°• شـــــعر خـــــوب

#پروین_اعتصامی
Канал
Логотип телеграм канала °• شـــــعر خـــــوب
@Best_PoemsПродвигать
21,98 тыс.
подписчиков
813
фото
5
видео
274
ссылки
گروه ادبی #قافیه 💙 همیشه شعر به راه و همیشه قافیه خوب است! 📒 ─────── راه ارتباطی 💬 📮 @QafiyehBot ─────── اینستاگرام 🍁 🍀 b2n.ir/Qafiyeh 🍀 b2n.ir/Torfea ─────── وبلاگ 🍁 🍀 is.gd/Torfeh 🍀 is.gd/ShaahBeit ─────── تلگرام 🍁 🍀 @InstruSongs 🍀 @Torfea
💎 @Best_Poems

‏━━━━━━━━━━━
کار مده نفس تبهکار را
در صف گل جا مده این خار را

کشته نکو دار، که مرغ هوا
خورده بسی خوشه و خروار را

چرخ و زمین بنده‌ی تدبیر توست
بنده مشو درهم و دینار را

آینه‌ی توست دل تابناک
بِستُر از این آینه زنگار را

چرخ یکی دفتر کردارهاست
پیشه مکن بیهُده‌کردار را

رو گهری جوی که وقت فروش
خیره کند مردم بازار را

در همه‌جا راه تو هموار نیست
مست مپوی این ره هموار را...
‏━━━━━━━━━━━
#پروین_اعتصامی


📖 #شعر_بلند

‏━━━━━━━━━━━
ناروَنی بود به هندوستان
زاغچه‌ای، داشت در آن آشيان

خاطرش از بندگی آزاد بود
جايگهش ايمن و آباد بود

نه غم آب و نه غم دانه داشت
بود گدا، دولت شاهانه داشت

نه گِله‌ایش از فلکِ نيل‌فام
نه غم صيّاد و نه پروای دام

از همه بيگانه و از خويش نه
در دلِ خُردش، غم و تشويش نه

‏✸✸✸

عاقبت، آن مرغکِ عزلت‌گزين
گشت بسی خسته و اندوهگين

گفت بهار است و همه دوستان
رخت كشيدند سوی بوستان

من نه بهار و نه خزان ديده‌ام
خسته و فرسوده و رنجيده‌ام

چند كنم خانه در اين ناروَن؟
چند برم حسرت باغ و چمن؟

چند در اين لانه نشيمن كنم؟
خيزم و پرواز به گلشن كنم

نغمه زنم بر سر ديوار باغ
خوش كنم از بوی رياحين، دماغ

هم‌نفس قُمری و بلبل شوم
شانه‌كش گيسوی سنبل شوم

‏✸✸✸

رفت به گلزار و به شاخی نشست
ديد خرامان دو سه طاووسِ مست

جمله، به سر چترِ نگارين زده
طعنه به صورتگری چين زده

زاغچه گرديد گرفتارشان
خواست شود پيرو رفتارشان

باغ بكاويد و به هر سو شتافت
تا دو سه دانه پَرِ طاووس يافت

بست دو بر دُم، يکِ ديگر به سر
گفت مرا كس نشناسد دگر

گشت دُمم چون پَرم آراسته
كس نخريده‌ست چنين خواسته

زيور طاووس به سر بسته‌ام
از پر زيباش به پر بسته‌ام

بال بياراست، پريدن گرفت
همره طاووس، چَميدن گرفت

ديد چو طاووس در آن خودپسند
بال و پرِ عاريت‌اش را بِكَند

گفت كه ای زاغ سيه‌روزگار!
پَرّ تو خالی‌ست ز نقش و نگار

زيور ما روی تو نيكو نكرد
ما و تو را هم‌سر و هم‌خو نكرد

گرچه پر ما، همه پيرايه بود
ليک نه بَهرِ تو فرومايه بود

سِير و خرام تو چه حاصل به باغ؟
زاغی و طاووس نماند به زاغ

هرچه كنی، هرچه ببندی به پر
گاهِ رَوش، تو دگری، ما دگر...

#پروین_اعتصامی
‏━━━━━━━━━━━

💎@Best_Poems

📖 #شعر_بلند

‏━━━━━━━━━━━
کبوتربچّه‌ای با شوق پرواز
به جرأت کرد روزی بال و پر باز

پرید از شاخکی بر شاخساری
گذشت از بامکی بر جوکناری

نمودش بس که دور آن راه نزدیک
شدش گیتی به پیش چشم تاریک

ز وحشت سست شد بر جای ناگاه
ز رنج خستگی درماند در راه

گَه از اندیشه بر هر سو نظر کرد
گَه از تشویش سر در زیر پر کرد

نه فکرش با قضا دَم‌ساز گشتن
نَه‌اَش نیروی زآن ره بازگشتن

نه گفتی کآن حوادث را چه نام است
نه راه لانه دانستی کدام است

نه چون هر شب حدیث آب و دانی
نه از خواب خوشی، نام و نشانی

فتاد از پای و کرد از عجز فریاد
ز شاخی مادرش آواز در داد:

کز این‌سان است رسم خودپسندی
چنین افتند مستان از بلندی

بدان خُردی نیاید از تو کاری
به پشت عقل باید بردباری

تو را پرواز بس زود است و دشوار
ز نوکاران که خواهد کار بسیار؟

بیاموزندت این جرأت مَه و سال
هم‌اَت نیرو فزایند، هم پر و بال

هنوزت دل ضعیف و جثّه خُرد است
هنوز از چرخ، بیم دستبرد است

هنوزت نیست پای برزن و بام
هنوزت نوبت خواب است و آرام

هنوزت اَندُهِ بند و قفس نیست
به جز بازیچه، طفلان را هوس نیست

نگردد پخته کس با فکر خامی
نپوید راه هستی را به گامی

تو را توشِ هنر می‌باید اندوخت
حدیث زندگی می‌باید آموخت

بباید هر دو پا محکم نهادن
از آن پس، فکر بر پای ایستادن

پریدن بی‌پرِ تدبیر، مستی‌ست
جهان را گَه بلندی، گاه پستی‌ست...

#پروین_اعتصامی
‏━━━━━━━━━━━

💎@Best_Poems

📖 #شعر_بلند

‏━━━━━━━━━━━
به کرم پيله شنيدم که طعنه زد حلزون
که کار کردن بی‌مزد، عمر باختن است

پی هلاک خود -ای بی‌خبر!- چه می‌کوشی؟
هر آنچه ريشته‌ای، عاقبت تو را کفن است

به دست جهل، به بنياد خويش تيشه زدن
دو چشم بستن و در چاه سرنگون شدن است

چو ما، برو در و ديوار خانه محکم کن
مگرد ايمن و فارغ؛ زمانه راهزن است

بگفت قدر کسی را نکاست سعی و عمل
خيالِ پرورش تن، ز قدر کاستن است

به خدمت دگران دل چگونه خواهد داد
کسی که همچو تو دائم به فکر خويشتن است؟

به ديگِ حادثه، روزی گَرَم بجوشانند
شگفت نيست، که مرگ از قفای زيستن است

به روز مرگم اگر پيله گور گشت و کفن
به وقت زندگی‌ام خوابگاه و پيرهن است

مرا به خيره نخوانند کرم ابريشم
به هر بساط که ابريشمی‌ست، کار من است

ز جان‌فشانی و خون خوردن قبيله‌ی ماست
پرند و ديبه‌ی گلرنگ هر که را به تن است...

#پروین_اعتصامی
‏━━━━━━━━━━━

💎@Best_Poems

📖 #تک‌بیت‌های_ناب

‏━━━━━━━━━━━
به بی‌دردی در این محفل چه لازم متّهم بودن؟
گدازی، گریه‌ای، اشکی، جنونی، ناله‌ای، وایی...
#بیدل_دهلوی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
شنیده‌اید كه آسایش بزرگان چیست؟
برای خاطر بیچارگان نیاسودن...
#پروین_اعتصامی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
آن لحظه که جان در تُتُقِ غیب نهان بود
در دیده‌ی ما نقش خیال تو عیان بود
#شاه_نعمت‌الله_ولی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
او طبیب عشق و من بیمارِ بی‌درمان عشق
لاجرم بر من دوای بی‌دوایی می‌دهد!
#صادق_سرمد
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
به خون خویش غلتیدند خِیلِ آرزوهایم
شبیه سرزمینِ مانده از تاراج چنگیزم!
#لیلا_حسین‌نیا
‏━━━━━━━━━━━

💎@Best_Poems

📖 #شعر_بلند

‏━━━━━━━━━━━
گفت با زنجير، در زندان شبی ديوانه‌ای
عاقلان پيداست کز ديوانگان ترسيده‌اند

من بدين زنجير ارزيدم كه بَستندم به پای
كاش می‌پرسيد كس، كايشان به چند ارزيده‌اند؟

دوش سنگی چند پنهان كردم اندر آستين
ای عجب! آن سنگ‌ها را هم ز من دزديده‌اند

سنگ می‌دزدند از ديوانه با اين عقل و رأی
مبحث فهميدنی‌ها را چنين فهميده‌اند

عاقلان با اين كياسَت، عقل دورانديش را
در ترازوی چو من ديوانه‌ای سنجيده‌اند

از برای ديدن من، بارها گشتند جمع عاقل‌اند آری، چو من ديوانه كمتر ديده‌اند

جمله را ديوانه ناميدم چو بُگشودند در گر بد است، ايشان بدين نامم چرا ناميده‌اند؟

كرده‌اند از بيهُشی بر خواندنِ من خنده‌ها
خويشتن در هر مكان و هر گذر رقصيده‌اند

من يكی آيينه‌ام كاندر من اين ديوانگان
خويشتن را ديده و بر خويشتن خنديده‌اند

آب صاف از جوی نوشيدم، مرا خواندند پَست
گرچه خود خون يتيم و پيرزن نوشيده‌اند

خالی از عقل‌اند سرهايی كه سنگ ما شكست
اين گناه از سنگ بود، از من چرا رنجيده‌اند؟

بِه كه از من باز بِستانند و زحمت كم كنند
غير از اين زنجير گر چيزی به من بخشيده‌اند

سنگ در دامن نهندم تا دراندازم به خلق
ريسمان خويش را با دست من تابيده‌اند

هيچ پرسش را نخواهم گفت زاين ساعت جواب
زآنكه از من خيره و بيهوده بس پرسيده‌اند

چوب‌دستی را نهفتم دوش زير بوريا
از سحر تا شامگاهان، از پی‌اش گرديده‌اند

ما نمی‌پوشیم عيب خويش، امّا ديگران
عيب‌ها دارند و از ما جمله را پوشيده‌اند

ننگ‌ها ديديم اندر دفتر و طومارشان
دفتر و طومار ما را زآن سبب پيچيده‌اند

ما سبکساريم؛ از لغزيدن ما چاره نيست
عاقلان با اين گرانسنگی چرا لغزيده‌اند...؟

#پروین_اعتصامی
‏━━━━━━━━━━━

💎@Best_Poems

📖 #نیم‌بیت‌های_ناب

‏━━━━━━━━━━━
اهل مَجاز را به حقیقت چه آگهی‌ست؟
#پروین_اعتصامی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
خوشا عمری که با فکرت هدر رفت
#علیرضا_حقانی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
صاحب‌دلی چو نیست، چه سود از وجود دل؟
#ملک‌الشعرای_بهار
‏━━━━━━━━━━━

💎@Best_Poems

📖 #شعر_بلند

‏━━━━━━━━━━━
سیر، یک روز طعنه زد به پیاز
که تو مسکین، چقدر بدبویی!

گفت: از عیب خویش بی‌خبری
زآن ره از خلق عیب می‌جویی

گفتن از زشت‌روییِ دگران
نشود باعث نکورویی

تو گمان می‌کنی که شاخِ گلی،
به صفِ سرو و لاله می‌رویی؟

یا که هم‌بوی مشکِ تاتاری،
یا ز اَزهارِ باغِ مینویی؟

خویشتن، بی‌سبب بزرگ مکن
تو هم از ساکنان این کویی

ره ما گر کج است و ناهموار
تو خود این ره چگونه می‌پویی؟

در خود، آن بِه که نیک‌تر نگری
اوّل آن بِه که عیب خود گویی

ما زَبونیم و شوخ‌جامه و پست
تو چرا شوخِ تن نمی‌شویی...؟

#پروین_اعتصامی
‏━━━━━━━━━━━

💎@Best_Poems

📖 #شعر_بلند

‏━━━━━━━━━━━
ای عجب! اين راه، نه راه خداست
زآنکه در آن اهرمنی رهنماست

قافله بس رفت از اين راه، ليک
کس نشد آگاه که مقصد کجاست

راهروانی که در اين مَعبرند
فِکرَتشان يک‌سره آز و هواست

ای رَمه! اين درّه چراگاه نيست
ای بَره! اين گرگ بسی ناشتاست

تا تو ز بِيغوله گذر می‌کنی
رهزنِ طَرّار، تو را در قفاست

ديده ببندیّ و درافتی به چاه
اين گنهِ توست، نه حکم قضاست

لقمه‌ی سالوس، که را سير کرد؟
چند بر اين لقمه تو را اشتهاست؟

نفْس، بسی وام گرفت و نداد
وام تو چون باز دهد؟ بينواست

خانه‌ی جان، هرچه توانی بساز
هرچه توان ساخت، در اين يک بناست

کعبه‌ی دل، مسکن شيطان مکن
پاک کن اين خانه که جای خداست

پيرو ديوانه شدن زَابْلهی‌ست
موعظتِ ديو شنيدن خطاست

تا بُودت شمعِ حقيقت به دست
راه تو هرجا که روی، روشناست...

#پروین_اعتصامی
‏━━━━━━━━━━━

💎@Best_Poems

📖 #تک‌بیت‌های_ناب

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در تیرگی، چو شب‌پره تا چند می‌پری؟
بشناس فرق روشنی -ای دوست!- از ظَلام
#پروین_اعتصامی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄
هم دلم را ساخت خالی، هم کنارم ساخت پُر
حقّ بسیار است بر من چشم گریان مرا!
#جسمی_همدانی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄
از شِکوه توان بست لب اما نتوان کرد
منعِ نگه این چشمِ به حسرت نگران را...
#عرشی_یزدی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄
می‌خندم و آیینه می‌گرید به حال من
دیوانه‌ام! هم‌صحبتی دیوانه می‌خواهم...
#علیرضا_بدیع
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄
اسفند دود می‌کندت عشق، هر سحر
از چشم‌زخمِ مدعیان در امان بمان!
#مرتضی_امیری_اسفندقه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

💎 @Best_Poems
Ещё