تاریخ و فرهنگ دره شهر

#بود
Channel
Logo of the Telegram channel تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIANPromote
6.48K
subscribers
28.3K
photos
7.59K
videos
3.29K
links
ارتباط با ادمین👇: @Mehrgankadehh کانال مردمی #دره_شهر #مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/ceymarian
سر ئه سر ومال ئاوا ،دو کُت ،یَکونیم

زمانی هیچ پلی بر روی رودخانه سیمره برای عبور ومرور نبود ، بعلت نبود راه ونبود ماشین الات کشاورزی مردم محصولات کشاورزی خود را که بیشتر گندم بود داس ودرو می کردند ،فصل بهار گندم زارها را می چیدند ،خرمن می گذاشتند پس از اتمام تابستان و در اولین روزهای پاییز که هوا رو به خنکی می نهاد کار خرمن کوبیدن و
شن یاری (خرمن را باد زدن ) شروع می شد ،در این اثنا فروشندگان دوره گرد بخصوص میوه فروشان که به انها چرچی #گفته می شد، با حمل چند صندق که اکثرا شامل محتوی انگور ،انار ،سیب ،خرما، .....‌‌بود خرمنجا به خرمنجا می گشتند، در واقع بازار خرید و فروش خرمنجا های هر ابادی بود ومحصول خود را بیشتر با گندم معامله ومعاوضه می کردند ،به اصطلاح امروز یک معامله پایا پای بود ،وسر ئه سر #دو کت# ویک ونیم میزان مقیاس اوزان بود ،مثلا هندوانه وگوجه اغلب اوقات سرئه سر #بود یعنی در یک لنگه ترازو دستی مقداری گوجه می ریختند ودر لنگه دیگر به همان میزان گندم ریخته می شد دو طرف معامله از این تساوی راضی بودند ودر پایان بهم دیگر مال ئاوا (خانه ات اباد )می گفتند ،هر وقت میوه ای قیمت بیشتری داشت در یک کفه ترازو مثلا انگور می ریختند ودر کفه دیگر ان دو برار وزن انگور گندم ریخته می شد ان را دوکت# می گفتند ، هروقت هم یک ونیم برابر میوه می گرفتی ویک برابر گندم می دادی فی معامله یک ونیم# می شد.قیمت گندم همیشه بر سایر فراوردهای کشاورزی ارجعیت داشت .راستی با یک من گندم امروزه می توان حتی سرئه سر یک من گوجه خرید ؟ با سه کت هم نمی توان خرما خورد ، تنزل قیمت گندم داخلی توسط مسئولین ومرفهین بی درد تا به این اندازه ، مسئولین غذایی را در اینده برای خرید گندم روانه کشوری امثال اوکراین خواهد کرد وامارهای خیالی با حقیقت فاصله خواهد داشت وبا داشتن چنین مدیرانی قطعا تولید رونقی نخواهد گرفت و فردا در پیشگاه خدا و مردم باید پاسخگو باشند

#علی_آقایی
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
در گذشته نه چندان دور تعاون ومساوات در بین مردم این دیاربیشتر از امروزه بود که نفس کار قابل تقدیروستایش است،نمی خواهم بگویم که گذشته خوب بوده است می خواهم بگویم که مردم ان روزگار قانع ویار ومدد کار همدیگر در رفع مشکلاتشان بودند ، منطقه سیمره
به علت نداشتن جاده شوسه مردم بیشتر اذوقه واحتیاجات خود را از پلدختر ،خرم اباد ،صالح اباد (اندیمشک)بصورت قافله با چهار پایان تامین می کردند ،
گاه می شد که خانوار ی کالای مورد نیاز را قبل از رفتن قافله به شهر تمام کند ،لذا این کالای مورد نیاز را از همسایگان قرض می گرفت ،وهر جنس خاص واحد وپیمانه مخصوصی داشت ،مثلا،
واحد چای #پخت #بود که مقدار ان به اندازه یک استکان کوچک چای خشک بود ،
قند رامعمولا ( سر و ژیر )با سر استکان وزیر استکان کوچک‌و ترازوهای دستی وزن می کردند
حبوبات با « #لاتاس »که مقدار ان دریک مشت باز جای بگیرد
ارد با» #کپ » که مقدار ان به اندازه کف دست بود وگاهی بر حسب ضرورت نیازمند بیشتر از مقدار کپ می شدند با ظرفی بنام« باویه» که معادل سه کیلو وزن داشت قرض می گرفتند
نان با« #گپ»که انداره یک لقمه بود وگاهی هم با عدد
گندم با « #گمل» به مقداری که در میان دو دست متصل به هم جای گیرد
و نیاز بیشتربا »کیله»که بیشتر از سه کیلو وزن داشت ،
#قپال »مقدار سبزی یا مشابه ان که در میان یک دست با انگشتان نیمه باز جای گیرد
» بطری » برای قرض کردن نفت بود که به اندازه یک لیتر گنجایش داشت .

#علی_آقایی
@CEYMARIAN