#گزیدۀ_مقاله 🔹زردشتیان و مسلمانان در سدههای نخست اسلامی
مروری بر کتاب «ستیز و سازش» اثر جمشید چوکسی
✍️ #فاطمه_عباسیبرخی از بخشهای مهم مقاله از این قرارند:
🔻چوکسی معتقد است ستیز، همکاری و همزیستی میان مسلمانان و زردشتیان سه شیوهٔ کلی داشت که هر کدام خاص نواحی جغرافیایی ویژهای بودند: در عراق، خوزستان، آذربایجان و سیستان همزیستی سازگارانه بهسرعت شکل گرفت؛ در فارس، کرمان و خراسان (هستهٔ مرکزی و تاریخیِ ایرانشهر) پشتیبانی از مسلمانان کمتر بود اما بدگمانی اعضای دو گروه بهتدریج کاهش یافت؛ در نواحی مرزی دریای خزر و ماوراءالنهر روابط همواره خصمانه بود و این ستیز دائم مانع همکاری مردم مغلوب و غالب میشد.
🔻چوکسی چندین نمونه از پیشگوییهای اسلامی و زردشتی دربارهٔ آیندهٔ سیاسی جامعه میآورد تا نشان دهد که چگونه روایات آمیختهای که دو گروه را به گذشتهٔ مشترکشان پیوند میداد به زردشتیان کمک کرد تا فرمانروایی و فرهنگ اسلام را بپذیرند. او اشاره میکند که دیدگاههای مشابهی در سراسر منطقه، حتی بین یهودیان و منداییان، رواج یافت که قدرت فزایندهٔ مسلمانان و توسعهٔ اسلام را مقدمهای برای ظهور منجی و بخشی از نقشههای خدای خود میدانستند.
🔻چوکسی روند گروش ایرانیها به اسلام را امری تدریجی میداند که در قالب سه مرحله رخ داد: مرحلهٔ نخست یا دورهٔ فتوحات در قرن اول هجری؛ مرحلهٔ دوم مسلمان شدن مردم در مناطق شهری از قرن دوم تا چهارم هجری؛ مرحلهٔ سوم گسترش اسلام در مناطق روستایی از قرن چهارم تا هفتم هجری.
🔻در قرن دوم هجری، تغییر برخی شرایط اجتماعی منجر به تغییر دین گسترده در شهرها و اغلب در نواحی پیرامون پادگانهای اعراب شد. در این مناطق، زردشتیان و مسلمانان مجبور بودند در امور دنیوی با هم ارتباط مستقیم داشته باشند. تغییر دین ایرانیان در نخستین سدههای اسلامی بر مبنای خدا یا پیامبری که برای مردان و زنان و کودکان وعظ کند، قرار نداشت بلکه اسلام آوردن زردشتیان به واکنشهای فردی و جمعی نسبت به بحرانهای سیاسی، اجتماعی، فردی یا هواخواهانه مربوط میشد.
🔻در مناطق روستایی، دین جدید و جامعهٔ رو بهرشدِ مسلمانان فقط در مناطقی که کاملاً در اطراف شهرها واقع بودند استیلا داشت. در روستاها، شاید به علت تراکم جمعیت، نفوذ اسلام به دلیل اِعمال فشارهای اجتماعی و مالی زردشتیان محدود شده بود و اکثریت جمعیت روستایی زردشتی مانده بودند. مثلاً در فارس یا کرمان زردشتیان موفق شده بودند در میان جمعیت روستایی دین و دارایی خود را چندین دهه حفظ کنند چراکه طبقۀ دهقان روستاییان را از نصایح واعظان اسلامی برکنار نگه میداشتند.
🔻رهبران دین زردشتی کوشیدند قوانین شرعی خود را بر رابطهٔ پیروانشان با مسلمانان حاکم کنند اما این تلاشها به دلیل عوامل اجتماعی و اقتصادی خنثی شد. البته بیشتر زردشتیان به سادگی جذب عُرف اسلامی نشدند بلکه با تعدیل معیارهای رفتاری مسلمانان آن را پذیرفتند. در نتیجه، حتی هنگامیکه عرف اجتماعی ایرانی در محیطهای زردشتی از اعتبار افتاد، بسیاری از اجزای آن با ارزشهای اسلامی ترکیب شد و تمدن اسلامی در ایرانشهر آمیزهای از جنبههای اسلامیِ عرب و زردشتیِ ایرانی بود.
🔻در طول فرآیند تغییر دین، جامعهٔ زردشتیان ایران تا حد اقلیتی بیاهمیت کاهش پیدا کرد. با روشنشدن پیامدهای این ارتباط، زردشتیان شروع به مهاجرت به غرب هندوستان کردند. زردشتیانی که برجا ماندند، به نقاط دوردست فارس و کرمان نقلمکان کردند تا از سلطهٔ سیاسی، هدایت دینی و روشهای اجتماعی و اقتصادیِ تحت اختیار مسلمانان دور باشند.
🔻چوکسی در این کتاب با استفاده از منابع زردشتی در کنار منابع اسلامی کوشیده است تصویری تا حد ممکن واقعی از فرایند تغییر دین در نواحی مختلف ایرانشهر به مخاطب ارائه کند. این تصویر با ایدهٔ غالب و رایج اسلامی مبنی بر اینکه در سرزمینهای فتحشده مردم مغلوب بهسرعت و داوطلبانه به اسلام میگرویدند مطابق نیست. از سوی دیگر، با تصویر منتقدانی که گسترش اسلام را نتیجهٔ قدرت شمشیر اعراب میدانستند نیز هماهنگی ندارد.
🌐 نسخۀ کامل متنی مقاله را در
وبسایت دورنما (بخش خواندنیها) بخوانید و نسخۀ کامل صوتی مقاله را در
وبسایت دورنما (بخش شنیدنیها) بشنوید.
@doornamaa