گاه‌نویسه‌ها | جواد رسولی

#حسن_قریبی
Канал
Логотип телеграм канала گاه‌نویسه‌ها | جواد رسولی
@gahneviseПродвигать
639
подписчиков
278
фото
41
видео
323
ссылки
✅زندگی در صدف خویش گهر ساختن‌ست / در دل شعله فرورفتن و نگداختن‌ست//مذهب زنده‌دلان خواب پریشانی نیست / از همین خاک جهان دگری ساختن‌ست 🔸 [اقبال لاهوری؛ زبور عجم] 🔹▫️ ارتباط با من @jrasouli
زبان فارسی و تجارت ختائی❗️

🔸 مطلب زیر را از کانال دوست شاعر و اهل قلم، حسن قریبی ،برداشتم تا به جوانان اهل فن و تکنولوژی یادآور شوم: "منتظر نسل مدیران و مسئولان نشوید که کاری کنند؛ اینها گرفتار دیروزند و گویا فهمی و دردی از امروز و فردا ندارند!... خودتان همانطور که در بسیاری کارها از هم‌نسلان ما و ایشان پیشی گرفته‌اید، پیشروی کنید و اقدامات لازم را مبذول فرمائید!


@Gahnevise
بر طریقی که کس گمان نبرد!

🔹فیروز گفت: «یک آقای خِتایی (چینی) اصرار دارد شما را ببیند».
پرسیدم: «نگفت چه کار دارد»؟
کمی فکر کرد و گفت: «از ما کمک می‌خواهد اما نفهمیدم چه می‌خواهد؟ مثل اینکه آمده #تاجیکستان برای آموزش زبان فارسی»!
با تعجب پرسیدم: «آموزش؟»
گفت: «شاید»!
گفتم: «قرار بگذار بیاید پژوهشگاه».

🔹چند روز بعد یک جوان چینی آمد که فارسی را دست و پا شکسته صحبت می‌کرد با لهجهٔ تاجیکی!
با حوصله به حرف‌هایش گوش دادم و نتیجه اینکه می‌خواست یک نرم‌افزار آموزش زبان فارسی برای کشورهای فارسی‌زبان (ایران و تاجیکستان و افغانستان) راه‌اندازی و تکمیل کند و انتظار داشت تا پژوهشگاه ما به او یاری رساند!
استقبال کردم و پرسیدم: «اما آموزش زبان فارسی به شما که یک چینی هستی چه دخلی دارد»؟
گفت: «من یک فرهنگی‌،‌ اما کارگزار یک شرکت تجاری چینی هستم. شرکت ما اصرار دارد که شما فارسی‌زبانان همدیگر را بفهمید، این برای تجارت ما خیلی مفید است. تولیدات ما باید در کل کشورهای #فارسی‌زبان به یک میزان شناخته شود. اینکه شما در خط و زبان و گویش با هم اختلاف دارید، برای واحد‌های بازرگانی و بازاریابی ما خیلی پرزحمت و هزینه‌بر است. ما باید سرمایه‌گذاری کنیم تا بازار ما از مشترکات فرهنگی کشورها در سایر حوزه‌ها نیز به صورت یکدست بهره‌گیری کند» (نقل به مضمون) ... در ادامه وقتی سکوت مرا دید، مکثی کرد و پرسید: «منظورم فهماست»؟
همین طور که در فکر بی‌تدبیری‌های فرهنگی و اقتصادی خودمان بودم گفتم: بله منظور شما را فهمیدم، داشتم به این شعر #امیرخسرو_دهلوی فکر می‌کردم که می‌گوید:

پیش ازین بر خودم یقینی بود
که دلم هیچ دلسِتان نَبَرد
تو ببردی همه یقین دلم
بر طریقی که کس گمان نَبَرد!

#حسن_قریبی #زبان_فارسی #چین #ختا #تاجیکستان #ایران #افغانستان
@hassangharibi
اصطلاحات خویشاوندی در تاجیکستان
@Gahnevise

(به نقل از https://t.center/hassangharibi)
🔹با دوستی در #دوشنبه گفتگو می‌کردم که در بین صحبت‌هایش گفت: «#زن‌شوندهء من از خجند است»...
پرسیدم: «زن‌شونده یعنی چه»؟
از توضیحاتش دریافتم که منظور #نامزدش بود، «آنکه قرار است زنش بشود»!
برایم جالب بود، نمی‌دانم از خودش درآوره بود یا نه؟ پرسیدم و گفتند در تاجیکستان به نامزد #نسبت هم می‌گویند و به همین قیاس دوران #نسبت‌بازی هم دارند.
این شد که اصطلاحات خویشاوندی در #تاجیکستان را در یک یادداشت گرد آوردم که البته ممکن است برخی از آنها در لهجه‌ها صورت دیگری هم داشته باشد:

اولاد: (خاندان)؛
دادا، (پدر)؛
قبله‌گاه [محترمانه]: (پدر)؛
آچه: (مادر)؛
بابا: (پدربزرگ)؛
باباکلان: (پدرِ پدربزرگ)؛
بی‌بی، مامَه: (مادربزرگ)؛
بی‌بی‌کلان، مامَه‌کلان: (مادرِ
مادربزرگ)؛
زَنَک: (زن)؛
مردک: (مرد)؛
اکا: (برادر بزرگ)؛
دادر: (برادر کوچک)؛
اُوکه: (برادر کوچک، خطاب بزرگترها به پسران و مردان جوانتر)؛
لولَک: (نوزاد)،
گولَک: (کودک)؛
بچه: (پسر)؛
دختر، (دختر)؛
مشتِ پر: (دختر، قدیمی معادل ضعیفه]:
پسرچه: (پسر تا نوجوانی)؛
دخترچه: (دختر تا نوجوانی)؛
اَپه: (آبجی، خواهر بزرگ)؛
خواهر: (خواهر کوچک)؛
تَغا: (دایی)؛
عمک: (عمو)؛
خاله: (خاله)؛
کِلین، سُنهار: (عروس)؛
جییَن: (برادرزاده و خواهرزاده)؛
عمک‌بچه: (پسر عمو)؛
تَغابچه؛ (پسر دایی)؛
خاله‌دختر: (دختر خاله)؛
تَغادختر: (دختر دایی)؛
عمه‌دختر: (دختر عمه)؛
عمک‌دختر: (دختر عمو)؛
خوش‌دامن: (مادر زن)؛
خُسور: (پدرزن)؛
باجه: (باجناق)؛
اَوسون: (جاری)؛
پاچ‌چا، یَزنِه: (شوهر‌خواهر، و بعضاً شوهر‌خاله، و شوهر عمه)؛
قُدا: (پدر و مادر عروس یا داماد و فامیل طرفین)؛
یَنگه: (زن برادر)؛
نبیره: (نوه)؛
عبیره؛ (نتیجه)؛
چبیره: (نبیره)؛
کبیره: (ندیده)؛
موی‌سفید: (پیرمرد، برای شوهر پیر نیز )؛
کم‌پیر: (پیرزن، برای خانم پیر)؛
دوگانه: (دوست برای دختر)؛
جوره: (دوست برای پسر)
صغیره: (بچه‌یتیم)؛
اوگَی: (نامادری، ناپدری)؛
پَلانج: (هَوو)
مادراندر: (مادرخوانده)؛
پدراندر: (پدرخوانده)
خانگی‌ها: (اهل خانواده)؛
خویش‌و‌تبار، عائله: (فامیل).

همچنین سنّت است که پس از درگذشت پدر معمولاً اولین پسر تولد‌شده در خانواده را به نام مرحوم پدر نام‌گذاری می‌کنند و چون از ادب به دور است که پدر را به نام کوچک صدا کنند به آن بابا می‌گویند و به تبع آن دیگران نیز، اما پدر خانواده به احترام پدرش به پسرش دادا (پدر) می‌گوید و برای مادران نیز حکم چنین است!
اخیراً بعضی‌ها برای آنکه در تربیت فرزند کوتاهی نکنند و پسر #ایرکه (لوس) نشود، از این سنت پیروی نمی‌کنند تا مبادا در وقت تنبیه به نام پدر بی‌احترامی شود...
و آخر اینکه چندی از این نام‌ها و اصطلاحات خویشاوندی به نظر ترکی ازبکی است که به دلیل نزدیکی مناسبات دو ملت، به زبان تاجیکان راه یافته است!

#حسن_قریبی #تاجیکستان
Forwarded from کانال حسن قریبی (Hasan Gharibi)
اصطلاحات فوتبالی در تاجیکستان

در پخش بازی #ایران و #مراکش، گزارشگر #شبکهء_ورزش_تاجیکستان، اصطلاحات فوتبالی زیر را به کار برد:

سبقت: (مسابقه)؛
بازیگر: (بازیکن)؛
فوتبال‌باز: (فوتبالیست)؛
دسته: (تیم)؛
ضربهء کُنجی: (کُرنر)؛
پرتافت: (پاس)؛
خط حمایه: (خطّ دفاع)؛
نیمه حمایه: (هافبک)؛
خطّ هجوم: (خطّ حمله)؛
ضربهء نشان‌دار: (ضربه کات)؛
کنار: (آوت، بیرون)
جریمه‌گاه: (منطقهء جریمه)؛
گرفتِ توپ: (حفظ توپ)؛
وقت‌گذرانی: (وقت‌کُشی)؛
وقتِ ضایع: (وقتِ اضافه)؛
مخلص: (طرفدار)؛
به دور دیگر گذشتن: به مرحلهء بعدی صعود کردن؛
قاعدهء بازی را ویران کردن: (خطا کردن)؛
و ....
پیش از بازی نیز مجری برنامه، درباره پیش‌بینی نتیجهء بازی از کارشناس سؤال کرد که جواب این بود:
«هر دو دسته به قوّت هستند، اما همچون یک مملکتِ همزبان، ما از ایران مخلصی می‌کنیم!»

#حسن_قریبی
https://t.center/hassangharibi
مذاکره با واژه‌های فریب‌کار!


@Gahnevise
🔸به فیروز گفتم برود ‌یک سبد بخرد؛ با یک سطل زباله برگشت. پرسیدم چرا این؟! گفت در #تاجیکستان به این می‌گویند #سبد
🔸آن اوایل تاجیک‌ها مرا به «آش» دعوت کردند. رفتم و دیدم به نوعی غذا که با پلو می‌پزند #آش می‌گویند.

🔹دکتر #علی‌اشرف_صادقی مقالهء کوتاهی دارد با عنوان «واژه‌های #فریبکار در فارسی تاجیکی» و چند مثال برای آن آورده است که به نظر من جای کار دارد که به خودشان هم گفته‌ام.
«واژه‌های فریبکار ترجمه‌ای فرانسوی است که به واژه‌هایی گفته می‌شود که در لفظ #مشترک و در معنا #متفاوت‌اند».
در مناسبات روزمره و مسافرتی با تاجیکان کاربرد این واژه‌ها به‌خودی‌خود بی‌آزارند. گاهی جالب و گاهی اسباب دلخوری مختصر می‌شود.
اما چون کسی مقصر نیست تبدیل به یک آگاهی یا خاطره می‌شود.

◽️اکنون فرض بفرمائید یک روز بین ایران و تاجیکستان اختلافی پیش بیاید و قرار باشد بر سر آن مذاکره #دوجانبه شود!
از آنجاکه ما #همزبان هستیم قطعاً مذاکرات بدون #مترجم خواهد بود و در اینچنین موقعیت‌هایی است که قضیه حساس می‌شود.. برای مثال هیئت ایرانی باید بدانداگر تاجیک‌ها گفتند:
1. «ما در این مذاکره #برنده خواهیم شد»...یعنی #مجری این جلسه ما خواهیم بود.
2. «گپ (حرف) #زور زدید»...یعنی حرف خیلی #جالب و مهمی زدید!
3. «باید منطقه را #تازه_کنیم» یعنی باید منطقه را #پاکسازی کنیم!
4. «ما نباید مخالفین هم را #دستگیر کنیم» یعنی نباید به آنها #یاری رسانیم!
5. «باید مسائل را #جابه‌جاگذاری کنیم» یعنی هر چیز را دقیق #سر_جایش_بگذاریم.
طبیعی است به همین قیاس تاجیک‌ها هم از لفظ‌های ما معانی دیگری دریافت می‌کنند بنابراین با انواع و اقسام این واژه‌ و اصطلاحات فریبکار و تفاوت‌های معنایی در می‌یابید که در یک مذاکرهء حساس دیگر تبعات قضیه به سادگی «آش» و «سبد» نیست ...
لطفاً یک کارشناس زبان با خود ببرید!

(به نقل از آقای حسن قریبی، رئیس پژوهشگاه فارسی‌-تاجیکی ایران در تاجیکستان https://t.center/hassangharibi)
#حسن_قریبی #تاجیکستان #گویش_تاجیکی