نقدی بر سویه های ظلمانی و ناروشنگرانه پژوهشگری نابه هنگام، از تبار آنان که در مواجهه با بزرگان و دانشمندان فرهیخته، زبان و قلم تند و گزنده ای دارند و در مواجهه با اصحاب قدرت، زر و زور و تزویر و متون مقدس شده، ساکت، منفعل، خاشع و سربه زیر هستند.
جناب "پژوهشگر جامعه شناسی دین" در ذیل دانشگاه آزاد و حکومت اسلامی چپ زده، جهان وطن، امتی، پورپیراروار و زهتابی وار، تکاپوها، می کند! جناب "دکتر محدثی گیلوایی" بر بزرگان خرده گرفته اند که ایرانیان، یگانه پرست نبوده اند! در پاسخ باید گفت: چی کسی می تواند ادعا کند ساکنان فلات ایران، در هزاره های پیش از میلاد، ۸۰۰۰سال پیش، ۳۰۰۰۰سال پیش و...موحد بوده اند؟ چه کسی گفته است و اصلا چه کسی می تواند ادعا کند؛ ساکنان فلات ایران، صدهزار سال پیش، نئاندرتال ها و..، یگانه پرست بوده اند؟قطعا یگانه پرست نبوده اند و شیئ، شکل و شمایل و...پرست بوده اند و کسی از بزرگان دانشمند، چنین ادعایی نکرده است که نئاندرتال ها و...موحد بوده اند! و آقای جامعه شناس دین و ادیان و فرق، چیزجدیدی کشف نکرده اند! عسل میل فرموده اند و گفته اند، شیرین است!
اما، از بدو تاسیس کشور- تمدن ایران، داستان ایرانیان و اهورامزدا و یزدان یگانه، چیز دیگریست؛
سنگ نبشته سترگ و استوار بیستون پیش روی ماست، بندبند کتیبه بیستون را می خوانیم، که بزرگ ترین سنگ نبشته جهان و مهم ترین سند باستانی ما ایرانیان است، کافیست در جای جای این کتیبه سترگ، به جای واژه "اهورا مزدا" واژه خدا یا یزدان یا الله بگذاریم! خواهید دید متن به گونه ای خواهد نمود که توگویی شاه عباس کبیر، نادرشاه، کریم خان زند یا رضاشاه کبیر و ...است که از خدای یگانه و با خدای یگانه خود سخن می گوید. پس
به استواری می توان گفت، ایرانیان از همان سپیده دمان تاسیس کشور خود به دست بنیاندگذاران هخامنشی، بیش از ۲۵۰۰سال پیش، به دست کوروش کبیر و داریوش کبیر، یگانه پرست و موحد بوده اند و سخن بزرگان پرشماری چون "دکتر ژاله آموزگار"و "دکتر دینانی" و...درست است. داریوش بزرگ در کتیبه بیستون، بزرگترین کتیبه جهان باستان، در ستون ۴ آورده:
"داریوش شاه گوید: اهورامزدا از آن روی مرا یاری داد که من بدپیمان نبودم
دروغگو نبودم
زورگو نبودم، نه من، نه خاندان من
با عدالت رفتار کردیم
نه بر ناتوان و نه بر توانا خشونت نورزیدم" و...
- بند ۵ کتیبه؛ به خواست اهورا مزدا من شاه هستم. اهورا مزدا شاهی را به من داد.
- بند ۱۶کتیبه؛ داریوش شاه گوید، اگر این نبشته یا این پیکرها را ببینی، تباهشان نساز و نگاهشان دار، اهورامزدا تورادوست باد و دودمان بسیار و زندگیت بسیار باد، و آن چه کنی آن را به تو اهورا مزدا خوب کناد.
- ستون پنجم، بند ۶؛ داریوش شاه گوید، آن که اهورا مزدا را بپرستد؛ چه زنده و چه مرده، برکت ازآن اوخواهد بود.
-من داریوش شاه، هرچه کردم، به خواست و اراده اهورا مزدا کردم.
و...
در این کتیبه، عمده استغاثه، توکل و نیایش و پاسداشت داریوش کبیر با اهورا مزدا و به خاطر اهورا مزدااست که ده ها بار از آن در این کتیبه چنان یادکرده است که شاهان معاصر و هر ایرانی معاصر از خداوند یاد کرده اندو یاد می کنند و در مواردی انگشت شمار، یکی دوبار، جز عنوانی کلی، نام و یادی از خداوندان دیگر، همچون خداوندان مصرکه قطعا مورد احترام کوروش و داریوش بوده اند، نبرده است.
فقط کافیست در این سنگ نبشته سترگ و بزرگ، به جای واژه اهورامزدا، خدا، یزدان یا الله بگذاریم. متن کتیبه بیستون امروزی خواهد شد. به همین سادگی. خوانندگان محترم لطفا متن کتیبه بیستون را جستجو کنند و با همین روش در بندهای مختلف که نام اهورامزدا آمده است، چنین کنند و از پیوستاری فرهنگ ملی خود، در درازنای تاریخ لذت ببرند.
✍️مهدی سلطانی۵ فروردین ۱۴۰۳
خورشیدی
پی نوشت،
آشکارا باید گفت؛ پیوستار بودن و استمرار همه وجوه فرهنگی قرار نیست، الزاما چیز به دردخور و مثبتی باشد.
https://t.me/jahanvaghei/2551#ایرانگرایی#باستانگرایی#ژاله_آموزگار@NewHasanMohaddesi