شهر جایی برای زندگی.City ,Place For Living

#سرمایه_داری_نظارتی
Channel
Travel
Real Estate
Linguistics
Other
Persian
Logo of the Telegram channel شهر جایی برای زندگی.City ,Place For Living
@City_PlaceForLivingPromote
209
subscribers
513
photos
72
videos
383
links
@SoroushKhani
کودتایی که درباره آن صحبت نمی کنیم . قسمت دوم
#شوشانا_زوبوف
برگردان: #سروش_خانی


درسال 1966، پیتر برگر و توماس لاکمن در کتاب مهم خود بانام «ساخت اجتماعی واقعیت» نظریه کلیدی خود را مطرح ساختند:«زندگی روزمره»ای که مابه مثابه«واقعیت»آنراتجربه می کنیم؛عاملانه ومداوم توسط ماساخته شده است.و درادامه می نویسند:«همه جوامع درمواجهه با آشوب ساخته شده اند».
به جریان ترافیک فکر کنید: در جهان؛ به تعداد کافی افسر پلیس برای اطمینان از توقف هر خودرو سر هر چراغ قرمز وجود ندارد، با این حال؛ در هر تقاطعی بحث یا دعوا رخ نمی دهد. به این دلیل که در جوامع بسامان، همه ما می دانیم که چراغ قرمز این اختیار را دارد تا ما را متوقف کند و چراغ سبز مجاز است که اجازه عبور دهد. عقل سلیم بدین معنی است که هر یک از ما بر اساس آنچه که همه می دانیم عمل می کنیم، در حالی که؛ اعتماد داریم دیگران نیز چنین خواهند کرد. ما فقط از قوانین تبعیت نمی کنیم؛ ما با هم، در حال ایجاد نظم هستیم. پاداش مان این است که در جهانی زندگی کنیم که در آن با احتمال بیشتری به مقصد می‌رسیم و با خیال راحت به خانه بر می گردیم؛ زیرا می‌توانیم به عقل سلیم یکدیگر اعتماد داشته باشیم. و هیچ جامعه ای بدون آن قابل دوام نیست.
برگر و لاکمن می نویسند: «همه جوامع در مواجهه با آشوب ساخته شده اند». از آنجایی که هنجارها خلاصه‌ای از عقل سلیم ما هستند، نقض هنجار، جوهره تروریسم است . الکس پی اشمید و آلبرت جی. جونگمن در «تروریسم سیاسی»، متنی که به طور گسترده در این زمینه مورد استناد قرار گرفته است، می نویسند: «نقض هنجارها، مخاطبان هوشیاری فراتر از هدف ترور ایجاد می کند.» کلیه افراد؛ شوک، سرگردانی و ترس را تجربه می کنند. مشروعیت و تداوم نهادهای ما ضروری است، زیرا؛ آنها با رسمیت بخشیدن به عقل سلیم از ما در برابر آشوب محافظت می کنند.
مرگ پادشاهان و انتقال مسالمت آمیز قدرت در دموکراسی ها لحظات مهمی اند که آسیب پذیری جامعه را تشدید می کنند. برخورد حداکثری هنجارها و قوانین هدایتگرِ این بزنگاه ها با مقوله نقض و اختلال در این روند، اقدام درستی است. آقای ترامپ و متحدانش یک کمپین دروغ پراکنی در زمینه تقلب انتخاباتی را تحت پیگرد قانونی قرار دادند که در نهایت به خشونت کشیده شد. هدف مستقیم؛ حداکثر آسیب پذیری نهادی به دموکراسی آمریکایی و اساسی ترین هنجارهای آن بود. به این ترتیب؛ بیان افراطی آشوبِ شناختی به مثابه شکلی از تروریسم شناختی است. عزم آقای زاکربرگ برای اختصاص ماشین اقتصادی خود به این هدف، او را به یکی از کمک کنندگان این حمله بدل می سازد.
هیچ جامعه ای نمی تواند همواره همه چیز را کنترل کند، حداقل یک جامعه دموکراتیک. یک جامعه سالم متکی بر اجماع است در زمینه آنچه که انحراف و آنچه که هنجار می باشد. دموکرات ها خون می نوشند؟ حتما چرا که نه؟ هیدروکسی کلروکین برای کووید-19؟ درست از این طریق! به کنگره حمله کنید و از آقای ترامپ دیکتاتور بسازید؟ بله، همینکار را کردیم.
با تکامل عقل سلیم، جامعه خود را احیا می کند. این امر مستلزم نهادهای قابل اعتماد، شفاف و نهادهای مقرر گفتمان اجتماعی است، به ویژه؛ زمانی که ما در موضع مخالف قرار می گیریم. درعوض، عکس این اتفاق افتاده است، تقریباً بیست سال از جهانی می گذرد که تحت سلطه یک نهاد سیاسی-اقتصادی ست که به مثابه ماشین آشوب بمنظور رانت است، و نقض هنجارها در آن، کلید درآمد.
رسانه‌های اجتماعی یک میدان عمومی نیستند، بلکه میدانی خصوصی اند که توسط عملیات ماشینی و الزامات اقتصادی آن اداره می‌شوند، قادر نیستند و تمایلی به تشخیص حقیقت از دروغ یا احیا از تخریب ندارند.
شرایط جهان امروز؛ تمدن اطلاعاتی نوینی است که هنوز جایگاه خود را در دموکراسی پیدا نکرده است.تا زمانیکه اقتصاد نظارتی را متوقف نکنیم و مجوز سرقت را که به عملیات ضداجتماعی آن مشروعیت می بخشد؛ لغو ننماییم، اقتصاد اساسی و عملیات نظارتی تجاری را به چالش نکشیم، کودتای شناختی؛ تضعیف شده و در نهایت خود دموکراسی را دگرگون خواهد کرد و در نهایت کودتای دیگری به ایجادوتشدید بحران های جدیدادامه خواهد داد.حال؛چه باید کرد؟


