در گذشته نه چندان دور تعاون ومساوات در بین مردم این دیاربیشتر از امروزه
بود که نفس کار قابل تقدیروستایش است،نمی خواهم بگویم که گذشته خوب بوده است می خواهم بگویم که مردم ان روزگار قانع ویار ومدد کار همدیگر در رفع مشکلاتشان بودند ، منطقه سیمره
به علت نداشتن جاده شوسه مردم بیشتر اذوقه واحتیاجات خود را از پلدختر ،خرم اباد ،صالح اباد (اندیمشک)بصورت قافله با چهار پایان تامین می کردند ،
گاه می شد که خانوار ی کالای مورد نیاز را قبل از رفتن قافله به شهر تمام کند ،لذا این کالای مورد نیاز را از همسایگان قرض می گرفت ،وهر جنس خاص واحد وپیمانه مخصوصی داشت ،مثلا،
واحد چای
#پخت #بود که مقدار ان به اندازه یک استکان کوچک چای خشک
بود ،
قند رامعمولا ( سر و ژیر )با سر استکان وزیر استکان کوچکو ترازوهای دستی وزن می کردند
حبوبات با «
#لاتاس »که مقدار ان دریک مشت باز جای بگیرد
ارد با»
#کپ » که مقدار ان به اندازه کف دست
بود وگاهی بر حسب ضرورت نیازمند بیشتر از مقدار کپ می شدند با ظرفی بنام« باویه» که معادل سه کیلو وزن داشت قرض می گرفتند
نان با«
#گپ»که انداره یک لقمه
بود وگاهی هم با عدد
گندم با «
#گمل» به مقداری که در میان دو دست متصل به هم جای گیرد
و نیاز بیشتربا »کیله»که بیشتر از سه کیلو وزن داشت ،
#قپال »مقدار سبزی یا مشابه ان که در میان یک دست با انگشتان نیمه باز جای گیرد
» بطری » برای قرض کردن نفت
بود که به اندازه یک لیتر گنجایش داشت .
#علی_آقایی@CEYMARIAN