دلم یک خانه ی قدیمی می خواهد ... یک حال و هوایِ سنتی و اصیل ... خانه ای با دری فیروزه ای ، حیاطی چند ضلعی و دیوارهایِ کاهگلی ، با حوضی پر از ماهی هایِ قرمز و گل هایِ شمع دانی ، پنجره هایِ چوبی و شیشه هایِ رنگ رنگی ... خانه ای که کلون و هشتی و پنج دری و مطبخ داشته باشد ... که وقتی دلم گرفت ، به تالارِ آینه اش بروم ، میانِ آینه کاری های زیبایش بنشینم ... و حالِ دلم خوب شود ... عصر هایِ تابستان ، تمامِ دلخوشی ام ؛ یک کاسه آبدوغ خیارِ خنک و نانِ خشک باشد ، و شب هایِ زمستان ، تمامِ دلگرمی ام ؛ یک کرسی آتشیِ جانانه با یک سینی پر از آجیل و خشکبار ! صبح ها با شیطنت و صدایِ گنجشک ها بیدار شوم ، به حیاطش بروم ، و از عطرِ خاطره انگیزِ کاهگلش ، جان بگیرم ... من از حصارِ آهن و فولاد خسته ام ... دلم خانه ای می خواهد ؛ که هر غروب ؛ رویِ تختِ قدیمیِ تویِ حیاط ، روبروی حوض ، کنارِ باغچه ، بنشینم ، چای بنوشم ، و شعرهایِ زیبایِ فروغ را با شوقی بی وصف ؛ به روح و جانم ؛ تزریق کنم ...
#رنگمایه ، #رنگ ، #نما : قرمز، زرد و آبی رنگهای اصلی و پایه را تشکیل میدهند. سبز، نارنجی و بنفش رنگهای ثانویه هستند.
#غلظت ، #اشباع : شدت رنگ عبارت است از چگونگی ترکیب کم یا زیاد رنگ خاکستری با سایر رنگها. یک رنگ در خالصترین حالت خود، در حداکثر میزان کرومای خود قرار دارد. اینها رنگهایی هستند که اصطلاحا خاکستری نشدهاند. این رنگها با اسمهای: خالص، درخشان، روشن، غنی، قوی، درست، زنده و واضح شناخته میشوند. هر چه یک رنگ خنثیتر و یا خاکستریتر باشد شدت و میزان غلظت آن کمتر است. رنگهای با شدت پایین با نامهای نرم، خفه، لطیف، کمرنگ، مبهم با خاکی شناخته میشوند.
#ارزش_رنگ : روشنی یا تاریکی رنگ. ارزشهای روشنتر، "تهرنگ" و ارزشهای تاریکتر"سایهها" نامیده میشوند.
گویند رمز عشق مگویید و مشنوید... مشکل حکایتیاست کـه تـقریر میکنند...
پیش ساز تو من از سحر سخن دم نزنم که زبانی چو بیان تو ندارد سخنم ره مگردان و نگه دار همین پرده ی راست تا من از راز سپهرت گرهی باز کنم صبر کن ای دل غمدیده که چون پیر حزین عاقبت مژده ی نصرت رسد از پیرهنم چه غریبانه تو با یاد وطن می نالی من چه گویم که غریب است دلم در وطنم همه مرغان هم آواز پراکنده شدند آه از این باد بلاخیز که زد در چمنم شعر من با مدد ساز تو آوازی داشت کی بود باز که شوری به جهان در فکنم نی جدا زان لب و دندان چه نوایی دارد؟ من ز بی همنفسی ناله به دل می شکنم بی تو آری غزل ”سایه“ ندارد ”لطفی“ باز راهی بزن ای دوست که آهی بزنم
✒️هوشنگ_ابتهاج (سایه) برای استاد محمد رضا لطفی
۱۷ دی زادروز قلندر موسیقی سنتی ایران زنده یاد استاد محمدرضا_لطفی❄️