متن کامل بر اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8673
🔊 @City_PlaceForLiving


#عصر_سرمایه_داری_نظارتی #سرمایه_داری_نظارتی #آشوب_شناختی #تروریسم_شناختی #تروریسم_سیاسی #پیتر_برگر #توماس_لاکمن #دموکراسی #تروریسم #تمدن_اطلاعاتی #جامعه_اطلاعاتی #رسانه_های_اجتماعی #انقلاب_دیجیتال #جامعه_دیجیتال #شهروند_دیجیتال #ضد_تراست #لارنس_فریدمن #حق_دانستن #زندگی_روزمره #نابرابری_شناختی #استثنا_نظارتی #فیس_بوک #گوگل #آمازون #اقتصاد_نظارتی #کووید19 #کروناویروس
.
کودتایی که درباره آن صحبت نمی کنیم . قسمت اول
#شوشانا_زوبوف
برگردان: #سروش_خانی

دو دهه پیش؛ دولت آمریکا درب ورود دموکراسی را بر روی شرکت های اینترنتی نوپای کالیفرنیایی گشود، آتشی گرم و پذیرا برای استقبال از شرکت ها روشن شد. در سالهای بعد، یک جامعه نظارتی در آن فضا بوجود آمد، یک بینش اجتماعی که بر حسب نیازهای متمایز اما متقابل آژانسهای اطلاعاتی عمومی و شرکتهای اینترنتی خصوصی متولد شد، هر دو؛ با رویای آگاهی کامل از اطلاعات، جادو شده بودند. بیست سال بعد، آتش زبانه کشید و در 6 ژانویه، کاخ دموکراسی را سوزاند.
من دقیقاً 42 سال را صرف مطالعه ظهور عصر دیجیتال به مثابه یک نیروی اقتصادی کرده ام، که هدایتگر تحول تمدنی ما به سمت تمدن اطلاعاتی است. در دو دهه اخیر، پیامدهای این برادری سیاسی-اقتصادی غافلگیرکننده را مشاهده کرده ام، زیرا این شرکت های نوپا به امپراتوری های نظارتی بدل شدند و توسط معماری های جهانی نظارت، تحلیل، هدف گذاری و پیش بینی رفتاری قدرت یافتند که من آن را سرمایه داری نظارتی نامیده ام. امپراتوری های نوین با استحکام قابلیت های نظارتی خود و بخاطر منافع نظارتی خود؛ کودتای شناختیِ (کودتای دانش محور/ epistemic coup) اساساً ضد دموکراتیکی را بوجود آوردند که با تمرکز و حجم بی سابقه ای از دانش اطلاعاتی درباره ما و قدرت غیر پاسخگویی که به چنین دانشی دست می یابد، مشخص شده است.
در تمدن اطلاعاتی، جوامع با پرسش هایی در زمینه دانش تعریف می شوند - چگونگی توزیع، اقتدار حاکم بر توزیع آن و قدرتی که از آن اقتدار محافظت می کند. چه کسی می داند؟ چه کسی تصمیم می گیرد که چه کسی بداند؟ چه کسی تصمیم می گیرد که چه کسی تصمیم بگیرد چه کسی بداند؟ اگرچه ما سرمایه داران نظارتی را هرگز برای حکمرانی انتخاب نکرده ایم؛ آنها اکنون پاسخ هر پرسش را در اختیار دارند. این؛ ماهیت «کودتای شناختی» است. تأثیرات آن در جهان واقعی احساس می شود، جایی که؛ آنها، واقعیت به اشتراک گذارده شده را مخدوش، گفتمان اجتماعی را مسموم، سیاست های دموکراتیک را فلج می کنند و گاهی اوقات منجر به خشونت و مرگ می گردند. آشوبِ شناختی با تضعیف جامعه دموکراتیک، زمینه را برای سلطهء شناختی آماده می سازد- در شورشی که در کنگره ایالات متحده رخ داد بسیار مشهود بود. حقیقت غیرقابل تحمل شرایط کنونی ما این است که لیبرال دموکراسی ها در سرتاسر جهان ، مالکیت و اداره همه چیزهای دیجیتالی را به اقتصاد سیاسی ناشی از سرمایه نظارتی خصوصی واگذار کرده اند، واگذاری ای که اکنون با دموکراسی بر سر حقوق و اصول اساسی که نظم اجتماعی ما را در این قرن مشخص خواهد کرد؛ رقابت تنگاتنگی دارد. ما ممکن است دموکراسی داشته باشیم، یا؛ جامعه نظارتی، اما نمی توانیم هر دو را با هم داشته باشیم. یک جامعه نظارتی دموکراتیک محال وجودی و سیاسی است.
ما باید به این باور برسیم، که آثار مخرب آشوب شناختی، هزینه اجتناب ناپذیر حقوق گرامی داشت آزادی بیان است؟ خیر. همانطور که سطوح فاجعه بار دی اکسید کربن در جو زمین، پیامد سوزاندن سوخت های فسیلی است، آشوب شناختی نیز پیامد عملیات تجاری مبتنی بر سرمایه داری نظارتی است که با تعهدات سیاسی تشدید شده و توسط یک رویای 20 ساله برای کسب اطلاعات کامل به حرکت در آمده که به کابوس بدل شده است. سپس طاعون به آمریکا آمد و جنایات رسانه های ضد اجتماعی را به حریقی غیر قابل مهار بدل ساخت.

متن کامل بر اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8665
🔊 @City_PlaceForLiving


#سرمایه_داری_نظارتی #آشوب_شناختی #حقوق_شناختی #کودتای_شناختی #دموکراسی #سلطه_شناختی #نابرابری_شناختی #استثناء_نظارتی #حق_به_دروغ #فیس_بوک #گوگل #آمازون #اقتصاد_نظارتی #اینفودمی #کووید19 #کروناویروس #رسانه #شبکه_اجتماعی
.
اندیشیدن از مجرای پاسخ های کووید 19 با فوکو – قسمت سوم

 

#متیو_جی_هانا باهمکاری جان سیمون هوتا و کریستف شمان

برگردان: #سروش_خانی

 

یکی از بینش های مهم فوکو درباره حکومت مندی این است که "آزادی" از نظر سیاسی نه فقط به معنای عام توانایی همیشگی برای عملی غیر از آنچه جریان دارد، بلکه؛ همچنین، همواره به مثابه یک ساختار ویژه مرتبط با انواع مختلف روابط قدرت اجتماعی است.

قرنطینه با استناد به "آزادی" به مثابه چیزیکه باید محافظت گردد، توجیه می شود. قرنطینه محدود، اغلب در بیانیه های رسمی سیاستمداران با "حق ها" پیوند خورده است، بنابراین حاکی از ارتباط شهروندی دموکراتیک است. با این حال؛ با دقت نظر عمیق تری، آزادی در راستای محافظت، به مثابه ساختاری متصل به عقلانیت حکومت مندی لیبرال تلقی می گردد، نه عقلانیت شهروندی لیبرال. این امر بویژه در مورد قوانین توصیه شده دولت ها برای کاهش تماس ، که فقط به "آزادی هایی" اشاره می شود که به بهره وری و رفاه جمعیت کمک می کنند (سفر به محل کار، مصرف، ورزش بدنی)، کاملاً روشن است.

سیاستمداران یا متولیان نهادها بر لزوم حمایت از "آزادی های" دموکراتیک در مشارکت در تصمیم گیری ها اعتقاد چندانی ندارند. کاملاً برعکس: آزادی اجتماعات به مثابه یک خطر زیست سیاسی شناخته می شود، و بدین ترتیب؛  تاکنون راهکارهای جایگزین یا توسعه نرم افزاری و سخت افزاریمجازیِ تحت حمایت از نظر تکنولوژی برای تعامل عمومی؛ محدود به حوزه تولید، مصرف و داوطلب شدن بوده است، نه مباحثه یا مشارکت عمومی.

در "اقتصاد دولتی" غالب، بحث دموکراتیک در اینجا کمینه به طور ضمنی به مثابه یک امر لوکس در اوقات عادی تلقی می گردد. صداهای مخالف یا پرسش گر به مثابه اعمال غیر میهن پرستانه یا خطرناک تلقی می گردند.

آزادی باید مطابق با اهداف زیست قدرت اعمال گردد. این؛ گریزی تاریخی از هژمونی طولانی ساختارهای نئولیبرالی آزادی است، به موجب آن ما باید مانند شرکت هایی عمل کنیم که صرفاً در پی حفظ منافع خود هستند. شکل جدیدی از آزادی با مسئولیت پذیری اعمال شده در شرایط فعلی  و ترکیبی التقاطی از منطق های انضباطی و لیبرال-دولتی - رویه گسترده "خود قرنطینه گی" است.

 

هنر لیبرال حاکمیت- متکی بر رشد ترس و اضطراب در ترکیب با عقلانیت ابزاری است. پرورش ترس و اضطراب نیز ممکن است در طولانی مدت پایدار نباشد. اگر کووید 19 با کاهش نرخ شیوع تحت کنترل قرار گیرد، بدیهی است که این تشویش ها آرام خواهد شد. این احتمال نیز وجود دارد که در طولانی مدت، ویژگی های جدید و وحشت زای زندگی روزمره بتدریج به روال عادی بدل گردند. سرانجام، اگر اقدامات اجرایی تا این مرحله با وخامت سیستم های بهداشتی و صدها هزار مرگ، مانع از وخیم شدن شدید اوضاع نگردد، تصمیماتی که تاکنون توسط دولت ها گرفته شده است، اعتبار گذشته را از دست می دهند.

مسائل آزادی، مشارکت دموکراتیک و ضد حکومتی احتمالاً برجسته تر خواهند شد، زیرا جوامع بتدریج به "بازگشت به حالت عادی" نزدیک می شوند: پرسش این است، کدام حالت عادی؟ با در نظر گرفتن بحران زیست محیطی و همچنین با توجه به افزایش آگاهی از هزینه های انسانی پیرامون شکل شتابنده سرمایه داری جهانی نئولیبرالیزه که تا زمان بدل شدن ویروس به یک مسئله جهانی حرف اول را می زد، واضح به نظر می رسد کهاصل غالبی که مدتها قابل تصور بوده: -"هیچ گزینه جایگزین وجود ندارد"-؛ بطور قطع اعتبار خود را از دست داده است.

در یک فهم فوکویی، این سپهرهای پیچیده قدرت به طور روزمره؛ روزن هایی برای اشکال مختلف مقاومت و براندازی خلق می نمایند.

 

متن کامل بر اتووود:

 

🌐https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=7497     

🔊 @City_PlaceForLiving

 

 

#میشل_فوکو #پندمی #زیست_قدرت #زیست_سیاست #بهداشت_سیاسی #مرگ_سیاست  #کووید19 #کرونا #پساکرونا #پزشکی_سازی_سیاست #وضعیت_استثنایی #نئولیبرالیسم #نئولیبرال #دموکراسی #رفاه_گرایی  #شکاف_طبقاتی #داروینیسم_اجتماعی #سرمایه_داری_نظارتی #مشارکت_دموکراتیک

.

 
اندیشیدن از مجرای پاسخ های کووید 19 با فوکو – قسمت دوم

 

#متیو_جی_هانا باهمکاری جان سیمون هوتا و کریستف شمان

برگردان: #سروش_خانی

 

موضوعات گردش و ایمنی که درقسمت اول مورد بررسی قرار گرفتند؛ ضرورتا با تغییر "پرکتیس های تقسیم بندی" همراهند که به پیکربندی و باز پیکربندی گروه بندی انسانها در بُعد جمعیتی- ملت ، قومیت ، طبقه و خانواده - می پردازند.

روابط امتیازی و محرومیت ناشی از آن مورد دیگری است که از منظر قرارگیری در معرض و آسیب پذیری ویروس تعریف شده است. محدودیت های موجود در بسیاری از کشورها به معنای بازتمرکزگرایی اجباری روابط اجتماعی و تصمیم گیری نسبت به واحدهای خانوادگی یا خانگی است. بطور کلی؛ نحوه برخورد حکومت با گروه بندی های مورد اشاره نه بر حسب ماهیت آنها و سرشت شرایط جاری بلکه بر حسب خواست و منفعت حکومت در کشمکش میان سوژه انسان و سرمایه است که از طریق ابزارهای متفاوت کنترل خود را اعمال می دارد. حکومت تصمیم می گیرد چه کسانی ارزش زیستن دارند و یا باید بمیرند، که فوکو  آن را به مثابه یک ویژگی تکرار شونده در زیست قدرت مدرن شناخته وآشیل امبمبه آن را در انگاره خود از "مرگ سیاست" شرح داده است. در این قسمت با ارائه نمونه های موردی؛ داروینیسم اجتماعی مستتر در تصمیمات حکومتی بظاهر مطلوب برای همگان آشکار می گردد.

 

متن کامل بر اتووود:

 

🌐https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=7485     

🔊 @City_PlaceForLiving

 

 

#میشل_فوکو #پندمی #زیست_قدرت #زیست_سیاست #بهداشت_سیاسی #مرگ_سیاست  #کووید19 #کرونا #پساکرونا #پزشکی_سازی_سیاست #وضعیت_استثنایی #نئولیبرالیسم #نئولیبرال #دموکراسی #نازیسم #رفاه_گرایی #خانواده #طبقه #قومیت #مردسالاری #مهاجران #آشیل_امبمبه #نژاد_پرستی #شکاف_طبقاتی #تبعیض_نژادی #داروینیسم_اجتماعی #سرمایه_داری_نظارتی
.
بازپس گیری حریم خصوصی مان . قسمت سوم
#آنا_وینر
برگردان: #سروش_خانی

مارلین اسپایک سال گذشته با دوستانش به منطقه ممنوعه چرنوبیل، شعاع هجده مایلی اطراف نیروگاه هسته ای چرنوبیل در اوکراین سفر کرد که در 27 آوریل 1986 تخلیه شده بود. (دسترسی به منطقه، که درگیر مواد رادیواکتیو است، به خدمه بخش حفاظت، دانشمندان و تورهای راهنمای برنامه ریزی شده محدود می شود.) آنها در یک آپارتمان متروکه می خوابیدند، در حالیکه اطراف آن با بقایای پوسیده گیاهان بومی قدیمی احاطه شده بود، و شبانه در ساختمانهای پریپیات، شهر کارخانه ای سابق پرسه می زدند. او نوشت: "منطقه ممنوعه" بهشت بود، اما بهشتی که نمی توان از آن لذت برد. "این تجربه پر از تنش بود. . . . شما باید مراقب مکان نشستن، چیزهایی که می خوردید، نحوه خوردن آنها، و چیز هایی که لمس می کردید؛ بودید. که -از قضا- بهمین دلیل وجود دارند. دلیل زیبایی و آرامش آنجا دقیقاً همین است که نمی توانیم آن را مصرف کنیم. شاید مانند همه بهشت های حقیقی در هر کجا."
هنگامیکه اعتراضات "جان سیاه پوستان مهم است"؛ آغاز شدند، کارمندان سیگنال طرح درخواست و بازخورد از سازمان دهندگان، پزشکان و معترضان را ثبت کردند. تراپ شبانه روزی برای کار بر روی یک ابزار جدید محو کردن چهره، برای مبهم کردن استراتژیکی عکس های اعتراضی، وقت گذاشت و سیگنال تقریباً بلافاصله آن را ارائه دااد. ده سال پیش، صحبت پیرامون براندازی پلیس یا زندانها، حاشیه ساز بود. به طور ناگهانی، مردم در حال تشکیل شبکه های کمک متقابل شدند و مارلین اسپایک گروه های نظارت بر پلیس را در سیگنال با نام هایی مانند خوک گیر ها تشکیل داد. بیشتر آمریکایی ها در مورد روشهای اعمال نابرابر، خودسرانه و غیرضروری اجرای قانون به گفتگو پرداختند. او اعتقاد دارد " که این موارد روزنه های امیدند؛ بدین معنا که همه چیز به همان اندازه که بد و ناخوشایند اند - توانایی مشاهده و زیر سوال بردن ساختارهای پیرامون مان را نیز خلق می کنند."
او از مشاهده معترضانی که در حال عکس گرفتن با گارد ملی بودند، متعجب شد، گویی که این تظاهرات فقط تجربه ای ست که باید برای شبکه های اجتماعی مصرف و مستند گردد: "در دهه نود، چنین تأکید ی بر ایده خود- انتشاری وجود داشت." "این ایده که اگر همه بتوانند هم تولید کننده و هم مصرف کننده اطلاعات باشند، جهان اساساً متفاوت خواهد بود. این نگرش فرهنگ رسانه های آنلاین است. این جهانی ست که ما بدست آورده ایم، از بسیاری جهات. آنچه که لزوماً پیش بینی نمی کردیم، وقتی همه بسیار خوش بین بودند، این بود که چقدر کم می شود اوضاع را تغییر داد. امید داشتیم که اگر کسی در حومه سنت لوئیس توسط یک پلیس کشته شود، بلافاصله همه از این موضوع مطلع می شوند. در آن زمان، این نوعی نتیجه گیری از پیش تعیین شده بود که کافی بنظر می رسید." من پرسیدم: "برای چه کافی بود؟" وی با صراحت پاسخ داد: "برای پیشگیری از این اتفاق."
سیگنال یک نرم افزار پارانوئید است که به طور مداوم با تهدیدهای جدید سازگار می شود. همانطور که او در سال 2016 در وبلاگ این سازمان نوشت، "شبکه ها تکامل می یابند، تهدیدات امنیتی و اقدامات متقابل در حال تغییر مداوم اند، و زبان "تجربه جمعی کاربر" به ندرت سکون می پذیرد."
متن کامل در اتووود:
🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=7339

🔊 @City_PlaceForLiving
.
#حریم_خصوصی #سرمایه_داری_نظارتی #آنارشیسم #رمزنگاری_سرتاسری #شبکه_اجتماعی
#Anna_Wiener #Moxie_Marlinspike #signal #Privacy
.
بازپس گیری حریم خصوصی مان . قسمت دوم
#آنا_وینر
برگردان: #سروش_خانی


بزرگترین ترس مارلین اسپایک بر اساس گفته خود او؛ روزمرگی است. ماجراهاجویی های بی اندازه بزرگ مارلین اسپایک با پروژه های بسیار دقیق و انفرادی برنامه نویسی متعادل شدند. او تحقیقاتی در حوزه امنیت بطور مستقل انجام داد؛-اصطلاحی مودبانه برای هک قانونمند. در سال 2002، مشکلی کلیدی در اینترنت اکسپلورر مایکروسافت یافت و در وب سایت شخصی خود، یک برنامه نرم افزاری منتشر کرد که حمله را خنثی می نمود. اپراتورهای وب سایت می توانند از این برنامه در جهت یافتن نقاط ضعف در سایتها و خدمات خود استفاده کنند؛ کاربران باهوش اینترنت می توانند امنیت سایت هایی را که بازدید کرده اند، مورد آزمایش قرار دهند. مارلین اسپایک به دلیل کار خود مورد توجه هکرها و جوامع امنیتی قرار گرفت، اما تمایلی به استفاده از آن شهرت و دانش و تبدیلش به سرمایه نداشت. یکی از دوستان نزدیک او بمن گفت: "فکر می کنم ماکسی کسی ست که خوشبختانه انگیزه اش پول درآوردن نیست".
مارلین اسپایک به همراه برخی از دوستانش نوعی آزمایشگاه تحقیقاتی بدون برنامه ریزی به نام موسسه مطالعات تحول آفرین تاسیس نمودند که اعضاء؛ گاهی آنرا به مثابه "اتاق فکر رادیکال" توصیف می کردند. سپس؛ یک آسیب پذیری اینترنتی یافت که تقریباً همه مرورگرهای محبوب را تحت تأثیر قرار داده بود. خرابکاران به سبب آن می توانستند آنچه که "حمله مرد میانی" نامیده می شود را، نصب کنند -نوعی سوءاستفاده ، که در آن مهاجم می تواند ارتباطات بین دو طرف و داده هایی مانند اطلاعات ورود به سیستم را بدون شناسایی، مشاهده و تغییر دهد. او ابزار جدیدی به نام SSLstrip معرفی کرد که به طور خودکار حملات مرد میانی را با استفاده از آسیب پذیری یافت شده؛ خنثی می ساخت. دان بونه، رمزنگار و استاد استنفورد، اعتقاد دارد"این جریان، نحوه کار مرورگرها را تغییر داد. برخورد او منجر به تحول وب شده است".
مارلین اسپایک برای مدت ها نگرانی هایی را در مورد محصولات و مدل های تجاری شرکت های خصوصی تکنولوژی ابراز داشت. به طور فزاینده ای روشن شد که دولت می تواند با کمک صنعت خصوصی دستگاه نظارت گسترده خود را تقویت نماید. در اواخر سال 2009، اریک اشمیت که آنزمان مدیر ارشد اجرایی گوگل بود، موضع عوامانه ای در مورد حریم خصوصی کاربر اتخاذ کرد: "اگر کاری دارید که نمی خواهید کسی از آن مطلع شود، شاید از ابتدا نباید آن کار را انجام می دهید" از نظر مارلین اسپایک، این نگرش نمونه ای بود از آنچه او تهدیدی رو به رشد برای کاربران روزمره اینترنت می دانست. در پاسخ به نظر اشمیت و مدل تجاری گوگل، مارلین اسپایک شروع به کار بر روی برنامه افزودنی مرورگر، گوگل شیرینگ، برای فایرفاکس کرد. گوگل شیرینگ؛ فعالیت کاربران را در سرویس های گوگل جمع آوری کرده و اطلاعات شخصی را ناشناس می کند، فعالیت های فردی را ترکیب و آنها را به هویت های عمومی پروکسی انتقال می دهد. این امر از ایجاد پروفایل کاربر و جمع آوری اطلاعات از سرویس هایی که نیازی به ورود به سیستم ندارند، جلوگیری می کند.
در سال 2011 و اوج قیام های بهار عربی، مارلین اسپایک و استوارت اندرسون عجالتاً نسخه های بین المللی رِد فون و تکس سکیور را به ویژه برای استفاده معترضان مصری طراحی نمودند.
مارلین اسپایک اعتباری برای رشد سیگنال در چشم انداز ده و بیست ساله قائل نیست. وی گفت: "فکر می كنم بتوان به همان روشی كه ماركسیست ها در مورد تاریخ صحبت می كنند، به تکنولوژی نگاه كرد، چراکه؛ پویایی و قدرت و اجتناب ناپذیری ویژهء خود را دارد."
هدف مارلین اسپایک برنامه نویسی ابزاری سر راست و به اندازه کافی جذاب بود تا سایر سیستم عامل های پیام رسان مشتاقانه آنرا بپذیرند، و رمزنگاری سرتاسری را به ابزارهای موجود خود اضافه نمایند.



متن کامل در اتووود:
🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=7306

🔊 @City_PlaceForLiving
.
#حریم_خصوصی #سرمایه_داری_نظارتی #آنارشیسم #رمزنگاری_سرتاسری #شبکه_اجتماعی
#Anna_Wiener #Moxie_Marlinspike #signal #Privacy
.
بازپس گیری حریم خصوصی مان . قسمت اول
#آنا_وینر
برگردان: #سروش_خانی

موکسی مارلین اسپایک؛ مدیر عامل سیگنال، سرویس پیام رسانی رمزنگاری سرتاسری است، که در سال 2014 آنرا راه اندازی کرده است. بنیاد حریم الکترونیکی؛ سیگنال را در راهنمای "دفاع از خود-نظارتی" خود قرار داده است.
ماه پیش، بلوار اباوت کینی به محل تجمع معترضین در تظاهرات گسترده علیه خشونت پلیس و نژادپرستی سیستمی بدل شده بود. مارلین اسپایک، که قاطعانه از اعتراضات حمایت می کرد، متوجه شد بسیاری از مشاغل تراز بالا از ترس غارتگران، پنجره های خود را با تخته های چوبی پوشاندند، سپس آن تخته سه لا را با نقاشی دیواری و پیام هایی در حمایت از جنبش "مسئله جان سیاهان" تزیین کردند. وقتی در طول تفرجگاه ساحلی ونیز می گشتیم، موکسی بشوخی گفت:"این به نوعی برای من یادآور آن بوده که چگونه بلافاصله پس از انقلاب روسیه، بسیاری از زندانیان گولاک، تصاویری از مارکس و لنین و بعداً استالین را روی کل سینه خود خالکوبی کردند، زیرا فکر می کردند با این کار احتمال کمتری وجود خواهد داشت که توسط بلشویک ها کشته شوند."
همه اینها به سیگنال هاله ای از ظرفیت براندازانه اختصاص داده، اما مارلین اسپایک اعتقاد دارد که ابزار ارتباط رمزنگاری شده بطور کل لازم است و نه فقط در زمان اغتشاش سیاسی. وی استدلال می کند بیشتر کاربران شبکه های اجتماعی و خدمات چت تصور می کنند که ارتباطات دیجیتالی آنها خصوصی هستند. آنها می خواهند افکار و عکسهای خود را با دوستانشان -نه با فیس بوک و گوگل، نه با تبلیغ کنندگان و نه قطعاً در وب تاریک -به اشتراک بگذارند. "به یک معنا، احساس می کنم سیگنال فقط سعی در بهنجارسازی اینترنت دارد." "بسیاری از کارهایی که ما در تلاشیم تا انجام دهیم این است که فقط وفق پذیری تکنولوژی های موجود با خواست مردم است." به اعتقاد مارلین اسپایک، اجرای قوانین باید سختگیرانه باشد. وی غالباً قانونی بودن ازدواج همجنسگرایان و در برخی از ایالت ها را شاهدی بر این مدعا می داند که مردم گاهی اوقات، مدت ها قبل از آنکه به پیشرفتی دست یابند، ضروری ست به چالش با قوانین و یا فعالیت اسماً جنایی بپردازند. بصورتیکه "پیش از این، غیرقابل تصور بود." "پس از آن، غیر قابل تصور است که همواره چنین فعالیت هایی غیرقابل تصور بوده اند." به گفته وی، حریم خصوصی شرط لازم تجربیات و تحولات اجتماعی است. او لزوم فضای امن دیجیتال را با نیاز به فضای خصوصی خانگی مقایسه می کند -برای مثال جایی که کودک امکان دارد با خیال راحت هویت یا بیان جنسیتی خود را تجربه کند. مارلین اسپایک گفت: "اگر من از این دنیا راضی نباشم -و فکر می کنم احتمالاً چنین باشد- مشکل اینجاست که فقط می توان با تکیه بر دانسته ها؛ آرزو کنم." "شما در این دنیا تجربیات خاصی دارید ، آنها خواسته های خاصی خلق می کنند، این خواسته ها جهان را می آفرینند. واقعیت امروز ما فقط خود را بازتولید می کند. اگر بتوانید تجارب گوناگونی خلق نمایید که نشانگر خواسته های متفاوتی باشند، ممکن است که این تجارب منجر به آفرینش جهان های گوناگون گردد. "
مارلین اسپایک بیشتر دوران جوانی خود را غرق در ادبیات و اجتماعات آنارشیستی سپری نمود و همچنان نقد تفکیک ناپذیری آنارشیسم از قدرت برای او اهمیت دارد. این جهت گیری در جهان تکنولوژی غیرمعمول است، گرچه آنالوگ راست گرایانه آن، لیبرتاریسم، فراگیر است. وی گفت: "لیبرالیسم اساساً می گوید كه همه ما باید آزادانه در مورد جهان مورد نظر خود صحبت كنیم، و پس از آن، بازار ی از ایده ها داریم كه می توانیم از میان آنها انتخاب كنیم." "فکر می کنم نظر آنارشیسم در این مورد چنین است که فقط صحبت کردن درباره موضوعات کافی نیست -که در واقع نمی توانید نسبت به موضوعی آگاهی داشته باشید مگر اینکه چیزی را تجربه کنید یا آنرا مورد آزمایش قرار دهید.مردم در مورد آنارشیسم، آنارشی، آنارشیست ها به طرق متفاوتی فکر می کنند". "اگر آنارشی آشوبی به دور از اقتدار، و به سمت تصمیم گیری جمعی، مسئولیت پذیری فردی، و ایجاد جهانی است که می خواهیم، جهانی که تحت کنترل خودمان باشد– وظیفه خطیری بشمار می آید. احساس می کنم این یک پروژه برای بهبود جهان و همچنین خودسازی است. اما می تواند در واقع، هرج و مرج تلقی گردد."

