چکامه های نامیرا(شعرها و دست نوشته های علی گودرزیان ع پایدار)

Channel
Logo of the Telegram channel چکامه های نامیرا(شعرها و دست نوشته های علی گودرزیان ع پایدار)
@goodarziyan96Promote
657
subscribers
243
photos
164
videos
910
links
https://telegram.me/goodarziyan96
To first message
نگران انتصاب استانداران نیستیم!

علی گودرزیان ع پایدار


این روزها وقتی که می بینیم با تدبیر و درایت دکتر پزشکیان و پشتیبانی رهبری معظم انقلاب نخبگان در صدر می نشینند و قدر می بینند خوشحال می شویم.

ماها که بازنشسته هستیم و چشم به مناصب دولتی هم نداریم؛ اما از این که می بینیم آدم های حسابی سکاندار مدیریت کشور می شوند و بوی بهبودی اوضاع در اذهان عمومی پیچیده است، امیدوار می شویم و به خاطر ایران و سربلندی مردم دعا می کنیم که دولت وفاق ملی بر ابرچالش ها موفق شود!

در دولت روحانی حدود چهار استان در کشور به لرستانی ها سپرده شد و دولت در مناصب معاونت های استانداری هم به چندین تن از فرزندان لرستان اعتماد کرد و همین شخصیت ها در این دولت می توانند سرمایه سیاسی- اجتماعی ما باشند.
فرزندان لرستان امروز می توانند تجربیات مفید خود را برای آبادانی استان به کار ببندند و ما به کارآمدی و کارآزمودگی این دوستان اعتماد می کنیم!

برای انتصاب استاندار مثل گذشته حساسیت خاصی نداریم! چون به تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان این دولت و نوع نگاه خردمندانه و کارشناسانه ی کمیته انتصابات وزارت کشور دولت وفاق ملی ایمان داریم.
ایمان داریم که هرکسی استاندار شود باید در تراز  دولت دکترپزشکیان کار کند و همکارانی انتخاب کند که در خدمتگزاری به مردم روز را از شب نشناسند!

دکتر پزشکیان کسی نیست که مدیران خود را بعد از انتصاب به امان خدا رها کند تا هر جور خواستند تصمیم بگیرند! بر صندلی بچسبند! منصب مدیریت را رها کنند و با حکم ماموریت دولتی به کربلا و مکه بروند! بیت المال را ملک طلق خود بدانند! فرصت های خدمتگزاری به مردم را برباد بدهند و بودجه ها را برگشت داده یا در دقیقه ی نود با سند سازی فریبکارانه جذب و مثل گوشت قربانی تکه پاره یا جابه جا کنند!

دولت به راستی می خواهد نوکر و خدمتگزار مردم باشد و دوران ناز و تنعم مدیران بر منبر و منصب مدیریت گذشته است.
"کمیته انتصابات وزارت کشور دولت وفاق ملی" به هرکسی برسد ما به کارآمدی او ایمان خواهیم داشت.
شک نداریم خیر در آن است که در این حوزه اتفاق خواهد افتاد و در این استان حتمن نقش خود را به عنوان منتقد دلسوز دولت ایفا خواهیم کرد.

https://telegram.me/goodarziyan96
شاید این تصویر زشت را تغییر دهید

آذر منصوری

ایستگاه مترو جوانمرد قصاب پیاده شدم (یکشنبه ۲۸مرداد۱۴۰۳). ساعت ۲۰ بود و معمولا در این ساعت تاکسی برای شهرستان قرچک در این ایستگاه بود. اما مسافرها می‌گفتند که مدتی است تاکسی‌ها کمتر در این ساعت تردد می‌کنند. اگر می‌دانستم، ایستگاه شهرری پیاده می‌شدم. معمولا در این ایستگاه تا آخرین قطار مترو، ماشین سواری هست.

خسته از دو جلسه پیاپی در جبهه اصلاحات و عوض کردن دو ایستگاه شلوغ مترو در مسیر منتهی به ایستگاه جوانمرد و کلافه از گرمی هوا روی جدول کنار ایستگاه تاکسی منتظر نشستم. بعد از من، سه خانم دیگر هم آمدند. آنها جوان بودند. دو نفرشان کارمند و یک نفر هم دانشجو.

بعد از مدتی انتظار که از آمدن تاکسی ناامید شدیم، گفتم: «بچه‌ها من می‌خواهم اسنپ بگیرم شما هم اگر هم‌ مسیرید، بیایید با هم برویم».
آنها هم بلافاصله قبول کردند و بعد از درخواست با فاصله چند دقیقه پراید سفید رنگی به درخواست من جواب داد و ماشین آمد.

سوار شدیم. من جلو نشستم و آنها در صندلی عقب. کرایه را پرداخت کرده بودم. در میانه راه یکی از آنها گفت: «خانم بی‌زحمت شماره حساب بدهید تا من سهم خودم را پرداخت کنم».

از من انکار و از او اصرار! در نهایت، شماره حساب را دادم و بعد از انجام عملیات بانکی گفت:  «به نام آذر منصوری درسته؟!»
گفتم: «بله»
گفت: «شما همان آذر منصوری هستید؟»
گفتم نمی‌دانم منظورتان کدام آذر منصوری است؟
گفت: «همان رئیس جبهه اصلاحات»
گفتم: «بله»
بعد ادامه داد: «دیدم چهره‌ تان آشناست، اما با خودم گفتم مگر اینها هم مترو و تاکسی سوار می‌شوند؟!»
گفتم: «تعجب نکنید. این مسیر همیشگی من است».

آن دو خانم دیگر هم که تعجب کرده بودند، همین جملات را به اشکال دیگری تکرار کردند. راننده هم که با شنیدن این حرف‌ها خودش را بیشتر جمع‌وجور می‌کرد، به تعارف افتاد که: «خانم منصوری قابلی ندارد و میهمان من باشید و...».

خلاصه آنکه آن دو خانم جوان دیگر هم با اصرار شماره‌ حساب را که دیدند، سهمشان را پرداخت کردند. از راننده خواستم برای آنکه دخترها هم کمتر اذیت بشوند، از داخل شهر برود که هرکدام با فاصله کمتری از منزلشان پیاده شوند. نزدیک ساعت ۲۱ بود و من به مقصد رسیده بودم.

این اتفاق مکرر و به اشکال مختلف برای من تکرار می‌شود. آنها انتظار دارند که من هم مانند بسیاری از مسئولین دیگر کشور راننده شخصی داشته باشم و طوری تردد کنم که آب از آب تکان نخورد. زمستان با ماشین‌های گرم و لابد تابستان هم با ماشین‌های سرد.

اما من این راه را انتخاب کرده‌ام و معتقدم باید این تصویر از ذهن جامعه ایران پاک شود که هرکسی که در این کشور به مسئولیتی می‌رسد، باید خوان نعمت برایش پهن باشد.

شاید و شاید بی‌دلیل نیست که زمان انتخابات و تقسیم پست.ها شاهد رفتارهای عجیب و غریب از نوع مجاهدان روز جمعه و شنبه و... هستیم.

لابد اینجا خوان نعمت پهن است و باید هم شیفتگان به خدمت صف بکشند و رزومه‌ به‌ دست خود را به این و آن برسانند.

بی‌دلیل نیست که مردم عادی کشورمان وقتی فلان وزیر و وکیل برخی کشورها را می‌بینند که مانند مردم عادی زندگی می‌کنند، انگشت حیرت به دهان می‌گیرند که مگر می‌شود؟

این تصویر زشت و ناخوشایند باید در کشور ما نیز اصلاح شود. به دکتر مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور دولت چهاردهم ایران هم گفتم: شاید، شاید و شاید شما به‌عنوان رئیس‌جمهور بتوانید این تصویر را عوض کنید...

https://telegram.me/goodarziyan96
.


دکتر نصراله مرادی فر فوق تخصص اعمال مداخله ای قلب و عروق و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی لرستان در نامه ای  به دکتر پزشکیان هشدار داد:

در کوتاه ترین زمان، مردم را امیدوار سازید!


متن کامل نامه دکتر مرادی فر بدین شرح است ؛

جناب دکتر پزشکیان از دامنه زاگرس به شما درود می‌فرستم!
زندگی عرصه آنات و بزنگاه‌هاست و هر انسانی در زندگی آنی دارد که با آن آن می‌ماند یا می‌رود شما آخرین تیر در ترکش  این ملت نا امید  هستید که قرار است به هدف بخورد گر خدای ناخواسته هدر برود ملت و ته مانده منابع ایران هدر می‌رود و معلوم نیست که به کجا ختم می‌شویم؛ تا شما صاحب این آن و بزنگاه تاریخی شوید  میلیون‌ها ایرانی وطن پرست از همه داشته‌ها و آبروی خود مایه گذاشتند و اکنون چشم همه آنها و حتی آن‌هایی که انتخابات را تحریم کردند و در واقع همه ایران به شماست ، این بزنگاه آخرین شانس این ملت برای رسیدن به آرامش است .

«چنین آسان مگیریدش »

جناب دکتر پزشکیان این مردمی که پای صندوق آمدند به شما امید بستند اما این امید عمیق نیست ؛ در سایه روشن امید هستند  اگر شما موفق شوید در روزهای نخست کارهای امیدآفرینی را انجام دهید امیدشان تقویت می‌شود
شما می‌توانید این روزها قاطعانه و از همین فردا  با انجام اقداماتی که نیازمند  هزینه و بودجه‌ نیست
امید آفرینی را شروع کنید؛ اقداماتی مانند :

۱-حذف فیلترینگ
۲- حذف گشت ارشاد  و مبارزه و مخالفت قاطعانه با آن ؛
۳-پیوستن به fatf؛
۴-دستور واردات آزادسازی بی قید و شرط و بدون تعرفه خودروی مرغوب خارجی و پس از آن با فرستادن ژنرال‌های  مانند ظریف و  عراقچی برای آغاز مذاکرات پایان تحریم در تداوم این امید آفرینی بکوشید.

شما اگر نتوانید در طول مدت اندکی امید را در مردم تثبیت کنید ناامیدی و یاس و سپس عصیانی مثل چند سال قبل پیش خواهد آمد و آن وقت شما یا باید به وعده خود عمل کنید و استعفا دهید و یا در برابر این مردم بایستید .
باقی روند را خود دانید از ما گفتن می‌آید
و گفتیم .

دکتر نصراله مرادی فر
عضو شورای راهبردی ستاد سلامت دکتر پزشکیان در استان لرستان


https://telegram.me/goodarziyan96
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غرض نقشی است کز ما باز ماند
‏که هستی را نمی‌بینم بقایی

‏مگر صاحبدلی روزی به رحمت
‏کند در حق مسکینان دعایی

‏سعدی
تضمین «حزین لاهیجی»
‏برگرفته از « نقش و خیال»
#شعر_شب
@sahandiranmehr
Forwarded from seymare
سیمره‌ی ۷۳۴ جاری شد…

هفتصدو‌سی‌وچهارمین شماره‌ی هفته‌نامه‌ی منطقه‌ای سیمره، روز سه‌شنبه (30 اَمُرداد 1403) چاپ شد و روی پیش‌خوان دکه‌های مطبوعاتی قرار گرفت.
به گزارش آوای سیمره، این شماره در بردارنده‌ی مطالب و مقالات متنوعی است از جمله:
 
*تیتریک:
– ناترازي برق، زنجيره‌هاي ارزش  و  رکود تورمي / دکتر رضا پهلوانی
 
*سرمقاله: – مرگ تلخ «آي‌نور» و زوال فرهنگ همسايگي/ دکتر مجتبا ترکارانی
 
*یادداشت‌ها:
– دست‌هاي آلوده / ایرج احمدی
– «چق، پوق، جيق» / کرم دوستی
– سياست‌مداري با اخلاق معلمي/ علی گودرزیان
-موجي که راه افتاده است، قصد ايستادن ندارد/ حاجیعلی شرفی
-فقر، خشونت، مرگ/ احمد لطفی
-پيکر سنگين «آي‌نور» بر دوش زنان / مهرسا میردریک‌وند
-طراران بيمه‌ي ملت/ حسین خداکرمی
-«بار فروشي کوهدشت» / ولی آزادبخت
-يک سوال ساده از نمايندگان پايداري و جريان جليلي: با چه رويي توي روي مردم نگاه مي‌کنيد؟!
 
*مقالات:
-اثري متمايز و هنرمندانه با قابليت اقتباس (نگاهي به کتاب معين‌السلطنه و ۱۲ مرد اعدامي نوشته‌ي دکتر ساسان والي‌زاده)/ گفتاري از دکتر محمد حنيف
– بيان و توصيف دراماتيک و نمايشي (نقدي بر مجموعه شعر «جنگل، شبيخون و زمستان») بخش دوم و پایانی/ دکتر کامین عالی‌پور
– در عصر فترت اقتصادي، انتزاعيت به مثابه‌ي چيست؟! (بخش دوم و پایانی) /دکتر محمد سعدی‌پور
-حميد ايزدپناه، شاعر، تاريخ‌پژوه و باستان‌شناس / بخش هفتم/ محمدکاظم علی‌پور
 
بیانیه:
-بيانيه انجمن لرستاني‌هاي مقيم تهران براي پرونده‌ي ثبت جهاني دره‌ي خرم‌آباد
 
*طنز:
– کارتون سیمره / یاسر دلفان
– کاريکلماتور ۶۲/ صافی لرستانی
 
*شعر پارسی:
– روح‌الله رویین/ خدایار حیدری/ بهمن مهرابی/لیلا باقری طولابی
 
*شعر بومی:
– عابد میرزاییان چگنی
 
*لرستان‌پژوهی:
– کم شدن ارزش پول در اواخر حکومت صفوي/ سعادت خودگو
 
*اخبار:
-۱۷ اثر مرکز لرستان با ثبت جهاني دره‌ي خرم‌آباد در ليست يونسکو قرار مي‌گيرد
-رييس بنياد ايران‌شناسي لرستان: فعاليت‌هاي بنياد «ايران‌شناسي» در لرستان گسترش مي‌يابد
–  همه‌ي ايرادهاي ورزشگاه تختي خرم‌آباد برطرف شد/ آمادگي خيبر در مصاف با سپاهان
-ايراد اخير شوراي نگهبان به لايحه حجاب؛ «نيروي انتظامي اجازه بازداشت افراد بي حجاب را ندارد»
– نيروهاي ناکارآمد معضل شهرداري‌هاي لرستان
-استاندار لرستان: دستگاه‌هاي متولي در حال رفع موانع ثبت جهاني دره‌ي خرم‌آباد هستند
-رييس سازمان جهاد کشاورزي:مرغوب‌ترين انجير سياه ايران در لرستان توليد مي‌شود
-کارگاه آموزشي نان‌هاي حجيم و نيمه‌حجيم در  لرستان برگزار شد
-اعترافات قاتل «آي‌نور» کودک ۳ ساله اليگودرزي / جنايت به خاطر گوشواره
-ضرب و شتم يک پرستار زن در بيمارستان اليگودرز
-تصادف در جاده‌ زانوگه – پل سيمره سه کشته بر جا گذاشت
– و…

همواره‌ی روزگار با سیمره جاری باشید!
سیاست‌مداری با اخلاق معلمی

علی گودرزیان ع پایدار

دکتر جواد صادقی که همه او را «حاج جواد» صدا می‌کردیم، یکی از نام‌آشناترین معلمان و مدیران استان لرستان بود که بر مدار اخلاق انسانی و باور آسمانی زندگی کرد و یک عمر پای از حریم پاک حرمت اخلاق بیرون ننهاد.

حاج جواد از خیل بزرگان نامور و نام‌‌آشنای سلسله و دلفان بود که غروب روز یک‌شنبه (۲۸ اَمُرداد ماه ۱۴۰۳) بر اثر سکته‌ی قلبی جان را به جان آفرین، تسلیم کرد و یاران و هم‌سنگران و هم‌اندیشان و هم‌تباران خود را تنها گذاشت و سوگوار ساخت.

برای ما که شاگرد مکتب او بوده‌ایم و با صدا و سخن گرم ایشان بالیده‌ایم و عرصه‌ی مدیریت ایشان بر بخشی از آموزش و پرورش استان لرستان را درک کرده‌ایم و با ساحات پاک و بدون غل و غش زندگی او آشنا هستیم، این کوچ نابهنگام، پتکی سنگین بود که بر دوش عاطفه‌ی ما فرود آمد و شوکی پرتکانه را بر ما تحمیل نمود.

حاج جواد، مردی اجتماعی و مسئولیت‌پذیر و سیاست‌مداری با اخلاق معلمی بود که همواره در مسیر رضایت حق، گام برمی‌داشت و مشارکت در بهبود مسائل اجتماعی را صدقه‌ی جاری زندگی خود می‌دانست.

صدای ناقوس مرگ این مرد گران‌سنگ، یک‌باره چینی نازک تنهایی همه‌ی یاران و دوستان وی را شکست و سراسر فضای مجازی استان لرستان، پر شد از پیام‌هایی که هرکدام از دوستان به بخشی از ویژگی‌های اخلاقی او اشاره کرده و افسوس خورده بودند.

به‌راستی که درود باد بر آن شیخی که گفت: «آن‌چنان زی کز تو حکایت کنند!» و حاج جواد گویی این سخن نغز را آویزه‌ی گوش کرده بود که امروز، خلق خدا حکایت‌گر زندگی او شده است.

پای‌مردی او در مرام و مسلک، شفافیت و روراستی با خلق خدا، مهربانی و خوش‌خُلقی و خوش‌مشربی، وفای به عهد، زیست پاک، دیگرخواهی و رواداری، تکیه بر اخلاق و فرهنگ، معنویت و دینداری و… مفاهیمی بودند که حاج جواد به آنان آراسته بود و همین خصلت‌های نیکوی انسانی باعث شده بود که از دیگران متمایز باشد.

من، علی گودرزیان ع پایدار، هم ساحت معنوی و پر گستره‌ی معلمی ایشان را چهار سال تمام، زیسته ام و هم قدرت مدیریت علمی او در دوران معاونت آموزش عمومی اداره‌کل آموزش و پرورش لرستان را درک کرده‌ام. گواهی می‌دهم که بارزترین ویژگی این مرد آسمانی، دغدغه‌مندی برای بهبودی اوضاع فرهنگی و اجتماعی مردم و کشور و مسئولیت‌پذیری و مردم‌نوازی بود.

آنان که از نزدیک ساحت این معلم چهار چوبه دار را درک کرده اند بدون شک، بر نکاتی که یادآوری نمودم مهر تایید می‌زنند و از این همه پیام تاسف مردم که در غم او منتشر شد شگفت‌زده نمی‌شوند.

جواد، معلمی بود که خود به آن‌چه می‌گفت باور داشت و عمل می‌کرد و کردار او با گفتار و پندارش تفاوتی نداشت و همین کافی بود تا شاگردان با هوشمندی، او را دوست داشته باشند.

سیاستمداری بود که هرگز اخلاق انسانی را به مسلخ ترفندهای سیاست بازان نبرد. او سیاست را به معنای تدبیر مُدُن درک کرده بود.
شخصیتی زیرک، باهوش و مومن بود که سیاست و اخلاق و فرهنگ و معنویت را پاس می‌داشت و برای خود چهارچوبه و اصولی ساخته بود که دیگران می‌توانستند به او اعتماد و برای سخن، قول، عهد و وفای او حساب ویژه باز کنند!
سال‌ها پیش، در مرگ امیر محمد عزیزی سروده‌ای داشتم که بیت آخر آن فصل‌الخطاب ما در این سوگ‌نامه‌هاست.
بحثی نمانده بین من و مرگ و زندگی/ من بی‌تو از غریبی دنیا گریستم…!
ما مرگ را در زندگی پذیرفته‌ایم و در این باره هیچ بحثی نداریم که هر کسی زاد باید روزی طعم مرگ را بچشد؛ اما درد جدایی و فراق را نمی‌توانیم انکار کنیم!
اگرچه شاه تمامی در آن دیار ای دوست/ من از فراق که دیده بریده می‌گریم!

سی‌ام اَمُردادماه ۱۴۰۳ پیکر حاج جواد ما با حضور بسیاری از شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و انبوهی از سوگواران ایشان که از چهارسوی اقلیم لرستان آمده بودند تا برای آخرین بار با او وداع کنند در گلزار شهیدان شهر الشتر به خاک سپرده شد!

ازدحام بزرگی از دوستان و علاقه مندانِ رفتار و گفتار و منشِ دکتر جواد صادقی، او را در روز خاکسپاری، بدرقه نمودند. مردان و زنانی که از چهارگوشه ی استان لرستان در روز خاکسپاری آذین و آرایه ی شهر الشتر شدند تا پیام روشن "پاسداشت خدمت صادقانه به مردم" را به ذهن های گیرا مخابره کنند!

به راستی معلمی با پنجاه سال خدمت بی مزد منت به مردم و با تلاش و همتی شایان برای بالا بردن سطح فرهنگ و دانش نونهالان و نوجوانان لرستان، بایسته است بدرقه ای چنین بشکوه و در خور توجه داشته باشد!

امیدوارم نسل های جوانتر پیام زیبای این حضور عاشقانه و بدرقه ی معنادار مردم در روزخاکسپاری حاج جواد را درک کنند و بدور از جنجال های سیاسی، رفتار و منش این شخصیت های نمادین را "نصب العین" خود قرار بدهند!
ایدون باد!

سرچشمه : سیمره‌ی شماره‌ی 734 (30 امرداد 1403)

https://telegram.me/goodarziyan96
دکتر سپهوند نماینده محترم مردم خرم آباد و چگنی در مجلس شورای اسلامی، درگذشت دکتر جواد صادقی را به همسنگران و همکارانش تسلیت گفت.
متن پیام به شرح زیر است.

بسم الله الرحمن الرحیم

کلُّ نَفۡسࣲ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِۖ ثُمَّ إِلَيۡنَا تُرۡجَعُونَ

خبر تأسف بار در گذشت اسوه اخلاق، ادب و مردم داری، دکتر حاج جواد صادقی، رزمنده ۸ سال دفاع مقدس و همسنگر شهدا گلگون کفن، که عمر پر برکتش را، در راه خدمت به علم و فرهنگ این مرز و بوم  سپری نمود، موجب تأثر فراوان گردید.
حاج جواد، شخصیتی آرام، بی ادعا و خدمتگزاری صدیق بود، او همواره در عرصه های سیاسی و فرهنگی فردی بسیار امیدانگیز و فعال بود.
اینجانب بر خود لازم می دانم درگذشت تأسف بار این برادر عزیزم را به خانواده محترم، جامعه ی فرهنگیان، بازماندگان و کلیه همسنگران و همکارانش تسلیت عرض کنم و از خداوند متعال برای روح پاکش آرامش ابدی و برای کلیه بازماندگان صبر و شکیبایی مسئلت نمایم.
روحش قرین رحمت واسعه الهی باد.

رضا سپهوند
نماینده مردم شریف خرم آباد و چگنی


https://telegram.me/goodarziyan96
هوالباقی


دکتر جواد صادقی، مرد نام آشنای اخلاق و فرهنگ و سیاست لرستان به دیار باقی شتافت.

یکی از نام آشناترین معلمان سرزمین نخبه پرور سلسله، رییس دانشگاه علمی کاربردی شهرستان سلسله و یکی از مدیران موفق و نام آور استان لرستان، چه در جایگاه ریاست آموزش و پرورش الشتر و کوهدشت و فرماندار شهرستان دره شهر ایلام و چه معاونت مدیر کل آموزش و پرورش استان لرستان، امروز یکشنبه دچار عارضه ی قلبی شد و جان به جان آفرین، تسلیم کرد.

سوگ این مرد پاک، اندیشه ورز و فرهنگی سیاستمدار همه ی دوستان و همتباران و یاران و همفکران را اندوهگین و سوگوار نمود.
آیین خاکسپاری این معلم اندیشمند روز سه شنبه، سی ام مرداد ماه، ساعت ۱۰ صبح در گلزار شهیدان الشتر برگزار می گردد!


یاد و نام ایشان جاودان باد!


https://telegram.me/goodarziyan96
این دستنوشته ی سلمان کدیور را من به دقت خواندم !

جمهوری اسلامی و آبشخور فکری جریان حزب الهی

🔹 آقای قنبریان  از اساتید اهل فضل حوزه اخیرا در صدا و سیما بحثی کردند که طبق گفته رهبر انقلاب، دو گروه با مردم سالاری دینی مخالفند. اول سکولارها و دوم متدین ها. و متدین ها نگاهشان این است که در حکومت مردم اصلا کاره ای نیستند. و این گروه مذهبی، نگاهشان شبیه داعش است. (فایل پیوست را حتما بشنوید)

🔹 شاید اولین بار است که در رسانه ملی اینچنین عریان، تفکرات بخش مهمی از جریان حزب الهی، از نگاه رهبر انقلاب، شبه داعش خوانده می شود که مردم سالاری، انتخابات و آزادی سیاسی را نوعی تهدید تلقی می کنند. جریانی که شبه داعشی ها، مهمترین کار ویژه شان  تکفیر و حذف مخالف برای انحصار داشتن قدرت است.

🔹اما آنچه در این گزاره و تحلیل جایش خالی است این است که، نقش خود جمهوری اسلامی و برخی دستگاه ها و نهادها و سازمان ها در تربیت چنین جریانی چه بوده؟

🔹بنده معتقدم که این جریان، یعنی تربیت و سازماندهی یک جریان مذهبی جزم اندیش، قشری نگر و عمیقا معتقد، جزو برنامه چند دهه گذشته بخشی از ساختار تربیتی برخی نهادها در ج. اسلامی بوده است و شیوه و مدل سیاست ورزی نیز چنان بوده که وجود و تشکیل چنین جریانی که اصطلاحا "هسته سخت نظام" نیز نامیده می شوند، ضرورت اهالی قدرت بوده است.  به تعبیر روشن تر، جریان هایی در درون ج. اسلامی، تشکیل یک جریان مذهبی توده ای را رمز بقای نظام می دانستند. جریانی که کمتر بپرسد، کمتر تفکر و تعقل نماید، و بیشتر عملگرا جلوه کند.

🔹باید گفت طی چند دهه گذشته برگزاری دوره های آموزشی ذیل موسسه امام خمینی با عنوان "طرح ولایت " ذیل ایده های سیاسی مرحوم مصباح، که با هزینه های بسیار بالا مبادرت به تربیت و آموزش جریان های حزب الهی نمود، یکی از مهمترین آبشخور های نظری برخاستن چنین جریانی بوده است که همانند یک سیستم تربیتی بزرگ، نیروهای بساری را در دانشگاه ها، مساجد، پایگاه های بسیج و اردوهای بصیرتی  و راهیان نور و... تربیت کرده و این نیروها به مرور زمان بخصوص بعد از آغاز دهه نود، در سیستم مدیریت و تصمیم گیری نظام بکارگیری شدند. و از آن فاجعه بارتر، این تفکر به عنوان فیلترهای گزینش ادارات و سازمان ها، طی چند دهه با قلع و قمع بسیاری از استعدادها و انگیزه ها، سکان هدایت فکری این نهادها را نیز بدست گرفته اند.

🔹در حقیقت خروجی فکری و تربیتی این جریان که  بنظرم در آینده مستعد ایجاد بحران برای ج. اسلامی خواهد بود، همان نقد و انذاری است که شهید بهشتی نسبت به نگاه تربیتی مرحوم مصباح در مدرسه حقانی در اوایل اتقلاب داشتند.

🔴شهید بهشتی خطاب به مرحوم مصباح می گوید:
"آقای مصباح یزدی! بنده به‌عنوان یک صاحب‌نظر میگویم این رفتار شما خطرناک است.
من مکرر به شما گفته‌ام مدرسه‌ای که بخواهد یک مشت انسان لجوج، پرخاشگر بیجا و متعصب تربیت کند، نتوانند با هم دو کلمه حرف بزنند، چه ارزشی دارد؟ در این صورت چه خدمتی به اسلام و به حق کرده‌اند؟ به چه انگیزه‌ای؟
من می‌گویم شرط اول خدمت در مدرسه این است که انسان منصف، اسلام انصاف‌آور، تشیع انصاف‌آور در مدرسه پا بگیرد.
برخورد باید منصفانه، منطقی، آرام، متین، روشنگر، امکان فکر گسترده‌دادن، باشد.
#تحجر، #تعصب، #جمود و مطالب را زود در چارچوب‌های محدودآوردن و تاختن، هرگز نمی‌تواند آهنگ تربیت مدرسه باشد، اگر هست، بنده از این مدرسه نیستم. "

#سلمان_کدیور

https://t.me/m_ghanbarian/5513
....
....
@Falaakhon
Forwarded from Kamran Rahimi
در طول ۴۶ سال گذشته وزارت آموزش و پرورش ۲۹ بار انتصاب وزیر و سرپرست به خود دیده و ۲۴ فرد در رأس این وزارتخانه حضور داشته‌اند.
این نامه ی معرفی کابینه به مجلس است که از طرف رییس جمهور پزشکیان امروز ۲۱مرداد ماه تقدیم مجلس گردید!

اگرچه هنوز برای داوری کمی زود به نظر می رسد؛ اما برخی نام ها چنان برآفتاب افتاده اند که بی هیچ درنگی کنشگران و اهالی اندیشه را وا می دارند تا در این باره سکوت نکنند!
این کابینه می توانست کابینه دهه ی شصت باشد که مملکت هنوز بر قوام پهلوی بود و منابع ضایع نشده بود و فرصت دل دادن و قلوه گرفتن چپ و راست باهم وجود داشت!
امروز که ایران از ضرب شست تندروهای عقب مانده از قافله ی پیشرفت های جهانی به خاک سیاه نشسته و در هجوم ابرچالش های ناکارآمدی و ناترازی های انرژی(آب و برق و گاز...) به لبه ی پرتگاه رسیده است. چنین کابینه ای که مصداق آش "شله قلمکار" است، جز ناامیدکردن امیدواران و نابود کردن نیمچه سرمایه ی اجتماعی اصلاح طلبان و درازتر کردن زبان دشمنان و تصدیق رای مخالفان و درگیر کردن کشور با بحران های تازه، بعید می دانم دستاورد دیگری داشته باشد.

امیدوارم ما اشتباه بکنیم!


https://telegram.me/goodarziyan96
💎 نگاهی به اخبار مهم روز

  "چند کلمه حرف حساب" قصد دارد به جای بارگذاری پست‌های پراکنده از افراد و کانالهای گوناگون، در فرصت‌های مقتضی، اخبار  و تحلیل های مهم را یکجا در معرض دید مخاطبان قرار دهد.

چهارشنبه و پنجشنبه  ۱۷ و ۱۸ مرداد ۱۴۰۳

♦️روز خبرنگار (۱۷ تیر)، دیدار رئیس جمهور با خبرنگاران، واکنش های مختلف و عکس معنادار روزنامه شرق: بنر تبریک، آویخته به دیوار بیمارستان کسری محل فوت مهسا امینی که یاد آور برخورد قضایی با دو خبرنگار پیگیر این حادثه بود.
♦️ واکنش مقامات انتظامی وقضایی به ماجرای برخورد خشن ماموران طرح نور با دو دختر نوجوان بعلت سر نکردن روسری، و وعده رسیدگی، همینطور واکنش های افراد مختلف از جمله آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات در محکوم کردن این شیوه برخورد با دختران
♦️خبر درگذشت یک معلم فداکار سردشتی بنام دلشاد ابوبکر زاده در راه نجات دانش آموزان از غرق شدن در رودخانه زاب
♦️تکفیر دکتر علی شریعتی، و ملعون دانستن هاشمی رفسجانی و رد شیعه بودن محمد خاتمی از طرف شیخ غلامرضا فیاضی نماینده مجلس خبرگان و از شاگردان مصباح یزدی و واکنش ها نسبت به این موضع گیری از جمله یادداشت احمد زیدآبادی و خطرناک دانستن این نوع طرز تفکر
♦️اعتراض حسن روحانی به صدا و سیما بابت اظهار نظر یک کارشناس در مورد همدلی روحانی با مامور آمریکایی اسرائیلی الاصل در جریان بحران مک فارلین در دوره دولت ریگان
♦️گفتگوی تلفنی پزشکیان با مکرون درباره عواقب ترور هنیه و لزوم قطع حمایت غرب از اسرائیل
♦️ خبر تایید نشده درخواست رئیس‌جمهور پزشکیان از مقام رهبری برای پرهیز از درگیری مستقیم با اسرائیل
♦️سال روز مرگ رابیندرانات تاگور ۱۹۴۱-۱۸۶۱
فیلسوف، شاعر و هنرمند معروف هندی
♦️اخبار اعدام و مخالفت ها با مجازات اعدام که با بیانیه ۴۷۰ کنشگر سیاسی-فرهنگی از چند روز قبل آغاز شده و به برخی محافل دانشجویی گسترش یافته است.
♦️خبر کسب مدال طلای کشتی فرنگی وزن ۹۷ کیلو توسط محمد هادی ساروی کشتی گیر مازندرانی و خبر کسب مدال برنز توسط مبینا نعمت زاده تکواندو کار ۱۹ ساله کشورمان و واکنش‌ها به این دو پیروزی ورزشی از جمله جشن مردم و تبریک پزشکیان
♦️وایرال شدن کلیپی از پزشکیان که می گوید نمی گذارند کار کند و افراد متخصص را با انگ از دور خارج می کنند.
♦️داغ شدن خبر بخشنامه غیرقانونی ممانعت از بازنشستگی فرهنگیان با ورود کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس و واکنش ها به این بخشنامه که "چند کلمه حرف حساب" قبلا در اینجا به آن پرداخته بود.

♦️♦️♦️ اما بهت آورترین خبر مخصوصا برای فرهنگیان، که بر اساس شنیده‌ های موثق ولی نه الزاما قطعی، نشر پیدا کرد. کنار گذاشته شدن گزینه های پیشنهادی شورای راهبری برای وزرات آ. پ و مطرح شدن نام محمود امانی طهرانی دبیر شورای عالی آموزش و پرورش از نزدیکان حداد عادل و یا ابقای رضا مراد صحرایی در پست وزارت بود که واکنش های بسیاری بدنبال داشت.

"چند کلمه حرف حساب" که از روی سکوت خبری و برخی شنیده ها از ۲، ۳ روز پیش چنین اتفاقاتی را محتمل می دید.
یادداشت: "...رایزنی های ضروری شورای راهبری، یا پنبه شدن تمامی رشته" را منتشر کرد که از فشار برای کنار گذاشته ابتکار تشکیل شورای راهبری حکایت می کند.

سه تشکل اصلاح طلب فرهنگیان بیانیه هشدارآمیز خطاب به پزشکیان صادر کردند که در کانال بارگذاری می شود.
کانال "چکامه های نامیرا" طی یادداشتی به قلم علی گودرزیان آموزش و پرورش را "چشم اسفندیار کابینه پزشکیان" دانست.
علی نظری در مستقل آنلاین یادداشت منتقدانه در این باب منتشر کرد و بسیاری از کنشگران نقد های خود را منتشر نمودند و این روند همچنان ادامه دارد.
قابل ذکر است که "چند کلمه حرف حساب" در یادداشتی باعنوان " ...آیا توپ در زمین شورای راهبری است؟" به تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۳ چنین اتفاقی را با توجه به حواشی آن کمیته پیش بینی کرده بود که مجددا آن یادداشت بارگذاری می شود.
https://t.center/CHarfeHesab
🔶گم نشود گوهرم...

علی گودرزیان ع پایدار

عمری از این سوز دل تا شده پیشانی ام
دست کسی بو نکرد از غم پنهانی ام

فصل جوانی گذشت با همه پیری هنوز
از کف دل می چکد شور غزلخوانی ام

آتش بی دود و دم شعله کشید ای صنم
سینه به تنگ آمد از حجم پریشانی ام

در صف دلدادگی، کرسی استاد عشق
قافیه بارم مکن طفل دبستانی ام

تیشه ی فرهادها قامت شعرم شکست
آمده ام بی سخن تا تو بمیرانی ام!

اَرمَن و تاجیکی ام!
هندی و لاهوری ام!
شاخ سمرقندی ام!
اصل خراسانی ام!

مولوی ام!
سعدی ام!
حافظ و فردوسی ام!
دِهلوی ام!
جامی ام!
حضرت خاقانی ام!

هرچه مرا بشکنید ای همه ناباوران!
گم نشود گوهرم، باز من ایرانی ام!

https://telegram.me/goodarziyan96
آموزش و پرورش چشم اسفندیار کابینه ی پزشکیان


علی گودرزیان ع پایدار ۱
خرم آباد-لرستان


هفدهم مرداد است و در تقویم ایران، این روز را، به نام "روز خبرنگار" آراسته اند. به همه ی اهالی رسانه درود می فرستم و اجازه می خواهم خلاف سال های پیشین و رسم مرسوم، به دلیل مهمتری در آستانه ی معرفی کابینه ی دکتر پزشکیان از آموزش و پرورش و وزیر پیشنهادی این نهادِ اساسی بنویسم.

بسیاری از تحلیلگران و اهالی سیاست و اجتماع، دولت پزشکیان را آخرین تیر در ترکش جمهوری اسلامی می دانند. به تعبیری روشن تر، آخرین بزنگاه و فرصتی می دانند که جمهوری اسلامی ایران، می تواند از فروپاشی و سقوط خود به دره ی نابودی جلوگیری کند و به زندگی دوباره و حیات اجتماعی و سیاسی در دنیای پر تحولات امروز، سلامی دوباره داشته باشد.

انتخابات، برگزار شد و باز، برای بسیاری روشن بود که اگر رهبری در میانه نبود، دولت سایه ی دیروز که در روزهای انتخابات بر آفتاب افتاده بود، هرگز به برنده شدن دکتر پزشکیان تن نمی داد و کشور را در برهوت آشفتگی و میلیتاریسم رها می کرد.
موفقیت دولت پزشکیان ممکن است اثبات ایده ها و رویکردهایی باشد که اصلاح طلبان از سال ۷۶ تا کنون بر آن پای می فشارند؛ اما این موفقیت به معنای پیروزی حاکمیت و پیروزی جمهوری اسلامی است، به شکلی که رهبری در آیین تنفیذ گفتند: موفقیت پزشکیان موفقیت همه ی ماست و همه باید تلاش کنیم این دولت موفق شود!

تصور ما این است که هسته ی سخت قدرت، به تمام محدودیت ها و تمام موانع راه آگاه است و می خواهد و می خواهند، ریل کشور را تغییر بدهند و این قطار را به مسیر توسعه و رفع بحران ها و ابرچالش ها هدایت کنند.
در این صورت انتظار می رود دست دکتر پزشکیان برای انتخاب وزیران و تیمش را باز بگذارند تا ایشان از تمام ظرفیت های موجود کشور، حتی در برخی از حوزه ها از زبده ترین کارشناسان خارجی هم استفاده کند تا بتواند این کشتی در گل نشسته را دوباره به دریا باز گرداند.

خبر تلخ اعمال سلیقه در انتخاب وزیر آموزش و پرورش و بی اعتنایی به نظر نخبگان فرهنگی و طرح چهره هایی منتسب به جریان های رقیب، برای همه ی کسانی که دل به اصلاحات و بهبودی اوضاع بسته اند، بسیار نگران کننده، ریشه سوز و هراس انگیز است.

این که فرقه ی حجتیه در سایه ی منابع مالی نفت در این سه سال، جان و روح تازه گرفته و نام و نشان جدید یافته و شال و کوپال قوی پیدا کرده است و می تواند هر دولتی را زمینگیر کند، برای ما چیز جدیدی نیست؛ اما تصور ما این است عقلای نظام تن به تحکم این فرقه نمی دهند و حنای آنان پیش اینان رنگ باخته است و دست از حمایت دولت نوپای پزشکیان بر نمی دارند. اگر چنین نباشد در همین آغاز راه باید: گفت: جناب پزشکیان! "الفاتحه"!

آموزش و پرورش باطن و ظاهر کابیته است و اگر قرار است مشروعیت مردمی کابینه را داشته باشیم، بدون همراهی و همسویی فرهنگیان و اهالی اندیشه امکان پذیر نیست و باز اگر قرار است زیربنای تحولات ساختاری را داشته باشیم، بدون وزیری همسو و اصلاحگر برای تغییر رویه ها و نگرش ها و روش ها در آموزش و پرورش، دماغ بیهوده پختن و خیال باطل بستن است.

جناب پزشکیان!
قرارمان این بود که اگر نتوانید! به مردم بگویید! من به شما هشدار می دهم که اگر وزیر آموزش و پرورش سفارشی را بپذیرید و به قدکوتاهان عرصه ی فرهنگ اعتماد کنید و صدای فرهنگیان و اهالی فرهنگ و معلمان را نشنوید، هنوز یکسال نرفته، اصلی ترین پایگاه اجتماعی خود را از دست می دهید و در آن صورت همه شکست می خوریم!

آگاه باشید که آموزش و پرورش چشم اسفندیار دولت شماست. این نهاد که از آغاز انقلاب ۵۷ باید مستقل عمل می کرد، نکرد و نهاد حاکمیتی شد و سالیان درازی است که از دست حاکمیت خارج شده و "وجه المصالحه" جریان های سیاسی قرار گرفته است و باید بپذیریم که بدبختانه در این سه سال از دست جریان سیاسی هم خارج شده و به دست فرقه ای خطرناک افتاده است که در آن نه پروسه آموزشی و نه پروسه ی پرورشی هیچکدام دنبال نمی شوند! بلکه به دنبال ساخت آدم هایی گوش به فرمان با تفکر طالبانیسم هستند! هرچند موفق نمی شوند اما منابع بر باد می رود!

جناب پزشکیان! آموزش و پرورش را از دست فرقه های متوهم، رهایی ببخشید و به حاکمیت برگردانید! بگذارید فرزندان ما، دستاویز حجتیه قرار نگیرند! بگذارید ما فرزندانمان را برای زندگی در قرن بیست و یکم تربیت کنیم! بگذارید در دنیای دیجیتال، فرزندانمان را با ابزار مدرنِ زندگی آشنا کنیم! به فرزندانمان مهارت زندگی کردن بیاموزیم تا بتوانند در این دنیای جدید گلیم خود را از آب بیرون بکشند!
شما را خدا نگذارید فرقه ی حجتیه با نام های جدید، با محتوای متوهم و بی پایه، نظام آموزشی را به ابتذال بکشانند و نان فرزندان ایران را در مصاف زندگی با جهان مدرن، آجر کنند!

۱-سرمقاله روزنامه یادگارامروز(شنبه۲۰مرداد۱۴۰۳)

https://telegram.me/goodarziyan96
♦️هشدار دبیران‌کل تشکل‌های فرهنگیان در خصوص ضرورت معرفی وزیر آموزش و پرورش همسو با شخص رئيس جمهور


بنام خداوند جان و خرد

جناب آقای دکتر پزشکیان رئیس جمهور محترم
جمهوری اسلامی ایران
با سلام‌ و احترام

این روزها در حالی که جنابعالی و همکاران نزدیک‌تان صادقانه در تلاش هستید تا براساس سازوکارهای مردمی و مشارکت‌جویانه و با بهره گیری از خرد جمعی و نظرات نخبگانی، براساس سنجه های طراحی شده در راستای رای و اندیشه آحاد ملت ایران، کابینه‌ای مقتدر، کاردان و باتجربه برای تغییر در وضع نامناسب موجود تشکیل دهید اما اخبار نگران‌کننده‌ای درخصوص معرفی گزینه برای وزارت آموزش و پرورش به عنوان گسترده‌ترین نهاد دولتی و حلقه اصلی وصل دولت شما با ملت به گوش می‌رسد.
ما تشکل‌ها به همراه جمعی از نخبگان آموزش و پرورش در کارگروه‌ها و کمیته‌های شورای راهبری، افراد توانمند و برجسته‌ای را معرفی کردیم اما اینکه افرادی خارج از آن چارچوب و بدون اندک همسویی سیاسی، فکری با جریان پیروز انتخابات و در واقع عاملان و تصمیم‌گیران اقدامات غیرکارشناسی و مخرب کنونی که بیشترین نقش را در افزایش نارضایتی اولیا و دانش‌آموزان داشته‌اند در لیست نهایی برای وزارت آموزش و پرورش قرار گرفته‌اند بسیار نگران‌کننده است.
متاسفانه جریان مقابل شما در انتخابات چهاردهم، تلاش می‌کنند با عدول شما از سازوکاری که با مردم از آن سخن گفتید و تحمیل و معرفی گزینه‌هایی منسوب به خود، امید ۴۰ میلیون مخاطب این وزارتخانه مهم و اثرگذار را در همین آغار راه ناامید نمایند و دولت چهاردهم را از پشتوانه و سرمایه اجتماعی خود محروم گردانند.
از شما می‌خواهیم اجازه‌ندهید فردای معرفی کابینه، روز تلخ و ناامیدی برای طرفداران گسترده‌ شما در وزارت آموزش و پرورش باشد و برخی از تمامیت‌خواهان، بدخواهان و مجاهدان روز شنبه مانع اراده دولت شما برای اجرایی شدن رویکردهای تحولی و اصلاحی در جهت تغییر وضعیت موجود گردند.
انتظار ما بر این است که فردای معرفی وزیر برای وزارت آموزش و پرورش، تمامی تشکل‌ها، جریانات سیاسی، جوانان و فرهنگیان فرهیخته بتوانند حامی آن فرد برای تغییر و اصلاح روند رو‌ به افول رویه‌های موجود باشند.
جناب آقای دکتر پزشکیان!
آنچه با شما در میان نهادیم یک تلنگر عادی نیست، بلکه بیان یک حقیقت و واقعیت تلخ است که عده‌ای آشنا به بازی سیاسی درحال اجرای عامدانه آن هستند و نتیجه مشهود آن ناامیدی طیف وسیعی از طرفداران شما در فردای معرفی کابینه است.
توفیق دولت شما آرزوی ما است. ما با تمام توان بر عهدی که با شما بستيم پایبندیم و معتقدیم شما هم بر عهدخود با ملت ایران و معلمان استوار خواهید ماند.

به امید موفقیت دولت مسعود و افزایش امید و سرمایه اجتماعی

صفر اسلامی دبیر کل انجمن اسلامی معلمان
طاهره نقی ئی دبیرکل سازمان معلمان ایران
فرج کمیجانی دبیرکل مجمع فرهنگیان ایران اسلامی
۱۷ مرداد ۱۴۰۳

✳️ به کانال رسمی مجمع فرهنگيان ايران اسلامی بپیوندید تا از آخرین خبرها مطلع شوید:
https://t.center/majmae_farhangian
مقام عالی وزارت قوت لایموت مردم

نامدار صیادی
مسول کمیته کشاورزی ستاد دکتر پزشکیان در استان لرستان


اگر وزارت آموزش و پرورش را یکی از پایه های توسعه ی متوازن و راه توسعه و پیشرفت کشور را در گرو محور قرار گرفتن این وزارتخانه می دانیم، وزارت جهادکشاورزی را هم  یکی از کلیدی ترین وزارتخانه هایی می دانیم که مستقیم، برکت سفره ی مردم به کارکرد و خدمت رسانی علمی و خردمندانه ی همگام با مسئولیت پذیری در این وزارتخانه بستگی دارد.

نان و خورش و قوت لایموت مردم با وزارتخانه جهادکشاورزی است و جالب این است که افزون بر نقش بی بدیل وزیر جهاد، هر یک از مدیران جهاد کشاورزی در استان ها باید در تراز ملی نقش آفرینی کنند! چرا که ایران کشوری چهار فصل است که هر استان و هر اقلیمش سیاست های خاص خود را در امور اراضی می طلبد.

از آنجایی که کیفیت سفره ی مردم، با کارکرد مدیریت های میانی در این دستگاه بزرگ، بستگی دارد و لنگیدن هر بخشی ممکن است باعث آشفتگی در تغذیه مردم و در پی آن ایجاد ازدحام و بلوا شود، می طلبد که مقام عالی وزارت جهادکشاورزی، انسانی دانشگاهی و خردمند و مسئولیت پذیر و آگاه از حساسیت کار و دارای تجربه ی مفید باشد تا فیضان این مدیریت به استان ها و شهرستان ها برسد.

بعد از فاجعه ی وزارت ساداتی نژاد، وزیر سابق این وزارتخانه، هنوز پسلرزه های آن بی مسئولیتی ها باقی و پابرجاست.
با ورود دکتر پزشکیان و شعارهای خردمندانه ی ایشان مبنی بر تصمیمات خردمحور، بارقه های امیدی در دل نخبگان ایجاد شد و از جمله با تدبیر دکتر بخشنده و کنشگری ایشان در بخش جهادکشاورزی کمیته هایی برای کمک به کارزار تبلیغاتی دکتر پزشکیان ایجاد گردید.

نفس حضور جناب دکتر عبدالمهدی بخشنده به عنوان شخصیتی فرهیخته و دانشگاهی و معاون برنامه ریزی و امور اقتصادی و قائم مقام وزارت جهادکشاورزی جناب آقای حجتی وزیر اسبق جهادکشاورزی برای تمام کسانی که الفبای کار در این حوزه را می فهمند، امیدآفرین و هم حرکت آفرین شد.

در حالی که ایران بزرگ از بحران ناکارآمدی و ابرچالش ها می سوزد و مدیریت غیر علمی دمار از همه برآورده و روز به روز کشور لاغرتر و نحیف تر و ناامیدتر می شود، امید و میل به بهبودی اوضاع، در حال حاضر برای تمام تکنوکرات های ایران و کارشناسان دستگاه های دولتی که دل در گرو آبادانی وطن دارند ضروری ترین مفهومی است که می تواند به این بخش از جامعه جان و روح تازه ببخشد.

امیدِ این که در بزنگاه معرفی کابینه یکی از کارآزموده ترین چهره های علمی مانند دکتر بخشنده به عنوان وزیرجهادکشاورزی به مجلس معرفی گردد، کمترین توقعی است که هواداران دکتر پزشکیان در بخش جهادکشاورزی ایران، می توانند به عنوان مطالبه ی بحق خود داشته باشند.

