فلسفه و ادبیات

#بزرگان_فلسفه
Канал
Логотип телеграм канала فلسفه و ادبیات
@Philosophers2Продвигать
8,85 тыс.
подписчиков
839
фото
88
видео
885
ссылок
برترین مطالب ادبی و فلسفی @Hichism0 برای تبلیغات به این آیدی پیام دهید کانال های پیشنهادی @Philosophy3 فلسفه @Ingmar_Bergman_7 اینگمار برگمان @bookcity5 شهر کتاب @audio_books4 کتاب صوتی @Philosophicalthinking فلسفه خوانی @TvOnline7 فیلم و سریال
■ #لاک می‌گوید : برای آن که عاقلانه رفتار کنیم بیایید ابتدا به بررسی عقل بپردازیم.

● عقل چیست، و ما چگونه در زندگی اجتماعی و فردی خویش می‌توانیم بدان دست یابیم؟

جواب لاک بدین سؤال منتج به طرح تقریر جدیدی در فلسفه شد. او می‌گفت : عقل ذاتی ذهن انسان نیست. ما با دانش غریزی تمیز خود از بد و صحیح از سقیم به دنیا نمی آییم. ما این دانایی را بعدها در نتیجه تجاربی که از طریق حواس وارد ذهنمان می‌شود. به دست می‌آوریم.

در هنگام تولد ذهن آدمی، چون لوحه سفیدی است، و تجارب حسی چون دیدن، شنیدن، چشیدن، بوییدن، و بسودن بسان متن کتابی، از آغاز تولد تا زمان مرگ، بر لوح ذهن نوشته می‌شود.

این معلومات به صورت حفظیات تشکل می‌پذیرید، و حفظیات به گونه فکر، و فکر به جامۂ عقل درمی آید.

بنابراین عقل انسان چیزی جز ارزشیابی دنیای مادی که از دریچه‌های حواس به داخل ذهن راه می‌یابد نیست. ذهن ما از دریافت امور غیرمادی عاجز است، زیرا تنها ماده است که می‌تواند بر حواسمان اثر بخشد و آنها را تحریک کند.

👤 #هنری_توماس
📚 #بزرگان_فلسفه
#جان_لاک
📖 صفحه 353

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2.
▪️اجازه بدهید در دریای فلسفه ی مابعدالطبیعی #اسپینوزا غوطه ور شویم. مترسید زیاد دور نخواهیم رفت، بلکه تا آنجا که ممکن است در عمق و دیدرس ساحل واقعیات، سیر خواهیم نمود.

#اسپینوزا مثل همه‌ی ما به دو مسئله علاقه‌مند بود : چه کسی ما را آفریده است؟
و ما در اینجا به چه کار آمده ایم؟ #اسپینوزا برای آن که جواب این سوال ها را پیدا کند، به بررسی در ماهیت خداوند، ساختمان عالم، و ذهن انسان پرداخت.
#اسپینوزا از تفحص خود درباره خداوند به این نتیجه رسید که خداوند در همه چیز ساری است. و همه چیز در خداوند است. او عقلی است که عالم را می‌آفریند، و عالمی است که به وسیله آن عقل آفریده می‌شود. هم عاقل است هم معقول. صنعتگری است که بر
«کارگاه خروشان زمان»، قبای اختران و کواکب را، که ما وی را حجاب آنها می‌بینیم، می‌بافد. جهان مرئی جسم خداوند، و نیرویی که آن را به حرکت در می آورد روح خداوند است، اما روح و جسم یکی است ((همچنانکه دانشمندان دریافته اند که نیرو و ماده یک چیز است)). به عبارت دیگر، خداوند جوهر لایتناهی عالم و فکر لایتناهی آن است. خداوند همان عالم است. هر ساقه علفی، هر کلوخۂ خاکی، هر جانداری هر چند کوچک و ناچیز باشد— ذره ای از ذرات اوست. معظم ترین صورت فلکی آسمان، و بی نواترین گدای روی زمین، در شعر آفرینش هجاهایی هستند که به یک اندازه اهمیت و ارزش دارند.

مع هذا، این شعر که پرداخته عقل لایتناهی است مطابق قوانین و خواستهای عقول ناقصه ی ما ساخته نشده است. عقل و ذهن خداوند هیچ گونه مشابهتی با عقول و اذهان انسانی ندارد. قصدی که وی در قالب نمایشنامه حیات عرضه داشته است، خارج از حد فهم ماست. داوری در باب آن حد ما نیست، زیرا جهان به خاطر ما آفریده نشده است. آنان که فکر می‌کنند جهان برای استفادۂ آدمی آفریده شده است، فکرشان همان قدر معقول و منطقی است که کسی بپندارد به مگس دست و پا داده شده است تا دیگران را بگزد، یا بینی برای آن در صورت آدمی نهاده شده است تاعینک بر آن قرار گیرد. ما نباید با حکمت نارسای انسانی خویش درباره حکمت بی انتهای خداوند قضاوت کنیم.

به عقیدۂ #اسپینوزا خدا وجدان و شعور صرف است، نه ناظر متلون المزاجی که با ریش بلند در آسمان نشسته باشد و به دعاها و نفرین های ما گوش فرا دارد. آنچه در نظر ما، به عنوان یک فرد انسان، خوب یا بد است به خداوند ربطی ندارد. خداوند آنچه را باید مطابق قوانین فکر خویش می‌آفریند. او همان ماشین عظیمی است که جهان را به حرکت می‌اندازد، ولی در عین حال فکری که آن ماشین عظیم را رهبری می‌کند، و نیروی که آن را به کار می اندازد، هم اوست.
و همه ما دندانه های لازم و ضروری این ماشین خودکار ابدی دایم الحرکت هستیم که به علت احتیاج به نامی کوچکتر، آن را خدا می‌خوانیم.

اراده خدا قانون طبیعت است. نور از ستاره ای به ستاره دیگر سیر می‌کند، و آدمی جادۂ بیداری و خودآگاهی میان دو خواب را می‌پیماید، فقط برای آن که هر دو تابع اراده خداوند— یعنی قانون تغییر ناپذیر نور و حیات - هستند. اراده های انسانی ما نیز تابع قوانین جبر و ضرورت
هستند. ارادۂ آزاد در جهان وجود ندارد.

▪️#بزرگان_فلسفه
👤 #اسپینوزا

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
▪️پایان زندگی، بنابر تعالیم ادیان « آغاز تألمات واقعی ماست.»

درنظر #اپیکور اندیشه‌های خرافی مربوط به جهان پس از مرگ و شکنجه هایی که در آن گریبانگیر آدمی است، بزرگترین دشمن بشیریت است. جهان زیر زمین یونان قدیم، مانند « دوزخ دانته » کابوس وحشتناکی بود، و اپیکور به تمام کسانی که از این کابوس، از این خراف، در عذاب بودند می‌گفت : ( خوشحال باشید، دنیای پس از مرگی وجود ندارد.چون جسمتان فانی شد روحتان باقی نخواهد ماند که دست خوش شکنجه و عذاب قرار گیرد. مرگ پایان همهٔ وحشت ها و درد و رنجهای شماست.

اما هنوز این مسئله باقی است، و آن اندیشهٔ نابودی و پوچی بعد از مرگ است. آیا این خود دلیل بزرگترین ترسهای آدمی نیست؟
اپیکور میگوید نه. مگر شما از «نبودن» خویش پیش از تولد می ترسیدید؟ در این صورت چرا از نیستی خویش بعد از زندگی می هراسید؟ زندگی آدمی رؤیای میان دو خواب است. و خواب بی رؤیا همیشه شیرین تر از خوابی است که با رؤیاها درآمیزد. به علاوه، طولانی ترین خواب ها لحظهٔ کوتاهی بیش نمی‌نماید. نیستی نیز خواه ده، یا صد، یا یک میلیون، یا هزار میلیون سال باشد، لحظه ای بیش نیست. در ابدیت مرگ، انسان حتی از موجودیت خویش آگاه نیست.

ذات مردهٔ شما را با ذات زنده تان پیوندی نیست؛ پس نگرانی تان از چیست؟ بنابراین، از زندگی خود، که مانند روزی پر از پایکوبی میان دو شب آکنده از خواب است، لذت ببرید. در حقیقت سراسر عالم جز رقص طبیعت در فضای بی پایان نیست؛ رقص اتم ها.

👤 #هنری_توماس
📚 #بزرگان_فلسفه
▪️#اپیکوروس

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2