📖 @Best_Poemsــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قلم گرفتم و دردا ! قلم نمیگیرد
که آتشِ من و هیزم به هم نمیگیرد
کسی نشان حضور از عدم نمیگیرد
خوشم که مرگ مرا دست کم نمیگیرد !
اگرچه دور و برم جز خطر نمیبینم
علاج واقعه را در سفر نمیبینم
به جز غبارِ قدم پشت سر نمیبینم
وَ هیچ عاقبتی در هنر نمیبینم
همیشه پشت سخن ، آیهی سکوت منم
هزار چهرهی پوشیده در قنوت منم
زبانِ سوختهی جنگل بلوط منم
و پشت جاذبهها سیبِ در سقوط منم
و بازماندهی دنیای درد ، ما بودیم
کسی که دید و فراموش کرد ، ما بودیم
صدای حنجرهی سرخِ درد ، ما بودیم
سکوت بین دو فنجانِ سرد ، ما بودیم
کفافِ حسرت ما را زمین نخواهد داد
زمانه هم که به جز نقطهچین نخواهد
کسی به مشقِ درست ، آفرین نخواهد داد
جوابِ اشک ، به جز آستین نخواهد داد ...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
❖
#احسان_افشاری◇◆