#گزیدۀ_مقاله🔹نظریهٔ تشریع تدریجی و حقوق زنان در اسلام
مروری بر کتاب «زنان ما در شریعت و جامعه» اثر طاهر حداد
✍️ #ریحانه_علیرضائی برخی از بخشهای مهم مقاله از این قرارند:
🔻از نگاه طاهر حداد در این کتاب، تأمل دقیق در نصوص شریعت و اهداف آن نشان میدهد که اسلام برای زن و مرد در تمام وجوه زندگی مساوات میخواهد، ولی اوضاع عمومی جزیرةالعرب شریعت را مجبور کرد در تقریر عموم احکامش بهویژه احکام زنان با «تدریج» عمل کند. او میگوید اسلام در جوهر خود مردان را بر زنان ترجیح نمیدهد، هرچند این موضوع را برای مسلمانان در بسیاری از احکام عمومیاش تبیین نکرده، در آیات بسیاری از قرآن اشاره کرده که همهٔ بندگان نزد خدا یکساناند و جزای خود را به قدر عملشان میبینند.
🔻حداد در نظریۀ خود که میتوان آن را نظریۀ «تشریع تدریجی» نام گذاشت، میان آنچه اسلام آن را آورد (که هدف اسلام نیست و فروع شریعت است و آنها را در احوال عارضی بر بشریت و ویژگیهای راسخ در جاهلیتِ قبل از اسلام یافت) و آن چیزی که به خاطر آن آمد (که جوهر و معنای آن و اصول شریعت است و همراه با جاودانگیاش جاودان باقی میماند، مانند عقیدۀ توحید، مکارم اخلاق، اقامۀ عدل و مساوات میان مردم) تفاوت آشکار بزرگی قائل شد. بنابراین، هر حکمی که اسلام برای این شرایط مقرر کرده تا زمانی ماندگار است که شرایط باقی باشد و اگر شرایط از بین بروند احکامِ همراه آنها نیز از بین میروند، اما این ضرری به اسلام نمیرساند.
🔻طاهر حداد بر این باور است که اسلام در زمینهٔ سهم ارث زنان با سیاست حکیمانۀ تدریج رفتار کرد و آن را یکباره به کمال خود نرساند، زیرا پذیرش این امر برای اعراب سخت بود. اسلام حکم قطعی و غیرقابلتغییر دربارۀ زنان نداده است و در نصوص اسلام هم نص صریحی در این باب نیست. اسلام در برابر ضعف زن و عقبماندگی او در زندگی احکامی متناسب با حالِ واقعِ او صادر کرد و بنابراین، کفالت او را بر مرد با احکام دیگری بر همین اساس واجب کرد. فقیهان نقص ارث زن در مقایسه با مرد را به این علت میدانند که کفالت او بر عهدۀ مرد است و هیچ دلیلی نیست که مسلمانان را مجبور کند که این حالت تا ابد جاودان بماند.
🔻نقد منتقدان حداد بر او این است که مثلاً در تدریج تحریم شراب خودِ نصوص شرعی بر این تدریج شاهدند، اما تدریج فرضشده برای تعدد زوجات یا مساوات در میراث باعث تعطیلکردن نصوص شرعی مثل آیۀ «لِلذَّکر مثلُ حَظّ الاُنثَیَین» (نساء: ۱۱) میشود. او در پاسخ به این انتقاد به مثال بردهداری اشاره میکند که دربارۀ آن هم نصی برای تحریم وجود ندارد، ولی فقیهان معاصر بعد از اینکه احوال زمانه این امر را واجب کرد ممنوعیت آن را قبول کردند.
🔻حداد میگوید در امرکردن زنان و مردان مؤمن به «غضّ بصر» نشانۀ آشکاری است بر اینکه حجابی که میان آن دو فاصله بیندازد وجود نداشته است. قرآن آشکار کردن زینت را ممنوع کرده، ولی آنچه را که به صورت طبیعی ظاهر است (ما ظهَر منها) استثنا کرده است. مفسران در تعبیر «الّا ما ظهَر منها» اختلاف دارند؛ ولی جمهور علما میگویند مراد این آیه صورت و دو دست است، بنابراین، او نتیجه میگیرد که اینکه خداوند این موضوع را مبهم قرار داده به این دلیل است که مردم با تطور زندگی این موارد را بشناسند.
🔻از نگاه حداد، سفورِ زن با تقلید کورکورانه از تمدن غربی در جامعه رو به افزایش است اما رویآوردن به آموزش زنان بسیاری از بدیهای این پدیده را کاهش میدهد. او هشدار میدهد که سفور غیر از برهنگی است و باعث فسق و فجور نمیشود. از دیدگاه حداد، باید به سفور احترام گذاشت، اما برهنگیِ آشکار که منجر به برانگیختن شهوت میشود برای جوانان کُشنده است و آمادگی آنها برای آینده را از بین میبرد. او بر لزوم تعلیم زنان تأکید میکند و تعلیم دختران از نگاه او بخشی از انتشار معرفت و آگاهی در جامعه و مشارکت در مبارزه علیه استعمار است.
🌐 نسخۀ کامل متنی مقاله را در
وبسایت دورنما (بخش خواندنیها) بخوانید و نسخۀ کامل صوتی مقاله را در
وبسایت دورنما (بخش شنیدنیها) بشنوید.
@doornamaa