بیتی از
#میرنوروز وِرکِرده باد شَمال دِ جونِم ( جانب ) لِیئل
خرمنی جوز و
میخک سیش ها کنم کیئل
#برگردان_فارسی :
باد موافق و نسیم روح بخشی از جانب دوست ( معشوق ) شروع به وزیدن کرده است
میخواهم فرصت را غنیمت شمارم و خرمنی از گل های
#جوز و
#میخک برای او فراهم کنم ( پیمانه کنم )
میخواهم خرمنی از گل های خوشبو و رنگارنگ فراهم کنم و به دست باد شمال بسپارم تا به معشوقم اهدا کند .
در این شعر ذوق و هنر میرنوروز را به خوبی مشاهده می کنیم
از وزش باد شَه مال که در طبیعت شروع به وزیدن کرده ، شاعر بزرگی چون میرنوروز به راحتی نمی گذرد ، این شاعر بزرگ از هر فرصتی در هر جایی به بهترین شکل ممکن استفاده کرده و با قرار دادن واژگان اصیل لری در کنار یکدیگر شعری ناب در وصف معشوق خویش می سراید
همانطوری که همه می دانیم میرنوروز دلشیفته ی دختری بنام
#شیرین می شود که از منطقه جایدر (جزیی از سیمره، همعصر شاعر، امروزه پلدختر) کوچ کرده و رهسپار
#دهلران در ایلام کنونی می شوند ، دوری یار سخت میرنوروز را آزار میداده است ، بطوری که برای رسیدن به او سالها رنج و دوری فراوان متحمل می شود ، در این باره شعر های زیادی از این شاعر بجا مانده که ورد زبان پیر و جوان است ، در نهایت هم این شاعر بزرگ و عاشق پیشه به معشوق و دلبر خویش می رسد...
تشکر از خانم پورمنتی
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN