انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران

#آزادی‌منفی
Channel
Religion and Spirituality
Blogs
Education
Humor and Entertainment
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران
@iranian_antitheistsPromote
853
subscribers
1.4K
photos
283
videos
1.64K
links
بر چرخ پادشاهی‌عالم کسی نبود انسان که سجده‌کرد، خدا آفریده‌شد ☆ آرشیو @UnbelieversLectures ☆ کتابخانه‌انجمن @ir_antitheists_Library ☆ ربات انجمن @anti_theistsBot ☆ گروه انجمن @iranian_antitheists_group ☆ وبلاگ رسمی انجمن tiny.cc/anti-theists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

مبنای #اصول‌اخلاقی چیست؟ ۳۱)


جامعه‌مدرن براساس اصل #آزادی‌منفی حقوق را تنظیم می‌کند. در واقع این ‌اصل بر جامعه‌مدنی استوار است که من قادر به انجام هر عملی هستم مگر آنکه عمل من منجر به نقض‌اختیارات‌و آزادی عمل دیگران شود

به بیان دیگر، دایره آزادی‌عمل من نباید با دایره آزادی‌عمل دیگران هم‌پوشانی داشته باشد. در اینصورت، مطمئن هستیم که عرف و سنن عقب‌مانده و زورگویی پیشوایان‌مذهبی و حاکمین‌مستبد، آزادی‌عمل فرد را محدود نکرده و منجر به شرارت‌بیشتری افزون بر شرارت‌ها و تبهکاری‌های‌احتمالی افراد نخواهد شد.
برای مثال همان عمل رابطه‌نامشروع یا پوشش‌انسان‌ها که براساس سنت و عرف‌مذهبی جوامع، ممنوع‌است، در جامعه‌مدرن‌ آزاد خواهد بود. از آنجایی که روابط‌خصوصی افراد با یکدیگر ضرری به دیگران وارد نمی‌کند، بنابراین این عمل جزو حقوق‌انسان‌ها محسوب می‌شود. اما عمل دزدی، چون اخذ مالکیت با سلب‌مالکیت از دیگری است بنابراین با آزادی‌عمل دیگران مغایر بوده و جرم محسوب می‌شود. درصورتیکه اگر بخواهیم براساس اخلاقیات‌عرفی عمل کنیم، معمولا جوامع سنتی هر دو عمل را #ممنوع اعلام می‌کنند چون با اصول و قوانین‌مذهبی مغایرت دارد
★ بنابراین بین تنظیم‌حقوق و قوانین براساس #آزادی‌منفی و عرف و اخلاقیات تفاوت بسیاری وجود دارد.

عموم مردم تصور می‌کنند که اگر مردم به اخلاقیات ملزم باشند، تبهکاری و شرارت در میان مردم کمتر خواهد شد. اما همانطور که نشان دادیم، تنها براساس مفهوم #حق و #آزادی است که می‌توان اختیار عمل انسان‌ها را تنها تا جایی محدود کرد که منجر به شرارت و تبهکاری نشود.
واقعیت هم این نتیجه‌منطقی ما را تایید می‌کند، در جوامع‌سنتی که با زور مذهب و حکومت و خانواده، مردم را به رعایت اصول‌اخلاقی مجبور می‌کنند، تبهکاری و شرارت حتی بیشتر از جوامع‌آزاد است.
آزادی، شرارت بوجود نمی آورد، برعکس، هرکس با شناخت دقیق حیطه ‌اختیارات ‌خود، قادر می‌شود که منافع خود را در جامعه پیش ببرد

تنظیم‌حقوق براساس #آزادی‌سلبی، یک ضرورت‌سلبی برای کاهش ‌جرم و جنایت در جامعه است. اما در بحث کاهش‌جرم، در کنار ایجاد زمینه ‌حقوقی ‌صحیح، راهکارهای‌ایجابی نیز وجود دارند که مرتبط است به ریشه‌کن کردن دلایل وقوع‌جرم مانند #فقر و #جهل و ...

جامعه‌سرمایه‌داری با توجه به اینکه یک نظام سودمحور است، قادر به حل این معما نیست و همچنان که فقر را تولید می‌کند، جهل را بازتولید کرده و همین جهل، جرم و جنایت و دوباره‌ فقر را هم بازتولید می‌کند


بعنوان جمع‌بندی، نشان دادیم که برای اصلاح‌رفتار انسان‌ها و کاهش‌جرم، نیازی به مذهب و پاداش‌و جزا دهنده‌الهی نداریم. چنین مفاهیمی‌خیالی که می‌خواهند رفتار مردم را مانند کودکان #کنترل کنند، شایسته یک جامعه ‌پیشرفته نیست
مذهب اخلاقیات را در جامعه بوجود نمی آورد، بلکه برعکس مذهب است که از اخلاقیات سواستفاده می‌کند و آنرا برای توجیه اهداف خود به کار می‌گیرد

یگانه منشا اخلاق #عقل است. اما هیچ روش قطعی برای تنظیم‌اخلاقیات توسط عقل نداریم.

با اخلاقیات‌فردی نمی‌توان انتظار داشت که روابط انسان‌ها در جامعه‌ای با این همه تضاد منافع و درگیری‌های‌فردی، بهبود یابد. چنین تجویزهایی بی‌ارزش هستند. بنابراین ما به مفهوم #حق گذر می‌کنیم. یعنی #حق است که توسط کلیت‌جامعه، اختیار عمل فرد را تعیین می‌کند.

✘ در اینجا این سوال پیش می‌آید که آیا مفهوم‌حق براساس اخلاق و عرف تعیین می شود یا براساس آزادی؟
جامعه‌سنتی، اولی را انتخاب می‌کند و جامعه‌مدرن دومی را.
اگر حقوق انسان‌ها را عرف و اخلاقیات‌حاکم تنظیم کند، هیچ تضمینی وجود ندارد که آنها #آزادی و اختیار عمل انسان را سلب کرده و شرارت بیشتری را موجب شوند. همانطور که در بسیاری از جوامع ‌مذهب‌زده و توتالیتر شاهد هستیم. اما اگر درک درستی از مفهوم ‌آزادی‌سلبی داشته باشیم، قادر هستیم اختیار عمل هر انسان را به گونه‌ای تعیین کنیم که موجب محدودیت‌اعمال دیگران نشود



تمامی این نتیجه‌گیری‌ها، ساده و منطقی به نظر می‌رسد. اما این استدلال‌ها درمیان انبوه مفهوم‌پردازی‌ها و مغالطه‌ها گم می‌شوند

آیا آموزش چنین شیوه‌منطقی تفکر و تنظیم روابط میان انسان‌ها، کار سختی است؟
سوال اصلی این‌ست که چرا هنوز در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که نه حاکمین و نه محکومین درکی از #آزادی و #مفهوم‌حق در میان انسان‌ها ندارند؟

#پایان



Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

مبنای #اصول‌اخلاقی چیست؟ ۲۱)


اما این ایده هم خالی‌از اشکال نیست و مهمترین‌اشکال‌آن این‌ست که نمی‌تواند بگوید چه عملی اخلاقی هست یا نیست بلکه تنها می‌تواند بگوید یک عمل آیا شرایط لازم برای اخلاقی شدن را داراست یا خیر؟ (یعنی با خودش، یا با اخلاقیات دیگر متناقض است یا خیر)


★ اما هر دو ایده در یک مورد مشترک هستند:

اگر افراد بر اساس لذت‌فردی و یا اراده‌فردی عمل کنند، نمی‌توان انتظار داشت که این اخلاقیات‌فردی، موجب کاهش‌شرارت رفتار انسان‌ها با یکدیگر شود، چرا که هم لذت و منفعت افراد با یکدیگر در تضاد است و هم اراده و اصولی که آنها برای عقل‌عملی دارند (حتی اگر این اصول شالوده‌منطقی را ایجاد کنند!)
بنابراین اخلاقیات باید به یک اصل تبدیل شوند و تمامی افراد آنرا رعایت کنند

نمی‌توان انتظار داشت که عملی برای یک نفر اخلاقی باشد و برای دیگری خیر. بنابراین از هر دو نظریه این ایده را می‌توان استنتاج کرد که اخلاقیات باید توسط کلیت رعایت شوند و تمامی افراد ملزم به رعایت آن باشند.
به بیان دیگر با رعایت اصول اخلاقی به صورت فردی و تجویزهای‌مذهبی نمی‌توان انتظار داشت که شرارت در جامعه تقلیل یابد

اخلاق‌گرایان معتقدند که جامعه یعنی تمامی‌افراد جامعه بدون‌استثنا باید اصول‌اخلاقی را رعایت کنند. اخلاق نمی‌تواند با لذت یا اراده‌فرد تعیین شود، این منفعت و اراده کلیت‌جامعه است که باید فرد را مقید به انجام عملی کند یا او را از انجام عملی منع کند


اجازه دهید به منهیات یا دستوراتی که کلیت برای تمامی افراد در نظر می‌گیرد، #حق بگوییم. پس همه ما معتقدیم که #حق برای کلیت‌افراد است. اما طرفداران جامعه‌سنتی یا مذهبی معتقدند که جامعه باید براساس اصول‌اخلاقی خود، قوانین را تنظیم کند. درحالیکه طرفداران جامعه‌مدرن و مدنی معتقدند که حق باید براساس #آزادی‌منفی تعیین شود و نه اخلاقیات و عرف. به همین خاطر در ابتدای مقاله گفتیم که این تصور غلط است که اخلاقیات منجر به اصلاح رفتار افراد و یا کاهش شرارت در جامعه می‌شود

تفاوت جامعه‌سنتی و مذهبی با جامعه‌مدرن و مدنی، در اصولی‌ست که براساس آن حقوق و قوانین در جامعه تنظیم می‌شوند
در پس اخلاقیات و عرف و یا تعالیم‌مذهبی، منافع وعلایق‌شخصی و جمعی وجود دارد که به مردم تحمیل می‌شود. برای مثال هزاران‌سال، اخلاقیات و عرف جوامع‌پدرشاهی، مردم را از روابط‌نامشروع و زنا، بازداشته و آنها را به مرگ و عقوبت‌های سخت محکوم کرده‌اند. بنابراین جوامع‌سنتی، کاملا مغرضانه قوانین و حقوق را تعیین می‌کنند چراکه مبنای حق‌مردم و اختیارعمل آنان وابسته به عرف، سنت، عقاید خاص‌مذهبی و یا اختیارات پیشوایان‌مذهبی و مستبدین می‌شود.
چه دلیلی وجود دارد که تصور کنیم این نحوه تنظیم‌حقوق به جای کاهش‌شرارت میان افرد، شرارتی بدتر را جایگزین آن نمی‌کند؟ یعنی شرارت حکام به مردم که جایگزین شرارت مردم بین یکدیگر می‌شود؟

فیلسوفان‌اخلاق تصور می‌کنند که باید زمینه‌اخلاقی را که مبنای قوانین و حقوق‌انسان‌ها در جامعه است را عقلانی‌تر ساخته و یا حتی #سکولاریزه کنند. اما چنین روشی غلط است. بهتر این است که زمینه‌حقوقی براساس اصولی‌اخلاقی تعیین نشوند. به همین خاطر می‌گوییم که ایجاد اصول‌اخلاقی، تجویز آن به هیچوجه باعث کاهش‌شرارت و اصلاح‌رفتار انسان‌ها نمی‌شود

جوامع‌مذهبی، اصولا یا براساس تجویزهای‌فردی، که بُعد مذهبی‌دین است سعی می‌کنند رفتار مردم را جهت بدهند و یا براساس شریعت و قوانین‌مذهبی که بُعد شریعتی دین است، تلاش می‌کنند قوانین‌جامعه را تنظیم کنند

      ★  هر دو ایده همانطور که گفتیم غلط است


#ادامه‌دارد



Join Us ☞ @iranian_antitheists