چکامه های نامیرا(شعرها و دست نوشته های علی گودرزیان ع پایدار)

جناب رییس جمهور! آموزش و پرورش را دریابد!

علی گودرزیان ع پایدار

در مناظرات انتخاباتی دکتر پزشکیان بارها به شیوه های گزینش و تبعیض در استخدام ها اعتراض کرد.
ایشان بدون شک از برخی تنگ نظری ها در حوزه ی استخدام در دستگاه های دولتی به ویژه فیلتر عجیب و غریب در آموزش و پرورش خبر داشته است.
او لابد خبر داشته است که هزاران نفر از بچه های مردم به خاطر بارگذاری یک عکس در پروفایل های خود از گردونه ی استخدام خارج شده اند.
امروز، در آموزش و پروزش اعلام نموده اند که از میان کسانی که در آزمون پیشین شرکت کرده اند به عنوان تکمیل ظرفیت  ۲۵ هزار نفر دیگر را جذب کنند!
با وجود تغییر وزیر آموزش و پرورش هنوز هیچ نسیم ملایمی با طعم دولت وفاق ملی در بدنه ی وزارت آموزش و پروزش از جمله معاونت مربوطه وزیدن نگرفته است.

با توجه به ردصلاحیت هزاران تن از نیروهای نخبه به دلایل واهی و پذیرش برخی ها با فیلترهای خودساخته و سلیقه ای از دکتر پزشکیان و جناب قائم پناه مسئول گزینش در کشور استدعا داریم در شیوه جذب نیروها در دستگاه های دولتی به ویژه جذب معلمان در آموزش و پرورش دقت نظر بیشتری به عمل آورند!

توئیت:
برای تپق های پیاپی رییس جمهور پزشکیان پشت تریبون سازمان ملل هیچ توجیهی نداریم!!

علی گودرزیان ع پایدار


https://telegram.me/goodarziyan96

جمعه مبارک آقای رییس جمهور/ ۶ توصیه راهبردی/ع.ص

🅰من جناب رییس جمهور را لطف خفیه میدانم ‌ ذخیره ای بود برای روزهای شِعب. برای شَعب. وضع اینطور است که دوست گرامیمان تا حدودی نوشته اند. چند توصیه و خواهش به ایشان دارم.

اول : آقای دکتر پزشکیان رییس جمهور با ساختار فعلی کشور ، مشاور امین رهبری است. من دو بار از نزدیک صحیت کرده ام در روزگاز بمباران و جنگ. حالا ایشان مردی دنیا دیده با اطرافیانی ضد همه روسای جمهور بعضا است. چون من در کنار متون دینی و مجاهدت در ذکر و صلاه، نگران ایران است. به نحوی که به ایشان گزارش میدهند. یک نمونه آن ساخت واکسن داخلی بود یا دستهاوردهای معجزه هزاره. ایشان چون من کتابخوان و رمان خوانست. شاید هم می نویسد. دگماتیسم را به عنوان روش یکه و لابد رسیدن به هدف قبول ندارد. اما رسیدن به اهداف ایران قوی و سروسامان دادن به افتخار به تشیع که بعد ۱۴ قرن از زیر ظلم و زندگی مخفیانه درآمدند شرط است.
لطفا اگر شده هفت روز هفته و هربار با وزیری و مشاوری اطلاعات دقیق و اهداف مشترک را در جلسات بفرمایید. اهل منطق و راهنمایی است . بگویید چه کار و به چه طریقی می خواهید انجام دهید. جدل احسن کنید. ایشان شما را دانشمندی بی ریا و دروغ می داند. آبرو خرج کنید بر اصرار . بگذارید امین اول باشید تا با حمایت ایشان لشکرکشی های دو سوی میدان کمرنگ و میانه برای عقل و تدبیر باز شود. ما شانس نداریم اهل حزب الله ایران ، هوشمند و منعطف مثل حزب الله لبنان باشد‌و نیروی ملی بدون دریغ اینترنت و حجاب و تندخویی و طرفدار فاسد و تبعیض شوندو با ملت از هرکس که ملی فکر میکند، لکه دارش نکنند. گفتگو کنید لطفا با رهبری.

دوم : حکمرانی داخلی رای مردم با خضور نمایدگی شما هنوز شروع نشده. بعضا محدودیت های قانون ساخت درست کرده اید. بنده با تجربه سی سال مهار بحران شهری نمیتوانم بخشدار ابرقو شوم. آنکس که در این سالها استخدام وزارت کشور شدند و ایران را خراب کردند استاندار و فرماندار. این تبعیض منفی را به سمت توسعه استان ها و کشور با فرد نماینده دولت که لزوما وزارت کشوری نباشد حل کنید. نیرو نباید پشت قانون مبعض بماند. ملاک توانمندی و کارنامه بی حیف و میل و توانایی کار و تحول در حوزه ماکرو( فهم توسعه) و میکرو( اجرای توسعه و بهگشت اجتماعی) باشد.

سوم: دیدید که دعوا ندارید. اما دعوا دارند.حمل بر ضعف می کنند و اغلب بی تقوایی. حقوق مشروع مردم در فصل سوم و سایر حقوق را بی بهبه و اه اه شروع کنید.
چهارم : دولت زنده باشید. دولت ها سیال اند. برخی افراد نزدیک ما که بیست سال پیش پوئن و امتیاز ما بودند ، حالا سرطان خودخواهی و ناشنوایی و باند بازی اند. توانایی ها را سه ماه یکبار بررسی کنید. هیات شورای راهبری کمک کار شما بود. چرا تعطیلش کردید. تحول در ارنج یعنی انعطاف در برنامه و به روز رسانی های لازم تحت شرایط.
پنجم : در توصیه های حق ، گردن گذار باشید. نخبگان میتوانند کار بیست سال را در پنج سال انجام دهند. از توصیه های محافل قدرت ، معیار بخواهید. نمونه های فساد در انتصاب به وفور است. یک نمونه وقتی رییس بنیاد مسکن فعلی با کارشناسی غیر مرتبط و معدل ده و نیم مدرک معادل دارد فورا کنار بگذارید. این بابا استعدادش به طرف لابی می رود. در بسیاری نهادهای دیگر هم هست. چفیه وفاداری به گردن رییس جمهور است و لازم نیست کسی با تمسک به روش های به ظاهر ارزشی ، مدیریت بی ارزش خود را امتداد دهد.
ششم : کار نیکوی اطلاع رسانی توسط جوانان پاکباز و شجاع عالی است. اما یک هزارم ظرفیت است. من منتظرم که از ظرفیت ها قدیم و جدید استفاده کنید. طرف مقابل سرمایه هنگفت فرهنگی و رسانه کرده. علی اصغر شفیعیان مغصوب کیست؟ کسی در سختی کنارتان بود ، در یاری وتوفیق هم کنارتان باشد. محمدرضا جلایی پور و سایر نخبگان اهل توسعه و برنامه ریزی. خودم را نمی گویم. نگفته دچار نفسیم.

‍ ‍ فرج فرید

در اسفندماه سال ۱۳۷۹ به مناسبت سالگرد امورتربیتی ویژه نامه ای منتشر کردم. گزارشی از عملکرد حوزه های مختلف امورتربیتی گرفتم، در بخش تربیت بدنی آموزش و پرورش لرستان اتفاقات خوبی افتاده بود.

فرج فرید رییس گروه تربیت بدنی و زیر مجموعه ی معاونت امور تربیتی بود. دوران مسئولیت فرج در بخش ورزش(تربیت بدنی) اداره ی کل آموزش و پرورش، یکی از درخشان ترین دوران عمر کاری گروه ورزش تاریخ آموزش و پرورش لرستان بود که بعدها معاونت ورزش و تربیت بدنی شد.

در دوران مسئولیت فرج، اگر چه در حوزه ی ورزش قهرمانی و آموزشِ پرورش، با توجه به پیشرفت های چشمگیری که در سایر حوزه های تربیت بدنی داشتیم، انتظار می رفت بیشتر کار شود؛ اما در حوزه ی سخت افزاری و ساخت مکان ها و سالن های ورزشی و بالا رفتنِ سرانه ی ورزش دانش آموزی استان لرستان، سنگ تمام گذاشته شد.
فرج، نیرویی کار کشته، اصیل و ریشه دار، سرد و گرم روزگار چشیده، پاک دست و چشم سیر، اهل ورزش و از جنس ورزش بود.
دوران موفقیت آمیز مسئولیت فرج در آموزش و پرورش لرستان، سال های بعد، هرگز تکرار نشد.

فرج، فرصتی برای خود باقی نگذاشته و روز را از شب نمی شناخت، پیوسته در میدان کار بود. کاری که فرج فرید در آموزش و پرورش کرد، بی نظیر بود.

در آن سال ها، گفت و گویی کوتاه با فرج فرید به عنوان یکی از کارشناسان برتر امورتربیتی لرستان و کارشناس نمونه ی کشوری انجام دادم و در ویژه نامه ی هنرآوران منتشر شد.

در گزارش فرج فرید به مقام های کسب شده ی دانش آموزی اشاره شده بود:
مقام دوم مسابقات وزنه برداری کشور.
مقام سوم مسابقات دوچرخه سواری کشور.
مقام پنجم مسابقات کشتی آزاد کشور رده ی جوانان.
مقام پنجم وزنه برداری نوجوانان کشور.
کسب۱۴ مدال طلا، ۸ نقره و ۷ برنز کشور.
کسب مقام پنجم در دوره ی متوسطه در کل کشور...
این ها تنها بخش کوچکی از نتیجه ی تلاش های ایشان و تیم زبده ی او بود...."
(بخشی از مستندنگاری ماجراهای من و سیاست)

دریغا و دردا امروز، جمعه ششم مهرماه ۱۴۰۳ بناست پیکر پاک این مرد بزرگ به خاک سپرده شود.
رسم روزگار است که هر که زاد به ناچار روزی باید این سرای سپنج را ترک کند و به دیاری دیگر رخت بیفکند!
ایشان رفت و ما نیز، به صف ایستاده ایم و از پی او خواهیم رفت. خرم آن کس که چون او نامی نیکو به یادگار داشته باشد.

علی گودرزیان ع پایدار


https://telegram.me/goodarziyan96

جناب آقای لک آبادی بهتر است صدای مردم لرستان را بشنود!

علی گودرزیان ع پایدار

لک آبادی شکری خورد برای مردمی که با کجروی های شفقت جنگیده اند تا پیروز شده اند نسخه قدیمی بپیچد!

اگر دولت اقدام نکند و استاندار لرستان را جا به جا نکند مردمی که در حمایت این دولت شب را از روز نشناخته اند و تهدید شنیده اند و هزینه داده اند بدون شک پشت دولت را خالی می کنند و سرمایه ی اجتماعی دولت در لرستان بر باد می رود!

به رای مردم خیانت شد و برای التیام زخم مردم که حیثیتشان خدشه دار شد کمترین کار، جابه جایی استاندار شفقت است.

جناب آقای لک آبادی نماینده ی محترم مردم شریف درود و ازنا شایسته است بر مدار تفکر خود برای هواداران دولت وفاق ملی نسخه نپیچد! دولت نغییر کرده است و بهتر است با مردمی که هوادار دولت بوده اند هماهنگ باشد!

این مردم هستند که می توانند به دولت خودشان که برای خلق آن دو ماه تمام جنگیده اند ایده بدهند! نمایندگان اگر می خواهند با مردم هماهنگ بشوند بهتر است صدای مردم را بشنوند!

استاندار شفقت خود هم باور ندارد باید برجای بماند نمایندگان چطور اعجوبه ای هستند که غیر ممکن را می خواهند ممکن سازند!؟

هر گزینه ای که بیاید بومی و غیر بومی از استانداری که توانایی برگزاری یک انتخابات سالم در لرستان را نداشت، بهتر عمل خواهد کرد و ما در حال حاضر گزینه های بومی بسیار کارآمد و اثر گذاری داریم که از آنان استقبال می کنیم.

وفاق ملی در خان آخر...

علی گودرزیان ع پایدار

وضعیت روحی تیم رییس جمهوری در نخستین سفر رییس دولت وفاق ملی، به مقر سازمان ملل متحد، دلتنگی داشت، حال و روزش به نصیب گرگ بیابان هم نشود.

سخنرانی دکتر پزشکیان در برابر صندلی های خالی سازمان ملل و سخنان خوب و صلح طلبانه و لحن با وقار؛ اما بی مشتری او، دلتنگی داشت. این دلتنگی برای کسانی که عمرشان را در تقلای اصلاح این نظام سپری کرده و نتیجه نگرفته اند و حالا در این سال های پایانی به افاقه ی این دولت، دلبسته اند، بسیار سخت است.

در این سفر، دکتر پزشکیان نشان داد که متاسفانه یا خوشبختانه، پدرسوخته بازی را یاد نگرفته و بلد نیست! او بی محابا از باورش، می گوید و این برای تیم کارکشته ی وزارت امورخارجه، بسیار دردسرساز شد تا جایی که با دستپاچگی مجبور به انتشار تکذیبیه های ناشیانه شدند!

دکتر پزشکیان نشان داد، دیپلماتیک با قضایا برخورد نمی کند. فضای جهانی را با فضای داخلی یکی گرفته است. دردها را بدون ملاحظه و لکنت زبان در گستره ای جهانی بر زبان می آورد!

واقعیت این است که دکتر پزشکیان دیر آمده، او پهلوان "خان آخر"است و برای پیروزی بر "دیو سپیدِ ابرچالش ها" باید زور"تهمتن" داشته باشد این که آیا باسوادترین رییس جمهور دنیا، در ردیف مهاتیر محمدها قرار می گیرد یا قربانی حیله ی شغادها می شود در آینده ای نه چندان دور برای مردم ثابت می شود!

درد پزشکیان باید خیلی گران باشد "وفاق ملی" مورد نظر دکتر پزشکیان با "وفاق ملی" کانون های قدرت به نظر، خیلی باهم فرق دارند. از وفاق ملی ما تا وفاق ملی آن ها تفاوت های معناداری است.
ما احساس می کنیم به آخر خط رسیدیم جمهوری اسلامی بعد از ۴۵ سال یعنی نیم قرن حاکمیت، دیگر نمی تواند ناکارمدی ها را به گردن تاریخ بیاندازد، ما که جمهوری اسلامی باشیم باید پای مسئولیت خود بمانیم. به نظر جهانیان ما موفق نبوده ایم ما در کتاب های درسی دانش آموزان جهانی عبرت تاریخ شده ایم. از نظر جهان، تاریخ مصرف ما به سر آمده است به تعبیری دست ما وا شده است. انگار جهان، تصمیم جدیدی گرفته است.

انگلیسی ها مَثَلی دارند و آن این است که:"می توان برای یک مدتی کل مردم را فریب داد و یا می توان برای تمام زمان ها تعدادی از مردم را فریب داد؛ اما نمی توان برای همیشه تمام مردم را فریب داد." باید بپذیریم در گستره ی داخلی مردم ایران، برداشت خوبی از عملکرد ما ندارند و ما هم در عرصه ی جهانی و هم در عرصه ی ملی به خان آخر رسیده و با "دیو سپید ابرچالش ها" رویارو شده ایم.

حالا تیم پزشکیان برداشتشان از وفاق ملی این است که نظام با سعه ی صدر واقعیت را بپذیرد و بدون ملاحظه تمام موانع پیروزی بر دیو سپید را برکنار و مجازات کند و تمام نیروها را در مسیر پیروزی تهمتن هدایت کند در این برداشت، "وفاق ملی" عقلانیت نظام و آغاز فصل برخورد علمی با چالش ها و کنارزدن موانع و ایمان به همبستگی ملی برای ماندگاری است.

اما وفاق ملی در نظر برخی ها که هنوز نمی دانند عمق فاجعه چقدر است و دیو سپید را نمی شناسند و یا می شناسند اما شکست و پیروزی رستم برایشان مهم نیست چون رخت خود را به ملک دیگری افکنده اند، معنای دیگری دارد. آنان وفاق ملی را به "شرکت سهامی عام" معنی کرده اند، آنان در فکر تقسیم قدرت و ثروت هستند، می خواهند دستشان از قدرت برای کسب ثروت کوتاه نباشد، خورده اند و چریده اند و هنوز می خواهند بخورند! آنان نه تنها دیو سپید چالش ها را باور ندارند بلکه در توهم فتح قله اند!

در این میان اصل تراژدی، مردم ایران هستند، که چند نسلشان بی جوانی و بی امیدِ زندگی، در تلواسه ی ناامیدی ها و بیم های پیاپی سوختند!
ماها تصورمان این بود که پزشکیان با هسته ی سخت قدرت به توافق رسیده است که دم از وفاق ملی می زند. فکر می کردیم از آنان تعهد گرفته است که تمام نیروها را یکدست کنند تا او بر دیو سپید چالش ها پیروز شود؛ اما متاسفانه  تاکنون نشانه هایی مبنی بر این که هسته ی سخت قدرت، تصمیم سخت گرفته است، نمی بینیم. یا شاید گرفته است اما نمی خواهند به بدنه ی اجتماعی عمق فاجعه را به سرعت بنمایانند؛ اگر چنین باشد باز باید تجدید نظر کرد چرا که ما خان آخریم و فرصتمان بسیار اندک است.

جریان دولت وفاق نمی تواند با چنین شرایطی، پشگلی هم تکان بدهد، نمی تواند هم در برابر جریان اینترنشنال و براندازان خارج از کشور بایستد و هم شاهد یقه دراندن جوجه سیاسی های پایداری چی در داخل کشور باشد.

جریان نفاق در داخل کشور باید برچیده شود. اگر قرار است تن به یک وفاق ملی داده شود، همه ی ارکان نظام شایسته است همراه شوند. در برابر آفتاب دولت وفاق، هیچ دولت سایه ای نباید توهمات خود را عمق راهبردی بنامد و با کمک رسانه های حاکمیتی در پوشش نفاق، جریان وفاق ملی را تخطئه کند.
بیخودی نبود که رهبری گفتند:"موفقیت این دولت موفقیت همه ی ماست"

https://telegram.me/goodarziyan96

🔵 روغنی زنجانی رئیس سابق برنامه و بودجه

🔹در نظام مالی ما، حاکمیت دو خزانه دارد:
خزانه‌ی دولت و خزانه‌ی رهبری

ما در هیچ جای دیگر دنیا این‌چنین چیزی نداریم.

در خزانه رهبری درآمدهای نفتی و گازی هست که برای جبهه مقاومت هزینه می‌شود.
اما در خزانه دولت فقط درآمدهای مالیاتی است.

دولت با کسری شدید بودجه یا باید از گرده مردم بودجه را تراز کند یا پول چاپ کند و تورم را بالا ببرد.

هیاهوی بی اساس

علی گودرزیان ع پایدار

شیشه شکستن احدی از اعضای شورای اصلاح طلبان لرستان در آخرین نشست شورا که تصویر آن وایرال شد، هیچ ربطی به موضوع انتخاب گزینه های پیشنهادی برای سکانداری جایگاه استاندار انداشت!

متاسفانه برداشت های نادرستی صورت گرفت و تفسیرها و تحلیل ها و تاویل های گوناگونی در این روزها دیدم که باید گفت چیزی شبیه مَثَل "یک کلاغ و چهل کلاغ" شد!

دوستان ما در شورا اصلاح طلبان لرستان بر سر رای گیری برای پذیرش یا رد استعفای دکترحنان از شورای اصلاح طلبان لرستان که پیش از آن متن استعفای خود را در فضای مجازی منتشر کرده بود، اختلاف نظر داشتند. برخی اعتقاد داشتند چون این موضوع در دستور کار دبیر محترم شورا نبوده و بیان نشده است، بنابراین طرح آن قانونی نیست.
برخی هم باور داشتند چون اکثریت دوستان در گروه مجازی درخواست داده اند تا موضوع مطرح شود، بنابر این خواست اعضا، مقدم بر دستور دبیر شورا می شود.

در این میان یکی از دوستان عصبانی شد زیر میز زد و عسلی میز شکسته شد با این که آن عضو شورا نشست را ترک کرد ؛اما چون اعضای محترم شورا در اکثریت مطلق بودند به بررسی دستور کار دبیر شورا اصرار داشتند و نشست بعد از آن رخداد تلخ، باز ادامه پیدا کرد که البته بررسی گزینه های پیشنهادی استاندار هم یکی از موارد دستور نشست بود.

تا این جای کار هیچ بحثی در مورد انتخاب گزینه های استاندار در میان نبوده که برخی از اهالی محترم رسانه شکستن شیشه را به انتخاب گزینه های پیشنهادی استاندار ربط دادند!
در برپایی این هیاهوی بی اساس، عوامل زیادی دخیل بود یکی از نارسایی ها به شورای اصلاح طلبان بر می گردد که باید آنی در این باره اطلاع رسانی می کرد. طبیعی است که برخی ها هم با انگیزه های تخفیف شورای اصلاح طلبان لرستان از این مسئله استفاده کردند.
جبهه ی اصلاح طلبان لرستان از حدود ۲۷ عضو حقوقی (دبیران احزاب اصلاح طلب) و ۸ عضو حقیقی با انتخاب اعضای حقوقی تشکیل شده است.
تخریب و تضعیف این تشکل مدنی و دارای جایگاه حقوقی در جریان سیاست لرستان، شایسته نیست در دستور کار هیچ احدی از جریان اصلاح طلب باشد البته که نقد و نظر بسیار زیباست.
باید مواظب باشیم برخی ها با ماموریت جریان رقیب اما در لفافه ی جریان اصلاح طلب به نام نقد تلاش می کنند این نهاد مدنی مطالبه گر در لرستان را تخریب و تضعیف کنند!

ماها که کار رسانه ای می کنیم مسئولیت اجتماعی داریم و مسئولیت اجتماعی ما "کشف حقیقت" است.
کشف حقیقت باعث می شود آگاهی جمعی، درست شکل بگیرد و جامعه ی ما، گویی انسانی خردمند، در بزنگاه های تاریخی تصمیمی می گیرد که در مسیر منافع عمومی است این تصمیم حاصل آگاهی جمعی درست و حساب شده است که به کارکرد تک تک ماها برمی گردد.


https://telegram.me/goodarziyan96

مخالفت مجمع نمایندگان استان با گزینه های اصلاح طلبان لرستان

علی گودرزیان ع پایدار

بخت یک ملتی وقتی می خوابد که در پی برگزاری یکی از بی رمق ترین انتخابات، جمعی نماینده ی آنان می شوند؛ که دقیق، خلاف منافع آنان تصمیم می گیرند!
مردم لرستان برای خلق این دولت که دولت وفاق نام گرفته است، از جان و مال و آبرو مایه گذاشته اند و دولتیان باید این مسئله را آویزه ی گوش کنند که این مردم اجازه نمی دهند تلاششان در گیرودار تصمیمات محفلی نمایندگان، مصادره شود!

نمایندگانی که تا آخرین ساعت های تبلیغات در ستادهای جلیلی گلو پاره کرده و برای نیروهای ما خط و نشان کشیده اند، نمی توانند امروز، مورد اعتماد و محرم دولت باشند.
دولتیان باید هوشیار باشند دستاورد های مردم را به نمایندگان، هبه نکنند!

این که نمایندگان محترم لرستان تن به وفاق ملی بدهند و با دولت وفاق ملی همراهی کنند کار درستی است؛ اما این که دستاوردهای دولت پزشکیان را در مسیر سلایق سیاسی خود مصادره کنند این عین بی اخلاقی و عین دریوزگی سیاسی است.

وقتی مجمع نمایندگان لرستان می نشینند و خلاف نظر هواداران دولت گزینه هایی را به عنوان استاندار لرستان به دولت پیشنهاد می دهند و اصلن به لیست هواداران دولت توجه نمی کنند، این یعنی این نمایندگان درک درستی از مصلحت مردم ندارند! این یعنی فرصت شناس هم نیستند!
اگر نمایندگان فرصت شناس بودند و دلشان برای مردم فلک زده ی لرستان می سوخت از ظرفیت های فعال و جوان و مورد تایید مردم حمایت می کردند!

تک نماینده ی اصلاح طلب لرستان شایسته است محور تصمیم گیری دولت در لرستان باشد. وفاق ملی به معنی واگذاری فرصت های دولت به نمایندگانی نیست که اعتقادی به برنامه های دولت ندارند!

مردم هم زنده اند و هم با چشم های تیزبین همه ی تحرکات را رصد می کنند و نسبت به تصمیماتی که خلاف رای دولت باشد حساسیت نشان می دهند! استاندار بومی یا غیر بومی باید مجری برنامه های دولت باشد و نمایندگان حق نظارت دارند و به فرموده ی رهبری انقلاب، حق دخالت در عزل و نصب ندارند!

برخی از این نمایندگان هم معلوم نیست دنبال چی هستند نه به منافع استان فکر می کنند و نه حتی مردم حوزه ی انتخابات خود را درک می کنند، هر روز یک رنگ عوض می کنند.

اطلاع کامل هم داریم برخی از نمایندگان محترم با برنامه های دولت همراه هستند؛ ولی انتظار داریم با قدرت از موضع درست خود آشکارا دفاع کنند تا مردم به صداقت و همت و تلاش آنان در مسیر احقاق برنامه های دولت اعتماد کنند!

https://telegram.me/goodarziyan96

دکترحسین سلاح‌وزی هم فرزند ایران است

دکتر حسین سلاح‌ورزی را می‌شناسم؛ ایشان برادر و هم‌تبار ماست. از بچه‌های هویزه‌ی ثانی لرستان و یکی از مردان بشمار ایلات لرستان است.
از دی‌ماه ۱۳۷۸ که دبیر ستاد ائتلاف دوم خردادی‌ها در لرستان شد و بعدها که به عضویت حزب کارگزاران سازندگی درآمد و هم‌چنین دبیری حزب کارگزاران را در لرستان به ایشان واگذار کردند با نام و نشان  سیاسی ایشان آشنا هستم. در یک اردوگاه فکری هستیم.
مسیر عضویت اتاق بازرگانی تا ریاست اتاق بازرگانی استان لرستان و بعدها ریاست اتاق بازرگانی کشور با تکیه بر توانایی‌های شخصی و ارتباطات اجتماعی و دانش علمی خود طی کرد؛ چنان‌که حسد حاسدان را برانگیخت تا ناروا در حق او آسمان و ریسمان کنند و بنشینند و ببافند و ببندند!
در دولت سیزدهم رییس اتاق بازرگانی شد و قدکوتاهان که تمام همت خود را مصروف می‌کنند تا معیارهای سنجش برمدار صفر بچرخد، حضور ایشان را بر نتابیدند و به شکل‌های مختلف علیه ایشان قیام کردند تا جایی که رییس دولت محرومان خود به میدان آمد تا ایشان را از سر راه تک‌تازی‌های دولت خود بردارد.
داستان زندگی دکتر حسین سلاح‌ورزی قصه‌ی بسیاری از جوانان این مرز و بوم است که به سودای خدمت به وطن‌شان به آب و آتش می‌زنند و در پایان به صخره‌های سختی بر می‌خورند که هیچ منطقی پشت آن نیست جز این که به آن نام “پروسه‌ی نخبه کشی” بدهیم!
در کتاب “جامعه شناسی نخبه‌کشی” زنده‌یاد “رضا علی‌قلی” به شکل مفصل به واکاوی ریشه‌های این بلای خانمان سوز در ایران پرداخته شده است. جامعه‌ی ایران، متاسفانه به دلیل بن‌مایه‌های فرهنگی بسترساز پروسه‌ی نخبه‌کشی است.
اما من می‌خواهم از زاویه‌ای دیگر به این مسئله بپردازم و آن این است که گویی دست‌های نامریی و ناپیدایی در کار این ملک و ملت است تا پخمگان را عزیز بشمارند و نگذارند کار به کاردان‌ها سپرده شود. نگذارند شایستگان بر صدر بنشینند! و آخر این که نگذارند تا نخبگان قدر بینند! با این کارها، هم می‌توانند جمهوری اسلامی را با ابربحران‌ها از جمله بحران ناکارآمدی مواجهه سازند و هم این که موفق می‌شوند وطن عزیزمان ایران را به ویرانی برسانند!
رؤسای قوای کشور، نباید اجازه دهند، بداندیشان، جمهوری اسلامی و وطن ایران را از توان فرزندان شایسته‌ی خود محروم کنند.
پاسداری از حقوق مردم وظیفه‌ی همه‌ی مسئولان به ویژه ریاست محترم جمهور است.
دکتر پزشکیان شایسته است ورود کند و نگذارد بیش از این برخی‌ها که قانون را دستاویز و وجه‌المصاحه قرار می‌دهند، زمینه‌ی رنجش نخبگان در این کشور را فراهم کنند.
زندان برازنده‌ی دکتر حسین سلاح‌ورزی، آن هم به جرم و گناهی کلیشه‌ای و “انگشت نشان افکارعمومی شده” به نام “نشر اکاذیب” نیست! از رییس جمهور به عنوان پاسدار قانون اساسی می‌خواهیم در این باره کندوکاو نماید و به این رویه‌های ناپسند پایان بدهد!
گویی دست‌هایی پنهان در کار است که به شکل‌های گوناگون هرکسی را که آن‌ها نمی‌پسندند از چرخه‌ی قدرت حذف کنند یکی از این مصادیق دکتر حسین سلاح‌ورزی است.
جرم و گناه دکتر حسین سلاح‌ورزی چیزی جز این نیست که نمی‌خواهد آدم دیگران باشد و نان را به نرخ روز بخورد. گناه ایشان استقلال رای است و شاید هم گناه ایشان آن است که از سرزمین لرستان برخاسته است و از اهالی کویر و شرق ایران نیست.
لرستانی‌ها انتظار ندارند این چنین با فرزند شایسته‌ی آنان نامهربانی شود. فرزند شایسته‌ای که در معرض آرای اتاق بازرگانی کشور قرار می‌گیرد و رییس اتاق بازرگانی کشور می‌شود، شایسته توجه است.
اگر دولت، دولتِ وفاق ملی است باید همه‌ی فرزندان شایسته‌ی ایران در این دولت دیده شوند!

نویسنده : علی گودرزیان- ع پایدار | سرچشمه : آوای سیمره

دکترحسین سلاحوزی هم فرزند ایران است

✍علی گودرزیان ع پایدار

دکتر حسین سلاحورزی را می شناسم ایشان برادر و همتبار ماست. از بچه های هویزه ی ثانی لرستان و یکی از مردان بشمار ایلات لرستان است.
از دی ماه ۱۳۷۸ که دبیر ستاد ائتلاف دوم خردادی ها در لرستان شد و بعدها که به عضویت حزب کارگزاران سازندگی در آمد و همچنین دبیری حزب کارگزاران را در لرستان به ایشان واگذار کردند با نام و نشان  سیاسی ایشان آشنا هستم. در یک اردوگاه فکری هستیم.

مسیر عضویت اتاق بازرگانی تا ریاست اتاق بازرگانی استان لرستان و بعدها ریاست اتاق بازرگانی کشور را با تکیه بر توانایی های شخصی و ارتباطات اجتماعی و دانش علمی خود طی کرد؛ چنان که حسد حاسدان را برانگیخت تا ناروا در حق او آسمان و ریسمان کنند و بنشینند و ببافند و ببندند!

در دولت سیزدهم رییس اتاق بازرگانی شد و قدکوتاهان که تمام همت خود را مصروف می کنند تا معیارهای سنجش برمدار صفر بچرخد، حضور ایشان را بر نتابیدند و به شکل های مختلف علیه ایشان قیام کردند تا جایی که رییس دولت محرومان خود به میدان آمد تا ایشان را از سر راه تکتازی های دولت خود بردارد.

داستان زندگی دکتر حسین سلاحورزی قصه ی بسیاری از جوانان این مرز و بوم است که به سودای خدمت به وطنشان به آب و آتش می زنند و در پایان به صخره های سختی بر می خورند که هیچ منطقی پشت آن نیست جز این که به آن نام "پروسه ی نخبه کشی" بدهیم!

در کتاب "جامعه شناسی نخبه کشی" زنده یاد "رضا علیقلی" به شکل مفصل به واکاوی ریشه های این بلای خانمان سوز در ایران پرداخته شده است. جامعه ی ایران، متاسفانه به دلیل بن مایه های فرهنگی بستر ساز پروسه ی نخبه کشی است.

اما من می خواهم از زاویه ای دیگر به این مسئله بپردازم و آن این است که گویی دست های نامرئی و ناپیدایی در کار این ملک و ملت است تا پخمگان را عزیز بشمارند و نگذارند کار به کاردان ها سپرده شود. نگذارند شایستگان بر صدر بنشینند! و آخر این که نگذارند تا نخبگان قدر بینند! با این کارها، هم می توانند جمهوری اسلامی را با ابربحران ها از جمله بحران ناکارآمدی مواجهه سازند و هم این که موفق می شوند وطن عزیزمان ایران را به ویرانی برسانند!

روسای قوای کشور، نباید اجازه دهند، بداندیشان، جمهوری اسلامی و وطن ایران را از توان فرزندان شایسته ی خود محروم کنند.
پاسداری از حقوق مردم وظیفه ی همه مسئولان به ویژه ریاست محترم جمهور است.
دکتر پزشکیان شایسته است ورود کند و نگذارد بیش از این برخی ها که قانون را دستاویز و وجه المصاحه قرار می دهند، زمینه ی رنجش نخبگان در این کشور را فراهم کنند.

زندان برازنده ی دکتر حسین سلاحورزی، آن هم به جرم و گناهی کلیشه ای و "انگشت نشان افکارعمومی شده" به نام "نشر اکاذیب" نیست! از رییس جمهور به عنوان پاسدار قانون اساسی می خواهیم در این باره کندوکاو نماید و به این رویه های ناپسند پایان بدهد!

گویی دست هایی پنهان در کار است که به شکل های گوناگون هرکسی را که آن ها نمی پسندند از چرخه ی قدرت حذف کنند یکی از این مصادیق دکتر حسین سلاحورزی است.

جرم و گناه دکتر حسین سلاحورزی چیزی جز این نیست که نمی خواهد آدم دیگران باشد و نان را به نرخ روز بخورد. گناه ایشان استقلال رای است و شاید هم گناه ایشان آن است که از سرزمین لرستان برخاسته است و از اهالی کویر و شرق ایران نیست.

لرستانی ها انتظار ندارند این چنین با فرزند شایسته ی آنان نامهربانی شود. فرزند شایسته ای که در معرض آراء اتاق بازرگانی کشور قرار می گیرد و رییس اتاق بازرگانی کشور می شود، شایسته توجه است.
اگر دولت، دولت وفاق ملی است باید همه ی فرزندان شایسته ی ایران در این دولت دیده شوند!
#دکتر_حسین_سلاحورزی

https://telegram.me/goodarziyan96

رویای اصلاح‌طلبان برای والی لرستان

جبهه‌ی اصلاح‌طلبان لرستان در نشستی، 5 تَن را برای تصدی استانداری این استان به کمیته‌ی انتصابات وزارت کشور معرفی کرد.
به گزارش آوای سیمره، شامگاه چهارشنبه(٢١ شهریورماه ١۴٠٣) نشست جبهه‌ی اصلاحات شاخه‌ی استان لرستان در شهرستان خرم‌آباد برگزار شد. در این نشست پس از بحث و جدل و حتا درگیری‌های لفظی که منجر به خروج سه نفر از اعضای شورا شد، افراد زیر به‌‌عنوان گزینه‌های پیشنهادی این جبهه، برای استانداری استان لرستان با اکثریت آرا انتخاب شدند:
خدانظر دریکوند
حبیب اله خجسته پور
صیدعلی کورانی فر
سیروس کاظمی
ولی‌الله میرزایی‌اصل
 
بر پایه‌ی این گزارش، هم‌چنین در این نشست، شورای اصلاح‌طلبان با استعفای حنان رییس پیشین این شورا موافقت کرد.
پیش‌تر ستاد مرکزی دکتر پزشکیان در لرستان، فهرستی ۱۹ نفره را برای تصدی استانداری معرفی کرده بود که چند نفر  از آنان، چون اسماعیل دوستی، کریم ملک‌آسا، آشناگر، صالحی و … از این فهرست کناره‌گیری کردند.
البته باید گفت معلوم نیست چقدر این فهرست‌ها مورد توجه کمیته‌ی انتصابات وزارت کشور قرار می‌گیرد؟ آیا گزینه‌ای بومی و یا غیر از این فهرست‌های معرفی شده مد نظر است؟ یا همین شفقت به کار خود ادامه‌ می‌دهد و یا غیر از این‌ها….؟
علی گودرزیان، رییس کمیته‌ی جبهه‌ی اصلاحات شاخه‌ی لرستان، با انتشار متن کوتاهی در کانال تلگرامی خود در باره‌ی این نشست نوشته است:
«…دغدغه‌ی افراد قابل ستایش بود. هم محدودیت‌ها و معذوریت‌ها را می‌دیدند! هم داشته‌ها را می‌سنجیدند! هم افکار عمومی را رصد می‌کردند! هم مسئولیت اجتماعی و سیاسی و مدنی خود را در پیشگاه خدا و مردم گوش‌زد می‌کردند و هم رگ گردن را در ادای سخن خود قوی می‌کردند و هم حرمت‌ها را پاس می‌داشتند! مجادله و مقابله و مرافعه کردند تا سرآخر به مفاهمه رسیدند! جز احدی که تاب او کم بود و زیر میز، زد؛ اما میز تکان نخورد!
خروجی این گفت‌وگو و این نشست مدنی آن بود که تعداد ۵ تَن از گزینه‌های بومی را برای تصدی منصب استانداری لرستان به کمیته‌ي انتصابات وزارت کشور، انتخاب و معرفی شدند…!»
@seymareweekly

جلوه های مدنی

در نشست چهارشنبه شب ۲۱شهریورماه ۱۴۰۳ جبهه ی اصلاحات ایران - شاخه ی لرستان، شاهد زیبا ترین جلوه های گفت و گو و تبادل نظر دبیران احزاب و تشکل های سیاسی و اعضای حقیقی شورای اصلاح طلبان بودم.

شاهد بودم که هرکس برمی خاست و سخن می گفت، گویی فرزند لرستان بود و از تمام حرمت خانواده اش دفاع می کرد.
دغدغه ی افراد قابل ستایش بود. هم محدودیت ها و معذوریت ها را می دیدند! هم داشته ها را می سنجیدند! هم افکار عمومی را رصد می کردند! هم مسئولیت اجتماعی و سیاسی و مدنی خود را در پیشگاه خدا و مردم گوشزد می کردند و هم رگ گردن را در ادای سخن خود قوی می کردند و هم حرمت ها را پاس می داشتند!
مجادله و مقابله و مرافعه کردند تا سرآخر به مفاهمه رسیدند! جز احدی که تاب او کم بود و زیر میز، زد؛ اما میز تکان نخورد!
خروجی این گفت و گو و این نشست مدنی آن بود که که تعداد ۵ تن از گزینه های بومی را برای تصدی منصب استانداری لرستان به کمیته انتصابات وزارت کشور، انتخاب و معرفی شدند!
حبیب اله خجسته پور، خدانظر دریکوند، سیروس کاظمی، علی کورانی فر و ولی میرزایی اصل.
تا چه قبول افتد و چه در نظر آید!

علی گودرزیان ع پایدار

@goodarziyan96

دوستان گرامی
عرض ادب و سلام و احترام!

دیروز نوشته ای از دکتر کرم الهی در باره خانواده ای روستا نشین و نیازمند در کانال چکامه های نامیرای اینجانب منتشر شد.

بسیاری از همتباران در خواست معبری نمودند تا به این خانواده شریف کمک کنند از دکتر کرم الهی درخواست کردیم شماره حسابی را از خانواده بگیرند امروز این مرد بزرگ، زحمت افتاده اند و به خانواده سر زده اند و اجازه گرفته اند تا دوستان کمک کنند و خانواده پذیرای استعانت دوستان شده است.
جهت حفظ کرامت آن خانواده ی عزیز، دکتر کرم الهی شماره حساب خود را محبت نمودند تا هرکسی از دوستان می خواهد به این خانوده کمک کند!
اگر کسی مشتاق است به پی وی بنده پیام بدهد تا شماره کارت را خدمتشان ارسال کنم!


علی گودرزیان ع پایدار

حکایت کنایه آمیز دکتر مدبر کرم الهی معاون اسبق اداره ی کل دامپزشکی لرستان به جناب عشقی، یکی از مدیران ارشد دولت محرومان!

...سالهاست آنها را می شناسم. خانواده ای محترم، نجیب و زحمت کش که با کار و تلاش زندگی می کنند، از راه کشاورزی و دامداری در  یکی از دور افتاده ترین روستاهای الشتر، زن و شوهر در کنار هم شانه به شانه هم در زیر آفتاب سوزان تابستان عرق می ریزند و در سرمای سرد زمستان کار می کنند تا دستشان پیش کسی دراز نباشد و محتاج دیگران نشوند.

پسرشان بزرگ شد و برایش همسری انتخاب کردند و با شادی و شعف، عروس را به خانه آوردند. خدا رحم کرد و صاحب دو نوه شدند.

بلای اعتیاد به جان پسر افتاد، عروسشان شوهر و دو کودک خردسال را رها کرد و به خانه پدر برگشت.

مصیبت اعتیاد پسر کم بود بار سنگین تربیت و خرج و مخارج نوه ها بر دوش زن و مرد خانواده افتاد.

شوهر آدم صبور و آرامی بود؛ اما همسرش همیشه غصه دار بود. در تمام این سالها ندیدم از ته دل خوشحال باشد یا بخندد. حسرت می خورد، حسرت نداری و اعتیاد پسر.

چند سالی بود از آنها بی‌خبر بودم. امروز جمعه شانزدهم شهریور ماه ۱۴۰۳ پدر خانواده تماس گرفت و گفت گاوم بیمار است.
به روستایشان رفتم. مرد خانه منتظرم بود با هم وارد حیاط شدیم. همسرش به استقبالم آمد سلام و احوالپرسی کرد. تکیده و رنجور شده بود در نگاه اول متوجه عدم تقارن صورتش شدم از ناحیه چشم و دهان دچار مشکل شده بود. خیلی دوست داشتم بدانم علت چه بوده اما نتوانستم بپرسم.

گاو را معاینه کردم.داشتم نسخه می نوشتم شوهرش دورتر بود. زن، آرام به نزدیکم آمد و گفت: دهانم کج شده است! گفتم: کی؟
گفت: سه روز پیش، از خواب بیدار شدم، دیدم یک دستم سنگین است و صورتم کج شده است. رفتم الشتر دکتر گفت: یک سکته خفیف رد کرده ای؛ ولی باید دکتر متخصص مغز و اعصاب معاینه ات کند ولی هنوز دکتر نرفته ام.

غم و غصه عالم و آدم از چهره اش می بارید.
گفت: نگرانم. گفتم: نگران چه هستی؟ گفت: نگران گاومان!
گفتم: چرا؟
نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد گفت: چون "خانه موری به شبنمی  ویران است" دار و ندارمان این گاو است.
گفتم: گاوتان درمان می شود، به فکر خودت باش! خودت هم خوب می شوی و این مشکل صورت و سنگینی دستت رفع می شود.
اشک در چشمانش حلقه زد و با گوشه روسریش اشکهایش را پاک کرد و رفت!

امروز، آقای عشقی رئیس سازمان بورس از وام میلیاردی خودش و همکارانش دفاع کرد و گفت: قانون این اجازه را به ما داده است!

آقای عشقی!
آن بانوی نجیب و با وقار روستائی سکته کرده نگران سلامتی خودش نبود، پریشان بیماری گاوش بود!
سرتان سلامت!!

مدبر کرم الهی


https://telegram.me/goodarziyan96

✍🏻 مهارت فردی در مدارس فنلاند

🔹به منظور پرورش جامعه‌ای پیشرفته و سرآمد، در آموزش‌ برای كودكان ١٥-٩ سال فنلاند، موارد زیر در نظر گرفته می‌شوند:

١- مهارت درست لباس پوشيدن
٢- مهارت درست راه رفتن
٣- مهارت خوب حرف زدن
٤- مهارت حرف خوب زدن
٥- مهارت منظم بودن
٦- مهارت شعر خواندن
٧- مهارت نقاشی كردن
٨- مهارت نوشتن
٩- مهارت ترانه و دكلمه خواندن
١٠- مهارت بهداشت
١١- مهارت کار تيمی
١٢- مهارت انتقاد كردن
١٣- مهارت جرات ورزی و تمرین شجاعت
١٤- مهارت تشخيص درست از نادرست
١٥- مهارت درست غذا خوردن
١٦- مهارت گره زدن
١٧- مهارت كار با قيچی و برش زدن
١٨- مهارت سعی در خوش خط بودن
١٩- مهارت شستن اشيا
٢٠- مهارت مطالعه
٢١- مهارت مدیریت زمان
٢٢- مهارت كنترل خشم
٢٣- مهارت انتقاد پذیری و تحمل حرف مخالف
٢٤- مهارت پژوهش و تحقيق
٢٥- مهارت تشخيص دوست خوب
٢٦- مهارت بازی كردن
٢٧- مهارت غذا پختن
٢٨- مهارت كار با سوزن
٢٩- مهارت تشكر و سپاسگزاری  كردن
٣٠- مهارت خوب توجه كردن
٣١-مهارت تفكر كردن
٣٢- مهارت تفكر خوب داشتن
٣٣- مهارت دوست خوب پيدا كردن
٣٤- مهارت نگهداری دوست خوب
٣٥- مهارت نگهداری لوازم
٣٦- مهارت انتقاد پذیری و نقد شدن
٣٧- مهارت رازدار بودن
٣٨- مهارت برنامه ريزی كردن
٣٩- مهارت گذشت
٤٠- مهارت صبور بودن
٤١- مهارت حل مساله
٤٢- مهارت نگهداري گياه و گل
٤٣- مهارت دقت به پيرامون
٤٤- مهارت صادق بودن
٤٥- مهارت وفادار بودن
٤٦- مهارت نوشتن
٤٧- مهارت آينده نگری
٤٨- مهارت تلاش كردن
٤٩- مهارت نا اميد نشدن
٥٠- مهارت هدف داشتن
٥١- مهارت كار با ابزار
٥٢- مهارت كار با كامپيوتر
٥٣- مهارت در فضای مجازي و سايبری
٥٤- مهارت در تصوير ذهنی داشتن
٥٥- مهارت احترام گذاشتن
٥٦- مهارت كم مصرف بودن
٥٧- مهارت بهره گيری از اشيا
٥٨- مهارت مشورت گرفتن
٥٩- مهارت مشورت و همفكری كردن
٦٠-... مهارت ١٢ و مهارت ٣١ و مهارت ۳۶

فراگیری و ارتقای این مهارتهای فردی می‌تواند آینده بهتری را برای خودمان و فرزندانمان فراهم آورد و سرآمدی فردی ما را تسهیل نماید.

📕‌ تحول نظام آموزش فنلاند
✍🏻 #مرتضی_روغنی

📚 @Academic_Library

سخنی با وزیر محترم آموزش و پرورش

✍️به قلم مجید بختیاری
دبیر باز نشسته آموزش و پرورش و وکیل پایه یک دادگستری
    
علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش، در نشست با شورای معاونین این وزارتخانه مهم‌ترین اولویت این نهاد را«اقامه نماز» خواند و افزود:«از هیچ تلاشی برای تحقق این هدف بلند نباید کوتاهی کرد. باید دغدغه ی نماز تبدیل به دغدغه درونی همه دانش آموزان و فرهنگیان شود.»

ضمن احترام به انتخاب دکتر پزشکیان درخصوص معرفی وزیر و کسب رای اعتماد مجلس، به عنوان عضو کوچکی از جامعه ی بزرگ فرهنگیان کشور، لازم دانستم نکاتی را در باره یادآوری کنم:
جناب وزیر! استحضار دارید که بر اریکه مدیریت و سیاست گذاری کلان یکی از بزرگترین، اساسی ترین، حساس ترین وزارت خانه های کشور تکیه زده اید.
در این وزارتخانه ی باگستره و پوشش ملی که در دور دست ترین و محروم ترین روستاهای آن به ایفای نقش می پردازد، بهتر است در گام نخست، درک کنید هزاران استاد و معلم فرهیخته و مدیر و مدبر، توانمندتر از شما حضور دارند، ولی به هر دلیل بار مسئولیت این وزارتخانه بر دوش شما نهاده شده است.

بدانید! جامعه فرهنگی همواره با دقت وهوشیاری، رفتار، گفتار و موضع گیری شما را رصد می کند برای همین، در سیاست گذاری و تصمیم گیری و اظهارنظر باید سنجیده سخن بگویید تا خدشه ای به شان و منزلت معلمان وارد نشود!

  این که نماز از فروع دین و جزء مهمترین آموزه های دینی و مذهبی ما محسوب میشود شکی در آن نیست؛ اما به نظر اینجانب وزیر محترم باید توجه داشته باشد مطابق سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در فصل ساحت های ششگانه آموزشی سند، توجه به "ساحت تربیت اعتقادی و عبادی" تنها یکی از  موارد ششگانه است و نماز نیز بخشی از این ساحت محسوب میشود نه همه آن و در نتیحه ۵ ساحت دیگر سند: "علمی و فناوری"، "اقتصادی و حرفه ای"، "اجتماعی و سیاسی"، :زیستی و بدنی" و "زیبا شناسی و هنری" هم باید مورد توجه و اولویت وزیر قرار گیرد.

جامعه هدف این وزارت خانه هم اکنون بیش از ۱۶میلیون و ۲۰۰هزار دانش آموز و بیش از ۱میلیون معلم و کارمند می باشد، از این جمعیت فقط نزدیک ۹ میلیون در دوره ی ابتدایی تحصیل می کنند.
اگر وزیر محترم بخواهد توصیه ای در آغاز سال تحصیلی داشته باشد، با توجه به اسناد بالادستی و اهداف آموزش و پرورش باید اولویت و دغدغه اش همه محتوای سند و ترجیحا اهداف علمی، آموزشی و فناوری باشد.

شما برای اولویت بخشی می توانید به عدالت اموزشی، نخبه پذیری در دانشگاه فرهنگیان، تقویت روحیه پژوهشی دانش آموزان، پرورش و هدایت استعدادهای دانش آموزان، توسعه علوم و فنون و مهارت های جدید، پرورش روحیه مطالعه و کتابخوانی در مدارس و در نهایت توجه به نیروی انسانی، رفع محرومیت و توجه به مدرسه های روستایی و... توجه کنید و مد نظر قراردهید!

در حقیقت آنچه به صورت فوری باید اولویت شما باشد، توجه ویژه به کمبود ۱۷۶هزار معلم در مدارس دولتی، توجه به ۱۰۷۳ مدرسه کانکسی (طبق اعلام سازمان نوسازی مدارس)، تامین کتب درسی  به موقع و آمادگی برای  پذیرش ۱/۷۰۰/۰۰۰ نوآموز کلاس اولی و بعد ارتقاء سطح منزلت معلمان به عنوان هدایتگران تحصیلی است.

آقای وزیر!
شما فرض کن خودتان دانش آموز مقطع ابتدایی و راهنمایی هستید، آیا دغدغه شما در این سن، درس و مشق و بازی های کودکانه است یا پرداختن به نماز و... که هنوز ملزم و مکلف به انجام آن نیستید؟
آیا کمبود معلم مدارس دولتی، باز گشایی مدارس،  ساماندهی مدرسه های کانکسی و تعمیر مدارس ناایمن و سرویس آبخوری ها و سرویس های بهداشتی و توجه به وسایل و تجهیزات سرمایشی و گرمایشی و سلامت دانش آموزان دغدغه های اولویت داراست یا نماز خواندن دوره ابتدایی و راهنمایی؟
آقای وزیر! شما باید از نظر نوع پوشش و کلاس کار، در زمره شیک پوش ترین ، با سواد ترین وزرای دولت باشید تا تمام جامعه و ازجمله معلمان و دانش آموزان از شما الگو بگیرند! آیا الان چنین است؟
بهتر نیست به جای اولویت نماز به موضوع و پدیده ی دین گریزی و دین ستیزی نسل نوجوان و جوان اهمیت بدهید و علت عدم تمایل و گرایش آنان را درحوزه دینی و مذهبی بررسی کنید تا راحت تر بتوانید دغدغه نماز  را به انان تفهیم نمایید!
تا کنون خانواده ها، مربیان پرورشی، ستاد اقامه نماز، حوزه های علمیه، مساجد وائمه جمعه وجماعات، صدا و سیما و سایر سازمانهای مذهبی و فرهنگی به اندازه کافی متولی امر نماز بوده و هستند و شما و کارگروه های مختلف وزارتی و استانی و شهرستانی بهتر نیست اول به فکر رفع موانع آموزشی و ارتقاء سطح آموزش و انجام وظیفه قانونی در آموزش و پرورش باشید!
الویت اول شما شایسته است رسیدگی به وضعیت همه جانبه مدارس سیستان وبلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد، لرستان، کردستان، هرمزگان و.... و ۱۶۴ هزار کودک باز مانده از تحصیل و کودکان استثنایی و ...باشد!
به کجا می رویم!؟


https://telegram.me/goodarziyan96

انتخاب استاندار
✍اسد عبدالهی
رییس اسبق انجمن جامعه شناسی لرستان

از زمان تشكيل استان لرستان در سال ١٣٥٢ تا كنون، طي گذشت  ٥١ سال تعداد٢١ استاندار و ٢ سرپرست استانداري اداره امور لرستان را بر عهده داشته اند.
مدت زمامداري اين واليان از ٥ سال تا ٥ ماه متغير و ميانگين حكمراني آنان ٢/٢ سال بوده است.
از استانداران لرستان ٤ نفر خراساني، ٤ نفر آذربايجاني، ٣ نفر تهراني، ٣نفراصفهاني، ٢ نفر خوزستاني، ۱نفر همداني ، ۱ نفر ياسوجي، ۱ نفر مازندراني ،۱ نفر كرماني، ۱نفر سيستاني، ۱نفر شيرازي و ۱نفر هم لرستاني بوده اند.

هركدام از اين مديران ارشد با همراهي همكارانشان كارهاي ماندگاري در لرستان به يادگار گذاشته اند. آقاي رسولي آزادراه پل زال را در دولت خاتمي شروع كردند و چندين انتخابات سالم و بي حاشيه را پس از انتخابات پر حرف و حديث سال ١٣٧٦ را برگزار كردند، دهمرده بام خرم آباد و آزادراه بروجرد، خادمي فاز دوم پتروشيمي، بازسازي سيل ويرانگر، ورودي شهرها، عابدي پتروشيمي و سدهاي مخزني، انتظاري پل انقلاب و دانشكده پزشكي، بازوند راه آهن ، زير گذرها، پارك شاپوري، كشت و صنعت، را به سرانجام رساندند.
البته تعدادي از استانداران هم امانتدار خوبي براي صيانت از آرا مردم نبودند.

استاندارموفق بايد علاوه بر انتخاب سبك مديريت از نوع مشاركتي، مشورتي، آزاد، دموكراتيك، پدرانه ،مقتدرانه، خودكامه ،يا استبدادي، حتمن بايد داراي برنامه ريزي، اولويت بندي و سازماندهي باشد. همچنين از تحصيلات دانشگاهي مرتبط با حوزه كاري، تجربه، سابقه مديريتي، پاك دستي، امانتداري، اخلاق نظري و عملي و از كاركنان وزارت كشور باشد و در محل ماموريت به همراه خانواده مستقر شود  تا در نيل به اهداف موفق و سربلند باشد.

استاندار جايگاه مهمي در سلسله مراتب  قدرت در نظام اداري ايران دارد. او نقش نظارتي و حاكميتي و اجرايي بر همه امور فني، عمراني، طبيعي، اقتصادي، فرهنگي، سياسي، اجتماعي و امنيتي دارد.

در انتخاب استاندار متغير هاي فراواني از جمله ؛ نگاه حاكميت به استان، نظر نمايندگان استان در مجلس، ميزان مطالبه گري كنشگران استان، نقش وزارت كشور و هيات دولت و رياست جمهوري و متنفذين محلي و ملّي در كم و كيف انتخاب استاندار موثر هستند.

تجربه در دنياي توسعه يافته امروز بيانگر اين است كه ملاك و متغير بومي فاقد اهميت وتاثيرگذاري در انتخاب استاندار است. آنچه تاكيد شده تجربه، شناخت و توان علمي و شايستگي هاي عمومي است.

همانطوري كه براي علاج درد بيمار فارغ از مليت، جنسيت ، مذهب ، محل تولد و محل سكونت، پزشك حاذق لازم است در حوزه سياسي هم توان و شايستگي فرد اهميت دارد و نه لاف زدن و خودبزرگ بيني و خود شيفتگي.

در استان لرستان عليرغم اينكه در مقاطع مختلف تاريخي افراد بومي توانمندي بوده و هستند كه به راحتي قادر به اداره استان هسنتد چنانكه آقايان دوستي، آشناگر ، رازاني، شاهرخي ، گراوند ،زاهدي كه همگي از كادر وزارت كشور بودند در استانهاي محل ماموريت سربلند از اين آزمون بيرون آمدند . ممكن است تمايل چنداني به قبولي مسوليت استانداري لرستان را نداشته باشند.

با اين حال در لرستان متاسفانه تجربه ثابت كرد كه تنها استاندار بومي لرستان عملكرد قابل دفاعي نداشت. دلايل و عوامل مختلفي از جمله خط و مشي دولتي كه منتسب به آن بود، ساختار ايلي و طايفه اي، تعصبات قومي ،خاص گرايي بجاي عام گرايي، نگاه و رويكرد بسته جناحي و گروهي، عدم تجربه مديريتي در وزارت كشور ، انتخاب تيم كاري ضعيف و فاقد تجربه از كميته امداد، سپاه، اداره كار و هيات نظارت شوراي نگهبان موجب زمينگير شدن ايشان و نگاه منفي و خدشه به نيروهاي بومي در لرستان شد.

خلاصه اينكه در شرايط سخت و غير عادي امروز و وجود تقاطعي از مشكلات اقتصادي، سياسي ، اجتماعي و فرهنگي حاكم بر استان و وجود چالش هاي فراوان، استانداري خردمند، كاردان ، كاربلد، با تجربه ،صادق ، آرام ، پاك دست، امانتدار ،از كادر وزارت كشور، هم فكر دولت ،داراي توان تعامل با اركان  و مراكز قدرت و كنشگران محلي و ملي در حوزه هاي مختلف و توانمند در ايجاد سرمايه اجتماعي وداراي علم و شناخت نسبي و از همه مهم تر بقول معروف سر و گردني از همكاران استانداري بالاتر می تواند از عهده اداره مطلوب استان بر آيد و لاغير.


https://telegram.me/goodarziyan96

دردنامه کورش غدیری ایرانی وطن پرست در باره افغانیزه شدن ایران را بخوانید!

افغانیزه کردن ایران

✍کورش غدیری

حال که از ایام فوت  رئیسی گذشته است بدنیست نگاهی واقع بینانه به اقدامات مثلث و باند علم الهدی ورییسی وجلیلی برای تشکیل خراسان ترکیبی در دولت ایشان و پس از ان گسترش ان درسراسر ایران بیندازیم.
(هجـوم افاغنه)
مهمترین فاجعه مدیریتی که در زمان رئیسی به وقوع پیوست باز گذاشتن مرزهای شرقی برای پذیرش قانونی و هجوم میلیونی افاغنه به ایران بود.
با اینکه در چند توییت نمیشود بطورکامل این خیانت سازماندهی شده را بازگو کرد اما آنرا بررسی میکنیم.
در آغاز کار این دولت لابی طرفدارتز کشور ترکیبی  در مجلس با ایجاد فشــار بسیار سـعی در تاسیس یک سازمان غیر قانونی تحت عنوان « سازمان ملی مهاجرت » داشتند که با هشدار دانشگاهیان وحضور و هوشیاری به موقع نمایندگان آگاه، طرح همان موقع از دستور کار مجلس به دلیل ابعاد خیانت بار امنیتی و اقتصادی؛ خارج شد
اما دولت و اصرار شخص آقای رئیسی و برخی از اعضای خانواده درجه یک ایشان وجلیلی که خوددر اصلا تبعه افغانستان هستند مبنی بر اعطای « اقامت دائم» صرفاً با ۲٠٠٠دلار آنهم در اقساط ۱۲ ماهه به همه افاغنه مستقر درخاک ایران و درج این در رسانه های گروهی، موجی عظیم از مهاجرت را در افاغنه ایجاد کرد.
از همان روزهای اول کار دولت نسبت به این روند غلط هشدار دادیم و اما ظاهراً بخش خاصی از دولت ایشان بر آن بودند که هر طور شـده باید این چندین میلیون افغانی اقامت دائم بگیرند.
این رفتار بدان معنا بود که جریانی در دولت سعی در تغییر بافت جمعیتی ایرانیان به نفع جریان خاص مثلث داشت.
بادیدن این روندخیانت بار جریان ملی وطنخواه بارها وبارها هشدار های لازم را در جلسات خصوصی نسبت وضع موجود به وزیر کشور و نماینده ایران درافغانستان اعلان داشت.
اما بازهم دولت دست از این حرکت خیانت آمیز برنداشت.
در ادامه به ابعادفاجعه بارحضور میلیونی افاغنه میپردازیم با تاسیس غیر قانونی «سازمان ملی مهاجرت »شروع حرکات گسـترده و آشکارا را در جهت «تغییر بافت جمعیتی ایران» و «یارگیری» جناح حاکم از آوارگان افغانی دیگر بر همگان روشن شده بودکه ما با یک «خیانت سازماندهی شده» همه جانبه طرف هستیم.
خیانتی که جملگی اطرافیان رئیسی در آن دست داشتند.
بارها و بارها در جلسات مختلف که اتفاقاً برخی نیروهای امنیتی هم از محتوی جلسه کاملاً مطلع میشدند نسـبت به این خیانت آشکار هشـدار دادیم اما ظاهرأ دستی مافیایی و قدرتمند تری در کار بود تا کارها را به سرعت جلو ببرد.
درقـدم اول وپلان یک این سناریو شـوم، آمدن قانونی گذاشتن که فرزند متولد از مادر ایرانی و اتباع باید شناسنامه ایرانی بگیرد.
همین یک خط قانون سـونامی از خرید و فروش دخترکان وشناسنامه های ایرانی در مناطق محروم ایجاد کرد.
هر چه فریاد زدیم هرچه هشـدار دادیم آقایان گوششان بدهکار نبود.
اما پلان بعدی این اجرای خیانت :دستور این بود، حدود یک میلیون دانش آموزافغانی در مدارس ایران تدریس کاملاً «رایگان» داشته باشند که این معنای سالی ۱٠ هزار میلیارد تومان هزینه اضافی برگردن آ. پ است.
اما ابعاد خیانت به اینجا ختم نمیشود، هر روز در دولت ایشان سـفره ی تازه ای از مفت خوری برای افاغنه باز میشود.
اینبار نوبت به زایمان کاملاً «رایگان» برای افاغنه در سراسر کشور بود.
اکنون که با شما صحبت میکنم نسبت رشد زاد و ولد با نسبت جمعیتی افاغنه ضریب ۵ را دارد.
برای اینکه این ضریب رابهتر متوجه شوید باید بگویم که به ازای مرگ هر یک افغانی حداقل ۵ افغانی متولد میشود که با نسبت جمعیتی آنها در ایران که چیزی در حدود ۱۵ میلیون تخمین زده میشود باید منتظر فاجعه تغییر بنیادین نسل ایرانی باشیم.
اما ابعاداین «خیانت سازماندهی شده» به همین جا ختم نمیشود.
دولت با اینکه میلیونها جوان ایرانی با معضل ازدواج و مسکن دست و پنجه نرم میکنند و عملاً خرید مسکن تبدیل به یک رویای دست نیافتنی برای ایرانیان شده است.
در یک مصوبه پنهانی دستور به ساخت گسترده « مهمان شهر» میدهد.
با پیگیری های اعضای پویش اخراج افغانی مطالبه ملی ما متوجه شدیم که دولت رئیسی از محل بودجه عمومی اقدام به ساخت ۵٠٠ شهر جدید تحت عنوان «مهمانشهر» در سراسر کشور کرده است.
مهمانشهرهایی که صرفاً برای رفاه افاغنه ساخته شده و به رایگان تحویل آنها میشود.
تا اینجا دولت رئیسی برای افاغنه «اقامت ارزان » « شناسنامه» «تحصیل رایگان» «هزینه زایمان و بهداشت رایگان» «محل سکونت نوساز» فراهم کرد.
این خدمات که برای ایرانیان یک رویا کامل و دست نیافتنی است توسط ایادی دولت رئیسی برای افاغنه کاملاً رایگان در دسترس شان قرار گرفت.

*اینها فقط بخشی از میراث شوم رئیس جمهوری بود که این روزها برخی از آن قدیس سازی می کند.




https://telegram.me/goodarziyan96