#هرودت نوشته است که #ایرانیان درهیچ رودی پیشاب(ادرار) نمیکنند، آب دهان نمیاندازند و دستهایشان را در آن نمیشویند. آنها دست شستن دیگران را هم در آب روان نمیپذیرند و به رودخانه ارج مینهند. #استرابون نیز نوشته ایرانیان تن خود را در چارچوبی به نام آبزن میشویند تا آب بیهوده از دست نرود.
ایرانیان، هزاران سال پیش از این، ارزش آب را دریافته بودند و جشنهایی چون #آبانگان ، #خوردادگان ، #تیرگان ، #آبریزگان ، #آبسالان و... که دستکم بیش از ۱۰ جشن بود، به بهانهی پاسداشت آب برگزار میشد. جشن آبانگان نیز جشن ارج نهادن و پاسداری از آب، #آناهیتا (ایزدبانوی آب) و آبهای پاک زمین بود. واژهی #آبان نماد آبهای پاک و به چم آبهای پاک و هنگام آب و باران است.
️ این ارزشمندی تا جایی بود که گفته میشود #تیرداد_اشکانی برای جنگ با #رومیان ، بهجای راه آبی، راه دشوار زمینی را برگزید تا آب را نیالاید.
ایرانیان در جشن آبانگان برای نکوداشت آب، در کنار رودها و دریاها شادی، پایکوبی و نیایش میکردند. پس از پیدایش #کیش_زرتشتی ، خواندن #سرودهی#آبان_یشت یا #آب_زور برای ارج نهادن به آب به آیینهای این جشن افزوده شد.
یکی از پایههای پیدایش جشن آبانگان این است که در پی #جنگ_های_دراز#ایران و #توران، #افراسیاب_تورانی دستور داد تا #کاریز_ها و #نهر_های_ایران را ویران کنند. پس از پایان جنگ، #پسر#تهماسب که #زو نام داشت پیشنهاد کرد تا کاریزها و نهرهای ویران را #لایروبی کنند. پس از این کار، بار دیگر آب در نهرها روان شد و مردم بالندگی آبها را جشن گرفتند. همچنین گفته میشود پس از هشت سال #خشکسالی در ایران، در ماه آبان باران بارید و خرمی و سرسبزی بازآمد. بیماری و نداری مردم به پایان رسید و از آن زمان جشن آبانگان با شادی بیشتری برپا شد.
چقدرسوخته در من عبور چلچله ها چقدر فاصله سنگین است چقدر اهل طراوت مرا نمی خواهند چراغ در کف من بود چگونه باخته ام ارغوان و آینه را؟! چقدر پشت دلم خالیست...
آی باکلاه... مانند آب و باباهای کج و کوله ی چهل برگی مانند آبی آبرنگ خاطره مانند آسمان دفتر نقاشی مانند آفتاب بامدادی مانند آواز پرندگان باغ آلبالو آی باکلاه... مانند آمدن های آن مرد در باران مانند آتش هیمه های اجاق مانند آرزوهای قشنگ آی باکلاه... مانند #آبان همین دومین ماه زیبای پاییزی که از راه رسیده و پشت در است با طعم نارنگی و خرمالو و انار با رنگ زرد و نارنجی برگهای پیاده رو با قار قار کلاغهای خیس نم نم با عطر چای و تمشک و آویشن با گرمای دلپذیر شومینه های تازه روشن با نقش و نگار ژاکت های کاموایی مادربزرگ ببین چگونه پرده های زرشکی پنجره برای خنکای نسیمش دست تکان میدهند در را بروی مهمان شال به دوش چکمه پوشت باز کن و با لبخند در آغوشش بگیر و خوشآمد بگو
پاییز و آمدن #آبان باران نم نم و انار سرخ زیباترین نوای خش خش برگها بروی زمین نمناک.. دل انگیزترین احساس پاک مهربانی قلبهای عاشق برای جاری شدن دردریای محبت یکدیگر..
