🔰جـــوانـان و فــرهنــگ
حکیم و تاریخ نویس یونانی، حدود دو هزار و پانصد سال پیش دربارهی نوع تربیّت جوانان ایران مینویسد: «به فرزندان خود، تقوا و فضیلت میآموزند، همانگونه که دیگران خواندن و نوشتن را... در قوانین ایران کوشش میشود که افراد، تربیّتی پیدا کنند تا آنان را پیشاپیش، از دست یازیدن به کارهای سنگین و شرارت آمیز باز دارد».
آنگاه موارد آموزش به کودکان را بر میشمارد؛
"دادگری، اعتدال و قناعت، آیین رزم و شکار، خو گرفتن به سختی و پرورشِ تن و روان، هر دو..."
امّا هم او در پایان کتاب خود از انحطاط حکومت ایران نیز حرف میزند که در غرورِ غفلت، غرق شدند و سرانجام مقهورِ چهل هزار سرباز مقدونی گردیدند.
وی یکی از علّتهای اقتدار ایرانیان را توجّه به تربیّت جوانان میداند؛ یعنی سختکوشی، انضباط و استحکام اخلاقی.
بدیهی است که امروزه مسئولیّت ما پیچیدهتر و سنگینتر است؛ زیرا آموزش و تربیّت به میان عامّهی مردم کشیده شده است و علاوه بر آن، ما با دنیایی پُر از رقابت و کشش و کوشش سر و کار داریم و توقّع مردم ما آن است که یک زندگیِ آرام و آبرومند برای آنان فراهم شود.
اگر پرسیده شود که آیندهی یک کشور چگونه خواهد بود، در یک کلمه باید جواب داد: بسته به آن است که جوانانش چگونه تربیّت شوند.
ذهن جوان با کتاب که عمدهترین وسیلهی آموزش است، پرورش مییابد . ولی وقت و عادتِ کتاب خوانی در زندگی جوانان، نظم و برنامهریزیِ بهتر و سنجیدهتری را میطلبد.
جوان ایرانی نیاز دارد که در وهلهی اوّل، خود و تاریخ و فرهنگ دینی و ملّیِ خود را بشناسد، سپس با جریانهای عمدهی فکریِ جهان آشنا گردد و بدین گونه دارای قریحهی نقد و تحلیل گردد. اگر دیدِ روشن نسبت به جهان و کشور خود نداشته باشد، مهارت و تخصّص هم به کار وی نخواهد آمد.
از طریق آشنایی با گذشتهی کشور است که جوان ایرانی در مییابد که از کجا آمده و به کجا میرود. ادبیات یکی از مهمّترین عناصر فرهنگ ایران است. تاریخ و فرهنگ ادبیِ این سرزمین سرشار از آموزههای اخلاقی، دینی و حِکَمی و آیینِ زندگی است. جوانان باید از این آبشخورهای پاک و زلال فرهنگ ایرانی، برای آبادانیِ میهن خویش بهره گیرند.
در شاهنامه نیز بر همین موضوع تأکید شده است:
گُهر، بیهنر زار وخوار است و سُست
به فرهنگ باشد روان تندرست
جوان ایرانی باید بداند که برای چه سرزمین و آیندهای کار میکند. آینده، بسیار پُر توقّع و سختگیر است و به هر سواری رکاب نمیدهد. بزرگترین غفلت که بهای گرانی باید برایش پرداخت، غفلت از آینده است. همهی اینها به چگونگیِ بهرهگیری از وقت باز میگردد:
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از این حاصل ایّام بریم
"حافظ"
#فصلنامه_هستی دورهی دوّم، پاییز ۱۳۸۰، شماره ۳
✅دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
___
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan