تاریخ و فرهنگ دره شهر

#هلونه
Channel
Logo of the Telegram channel تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIANPromote
6.48K
subscribers
28.3K
photos
7.59K
videos
3.29K
links
ارتباط با ادمین👇: @Mehrgankadehh کانال مردمی #دره_شهر #مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/ceymarian
#چم_نمشت روستایی که روزگاری مرکز اقتصادی دره شهر بود

نویسنده متن : #رمضان_کاظمی :

گذری برروستایی که درقدیم درزمان خودش ازلحاظ اقتصادی برای مردم روستا ،وحتی روستاهای دیگردره شهرحائز اهمیت بود

روستای چمنمشت یاچم نمش درچهارفصل سال به دلیل نعمت خدادادی آب فراوان سرسبز وخرم بود ...

درختان یاروئیدنی های دیگری که خود رو بودند درروستاوجود داشت که هم برای روستا وهم برای روستاهای دور ونزدیک ازلحاظ اقتصادی به صرفه بود:

۱— #لاونی(حصیر)
گیاهی خودرو که استفاده های مناسبی از آن انجام میگرفت
آداب ورسوم و زمان #لاونی_برو (حصیربریدن) را بزرگ روستا مرحوم میرجهانگیرهاشمی به کدخدای روستا مرحوم صیدجعفرجمالی اعلام میکرد...
کدخدا دربلندترین نقطه مشرف برباغ حصیر (لاونی) قرار میگرفت وباصدای بلندصدا میزد:
مردم شروع کنید به حصیربریدن،
مردم اعم از زن ومرد ، دختر وپسر، باصفا وصمیمیتی که باهم داشتندهرکس ازمسیرخودش واردباغ میشدند
ازقبل هرکس فامیلی ،آشنایی ازروستایی داشت راخبرمیکردند
البته روستاهای دورکه می آمدندآنچه که برجامانده بودیاهمان که به زبان محلی( #هوشه، یا حوشه) میگفتند را درو میکردند...

این حقیر که دانش آموز ابتدایی بودم حتی دراول راهنمایی یادم هست، ازروستاهای عباس آباد، وحدت آباد (خانپری)، قلعه تسمه چمکلان، سوره میری (غلام آباد) ارن، چم ژاب برای خرید لاونی(حصیر) می آمدند
حصیرها دسته بندی (بافه بندی) می شد و هربسته بین۱۵ریال تا ۲۵ریال نرخ گزاری میشد..

کاربردهای لاونی(حصیر):
درخت ماده آن برای درست کردن زیرانداز از آن استفاده میشد چون نرم بودوبرای زیرگلیم یا لِه یا فرش، همان قالی استفاده میشد

از نوع ،نر، آن که حالت چوبی باریک وبلندبود، چیت درست میکردند.. که برای روی پنجره هاودربها کاربرد داشت
البته ازبیرون برای جای مشکهای آب(مشکلو)استفاده میکردند
ازبرگه های نرم آن #تک،و، #تکله ازنوع بزرگ وکوچک بجای سفره نان #درب_طاس_خمیر، #درب_پاتیل و،،، استفاده میشد..

ازداخل روستا تا نزدیک آب سیمره سبزی های خوردنی خودرو بنام تره تیزه یاکُلشک محلی، شویت، رازیونه، به وفور وجودداشت

۲-گیاهان دیگری با خواص پزشکی بنام،، بَلَه،و، کِرف،یا شیرین بیان وجودداشت که خاصیت دیگری برای مردم داشت و برای درست کردن وسیله ای بنام َلونه، یا انبارهای کوچکی برای جو وگندم بکارمیرفتند...
نحوه انبارکردن این بود که کندم یاجو را داخل هلونه میریختندبا مقداری کاه روی آن ریخته وبا گل یاخری میپوشاندند..

ازروستاهای دورونزدیک دره شهربه چم نمشت می آمدن برای درو کردن روئیدنی های ذکر شده وبرای امورات خود..

درخت زَل یا ژل یا گور که نام علمیش رانمیدانم ونی برای ساخت کپراستفاده میشد،باآن تَکَه درست میکردند..
وقتی اسکلت چوبی کپرآماده میشدتعدادی ازاهالی می آمدن همه باهم بایاعلی یاعلی گفتن تکه رروی اسکلت مینداختندوکپرشکل میگرفت..

۳-اهمیت کشت پاییزه ،،ازروستاهای چمکلان وهمجوارازجمله سوره میری(غلام آباد)فصل پاییز چون چمنمشت آب کشاورزی داشت با خانواده به روستا می آمدندوخانه های موقتی بانام کولا درست میردندوبصورت شراکتی ماش،لوبیا،کنجی یاکنجد ،
خیارپاییزه میکاشتندوامرارمعاش میکردند.‌

شمال روستا مله کوه است پل معروف باستانی بنام #کاسیلو وجوددارد که هنوز آثارش هست که (به زبان محلی #قله بهش میگویند )ارتباط بین ایلام ولرستان بوده اگراشتباه نکنم پل معروف باستانی کاسیلو یا قله،قله،چمنمشت قدمت تاریخی اش از پل معروف باستانی گاومیشان بیشترمیباشد..

شغل اصلی مردم روستا کشاورزی، ودامداری بود ولی درآن زمان خربزه پوست کاغذی، هندوانه، طالبی ، خیار، گوجه، پیاز، بادمجان، پنبه(گُش)، ماش، کنجد، لوبیا، کشت میشدحتی ازچم تی وسرگچله ،اهالی که هم اکنون درجهادآباد(جمشیدآباد)مستقر
هستندالبته ازحضوربزرگان روستای مذکوربرادرحاج علی آقایی بیشتردرجریانند
امادرقبرستان روستا ازطوایف مختلفی بغیرازچم نمش ازجمله،زرین چغایی،، بیرانوند، بازگیر، بازوند، کله می، کولیوند، ،زینیوند و،،،،دفن شده اند...

خودروستادرقدیم باغهای گلابی، انار، انگور، گیلاس، آلبالو، زردالو، وهلوداشتندکه به مرورزمان ازبین رفتند...

روستا دارای یک آسیاب سنگی بودکه اون هم ازبین رفته رسم دیگری که حاکم بود وقتی ماه گرفتگی بوجودمی اومدمردم با تفنگهای ساچمه ای،ونواختن بر پوتها(محلی) یا حلبیهای جای روغن ومیگفتندکافرهاماه راگرفته انداین تیراندازیها وسروصداهای مردم بخاطراین بودتاماه آزاد شود..
ماکوچک بودیم طوری به ماتلقیین میشد احساس میکردیم افرادی دورماه راگرفتن،،درضمن من بخاطر دارم که آثار دوباب آسیاب قدیم ،یکی بالی تپه جنب باغ مرحوم کدخدا صیدجعفرجمالی ویکی درکنارزمین کشاورزی جوان هاشمی درچم ریال یا #چم_ردار وجوداشت که اثرآنها ازبین رفته...👇👇
اصطلاحاتی که آقای یوسفوند زحمت کشیده اند و یادآوری کرده اند .. نسل جدید با این کلمات بیگانه هستند..
نسل های دهه های ۶۰، ۷۰ و ۸۰ احتمالا اصطلاحات محلی و زیبای #کن، #کیشه، #ترت، #ماهیه، #هلونه، #انوو، #هوور، #شان، #جله، #باگلو برایشان نامفهوم و ناآشنا باشند
@CEYMARIAN
رسم برداشت خرمنهای گندم وجو در قدیم

#جعفر_یوسفوند:
@ceymarian
درعصرنیاکانمان با خلوص و اعتقاد خالصی که بخداوند متعال داشتند پس از درو کردن هر محصول با همکاری واتحادی که بین نیاکانمان بود بصورت جمعی (گل درو) نوبتی هر روز محصول یک نفر را درو می کردند..

پس از درو کردن محصول و جمع آوری آن ( #کیشه ) آنرا به قطعه زمینی صاف میبردن ( #خرمن_جا) که از قبل آنرا اب پاشی کرده بودن و با غلطک دستی ( #باگلو ) زمین را کوبیده تا ترکهای زمین صاف ومسطح شده باشد ...
و اینکار بخاطر این بود که گندم دسترنج کشاورز هدر نرود

وقتی زمینی راکه نام محلی اش خرمنجاه بود آماده میکردند محصول را در آنجا تل انبار می کردند ..
بعدازچندروزی نوبت به کوبیدن خرمن (هوله) می رسید که این عمل توسط توسط استر و یا گاو صورت میگرفت که به ان جله میگفتند و بدین صورت بود که تعدادی حیوان اعم ازقاطر تاگاو #جله میبستند وخوشه های گندم را زیر سم های ان چهارپایان می ریختند و شعرگفتن را آعاز می کردند .. و حیوانات را دنبال میکردند و این اواز را سر می دادند:

دوره هو دوره هو هیردش کن
روسی اوه هه دوره هه دوره هیردش کن
و جملاتی از این قبیل ...
یعنی زودتر خوردش کن برو لب اب هیردش بلاح یه زوره یعنی خوردش کن هنوز خوردنشده...

بعدهرچند ساعت یکبار گندم را به هم می آمیختند باصطلاح محلی #کن میکردن #کن
و ان بدین شکل بود که گندم زیر را بالا میاوردند و ان مقدار له شده یا خوردشده را زیر می میکردن..

بعد نوبت به جمع کردن یا اصطلاح محلی #ترت بستن بود....
توضیح این اصطلاحات محلی #کن ، #هوله ، #جله و #ترت با جملات فارسی دشوار است این اصطلاحات را افراد بالای 50سال باان اشعاری که به حیوان می سرودن
عملا دیده اند و انجام داده اند مفهومشان را می دانند

بعدنوبت جداسازی دانه از کاه بود ( #شعن)
بایدبادازشمال یاغرب میوزید تاخرمن راشعن بکنند...

شعن تمام شد گندم را جمع میکردن ( #ماهیه)
بعد با همان #شعن ( ابزار جداسازی دانه از کاه) روی محصول می نوشتند:
یاعاشیر اسم الله ومحمدعلی پنج تن ال عبا

فردای ان روز... غالبا یکی ازروزهای خوب بقول انها پنجشنبه یاشنبه یاجمعه ... بروز جمعه اعتقاد بیشتری داشتند و میگفتند در روزهای جمعه مار زیر خرمن می زاید و این محصول را پربرکت می کند ..
بایکی ازاین پیت یاحلب جای روغن 18کیلویی خرمن راکیل میکردند وبه ابزار محلی بنان #هور میریختند .. بستگی به زیاد و کم بودن خرمن داشت
چندین هورپرمیکردند وبا الاغ به خانه میبردن...
به اندازه تخم شخم و قوت خودشان نان در #هلونه که از گیاهی بنام بعله درست می شد انبار میکردند و کاه درته انبارهعلونه می ریختند و گندم راانبارمیکردند دورتادور انبار بنام محلی #هعلونه با کاهگل درست می کردند که نام محلی آن #انو میگفتند
تمام #هلونه را کاه گل می مالیدند که نم نزند

ادامه دارد...


تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN