تاریخ و فرهنگ دره شهر

#خسروپرویز
Channel
Logo of the Telegram channel تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIANPromote
6.48K
subscribers
28.3K
photos
7.59K
videos
3.29K
links
ارتباط با ادمین👇: @Mehrgankadehh کانال مردمی #دره_شهر #مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/ceymarian
دره شهر در کتاب محمود میرزا
#جوان_هاشمی:

#دره_شهر
برگرفته ازسفرنامه محمود میرزا قاجار پسرفتحعلی شاه که درتاریخ ۱۲۴۲ هجری قمری به این دیارگذارش افتاده . وی چنین می نویسد:

چون مرابه این مقام گذار افتاد در بی ثباتی جهان فانی این قطعه ام به خاطر گذشت:


بگفت جان ودل من زکیدمکرزمانه
زبی ثباتی کیهان شدم بکلی پژمان

توازجهانبگذر . پیش ازانکه بگذردازتو
که هرکسی بگذشت وگذاشت اخرکیهان

بسی بسان توپروردو خوردمادرگیتی
مشوتوعاجزنیرنگ این عجوزه ی فتان

بسی بسان تواوردو برد . ازره کینه
به خیره جنبش اختر به هرزه گردش دوران

چه پنج روزبمانی چه پنج سال . چه پنصد
تفاوتینکند . چون اجل گرفت گریبان

اگربه دیده تحقیق بنگری . توبدانی
چه شدعمارت کسری را . چه شد کاخ سلیمان .

وهم دراین کوه کور . معدن مومیائی بسیارممتازی هست که در مدت سه ساعت . شکسته رابه التیام اورد . دراین صحرا قلعه ایست مسمی به #قلعه_گل ،
قلعه دیگریست به نیم فرسنگ ازاین قلعه دورتر موسوم به #قلعه_شکر ، این ۲ بنا را خسرو از برای ان دو یار باوفای خودساخته است . قلعه ای هم هست به #چغامصری مشهور . وازبرای دخترمصری که زوجه اوبوده ساخته .
سابقا همدراین صحرا معدن نمک موجودبوده که اکنون آب انرا گرفته
خسرو، #خسروپرویز پادشاه ساسانی
دنباله دارد...
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
تاریخ و فرهنگ دره شهر
با سلام در توضیح تصویر ارسالی در کانال توسط یکی از عزیزان #میرو_ری یا راه میترا جاده و شاهکاری ناشناخته محل احداث: ماله کوه(مله) روبروی روستاهای چم نمشت و غلام اباد(سرخه مری) نوع جاده:سنگفرش مارپیچی شبیه به جاده ابدانان به عرض حدود چهار متر دارای حفاظ…
"میرو ری یا راه بزرگان یا راه بزرگ"

آنطور که ما از بزرگان در گذشته شنیدیم این راه بدستور خسرو پرویز ساخته شده تا در فصل زمستان زن و فرزندش در قلعه شکر روبروی سوره مهری و قلعه ی دیگر و موقع ساختن قلعه پل ( چم آب برده) در مقابل روستای چم نمشت اینها منطقه را با دیده بانیهای دم سنگر و تپه های چم کلان ایاب و ذهاب حتی با درشکه از این راه باستانی معروف به گوربندی ( در زمان گبرو قدیم) آن ها را ساخته اند. ازطرفی راولینستون سیمره یا دره شهر جایگاه زمستانی #خسروپرویز و خانواده اش بوده است.

بعد از شکست ایران و نفوذ اعراب بر منطقه راه ها نام عربی پیدا کردند راه بزرگان و راه بزرگ را میران راه یا میرو راه گذاشته اند ...

همانطور که راه بین دره شهر و سیکان و شاه نشین و سکه سون را کجاوه راه (شترراه) و یه کژاوه ری نامیده اند
با سپاس : احمد لطفی
@CEYMARIAN
#سنت_کارد_و_کفن از سنت های پیشین در فرهنگ مردم لرستان چه لر و چه لک بوده است و در دیار سیمره نیز رواج داشته است :
@ceymarian
مطلب زیر با عنوان سنت کارد و کفن برگرفته شده از سایت شخصی نجم الدین گیلانی عضو انجمن تاریخ محلی ایران می باشد:
@ceymarian
مردم لر همانند دیگر اقوام ایرانی دارای آداب و رسومی اصیل و بسیار کهن هستند که جدا از بحث قدمت تاریخی¬شان، به لحاظ اخلاقی، فرهنگی و انسان¬سازی نیز می¬توانند الگو باشند. به عنوان نمونه از رسم کارد و کفن می¬توان درس بخشش، احترام به بزرگان و ریش سفیدان را آموخت.
این آداب و رسوم که ریشه در فرهنگ باستانی این منطقه دارند، به صورت نسل به نسل و روایی از پس هزاره¬ها گذشته و هم¬اکنون نیز در فرهنگ مردم لر رایج می¬باشند. البته این آداب و رسوم خاص یک قوم و منطقه هم نیستند.
تاریخ و فرهنگ دره شهر
چنانکه سنت کارد و کفن در سیستان (خاستگاه پهلوانان قدیم) و در بین مردم کرد نیز رایج است. اگر چه این رسم یک سنت باستانی بوده و تاریخ آن به سرآمده، ولی در سالها پیش که عُرف بر قانون می¬چربید بسیار کارآمد، مفید و انسان دوستانه بود. در گذشته¬های دور باستانی نسبت عُرف با قانون، نسبت زیربنا و روبنا بود. عُرف مانند صخرة محکمی به عنوان زیربنا در زیر ظواهر اجتماعی و قانون قرار داشت و برای اجتماع، همان ثبات و پایداری را فراهم می¬کرد که غریزه، عادت و توارث برای نوع بشر به وجود می¬آورد. در قدیم قدرت عرف از قدرت قانون برتر بود؛ چراکه عرف از خود مردم سرچشمه می-گرفت، ولی قانون را نیروی مافوقی بر آنان تحمیل کرده بود. بنابراین تخطی از عرف مورد خشم همة مردم بود. با این مقدمه می¬خواهیم به اصل موضوع برگردیم که سنت کارد و کفن از چه پیشینه¬ای برخوردار است و چرا به بخشش منتج می¬شد، نه قصاص؟!
سنت کارد و کفن به این شکل است که وقتی کسی مرتکب قتلی می¬شود، بزرگان و کدخدایان میانجی-گری کرده و شخص قاتل را همراه با کارد و کفن و یک جلد قرآن کریم به خدمت بازماندگان مقتول می¬برند که یا او را ببخشد و یا با کارد او را قصاص کرده و کفن کنند. معمولاً در اینجور مواقع قاتل را می¬بخشند. این سنت اگرچه امروزه در فرهنگ مردم لرستان کم¬رنگ شده است، ولی تا سالهای اخیر رایج بوده است (در فیلم خون بس نمونه آن را می¬توان دید). نمونه¬ای از این سنت را در عهد هرمزد چهارم (590- 579میلادی) پادشاه ساسانی می¬بینیم.
زمانی که #خسروپرویز به قصد شکار به روستایی می¬رود و در آنجا بساط عیش و شب¬زنده¬داری پهن می¬کند. در این بین صدای چنگِ چنگ¬نوازان او برای همسایگان مزاحمت ایجاد می¬کند و اسب او به کشتزار یکی از اهالی روستا می¬رود. وقتی این خبر را به هرمزد چهارم می¬رسانند، او چنگِ چنگ¬نواز را شکسته و خسرو را تهدید به مرگ می¬کند. خسروپرویز نیز کفن می¬پوشد و کاردی برداشته و همراه مردان کهن¬سال برای شفاعت به خدمت پدر می¬رود و می-گوید یا ببخش یا بکش؛ که در نهایت با این کار و شفاعت بزرگان و ریش¬سفیدان، هرمزد چهارم، پسر را می¬بخشد.
این داستان به طور کامل در کتاب خسرو و شیرینِ نظامی گنجوی آمده است که بخش اصلی آن آورده می¬شود:
شفیع انگیخت پیران کهن را
که نزد شه برند آن سر و بن را
مگر شاه آن شفاعت در پذیرد
گناه رفته را بر وی نگیرد
کفن پوشید و تیغ تیز برداشت
جهان فریاد رستاخیز برداشت
به پوزش پیش می¬رفتند پیران
پس اند شاهزاده چون اسیران
چو پیش تخت شد نالید غمناک
به رسم مجرمان غلطید بر خاک
که شاها بیش ازینم رنج منمای
بزرگی کن به خردان بر ببخشای...
هنوزم بوی شیر آید ز دندان
مشو در خون من چون شیر خندان
عنایت کن که این سرگشته فرزند
ندارد طاقت خشم خداوند
اگر جرمیست اینک تیغ و گردن
زتو کشتن ز من تسلیم کردن...
بگفت این و دگر ره بر سر خاک
چو سایه سر نهاد آن گوهر پاک
چو دیدند آن گروه آن بردباری
همه بگریستند الحق بزاری
وزان گریه که زاری بر مه افتاد
ز گریه¬هائی بر شه افتاد...
چو هرمز دید کان فرزند مقبل
مداوای روان و میوه دل...
سرش بوسید و شفقت بیش کردش
ولیعهد سپاه خویش کردش
(نظامی گنجوی، 1313: 46- 45).

دکتر #نجم_الدین_گیلانی
ادامه در پست بعد
تاریخ و فرهنگ دره شهر 👇👇
https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog