چکامه های نامیرا(شعرها و دست نوشته های علی گودرزیان ع پایدار)

عمق راهبردی


✍علی گودرزیان ع پایدار


دلخونم از جماعت نیرنگ بازها
ویرانگران خانه و ویرانه سازها

ما را به وِرد و وعده ی فردا فروختند!
ای خوش به حال ساحَتِ آن بی نمازها!

جایی برای رویشِ ریحان و سبزه نیست
در عمق راهبردی خیل گرازها

دل پاره پاره سوخت، هوس از میان گریخت
کی می رسد عنایت آن دل نوازها؟

دیو دروغ، هستی ما را تباه کرد
یارب ببر کرامتِ بینی درازها!

دیدم به روی لاشه ی بیمار این وطن
کفتارهای هار از آغوش آزها

ای عاقلان شهر! کجایید؟ جاهلان
باطل نموده اند تمام جَوازها

میزان به عقل نیست در این روزگار تلخ
خونین جگر شدیم با این ناتراز ها

قلب زمین فِسُرد، هزاران درخت مُرد
از فَرط بی خیالی گردن فراز ها

ای جانِ ما فدات! برون آ ! به جان تو!
ما جان به لب شدیم از این جان گدازها

در بارگاه شیخ حقیقت مُجاز نیست!
این هم حقیقتی است میان مَجازها



https://telegram.me/goodarziyan96

‏نوشته ای زیبا برای دختران هندبالیست ایران در نروژ
از نویسنده بی خبرم

‏تلخ
شیرین
غم‌انگیز
غرورآفرین


۱-شب گذشته در مسابقات جام‌ جهانی ‎هندبال بانوان تیم ملی دختران ما که برای اولین بار با رفتن به ‎جام جهانی تاریخ‌سازی کرده، با نروژ (بهترین تیم هندبال جهان) بازی کرد و با نتیجه ۴١-٩ شکست خورد.

ولی این شکست، تلخ‌ نبود.
تلخی ماجرا چیز دیگری است.
‏
٢- این تیم بعد از این که تاریخ‌ سازی کرد و برای اولین بار در تاریخ هندبال زنان به جام‌جهانی رسید، هیچ بودجه‌ای بهش اختصاص نگرفت.

حتی به اندازه برگزاری ١ بازی تدارکاتی براش هزینه نشد.

٣- کل پاداشی که به دختران سرزمینم داده شد طبق گفته‌های گزارشگر بازی، مبلغ ١۵ میلیون تومن بود.

این مبلغ حقیرانه بیشتر از این که پاداش باشه، توهین بود به شخصیت دختران ما و تحقیر افتخارآفرینی دختران قهرمان سرزمینم.‏

۴- طبق معمول، هیچ پوشش خبری زنده‌ای از این حضور تاریخ ‌ساز دختران ما،توسط صداوسیمای غیرملی و ارگان‌های وابسته انجام نگرفت.

در مقابل اما بخش فارسی شبکه صدای‌آمریکا خوشبختانه پیش‌ قدم شد و امتیاز پخش بازی‌های دختران هندبالیست‌مون رو خرید تا دختران سرزمینم دیده بشن.‏

۵- بازی شب گذشته نکات غم‌انگیزی داشت.دختران ما آزادی عمل نداشتند.

نیمی ازانرژیشون صرف جلوگیری از عقب‌رفتن مقنعه‌شون می‌شد.

با این حال سنگ‌تموم گذاشتن و علیرغم شکست با نتیجه سنگین، تا دقیقه آخر قهرمانانه جنگیدند.‏

ه
تیم نروژ مشغول شادی بود.

**هنوز بازیکن‌ها در زمین بودن که از بلندگوی ورزشگاه بهترین بازیکن زمین انتخاب شد:* *

فاطمه خلیلی بهفر دروازه‌بان ایران.‏

٧- این درحالی بود که همه منتظر بودن تا بهترین بازیکن زمین، از تیم فوق‌العاده قوی نروژ باشه.

اما فاطمه خلیلی انتخاب شد.
نِشست.
اشک ریخت.

هم‌تیمی‌های فاطمه اشک ریختند.
این اشک فاطمه نبود.
اشک تمام ایران بود.

اشک دخترانی بود که اگر محدودیت‌ها نبود، جایگاه خیلی خیلی بالاتری داشتند.‏

٨- بازیکنان نروژ که تاچند دقیقه قبل بیخیال دختران ما، مشغول شادی و در باد پیروزی بودند، انگار تازه متوجه شدند که با مظلوم‌ترین بانوان جهان، بازی داشتند.

مظلوم‌ترین اما شایسته‌ترین.

و من دیدم... دیدم که بانوان نروژ شادی پیروزی رو فراموش کردند و اشک ریختند.

اشک شوق، یا شاید ترحم.‏

٩- تمام تماشاچی‌های ورزشگاه که اکثراً نروژی و اسپانیایی بودند ایستادند، تشویق کردند، و اشک ریختند.

تمام بازیکنان نروژ با چشم‌های خیس از اشک، دور دختران ما حلقه زدند تا با این شیرزنانِ خسته‌ از‌ محدودیت‌ها، عکس یادگاری بگیرند.

گزارشگر اشک ریخت.
مهمانان برنامه اشک ریختند...

همیشه در همه جای دنیا شب تاریک و قیرگون ادامه ندارد و بالاخره در پس این زمان گذران خورشید از افق میدمد و همه جا روشن میشود، تغییرات ایجاد میشود

زنده باد دختران و بانوان ایران ♥️🤍💚

.
💠بازدید شادروان #پرویز_ناتل‌خانلری، وزیر فرهنگ، از پادگان آموزشی سپاه دانش، ۱۶ دی ۱۳۴۱.

نفرین خداوندگار کدام تمدن باستانی موجب شد، تا از خانلری‌ها و یارشاطرها و تقی‌زاده‌ها و مینوی‌ها و فروزانفرها به محمدمهدی اسماعیلی و عبدالملکی و رائفی‌پور و عباسی و حدادیان برسیم و از منتهای صغارت اندیشه‌هایشان، سر در چاه ینبوع کنیم و هِق‌هِق بگرییم؟
(هنوز باید برما زخمها بگذرد تا بفهمیم جمهوریت و دموکراسی واقعی چیست و چگونه خواهد امد)
‏➣᪣ @KetabTOpdf
@Ketab_17

دل نوشته ای قابل تامل از عبدالرسول عمادی دکترای فلسفه ی علم و معاون پیشین وزیر آ و پ . خواندن این دل نوشته را به همه توصیه می کنم!

در مراسم تنفیذ
عبدالرسول عمادی

این روزها رفتار آقای پزشکیان به سرعت نوعی اخلاق ریاست گریز و بی اعتنا به مقام را الگو سازی می کند.
آدم در می ماند که این کسی که چون بید بر سر ایمان خویش می لرزد چرا اصلا نامزد ریاست جمهوری شد؟
به هر حال این جایگاه ها و مقامات موضع مجیز شنیدن است و تو افلاطون هم که باشی در آخر نمی توانی همان آدم اولی باشی و کسی که این حد از تنزه طلبی دارد خوب چرا رئیس جمهور شده است؟
جواب این سوال اما هر چه باشد بعد از مدت ها آدمی را می بینم که تلاش دارد سادگی و بی پیرایگی خود را پاس بدارد و دائم با نفس خود سر جنگ دارد که مبادا خود را چیزی به حساب آورد.
آدم یاد ویژگی هایی می افتد که عطار نیشابوری به  بزرگان عرفا در تذکره الاولیا نسبت می دهد.
این گونه اخلاق حکمرانی اگر در عمل اثبات شود برکات بزرگی برای جامعه ایران دارد به ویژه برای نسل جوان ما که به چنین الگوهایی نیاز مبرم دارند.
کاش تیغ نقد ناقدان و سخن گزنده صاحب نظران در طی فرایند حکمرانی چندان بر او نهیب بزند که آثار کشنده تملق متملقان را بی اثر کند و این مرد یک لاقبای بی اعتنا همانی بماند که هست و بتواند به الگویی از جنس حکمرانی آزاده و بی اعتنا تبدیل شود.
امید است این زمزمه های نهج البلاغه در ذهن و زبانش و مغز و عملش ساری و جاری بماند.
این حد از ظاهر گریزی و طلب مغز و محتوا چونان بارانی است بر کویر تشنه ذهن های ما که مقامات دیده ایم در بیان سلیس و در عمل خسیس.
البته امروز روز اول بود و چهار ۳۶۵ روز میدان و آزمایشگاه ایشان است در خویشتن داری و مردم‌مداری و حکمرانی رفاه افزای اندوه زدا که انشالله ببینیم و تعریف کنیم.
نگاه مثبت مردم و رهبری نظام به این رئیس جمهور سرمایه بزرگ اوست برای رسیدن به اهداف بزرگ‌ ملی چنان که مردم به مصداق یدخلون فی دین الله افواجا به دین خدا رضایت یابند و لبخند شادمانی بر لب های خشکیده از رنج روزگار بیاورند و ایدون باد.
@haftjoosh


https://telegram.me/goodarziyan96

💎 کانال چند. کلمه حرف حساب و انتخاب وزیر آ.پ
شرط بلاغ، گفتنی ها، شنفتنی هاو...

✍ انوشیروان رضایی

✅ کانال "چند کلمه حرف حساب" پس از بررسی و تحلیل فرایند انتخاب وزیر آ.پ و حواشی آن ( علاقمندان به: " اینجا" ، "اینجا"،  "اینجا"، "اینحا" و "اینجا" مراجعه کنند.) طی یک یادداشت مستقل با عنوان "من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم" علل و سیاست خود در معرفی ۵  گزینه مناسب از لیست ۲+۱۲ نفره کمینه راهبری را توضیح  داد.
✅ سپس در ۸ پست با عنوان فرعی: " تا کس نگوید گفتنی را نگفتی" به ترتیب الفبا به معرفی ۵ گزینه مورد نظر خود پرداخت:

۱- عباسعلی باقری( اینجا و اینجا)
۲- سید جواد حسینی ( اینجا)
۳- غلامرضا کریمی (اینجا و اینجا)
۴- علیرضا کمره ای (اینجا)
۵- سید حمایت میرزاده (اینجا و اینجا)

✅ در یادداشت پایانی این فرایند، با عنوان فرعی" گفتم شنفتی" به تشریح اهداف و ملاحظات خود از معرفی افراد مبادرت کرد.

✅ در ادامه بنا به درخواست مخاطبان از گزینه های ۵ گانه خود درخواست نمود که در یک فایل ویدئویی دیدگاه‌ها و برنامه کلان خود را ارائه نمایند که هر ۵ نفر این اقدام را مغایر با نظر شورای راهبری دانسته به آینده احاله نمودند.

✅ آنگاه طبق وعده قبلی خود مبنی بر معرفی سایر کاندیداهای مورد توجه اقشار و گروه ها به معرفی:

۶-دکتر عبدالرسول عمادی( اینجا و اینجا)

از کاندیداهای ستاد های مردمی پرداخت.

✅ در این بین، یادداشتی درباره بالابردن اجباری سن بازنشستگی فرهنگیان نگاشت.
با عنوان : بدعت خطرناک در بازنشستگی فرهنگیان

✅ و البته بارگزاری اخبار و تحلیل  های مناسب از اشخاص و گروه‌ها و کانال های مختلف را هم به فراخور حال ادامه داد.

✅ این پست جهت دسترسی آسان عزیزان، به یادداشتهای اختصاصی کانال تهیه شده است که با کلیک  روی لینک های مربوطه(کلمات آبی رنگ) بتوانند یادداشت مورد علاقه را مطالعه نمایند.

💎 در پایان از همه علاقمندان به توسعه و ارتقای ایران و ایرانی، دعوت می نماید با پیوستن به کانال چند "کلمه حرف حساب" و ترغیب دوستانشان به این امر، گستره  فضای  گفتگو، تعامل و تنویر افکار را وسعت بیشتری ببخشند.حیطه فعالیت کانال، مسائل سیاسی،اجتماعی و فرهنگی است.
♦️مخصوصا از نظرات انتقادی در بخش "دیدگاه" استقبال می شود.

https://t.me/+5VIcHB8XDy41YzNk

مصیبت بی حزبی و چیدمان کابینه

✍علی گودرزیان ع پایدار


نزدیک ۴۵ سال از انقلاب ایران گذشته و دستگاه آموزش ما چهار نسل از فرزندان ایرانی را پرورش داده است؛ اما امروز شاهد یک تراژدی در کمبود منابع انسانی برای اداره امور کشور هستیم!

ما منابع انسانی را دقیق مثل سایر منابع به هدر داده ایم. یا سخت گرفتیم و عرصه را بر نخبگان تنگ کردیم تا برای حداقل های زندگی از کشور فرار کنند یا اگر به عشق ایران ماندند، لمپن های سیاسی و اجتماعی با حربه ی "خودی و ناخودی" سر به نیست و تخریب و یا گوشه گیرشان کردند!
حالا امروز، برای پیدا کردن تک و توک نخبگانی که برای محفوظ ماندن از کید تنگ نظری تمامیت خواهان، سر در جیب فرو برده اند، دولت در تکاپو افتاده و هنوز موفق نشده است امیدوارم بتواند شکلی تازه به حلقه ی بسته ی مدیریت ایران ببخشد!

رییس جمهوری که در تبلیغات انتخاباتی، از اداره و مدیریت جامعه با استفاده از تمام ظرفیت مردم، سخن می گفت و از این که او را به احزاب سیاسی منتسب دانستند، بسیار ناراحت و عصبانی شد، امروز که هنگام گزینش و سپردن مسئولیت ها به افراد رسیده است با حالتی از روی استیصال می گوید:" به همه می گوییم نیرو معرفی کنید، نیروهای خودشان را معرفی می کنند.." یعنی این که چرخش نخبگان نداریم و در حلقه ای بسته، گیرکرده ایم که در عهد پهلوی به آن "هزار فامیل" می گفتند!!

روزگاری دکتر روحانی، پشت تریبون رو به مردم گفت:" مگر مملکت بدون حزب اداره می شود؟" از آن زمان تا کنون سال ها گذشته، اگر به این نقیصه توجه می شد، امروز، دکتر پزشکیان در مناظرات خود نه از حزب فرار می کرد و نه بعد از انتخابات، برای چیدمان کابیته ی خود، به مرز استیصال می رسید!

به راستی که مملکت بدون حزب اداره نمی شود و حزب است که معدن منابع انسانی برای اداره مملکت می شود. جامعه ی بی حزب، جامعه ای توده وار است که فقط به درد دیکتاتوری می خورد.

انتخابات، تنها نمودی از دموکراسی است، تصور نکنیم با "انتخابات" به دموکراسی می رسیم. تنها از احزاب و تشکل های مدنی به "جامعه ی مدنی" می رسیم و فقط در بستر جامعه ی مدنی است که مردمسالاری و یا دموکراسی واقعی تحقق پیدا می کند!

در جامعه ی بدون حزب و بدون تشکل های مدنی از جمله سازمان های مردم نهاد، سندیکاها و به طور کلی جامعه ی کانالیزه نشده و جامعه ی توده وار، انتخابات ممکن است به دیکتاتوری عوام هم ختم شود. در چنین جامعه ای حکومت "الیگارشی توسعه گرا" بهترین کارکردها را خواهد داشت.

امروز، در کشور چین از یکسو منتقدان از نبود آزادی های سیاسی می گویند و از سویی دیگر شاهد شکوفایی اقتصادی در چین هستیم به شکلی که چین با نگاه علمی به اقتصاد و به کمک حکومت الیگارشی نخبه گرا، جهان را از حالت تک قطبی خارج ساخته است.
اگر حکومت الیگارشی در چین نبود و کشور چین، مثل کشور فلک زده ی ایران، در دام "دموکراسی بدون زیر ساخت" می افتاد، جهانیان، امروز از دست گرسنگان چینی، در امان نبودند!

ایرانیان، بیش از اندازه، هزینه های دموکراسی بدون زیرساخت را پرداخت کرده اند. دولت پزشکیان وظیفه دارد برای تقویت جامعه ی مدنی و استحکام پایه های دموکراسی یا همان مردمسالاری، به جای ردیف های بودجه ی بنیادهای خانوادگی، ردیف ویژه و دندانگیری در بودجه ی کشور برای تقویت احزاب و تشکل های سیاسی و مردم نهاد، ایجاد کند! تا در چیدمان کابینه ها به مصیبت "قحط الرجال" گرفتار نشویم!

احزاب سیاسی در ایران عقبه ی اجتماعی ندارند و منتقدان از آن ها به عنوان "احزاب تک نفره" یاد می کنند و برحسب اتفاق درست می گویند.
در استان ها، بسیاری از احزاب وجود خارجی ندارند و در یک ابلاغ که در دست یک نفر است خلاصه شده اند! مسخره این که گاهی چند مهر حزب در جیب یک نفراست! این در حالی است که احزاب باید در شهرستان ها شورای شهرستان داشته باشند تا پس از تشکیل شوراهای شهرستان ها و مناطق و حتی دهستان ها، در کنگره ی استانی، شورای استانی تشکیل شود تا به کنگره ی کشوری برسند و شورای مرکزی حزب تشکیل شود!

امیدوارم حاکمیت تا دیر نشده، در نگاه امنیتی به احزاب سیاسی، تجدید نظر کند. در حال حاضر، دبیران احزاب در استان ها زیر ذره بین مراکز امنیتی هستند و برای دریافت مجوز فعالیت حزبی، باید از هفت خوان تایید صلاحیت ها بگذرند که بسیاری وقت ها نمی گذرند. در حالی که این کانون های مدنیت می توانند بزرگترین بازوی حمایتی برای دولت ها و حاکمیت باشند!

اگر تنها یکی از کارکردهای احزاب و تشکل های سیاسی، تربیت و آماده سازی جوانان برای پذیرش مسئولیت های اداری و اجتماعی باشد، کافیست تا حاکمیت، احزاب و تشکل های سیاسی را فرصتی برای جذب مشارکت سیاسی مردم از یک طرف و از طرفی دیگر تکمیل پروسه ی چرخش نخبگان در قدرت بداند.
ایدون باد!

https://telegram.me/goodarziyan96

نوشته ای زیبا و هشدار دهنده

🔺خطاب به مسعودپزشکیان، منتخب۲۵درصدمردم‌ایران

✍امیر شهلا

۱- آقای‌پزشکیان! سلام. فرصت‌ خیلی کوتاه است. اگر سرنوشتی ‌مشابه روسای‌جمهور اوّل و دوّم و هشتم در کمین نباشد، فقط۱۴۶۰روز وقت دارید به «اکثریت‌ خاموش، معترض‌ و تحریمی» بگویید: «دیدید فرق‌‌ داشت چه‌کسی رییس‌جمهور شود؟!». امّا اگر نتوانید این را ثابت‌کنید، آن‌وقت تحریمی‌های‌عصبانی که ظرف ۷روز، صفوف یک‌دست‌ و متّحدشان را شکستید، می‌گویند: «دیدید فرق‌نمی‌کرد چه‌کسی رییس‌جمهور شود؟!».
.
۲- شما به هیچ‌ فرد و گروهی بدهکار نیستید. نگذارید دولت‌تان را شرکت‌سهامی کنند. به مُنتظرالمَقام‌ها که نمازشان را پشت‌سر شما و ناهارشان را سر سفره‌ی‌ رقیب‌‌ خورده‌اند باج ندهید. هیچ شایسته‌ای برای پُست و مقام، یک‌لِنگِ‌پا پشت درب «اتاق‌انتصابات» نمی‌ایستد. «شایستگان» یا محصور و خانه‌نشین‌اند یا دارند زندگی‌‌شان را می‌کنند. باید بروید و از ایشان برای قبول مسوولیت خواهش‌ کنید. آن‌ها که برای گرفتن پُست، دنبال‌تان موس‌موس می‌کنند، غلام زَرخرید مقام‌اند نه سرباز بی‌ادّعای‌ وطن. همان آهن‌‌گداخته‌ای که علی(ع) به عقیل نشان‌داد را به آن‌ها نشان‌ دهید و بیرون پَرت‌شان کنید. پزشکیان، تنها نمک‌گیر مردم‌ است. مردمی که در اوج ناامیدی از تأثیر رأی‌شان در سرنوشت‌شان، به صداقت‌اش دل بستند و آزموده‌ی انتخابات را برای آخرین‌بار آزمودند. نگذارید آخرین سنگر امید این‌ مردم از دست برود.
.
۳- «دولت‌‌سایه» را که‌ زودتر از دولت‌شما شروع به کار‌ کرده به مردم معرفی‌کنید. مبادا خیال‌کنید با این جماعت می‌شود پشت‌پرده مذاکره‌کرد و به توافق‌ رسید. این‌ها به خودشان هم رحم ندارند و به چیزی کمتر از بدنام‌کردن‌شما و خاک‌مال‌کردن دولت‌تان رضایت‌ نمی‌دهند. ‌‌سرنوشت‌ روحانی را ببینید و عبرت‌‌ بگیرید. ۸سال هرچه تَنید را دَریدند، مُنکر معجزه‌ی «برجام» و آغاز رفاه‌ نسبی مردم شدند. فاتحه‌ی دستاوردهایش را خواندند و او را «خائن» نامیدند. روحانی تا در‌ قدرت بود، مقابل‌شان سکوت‌کرد و روز به روز بیشتر از چشم مردم افتاد. موقعی هم که خواست بنشیند و حقایق را به مردم بگوید، دیگر دیر شده‌بود و مردم از او و نوشدارویش بیزار بودند. مراقب‌ باشید شما را از این سوراخ نگزند.

۴- دختران و پسران نسلZ که تا چشم باز کرده‌اند، پاسخ سوالات‌شان را وسط خیابان با ضرب و شتم و مُشت و لگد گرفته‌اند، غایبان اصلی انتخابات‌ بودند. شما امّا رییس‌جمهور آن‌ها هم هستی. برای‌شان وقت بگذار و مطالبات به‌حقّ‌شان را برآورده کن. «گشت‌ارشاد» را که توهین به شعور این نسل است وَربیانداز و بساط مسخره‌ی فیلتر و فیلترفروشی را که رسماً نان‌دانی عدّه‌ای رانت‌خوارِ جیره‌خور شده جمع‌کن. اگر شعار «ایران برای همه‌ی ایرانیان»، صرفاً لَقلقه‌ی‌ زبان‌ نیست، غیرت‌کن و امکانات‌کشور را بالمناصفه در اختیار همه بگذار. اجازه نده صندلی‌های مهندسی و پزشکی دانشگاه‌ها با زیست۱۰٪ و شیمی۸٪ و ریاضی۵٪ پُر شود و استعدادهای‌واقعی در وطن‌خویش احساس‌غربت کنند و قصد رفتن نمایند. لایحه‌ی‌حجاب‌وعفاف را پس بگیر و با نسلی که با نسل من و شما قهر است بجوش تا به آشتی فکر کند!
.
۵- کدام کشور را سراغ دارید که نیمی از جامعه را از حقوق‌شهروندی‌اش محروم کرده‌ و با یک بال‌ به قلّه‌ی پیشرفت رسیده‌‌است؟ محدودیت‌های مَن‌درآوردی را از جلوی پای زنان بردارید. جامعه‌ی‌امروز اگر خوب، اگر بد، محصول سال‌ها مدیریت‌مردانه است. از کجا معلوم اگر زنان عهده‌دار پُست‌های‌کلیدی شوند، جامعه‌ای به مراتب ایده‌آل‌تر نسازند؟ به آن‌ها «تبعیض‌مثبت» اعطا کن تا عقب‌ماندگی‌های تاریخی‌شان را جبران کنند.

۶- آن‌ها که به شما رأی دادند مثل خودتان «تحریم» را «نقمت» می‌دانند نه «نعمت». بله تحریم نعمت است امّا نه برای مردمی که تا کمر در سطل‌زباله‌ خَم می‌شوند تا شکم عائله‌شان سیر شود. تحریم برای کاسبانی نعمت است که نفت مردم را بردند و پول‌اش را نیاوردند. ایرانیان طالب صلح با هر کشوری هستند که عزّت‌شان را به رسمیّت بشناسد و براساس احترام‌متقابل منافع‌ملّی‌‌شان را محترم بداند. سایه‌ی جنگ و تحریم را از سر مردم بردار و این گربه را دوباره با دنیا آشتی بده. نگذار بازارمان حیاط‌خلوت اجناس بُنجل کشورهایی شود که بیشترین سود را از انزوای‌ایران می‌برند و هرگاه بوی بهبود اوضاع می‌آید، برای‌مان آشی با یک‌وجب‌روغن می‌پزند.
.
۷- آقای‌رییس‌جمهور! این مردم مبنای مشروعیت شمایند. تا وقتی خود را مستظهر به پشتیبانی‌شان بدانید، توپ هم تکان‌تان نمی‌دهد. مباد روزی بیاید که از منبع مشروعیت‌تان فاصله بگیرید. آن روز روز زوال شما است.
من آن‌چه شرط بلاغ است با تو می‌گویم
تو خواه از سخن‌ام پند گیر خواه ملال
براتون سعادت ، سلامتی ، سربلندی و خیر وبرکت آرزو دارم فرخنده وپیروز باشید.
پاینده ایران آزاد

