گفتمان آب، توسعه و محیط زیست؛ صابر معصومی

#کاپیتالیسم
Канал
Образование
Новости и СМИ
Политика
Природа и животные
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала گفتمان آب، توسعه و محیط زیست؛ صابر معصومی
@Iranian_DiscoursesПродвигать
153
подписчика
68
фото
9
видео
187
ссылок
یادداشتهای یک توسعه چی: کارشناس ارشد امنیت آب، توسعه بین الملل و محیط زیست و دانش آموز روابط بین الملل دانشگاه تافتز آمریکا هستم. اکنون بعنوان مشاور ارشد تغییر اقلیم انجمن پناهندگان دانمارک در افغانستان حضور دارم.
می دانم که شما هم مثل من هستید...

در هجوم اینهمه رویداد و بحران خلق الساعه، چهارصد و هفتاد وسه روز است که به یاد #طبیعت_دربند به فکر فرو می روم. هنوز هم [مثل یک شهروند عادی صاحب حقِ دانستن،که حق اش را چپاول کرده اند]، می خواهم بدانم چه شده است؟

⁉️ یعنی چه اتفاقی می تواند افتاده باشد، چه ذنب العظیمی بوده است که اینها را زیر خروارها ابهام قایم کرده اند؟ دارند اینها را برای کدام نیرنگ امنیتی آماده می کنند؟

◼️ کمتر فعال #زیست_محیطی جدی در #ایران است که طعم تهدید و ارعاب و بازخواست را نچشیده باشد. کمتر انسان آزاده عاشق طبیعتی است که بخواهد کار منسجم حفاظت #محیط_زیست انجام دهد و حسابش به لئام الکاتبین نیفتد. کمتر تشکل زیست محیطی است که از ناامن کنندگان مدعی امنیت جامعه، خاطره ای تلخ در ذهن نداشته باشند. [در کنار اینها، خوب است اشاره کنم به دسته ای از این تشکل ها که اصولا سران آنها با محافل امنیتی مرتبط هستند].

🚫 (به یاد دارم، زمانی که در گوشه ای از کشور، فعالیت حفاظتی انجام می دادیم، جوانان جوامع محلی با الهام از حضور ما و برای هویت بخشی و منسجم کردن حمایتشان از طبیعت، خودشان تصمیم گرفتند تشکل زیست محیطی تاسیس کنند. چندماه بعدتر، جوان #بسیجی عضو هیات موسس اشاره کرد که در دوره ترویجی #سپاه به آنها گفته اند که تاسیس ان جی او از زمان فرح کلید خورده است برای نابودی ایران و دین. جوان بیچاره ی معلق در بین زمین و آسمان اما اشاره نکرد که سپاه برای حفظ #طبیعت و #تنوع_زیستی ایران، چه راهکاری دیگری در دست دارد).

❤️محیط زیست، راه پربلایی ست برای عاشقانش. یعنی حتی همین که بگویی: ای گروه زمامدار کم کفایت! من از وقت و جان و آسایش و تفریح و جیب خودم هزینه می کنم که تو و فرزند تو در آغوش طبیعت زیبای این سرزمین، #آب گوارایی بنوشی، هوایی فرح بخش تنفس کنی، خاکی حاصلخیز داشته باشی، برای حیاتی متعالی و بالنده، باید خود را برای تیغ بلا آماده کنی.

⚠️ در کشوری که میلیشیای نظامی-اقتصادی غیرقانونی، به همراه جناح بازار سنتی و گروه نوکیسه‌گان #انقلاب [در الهامی از قول #محمد_قائد ، همه باهم: پاچه‌ورمالیده‌گان خداجو] سپهر انحصاری #کاپیتالیسم_اسلامی راه انداخته باشند، آیا انتظار داشتیم که آزادی‌خواه و عدالت‌طلب و روشن‌اندیش و محیط‌زیست‌چی و صالح و آزاده، راست راست برای خودشان بگردند و حرف بزنند و اظهار وجود کنند و کسی کاری به کارشان نداشته باشد؟

❗️یا شاید انتظار داشتیم دستمان را به خاطر جلوگیری از دست اندازیشان به طبیعت ببوسند؟

🔹 من -مثل بیشتر شما- نمی دانم طاهر و امیرحسین در کجای جغرافیای هزارتوی امنیتی رندان حق پرست به دیوار منگنه شده اند. هیچگاه نمی پذیرم که طاهر با آن شخصیت یکدنده و جنگنده اش، یا امیرحسین با آن روحیه صمیمی اش، به مخیله شان خطور کرده باشد که عامدانه کاری بکنند مخالف مصالح کشورشان. [چه بسا که رندان حق پرست باشند که دستشان با "دشمن" در یک کاسه باشد!]. حتی نمی دانم آیا/کی نوبت من و شما رسیده بود یا خواهد رسید.

💚 اما یک چیز را می دانم و حس می کنم: هر روز که به آنها فکر می کنم، غم وجودم را می گیرد.

https://instagram.com/p/BxVMg-JgYQJ/
قوم‌گرایی در خدمت #کاپیتالیسم – نمونه موردی: #آذربایجان

⬅️ اخیرا بصورت فزاینده‌ (و عموما بنام مسائل قومیتی –این که چه‌کسی بهتر است و ...) برخی جوانان آذربایجانی در فضای مجازی (در مورد مناطق دیگر اطلاع دقیقی ندارم. #تهران هم‌که اصولا مورد صحبت نیست) شروع به القای این کرده‌اند که ما (به نام و نمایندگی #ملت_تورک ، اما به کام خودشان) چقدر دارا هستیم. یا ما چقدر ثروتمندِ دست‌به‌جیب داریم. از چنین مسائلی هم توسط هم-قومیتی‌ها استقبال شدید می‌شود. یک دلیل مشخص‌اش، تلاش برای ایجاد یا حفظ فاصله با دیگران است!

🔸 برخی از صفحات مجازی آذربایجانیها هم در حال قهرمان‌سازی از این ثروتمند و آن‌ متمول‌اند که چه خدمتی می‌کنند به تیم محبوب ما. انگار تمام امورات آذربایجان حل شده‌ و تمام سرنوشت و حیات یک ملت به گرد توپی می‌چرخد و ثروتمندان نوظهورِ نوکیسه، که از آن حمایت می‌کنند، قهرمان نجاتبجشِ ملت‌اند.

🔹 خوف آنجاست که این نوع قهرمان‌سازی، برخلاف آنچه رویه تاریخی، به‌سنت عمومی تبدیل شود: برای چنان مساله با اهمیت نه‌چندان بالایی، عده‌ای رسانه-به-دست، پولی خرج کنند و بشوند قهرمان.

🔸 #قومیت_گراییِ یا #ملی_گرایی خود-جدا/برتربینانه از آنجاکه در رقابت با دیگران است، چاره‌ای ندارد جز آن‌که کجراهه برود و با سرمایه‌دار-پروری، در سریع‌ترین زمان، برتری خود را "در چشم دیگران فرو کند". این جریان، جامعه را مجاب می‌کند که سرمایه‌داری را –چون در راستای منافع قومی است!!- پسندیده و به نفع جمهور قلمداد کند.

من شخصا اما ترجیح می‌دهم آذربایجان مثل دیگر نقاط ایران، به همان سنتهای خوب جمعی‌اش شناخته شود: دوست دارم #تبریز را شهر بدون گدا معرفی کنم، تا شهر پر از جلوه‌های لوکس. امید دارم (اگر هم ماجرا قومیتی باشد)، جمهورِ آذربایجان سیستمی داشته باشد که نتیجه آن توزیع عادلانه (و صدالبته مسکوت) ثروت است، نه قهرمان‌سازی از غولهای اقتصادیِ نوکیسه، و راه افتادن مسابقه کسب ثروت. ترجیح می‌دهم از شبکه بسیار منسجم، کارا و سنتیِ حمایتی-فرهنگی مناطق مختلف آذربایجان از جمله #شبستر بشنوم تا از جلوه‌گری‌های ثروت. فکر می‌کنم مالکیت و حمایت عمومی (نه حکومتی و نه فردی) از جریانهای اجتماعی قومی، گواهی صادقانه است بر جامعه ای مستحکم و با عدالت.

🖋 پی‌نوشت: این روزها عموم گفتگوها در مورد آذربایجان، رنگی از مساله قومیت دارد. من با آگاهی از این مساله، آن‌را بعنوان نمونه‌ای از اکولوژی و اقتصاد سیاسی که با من آشناتر است آوردم. چه‌خوب که آذربایجان پرچمدار مطالبات قومی ایران بماند.

تصویر: زید دهاج- وبسایت مدیوم


https://www.instagram.com/p/BvHdQ19gj-S/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=19g7h82gw6i4h
چند نوجوان مدرسه ای، دور #سناتور #کالیفرنیا ، #دیانه_فینشتاین را گرفته اند تا با او در مورد "لایحه جدید سبز" صحبت کنند و از او بخواهند که به لایحه رای دهد.

🖋 بخشی از گفتگوی میان آنها را اینجا می آورم. به پاسخهای بی سر و ته این سناتور دقت کنید. پیدا کردن معادلهای ایرانی آن نباید کار دشواری باشد:

من از لایحه جدید سبز حمایت نخواهم کرد چون هیچ راهی برای تامین هزینه اش نیست.
چرا، ما پول داریم. تُن تُن (نصف) بودجه ما دارد برای ارتش خرج می شود.

این لایحه توسط سنا تصویب نخواهد شد، و شما می توانید این پیام من را به هرکسی که شما را اینجا فرستاده بفرستید [توهم توطئه].
دولت باید از مردم، برای مردم و با مردم باشد.

من 30 سال است دارم این کار را می کنم. حدود یک میلیون نفر به من رای داده اند و خودم بهتر می دانم چه می کنم. شما آمده اید اینجا که به من بگویید چه کنم. من به چنین کاری پاسخی نمی دهم.
ما مردمی هستیم که به تو رای داده ایم. تو باید به ما گوش کنی. وظیفه تو این است.

تو چند سالت است؟ [خطاب به کودک! یعنی این که تو اصلا توانسته بودی رای بدهی که اعتراض می کنی؟!] تو که به من رای نداده ای.
اصلا مهم نیست [که رای داده ایم یا نه]. این ماها [نسل ما] هستیم که [از رفتار شما] تحت تاثیر قرار خواهیم گرفت.

[خطاب به کودک 16 ساله که می گوید زمین در حال مردن است!:] خب مثل اینکه تو بهتر از من می دانی، پس فکر کنم باید برای نمایندگی سنا اقدام کنی و بعد کاری را که می خواهی انجام بدهی!!. به هر حال من یک انتخابات بزرگ را بُرده ام!!!

به نظر شما فرق این سیاستبازِ نادانِ خودپسندِ آمریکایی، با سیاستبازانِ نادانِ خودپسندی که امروز بر #ایران حاکم هستند چیست؟

💧 در برنامه آب را گل نکنیم #رادیو ، در مساله انتقال #آب #دریای_عمان به #کویر_مرکزی ایران، به نماینده #کرمان در #مجلس (یا بهتر است بگوییم نماینده #مافیا ) که می گفت: ما این کار (#انتقال_آب ) را برای نسلهای آینده انجام می دهیم (بخوانید برای #مافیای_آب ، #سپاه و #کاپیتالیسم_اسلامی )، گفتم که اگر منِ جوانِ متخصص آب نخواهم مجموعه [فاسد] شما این کار را برای من انجام بدهید باید چه کسی را ببینم؟

محیط زیست هیچ دشمنی بزرگتر از سیاستمداران فاسدِ غیرپاسخگویِ بیسواد و پرنخوت ندارد. حتی #کاپیتالیسم به اندازه چنین افرادی قادر به نابودی حیات نیست چرا که این طبقه هستند که به کاپیتالیسم مجال حیات داده اند.

❗️به اطرافتان بنگرید. صدها تن از این چنین افرادی، سکان اداره ایران را در دست دارند.

منبع ویدئو: #گاردین

https://instagram.com/p/BuVYjixgEzU/
خارج ازدستور:

1️⃣ روزآخر که برای دستبوسی و وداع پیش استادم مارک زیتون رفتم، ازم پرسید: دستاوردت از فرصت حضور در #انگلیس چه بود. طبعا انتظار داشت که چالشی‌ترین شاگردش [به درستی] از آموخته‌هایش درمورد #امنیت_آب و #توسعه_بین‌الملل بگوید. چه، نه #دانشگاه_آزاد و نه #آموزشکده_محیط_زیست حقیقتا چیزی به من نیاموزاندند. اتلاف وقتی بودند برای گرفتن مدرکی. اما نتیجه ترکیب تجربه تحصیل و معاشرت و کارگری در انگلیس با روحیه انتقادی‌ام، پاسخی غیرمنتظره بود: "اینجا، درمرکز ثقل کاپیتالیسم، عمیق‌تر و بیشتر درک کردم که #کاپیتالیسم یعنی چه".

2️⃣ امروز از ایوان خانه نظاره‌گر #پنوم-پن بودم و تجربه‌های مشابه خودم و دیگر ایرانیان بازدیدکننده از اینجارا مرور می‌کردم: صد رحمت به ایران. باید خاک #ایران را –نه برای #وطن بودنش- بلکه در مقایسه‌اش با اینطور کشورها چندباره بوسید. [به الهام از الف.بامداد] کاش می‌شد که این خلق بی‌شمار را برشانه‌های خود می‌نشاندم که نه صرفا #اروپا و #آمریکا ، که این نیمه "نابابِ میل" تر جهان را هم تجربه می‌کردند. آنوقت شاید ایران طور دیگری می‌بود: کمتر شِکوه کم‌اثر می‌شنیدیم و شادتر و کاراتر بودیم.

3️⃣ ادعا شده بود که نظام ایران قرار است تپه‌ای باشدکه ما را [انسان را] از سیل سهمگین کاپیتالیسم استعمارگر دور نگاه دارد. [آنچه کاپیتالیسم بعنوان تنها #دین رسمی و عملی عالم دارد می‌سازد، دلفریب و هیجان‌آور، اما آن صورت دیگرش عسرتی غیرقابل برگشت است]. امروز اما ما شده‌ایم غرقه‌ی دریاهای محنتِ خودساخته.

4️⃣ گاهی فکر می‌کنم [و بسیارند مثل من] که جایی پیدا کنم که زندگی باشد اما بردگی کاپیتالیسم نباشد. گاهی فکر می‌کنم که این حصن حصین در ایران ساخته شده. همه چیزرا هم که نادیده بگیریم، ما برای این آرمان، جانهای عزیزترینانمان را نثار کرده‌ایم. یعنی ما [درظاهر] به همین خاطر است که به جهانیان پشت کرده‌ایم و نفرینشان می‌کنیم. اما بیشتر که به حقیقت رجوع می‌کنم، آه از نهادم برمی‌آید: ظاهرا رویای #ارض_موعود را مادرش در نطفه سر‌به‌نیست کرده. #انسان مانده است، آواره و بی‌سرزمین. یعنی قرار بود عالم، دو قطبی‌ای باشد که یک طرفش ما باشیم و یک طرفش آنها. امروز هم جهان دو قطبی است. در یک طرف انسان، و در طرف دیگر ما و آنها باهم.

5️⃣ من، انسان، در دوراهی عسرت تاریخی گیر کرده‌ام. دو راهی که هردو به گودال ویل ختم می‌شوند: یا برده #طاغوت شو، یا بنام رهایی از طاغوت، قربانی طاغوت دیگر باش. تنها تفاوت اینکه: یکیشان نام وطن را بر پیشانی‌اش خالکوبی کرده. این تمام حکایت #توسعه ایران است.
سوال: تصور کنید که شما (فردی عادی یا متخصص پزشکی) با دوستی در مورد غذاها و نوشیدنیهای لذیذ گفتگو می‌کنید. آیا به ذهنتان خطور می‌کند که چنین توصیه ای به او بکنید؟ "تا می‌توانی و هرزمان که امکانش بود بخور و بنوش. هرچه شیرین‌تر و چرب‌تر، بهتر. نگران سلامت و چاقی هم نباش. می‌توانی هر سال یکبار با عمل جراحی چربی‌های اضافه را خارج کنی. یا قرصهایی مصرف کنی که بلافاصله غذای خورده شده را دفع کنند تا جذب بدنت نشوند. یا اصلا یک لوله در بدن‌ات تعبیه کن که بعد از چشیدن طعم غذا و قبل از آغاز هضم، آن را از معده ات خارج کند". به احتمالا بالا، پاسخ شما به این سوال من منفی است. بلکه محتمل است که شما چنین گفتگویی داشته باشید: "در خوردن غذا خوددار باش. به اندازه نیاز بدن‌ات مصرف کن. هر غذایی را صرفا به دلیل خوشمزه گی‌اش نخور. فکری رها، و تحرک کافی داشته باش تا #سالم بمانی".

☘️در حقیقت شما در مورد مساله تغذیه و سلامتی، به جای تجویز راه‌حلهای پیچیده تکنیکی (من درآوردی)، بصورت ناخودآگاه به #طبیعت کارکرد بدن و نقش قدرت اراده و تصمیم انسان تاکید می‌کنید.

سوال دوم من این است که چگونه #سبزها از این قانون ساده، به سادگی منحرف می‌شوند؟

🌱 به اعمال و رفتار و دعوتهای خود نگاه کنید. چقدر از آنها مرکب از این پایه فکری هستند که می‌شود مشکلات مبتلابه بشریت و طبیعت را با روشهای تکنیکی حل کرد؟ چگونه است که فکاهی‌های غیرخنده‌آوری چون #گیاهخواری برای #حفظ_طبیعت ، روشهای سازه‌ای برای حفظ و انتقال و افزایش بهره‌وری!! #آب ، #باروری_ابرها ، بازمعرفی گونه‌های منقرض شده (بدون انجام هیچ کاری روی #حفاظت از #زیستگاه و زنجیره غذایی)، ساده‌سازی مسائل #زیست_محیطی به فرمول دو-دو-چهار، همکاری با مافیای کاپیتالیستی بخش خصوصی برای حفاظت، اینترنتی کردن امور به مثابه نجات طبیعت، #اکوتوریسم ، #کشت_ارگانیک ، #توسعه_پایدار ، اثربخش بودن سازمانهای بین‌المللی حفاظت و ... به مانیفست گروه بزرگی از سبزها تبدیل شده اند؟

🔸 این روزها هرچه بیشتر با سبزهای #ایران مراوده پیدا می‌کنم، بیشتر متوجه می‌شوم که اصولا زمان و همت زیادی برای درک و تحلیل مسائل جهانی صرف نکرده‌اند. بیشتر مصرف کننده و پیرو هستند تا منتقد و تولید کننده.

🔺چند وقت پیش فرصت گفتگویی آنلاین ولی کوتاه با عزیزی داشتم که هماهنگی #کمپین #ساعت_زمین در ایران را به عهده داشت. دوست محترم حتی از ریشه و سابقه این کمپین جهانی اطلاع نداشت و صرفا به این ظن که صندوق جهانی #حیات_وحش ( WWF# ) آن را راه انداخته پس خوب و مفید است، به این جرگه پیوسته بودند.
🔺با دوستانی دیگر در چالش و گفتگوی دائم هستم تا راضیشان کنم که مفهومی بنام #توسعه_پایدار، بزرگترین، گول زننده‌ترین و مخرب‌ترین فکاهی است که در تاریخ معاصر بشریت گفته شده. در بین استدلالهای متفاوتشان این برایم جالب بود که: چون یک زمانی چند نفر در #سازمان_ملل نشسته‌اند و این مفهوم را معرفی کرده‌اند و سازمان ملل هم بر آن صحه گذاشته، پس درست است و وحی منزل است. انگار تقسیم بندی کاری شده است که عده ای به جای عده ای فکر کنند و عده ای هم این تولیدات فکری را صرفا مصرف کنند.

مخلص کلام این که سبزهای ایران بایستی پوست اندازی کرده، خود را به سلاح نگاه تند و تیز انتقادی به جریانهای جهانی مجهز کنند. شکی در این نیست که جریان قاهر #کاپیتالیسم #استعماری جهانی (که از غربیّت انسانی برخواسته و در آن تمثیل کرده) جهان را با چالشهای محیط زیستی امروزی گرفتار کرده است. در حقیقت سبز امروزی در کنار تلاش صادقانه عملی اش برای حفظ #محیط_زیست پیرامون خود (محلی عمل کردن) بایستی بخشی از انرژی اش را صرف تفکر برای پاسخ به سوالات بزرگ بشریت (جهانی دیدن) کند.
این قابل درک (اما غیرقابل قبول) است که بخشی از سبزهای ایران گمان کنند که به دلیل رفتارهای عجیب و غریب و غیرمنطقی #حکومت_ایران (که ادعای علمداری مبارزه با کاپیتالیسم را دارد)، حق با جریان جهانی است و باید به سراغ راه حلهای آنان رفت. این سبزها همانند آنانی عمل می کنند که به دلیل سیاستهای نادرست حکومت ایران، در مقابل مساله #فلسطین موضع مخالف می‌گیرند. به این نکته بایستی دقت کرد که سبزها نبایستی استنتاج‌ها و مبانی تفکری و رفتاری خود را بر پایه ماهیت نابالغ #حکومت تنظیم کنند. در حقیقت ارباب حکومت ایران، از آغاز توانسته بودند درد بشریت را به خوبی لمس و درک کنند اما به دلیل این که این حس و لمس در فرآیندی درست، تبدیل به تفکر و تحلیل منطقی نشده است، به قطع یقین در ارائه پاسخ و راه حل مناسب برای این درد ناتوان بوده‌اند. این درسی است که سبزهای ایرانی بایستی از حکومت ایران بگیرند.