متن کامل در اتووود:

🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=7306

🔊 @City_PlaceForLiving

#موکسی_مارلین_اسپایک #حریم_خصوصی #سرمایه_داری_نظارتی #آنارشیسم #رمزنگاری_سرتاسری #شبکه_اجتماعی
#Anna_Wiener #Moxie_Marlinspike #signal #Privacy
.
مسئله "امر خوردن" و زندانی بودن/شدن/کردن؛ یا رها بودن/شدن/کردن در فیلم پلتفرم
نویسنده :#سروش_خانی


پلتفرم" _platform_ محصول 2019،اولین فیلم بلند فیلمساز اسپانیایی، گالدر گازتلواوروتیا؛ (با نام اصلی "el hoyo" به معنای سوراخ)بعد از دو فیلم کوتاه است و به شیوه ای فوق العاه داستان زندان مخوفی را روایت می کند که به مثابه کلاژی سورئال از جامعه امروزین جهانی، ما را با عدم کارکرد روال های موجود روبرو می سازد.

نظارتی فرا فوکویی حکمفرماست که از سراسر بین مشهود به سراسر بین نا مشهود بدل گشته است. فرم نظارتی پدید آمده در جهان امروز.
داروینیسم اجتماعی موجود در جامعه و شکاف طبقاتی ناشی از سیاست های تک قطبی (با نشان دادن ساختار عمودی) و نحوه برخورد طبقات گوناگون با یکدیگر در این فیلم با رویکردی سورئال نشان داده شده است.
در واقع این زندان، خود جوامع ما با سردمداران و مردمانش است که نشان دهنده کارکرد غلط موجود در آن می باشد.
آنچه از سیستم جاری می بینیم یک التقاط ایسمی از کمونیسم_نئولیبرالیسم توتالیتری ست که با بدیل های "تا کنون موجود" قابل اصلاح نیست. و یک برداشت هرمنوتیک از فیلم می تواند این باشد که بد یل های موجود و دوز اختلاط شان کار نمی کند و ما نیازمند راستی آزمایی از نوع دیگری هستیم. لیکن چگونه؟

متن کامل بر اتووود:

🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=6966

🔊 @City_PlaceForLiving


#فیلم_پلتفرم #گالدر_گازتلو_اوروتیا #داروینیسم_اجتماعی #معماری_سیاست #معماری_سینما #شکاف_طبقاتی #کمونیسم #نئولیبرالیسم #سرمایه_داری_نظارتی #کلونیالیسم #نقد_فیلم
جهان  پسا کرونا به روایت یووال نوح هراری

#یووال_نوح_هراری

برگردان: #سروش_خانی

 

در حال حاضر؛ بشریت با یک بحران جهانی روبرو است. شاید این بزرگترین بحران نسل ما باشد. تصمیماتی که مردم و دولتها طی چند هفته آینده اتخاذ می کنند، احتمالاً جهان را در طی سالهای آینده شکل خواهد داد. این تصمیمات نه تنها سیستم مراقبت های بهداشتی ما، بلکه؛ اقتصاد، سیاست و فرهنگ ما را نیز تحت تاثیر قرار خواهند داد. ما باید با سرعت عمل و قاطعانه عمل کنیم.همچنین؛ باید عواقب طولانی مدت اقدامات خود را در نظر بگیریم. هنگام انتخاب بین گزینه های دیگر، نه تنها باید از خود بپرسیم که چطور می توان این تهدید بلافصل را برطرف ساخت، بلکه با گذشت بحران در چه جهانی ساکن خواهیم شد. بله؛ این بحران پرآشوب می گذرد، بشریت زنده خواهد ماند، بیشتر ما همچنان زنده خواهیم بود –لیکن در جهانی متفاوت ساکن خواهیم شد.

بسیاری از اقدامات اضطراری کوتاه مدت به جزئی از زندگی بدل می شوند. این وضعیت؛ ماهیت شرایط اضطراری است. آنها روندهای تاریخی را سرعت می بخشند. تصمیماتی که در مواقع عادی می توانند سالها مورد مشورت قرار گیرند، طی چند ساعت اتخاذ می گردند. تکنولوژی های ناآزموده و حتی خطرناک بکار گرفته می شوند، زیرا خطرات انجام هیچ کاری بیش از شرایط موجود نیست. زمانیکه همه از خانه کار کرده و فقط از راه دور ارتباط برقرار کنند چه رخ می دهد؟ زمانیکه کل مدارس و دانشگاه ها آنلاین شوند؛ چه خواهد شد؟ در مواقع عادی؛ دولت ها، مشاغل و هیئت های آموزشی هرگز با انجام چنین آزمایشاتی موافقت نمی کردند. لیکن؛ شرایط، عادی نیست.اگر مراقب نباشیم، امکان دارد این اپیدمی، به نقطه عطف مهمی در تاریخ نظارت بدل شود. نه تنها به این دلیل که ممکن است استقرار ابزارهای نظارت جمعی، در کشورهایی که تاکنون چنین راهکاری را رد کرده اند؛ عادی سازی شود، بلکه حتی بیش از آن، به این دلیل که نشان دهنده انتقال چشمگیر نظارت از "از روی پوست" به "زیر پوست" است.

در این زمان بحرانی؛ ما با دو انتخاب منحصر به فرد مهم روبرو ایم. اولین مورد؛ انتخاب میان نظارت توتالیتری و توانمندسازی شهروندان است. مورد دوم انتخاب میان ایزولاسیون ناسیونالیستی و همبستگی جهانی است. در این مقاله هراری به اهمیت توانمند سازی شهروندان  همبستگی جهانی به مثابه بدیلی در برابر نظارت توتالیتری و ایزولاسیون ناسیونالیستی؛ چشم انداز هر کدام از این انتخاب ها در شرایط بحرانی از جمله اپیدمی ویروس کرونا و لزوم انتخاب قاطع و آگاهانه پرداخته است. این بحران خواهد گذشت؛ لیکن انتخاب های کنونی ما می توانند زندگی مان را در سالهای پیش رو؛ دگرگون سازند.

 

متن کامل بر اتووود:

🌐 https://etoood.com/NewsShow.aspx?nw=6946

 

🔊 @City_PlaceForLiving

 

#ویروس_کرونا #پسا_کرونا #نظارت_بیومتریک #تکنولوژی_نظارتی #سیستم_نظارتی #توتالیتاریسم #ناسیونالیسم #سرمایه_داری_نظارتی
Forwarded from اتووود
. . . زمانه ما خواستار نوعی از جهش خلاقانه به سوی امر ناشناخته است که بتواند مسیر آینده دیجیتال را به سمت و به نفع مردم باز گرداند. در فقدان پاسخی شجاعانه و خلاقانه، سرمایه داری نظارتی همچنان به پرکردن جای خالی بدیل ها ادامه می دهد. اگر قرار است سرمایه داری نظارتی؛ متلاشی، مهار و حتی غیرقانونی اعلام شود، به قوانین، مقررات و اشکال کنش جمعی متناسب با سازوکارهای ویژه این شرایط نیاز خواهیم داشت. . .

قسمت دوم مقاله "فیس بوک، گوگل و عصر تاریک سرمایه داری نظارتی"👆 را به قلم شوشانا زوبوف و با برگردانی از سروش خانی بر اتووود مطالعه فرمایید.
#معماری_دیجیتال
#معماری_سیاست
#معماری_حوزه_عمومی
#معماری_سرمایه_داری
#سرمایه_داری_نظارتی
#شوشانا_زوبوف
#حوزه_عمومی
@etooodchannel
Forwarded from اتووود
مدتهاست که می توان فهمید سرمایه داری با مطالبه چیزهایی که خارج از دینامیک بازار شکل می گیرند آنها را به کالاهای بازاری برای خرید و فروش بدل می سازد. سرمایه داری نظارتی، به صورتی مزمن و نامحسوس، این الگو را گسترش می دهد؛ با این منطق که تجربه شخصی انسانی به مثابه ماده خام رایگانی ست که می تواند برای تولید و مبادله در پیش بینی های رفتاری مورد محاسبه قرار گیرد و به شیوه خاصی مد روز گردد و ان را به تمام شئون دیگر حوزه های زیست عمومی بسط داد. آنگونه که شوشانا زوبوف می گوید ما با نیروهایی مواجه هستیم که به هملن اندازه ساختارهای توتالیتر حکومتی غیردموکراتیک اند و به شیوه غریبی استثمارگرند، اما همچنان ناشناخته باقی مانده اند.

بخش اول متن "فیس بوک، گوگل و عصر تاریک سرمایه داری نظارتی" 👆نوشته شوشانا زوبوف را با برگردانی از سروش خانی بر اتووود مطالعه فرمایید.
#معماری_دیجیتال
#معماری_سیاست
#معماری_حوزه_عمومی
#معماری_سرمایه_داری
#سرمایه_داری_نظارتی
#شوشانا_زوبوف
#حوزه_عمومی
@etooodchannel
More