#همه_از_شهر_حقی_دارند#دکترفردین_علیخواه (جامعهشناس)
شهر متعلق به
همه شهروندان است.
به جای آنکه گفته شود افراد حق ندارند با سگهایشان در فضاهای عمومی شهری حاضر شوند می توان عقلانیت به خرج داد و به جای «کنترل» و اعزام گشت، پدیده های اجتماعی را مدیریت کرد.
در پارک ها، محوطهای برای افراد محترمی بسازید که حیوان خانگی دارند.
پس از ساخت چنین محوطه هایی، برای ورود آنان به سایر قسمت های پارک جریمه در نظر بگیرید.
همه شهروندان از شهر حقّی دارند. شهر فقط متعلق به «شما» نیست.
ساختار خانواده در ایران تغییر یافته است.
«زندگی به تنهایی» و «سالمندی» دو پدیده نوظهور اجتماعی در این کشور است.
با اطمینان می گویم که امروزه حداقل بخشی از کسانی که سگ دارند و به دلایل روانشناختی با سگ های خود به پارک ها می آیند سالمندان عزیز، و بسیاری از آنان از فرهیختگان این کشورند.
مسائل اجتماعی پیچیده است.
افسوس که در این کشور این مسائل هم ساده دیده می شود و هم قرار است به ساده ترین راه یعنی اعزام سرباز حل شود.
امروزه داشتن حیوان خانگی صرفا متعلق به طبقات مرفه و متمول نیست.
حتی این امر به تدریج فراعقیدتی نیز شده است.
کودک، میانسال، سالمند، پایین و بالای شهری، مذهبی و غیرمذهبی حیوان خانگی دارند.
دقت کنیم.
این روزها فرزندانِ والدین متدین (در معنای سنتی آن) اساسا مانند آنان فکر نمی کنند و شکاف نسلی جدی در خانواده های مذهبی وجود دارد.
«آقازاده های» این کشور و نمایش سبک زندگی شان در اینستاگرام تصدیقی بر این ادعاست.
در ضمن، فقط کافی است چند ساعت به کلینیک های حیوانات مراجعه کنید و در بخش انتظار بنشینید.
خواهید دید که چه خانواده هایی برای درمان حیوانات خانگی شان به این کلینیک های مراجعه می کنند.
چند سال قبل مشاهده والدین (ظاهرا) متدین و فرزندانشان در این کلینیکها برای نگارنده این سطور تعجببرانگیز بود ولی در یکی دو سال اخیر مشاهده این افراد تبدیل به امری عادی شده است.
مهم ترین مشکل این کشور آن است که یک مرام، یک عقیده، یک سبک زندگی، تصور می کند که سبک زندگیاش عالی، والا و معتبر است و سایر سبک های زندگی پست و حقیرند.
این استدلال از اساس غلط است.
داشتن حیوان خانگی را حداقل در بخشی، حاصل تغییرات اجتماعی و تغییر ساختار خانواده در ایران می دانم.
نکته دیگر آنکه سبک «های» زندگی داریم و نه تنها یک سبک زندگی.
هر چقدر حاکمیت دیرتر با این موضوع کنار بیاید، هر چقدر حاکمیت در به رسمیت شناختن «سبک های متنوع زندگی» در ایران امروز تأخیر نماید هزینه های حداقل اجتماعی بیشتری بابت آن خواهد پرداخت که افزایش شکاف حکومت-مردم از جمله آنهاست.
داشتن حیوان خانگی اساسا حاصل تهاجم فرهنگی نیست بلکه حاصل «تداوم فرهنگی» است.
در تاریخ گذشته و در تاریخ معاصر ایران داشتن حیوانات به اشکال مختلف همواره بخشی از زندگی روزمره بوده است.
بیاساس نیست حتی اگر بگویم که شاید، شاید داشتن حیوان خانگی تهاجم فرهنگی ایران به غرب باشد.
با سیاستهای انقباضی موجود، صرفا گرایشِ به ویژه طبقه متوسط به گروههای مخالف حاکمیت بیشتر خواهد شد.
نتیجه سیاست های معطوف به کنترل (و نه معطوف به مدیریت) پناه بردن مردم به رسانههای فارسی زبان فرامرزی خواهد بود..
طبقه متوسط پناهگاه خود را بیش از پیش این شبکه ها خواهد دانست.
ارسال انبوه ویدئوها به این شبکه ها توسط شهروندان عادی در این روزها مصداقی برای این ادعای نگارنده است.
البته باید گفت که گرایش به رسانه های فرامرزی دلایل آشکار و پنهان دیگری نیز دارد و نباید دچار تقلیلگرایی شد.
تلاش نکنید تفاوت سلیقه در سبک های زندگی را با سرباز حل کنید.
مگر با سرباز توانستید دیشهای روی پشت بامها را جمع کنید؟
مگر با سرباز توانستید معضل اعتیاد را حل کنید؟
مگر با سرباز توانستید موضوع پوششهای متفاوت شهروندان در سطح شهر را حل کنید؟
حتی با «دستگیری سلطان های مختلف» مگر توانستید مسئله سکه و ارز و تورم را حل کنید؟
ما نیازمند آنیم تا به ویژه در عرصه فرهنگ و سبک زندگی از «سیاست کنترل» به سوی «سیاست مدیریت» حرکت کنیم که مهم ترین مؤلفه آن درک و تفاهم متقابل است.
سبک زندگی ترویج می شود، سبک زندگی تحمیل نمی شود.
شما سبک زندگی خودتان را ترویج کنید.
اگر جذاب بود و اگر با الزامات جهان امروز سازگار بود بدون تردید جوانان به سوی شما گرایش خواهند یافت.
سبک زندگی با تهدید، جا نخواهد افتاد و مقاومت ایجاد خواهد کرد.
حیوانات، چه در خانه چه در شهر، بخشی از اکوسیستم شهریاند.
حذف آنان محیط زیست شهری را ویران تر از وضع فعلی خواهد نمود.
@Sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂سخن پایانی آنکه:
«زندگی کن و بگذار زندگی کنند».