فصل زیبای پاییز!! هق هق برگهای زرد و نارنجی را میشنوی؟ میخواهند بگویند : که قطره های اشک هایشان کوله ای ایست که بر دوش غم گذاشته اند و راهی دنیایی شدند که در بادهای سرگردان رقص کنان و زوزه کشان برای دلتنگی از مهر، مانند ابری میبارند.. و به #آبان مهربان میسپارند.. با همان رقص آرام بر قلب عاشق، بر حریر نازک احساس و البته کمی باران اما پر ز عشق.. دلتنگیت را به برگهای پاییزی بسپار ای دوست.. #آبان زیبا خوش اومدی.. @sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂 #لیلی_زند
#هرودت نوشته است که #ایرانیان درهیچ رودی پیشاب(ادرار) نمیکنند، آب دهان نمیاندازند و دستهایشان را در آن نمیشویند. آنها دست شستن دیگران را هم در آب روان نمیپذیرند و به رودخانه ارج مینهند. #استرابون نیز نوشته ایرانیان تن خود را در چارچوبی به نام آبزن میشویند تا آب بیهوده از دست نرود.
ایرانیان، هزاران سال پیش از این، ارزش آب را دریافته بودند و جشنهایی چون #آبانگان ، #خوردادگان ، #تیرگان ، #آبریزگان ، #آبسالان و... که دستکم بیش از ۱۰ جشن بود، به بهانهی پاسداشت آب برگزار میشد. جشن آبانگان نیز جشن ارج نهادن و پاسداری از آب، #آناهیتا (ایزدبانوی آب) و آبهای پاک زمین بود. واژهی #آبان نماد آبهای پاک و به چم آبهای پاک و هنگام آب و باران است.
️ این ارزشمندی تا جایی بود که گفته میشود #تیرداد_اشکانی برای جنگ با #رومیان ، بهجای راه آبی، راه دشوار زمینی را برگزید تا آب را نیالاید.
ایرانیان در جشن آبانگان برای نکوداشت آب، در کنار رودها و دریاها شادی، پایکوبی و نیایش میکردند. پس از پیدایش #کیش_زرتشتی ، خواندن #سرودهی#آبان_یشت یا #آب_زور برای ارج نهادن به آب به آیینهای این جشن افزوده شد.
یکی از پایههای پیدایش جشن آبانگان این است که در پی #جنگ_های_دراز#ایران و #توران، #افراسیاب_تورانی دستور داد تا #کاریز_ها و #نهر_های_ایران را ویران کنند. پس از پایان جنگ، #پسر#تهماسب که #زو نام داشت پیشنهاد کرد تا کاریزها و نهرهای ویران را #لایروبی کنند. پس از این کار، بار دیگر آب در نهرها روان شد و مردم بالندگی آبها را جشن گرفتند. همچنین گفته میشود پس از هشت سال #خشکسالی در ایران، در ماه آبان باران بارید و خرمی و سرسبزی بازآمد. بیماری و نداری مردم به پایان رسید و از آن زمان جشن آبانگان با شادی بیشتری برپا شد.
#هرودت نوشته است که #ایرانیان درهیچ رودی پیشاب(ادرار) نمیکنند، آب دهان نمیاندازند و دستهایشان را در آن نمیشویند. آنها دست شستن دیگران را هم در آب روان نمیپذیرند و به رودخانه ارج مینهند. #استرابون نیز نوشته ایرانیان تن خود را در چارچوبی به نام آبزن میشویند تا آب بیهوده از دست نرود.
ایرانیان، هزاران سال پیش از این، ارزش آب را دریافته بودند و جشنهایی چون #آبانگان ، #خوردادگان ، #تیرگان ، #آبریزگان ، #آبسالان و... که دستکم بیش از ۱۰ جشن بود، به بهانهی پاسداشت آب برگزار میشد. جشن آبانگان نیز جشن ارج نهادن و پاسداری از آب، #آناهیتا (ایزدبانوی آب) و آبهای پاک زمین بود. واژهی #آبان نماد آبهای پاک و به چم آبهای پاک و هنگام آب و باران است.
️ این ارزشمندی تا جایی بود که گفته میشود #تیرداد_اشکانی برای جنگ با #رومیان ، بهجای راه آبی، راه دشوار زمینی را برگزید تا آب را نیالاید.
ایرانیان در جشن آبانگان برای نکوداشت آب، در کنار رودها و دریاها شادی، پایکوبی و نیایش میکردند. پس از پیدایش #کیش_زرتشتی ، خواندن #سرودهی#آبان_یشت یا #آب_زور برای ارج نهادن به آب به آیینهای این جشن افزوده شد.
یکی از پایههای پیدایش جشن آبانگان این است که در پی #جنگ_های_دراز#ایران و #توران، #افراسیاب_تورانی دستور داد تا #کاریز_ها و #نهر_های_ایران را ویران کنند. پس از پایان جنگ، #پسر#تهماسب که #زو نام داشت پیشنهاد کرد تا کاریزها و نهرهای ویران را #لایروبی کنند. پس از این کار، بار دیگر آب در نهرها روان شد و مردم بالندگی آبها را جشن گرفتند. همچنین گفته میشود پس از هشت سال #خشکسالی در ایران، در ماه آبان باران بارید و خرمی و سرسبزی بازآمد. بیماری و نداری مردم به پایان رسید و از آن زمان جشن آبانگان با شادی بیشتری برپا شد.
#آبان را دوست میدارم روزهایِ زیادی از پاییز را منتظر ماهِ رقصانش میگذراندم خش خشِ برگ های رنگیِ اش؛ ک زیرپاهایم له میشوند به بهانه یِ روزهایی که دیگر آدمهایَش در روزگارم پررنگ نیستند. یادش بخیر آبانِ زیبا سرِ راهِ هر سوز و سرمایش مینشستم یاد خاطره هایی که شبیه اشک به بهانه ی بارانَش؛ از چشم هایم میچکیدند. شاید من از دلتنگیِ دیوانه وارِش از حال و احوالاتِ ابری و طوفانی اش؛ آمدنِ باران در روزهایِ آفتابی اش؛ میترسیدم. من غم انگیز تر و خسته تر از دَم دمیِ پاییزم. اما تو همان خاطره یِ خوشِ روزهایِ دلتنگی باش. همان اشکِ اولین دیدار خنده یِ کوچکِ بی مثالش؛ یادت نرود من آبان را بخاطرِ قلبِ مهربانِ پاییز دوست میدارم.
#هرودت نوشته است که #ایرانیان درهیچ رودی پیشاب(ادرار) نمیکنند، آب دهان نمیاندازند و دستهایشان را در آن نمیشویند. آنها دست شستن دیگران را هم در آب روان نمیپذیرند و به رودخانه ارج مینهند. #استرابون نیز نوشته ایرانیان تن خود را در چارچوبی به نام آبزن میشویند تا آب بیهوده از دست نرود.
ایرانیان، هزاران سال پیش از این، ارزش آب را دریافته بودند و جشنهایی چون #آبانگان ، #خوردادگان ، #تیرگان ، #آبریزگان ، #آبسالان و... که دستکم بیش از ۱۰ جشن بود، به بهانهی پاسداشت آب برگزار میشد. جشن آبانگان نیز جشن ارج نهادن و پاسداری از آب، #آناهیتا (ایزدبانوی آب) و آبهای پاک زمین بود. واژهی #آبان نماد آبهای پاک و به چم آبهای پاک و هنگام آب و باران است.
️ این ارزشمندی تا جایی بود که گفته میشود #تیرداد_اشکانی برای جنگ با #رومیان ، بهجای راه آبی، راه دشوار زمینی را برگزید تا آب را نیالاید.
ایرانیان در جشن آبانگان برای نکوداشت آب، در کنار رودها و دریاها شادی، پایکوبی و نیایش میکردند. پس از پیدایش #کیش_زرتشتی ، خواندن #سرودهی#آبان_یشت یا #آب_زور برای ارج نهادن به آب به آیینهای این جشن افزوده شد.
یکی از پایههای پیدایش جشن آبانگان این است که در پی #جنگ_های_دراز#ایران و #توران، #افراسیاب_تورانی دستور داد تا #کاریز_ها و #نهر_های_ایران را ویران کنند. پس از پایان جنگ، #پسر#تهماسب که #زو نام داشت پیشنهاد کرد تا کاریزها و نهرهای ویران را #لایروبی کنند. پس از این کار، بار دیگر آب در نهرها روان شد و مردم بالندگی آبها را جشن گرفتند. همچنین گفته میشود پس از هشت سال #خشکسالی در ایران، در ماه آبان باران بارید و خرمی و سرسبزی بازآمد. بیماری و نداری مردم به پایان رسید و از آن زمان جشن آبانگان با شادی بیشتری برپا شد.
#هرودت نوشته است که #ایرانیان درهیچ رودی پیشاب(ادرار) نمیکنند، آب دهان نمیاندازند و دستهایشان را در آن نمیشویند. آنها دست شستن دیگران را هم در آب روان نمیپذیرند و به رودخانه ارج مینهند. #استرابون نیز نوشته ایرانیان تن خود را در چارچوبی به نام آبزن میشویند تا آب بیهوده از دست نرود.
ایرانیان، هزاران سال پیش از این، ارزش آب را دریافته بودند و جشنهایی چون #آبانگان ، #خوردادگان ، #تیرگان ، #آبریزگان ، #آبسالان و... که دستکم بیش از ۱۰ جشن بود، به بهانهی پاسداشت آب برگزار میشد. جشن آبانگان نیز جشن ارج نهادن و پاسداری از آب، #آناهیتا (ایزدبانوی آب) و آبهای پاک زمین بود. واژهی #آبان نماد آبهای پاک و به چم آبهای پاک و هنگام آب و باران است.
️ این ارزشمندی تا جایی بود که گفته میشود #تیرداد_اشکانی برای جنگ با #رومیان ، بهجای راه آبی، راه دشوار زمینی را برگزید تا آب را نیالاید.
ایرانیان در جشن آبانگان برای نکوداشت آب، در کنار رودها و دریاها شادی، پایکوبی و نیایش میکردند. پس از پیدایش #کیش_زرتشتی ، خواندن #سرودهی#آبان_یشت یا #آب_زور برای ارج نهادن به آب به آیینهای این جشن افزوده شد.
یکی از پایههای پیدایش جشن آبانگان این است که در پی #جنگ_های_دراز#ایران و #توران، #افراسیاب_تورانی دستور داد تا #کاریز_ها و #نهر_های_ایران را ویران کنند. پس از پایان جنگ، #پسر#تهماسب که #زو نام داشت پیشنهاد کرد تا کاریزها و نهرهای ویران را #لایروبی کنند. پس از این کار، بار دیگر آب در نهرها روان شد و مردم بالندگی آبها را جشن گرفتند. همچنین گفته میشود پس از هشت سال #خشکسالی در ایران، در ماه آبان باران بارید و خرمی و سرسبزی بازآمد. بیماری و نداری مردم به پایان رسید و از آن زمان جشن آبانگان با شادی بیشتری برپا شد.
#آبان را دوست میدارم روزهایِ زیادی از پاییز را منتظر ماهِ رقصانش میگذراندم خش خشِ برگ های رنگیِ اش؛ ک زیرپاهایم له میشوند به بهانه یِ روزهایی که دیگر آدمهایَش در روزگارم پررنگ نیستند. یادش بخیر آبانِ زیبا سرِ راهِ هر سوز و سرمایش مینشستم یاد خاطره هایی که شبیه اشک به بهانه ی بارانَش؛ از چشم هایم میچکیدند. شاید من از دلتنگیِ دیوانه وارِش از حال و احوالاتِ ابری و طوفانی اش؛ آمدنِ باران در روزهایِ آفتابی اش؛ میترسیدم. من غم انگیز تر و خسته تر از دَم دمیِ پاییزم. اما تو همان خاطره یِ خوشِ روزهایِ دلتنگی باش. همان اشکِ اولین دیدار خنده یِ کوچکِ بی مثالش؛ یادت نرود من آبان را بخاطرِ قلبِ مهربانِ پاییز دوست میدارم.
#هرودت نوشته است که #ایرانیان درهیچ رودی پیشاب(ادرار) نمیکنند، آب دهان نمیاندازند و دستهایشان را در آن نمیشویند. آنها دست شستن دیگران را هم در آب روان نمیپذیرند و به رودخانه ارج مینهند. #استرابون نیز نوشته ایرانیان تن خود را در چارچوبی به نام آبزن میشویند تا آب بیهوده از دست نرود.
ایرانیان، هزاران سال پیش از این، ارزش آب را دریافته بودند و جشنهایی چون #آبانگان ، #خوردادگان ، #تیرگان ، #آبریزگان ، #آبسالان و... که دستکم بیش از ۱۰ جشن بود، به بهانهی پاسداشت آب برگزار میشد. جشن آبانگان نیز جشن ارج نهادن و پاسداری از آب، #آناهیتا (ایزدبانوی آب) و آبهای پاک زمین بود. واژهی #آبان نماد آبهای پاک و به چم آبهای پاک و هنگام آب و باران است.
️ این ارزشمندی تا جایی بود که گفته میشود #تیرداد_اشکانی برای جنگ با #رومیان ، بهجای راه آبی، راه دشوار زمینی را برگزید تا آب را نیالاید.
ایرانیان در جشن آبانگان برای نکوداشت آب، در کنار رودها و دریاها شادی، پایکوبی و نیایش میکردند. پس از پیدایش #کیش_زرتشتی ، خواندن #سرودهی#آبان_یشت یا #آب_زور برای ارج نهادن به آب به آیینهای این جشن افزوده شد.
یکی از پایههای پیدایش جشن آبانگان این است که در پی #جنگ_های_دراز#ایران و #توران، #افراسیاب_تورانی دستور داد تا #کاریز_ها و #نهر_های_ایران را ویران کنند. پس از پایان جنگ، #پسر#تهماسب که #زو نام داشت پیشنهاد کرد تا کاریزها و نهرهای ویران را #لایروبی کنند. پس از این کار، بار دیگر آب در نهرها روان شد و مردم بالندگی آبها را جشن گرفتند. همچنین گفته میشود پس از هشت سال #خشکسالی در ایران، در ماه آبان باران بارید و خرمی و سرسبزی بازآمد. بیماری و نداری مردم به پایان رسید و از آن زمان جشن آبانگان با شادی بیشتری برپا شد.
آی باکلاه... مانند آب و باباهای کج و کوله ی چهل برگی مانند آبی آبرنگ خاطره مانند آسمان دفتر نقاشی مانند آفتاب بامدادی مانند آواز پرندگان باغ آلبالو آی باکلاه... مانند آمدن های آن مرد در باران مانند آتش هیمه های اجاق مانند آرزوهای قشنگ آی باکلاه... مانند #آبان همین دومین ماه زیبای پاییزی که از راه رسیده و پشت در است با طعم نارنگی و خرمالو و انار با رنگ زرد و نارنجی برگهای پیاده رو با قار قار کلاغهای خیس نم نم با عطر چای و تمشک و آویشن با گرمای دلپذیر شومینه های تازه روشن با نقش و نگار ژاکت های کاموایی مادربزرگ ببین چگونه پرده های زرشکی پنجره برای خنکای نسیمش دست تکان میدهند در را بروی مهمان شال به دوش چکمه پوشت باز کن و با لبخند در آغوشش بگیر و خوشآمد بگو
پاییز و آمدن #آبان باران نم نم و انار سرخ زیباترین نوای خش خش برگها بروی زمین نمناک.. دل انگیزترین احساس پاک مهربانی قلبهای عاشق برای جاری شدن دردریای محبت یکدیگر..
فصل زیبای پاییز!! هق هق برگهای زرد و نارنجی را میشنوی؟ میخواهند بگویند : که قطره های اشک هایشان کوله ای ایست که بر دوش غم گذاشته اند و راهی دنیایی شدند که در بادهای سرگردان رقص کنان و زوزه کشان برای دلتنگی از مهر، مانند ابری میبارند.. و به #آبان مهربان میسپارند.. با همان رقص آرام بر قلب عاشق، بر حریر نازک احساس و البته کمی باران اما پر ز عشق.. دلتنگیت را به برگهای پاییزی بسپار ای دوست.. #آبان زیبا خوش اومدی.. @sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂 #لیلی_زند