، اما ستايشگر فرهنگ مرگ و مويه نيست‌. در شعر #خيام‌ با اندوه او از مرگ‌ و اينكه‌ چرا جهان‌ فناپذير است‌، روبه‌رو هستیم‌ و اين‌ اندوه از مرگ‌ و نيستی در همه‌ ترانه‌های او به‌ چشم‌ می‌خورد. #خيام‌ باور ندارد که زندگی‌، شادی و عشق، #پوچ‌ هستند‌، بلكه‌ بر اين باورست‌ اگر زندگی تلخ‌ است‌، به خاطر كوتاه‌ بودن‌ آن‌ و پايانی‌ست‌ كه‌ به‌ #مرگ‌ می‌انجامد، يعنی جدايی و رنجی كه‌ انسان‌ می‌برد او را اندوهناک می‌سازد، وگرنه‌ در تمامی رباعيات‌ او به روشنی و آشکارا بيان می‌شود که چون‌ دنيا فناپذير است‌ و مرگ‌ در انتظار ماست‌، بايد لذت‌ ببريم‌ و خوش‌ باشيم‌. شادی و شادمانی، روح و جان ترانه‌های #خيام و گوهر تابناک آن است.
شادی به آن معنا که با خرد و مهر و مدارا، زندگی و انسان و طبيعت را دوست بداريم و به آن عشق بورزيم، گوشه‌نشينی و مويه را کنار بگذاريم و با دليری و سرفرازی، با خنده و خرد به سوی نور و روشنی گام برداريم.
توجه‌ خيام‌ به‌ #مرگ‌ و #مرگ‌انديشی‌، با شوق‌ و شور زندگی همراه‌ است‌. البته‌ اين‌ شور و شوقی كه‌ او دارد، همراه‌ با خشمی طنزآميز‌ است‌ و اين‌ آن‌ چيزی‌ست‌ كه‌ #صادق‌هدايت‌ در #نگاه‌‌خيام‌ و #عيش‌‌خيام‌ ديده‌ است‌

زنده‌یاد #صادق‌هدايت‌ در درآمدی بر ترانه‌های خيام‌ می‌نويسد:
• او به‌ گونه‌ا‌يی عيش‌ می‌كند كه‌ انگار دندان‌هايش‌ را به‌ هم‌ فشرده‌ و با غيظ‌ می‌گويد، خوش‌ باشيم


× البته من بر اين باورم که اين خشم و طنزی که دراين ترانه‌هاست، اندکی نيز از شادی و سرور #خيام نمی‌کاهد. او چراغ زندگی و شادی را برافروخته است. #خيام شيفته و شوريده‌ سبزه و گل، آب و سنگ، نور و شور و سور و زندگی‌ست.

شايد به اين سبب مردمان غرب او را بسيار دوست دارند که كه‌ نوعی هم‌آهنگی بين‌ تفكر او و تفكر #مدرنيته در رابطه‌ با خواست‌ زندگی وجود دارد. #خيام خرد را پاس می‌دارد و با هيچگونه‌ تحجر و تعصب و جهل و تقليد سازگاری ندارد و با هر چه‌ كه‌ بخواهد زندگی را از پويايی و دليری باز دارد و ايستا كند، می‌ستيزد. او شاعر، دانشمند و رياضیدان‌ بود و هيچگاه نمی‌توانست‌ خود را با ايستايی و نادانی سازگار كند


#ادامه‌دارد




‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
‌انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


کُشتن یک درخت با چاقو
کُشتن لایه‌اُزون با دود
کشتن گریه‌های یک #همجنس
که کمی قبل، عاشق من بود

کشتن روزهای بارانی
وسط چترهای یک نفره
بستن پنجره به سمت بهار
کشتن خواب‌های یک حشره

کشتن بچه گدا با داد
کشتن یک #ترنس با خنده
پشت کردن پس از هم‌آغوشی
کشتن یک زن پناهنده

کشتن شوق توی مدرسه‌ها
کشتن جیک‌جیک‌ها با بوق
وسط کافه‌های روشنفکر
کشتن شعر #شاملو و #فروغ

کشتن روزنامه با #سانسور
کشتن عشق توی خطبه عقد
کشتن آبگوشت با کنسرو
کشتن حس شعر با یک نقد

کشتن صبح زود با ترافیک
کشتن اعتماد با تردید
کشتن وحشی تو زیر لباس
کشتن کشف تازه با تقلید

کشتن درد مشترک با مرز
کشتن #مرگ با #عزاداری
کشتن یک غریزه سرکش
وسط سکس‌های تکراری

کشتن #کارگر، ته هر ماه
کشتن یک عقیده با زندان
کشتن خواب با صدای موبایل
کشتن خانواده با چمدان

کشتن آفتاب با پرده
کشتن خاطرات با الکل
کشتن بوی عشق در حمام
کشتن درد با #ترامادول

رد شدن بی‌نگاه، بی‌احساس
کشتن بچه‌ای سر راهی
وسط تُنگ، توی آکواریوم
کشتن خواب های یک ماهی


قاتلان همیشه خونسرد
روی لب‌های محوشان لبخند
قاتلانی که در تمامی عمر
در کنار من و شما هستند

قاتلان بدون انگیزه
خالی از شوق و وحشت و کینه
قاتلانی شبیه یک تصویر
که به ما زل زده در آیینه

#مهدی‌موسوی



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


× The knight's Confession
✓ سکانس اعتراف آنتونیوس در پیشگاه مرگ


✓ آنتونیوس:
× می‌‏خواهم تا جایی که برایم ممکن است صادقانه سخن بگویم، اما قلبم تهی است. این خلا، چون آیینه‌‏ای در برابر من است. می‌‏توانم چهره خود را در آن ببینم، حس می‌‏کنم از تنفر و ترس لبریز گشته‌ام. به ‏خاطر بی‏‌تفاوتی‌‏ام در برابر دیگران، منزوی شده‌‏ام. حال در دنیای ارواح زندگی می‏کنم. اسیر رویاها و تخیلات شده‌ام

مرگ
× و هنوز هم قصد مردن نداری؟

✓ آنتونیوس
× آری دارم

مرگ
× و منتظر چه هستی؟

✓ آنتونیوس
× #آگاهی، می‏خواهم #آگاه‌شوم

مرگ
× در جستجوی یقین و اطمینان ‏هستی

✓ آنتونیوس:
× هرچه می‌‏خواهید آن‏را بنامید. واقعا غیرقابل تصور است که خدا را بتوانیم با حواسمان درک کنیم؟ چرا او باید در هاله‏‌ مه‌آلود نویدها و معجزه‌های نامریی پنهان شده‏ باشد؟ چگونه می‏توانیم آنهایی را که ایمان دارند باور کنیم در حالیکه خود را باور نداریم؟ چه خواهد گذشت بر ما که می‌خواهیم ایمان داشته باشیم ولی نمی‌توانیم؟ و چه بر آن دسته که نه می‌‏خواهند باور داشته ‏باشند و نه می‌‏توانند؟ چرا نمی‏توانم خدای درون را بکشم؟ چرا او به حضور در این دنیای محنت‏‌بار و حقیر ادامه می‏دهد و حتی هنگامی‌که نفرینش می‏‌گویم و می‌‏خواهم با انگشتانم او را قطعه قطعه از قلبم بیرون بکشم. چرا علی‏رغم همه اینها، او وهمی واقعی است که من قادر نیستم خود را از او برهانم؟ به من گوش می‏کنید؟

مرگ
× گوش می‏کنم!

✓ آنتونیوس
من #معرفت می‏خواهم نه #ایمان، نه #انگاشت، بلکه معرفت! می‏خواهم خدا دستش را بر من بگشاید. خود را بر من آشکار کند و با من سخن بگوید.

مرگ
× اما او خاموش است

✓ آنتونیوس
× من او را در تاریکی صدا کرده‌ام اما به نظر کسی آنجا نیست

مرگ:
× شاید کسی آنجا نیست!

✓ آنتونیوس
× پس زندگی خوفناک است. هیچکس نمی‌‏تواند در انتظار مرگ زندگی کند و بداند که همه‏‌چیز، هیچ است.

مرگ
× بیشتر مردم هرگز به فراسوی مرگ و پوچی زندگی نمی‌اندیشند

✓ آنتونیوس
× اما روزی نوبت آن‏ها نیز خواهد رسید و در مقابل تاریکی قرار خواهند گرفت

مرگ
حال تا آن روز برسد ...

✓ آنتونیوس
× در بطن ‌‏ترس‏هامان بتی می‏سازیم و بت را #خدا می‏نامیم

× این دست من است. می‌توانم حرکتش دهم، میتوانم جریان خون جاری در آن را احساس کنم. خورشید هنوز در آسمان است و من #آنتونیو_بلاک، با #مرگ، شطرنج بازی می‌کنم


#TheSeventhSeal - #IngmarBergman



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


• مگر می‌توان معلم بود و راه دریا را به ماهی‌های کوچولوی این سرزمین نشان نداد؟

• حالا چه فرقی می‌کند از ارس باشد یا کارون، سیروان باشد یا رود سرباز؟

• چه فرقی می‌کند وقتی مقصد دریاست و یکی شدن، وقتی راهنما آفتاب است.

• بگذار پاداشمان هم زندان باشد.


× مگر می‌توان بار سنگین مسئولیت #معلم بودن و بذر آگاهی پاشیدن را بر دوش داشت و دم برنیاورد؟

× مگر می‌توان بغض فروخورده دانش آموزان و چهره نحیف آنان را دید و دم نزد ؟


× مگر می توان در قحطسال عدل و داد معلم بود ، اما #الف و #بای امید و برابری را تدریس نکرد؟

• حتی اگر راه ختم به #اوین و #مرگ شود؟


💢#فرزاد_کمانگر، اردیبهشت ۱۳۸۹



Join Us ☞ @iranian_antitheists
💢 #مرگ، چیزی نیست که از آن بترسیم

وقتی زمان #مرگ کسی فرا می‌رسد وجودش به منطقه بالاتری از خودآگاهی راه می یابد, طوریکه #واقعیت را می‌پذیرد

#پل‌استر

‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

عیب #مرگ، ایجاد #ترسی است که درنتیجه آن بشر اختراعات مضحکی نظیر

× بهشت و دوزخ
× و یا دنیای دیگر را می‌سازد

#ماکسیم‌گورکی


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

✖️ خستگی بود که #خدایان و #آخرت‌ها را آفرید:


خستگی‌ای که می‌خواهد با یک جهش، با جهش #مرگ، به نهایت رسد

خستگی‌ای مسکین و نادان، که دیگر خواستن نمی‌خواهد

#فردریش‌نیچه


‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


#کریستوفر_هیچنز، آزادی‌ بیان (#قسمت_چهارم)


مگر کتاب فروید، «آینده یک توهم» را نخوانده‌ام و نمی‌دانم که باور مذهبی‌مان تا زمانی که ما پستاندارانی‌احمق و بدفرگشت‌یافته هستیم غیرقابل ریشه‌کنی است


✖️ مشکل ما این مغز است.

× قشر مخ‌پیشانی ما زیادی کوچک است
× و غدد آدرنال‌مان زیادی بزرگ.

× ما از مردن می ترسیم
× ما از تاریکی می ترسیم

× و به کتب مقدس ایمان می‌آوریم که اینقدر #احمقانه و #تقلبی هستند که یک بچه هم می‌تواند قلابی بودنشان را ببیند.


من فکر می کنم با مذهب بایستی

× با تمسخر
× تنفر
× و اعتراض
برخورد شود و این حق را برای خودم محفوظ می‌دانم.


همه #ادیان_یکتاپرست در این لحظه از تاریخ، مثل هم نیستند.

× همگی مبتنی بر #توهمی مشابه هستند

× همگی متون‌شان را از همدیگر سرقت کرده‌اند.

اما یکی از آنها هست که در این برهه از تاریخ، تهدیدی یگانه نه فقط برای #آزادی‌بیان، بلکه برای بسیاری از آزادی‌های دیگر است.

این مذهب فاجعه‌بار #تنفر_از_خود، #از_خود_راضی_بودن و #خودبدبخت_انگاری را نشان می‌دهد. و این مذهب همان #اسلام است.

اسلام شاید در غرب در اقلیت باشد، امادر مقیاس جهانی، نیرویی عظیم است

کنترل ثروتِ نفتی قابل توجهی را در اختیار دارد

چندین کشور بزرگ را کنترل می کند

با این ثروت بی‌حساب، ایدئولوژی کثیف را به دنیا صادر می کند.

هر جا پا می‌گذارد آنجا را مسموم می کند

جوامعی را که دست رویشان می‌گذارد نابود می‌کند

جلوی رشد کودکان را در مدارس مذهبی می‌گیرد

آموزش خشونت می‌دهد

یک فرقه #مرگ و #کشتار و #خودکشی تشکیل داده

این کارهایی‌ست که اسلام کرده است

در دنیا بسیار قوی است

ولی چون در جوامع غربی ما، یک اقلیت اخمو است که حساسیت‌هایش به راحتی تحریک می‌شود و نیازمند همه جور دفاع و محافظتی است.