چکامه های نامیرا

https://telegram.me/goodarziyan96

🔺خطاب به مسعودپزشکیان، منتخب۲۵درصدمردم‌ایران
✍امیر شهلا

۱- آقای‌پزشکیان! سلام. فرصت‌ خیلی کوتاه است. اگر سرنوشتی ‌مشابه روسای‌جمهور اوّل و دوّم و هشتم در کمین نباشد، فقط۱۴۶۰روز وقت دارید به «اکثریت‌ خاموش، معترض‌ و تحریمی» بگویید: «دیدید فرق‌‌ داشت چه‌کسی رییس‌جمهور شود؟!». امّا اگر نتوانید این را ثابت‌کنید، آن‌وقت تحریمی‌های‌عصبانی که ظرف ۷روز، صفوف یک‌دست‌ و متّحدشان را شکستید، می‌گویند: «دیدید فرق‌نمی‌کرد چه‌کسی رییس‌جمهور شود؟!».
.
۲- شما به هیچ‌ فرد و گروهی بدهکار نیستید. نگذارید دولت‌تان را شرکت‌سهامی کنند. به مُنتظرالمَقام‌ها که نمازشان را پشت‌سر شما و ناهارشان را سر سفره‌ی‌ رقیب‌‌ خورده‌اند باج ندهید. هیچ شایسته‌ای برای پُست و مقام، یک‌لِنگِ‌پا پشت درب «اتاق‌انتصابات» نمی‌ایستد. «شایستگان» یا محصور و خانه‌نشین‌اند یا دارند زندگی‌‌شان را می‌کنند. باید بروید و از ایشان برای قبول مسوولیت خواهش‌ کنید. آن‌ها که برای گرفتن پُست، دنبال‌تان موس‌موس می‌کنند، غلام زَرخرید مقام‌اند نه سرباز بی‌ادّعای‌ وطن. همان آهن‌‌گداخته‌ای که علی(ع) به عقیل نشان‌داد را به آن‌ها نشان‌ دهید و بیرون پَرت‌شان کنید. پزشکیان، تنها نمک‌گیر مردم‌ است. مردمی که در اوج ناامیدی از تأثیر رأی‌شان در سرنوشت‌شان، به صداقت‌اش دل بستند و آزموده‌ی انتخابات را برای آخرین‌بار آزمودند. نگذارید آخرین سنگر امید این‌ مردم از دست برود.
.
۳- «دولت‌‌سایه» را که‌ زودتر از دولت‌شما شروع به کار‌ کرده به مردم معرفی‌کنید. مبادا خیال‌کنید با این جماعت می‌شود پشت‌پرده مذاکره‌کرد و به توافق‌ رسید. این‌ها به خودشان هم رحم ندارند و به چیزی کمتر از بدنام‌کردن‌شما و خاک‌مال‌کردن دولت‌تان رضایت‌ نمی‌دهند. ‌‌سرنوشت‌ روحانی را ببینید و عبرت‌‌ بگیرید. ۸سال هرچه تَنید را دَریدند، مُنکر معجزه‌ی «برجام» و آغاز رفاه‌ نسبی مردم شدند. فاتحه‌ی دستاوردهایش را خواندند و او را «خائن» نامیدند. روحانی تا در‌ قدرت بود، مقابل‌شان سکوت‌کرد و روز به روز بیشتر از چشم مردم افتاد. موقعی هم که خواست بنشیند و حقایق را به مردم بگوید، دیگر دیر شده‌بود و مردم از او و نوشدارویش بیزار بودند. مراقب‌ باشید شما را از این سوراخ نگزند.

۴- دختران و پسران نسلZ که تا چشم باز کرده‌اند، پاسخ سوالات‌شان را وسط خیابان با ضرب و شتم و مُشت و لگد گرفته‌اند، غایبان اصلی انتخابات‌ بودند. شما امّا رییس‌جمهور آن‌ها هم هستی. برای‌شان وقت بگذار و مطالبات به‌حقّ‌شان را برآورده کن. «گشت‌ارشاد» را که توهین به شعور این نسل است وَربیانداز و بساط مسخره‌ی فیلتر و فیلترفروشی را که رسماً نان‌دانی عدّه‌ای رانت‌خوارِ جیره‌خور شده جمع‌کن. اگر شعار «ایران برای همه‌ی ایرانیان»، صرفاً لَقلقه‌ی‌ زبان‌ نیست، غیرت‌کن و امکانات‌کشور را بالمناصفه در اختیار همه بگذار. اجازه نده صندلی‌های مهندسی و پزشکی دانشگاه‌ها با زیست۱۰٪ و شیمی۸٪ و ریاضی۵٪ پُر شود و استعدادهای‌واقعی در وطن‌خویش احساس‌غربت کنند و قصد رفتن نمایند. لایحه‌ی‌حجاب‌وعفاف را پس بگیر و با نسلی که با نسل من و شما قهر است بجوش تا به آشتی فکر کند!
.
۵- کدام کشور را سراغ دارید که نیمی از جامعه را از حقوق‌شهروندی‌اش محروم کرده‌ و با یک بال‌ به قلّه‌ی پیشرفت رسیده‌‌است؟ محدودیت‌های مَن‌درآوردی را از جلوی پای زنان بردارید. جامعه‌ی‌امروز اگر خوب، اگر بد، محصول سال‌ها مدیریت‌مردانه است. از کجا معلوم اگر زنان عهده‌دار پُست‌های‌کلیدی شوند، جامعه‌ای به مراتب ایده‌آل‌تر نسازند؟ به آن‌ها «تبعیض‌مثبت» اعطا کن تا عقب‌ماندگی‌های تاریخی‌شان را جبران کنند.

۶- آن‌ها که به شما رأی دادند مثل خودتان «تحریم» را «نقمت» می‌دانند نه «نعمت». بله تحریم نعمت است امّا نه برای مردمی که تا کمر در سطل‌زباله‌ خَم می‌شوند تا شکم عائله‌شان سیر شود. تحریم برای کاسبانی نعمت است که نفت مردم را بردند و پول‌اش را نیاوردند. ایرانیان طالب صلح با هر کشوری هستند که عزّت‌شان را به رسمیّت بشناسد و براساس احترام‌متقابل منافع‌ملّی‌‌شان را محترم بداند. سایه‌ی جنگ و تحریم را از سر مردم بردار و این گربه را دوباره با دنیا آشتی بده. نگذار بازارمان حیاط‌خلوت اجناس بُنجل کشورهایی شود که بیشترین سود را از انزوای‌ایران می‌برند و هرگاه بوی بهبود اوضاع می‌آید، برای‌مان آشی با یک‌وجب‌روغن می‌پزند.
.
۷- آقای‌رییس‌جمهور! این مردم مبنای مشروعیت شمایند. تا وقتی خود را مستظهر به پشتیبانی‌شان بدانید، توپ هم تکان‌تان نمی‌دهد. مباد روزی بیاید که از منبع مشروعیت‌تان فاصله بگیرید. آن روز روز زوال شما است.
من آن‌چه شرط بلاغ است با تو می‌گویم
تو خواه از سخن‌ام پند گیر خواه ملال
براتون سعادت ، سلامتی ، سربلندی و خیر وبرکت آرزو دارم فرخنده وپیروز باشید.
پاینده ایران آزاد

علی رحیمی داربید عزیز! هم دوشنبه یکم مرداد ماه ۱۴۰۳ دوستان خود را تنها گذاشت و با همه ی حرف های نگفته اش که در سینه اش موج می زد و او را آزار می داد و دوست داشت آن دردها را جاااااااار بزند اما فرصتی به او داده نشد زیر خاک آرمید!

آیین خاکسپاری او را برادرزاده اش کامران رحیمی روز سه شنبه اعلام کرده بود و با خبر شدیم که امروز سه شنبه دوم مرداد ماه پیکر رنجور او را به خاک سپاردند!

دلتنگ دردهای نهفته اش هستم و دلتنگ بغض هایی که در گلو داشت و دلتنگ غربتی هستم که همیشه گریبانگیرش بود.

تن او رنجور بود و در این سال ها خیلی بیشتر ناکوک شده بود اما قلب او از دردهایی می سوخت که هزاران برابر از زخم های تنش درد داشتند!

علی رحیمی داربید بیشتر از محیطی می دانست که در آن می زیست!
به قول قیصر:
دردهای او جامه نبودند که از تن در آورد!
چامه و چکامه نبودند که به رشته ی تحریر درآورد!
دردهای او نگفتنی و نهفتنی بودند!
شاید گناه او زیستن در سرزمينی بود
که قد کوتاهان مجال بالیدن نمی دادند!
و سقف آزادی کوتاه بود!
روحش شاد و یادش گرامی و جاودان باد!


علی گودرزیان ع پایدار


https://telegram.me/goodarziyan96

هشدار جدی دکتر فاضلی، مشاور پزشکیان، به دولت پزشکیان !

#عضویت_در_کانال
       👇👇👇
✅ @sedayeslahat

💎 انتخاب وزیر آ.پ
"من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم"

✍ انوشیروان رضایی

✅ غوغای انتخاب وزیر آ.پ گویا تمامی ندارد و اکنون از معیارها، وارد مصادیق شده است.اگر چه از ابتدا هم اغلب معیارها از روی ویژگی های مصادیق مورد نظر استخراج شده بودند.
"چند کلمه حرف حساب" اگر چه مفصل به جوانب انتخاب وزیر ِآپ پرداخت( علاقمندان به: " اینجا" ، "اینجا"،  "اینجا"، "اینحا" و "اینجا" مراجعه کنند.) ولی در مصادیق سیاست بی طرفی پیشه کرده بود. لیکن دو عامل باعث تغییر. نسبی در این شیوه و سیاست شد:
♦️ نخست- اصرار دوستان و درخواست ها برای ورود در نقد یا معرفی مستقیم و روشن مصادیق
♦️ دوم- و البته مهمتر- توصیه و نصحیت سعدی علیه رحمه، آنجا که فرمود:
"دو چیز طیره عقل است، دم فروبستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی"

✅ لذا با رعایت اصول اخلاقی و بدون قصد مبالغه در مورد هیچ یک از کاندیداها، از بین ۱۴ نفری که بعنوان نتیجه کار کمیته تعیین وزیر آ.پ مطرح شده اند. صرفا درباره کسانی که اطلاعاتی شخصی  ولو محدود از آنها دارم و این اطلاعات جنبه مثبت دارند. مواردی را به اشتراک خواهم گذاشت. اما پیش از معرفی این افراد یادآوری سه نکته مهم است.
♦️ عدم معرفی دیگران به معنی نفی آنها نیست، صرفا به دلیل نداشتن شناخت بنده یا بدلیل مثبت نبودن شناخت من از عملکرد یا توانمدی آنها برای پست وزارت آ.پ است. نه زیر سوال بردن شخصیت و جایگاه و سایر ویژگی های این افراد
♦️ غیر از ۱۴ نفر معرفی شده توسط. کمیته افراد دیگری هم به طرق مختلف در فضای مجازی و حقیقی مطرح هستند.مثل برخی از وزرای پیشین، برخی مدیرکل های ستادی و استانی، که اگر طی روزهای آتی مطرح شدن آنها جدی شود مورد توجه قرار خواهندگرفت.
♦️کانال "چند کلمه حرف حساب" از امروز آماده درج نقد ها یا معرفی ویژگیهای مثبت گزینه های وزارت آ.پ است. البته مطالب با رعایت اصول اخلاقی، بدون غلو و مداحنه، نقد منصفانه، مستدل، متقن و متناسب با شناخته‌ های عمومی، قابل باور و پذیرش، و به دور از تهمت و تخریب

✅ اما ۵ نفری که حسب شناخت شخصی کم و زیاد، می توانم بعنوان گزینه های مناسب از لیست ۱۴ نفره معرفی نمایم  به ترتیب حروف الفبا عبارتند از:

۱- عباسعلی باقری
۲-سید جواد حسینی
۳- غلامرضا کریمی
۴- علیرضا کمره ایی
۵- حمایت میرزاده

که در پست های بعدی به معرفی نکات مثبت آنها خواهم پرداخت.
✅ بدیهی است این معرفی ها به منزله بی و عیب و نقص قلمداد کردن این عزیزان نیست. بلکه رعایت شرط انصاف است و "چند کلمه حرف حساب" تا روز معرفی کابینه آماده درج نقد منصفانه و سازنده درباره این افراد و معرفی و نقد سایر گزینه ها هست.

https://t.me/+5VIcHB8XDy41YzNk


به چکامه های نامیرا بپیوندید!

https://telegram.me/goodarziyan96

🔻بگذارید یک چهره قوی ،ملی و با پرنسیپ وزیر آموزش و پرورش شود!

چرا احساس می کنید خاص و فوق العاده اید؟

کدام دانشگاه مدرک گرفته اید؟

شاگرد ممتاز کدام دوره بوده اید؟

در کدام مسئولیت خوش درخشیده و تحول ایجاد کرده اید؟ 

✍ امیرحسین محمودوند
-دانش آموخته دانشگاه تهران
-مشاور اسبق وزارت آموزش و پرورش

ای حضراتی که برای وزیر شدن سر از پا نمی شناسید و شبانه روز رزومه به دوش و برنامه به دست مشغول دید و بازدیدهای سیاسی هستید! رزومه شما که معلوم است چگونه حاصل شده؛ برنامه تان هم که کپی و آبکی است!

به خاطر خدا دست از سر معلمان و دانش آموزان بردارید! یک بار هم که شده بگذارید یک چهره قَدَر و شناخته شده وزیر آموزش و پرورش شود. اصلا چه کسی به شما و حامیان شما اجازه داده که خود را قیم و نماینده یک میلیون معلم بدانید؟ چرا نمی پذیرید که شما در حوزه های کوچک و محدود قبلی که مدیر و معاون بوده اید هم نتوانسته اید مقبولیت و محبوبیت نسبی کسب کنید؟

چرا احساس می کنید خاص و فوق العاده اید؟ کدام دانشگاه مدرک گرفته اید؟ شاگرد ممتاز کدام دوره بوده اید؟ در کدام مسئولیت خوش درخشیده و تحول ایجاد کرده اید؟  بعضی از شما بزرگواران هنوز که هنوز است از کلاس و مدرسه گریزان هستید و حتی نمی توانید یک کلاس ۲۰ نفره را به درستی اداره کنید!

چرا نمی پذیرید که هزاران نخبه ی فکور و صاحبنظر در این دستگاه وجود دارد که صدها مثل شما باید سال ها در محضر آنان زانوی شاگردی بزند! اگر سیری ناپذیری و تمامیت خواهی شما نبود این نخبگان مجال حضور در عرصه های مدیریتی پیدا می کردند و امروز وضع ما این نبود!

افرادی که این روزها ملتمسانه خدمتشان می رسید تا سفارش شما را به دکتر پزشکیان بکنند فردا روز اگر وزیر شوید چاره ای جز دست به سینه ایستادن و بله قربان گویی مقابلشان را ندارید! شمایی که امروز به هر دری می زنید تا وزیر شوید قطعا و یقینا فردای وزارت و صدارت مثل آب خوردن منافع آموزش و پرورش را به قربانگاه خواهید برد تا چند روزی بیشتر از مواهب وزارت بهره ببرید!

بگذارید کسی وزیر شود که قواره داشته باشد ، مورد تایید دولت و نظام و مجلس باشد، میدان های بزرگ را تجربه کرده باشد،شبکه ارتباطی گسترده ای در سطوح عالی حاکمیتی داشته باشد، آنقدر قوی و مستحکم باشد که دست دلالان و فرصت طلبان را مقتدرانه از ساحت مقدس آموزش و پرورش قطع کند! کسی که با دیدن محافظ و راننده و دفتر و دستک ِ وزارت خودش را گم نکند! کسی که اگر هر کجا به عنوان وزیر تعلیم و تربیت مقابل دوربین حاضر شد چرند نگوید و تپق نزند و همه ما را مضحکه خاص و عام نکند! بگذارید یک چهره قوی ،ملی و با پرنسیپ وزیر آموزش و پرورش شود!


https://telegram.me/goodarziyan96

سرمايه اجتماعي بر باد رفته  لرستان...


اسد عبدالهی معاون سابق استاندار
و رییس سابق انجمن جامعه شناسی لرستان


انسان موجودي كنشگر و كنش هايش عقلاني، ارزشي، ابزاري و سنتي است. او براساس نوع كنش، داراي سرمايه ی انساني، نمادين، فرهنگي، اقتصادي، فيزيكي و اجتماعي مي گردد.
ازجمله كنش هاي عقلاني و اجتماعي انسان ايجاد و توسعه ی سرمايه اجتماعي است.

كاركردهاي آشكار و پنهان سرمايه ی اجتماعي موجب گرمي حيات اجتماعي، نظم اجتماعي، نظم اخلاقي ، تعهد اجتماعي، اعتماد، مشاركت، صميميت، سلامت عمومي، كاهش جرم ، خوش بيني، رضايت از زندگي ، عام گرايي، وفاق، نشاط اجتماعي و ديگر خواهي مي گردد.

سرمايه اجتماعي داروي خيلي از دردهاي اجتماعي است كه اگر نباشد نابرابري موضعي، بيروني، بخشي و فضائي ايجاد شده و فقر فقرا توجيه، نزاع جانشين گفتمان و شيرازه و ساختار جامعه از هم گسيخته مي شود.

آنچه در كم وکیف سرمایه اجتماعی یا به عبارتی متغیر مستقل محسوب می شود میزان نظارت اجتماعی، فعال گرایی، تعاون گرایی، اعتماد، مشارکت، وفاق و دگرخواهی است.
از طریق این سنجه ها است که میزان سرمایه اجتماعی ‌و توسعه اجتماعی مشخص می گردد.
شوربختانه این که در آخرین انتخابات در لرستان اعتماد و مشارکت، نوع دوستی و دگرخواهی  مردم، خدشه دار و به امانت مردم چون سال‌های ۷۶ و ۸۸ خیانت شد.

در هنگامه این انتخابات کسانی بودند که در گفتار و نظر، چون دانشمندان اندرزگو، قدیسان راهبه نشین و عارفان شب زنده دار، مردم را موعظه؛ اما در عمل چون فرصت طلبان و رهزنان تاریکی شب، عمل و به اعتماد، امانت ، وجدان و سرمایه ی اجتماعی خسارت و لطمه غیر قابل جبران وارد کردند.

آنان، عقلانیت جمعي، اخلاق، حقوق شهروندی مردم و قانون را نادیده گرفته و به خود اجازه دادند که در کم و کیف آرا و اندیشه و انتخاب مردم مظلوم لرستان دست درازی وخدشه وارد کنند.
چانکه برای تبلیغ و تجمیع انتخاباتی فردِخاص، اداره را تعطیل، دهیاران را تهدید، بخشداران و فرمانداران را به خط، هزاران تلفن و پیامک ارسال، تک و توک طرفداران کاندید رقیب را در شعب اخذ رای حذف کردند و حتی عددسازی آرا را هم حق خود و مشروع دانستند.
غافل از اینکه در میان مدت و بلند مدت این گونه رفتار، سرمایه اجتماعی را نابود می کند.

آنها برای ماندن در قدرت با هر قیمتی چنان موعظه می کردند که گوش فلک را کر نمودند.
چون گذشته برایشان و برایمان ثابت شد که با گروهی روبرو هستیم که خود را برتر از قانون و مردم می دانند؛ اما می دانیم و بدانند که جامعه ایران رشید و عاقل بوده و از مرحله پوپولیسم و سنت، گذر کرده و در مشارکت های جمعی آگاهانه مشارکت کرده و همبستگی خاصی از خود نشان داده و برخی سنت های دیرینه از جمله کاهش مشارکت در مرحله دوم انتخابات را شكستند و با افزایش ۲۰ در صدی حضور در مرحله دوم، نوید صبح روشن و آینده امیدبخش را دادند.

همچنین می فهمیم که بفهمند جامعه ی ایران، جامعه ای جنبشی و لحظه ای است که همیشه در بزنگاه های خاص واکنش مناسب نشان می دهد.
دنیا دار مکافات و جواب هرکنش غیر اخلاقی، غیرعقلانی ، ارزشی، واکنش خردمندانه ی مردم است.
بدانیم کسانیکه به اعتماد و سرمایه اصلی مردم یعنی سرمایه اجتماعی خیانت کردند، جز بدنامی و منفور بودن پیش خدا، مردم و حافظه تاریخ، چیزی برايشان نمی ماند و چنانکه گفته اند: "هرکس باد بکارد طوفان درو می کند."


https://telegram.me/goodarziyan96

معاون اسبق وزیر آموزش و پرورش، شاعر، نویسنده و اندیشمند دکتر عبدالرسول عمادی به کمیته انتخاب وزیر پاسخ منفی داد!

عمادی: در توان من نیست! قابل توجه گتده گوهایی که در دولت چند زیست روحانی رزومه دار شدند!

من؟ نه!
عبدالرسول عمادی

آموزش و پرورش خیلی بزرگ است، بزرگترین دستگاه اجرایی کشور است و در عین‌حال نقطه عزیمت حل همه مشکلات کشور نیز جایی جز نظام‌ تعلیم و تربیت نیست که محل تلفیق اموزش های رسمی و غیر رسمی است و این در حالی است که مشکلات این وزارت خانه نیز  از آنچه تصور می شود بزرگ تر است.

برخی از دوستان من در روزهای گذشته در اظهار نظرها این حقیر را مورد توجه قرار داده اند و تصور کرده اند که من می توانم مسئولیت این وزارت خانه را بر عهده بگیرم.

اینجانب با علم به اهمیت و عظمت این وزارت خانه و مسائل آن که حل آنها از توان این ناتوان خارج است و نظر به این که دانش مندی و کنش مندی لازم برای تمشیت امور وزارت خانه ای که در گذشته بزرگترین دانشمندان ایران‌ کسوت وزارتش را برتن کرده اند در خویشتن سراغ ندارم با تشکر از عنایت همه دوستان ارجمند، از کمیته بررسی گزینه های وزارت آموزش و پرورش خواهش می کنم چنان چه نام‌ مرا نیز در عداد نامزدهای پست وزارت قرار داده اند آن را از لیست خود خط بزنند.

از جانب این‌کمیته از من درخواست رزومه کرده اند و من رزومه خود را ارائه نکرده ام لذا درخواست می کنم وقت خود را صرف بررسی اینجانب ننمایند.
از خداوند بزرگ برای وزیر آینده آموزش و پرورش آرزوی توفیق دارم.
@haftjoosh


https://telegram.me/goodarziyan96

‌
‌
‌💢منطق اجتهاد محور وزیر آموزش و پرورش

✍عنایت صادقی
نماینده ی کمیته امور استان های ستاد پزشکیان در استان لرستان

وزارت آموزش پرورش از مهم ترین ارکان توسعه هر کشور، به ویژه توسعه ی پایدار است که پروش دهنده دلبندانی است که قرار است میراث داران این سرزمین کهن باشند و این وظیفه ای خطیر است.

متاسفانه این نهاد آینده ساز بر مدار مناسبی حرکت نمی کند و گاها نیز مورد بی مهری بسیاری است.  آموزش و پرورش شئون و ابعاد مختلفی دارد که می‌بایست آنها را  مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار داد، در این میان ، از مهم ترین  چالش‌های اصلی وزارت خانه، عدم ثبات مدیریتی، تحقق نیافتن بودجه های تخصیصی به خصوص در سال های اخير و به تبع آن انتقال فشار بر معلمان و کاهش بازدهی علمی دانش آموزان است که از این حیث تقریبا در سطح بحران قرار داریم  و می‌بایست هرچه سریعتر در راستای مرتفع نمودن این بحران تلاش نماییم.

اگر اقدامی در این مورد صورت نگیرد آینده مبهمی خواهیم داشت  و به روشنی نمی رویم آنچه بنا به تجارب خود به صورت عینی بعضاً مشاهده شده این است که آموزش وپرورش که کلید موفقیت در چهار عنصر نوگرایی یعنی علم و تکنولوژی وکشاورزی و دفاع وصنعت بوده و براساس سند تحول بنیادین و تربیت چند ساحتی دانش آموز مسیر آن مشخص شده بعضاً دراین مقوله دچار تعدیل و گاها تعطیل شده ایم.

می‌طلبد وزیر آینده مفاهیم نظری و عملی اسناد بالادستی را توام با اجتهاد خود چارچوب خود را مشخص و بر مسیر  همین منطق حرکت نماید.

از ژست های استادانه خارج ومسائل ومشکلات مدرسه را بشناسد گفتمان های رایج را درک و مبتنی بر مقتضیات زمانی و مکانی و فرهنگ ایرانی اسلامی که همان هویت دینی و ملی ماست سیر مدیریتی خود را عریان نماید.

انتظار می رود در دولت جدید اعمال ثبات مدیریتی در کلیه سطوح وزارت خانه حکمفرما شود و تکریم معلم به عنوان ستون اصلی وزارت خانه و تلاش برای توسعه آموزش و پرورش رایگان برابر قانون اساسی صورت گیرد که یکی از مهم ترین دستاوردهای انقلاب است و اخیرا در این مورد غفلت شده است.

به نظر اینجانب وزیر بهتراست از بدنه وزارتخانه، از جنس این نهاد پرورش دهنده، نیروی علمی و متخصص، به دور از سیاسی کاری و منطبق بر اصول ۱۸ گانه مورد تاکید رئیس جمهورمنتخب باشد.

لازم است وزیر، همچنین سطوح مدیریتی را از پایین به بالا را طی نموده باشد که بتواند با مشکلات و ماموریت این وزارت خانه آشنا  و دارای قدرت تعامل با مجلس و سایر ارکان نظام باشد که بتواند در راستای احقاق حقوق بحق این وزارت خانه گام بردارد و سیاست گذاری نماید.


#خبر_لرستان

🆔 @kh_lorestan

« اکنون اگر شما به دنبال همین شاخص ها و ویژگی ها هستید چرا از همین خانم دعوت نمی کنید به وطن خود خدمت کند؟ »

قابل توجه مسعود پزشکیان : " ساره امیری " ایرانی تبار اهل بلوچستان وزیر آموزش و پرورش امارات متحده عربی شد !

علی گودرزیان ع پایدار/ عضو شورای مرکزی مجمع فرهنگیان ایران


* آموزش و پرورش مهم است. زیر بنای توسعه و پیشرفت است. یک ماه است که کمیته فرهنگی دولت منتخب پزشکیان برای گزینه وزیر رایزنی می کند، صدها نفر را درگیر و هزاران دغدغه مند را نگران کرده است. در این گیر و دار انتخاب وزیر آموزش و پرورش، نام اشخاصی برای سکان وزارت برده می شود که آدم های کنش گر فرهنگی پاک ناامید می شوند.


* اگر توسعه می خواهید باید الگو داشته باشید!

مگر در مناظره ها تاکید نمی فرمودید که باید الگوی توسعه داشته باشیم و نباید کار غیر کارشناسی را تداوم ببخشیم!؟ چه الگویی بهتر از کشور مسلمان و رو به توسعه ی امارات؟

بدون شک کشور امارات از خانم امیری هیچ کدام از آن گزینه های بالا را نمی خواهد! کشور امارات از وزیر تعلیم و تربیت خود، در مرحله ی نخست می خواهد تا بستری فراهم کند تا دانش آموزان اماراتی به سیستم های یاد گیرنده تبدیل شوند!

یعنی پرورش دانش آموزانی که گوش آن ها خوب بشنود! چشم آن ها خوب ببیند! زبانشان برا باشد و خوب سخن بگویند! خوب فکر کنند! خوب کار کنند! خوب تصور کنند!

خوب تحلیل کنند!


* در مراحل بعد می خواهند تا جامعه پذیر باشند! در تعامل با جهان موفق باشند! به محیط زیست احترام کنند! طرفدار توسعه ی پایدار باشند! وطن پرستی در ذات شان نهادینه شود! راست گو باشند و...

https://sedayemoallem.ir/آموزش-تطبیقی/item/24504-/قابل-توجه-مسعود-پزشکیان-ساره-امیری-ایرانی-تبار-اهل-بلوچستان-وزیر-آموزش-و-پرورش-امارات-متحده-عربی-شد

https://t.me/joinchat/AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw

برسانید به دست دکتر پزشکیان!

علی گودرزیان ع پایدار
عضو شورای مرکزی مجمع فرهنگیان ایران


در خبرها خواندم که سرکار خانم ساره امیری ایرانی تبار اهل بلوچستان با نظر مساعد شیخ امارات، وزیر آموزش و پرورش امارات شد.
ضمن شادباش به این بانوی فرهیخته به عنوان یک ایرانی به خودم می بالم و به توانایی و لیاقت هموطنانم در سراسر جهان افتخار می کنم.

آموزش و پرورش مهم است. زیر بنای توسعه و پیشرفت است. یک ماه است که کمیته فرهنگی دولت منتخب پزشکیان برای گزینه وزیر رایزنی می کند، صدها نفر را درگیر و هزاران دغدغه مند را نگران کرده است. در این گیر و دار انتخاب وزیر آموزش و پرورش، نام اشخاصی برای سکان وزارت برده می شود که آدم های کنشگر فرهنگی پاک ناامید می شوند.

جناب دکتر پزشکیان عزیز! متواضعانه از شیخ امارات یاد بگیرید و بپرسید: که معیار شما برای انتخاب خانم امیری به عنوان مقام عالی وزارت آموزش و پرورش امارات چه بوده است؟ از ایشان بپرسید شما که یکی از الگوهای توسعه برای خاورمیانه هستید از خانم امیری چه می خواهید؟ آیا از او خواسته اید فرزندان اماراتی را به خدا وصل کند؟ آیا خواسته اید "آدم های خداگون" بسازد؟ آیا از تیم خانم امیری خواسته اید فرزندانی "شهادت طلب" تربیت کند؟ آیا شیخ امارات از خانم امیری که زنی جوان و پرانرژی است خواسته است بچه ها هرروز پنجشنبه "زیارت عاشورا" و صبح های جمعه "دعای ندبه" و چهارشنبه ها "دعای کمیل" بخوانند؟ آیا وزارت آموزش و پرورش می خواهد فرزندانی با مشخصات و روحیات ضد آمریکا و ضد امپریالیسم و  ضد مارکسیسم و طرفدار شعب ابی طالب و اسلام سوسیالیست و... تربیت کند؟

جناب دکتر پزشکیان عزیز! سوراخ دعا را گم نکنید! اکر توسعه می خواهید باید الگو داشته باشید! مگر در مناظره ها تاکید نمی فرمودید که باید الگوی توسعه داشته باشیم و نباید کار غیر کارشناسی را تداوم ببخشیم!؟ چه الگویی بهتراز کشور مسلمان و رو به توسعه ی امارات؟

بدون شک کشور امارات از خانم امیری هیچکدام از آن گزینه های بالا را نمی خواهد! کشور امارات از وزیر تعلیم و تربیت خود، در مرحله ی نخست می خواهد تا بستری فراهم کند تا دانش آموزان اماراتی به سیستم های یاد گیرنده تبدیل شوند! یعنی پرورش دانش آموزانی که گوش آن ها خوب بشنود! چشم آن ها خوب ببیند! زبانشان برا باشد و خوب سخن بگویند! خوب فکر کنند! خوب کار کنند! خوب تصور کنند! خوب تحلیل کنند!
در مراحل بعد می خواهند تا جامعه پذیر باشند! در تعامل با جهان موفق باشند! به محیط زسست احترام کنند! طرفدار توسعه ی پایدار باشند! وطن پرستی در ذاتشان نهادینه شود! راستگو باشند و...

اکنون اگر شما به دنبال همین شاخص ها و ویژگی ها هستید چرا از همین خانم دعوت نمی کنید به وطن خود خدمت کند؟ اگر کسانی فکر می کنند فقط این یکی یکدانه را داشتیم و سهم امارات شده در اشتباه هستند از این شیر زنان و شیرمردان که به حاشیه رانده شده اند بسیارند و این یک از هزاران است. شما رویه را عوض کنید و عوضی ها را به حاشیه بفرستید تا آدم حسابی ها به متن مدیریت دستگاه ها برگردند!

در غیر این صورت به قول ادیب و شاعر و اندیشمند و نویسنده ی توانای عرصه ی آموزش و پرورش دکتر عبدالرسول عمادی که سال ها معاون وزیر آموزش و پرورش ایران بوده و در دولت دوم روحانی عوضی ها ایشان را به حاشیه راندند، خود را معطل نکنید و یکی از همین مدعیان چند زیست را انتخاب کنید که کار مردم معطل نماند و قطار کهته بر ریل قدیمی به حرکت درآید!
ایدون باد!

از طریق لینگ زیر دوستانتان را به کانال چند "کلمه حرف حساب" دعوت نمایید.👇

https://t.me/+5VIcHB8XDy41YzNk

برسانید به دست دکتر پزشکیان!

علی گودرزیان ع پایدار
عضو شورای مرکزی مجمع فرهنگیان ایران


در خبرها خواندم که سرکار خانم ساره امیری ایرانی تبار اهل بلوچستان با نظر مساعد شیخ امارات، وزیر آموزش و پرورش امارات شد.
ضمن شادباش به این بانوی فرهیخته به عنوان یک ایرانی به خودم می بالم و به توانایی و لیاقت هموطنانم در سراسر جهان افتخار می کنم.

آموزش و پرورش مهم است. زیر بنای توسعه و پیشرفت است. یک ماه است که کمیته فرهنگی دولت منتخب پزشکیان برای گزینه وزیر رایزنی می کند، صدها نفر را درگیر و هزاران دغدغه مند را نگران کرده است. در این گیر و دار انتخاب وزیر آموزش و پرورش، نام اشخاصی برای سکان وزارت برده می شود که آدم های کنشگر فرهنگی پاک ناامید می شوند.

جناب دکتر پزشکیان عزیز! متواضعانه از شیخ امارات یاد بگیرید و بپرسید: که معیار شما برای انتخاب خانم امیری به عنوان مقام عالی وزارت آموزش و پرورش امارات چه بوده است؟ از ایشان بپرسید شما که یکی از الگوهای توسعه برای خاورمیانه هستید از خانم امیری چه می خواهید؟ آیا از او خواسته اید فرزندان اماراتی را به خدا وصل کند؟ آیا خواسته اید "آدم های خداگون" بسازد؟ آیا از تیم خانم امیری خواسته اید فرزندانی "شهادت طلب" تربیت کند؟ آیا شیخ امارات از خانم امیری که زنی جوان و پرانرژی است خواسته است بچه ها هرروز پنجشنبه "زیارت عاشورا" و صبح های جمعه "دعای ندبه" و چهارشنبه ها "دعای کمیل" بخوانند؟ آیا وزارت آموزش و پرورش می خواهد فرزندانی با مشخصات و روحیات ضد آمریکا و ضد امپریالیسم و  ضد مارکسیسم و طرفدار شعب ابی طالب و اسلام سوسیالیست و... تربیت کند؟

جناب دکتر پزشکیان عزیز! سوراخ دعا را گم نکنید! اکر توسعه می خواهید باید الگو داشته باشید! مگر در مناظره ها تاکید نمی فرمودید که باید الگوی توسعه داشته باشیم و نباید کار غیر کارشناسی را تداوم ببخشیم!؟ چه الگویی بهتراز کشور مسلمان و رو به توسعه ی امارات؟

بدون شک کشور امارات از خانم امیری هیچکدام از آن گزینه های بالا را نمی خواهد! کشور امارات از وزیر تعلیم و تربیت خود، در مرحله ی نخست می خواهد تا بستری فراهم کند تا دانش آموزان اماراتی به سیستم های یاد گیرنده تبدیل شوند! یعنی پرورش دانش آموزانی که گوش آن ها خوب بشنود! چشم آن ها خوب ببیند! زبانشان برا باشد و خوب سخن بگویند! خوب فکر کنند! خوب کار کنند! خوب تصور کنند! خوب تحلیل کنند!
در مراحل بعد می خواهند تا جامعه پذیر باشند! در تعامل با جهان موفق باشند! به محیط زسست احترام کنند! طرفدار توسعه ی پایدار باشند! وطن پرستی در ذاتشان نهادینه شود! راستگو باشند و...

اکنون اگر شما به دنبال همین شاخص ها و ویژگی ها هستید چرا از همین خانم دعوت نمی کنید به وطن خود خدمت کند؟ اگر کسانی فکر می کنند فقط این یکی یکدانه را داشتیم و سهم امارات شده در اشتباه هستند از این شیر زنان و شیرمردان که به حاشیه رانده شده اند بسیارند و این یک از هزاران است. شما رویه را عوض کنید و عوضی ها را به حاشیه بفرستید تا آدم حسابی ها به متن مدیریت دستگاه ها برگردند!

در غیر این صورت به قول ادیب و شاعر و اندیشمند و نویسنده ی توانای عرصه ی آموزش و پرورش دکتر عبدالرسول عمادی که سال ها معاون وزیر آموزش و پرورش ایران بوده و در دولت دوم روحانی عوضی ها ایشان را به حاشیه راندند، خود را معطل نکنید و یکی از همین مدعیان چند زیست را انتخاب کنید که کار مردم معطل نماند و قطار کهته بر ریل قدیمی به حرکت درآید!
ایدون باد!

https://telegram.me/goodarziyan96

پیام دکتر محمد بیرانوند

پیام تقدیروتشکر دکتر بیرانوندی نماینده دور دهم خرم آباد و چگنی در مجلس شورای اسلامی بابت همت و‌حمایت مردم در انتخابات چهاردهمین دوره ریاست حمهوری و دعوت به همگرایی و هم افزایی برای توسعه و آبادانی لرستان.

دکتر محمد بیرانوند تنها نماینده ی ادوار مجلس بود که در مرحله نخست انتخابات آنچه سرمایه اجتماعی داشت برای رای آوری دکتر پزشکیان بعد از دکتر بهزاد مومنی نامزد انتخابات لیست امید سال ۹۴، در طبق اخلاص گذاشت.
این رفتار شجاعانه و شفاف سیاسی در بزنگاه گرگ و میش زمان، هرگز از یاد مردم نخواهد رفت و برای جوانان و پویندگان راه احقاق حقوق مردم سرمشق خوبی خواهد شد.

https://telegram.me/goodarziyan96

بولدوزر شهرداری روی قلک دانش آموزان خرم آباد!

علی گودرزیان ع پایدار

دقیق در بحبوحه ی انتخابات که مردم سرگرم انتخاب سرنوشت سیاسی خود بودند. شهرداری خرم آباد مغازه های مدارس خرم آباد را که با پول قلک دانش آموزان ساخته شده بودند تخریب کرد.

همکار فرهنگی ما، جناب مظفر امیدی گزارشی مستند از قرارداد مابین آموزش و پرورش و شهرداری منتشر نمود که در آن آمده بود شهرداری در قبال تخریب ملک آموزشی در خیابان میر داماد و تعریض خیابان، مجوز تجاری برخی از مدارس خرم آباد را صادر نماید و همه ی هزینه تهاتر شود.
در این باره چند نکته یاددآوری می گردد:
نکته نخست این که آنچه در متن قرارداد آمده حکایت از این دارد که شهرداری قصد فریب آموزش و پرورش را داشته و از ناپختگی نمایندگان آموزش و پرورش خوب استفاده کرده و اسب خود را در میدان بی سوار تاخته است.جز این، از شورای شهری که برآیند نه یک شهر، نه یک ایل؛ بلکه یک طایفه است و از شهرداری که قد آن به همین اندازه کوتاه است انتظاری نمی رود.

فقط مدیران نافرهیخته می توانند کلاه سر آموزش و پرورش بگذارند. اعضای شورای شهر خرم آباد متاسفانه  درکی از فرهنگ و آموزش و پرورش نداشته اند که چنین گل کاشته اند. اینها نفهمیده اند این روزها بی دست و پاترین دستگاه دولتی، همین آموزش و پرورش است که اتفاقن سنگین ترین وظیفه ی عمومی را هم به دوش می کشد.
امثال این شورای شهر با شهردارشان، چه می فهمد که فرهنگ روح یک شهر است که آنان کلانتر آن هستند! نمی دانند که مدارس دولتی سرانه ی دولتی ندارند یا بسیار ناچیزی دارند و مدیران مدارس ما هزینه ی خرید ماژیک و تخته و هزینه های روزانه ی کلاس ها را گاهی اوقات از جیب همکاران فرهنگی پرداخت می کنند!

شورای شهر خرم آباد اگر عرضه دارد حق و حساب خود را از آنان بگیرد که میلیاردی بدهکارند، این مغازه های مدارس با پول قلک دانش آموزان ساخته شده بودند، درآمد این مغازه ها برای رتق و فتق امور جاری مدرسه بوده است که بولدوزر حماقت شهرداری نگذاشت به سرانجام برسد.

نکته دوم این که مدیرکل وقت آموزش و پرورش استان که طرف قرارداد شهرداری بوده است، هرجا هست باید فراخوانده شود و پاسخ ناپختگی خود و سهم خسارت ناشی از ناکاربلدی خود را پرداخت نماید.
چرا از کارشناسان زبده استفاده نکرده است؟ نکند خود را علاوه بر علامه ی دهر آموزشی بودن، علامه ی دهر امور قراردادها آن هم با شهرداری می دانسته است؟ استانداری که به مدیریت امثال ... رضایت داد هم باید پاسخگو باشد! وزیری که برای امثال.... ابلاغ صادر کرد و نماینده ای که بر انتصاب ها نظارت ننمود هم باید پاسخگو باشند!

نکته ی سوم این که گویا جناب آقای شاهون وند دادستان محترم شهرستان خرم آباد در هنگام عقد قرارداد حضور داشته است و بدون شک از کم و کیف قرارداد و کجروی ها با خبر هستند.

انتظار ناچیز ما از دادستان مرکز استان این است که به عنوان مدعی العموم ورود بفرمایند و از حقوق دانش آموزان دفاع کنند.
گستاخی و بی حرمتی شهرداری و اعضای شورای شهر به آموزش و پرورش و حقوق فرزندان مردم و همچنین سهل انگاری مدیرکل و مدیران آموزشی استان برای مردم قابل پذیرش نیست و مردم بی صبرانه انتظار برخورد قانونی از سوی مدعی العموم را دارند!



https://telegram.me/goodarziyan96