چکامه های نامیرا(شعرها و دست نوشته های علی گودرزیان ع پایدار)

Channel
Logo of the Telegram channel چکامه های نامیرا(شعرها و دست نوشته های علی گودرزیان ع پایدار)
@goodarziyan96Promote
657
subscribers
243
photos
164
videos
910
links
https://telegram.me/goodarziyan96
To first message
Forwarded from جمال صفرزاده
🔵🔵🔵 یک پزشک، معمار مالزی مدرن

سعید معدنی

تا ۶۵ سال پیش کشور مستقلی به نام مالزی در میان کشورهای عضو سازمان ملل متحد وجود نداشت. تیرماه ۱۳۴۲ هجری شمسی (۱۹۶۳ میلادی) بود که کشور مالزی که مجموعه‌ای از جزایر با اقوام و مذاهب و نژادهای مختلف است اعلام استقلال از استعمارگران کرد و دارای پرچم و سرود ملی شد.

سه سال بعد در سال ۱۹۶۵  سنگاپور از این کشور جدا شد و چندی بعد سلطان‌نشین برونئی هم اعلام استقلال کرد.
کشور ۳۳ میلیونی مالزی دارای سلطان و فرمانداران نیمه مستقل محلی است ولی نخست وزیر قدرت بیشتری دارد. اوست که سکان رهبری کشور را به عهده می‌گیرد. با وجود نژادها و اقوام و ادیان متفاوت، مالزی امروز نماد و نمودی از همزیستی مسالمت آمیز است و قوم گرایی در این کشور کمترین تنش را دارد. شعار ملی‌‌شان « قدرتمندی در یکپارچگی است» ثبت شده است. 

دو سال از انقلاب ۱۳۵۷ ایران می‌گذشت که مهاتیر محمد معمار مالزی مدرن به نخست وزیری رسید و این کشور را نه تنها از فقر و فلاکت نجات داد بلکه اکنون یکی از کشورهای پیشرفته در میان کشورهای آسیای شرقی است.
سرزمینی که تا صد سال پیش مستعمره بوده و کشورهای زیادی این سرزمین را استعمار و استثمار کرده‌اند. از پرتغالی‌ها گرفته تا هلندی‌ها و انگلیسی‌ها و این اواخر ژاپنی‌ها نیز این کشور را تحت سلطه خود داشتند. همانطور که گفته شد حدود شصت و اندی سال پیش در عرصه جهانی مالزی به عنوان یک کشور اعلام استقلال کرد.

دکتر مهاتیر محمد از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۲ به طور مداوم نخست وزیر بود و توانست پایه‌های توسعه و پیشرفت کشورش را ریل‌گذاری کند. طوری که الان هر ایرانی که به مالزی می‌رود انگشت به دهان می‌ماند که این کشور چگونه از آن کشور مفلوک به این پایه از توسعه رسیده است؟
به تعبیر مهاتیر محمد تا چند دهه قبل مردم کشورش روی درخت زندگی می‌کردند اما الان دانشگاههای معتبر دارد و صادرکننده‌ی تکنولوژی به بسیاری از کشورهاست.

دکتر مهاتیر محمد، ژاپن پس از جنگ جهانی دوم را الگوی توسعه خود قرار داد و بنا را براین گذاشت که به یک کشور صادرکننده تکنولوژی تبدیل شود. لذا این کشور چون به لحاظ منابع و متخصص داخلی نمی‌توانست چنین گامهایی بردارد از شرکت‌های خارجی بویژه کشورهای غربی و صنعتی خواست تا در این کشور سرمایه‌گذاری کنند تا ضمن ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی، محصولات از مالزی به سایر کشورها صادر شود.

این کشور صرفا نگاه به شرق نداشت زیرا همه جوامع تجربه کرده و می‌دانند که هیچ کشوری نیست که با تکیه صرف به شرق (چین و روسیه) پیشرفت کرده باشند. بلکه بر عکس، هر کشوری که فقط به چین و روسیه تکیه کرده‌، روز به روز در مرداب فلاکت و عقب‌ماندگی غوطه‌ور شده است.
کشورهای جهان سوم سابق که امروز توسعه یافته و پیشرفت کرده‌اند یا صرفا به کشورهای سرمایه داری صنعتی تکیه کرده‌اند و یا از هر دو جهان شرق و غرب سود برده‌اند.

مهاتیر محمد با الگوبرداری از نظریه نوسازی، همچون ژاپن با تکیه بر کشورهای صنعتی و سرمایه‌داری توانست اقتصاد مالزی را در مدار پیشرفت و ترقی قرار دهد و نام خود را در تاریخ جهان به عنوان رهبری توانمند به یادگار بگذارد. آن هم در زمانه‌ای که رهبران بسیاری از کشورهای جهان سوم فقط و فقط به قدرت اندیشیده‌اند و کشور خود را در سیاهی و تباهی و فقر و عقب‌ماندگی باقی گذاشته‌اند و لعنت ابدی مردم‌شان را برای خود خریده‌اند.

مهاتیر محمد اگر چه از یک خانواده پر جمعیت ۹ نفره برخاست، اما با کوشش و تلاش در سنگاپور پزشکی خواند. ضمن طبیب بودن، به روزنامه‌نگاری و سیاست علاقه‌مند شد و حزب تشکیل داد و وارد مجلس قانونگذاری شد. او بعدها نخست‌وزیر نامداری شد و توانست کشورش را نوسازی کند و اعتلای امروز را به ارمغان بیاورد.

لازم به ذکر نیست که انتقادهایی هم به دوران نخست‌وزیری ۲۰ ساله وی وارد است. حتی خود اذعان می‌کند که اولویت او اقتصاد بوده و سایر ابعاد مثل آزادی‌های سیاسی در مرحله دوم اهمیت قرار داشت. ولی بهرحال او حزب داشت و با یک نظام انتخاباتی حزبی روی کار آمد و حکومت کرد. وی الان ۹۹ ساله است و مورد تحسین بیشتر جهانیان قرار گرفته و بی شک بعد مرگش از او بیشتر و بیشتر سخن خواهند گفت و خواهند نوشت.

مهاتیر محمد، ایران را به خاطر مقاومت در مقابل تحریم های آمریکا و غربی‌ها تحسین می کند اما به خاطر منافع ملی، اجازه نمی‌دهد بانک‌های این کشور با ایران همکاری کنند و تحریم ها را خنثی کنند! زیرا منافع ملی و اقتصاد کشورش به خطر می افتد.

این هم از عجایب دنیای حسابگر و عقلانی امروز است. اگر پیامد تحریم فقر و فلاکتی هست برای دیگران (ایران) باشد و آنها فقط تحسین‌اش می‌کنند. اما حاضر نیستند اقتصاد کشور را به خاطر ایران و یا هر کشور دیگری به خطر بیاندازند. برای او فقط مردمش مهم هستند. او پزشک دردها و رنج‌های مردم خویش است. 
#ارسالی :جمال صفرزاده
Forwarded from N Ravanbakhsh
این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست؛
 زمان بزن دررو تموم شده است

بیات محمدی

بعد از انتخابات دوم خرداد ۷۶ آقای قرائتی گفته بود ما همگی متحد شده بودیم  که آبروی خاتمی را ببریم خداوند آبروی همهِ ما را برد.
  این جملهِ عبرت انگیز را  آویزه گوشتان قرار دهید و فکر ستیزه جویی با رئیس جمهور منتخب را از سرتان خارج کنید.

حواستان باشد این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست  زمان بزن دررو تموم شده است.
اگر بخواهید آرامش مردم را مثل دوران ریاست جمهوری خاتمی بهم بزنید ، کفن بپوشید، حیدرحیدرگویان به جان مردم بیفتید، به سفارتخانه ها حمله کنید، مراسمات قانونی را بهم بزنید، مداحی های سیاسی راه بندازید، به بهانه بدحجابی به صورت دختران مردم اسید بپاشید، جو عمومی را آشفته و فضا را متشنج کنید، حسابتان با مردمی خواهد بود که علیرغم همه بدبختی هایی که برایشان درست کردید با خون دل سخاوتمندانه  پای صندوق امدند و رای دادند.

فراموش نکنید خشم فروخفته این ۱۷ میلیون نفری که به دکتر پزشکیان رای دادند و آن ۳۱میلیون نفر شرکت نکرده که مجموع آنها به ۸۰ درصد میرسد و با هم قرابت و وجوه مشترک فراوانی دارند را شعله ور نکنید.

فکر تشتت و توطئه به سرتان بزند نهضت بزرگ ملی و مردمی علیه شما شکل خواهد گرفت. این بار مردم اجازه نخواهند داد عده ای قلیل و مدعی و طلب کار که منفعت و موقعیت خود را در گرو بهم خوردن آرامش مردم می دانند با زندگی مردم بازی کنند.

یادتان باشد گوشت ۱۰۰ هزار تومانی را تحویل گرفتید و در عرض سه سال آن را به ۷۰۰ هزار تومان رساندید، پس جای هیچ اعتراضی برای شما باقی نمانده است. دم فرو بندید و سر به گریبان خود ببرید و بیش از این دل پرخون مردم را پرخون تر نکنید.
از هر چیز صحبت می کنید فقط از دین و شریعت و شهدا و عدالت و حلال و حرام صحیت نکنید خودتان می دانید چرا ؟؟!!!!

  مردم را پسماند و دور ریز خطاب کردید چیزی نگفتیم، تمامی اعضای صندوقها را از خودتان انتخاب کردید چیزی نگفتیم، معاون اجرایی دولت مستقر، رئیس ستاد انتخابات آقای جلیلی شد و استانداران و فرمانداران و بخشداران را به خط کرد چیزی نگفتیم، طلاب حوزه ها را به اقصی نقاط کشور گسیل داشتید چیزی نگفتیم، مجلس را یک هفته به همین منظور تعطیل کردید چیزی نگفتیم، استفاده از بالگرد برای تبلیغات را باب کردید چیزی نگفتیم، در سخنرانی های استانی با پول و امکانات  بیت المال مردم را به مراکز استانها آوردید چیزی نگفتیم، بعضا ادارات را برای شرکت در مراسم انتخاباتی تعطیل کردید چیزی نگفتیم، کارت هدیه ها و کیسه های برنج و ارزاق و غذای های گرم و ساندویچ و فلافلهای کذایی  هم پیش کشتان!!!

یادتان باشد مردمی که برای بله گفتن به پزشکیان امدند هرگز از سر رضایت و خوشحالی وعشق و علاقه به پای صندوق رای نیامدند، با دلی خون و دیدگانی گریان و از سرناچاری و مهمتر از همه  نه گفتن به تفکری که خود را حاکم و صاحب همه چیز می دانند و کشور را در آستانه ورشکستگی قرار دادند به پای صندق رای آمدند.
برای آسیب ندیدن بیشتر کشور و شاخ به شاخ نشدن با دنیا و ریخته نشدن بیشتر خون بی گناهان، و تعامل با دنیا، و برچیده شدن  روحیه تهاجمی، و درپیش گرفتن فرهنگ اقناع و مفاهمه و گفتگو دندان بر جیگر گذاشتند و بر خلاف میل درونی به پای صندوق  رای آمدند.

این را هم بدانید که این انتخابات بخاطر اتفاقات ناگوار و تلخ سالهای اخیر و تصاعد بحران و شنیده نشدن حرف مردم و تک روی های سیاسی و تصمیم گرفتن از جانب مردم از جذابیت و لذت چندانی برای مردمی که به دکتر پزشکیان رای دادند برخوردار نبود و بیشتر به جشن و عروسی بیوه زنی شباهت داشت که  مدعوین با اکراه و از سر بی میلی در مراسم شرکت کردند.

باید دانست که این شرکت کردن و حضور تلخ  از صدها شرکت نکردن بدتر و پرمعناتر و غم انگیزتر بود و هرگز به معنای همراهی با کسانی که با اتخاذ سیاست های برون مرزی بی فایده و غلط پنجمین کشور ثروتمند جهان را به فقیرترین کشور جهان تبدیل کردند نیست.

@A_pajhohi
Forwarded from Emad Sadeghirad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اسب زین شده یا الاغ لنگ ؟
Forwarded from seymare
انتخاب مسیر

مردم، «خار در چشم و استخوان در گلو» از کیان ایران دفاع کردند و پس از یک ماه جنگیدن سر آخر در بامداد شانزدهم تیرماه ۱۴۰۳ پیروز میدان شدند.
این انتخابات، فقط انتخاب پزشکیان یا جلیلی نبود! انتخاب بد و بدتر نبود! پزشکیان و جلیلی دو نماد و نشانه بودند. انتخاب دو مسیر، دو روش و دو نگاه سیاسی به انسان، به طبیعت، به ایران، به مردم، به حاکمیت و حتا به هستی بود.
یکی نگاه واپس‌گرایانه و قرون وسطایی و محدود به چهارچوبه‌های ایدئولوژی خودساخته، که شیعه‌ی ایرانی را تافته‌ای جدابافته از سایر انسان‌ها می‌دانست و تلاش و همت خود را معطوف کرد تا دور تا دور ایران حصاری حصین بکشد، مبادا تبادلات فرهنگی و مبادلات اقتصادی باعث شود، شیعه‌ی ایرانی از مسیر تفکر تک بعدی آنان، منحرف گردد.
دو دیگر، نگاهی توسعه‌گرا و تحول‌خواه و از همه مهم‌تر نگاهی واقع‌گرا که انسان ایرانی را عضوی از پیکره‌ی انسانی جهانِ مدرن می‌داند و ضمن پاس‌داشت حریم هویت او، رفاه و منفعت و سرزندگی و احساس خوش‌بختی او را بسته به مناسبات و تعاملات و تبادلات سایر انسان‌های جهان می‌داند.
آگاهی جمعی ملت ایران دقیق و درست، عین یک انسانِ خردمند در بزنگاه‌های تاریخی رخ می‌نماید و تصمیم خردمندانه می‌گیرد. این بار هم در حساس‌ترین بزنگاه تاریخی با انتخاب راه توسعه، راه رفاه اجتماعی، راه گشایش و فرج برای رفع تنگناهای ملت ایران و برای رهایی از چنگال ابرچالش‌ها، نقش تاریخی خود را ایفا نمود. آگاهی جمعی مردم، بسیار خردمندانه و هوشیارانه کمک کرد تا سکان مدیریت کشور به دست فرزندان راستین ایران بزرگ بیفتد.
امیدواریم رییس جمهور منتخب مردم، دکتر مسعود پزشکیان آن‌گونه که خود رو در روی مردم ایران، به شرف خود سوگند یاد کرد از حقوق اساسی مردم دفاع کند، تمام تلاش خود را معطوف دارد تا با تشکیل «کابینه‌ی نخبه‌گرای توسعه‌گرا»، زمینه‌های آشتی ملی را فراهم نماید و تمام توان کشور را فارغ از نگرش‌ها و سلیقه‌های سیاسی در مسیر توسعه و پیش‌رفت راستین کشور به کار گیرد.
در پایان این کارزار، به نوبت خودمان به همه‌ی کسانی که برای ماندگاری ایران و برای سربلندی ایرانیان، برای احترام به مردم‌سالاری، برای اثبات خود و برای تمکین حاکمیت کنشگری کردند، شور آفریدند و نقش خود را ایفا نمودند شادباش می‌گوییم!
نویسنده : علی گودرزیان | سرچشمه : سیمره‌ی شماره‌ی 728 (16 تیر ماه 1403)

@seymareweekly
⭕️ یک مویز و چهل قلندر

عبدالرسول عمادی

از روز شنبه مجاهدان جمعه و مجاهدان شنبه مدام به دنبال زنبیل گذاری هستند اما بدبختانه این روزها معلوم‌نیست زنبیل را کجا باید گذاشت.
ستاد انتخاباتی که تعطیل شده است و خود آنها که در ستاد فعالیت می کردند هم عمدتا جزو زنبیل به دستان هستند.
هر کسی که اندک احتمالی برود که اندک تاثیری بر انتخاب وزیر و فلان دارد این روزها وقت های ملاقاتش پر است. خانه دار و بچه دار همه زنبیل برداشته و آمده اند. تقریبا هر کسی که به درد بخشداری هم‌نمی خورد می خواهد استاندار شود و آنها که استاندار بوده اند هم به کمتر از معاونت رئیس جمهور و یا حداقل وزارت قانع نمی شوند. ظاهرا کارگروه هایی برای انتخاب وزرا تشکیل شده یا در حال تشکیل است و زنبیل داران در به در به دنبال اعضایشان می گردند و هر چه هم‌گفته شود که هنوز این‌کارگروه ها شکل نگرفته افراد قانع نمی شوند چون زنبیل ها سنگین هستند و باید هر چه سریعتر در محل مناسب قرار داده شوند.

به نظرم باید یک رشته روان شناسی زنبیل داری در دانشگاه‌ها تاسیس بشود تا معلوم کند که چرا آدم‌ها به وضع فعلی خود قانع نیستند و باید حتما در وضع مناسب تری! قرار گیرند. این وضع ایده آل کجاست تا آدم در نهایت در آن آرام بگیرد.
در ایام تبلیغات انتخابات پست های چند روزه ای مثل حکم‌میر نوروزی توزیع می شد و چه سر ودستی می شکستند خلق الله برای دریافت ابلاغ از ستادها.
ستاد نامزدها که تاسیس می شد پشت سرش انواع ستادهای موازی هم درست شد و آدم هایی هم‌بودند که در خانه ذهن خودشان یک ستاد کشوری برای فلان نامزد درست می کردند و شما که در خانه ات نشسته بودی یا ناگهان ابلاغی دریافت می کردی که بر مبنای آن شخصی شما را به عضویت در شورای سیاست گذاری ای تخیلی منصوب کرده است و اگر الان اعلام شود که هر کس ابلاغ خود را رو کند تعداد ابلاغ ها از سی میلیون شرکت کننده در انتخابات کمتر نباشد.

این روزها در اطراف رئیس جمهور منتخب چند دسته آدم ها هست.

یک.
ژنرال هایی بازنشسته و هفتاد سال به بالا که خیلی به جوان‌گرایی معتقدند اما آدم هشتاد ساله را هم‌جوان می پندارند و آدم شصت ساله را که تک و توکی موی سیاه هم در سر و ريشش باشد مشکوک الحال تلقی می کنند آنها اول به عنوان شورای راهبری یا راهبردی یا چیزی مثل این وارد می شوند و معیار و ملاک برای وزیر و فلان می نویسند بعد هم آن معیارها مصداقی جز خودشان پیدا نمی کند و مثل آقای نعمت زاده که مسئول ستاد آقای حسن روحانی بود و جوان تر از خودش در حوزه صنعت نیافته بود می شوند وزیر و بعد هم در جلسات خواب‌شان می برد.

دو.
جوان ترهایی که ریش سفیدان را دعوت به خویشتن داری می کنند و می گویند ژنرال ها باید در مقام‌مشاور باقی بمانند و وزارت را به جوان ترها بدهند اینان حرف درستی می زنند ولی چون مصداق اتم وزیر آن هم نه برای یک وزارت خانه بلکه چندین وزارت خانه و معاونت رئیس جمهور خودشان و تنها خود خودشان هستند جوان گرایی شان دروغ است جوانی از نظر آنها هم به زیر شصت سال تسری داده نمی شود.

سه.
جوان ترهایی حدود پنجاه ساله که در دولت اصلاحی یا اعتدالی مصدر کار اندکی هم‌بوده اند اما الان به یکباره گام را چنان بلند برداشته اند که آدم نگران فاق تنبانشان می شود این‌جماعت خود را در عداد استاندار معرفی می کنند تا در حوضچه معاونتی یا فرمانداری ویژه یا ناویژه ای به آرامش برسند.

مجاهدان چه‌مجاهدان جمعه و چه مجاهدان شنبه کلا حاضر یراق مناصب اند و ملاک توزیع مناصب را همین مجاهدت های ایام انتخابات می دانند نه توانایی ها و شایستگی ها.

مجاهدت ها هم‌البته عمدتا ادعایی است. مجاهدانی مدعی تاج بخشی به رئیس جمهور منتخب هستند که در روستای خودشان رقیب دوبرابر رای داشته است.
در ایام تبلیغات شخصی با بنده تماس گرفت و از این مجاهدت خود پرده برداشت که چند صد خانواده را که تحریمی بوده اند راضی به رای دادن کرده است اما در انتهای تماس گفت این تماس بین‌من و شما بماند و کسی نداند که من به شما زنگ‌زده ام! چون ممکن است بعد از انتخابات تضییقاتی برایم فراهم کنند!

خلاصه این‌که کارنامه ادعایی مجاهدان جمعه و شنبه چندان پر و پیمان است که اگر تعداد آدم هایی که این‌مجاهدان مدعی آوردنشان پای صندوق هستند جمع زده شود بعید است که رای آقای پزشکیان چیزی کمتر از هشت صد میلیون بشود.

القصه به نظرم رئیس جمهور باید به مجاهدان بگوید آجرکم الله و اجرکم عندالله و فی امان الله و اول اتوبوس اتوبوس مجاهدان را به خانه ها بفرستد تا رنج و خستگی مجاهدت از تن به در کنند و سپس کابینه ای چابک و متخصص بچیند و به قول خودش دستورالعمل بدهد دستشان تا کار کنند و نظارت کند تا اگر کار خوب پیش نمی رود قبل از ابن که خسارت حضور آنها جبران ناپذیر شود از قطار دولت پیاده شان کند.

@haftjoosh

https://telegram.me/goodarziyan96
کمیته حقوقی و صیانت از آرای ستاد دکتر پزشکیان در لرستان مسئولیت سنگینی دارد

علی گودرزیان ع پایدار


جناب مهندس فلاح نژاد فرماندار اسبق شهرستان سلسله، به عنوان مسئول کمیته حقوقی و صیانت از آرای دکتر پزشکیان در استان لرستان در قبال تخلفات آشکار انتخاباتی در سراسر استان لرستان به شکل ویژه شهرستان های کوهدشت و الشتر و الیگودرز مسئولیت مهمی دارند.

به باور من متخلفین باید به مردم معرفی شوند و رسانه ها نباید در این مورد کوتاه بیایند. این متخلفین به آرای مردم لرستان حیثیت مردم را هم خدشه دار کردند.
قانون شکنان و تشنگان قدرت، باید به مردم معرفی شوند تا ثابت شود که متمردین از قانون هستند و بدون شک به ولایت هم اعتقادی ندارند زیرا به حق الناس خیانت کرده اند.

باید ثابت شود که در شهرستان الشتر به چه مجوزی در منطقه هنام فقط به خاطر آگاهی از مسیر رای مردم، اجازه ندادند که رای چند روستا اخذ شود.
مردم باید این مدعیان دروغگوی ارزش های انقلاب را بشناسند و بدانند که قومی که به قانون احترام نمی کند و رای مردم را حق الناس نمی داند قابل اعتماد نیستند!
گزارش داریم در روستای هندی الشتر دو نفر ۸ برگه رای را آشکارا در صندوق می ریزند و متاسفانه فرماندار الشتر خود مسبب این تخلفات بود و حاضر به پذیرش نظرات نمایندگان ستاد دکتر پزشکیان نشد!

معاون سیاسی استان لرستان به هیچ وجه در شان مردم لرستان ظاهر نشد و انتصاب ایشان از روز نخست، توهین به نیروهای زبده در اردوی اصولگرایان استان بود. بسیار متاسفم که شان و حایگاه مدیریت در این سه سال سقوط کرد و از کجا به "یاوری" رسیدیم!

این پرسش را  از جناب شفقت هم داریم که چرا با وجود تحربه ی برگزاری سالم انتخابات مرحله نخست، اجازه دادند در مرحله ی دوم معاون سیاسی عوامل اجرایی را در سطح استان تغییر بدهند و چنین کام مردم لرستان را تلخ کنند!؟
چرا با وجود هشدارها و یادآوری تجربه های تلخ سال ۷۶ به ایشان، به این همه دغدغه وقعی نگذاشت؟

ما بارها هشدار دادیم چرا که خبرهای بدی از اعمال نفوذ برخی از نهادها به دستمان می رسید، در رسانه ها دغدغه های خود را مطرح نمودیم اما متاسفانه گویا آقایان تصمیم گرفته بودند که خود را روسیاه خلق کنند!

اکنون که رییس جمهور منتخب و دستگاه قضایی، مصمم هستند تا با متخلفین برخورد شود انتظار می رود کمیته صیانت از آرا گزارش مبسوطی تهیه نمایند.
برخورد با متخلفین مطالبه ی کنشگران سیاسی است. اگر لازم باشد کنشگران سیاسی شهرستان ها، کارزار گرفتن امضا برای برخورد با متخلفین را هم راه اندازی می کنند!

https://telegram.me/goodarziyan96
صفحه ٢


آیا مقام عالی وزارت، نباید از مسیر حرکت بشر امروز با خبر باشد؟ آیا نباید به این مسیر باور داشته باشد؟ آیا وزیری که از رایانه می ترسد!، از گوشی همراه می ترسد!، از اینترنت، غول می سازد! در شبکه های اجتماعی حضور ندارد! هنوز فکر می کند مدرسه باید نیروی کار دستگاه های دولتی را تربیت کند! هنوز نمی داند که بستر اینترنت حکم کارخانجات دوران صنعت گرفته است و پولساز و ثروت آفرین شده اند! چگونه می تواند

وزیر موفق و بروزی باشد که سایر دستگاه ها مشروعیت او را قبول داشته باشند؟

جناب آقای دکتر فانی
هرچقدر وزیر آموزش و پرورش از این زاویه که عرض کردم پربارتر و تئوریک باشد، بدون شک کابینه را تحت تاثیر قرار خواهد داد و حتی در مسیر حرکت کابینه هم موثر خواهد بود و بدون شک، دولت را مجاب خواهد کرد سهم بیشتری از تولید ناخالص ملی را به امر آموزش و پرورش اختصاص بدهد!
اگر می خواهیم نفرین نسل های بعدی دامنگیرمان نباشد به فکر آموزش درست و روزآمد باشیم. نگذارید آموزش و پرورش غیر رسمی گوی سبقت برباید زیرا اگرچه ظرفیت خوبیست اما ممکن است هویت بخش نباشد و خطرات خود را داشته باشد.

از لاک منفعت های شخصی بیرون بیاییم و چهره های سیاسی تکراری که با نردبان سیاست و بازی مارپله بالا آمده اند را سیبل نکنیم.
مقام عالی وزارت جای کنشگر سیاسی نیست ما عالم آموزشی می خواهیم. کسانی که در پرونده ی کاری خود قلم فرسوده اند و مشروعیت علمی دارند می توانند فردا کابینه را تحت تاثیر قرار بدهند. انسان های دانشمند، پاک، از خود گذشته و وطن پرستی در تراز سریع القلم ها، رنانی ها و فاضلی ها را به آموزش و پرورش دعوت کنید!

ایدون باد

✳️ به کانال رسمی مجمع فرهنگيان ايران اسلامی بپیوندید تا از آخرین خبرها مطلع شوید:
https://t.center/majmae_farhangian
پاسخ به دکتر فانی

خرم آباد-علی گودرریان ع پایدار عضو شوراي مركزي مجمع فرهنگيان ايران اسلامي

فراخوان دکتر فانی وزیر اسبق آموزش و پرورش ایران را در شبکه های اجتماعی دیدم که از فرهنگیان و اهل نظر خواسته بودند در باره ی وضعیت امروز آموزش و پرورش ایران و مشخصات یک وزیر خوب،اظهار نظر کنند.
محض احترام به این همکار فرهنگی نکاتی را که در ذیل می آید نوشتم و به واتساپ ایشان ارسال کردم هرچند می دانم ایشان ممکن است زمان کافی نداشته باشد؛ اما امیدوارم فرصتی پیش آید و ملاحظه بفرمایند.

به نام خداوند جان و خرد

جناب آقای دکتر فانی عزیز!
مقام عالی اسبق وزارت آموزش و پرورش ایران!

با سلام و عرض ادب و با تشکر از روحیه ی بسیار خوب شما که پس از عمری مجاهدت فرهنگی، باز برای آموزش و پرورش فرزندان ایران زمین دغدغه دارید.

بنده علی گودرزیان مشهور به "ع پایدار" فرهنگی بازنشسته و نویسنده کتاب "آموزش و پرورش دانایی محور" هستم. همان کتابی که دکتر بطحایی مقام عالی اسبق وزارت آموزش و پرورش، عکس صفحه ای از آن را توئیت کرد و نوشت:
"همکار فرهنگی من در لرستان، ۱۳ سال پیش(۱۳۸۵) مسائلی در آموزش و پرورش مطرح کرده است که ۱۳ سال آینده هم به آن نمی رسیم."

جناب آقای دکتر فانی!
وضعیت امروز آموزش و پرورش ایران را از دو منظر می توان بررسی نمود:
نخست از منظر ساختاری با ساختاری کهنه و البته پا برجا که میراث آموزش و پرورش عصر صنعت است و از آغاز انقلاب تا کنون، جز تغییراتی جزیی در معاونت ها آن هم تغییر نام معاونت ها متاسفانه تغییرات چشمگیری منطبق با تغییرات نقشه آموزشی و پرورشی جهان در آن دیده نشده است.
دو دیگر از نظر محتوایی که اگر گزاف نباشد باید عرض کنم این ساختار با همه ی کبکبه و دبدبه اش در خدمت مسائل سیاسی و ایدئولوژیک قرار گرفته است و نشانی از آموزش و پرورش به معنی رشد و به فعلیت در آوردن استعدادهای خدادادی فرزندان ایران وجود ندارد.
در سال های اخیر نگاه سنگین ایدئولوژیک بر این دستگاه حاکم گردیده است. ایده آل آن است که دستگاه آموزش و پرورش صرفا در خدمت فرایند "یادگیری و یاددهی" باشد؛ اما در کشور ما این دستگاه یک دستگاه حاکمیتی است و اهداف آن باید با اهداف نظام منطبق باشد. بعد از انقلاب به ویژه بعداز مجلس چهارم این دستگاه از ریل حاکمیت هم خارج شد و دستاویز جریان های سیاسی چپ و راست قرار گرفت با کمال تاسف در سال های اخیر از ریل جریان سیاسی هم خارج شد و در خدمت اقلیتی تندرو قرار گرفت.
سایه ی سنگین این اقلیت تندرو دستگاه آموزش و پرورش را به روز سیاه کشانده بود. این نگاه ایدئولوژیک داشت به محتوای درسی هم می رسید. در این میان چیزی که در کل محلی از اعراب نداشت اصالت آموزش و پرورش بود. این اقلیت در نظر داشتند در دل این دستگاه دریچه ای دیگر باز کنند تا به شکل خاص به تعلیم و تربیت برخی از فرزندان با استعداد بپردازند. خط آموزش آنان آشنایی با قرآن و بازنمایی قرائتی تک بعدی از قرآن و مبارزه با استکبار جهانی (امپرالیسم) است. این قرائت و این پروتکل آموزشی خیلی نزدیک به محتوای درسی طالبان است.

در مورد پرسش دوم و سوم هم باید عرض کنم که به دو شکل می توانیم انتظارات خود را مطرح کنیم:
یکی با نگاه این آموزش و پرورش طالبانی که من و امثال بنده هیچ انتظاری نداریم و در این باره به خدادپناه می بریم.
دو دیگر اگر می خواهیم دستگاه آموزش و پرورش ما، به دنبال پرورش استعدادهای بالقوه ی فرزندان ایرانی با هویت فرهنگی و دینی باشد، هیچ راهی نداریم جز این که ضمن پاسداشت داشته های فرهنگی و دینی خودمان، جهان و موقعیت عجیب آن را هم بشناسیم.
اگر جهانِ دیروز، روی فونداسیون صنعت و "کارخانه ها و دودکش ها" برقرار بود و "پول و ثروت" خود، سرچشمه ی توانایی اشخاص بود، جهان امروز، روی چه فونداسیونی قرار گرفته است؟
جهان دیجیتال، جهان فراصنعتی، جهان سرعت، دقت و کیفیت چگونه جهانی است؟
فرزندان ما برای زندگی در این جهان به چه مهارت هایی نیازمندند؟
اگر دیروز، "ثروت"، توانایی بود، امروز، "دانایی" چه نقشی دارد؟ اگر دانایی، با توانایی مساوی است ابزار و زمینه های کسب دانایی چه هستند؟ ما چقدر برای ایجاد بستر تولید دانایی حساب باز کرده ایم؟
ما در این دنیا به چه آموزش و پرورشی نیازمندیم؟ این آموزش و پرورش چه نسبتی می تواند با سایر بخش های دولت داشته باشد؟ سایر بخش های دولت چقدر به این بستر نیازمندند؟ مقام عالی دستگاه آموزش و پرورش باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟

مابقي در صفحه ٢



✳️ به کانال رسمی مجمع فرهنگيان ايران اسلامی بپیوندید تا از آخرین خبرها مطلع شوید:
https://t.center/majmae_farhangian
🔶پدرخوانده
مطلب زیبایی را در فضای مجازی خواندم نمی دانم اثردکیست اما از خواندن آن من لذت بردم بد ندیدم تا به شما هم هدیه کنم.


#پدرخوانده


در یکی از شهرهای ایتالیا جوانی بود به نام آلفردو . آلفردو دکه کوچکی داشت که در آن عرق سگی میفروخت. او هر بطری عرق سگی را به قیمت دو لیره میفروخت. هزینه تولید عرق سگی چیزی حدود 1.8 لیره بود. برای همین آلفردو در ازای فروش هر بطری عرق سگی چیزی حدود 0.2 لیره سود میبرد. او در روز 200 بطری عرق میفروخت و لذا درآمدش روزانه 40 لیره بود و با این 40 لیره با مادرش به دشواری زندگی میگذرانید.
روزی از روزها دولت بنیتو موسولینی قانونی امضا کرد که در آن خرید و فروش عرق سگی ممنوع اعلام میشد. اینگونه بود که فردای آن روز ماموران پلیس به مغازه او هجوم آوردند و مغازه او را پلمپ کردند.
آلفردو بیچاره تنها و سرگردان به پارک پناه برد. او در پارک ناراحت و غمگین شروع به راه رفتن کرد و بر بخت بد خود بسی گریست و گریست . در حالی که سرش را به درختی تکیه داده بود داشت هق هق میزد و از زمین و زمان دل چرکین بود ، ناگهان یک نفر از پشت سرش گفت :
هی آلفردو! خوب شد پیدات کردم. بد جوری تو خماری موندم رفیق. امروز تمام عرق فروشی های شهر رو تعطیل کردند و من هم نمیدونم باید از کجا عرق گیر بیارم. تو چیزی تو خونه ات داری به من بدی ؟ من حاضرم به جای دو لیره ، بهت 10 لیره پول بدم.
آلفردو در بهت فرو رفت. سریع به خانه رفت و در زیر زمین به جست و جو پرداخت. تعدادی بطری عرق سگی پیدا کرد . یکی از آنها را در یک کیسه مشکی گذاشت و یواشکی دوباره به پارک برگشت و بطری را دست مشتری داد و ده لیره را گرفت. او در پایان به مشتری گفت :
اگه باز هم خواستی بیا همینجا. به دوستان قابل اعتمادت هم بگو. اسم رمز هم این باشه :
"آقا ببخشید ! شما دیروز بازی اینتر و یونتوس رو دیدید؟"
در روزهای بعد هم آلفردو به پارک میرفت. هر روز تعداد بیشتری پیدایشان میشد. در هفته اول مشتری های او به ده تن رسیده بود. در هفته دوم مشتری های او سی تن شده بودند. در آمد او کم کم روزانه به 200 لیره رسیده بود. او خانه ای جدید خرید. برای مادرش خدمتکار گرفت که لازم نباشد کار کند. با ویتوریا ی جوان نامزد کرد و برای او گردنبند طلا خرید. دوستان جدیدی پیدا کرد :
لئوناردو. کارلو . الساندرو
کم کم شهرتش فزونی گرفت طوری که پلیس از افزایش ثروت او مشکوک شد که نکند که او به صورت مخفیانه دارد عرق سگی میفروشد. این گونه بود که ماموری را برای تحقیقات روانه کرد.
مامور فردایش به اداره برگشت و گفت نه قربان . آلفردو هیچ قانون شکنی ای انجام نداده است
مامور دیگری را فرستاند و او هم همین را گفت . مامور دیگر هم همین را گفت و اینگونه بود که خیال رئیس پلیس راحت شد که مشکلی در کار نیست.
آن ماموران برای حق السکوت روزانه 5 لیره از آلفردو شیتیل میگرفتند و هر از گاهی هم از خود آلفردو عرق میخریدند. آلفردو در این مدت حسابی به این ماموران رشوه داد . کم کم خود رئیس پلیس هم شروع به رشوه گرفتن کرد.
گذشت تا اینکه بنیتو موسولینی به گسترش یک باند مافیایی در کشور مشکوک شد. او اختیارات سازمان جاسوسی را برای نفوذ در مافیا افزایش داد اما افسوس که دیگر دیر شده بود. آلفردو حتی افرادی را در بین خود مقامات فاشیست خریده بود که از قضا یکی از آنها رئیس اطلاعات موسولینی بود. این شخص از کل کشور برای آلفردو اطلاعات می آورد. مرتب هم موسولینی را در مورد مافیا گیج میکرد. در نهایت آلفردو با متفقین متحد شده و زمینه سقوط موسولینی را فراهم کرد. بعد از روی کار آمد نظام جدید ، نخست وزیران توسط آلفردو نصب و عزل میشدند. در واقع همه سیاستمداران فهمیده بودند که " پدر خوانده " کیست.
چند بار چند تن از سیاستمداران مستقل تلاش کردند که خرید و فروش عرق سگی را بار دیگر آزاد گرداندند اما همگی به شکل فجیعی ترور شدند.

عموم تصور میکنند که مافیا در فقدان قانون است که رشد میکند حال آنکه دقیقا جریان برعکس است. مافیا از قانون تغذیه میکند. منتهی یک قانون اضافی (نامناسب)
هر جا قانون اضافه باشد مافیا آنجا است

https://telegram.me/goodarziyan96
انتخاب مسیر (۱)

علی گودرزیان ع پایدار


مردم، "خار در چشم و استخوان در گلو" از کیان ایران دفاع کردند و پس از یک ماه جنگیدن سر آخر در بامداد شانزدهم تیرماه ۱۴۰۳ پیروز میدان شدند.

این انتخابات، فقط انتخاب پزشکیان یا جلیلی نبود! انتخاب بد و بدتر نبود! پزشکیان و جلیلی دو نماد و نشانه بودند. انتخاب دو مسیر، دو روش و دو نگاه سیاسی به انسان، به طبیعت، به ایران، به مردم، به حاکمیت و حتی به هستی بود.

یکی نگاه واپسگرایانه و قرون وسطایی و محدود به چهارچوبه های ایدئولوژی خودساخته، که شیعه ی ایرانی را تافته ای جدا بافته از سایر انسان ها می دانست و تلاش و همت خود را معطوف کرد تا دور تا دور ایران حصاری حصین بکشد، مبادا تبادلات فرهنگی و مبادلات اقتصادی باعث شود، شیعه ی ایرانی از مسیر تفکر تک بعدی آنان، منحرف گردد. 

دو دیگر، نگاهی توسعه گرا و تحول خواه و از همه مهمتر نگاهی واقع گرا که انسان ایرانی را عضوی از پیکره ی انسانی جهانِ مدرن می داند و ضمن پاسداشت حریم هویت او، رفاه و منفعت و سرزندگی و احساس خوشبختی او را بسته به مناسبات و تعاملات و تبادلات سایر انسان های جهان می داند.

آگاهی جمعی ملت ایران دقیق و درست، عین یک انسانِ خردمند در بزنگاه های تاریخی رخ می نماید و تصمیم خردمندانه می گیرد. این بار هم در حساس ترین بزنگاه تاریخی با انتخاب راه توسعه، راه رفاه اجتماعی، راه گشایش و فرج برای رفع تنگناهای ملت ایران و برای رهایی از چنگال ابرچالش ها، نقش تاریخی خود را ایفا نمود.
آگاهی جمعی مردم، بسیار خردمندانه و هوشیارانه کمک کرد تا سکان مدیریت کشور به دست فرزندان راستین ایران بزرگ بیفتد.

امیدواریم رییس جمهور منتخب مردم، دکتر مسعود پزشکیان آنگونه که خود رو در روی مردم ایران، به شرف خود سوگند یاد کرد از حقوق اساسی مردم دفاع کند، تمام تلاش خود را معطوف دارد تا با تشکیل "کابینه ی نخبه گرای توسعه گرا"، زمینه های آشتی ملی را فراهم نماید و تمام توان کشور را فارغ از نگرش ها و سلیقه های سیاسی در مسیر توسعه و پیشرفت راستین کشور به کار گیرد.

در پایان این کارزار، به نوبت خودمان به همه ی کسانی که برای ماندگاری ایران و برای سربلندی ایرانیان، برای احترام به مردمسالاری، برای اثبات خود و برای تمکین حاکمیت کنشگری کردند، شور آفریدند و نقش خود را ایفا نمودند شادباش می گوییم!

۱- سرچشمه: نشریه ی سیمره

اگر این نوشته را قابل می دانید منتشر کنید!

https://telegram.me/goodarziyan96
ابلاغ های ستادهای انتخاباتی  را پاره کنید!

علی گودرزیان ع پایدار

انتخابات، تمام شد. در حالی که کنشگران ستادهای تبلیغاتی در این یک ماه، بدون ابلاغ، روز و شب نداشته اند و کار کرده اند، برخی ها از روز شنبه ابلاغ های خود را در فضای مجازی بارگذاری می کنند.

این عادت بدی است که برخی آدم های چند زیست، از تمام ستادهای تبلیغاتی نامزدها، ابلاغ می گیرند تا در روز شنبه بعد از انتخابات، برگ برنده را به مردم رو کنند!
خداوکیلی من به جای کسانی که در انتخابات بود و نبودشان را کسی خبر نداشته حالا ابلاغی را از فلان نامزد پیروز میدان رو می کنند، خجالت می کشم.

شکر خدا قرار است این دولت دولت نخبگان باشد آدم هایی که چیزی در چنته ندارند باید کنار کشیده شوند و هیچ ابلاغی نمی تواند افاقه کند.

چرا آدم این قدر قوی نباشد که پای مرام خود بایستد و از روش و منش خود دفاع کند چه اشکال دارد آدم اگر در گوشه ای ایستاده و قصد مداخله و مشارکت نداشته است، سرهمین قول بایستد و در روز شنبه به دست و پا نیوفتد!؟

همه تلاش کنیم در دولت آینده به ایران کمک کنیم. بیایید از خودمان بگذریم و نخبگان را به مردم و به دولت معرفی کنیم و تلاش کنیم کارها به دست کاردان ها بیوفتد!

https://telegram.me/goodarziyan96
امروز خیلی شاد هستم گاهی از عمق وجودم می خندم .خوشحالم در کنج خانه ام و در گوشه ی انزوای خودم که با جهانی برابر است با فرزندانم جشن می گیریم . دخترم را بیشتر از همیشه بیشتر از روزهای قبل دوست دارم و از دختر #دکتر_پزشکیان که همراه پدرش به صحنه آمد حرف می زنیم.
سر ما فرو نیاید به کمان ابروی کس
که درون گوشه گیران ز جهان فراغ دارد

خوشحالیم که سهم مان را از اقتصاد جهانی خواهیم گرفت.کشوری با این همه ثروت های ملموس و غیر ملموس و تاریخ و شکوه و تمدن و خاک و سرزمین پهناور و بهشت معادن دنیا و هشت در صد منابع طبیعی جهان نباید از کشورهای کوچک همسایه هم عقب بیفتد.
خوشحالیم عقلانیت بر تفکر ایدیوژیک پیروز شد . عشق به ابنای بشر و همه مردم جهان عشق به انسان عشق به همه ی ایران و ایرانیان بر نفرت وکینه ورزی پیروز شد . تعامل با همه ی ملت ها و پیام صلح و دوستی بر جنگ و اهریمن پنداری دیگران پیروز شد. امید و تدبیر بر تحریم انتخابات و یاس و سرخوردگی پیروز شد.

گاهی نیز گریه می کنم و اشک شوق می ریزم . اشک شوق از دیدن صفوف انتخابات در تلویزیون سرودهای حماسی و میهن پرستانه پخش می شود . احساس مسیولیتی مضاعف می کنم که بار امانت سنگینی بر دوش مان باید حمل کنیم. از امروز همه باید کار کنیم تلاش کنیم و امیدها را نا امید نکنیم. قلب های پر از امید به زندگی را نشکنیم.
جوان های امیدوار میهن ، زن و مرد، پیر و جوان از همه اطراف و اکناف میهن با قلبی امیدوار به عشق شکوه و عظمت ایران به عشق استحقاق یک زندگی خوب برای فرزندان شان به عشق سهیم شدن در سرنوشت‌ کشور به عشق وحدت و دوست داشتن همدیگر اشک شوق می ریزم .
احساس خوبی دارم فکر می کنم دیگر رنج ها دردها تحریم ها تحقیرها فرصت سوزی ها حسرت ها درمان پذیر می شود. طبیبی حبیبی آمده است که امیدوارم همه آحاد ملت را متحد سازد.
این انتخابات این اتحاد این دوستی و هم بستگی و این مشروعيت بی چون و چرای دموکراتیک را بر تمام خزانه های ثروت کشورها ترجیح می دهم . این اتحاد و همبستگی اگر اهریمن دوباره تفرقه نیفکند می تواند برکات آسمان و زمین را باز کند و کلید گنج ها دست خداست و اوست که به هر ملتی که لایق #زندگی_خوب و شکوه و عزت باشد نعمت هایش را ببخشد.
احساس دوستی و همبستگی دارم به آن ۱۴ میلیون نفری که به دکتر #جلیلی هم رای دادند و از همین گوشه ی عزلت به همه سلام می گویم و آنها را هم در این پیروزی در این تحول و تکامل جوهری حکومت جمهوری اسلامی و مشارکت چشمگیر در سرنوشت سیاسی شریک می دانم .
امیدوارم اقلیت حاکمیت انتصابی هم اسب سرکش قدرت را اندکی مهار کنند و ما اخراجی ها و شهروندان درجه دوم را داخل ملت ببینند و خود بزرگ پنداری را تمامت خواهی را خود حق پنداری را کنار بگذارند.
امیدوارم از #آشتی_ملی نفرت نداشته باشند. دهان سرمایه گذار خارجی را خورد نکنند. دنبال شکست جامعه جهانی نباشند که فلک را سقف بشکافند و طرحی نو در اندازند.
ما در جامعه بین المللی و جهان مدرن معاصر زندگی می کنیم .جای چالش و بحث نداریم . مثل بازی شطرنج است باید قوانین بازی را قبول کنیم . اگر قواعد زندگی مدرن و جامعه جهانی را قبول کنیم ما را بازی می دهند و الا از بازی سیاست و تجارت و اقتصاد و مشارکت در تجارت جهانی بیرون می کنند.


https://t.center/drpoonak
سلام بر ایران!
درود بر دماوند!

ای دیو سپید پای در بند!
ای گنبد گیتی! ای دماوند!...
بفکن ز پی این اساس تزویر
بگسل ز هم این نژاد و پیوند
برکَن ز بُن این بنا که باید
از ریشه بنای ظلم برکند
زین بی خردان سِفله بِستان
دادِ دلِ مردمِ خردمند!


https://telegram.me/goodarziyan96
Forwarded from Ehsan Hatamikia
برادران
خواهران
هم اندیشان
من صدای سم اسبان سپاه خونریز چنگیز مغول را پشت دروازه های شهر بی پناه نیشابور ایران می شنوم.
من برق چکاچک تیغ آخته به زهر نفرت و قساوت سربازان بی رحم را پشت سر خویش می بینم.
من مشعل های روشن آنان را برای آتش زدن شهر و خانه ها می بینم.
من به توبره کشیدن خاک و خاکریزهایمان را می بینم.
باور کنید
هشدار
هشدار
باور کنید تکرار تاریخ است.
امشب شب آخر نیشابور است.
و اگر امشب و فقط امشب نجنببم ؛ فردا از همه چیزمان چیزی باقی نمی ماند.
امشب تا صبح بیدار بمانیم و نگذاریم مردمان مظلوممان بخوابند که اگر بخوابیم و بخوابند پگاه فردا شهر در دستان قوم تانار است.
امشب بیدار می مانیم و به گاه بامداد نبرد را تا دم آخر شبانگاهان با جان و دل ادامه خواهیم داد .
به امید فتح بزرگ

احسان حاتمی کیا
Audio
آخرین پیام انتخاباتی مسعود پزشکیان: به صحنه بیایید؛ حق گرفتنی است



🍀 دکتر پزشکیان در سومین و آخرین پیام خود به کمپین #برای_ایران:
👈 رای شما حق شماست و انتخاب شما تکلیف سنگینی است برای من.
👈 من صدای شما هستم؛ حتی صدای شصت‌درصدی که هیچ‌وقت صدایشان شنیده نشد و پای صندوق رای نیامدند.
👈 من، مسعود پزشکیان، تنها دو روز مانده به انتخابات، به شما می‌گویم که حق گرفتنی است.
👈 از شما می‌خواهم که روز جمعه ۱۵ تیر
#برای_ایران به صحنه بیایید و انتخاب کنید.
👈 ایران برای شماست. ایران برای همه‌ی ایرانیان است.



💠
این پیام را برای ۲۱ نفر ارسال کنید و روز جمعه حداقل یک نفر را به همراه خود پای صندوق رای ببرید.

@Baraye_Iran_bot
Forwarded from قلم بیداری (ح - درویشی)
♻️مگر مجبور بودید که:

     پزشکیان را تایید کنید و حالا  برای جبران آن به ابر و باد و مه و خورشید و فلک متوسل شوید که مردم به او رای ندهند؟ و مبلغین را بهتر روستاها گسیل نمایید تا  ناجی و رای جمع کنِ کاندید مورد نظرتان شوند و در دورترین و تاریک ترین غارها به دنبال کورسوی رای باشند !! اخلاق را زیر پا بگذارید و هزاران تهمت و افترا به پزشکیان بزنید که مبادا رای بیاورد و کاسه ی کاسبان تحریم را از زیر  نیم کاسه شان بیرون بکشد؟ واقعا چرا اینکار را کردید؟

     بی شک داخل اصلاح طلبان آدمی گیر می آمد که پته ی لباسش آلوده باشد تا  بتوان بر او تاخت و لگدمالش کنید  تا به دردسر نیفتید. چرا یک مرد متخصص و کارکشته و کاربلد و پاکدست و باسواد را وارد بازی کردید؟ از اول معلوم بود سربازانی مثل جلیلی و  قالیباف و زاکانی و هاشمی در برابر وزیر شطرنجی چون پزشکیان کم می آورند.

     به جرائت می توانم بگویم شورای نگهبان باسوادترین کاندید  تاریخ  خود را وارد کارزار انتخابات کرده است. شاید بهتر بود یک چهره ی موجّه تری از اصولگرایان وارد صحنه می شد که از نظر جناح رقیب  انگ همه ی تحریم ها را در جیب نداشته باشد، برجام را استحاله نکرده باشد   تمام درد های جامعه را در کوله بار خود پنهان نکرده باشد و نوک پیکان تمام رنج ها به سوی او نباشد.!!!

     برای منِ بازنشسته و گَرد تعلیم و تربیتِ نوجوانانِ این مرز و بوم خورده، " تفکر " آقای جلیلی یاداور تحریم و دلار شصت هزار تومانی و طلای سه چهار میلیونی و مسکن نجومی و حقوق ناچیز و شرم آور کارمندی ست.

     "خداوندگار دولت  سایه"، اگر می خواست ، می توانست سالها پیش پایانی باشد بر  رنج های ملت و قهرمان زندگی آنان ، مرهمی بر ریش ،  نه  نمک بر زخم شان و مغضوب گفتارشان.

     من روستا زاده ام  و می گویم دیگر روستاییان هم  خام تبلیغات واهی نمی شوند و به درک و بینشی منحصر به  فرد  رسیده اند و عاقلانه انتخاب می کنند. رای مردم در ۱۵ تیر نه تنها  رای "آری "به پزشکیان است بلکه در اصل یک " نه " قاطع به تحریم و کاسبان تحریم و انزوا و فقر و فساد است.
    
     علی رغم میل باطنی ام، جمعه ی آینده رای خواهم داد!!  اما بعد از آن، پزشکیان را رصد خواهم کرد و مطالبه گر خواهم بود و نخواهم گذاشت بهانه بیاورد که: نگذاشتند کاری انجام دهم. آرزوی من سربلندی ایران و ثبات و آرامش در زندگی فرزندان این مرز و بوم است.
    
     هرچند دوستانی می گویند: آزموده را آزمودن خطاست اما من بیش از گذشته امیدوار هستم   و امید را همیشه در دل خود و هموطنانم زنده نگاه خواهم داشت. برای یکبار دیگر به تصمیم شورای نگهبان احترام میگذارم ، خداکند آخرین بار نباشد.

تا چه بازی رخ نماید، بیدقی خواهیم راند
عرصه ی شطرنج رندان را مجال شاه نیست

منصور اسعدی، بازنشسته فرهنگی


https://t.center/darvishane49
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نشان شما


بجز دروغ که نُقل سر زبان شماست
بیان کنید به مردم چه در بیان شماست؟

اسیر فقر و فلاکت شدیم و خار بیابان
کجاست آن همه ریحان؟ چه ارمغان شماست؟

قرارمان که نبود اینچنین به چاه فتادن!
بهار قله نَوَردی، فقط گمان شماست!

تمام هق هق ایران در آشیانه ی ماست
غرور خنده ی مستان در آستان شماست

هزار بغض، ورم کرده پشتِ پنجره ها
هزار جشنِ هزاره، در آشیان شماست

شنیده ام که صفای جهان، نمود خداست
چرا شقاوت و خشم و غضب نشان شماست؟

علی گودرزیان ع پایدار

https://telegram.me/goodarziyan96
Forwarded from منیبان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 عبدالناصر همتی: حقایقی در خصوص مناظره دوم ریاست جمهوری

@moniban_news
در کمیته امداد بخش کونانی کوهدشت چه می گذرد!

بر اساس گزارش های رسیده مسئولین ادارات حمایتی در بخش کونانی، مردم تحت حمایت را وادار می کنند که در انتخابات پیش رو به سعید جلیلی رای بدهند!

اخبار رسیده حکایت از آن دارد که مردم را ترسانده و تهدید کرده اند که اگر به سعید جلیلی رای ندهید مستمری آنان قطع می گردد.

متاسفانه بعد از رفتار شائبه برانگیز بخشدار درب گند کوهدشت و بی تفاوتی مراجع قانونی، نشانه های زیادی از تمرد و تخلف مسئولان دیده می شود که تبعات بدی را در پی خواهد داشت.

امروز نماینده ولی فقیه در جهادکشاورزی استان هم به شکل آشکارا در سالن آمفی تئاتر جهادکشاورزی در ساعات اداری برای سعید جلیلی تبلیغ نموده است.

انتظار می رود آیت اله شاهرخی نماینده معزز ولی فقیه در استان تذکر لازم را به ایشان گوشزد نماید!

https://telegram.me/goodarziyan96
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نماینده ولی فقیه در جهادکشاورزی لرستان با هماهنگی مدیر و معاونین سازمان جهاد، پرسنل را در وقت اداری و در سالن جهاد با عنوان "جهاد تبینن"دعوت کردند. به جای جهاد تبیین برای دکتر جلیلی آشکارا تبلیغ می کنند، در این میان سخنان شجاعانه و محکم مهندس نامدار صیادی مدیرکل اسبق اقتصادی استانداری و معاون برنامه ریزی اسبق سازمان جهادکشاورزی را ببینید!
چطور نقشه ی آنان را نقش بر آب می کند!
مهندس صبادی خطاب به نماینده ولی فقیه در جهاد کشاورزی:"حاضر قسم بخورم، هفتاد درصد این بزرگان حاضر در سالن به پزشکیان رای می دهند!"
تشویق محکم حاضران!!

https://telegram.me/goodarziyan96
More