#کریستوفر_هیچنز
#ادامه_دارد



Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

✖️ آنتونیوس:
× می‌‏خواهم تا جایی که برایم ممکن است صادقانه سخن بگویم، اما قلبم تهی است
× این خلا، چون آیینه‌‏ای در برابر من است. می‌‏توانم چهره خود را در آن ببینم، حس می‌‏کنم از تنفر و ترس لبریز گشته‌ام
× به ‏خاطر بی‏‌تفاوتی‌‏ام در برابر دیگران، منزوی شده‌‏ام.حال در دنیای ارواح زندگی می‏کنم. اسیر رویاها و تخیلات شده‌ام.

✖️ مرگ
× و هنوز هم قصد مردن نداری؟

✖️ آنتونیوس
× آری دارم

✖️ مرگ
× و منتظر چه هستی؟

✖️ آنتونیوس
× آگاهی، می‏خواهم آگاه شوم.

✖️ مرگ
× در جستجوی یقین و اطمینان ‏هستی.

✖️ آنتونیوس:
× هرچه می‌‏خواهید آن‏را بنامید.
× واقعا غیرقابل تصور است که خدا را بتوانیم با حواسمان درک کنیم؟
× چرا او باید در هاله‏‌ مه‌آلودِ نویدها و معجزه‌های نامریی پنهان شده‏ باشد؟
× چگونه می‏توانیم آنهایی را که ایمان دارند باور کنیم در حالیکه خود را باور نداریم؟
× چه خواهد گذشت بر ما که می‌خواهیم ایمان داشته باشیم ولی نمی‌توانیم ؟
× و چه بر آن دسته که نه می‌‏خواهند باور داشته ‏باشند و نه می‌‏توانند؟
× چرا نمی‏توانم خدای درون را بکشم؟
× چرا او به حضور در این دنیای محنت‏ بار و حقیر ادامه می‏دهد و حتی هنگامیکه نفرینش می‏‌گویم و می‌‏خواهم با انگشتانم او را قطعه قطعه از قلبم بیرون بکشم.
× چرا علی‏رغم همه اینها، او وهمی واقعی است که من قادر نیستم خود را از او برهانم؟
× به من گوش می‏کنید؟

✖️ مرگ
× گوش می‏کنم!

✖️ آنتونیوس
من معرفت می‏خواهم نه ایمان، نه انگاشت، معرفت!
می‏خواهم خدا دستش را بر من بگشاید. خود را بر من آشکار کند و با من سخن بگوید.

✖️ مرگ
× اما او خاموش است

✖️ آنتونیوس
× من او را در تاریکی صدا کرده‌ام اما به نظر کسی آنجا نیست

✖️ مرگ:
× شاید کسی آنجا نیست!

✖️ آنتونیوس
× پس زندگی خوفناک است.
× هیچ‏کس نمی‌‏تواند در انتظار مرگ زندگی کند و بداند که همه‏‌چیز، هیچ است.

✖️مرگ
× بیشتر مردم هرگز به فراسوی مرگ و پوچی زندگی نمی‌اندیشند

✖️ آنتونیوس
× اما روزی نوبت آن‏ها نیز خواهد رسید و در مقابل تاریکی قرار خواهند گرفت

✖️ مرگ
حال تا آن روز برسد ...

✖️ آنتونیوس
× در بطن ‌‏ترس‏هایمان تصویری می‏سازیم و آن‏را خدا می‏نامیم


✖️ آنتونیوس
× این دست من است. می‌توانم حرکتش دهم، میتوانم جریان خون جاری در آن را احساس کنم
× خورشید هنوز در آسمان است
× و من #آنتونیو_بلاک، با #مرگ شطرنج بازی می‌کنم

#The_Seventh_Seal
#Ingmar_Bergman


Join Us ☞ @iranian_antitheists
💢 #پیکار

آه ای جوان بیدار شو
آماده #پیکار شو

وقت سخن با دد کذشت
خنجر بکش سردار شو

لرزان زمین و آسمان
بر خانه‌شان آوار شو

فریاد شو ، آزار شو
خاری به چشم مار شو

برخیز و بر دشمن خروش
چون #کاوه پرچم‌دار شو

آه ای جوان بیدار شو
آباد شو ، #آزاد شو
با دیگران همیار شو

بیگانه یارت کی شود؟
با میهنت همیار شو

یاری اگر برخاک شد
برخیز و جایش یار شو

گریه مکن بر رفته‌ها
بر زخم خود تیمار شو

از #مرگ و از مردن نترس
خنده‌کنان بر #دار شو
آه ای جوان بیدار شو


آخر شوی حلاج‌وار
گوینده اسرار شو

زخمی به تاریکی بزن
پایان شام تار شو
آه ای جوان بیدار شو


‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
#هشدار_دوم

🚫 خبر #مرگ ظریف ، #وزیر_خارجه ، دروغ است



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists