هزاره جنبش یتیمان مزاری(ره)

#بخش_اول
Channel
Logo of the Telegram channel هزاره جنبش یتیمان مزاری(ره)
@YatemanMazaryPromote
438
subscribers
2.91K
photos
2.31K
videos
178
links
هدف ما تلاش برای ترویج احیای هویت فرهنگی ، تاریخی و سیاسی ملت هزاره است. تازه ترین اخبار جهان ، افغانستان و جبهه مقاومت را با ما دنبال کنید. ارتباط با ما @Sha140013 مارا به دوستان خود معرفی کنید.
#معرفی_ولسوالی / #شهرستان #چغچران / فیروزکوه :


#چغچران یا #فیروزکوه یکی از یازده ولسوالی یا شهرستان از ولایت / استان #غور می باشد


1_ #چغچران در لغت


لغت نامه ی دهخدا:
#چغ: #چوبی است که همچون #آبنوس بود برنگ . (فرهنگ اسدی ). چوب آبنوس و بعضی گویند چوبیست مانند آبنوس . (برهان ). چوب آبنوس را نامند. (جهانگیری ). چوب آبنوس و چوبی شبیه آبنوس . (ناظم الاطباء):
کی تخت عاج و یکی تخت چغ
یکی جای شاه و یکی جای فغ

#چران . [ چ َ ] (نف مرخم ) مخفف چراننده . کسی که حیوانات را میچراند و در چراگاه و علفزار گردش میدهد، مانند گوسپند چران و گاو چران . (ناظم الاطباء).

فرهنگ عمید:
#چغ: چوبی است که بدان ماست را هم زنند تا مسکه و کره از آن جدا گردد. 2. #چرخی که زنان رشته بدان ریسند.
#چغ: پرده مانند است که از چوب های باریک سازند.
#چق: چوبی که بدان ماست را هم زنند تا مسکه و کره از آن جدا شود.
چق: = چغ، #چیغ: پرده ی که از نی و حصیر سازند و بر در اتاق آویزند.
چرا: چراگاه، عمل چرانیدن حیوانات، به معنی چریدن نیز آمده است.
پشتو – دری قاموس:
چغ: آواز مرغ.
چر: چرچر گنجشک

بنا، گفته میتوانیم که چغچران نه واژه ی ترکیست و نه هم پشتو. بلکه واژه فارسی است و این معنی از اصالت دو واژه یعنی #چغ و #چران (چغ+چران)که فعلا نیز در میان مردم مروج است، واضح و روشن میباشد. همانطوریکه قبلا مذکور گردید، معنی دادن به واژگان ترکیبی کاری ساده و بسیطی نیست.
پس #چغچران در لغت: #چغچران اسم ترکیبی است که از دو واژه ی مقدس و پسندیده ی فارسی گرفته شده است، #چغ: بروزن تق، نوع وسیله ی است که توسط شاخه های سبز درختان بید ساخته شده که از آن به صفت خیمه و خانه ی صحرایی استفاده مینمایند و این فرهنگ و عنعنه فعلا نیز در بین مردم این ولا مروج است. چران: چران بر وزن سران، به معنی چرا گاه، نشیمنگاه، چمنزار و گاهی هم وادی نشین آمده است. که به طور پیوسته چغچران را میتوان چنین معنی داد و ترجمه کرد: چمنزار، چراگاه، کسانیکه خانه های سنتی دارند، خیمه نشینان #چغی و گاهی هم معنی #وادی_نشین را افاده میکند.



#بخش_اول


@ytimanmazari👈
#روز_فرهنگ_هزارگی_داستان_درد_و_غم_غربت_اندوه_به_درازای_تاریخ :

دیروز روز فرهنگ هزارگی بود و هزاره‌ها در سراسر جهان از این روز تجلیل کردند. فرهنگ هزارگی مجموعه‌ای از آداب، رفتار، هنجار، اعتقادات و سنت‌های اند که در تعامل و تقابل با پدیده‌های پیرامون آن در سالیان متمادی شکل گرفته اند و اکنون به عنوان هویت فرهنگی هزارگی به نمایش می‌رود. تاریخ هزاره‌ها در افغانستان با خون، خاکستر و نسل کشی گره خورده است و اگر گفته شود که هزاره‌های که تا اینجا رسیده اند، از میان دریای خون و خاکستر عبور کرده اند، مبالغه نیست.
#عبدالرحمن_بارکزی به استناد جلد سوم سراج التواریخ، چهار صد هزار خانوار هزاره را نابود کرد که اگر حد میانگین جمعیت هر خانواده را چهار نفر بشماریم، یک میلیون و شش‌صد هزار نفر جمعیت هزاره توسط آن امیر نابود شده است. هزاره ها از بسیاری مناطق حاصلخیز مجبور به کوچ اجباری شدند و خود در درون و بیرون افغانستان گم و گور شدند. هزاران دختر، پسر و زن جوان هزاره در بازار‌های برده فروشی قندهار، جلال‌آباد و پل یک پیسگی کابل مثل بز، مرغ و گوسفند به فروش رفتند و بدینسان یک قوم برای سال‌های متمادی تحقیر شد که نشانه‌های آن هنوز هم از مناسبات سیاسی و اجتماعی معاصر رخت بر نبسته است.هزاران زن و دختر جوان هزاره به کنیزی رفتند، مادر شدند و در میان اقوام دیگر گم و گور شدند. از همین رو بسیاری از پشتون‌ها یک رگ هزارگی دارند اما به ندرت جرات کرده اند که به این وابستگی ژینتیکی اعتراف کنند. چند سال قبل در کابل که با مرحوم سلیمان لایق نشست و برخواست دوستانه داشتم، یک روز با کمال صداقت گفت که مادر بزرگش یک کنیز هزاره بود. پس از آن شهامت، ارادت من به ایشان چند برابر شد. مرحوم اکرم عثمان نیز از یک کنیز هزاره به دنیا آمده بود اما هیچ گاهی نتوانست این شهامت را برخود هموار کند و بگوید که مادرش یک کنیز هزاره بود. جنرال گل‌نبی احمدزی که چند سال قبل قومندان گارنیزیون کابل بود، نیز نسب مادری اش به یک کنیز هزاره می‌رسد اما او هیچ گاهی نتوانست به این وابستگی اعتراف کند و همین‌گونه خیلی کسانی دیگر. من در پاره چنار پاکستان با تعداد قابل توجهی از پشتون‌های توری برخوردم که نسب مادری شان به کنیزان هزاره می رسید و یکی از آنها ریس اداره پست پیشاور بود که باهم رفیق شده بودیم. بردگی هزاره ها رسما توسط امان الله لغو گردید و بعد از آن انسان هزاره بصورت رسمی خرید و فروش نشد.
هزاره‌ها اما به رغم تحمل این فشار سنگین و خونین، زنده ماندند، سخت‌ترین و شاقه‌ترین کارها را انجام دادند، در شهرهای افغانستان در گاراج‌های نمناک زندگی کردند، تحقیر و توهین‌های بی‌شمار را تحمل کردند، مادران هزاره در خانه‌های ثروتمندان اقوام دیگر، لباس شستند، از اطفال شان نگهداری کردند، پاک‌کاری کردند، مردان هزاره اغلب در بازارهای کابل جوالیگری کردند، بار بردند و بار کشیدند اما هیچ گاهی دست به سرقت و دزدی نبردند و دست تگدی به کسی دارز نکردند. تاریخ معاصر افغانستان، از عبدالرحمن تا کودتای حزب دموکراتیک، تاریخ نابودی، تحقیر و اهانت هزاره‌ها است.هزاره‌های که از اطراف در کابل آمدند و فرزندان شان که در کابل بزرگ شدند، بار سنگینی از تحقیر و اهانت را بر شانه‌های خود حمل کردند. در کابل به هزاره ها موش‌خور می‌گفتند، پوچوق می‌گفتند، آپه می‌گفتند و اگر هزاره ای اندکی فیشن می‌کرد، به او می‌گفتند هزاره و چاکلیت! من در سالهای آموزش ابتدایی در مکتب سردار جانخان کابل، معلمی داشتم که دخترخانم شیک و بلند بالا بود و به شاگردان هزاره پوچوق می‌گفت. من در برابر این رفتار او سخت عقده گرفتم و روزی مار مرده ای را از جایی پیدا کردم و در صنف آوردم و در یک چشم به‌هم زدن، داخل دستکولش گذاشتم.
#بخش_اول

🔴 قصردانش و فرهنگ خراسان

👉 @khurasan20

👉 @ytimanmazari