فرهنگیان سلام

پایان هفته ی طوفانی وزارت آموزش وپرورش با سه تغییر
bit.ly/330bNnf
🔸براساس اعلام وزارت آموزش وپرورش امروزچهارشنبه 8آبانماه 98 سه تغییر در وزارت آموزش وپرورش بشرح زیردرسالن اجتماعات ساختمان شهید رجایی انجام خواهد گرفت 👇

👈1-دکتر #سیدجواد حسینی جایگزین #مجیدقدمی رئیس سازمان آموزش وپرورش #استثنایی خواهد شد که از سال 92تاکنون ریاست سازمان را عهده داربوده اند

👈2-دکتر #علی باقر زاده در مرکز حوزه هماهنگی وزارتی جانشین #شاپور محمدزاده رئیس نهضت سواد آموزی می شود که با حفظ سمت همزمان این مسئولیت را عهده داربوده اند

👈3-#جلال دلقندی که از مورخه 26/4/98بعنوان سرپرست مرکز حراست وزارت آموزش وپرورش منصوب شده بودند رسما رئیس #مرکز حراست وزارت آ.پ خواهد شد

@farhangian_sallam

💢 پشت پرده های یک انتصاب/
رییس دانشگاه فرهنگیان را چه کسی به بطحایی پیشنهاد کرد؟

وقتی شورای عالی انقلاب فرهنگی، حسین خنیفر را برای جایگزینی با محمود مهرمحمدی برای ریاست دانشگاه فرهنگیان تأیید کرد، نوبت به صدور ابلاغ او توسط وزیر علوم رسید اما غلامی از امضای حکم او خودداری می کرد.
شاید غلامی به عنوان وزیر علوم به سوابقی از رییس جدید دانشگاه فرهنگیان رسیده بود که نه می توانست بازگو کند و نه دلش راضی به امضای حکم انتصاب او بود. به هر ترتیب، دو جنس پیگیری ویژه؛ یکی با اهرم «حراست» و دیگری با اهرم «پارلمان»، حسین خنیفر را از آخرین سد عبور داد.

◀️ ساز ناکوک خنیفر

اما حالا که دو سال از عمر ریاست وی بر دانشگاهی با حدود صد پردیس و مرکز تربیت معلم بعنوان تنها راه استخدام نیروی انسانی آموزش و پرورش می گذرد، معرّفان و حامیان اصلی و پشت پرده حسین خنیفر در تلاش برای برائت از خود از این انتصاب هستند، چرا که فضای حاکم بر این دانشگاه بزرگ به تصرف نیروهای اصولگرای تندرو و متمایل به جبهه پایداری درآمده و سبک مدیریتی خنیفر و چیدمان افراد بیشتر به تشکیلات ستاد انتخاباتی افراطیون تندروی راست شباهت دارد تا محیطی علمی و فرهنگی.
اعضای یک تشکل سیاسی خاص به طور مرتب در دفتر خنیفر و معاونان این دانشگاه تردد دارند و حتی سرشاخه تندروی این جریان از تربیت معلم شهرری از سوی خنیفر به عنوان نماینده دانشگاه برای بازدید علمی عازم فنلاند شده و مورد انواع حمایت ها و امتیازات و حمایت های سیاسی قرار می گیرد.

◀️ آن چهره کلیدی کیست؟

معرّف اصلی #حسین_خنیفر کسی نیست جز داود محمدی، دبیرکل انجمن اسلامی معلمان ایران که به عنوان اصلاح طلب وارد لیست امید شد و نهایتاً در کمال ناباوری با «تَکرار می کنم» خاتمی، توانست وارد مجلس شود و از طرفی محمدحسین کفراشی، مدیرکل حراست وقت وزارت آموزش و پرورش که خود نیز منصوب #داود_محمدی بود، مسؤل پیگیری معرفی و اخذ استعلامات وی برای ریاست دانشگاه فرهنگیان در کمترین زمان ممکن می شود.
در واقع حسین خنیفر با حمایت شخص داود محمدی از مجلس و محمدحسین کفراشی از داخل وزارتخانه به بطحایی خورانده و منصوب شد.
سابقه آشنایی خنیفر با دو حامی سیاسی خود به زمان مدیرکلی داود محمدی در استان قم می رسد.

◀️ حلقه قم

طبق اخبار موثق، اعضای انجمن اسلامی معلمان از عملکرد باندی و رفاقتی داود محمدی ناراضی اند و عبارت «حلقه قم» هم واژه های اعتراضی بخش اکثریت این حزب فرهنگی در برابر رفتار قبیله ای آقای دبیرکل است.
اما حسین خنیفر که کلید دانشگاه را به #زیویار ، یک چهره شاخص اصولگرا با وجود بازنشستگی اش سپرده، برای جبران زحمات حامی اصلاح طلب خود، برای انتقال پرونده #محمد_حسین_کفراشی از ستاد وزارت آموزش و پرورش به این دانشگاه تلاش ویژه ای کرده و نیز روند هیأت علمی شدن او را خارج نوبت و علیرغم صف انتظار معلمان و مدرسان دارای صلاحیت و مدرک دکتری به جریان انداخت تا با شرایط حقوقی مناسب تری سمت جدید خود را به عنوان سرپرست مدارس ایرانی در آلمان تحویل بگیرد. حقوق ارزی با مبنای حکم دانشگاهی.
همچنین خنیفر یک لطف دیگر در حق حلقه قم انجام داد و آن انتصاب علی محمدی با مدرک تربیت بدنی به عنوان مدیرکل حوزه ریاست و سپس سرپرست معاونت فرهنگی این دانشگاه بود. برخی شنیده ها از نسبت فامیلی علی محمدی با داود محمدی حکایت می کند که هنوز صحت این موضوع تایید نشده است. #علی_محمدی نیز که ابتدا ادعای اصلاح طلب داشت، با هواشناسی میدان را برای تقویت نیروهای اصولگرا و افراطی دانشگاه فرهنگیان باز کرد.

◀️ ضلع سوم و مرموز

اما حامیان حسین خنیفر، ضلع سومی هم دارد که کم تر آفتابی می شود و آن کسی نیست جز #شاپور_محمدزاده ، مدیرکل دفتر وزارتی.
وی به دلیل حسابی که از جریان مستقر انجمن اسلامی در وزارتخانه می برد، از ابتدا خود را در صف حامیان گزینه آنها قرار داد و بطحایی را نسبت به این انتصاب متقاعد کرد. در واقع برای محمدزاده و بطحایی بیشتر از آنکه خنیفر مهم باشد، تضمین نظر مثبت و پشتیبانی یک عضو فراکسیون امید اهمیت داشت. رفتار دوگانه و بازی های سیاسی شاپور محمدزاده با احزاب و جریانات راست و چپ و رفاقت های پشت پرده او از فرشیدی گرفته تا فرج کمیجانی شناخته شده است.

◀️ تلاش حلقه قم برای اعلام برائت

نکته شگفتی آور این بده بستان آنجاست که پس از فاش شدن ماهیت رادیکال حسین خنیفر و همچنین کسب غنائم حلقه قم انجمن اسلامی از این دانشگاه و به اصطلاح گذشتن خر از پل، داود محمدی و جریان وابسته به او در تلاش برای انداختن همه مسولیت این انتصاب به گردن بطحایی و سلب مسولیت از خود بابت این انتصاب حامی جریان مخالف دولت دارد به نحوی که در برخی جلسات نمایندگان فراکسیون امید، حسین خنیفر را گزینه مستقیم بطحایی معرفی کرده و از نارضایتی اصلاح طلبان از اوضاع این دانشگاه زمزمه می کنند. /اخبار فرهنگیان
@farhangian_sallam

💥آقای نظری! آدرس اشتباه ندهید

✍️#حرف_حساب: آقای مرتضی نظری، رییس سابق مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، یادداشتی را به نگارش در آورده است و در آن، از این که #شاپور_محمدزاده، مدیرکل وقت دفتر وزارتی، از او خواسته است به خاطر سخنانش در باره دخالت های برخی نمایندگان مجلس استعفا دهد، گلایه کرده و در پایان یادداشت خود نوشته است: " روی سخن با مدیران به اصطلاح فرهنگی اما زبون و حقیری است که حاضرند مدیران دستگاه پرافتخار و مظلوم آموزش و پرورش را برای تسلی خاطر و حفظ مصالح و منافع دیگران تحت فشار قرار بدهند. "

▪️ در ادامه نظری، خطاب به حسینی، ضمن این که از مواضع او در قبال مجلسیان استقبال می کند، هشدار می دهد: " مراقب نزدیک شدن مدیران امتحان پس داده، بی چارچوب و صندلی طلبی باشند که برای خوش خدمتی به وزرای سابق و ماندگاری بیشتر، به هیچگونه اصول و چارچوبی در برابر خواسته های نامعقول پایبند نبودند."


▪️لبّ مدعای آقای #نظری در این یادداشت، این است: آقای شاپور #محمدزاده به خاطر حفظ موقعیت خویش، از نظری خواسته است استعفا دهد.لذا #حسینی، سرپرست کنونی آموزش و پرورش، برای حفظ مصالح آموزش و پرورش، باید از افرادی چون محمدزاده، که بی چارچوب و صندلی طلب است، دوری نماید. البته احتمالا آقای نظری از محمدزاده بسیار ناراحت بوده که به او دو صفت " زبون "و " حقیر " را داده است و نتوانسته است نوشته اش را از توهین و تحقیر، پاک نگاه دارد.

▪️اما به گمان ما، مرتضی نظری در این یادداشت، آدرس اشتباه به خواننده می دهد. آیا شاپور محمدزاده سر خود و بدون هماهنگی با محمد #بطحایی، از نظری خواسته است استعفا بدهد؟ محمد بطحایی به عنوان وزیر، از مدیر دفتر وزارتیش خواسته، به خاطر حفط منافع شخصی یا جمعیش، البته به خواسته برخی نمایندگان حامی استیضاح، از نظری بخواهد استعفا دهد. خوب گناه محمد زاده در این میان چیست؟ آیا گناه صادر کننده دستور را باید به پای ابلاغ کننده دستور نوشت و او را حقیر و زبون نامید؟

▪️ عجیب این که نظری نامی از بطحایی در این میان نمی آورد و تمام گناه را به پای ابلاغ کننده دستور، یعنی شاپور محمدزاد می نویسد. چرا؟ در همان زمان،حرف حساب در خبری به نقل از یک منبع آگاه نوشت که محمد بطحایی، به برخی نمایندگان مجلس قول برکناری مرتضی نظری را داده است. نظری می نویسد: " در نهایت تصمیم و طراحی وزارتخانه برای اطمینان خاطر نماینده، این می شود که کلاً روابط عمومی جمع بشود. " منظور از وزارت خانه کیست؟ محمد بطحایی به همراهی مشاورانش تصمیم می گیرند، به هر علت و دلیل، روابط عمومی نباشد. چرا نظری اسمی از بطحایی نمی آورد و گناهی را به پای او نمی نویسد؟ طنز ماجرا این که نه تنها روابط عمومی به حکم بطحایی از هم پاشید، که شاپور محمدزاده نیز از سمت خود عزل شد.

▪️اما چرا نظری سخنی از بطحایی در این میان نمی گوید؟ جالب و البته اسف بار این که، همین آقای نظری، قهرمان داستان ما، بعد از آن که بطحایی به قولش مبنی بر برکناری او عمل می کند، به جای رفتن عزت مندانه از وزارت خانه، و به قول خودش " پافشاری بر حفظ ارزش های سازمانی و دفاع از کیان تعلیم و تربیت،" از سوی محمد بطحایی به سمت: " « مشاور در امور مطالعات اجتماعی » منصوب می شود و نظری،رضا به داده می دهد! و متواضعانه می پذیرد و لام تا کام سخنی نمی گوید! و البته چندی بعد، با رضایت محمد بطحایی، دوباره به کار اجرایی روی می آورد و به سمت مدیر کل کانون پرورشی شهر تهران منصوب می شود. به آقای مرتضی نظری باید گفت: برادر! آدرس اشتباه ندهید، محمد بطحایی، شخصا خواستار استعفا و برکناری حضرت عالی بوده است. این که ذکری از او نمی کنید و گناه او را به پای شخص دیگری می نویسید، کاری نادرست و غیر اخلاقی است.

▪️عجیب تر آن که همین آقای نظری که "پافشاری بر حفظ ارزش های سازمانی و دفاع از کیان تعلیم و تربیت " می کرده، در برابر دخالت های بی جا و آشکار فرزند محمد بطحایی و دامادش، سخنی به اعتراض نمی گشاید و با آن ها در جلسات حضور می یابد و یادش نمی آید که سبحان بطحایی و مرتضی دزفولی، چه ربطی به منافع آموزش و پرروش دارند؟

▪️اما در پایان یاداشت، ناگزیر به ذکر مقایسه ای میان آقای مرتضی نظری و سایر مدیران وقت محمد بطحایی هستیم. به اعتقاد ما، هیچ کس از مدیران وقت دوره بطحایی، به اندازه آقای مرتضی نظری، سعی در نقاشی و آرایش غلیظ و چهره پردازی دروغین از محمد بطحایی در برابر افکار عمومی نکرد. مرتضی نظری در برابر همه اشتباهات هولناک بطحایی، تا لحظه ی آخر حضور بطحایی، سکوت، همراهی و بل دفاع جانانه کرد و به یادش نیفتاد که باید از " کیان تعلیم و تربیت " دفاع کند.

#کانال_فرهنگیان_سلام
@farhangian_sallam