از ترکیب کست جانسخت خوشم میاد. از بازیگرهای کمدی که حالا نقش جدی دارن بیشتر خوشم میاد. از الناز حبیبی که توی نمایش خانگی جدیده هم خوشم میاد. تنها چیزی که ازش خوشم نمیاد مهرداد صدیقیان با یک لحن و یک استایل و یک گریم تکراریه.
یک سال سینمایی وحشی مثل ۲۰۱۴ میخوام. اینتراستلار، هتل بزرگ بوداپست، گان گرل، شبگرد، ویپلش، بازی تقلید، تئوری همهچیز، انیمیشن ۶ ابرقهرمان و یک عالمه فیلم خوب دیگه!
بهترین فیلمهای موزیکالی که دیدم: La La Land A Star Is Born Begin Again Tick, Tick... BOOM! Sound of Metal Whiplash Bohemian Rhapsody The Greatest Showman Les Misérables Rocketman.
یکی از انیمیشنهایی که بخش بزرگی از کودکی من رو شکل داد، انیمیشن شیرشاه بود. برای من تمامی کرکترها پر از معنا و مفهوم بودن و به هرکدوم به شکلی عشق میورزیدم، همه به جز اسکار. کرکتری که برای منِ کودک شبیه به سیاهی مطلق بود. دیشب لایواکشن موفاسا رو دیدم و حالا احساس میکنم تمام اون الگوی اولیهای که توی ذهنم از این شخصیتها و داستان داشتم از بین رفته. دیگه نه اسکار ویلن مطلق قصهست و نه موفاسا قهرمان مطلق. این خیلی عجیبه که ما رفتارهای مختص به گونهی انسان رو توی یک گله از شیرها بخوایم تحلیل کنیم، اما لایواکشن موفاسا به تمام کانسپت شیرشاه و اون خیانت بزرگ، یک معنای بزرگتر و عمیقتر و درستتر میده. یک دلیل و درک واقعی از هرچیزی که پیش اومده. هربار که قسمت اول رو دیدم گریه کردم، حالا حتی بیشتر گریه خواهم کرد.
فیلم Conclave، واقعا مستحق جایزهی بهترین فیلمنامه بود. قصه از جایی شروع میشه که با مرگ پاپ، کاردینال لارنس مسئول ادارهی یکی از مخفیترین مراسمات تاریخی برای انتخاب پاپ جدید در قرنطینهی کامل میشه. انتخابی که با توطئههای زیادی همراهه. از هر جهت این فیلم بینقصه. ریتم تندی نداره اما برای من توی دستهی فیلمهایی که ریتم کندی دارن هم قرار نمیگیره چون پر از اتفاق و اشارات مهم هست که ضمن همین ریتم آهسته قابلیت و فرصت ابرازشون رو داره. فیلمنامه واقعا درخشان و تاثیرگذاره و تا انتها غیرقابل حدس باقی میمونه؛ با مفاهیم و دیالوگهای بسیار عمیق و مهم. بازیها عالیه خصوصا رالف فاینز که با هر نگاه احساسات متعددی رو بروز میده. سینماتوگرافی یک شاهکاره! استفاده از لوکیشنها و بناها و قابهای نمادین بینقص و چشمنواره. موسیقی بسیار درستی داره و هیجان و التهاب موقعیتها رو به خوبی القا میکنه. من دربارهی این فیلم همهچیز رو دوست داشتم، همهچیز.
اگر شما فیلم رو برای سرگرمی میبینید، میشه با ضعیفترین فیلمها هم سرگرم شد اما زمانی که به اندازهی کافی فیلم دیده باشید تا خوب رو از بد تشخیص بدید، دیگه هر فیلمی برای شما لذتبخش و سرگرمکننده نخواهد بود. سینما هم مثل هر هنر دیگری پارامترهایی برای خوب و بد و متوسط بودن داره. پلات و فیلمنامه مهمه، ریتم و تدوین مهمه، کارگردانی مهمه، بازیها مهمه، طراحی صحنه و لباس مهمه، فیلمبرداری و قابها مهمه و خلاصه، تک تک جزئیات مهمه. میشه از یک فیلم متوسط لذت برد، اما نمیشه گفت تمام این فاکتورها رو به بهترین شکل ممکن داشت که اگر میداشت، امتیازهای بهتری رو میگرفت. از طرفی، میشه از یک فیلم قوی و با امتیازات بالا لذت نبرد، اما نمیشه گفت که فیلم ضعیف یا افتضاحی بوده درحالی که تمام این پارامترها رو داشته که امتیاز بالایی گرفته. پس بپذیرید که سلیقه امر بسیار مهمیه اما با سلیقهتون ارزش یک اثر رو زیر سوال نبرید. باتشکر.
فیلم Wicked، یک موزیکال سرگرمکنندهی قابل قبوله. قصه و فیلمنامهی جالبی داره از خیلی جهات و با اینکه خیلی از الگوها تکراریه، ترکیب و بازنویسی اونها جالب در اومده. طراحی صحنه و لباسها چشمنوازه و موسیقی خیلی خوبی داره. به نظرم بازیهای درستی هم داره چون شما دقیقا به هر کرکتر همون احساسی رو خواهید داشت که باید بهتون القا کنه. اینکه ژانر سرگرمی بتونه دقیق و مرتب و دغدغهمند هم باشه کم پیش میاد و من از جزئیات لذت بردم. از قصهگو بودنش حتی بیشتر. منتظر قسمت دوم هستم.