دکتر پزشکیان شایسته است با بررسی جمیع جهات، شایسته ترین ها را برای مدیریت این حوزه برگزیند و از نظر ما کهنه کارشناسان این حوزه، دکترعبدالمهدی بخشنده یکی از کسانی است که می تواند بهترین نقش های خدمت رسانی به مردم را در این حوزه ایفا نماید!
العاقبه للمتقین


https://telegram.me/goodarziyan96
معیار انتخاب و یا اهرم انتصاب در انتخاب مدیران

مریم کرمی
عضو شورای استانی
مجمع فرهنگیان ایران- شاخه لرستان

بدیهی است هر حزب و یا جناحی پس از پیروزی، اقدام به استقرار دولت جدید و گزینش مدیران با توجه به پارادایم نظری و مانیفست فکری مورد نظر خود می‌نماید؛
پاسخ‌گو بودن و مسئولیت اعضای جریان پیروز در مقابل عملکرد مدیران مستقر، سبب حساسیت نسبت به گزینش افراد هم‌سو می‌گردد و این مورد کاملاً عقلانی به‌نظر می‌رسد.

مهم‌ترین چالش روبه‌روی این نوع انتقال قدرت بحث سهم‌خواهی جریان‌های مختلف و اهرم‌های فشار نیروهای درون‌گروهی و برون‌گروهی و رقابت‌های منفی برای انتقال قدرت است و مهم‌ترین آسیب آن عدم توانایی حزب حاکم در شایسته‌گزینی است.

جریان‌های هم‌سو، سهم‌خواهان ستادی، مجاهدان جمعه و شنبه، پدرسالاران، قومیت‌ها و طوایف با طناب‌کشی سعی در وزن‌کشی بیش‌تر دارند به‌طوری‌که در این کشاکش قدرت معمولاً سهم فرهیختگان شایسته، زنان وجوانان کمتر دیده می‌شود و نبود فرصت مناسب برای حضور این افراد در پست‌های مدیریتی سبب می‌گردد افراد اثرگذار و توانمند در حاشیه قرار گیرند و نبود آنان سبب سوء مدیریت و عدم تحقق چشم‌اندازهای تعیین شده می‌شود.

گفتنی است افراد توانمند و باسابقه و فعالان ستادی و قومیتی نقش به‌سزایی در پیروزی حزب حاکم داشته‌اند به‌طوری که بسیاری از آنان با هزینه کردن سرمایه‌ی فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی خود سهم مهمی در موفقیت جناح پیروز داشته‌اند اما برای حفظ این سرمایه‌ی اجتماعی و پرهیز از رقابت منفی و برای دست‌یابی به هم‌دلی لازم است در گزینش مدیران معیارهای زیر مد نظر قرار گیرد:

تخصص‌گرایی و شایسته‌سالاری، توانمندی، داشتن رزومه مرتبط با پست مدیریتی و هم‌سو بودن با جناح پیروز جز معیارهای انتخاب مدیران باشد تا سدی محکم در مقابل سهم‌خواهان بدون رزومه و توانمندی خاص که منتخب محفل‌گرایان، پدرخوانده‌ها و فرصت‌طلبان هستند، باشند.

زنان توانمند، جوانان متخصص و نخبه، افراد شایسته غیر مرکزنشین و اقوام و اقلیت‌ها توان چانه‌زنی و فرصت بروز استعدادهای خود ر ا به دلیل تکرار چهره‌های مطرح در پست‌های مدیریتی ندارند، به آنان فرصت حضور داده شود.

کادرسازی و شبکه‌سازی نیروهای مستعد جهت کسب تجربه و فرصت اجرای آموخته‌ها و اندیشه و استعداد فرصت پرورش مدیران در سطح ملی را فراهم می‌سازد، این فرصت جهت بالندگی سرمایه‌های انسانی با فراهم نمودن شرایط کسب مدیریت برای این افراد فراهم می‌گردد.

شاخص‌های ارزیابی مدون و شفاف در بدو انتصاب مدیران و در طول زمان مسئولیت معیار ارزیابی مدیران قرار گیرد.
سن، جنس، قومیت و طبقه‌ی اجتماعی عامل تبعیض در گزینش مدیران قرار نگیرد و مدیران از طیف وسیعی فرا جنسیتی و فرا قومیتی و بدون محدودیت سن و طبقه اجتماعی انتخاب گردند.

شفافیت، پاسخ‌گو بودن و نظارت احزاب و رسانه‌ها و مطالبه‌گری جامعه‌ی مدنی سبب رشد شاخص‌های کیفیت عملکرد مدیران می‌گردد و مهم‌ترین ثمره‌ی آن علاوه بر توسعه‌ی متوازن جامعه، افزایش سرمایه‌ی اجتماعی و مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی است.

فرصت مغتنم جهت تغییر و توسعه‌ی مهم‌ترین دستاورد انتخابات و خواست مشارکت کنندگان است در صورت فرصت‌سوزی و عدم تحقق خواست اکثریت این سرمایه‌ی اجتماعی به تدریج کاهش می‌یابد ونتیجه آن توسعه‌نیافتگی، ایستایی و واپس‌گرایی است.
با انتصاب منطقی و عقلانی مدیران و رعایت موازین صحیح و رعایت شاخص‌های مد نظر فرصت بی‌نظیر توسعه را برای جامعه فراهم نماییم.

نویسنده : مریم کرمی | سرچشمه : سیمره‌ی شماره‌ی 731 (یک‌شنبه 7 اَمُرداد 1403)


https://telegram.me/goodarziyan96
گله از پزشکیان

علی گودرزیان ع پایدار


انتخابات تمام شد و کابینه ی دکتر پزشکیان در آستانه ی رونمایی است؛ اما من نمی توانم گله و شکایت خودم را از پزشکیان پنهان کنم و بر زبان جاری نسازم. احساس می کنم اگر نگویم در حق فرزندان ایران کم لطفی صورت می گیرد.

من یکی از گله هایی که از پزشکیان داشتم این بود که هر وقت رقیبان انتخاباتی به او می گفتند: "ظریف و جهرمی" با شما هستند! سکوت می کرد و منفعل می شد. انگار کار خبطی کرده بود. متاسفانه دستمان هم به ایشان نمی رسید تا مطالبی را به ایشان گوشزد کنیم!

به راستی دکتر پزشکیان چرا باید سکوت می کرد؟ چرا نمی گفت: ظریف از مهمترین سرمایه های ایران است. حتی از چاه های نفت ایران هم مهمتر است. امثال این آدم ها  سرمایه اند، ثروت نیستند. آنان ثروت آفرین هستند.

ما یعنی ایرانیان چقدر باید هزینه بدهند که امثال ظریف را در کائنات داشته باشند. او فرزند راستین مادرمان ایران است. دولت روحانی اگر نیمچه آبرویی پیش مردم داشت، باعثش همین آدم ها بودند. همین ظریف ها، زنگنه ها و جهرمی ها و طیب نیاها و دیگر وزیران آبرومند بودند که بار دولت روی دوششان بود و اگرنه امثال واعظی و برخی دیگر از وزرای ایشان که باعث خرابکاری دولت تدبیر شدند، پیش مردم وزنی نداشتند!

دولت ها باید عرضه داشته باشند از فرزندان راستین ایران مثل ظریف استفاده کنند. در دولت های پخمه امثال ظریف و جهرمی به کار گرفته نمی شوند. به قول خودشان جوانان انقلابی مثل عبدالمالکی به کار گرفته می شوند که می خواست با یک میلیون تومان سرمایه، برای جوانان شغل ایجاد کند!!

گله داشتم که چرا دکتر پزشکیان نمی گفت:" ظریف و جهرمی و طیب نیا و... فرزندان با لیاقت ایران هستند و مال هیچ دولتی نیستند مال همه هستند، سرمایه ملت ایرانند و من افتخار می کنم همکار من باشند. اینان معیار کارآمدی هستند.
باید می گفت: من افتخار می کنم ظریف همکار من باشد، نه مدیر کل ارشاد گیلان!
من افتخار می کنم که همکار من جهرمی باشد نه فلان مسئول متوهم!

شجاعت دفاع از حق و آدم های درست خودش نمود است، نمود پاکی و شناخت است که البته دکتر پزشکیان این شجاعت را دارند؛ اما نمی دانم چرا در پاسخ قاطع به آنان تعلل می کرد.
چه افتخاری بالاتر از این که در این کشور ظریف باشیم. ظریف الگوی جوانان اندیشمند ایرانی است. خیلی ها دوست دارند ظریف باشند. ظریف یک وطن پرست است که بنده ی قدرت و شهوت نیست او عاشق نام نیکوست که کعبه ی آمال انسان ایرانی است.

نکته ی پایان این که ماها خیلی وقت است عادت کرده ایم خودزنی می کنیم! آدم هایمان را تخریب کنیم. غافل از آن که منابع انسانی در این کشور ته کشیده است!
متاسفانه، دولت منحوس سایه، به تمام شخصیت های کاریزما در این کشور انگ زد. فرزندان توانای ایران را با انگ های رنگارنگ از میدان به در کرد تا میدان برای متوهمان خالی بماند!
تلاش کنیم از تخریب دست برداریم از خودمان شروع کنیم. منابع انسانی منطقه ای را تخریب نکنیم، تلاش کنیم همین منابع انسانی منطقه ای را به منابع ملی تبدیل کنیم.

کسانی که در استان های دیگری استاندار، معاون استاندار و یا مدیری لایق بوده اند؛ چرا ما باید در منطقه تخریبشان کنیم؟ اگر تعارض منافع هست، اگر نقص و نقیصه ای هست و یا اگر سوء تفاهم هست، گفت و گو کنیم و معایب همدیگر را برطرف کنیم!

اگر روا نداریم این تجربه ها در منطقه به کار گرفته شوند، راه استفاده ی ایران از وجودشان را نبندیم. کمک هم بکنیم تا در جای دیگری سرچشمه ی خیر و برکت برای ایران باشند. ما چه در سطح ملی و چه در سطح منطقه از تخریب سود نبرده ایم خود را به خاک سیاه نشانده ایم! امیدوارم از روزگار بیاموزیم که بهترین معلم، روزگار است.


https://telegram.me/goodarziyan96
اسماعیل هنیه ترور شد:

اول این که این اقدام بی شرمانه ی اسرائیل بدون هماهنگی نفوذی های کا گ ب در دستگاه امنیتی ایران امکان پذیر نبوده و باید در این دستگاه امنیتی یک خانه تکانی حسابی انجام بگیرد!

دوم این که این ترور و ترورهای اینچنینی روز به روز اسرائیل را در جامعه ی جهانی بی اعتبارتر و رسواتر و بی ریشه تر می کند!

#اسماعیل_هنیه



https://telegram.me/goodarziyan96
💎 نطق تحلیف و حواشی آن

انوشیروان رضایی

مراسم تحلیف هم برگزار شد.
انصافا هم آبرومندانه

اما بازهم دو گروه موافق و مخالف هر کدام راه خود در پیش گرفتند.
♦️مخالفان بر عدم حضور مقامات اروپایی  به جز انریکه مورا(معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا)، چینش مهمانان و مخصوصا اختصاص ردیف اول به سران گروههای مقاومت، شعارهای مرگ، تکراری بودن و مشابهت سخنان پزشکیان با روسای جمهور قبل، عدم مشاهده نشانه های مهم تغییر در سیاست خارجی و داخلی را دلیل تهی بودن مراسم تحلیف یا حداقل کم اثر بودن آن دانسته اند.
♦️ موافقان بر صراحت پزشکیان در ازعان به مشکلات داخلی و اقتصادی، تاکید او بر رفع تبعیض، مخالفت با برخورد با زنان و دختران، لحن آشتی جویانه با جهان و.. تاکید دارند.

اما کدام تحلیل به صواب نزدیک تر است؟
♦️ اولا- پزشکیان بر خلاف مراسم تنفیذ، بسیار مسلط و خوب صحبت کرد.
♦️ثانیا- در کنار تبعیت از رهبری و سیاست های کلی نظام  و رویکرد توافق گرای دولتش، به صراحت پای بندی به توجه به مطالبات معترضان، اوضاع وخیم اقتصادی و مشی صلح طلبانه و مدارا جویانه با جهان را اعلام نمود.

نتیجه این معجون متناقض را چگونه باید تعبیر کرد؟ مخصوصا که مشابهت های زیادی هم با سخنان روسای جمهور پیشین داشت.
♦️نکته اول- آن است که شباهت سخنان پزشکیان به احمدی نژاد یا رئیسی بیشتر شکلی است نه محتوایی مثلا اینکه پزشکیان از توجه به کرامت زنان و دختران صحبت می کند با گفته های مرحوم رئیسی یا احمدی نژاد اگر شکل یکسانی هم داشته باشد در نیت و محتوا، زمین تا آسمان متفاوت است.احمدی نژاد برای عوام فریبی می گفت: "مشکل مگر موی دختران ماست؟" رئیسی برای مبرا کردن خود از انتقادها اشاره به حقوق زنان داشت و منظورش هم حقوقی بود در ذهنیت جناح راست حالا از سنتی تا رادیکال، ولی پزشکیان در بحبوحه جنبش ۱۴۰۱ نشان داد که حداقل به لحاظ اعتقادی هر رفتاری را با زنان و دختران تاب ندارد. ایضاً در سیاست خارجی اگر به متن مناظرات مراجعه کنیم، منظور او و تفاوتش با رویکرد رقیب را که خیلی هم به ظاهر آراسته شده بود می توان دریافت.
البته انتظار یک ذهن مدرن لائیک، از دکتر پزشکیان مذهبی غرق در قرآن و نهج‌البلاغه تصور و انتظار نادرست و غیرواقع بینانه ایی است.
او می تواند بر کرامت انسانی پای فشارد و جلو رفتارهای غیر قانونی و برخوردهای غیر انسانی مقاومت کرده واکنش نشان دهد.
قدم های بیشتر دست جامعه مدنی و کنشگران را می بوسد.

♦️نکته دوم- وضعیت کلی کشور است. هسته سخت قدرت قاعدتا با هوشمندی سیاسی خود دریافته که اگر نگوییم پزشکیان آخرین شانس توافق با داخل و خارج است لااقل جزو آخرین هاست و بعید است بتواند چنین موقعیتی را مجددا بازتولید نماید.
رسیدن شکاف دولت-ملت به مرحله خطرناک، عدم مشارکت ۶۰ درصدی در انتخابات با وجود به کار گیری تمامی تلاش ممکن، اوضاع نابسامان اقتصادی، روی خوش نشان ندادن غرب حتی به تغییرات در انتخابات، محتمل بودن سرکار آمدن ترامپ، رو به اتمام بودن دوره برجام و محتمل بودن توسل غرب به مکانیسم ماشه جهت برگرداندن همه تحریم ها، جنگ جاری در منطقه، مشکلات زیست محیطی، جنبش های مختلف فعال در سطح جامعه از کارگران تا بازنشستگان و زنان و ...جملگی یک پیام دارند. حاکمیت نجنبد خیلی زود ممکن است دیر شود. بعبارت دیگر فرق حرفهای پزشکیان با خاتمی در این است که گوش شنوایی برای حرفهای خاتمی و حتی روحانی در داخل هسته‌ سخت قدرت نبود و حس خودی بودن و توافق گرایی ظاهرا پایین بود. چون احساس خطر جدی وجود نداشت و نوعی تقابل هم حس می شد یا تبلیغ می گردید، ولی حالا خطر جدی است پس تکرار همان حرفها با رویکرد توافق گرایی و در ذیل سیاست های رهبری احتمال دارد حداقل تا جاییکه که به نفع کلیات نظام ارزیابی می شود شنیده شود.

با این وجود هنوز نباید خیلی خوشبین بود. می توان گفت:
♦️ در سیاست خارجی چراغ زرد روشن شده و امکان روشن شدن چراغ سبز هم وجود دارد.
♦️در سیاست داخلی حاکمیت
جای زیادی برای اتلاف وقت با بازی برخی خودی های خالص ساز  ندارد و بیش از هر زمانی الزام به همکاری را حس می کند. در اقتصاد بیشتر، در فرهنگ و حقوق شهروندی شاید کمتر

جامعه هشیار است و حاضر به عقب نشینی از مطالبات نیست. پس امکان تغییر و تحول فراهم شده است.
شاید پزشکیان توصیه قدیمی منسوب به سعید حجاریان را جامه عمل بپوشاندبدبن مضمون که: کاش ما طوری عمل می کردیم که پرچم اصلاحات در دست رهبری نظام بود.

💎 در پایان به رسم ادب و تبعیت از رئیس جمهور محبوب  از زبان لسان الغیب عرض می شود:

درآ که در دلِ خسته توان درآید باز
بیا که در تنِ مُرده رَوان درآید باز
                       ...؛
بدان مَثَل که شب آبستن است روز از نو
ستاره می‌شِمُرَم تا که شب چه زاید باز


با پوزش از تاخیر

🍀🌹❤️

https://t.center/CHarfeHesab
More