کتاب و زندگی

#برشی_از_يك_كتاب
Channel
Logo of the Telegram channel کتاب و زندگی
@BOOK_LIFEPromote
19.65K
subscribers
3.19K
photos
1
video
181
links
شعر و ادبیات کمتر خوانده‌شده @book_life صفحه ما در اینستا‌گرام: https://instagram.com/_u/ketabo_zendegi
🍂 #برشی_از_يك_كتاب

انسان‌ها می‌توانند تبسم کنند،
تبسم کنند و تبسم کنند.

در حالی که به بدترین شکل ممکن
در حال خیانت به شما هستند!

حیوان‌ها تبسم نمی‌کنند
ولی همدیگر را می‌دَرَند.

کدام منصفانه‌تر است... ؟

📖 #حیوان_اندیشمند
#روبر_مرل
📖🌹 @book_life
🍂 #برشی_از_يك_كتاب

می‌خواهم حکم کنم سرت را ببرند؛
چه وصیت داری؟
- هیچ
- کسانت اینجا هست؛ پسرت را می خواهی ببینی؟
- نه
- زنت را چه؟
- نه
- مادرت؟
- نه
- چرا؟ قلب در سینه نداری؟

گل محمد لبخندی زد.
- از چه می خندی؟

گل محمد پلکها فروبست و گفت:
از پا افتادنِ مرد... دیدنی نیست...


📖 #کلیدر
#محمود_دولت_آبادی
📖🌹 @book_life
🍂 #برشی_از_يك_كتاب

من و فرانسوا تصمیم داریم به فرزندانمان چیز با‌ارزش‌تری ارث بدهیم

این حقیقت ساده که بهترین راه برای گذر از مسیر زندگی این است که انسان «اهدا کننده‌ی عمده‌ی» مهربانی باشد.

به آنها خواهیم گفت که ممکن است کسی با داشتن کلی اشیاء زیبا و قیمتی هنوز بی‌نوا باشد.

📖 #عطر_سنبل_عطر_كاج
#فيروزه_جزايرى_دوما
📖🌹 @book_life
🍂 #برشی_از_يك_كتاب

بد بودن
بدتر از این نیست
که با حقه‌بازی جوری رفتار کنی
انگار خیلی خوبی.
با خودت رو‌راست باش ...

📖 #چای_‌خانه‌_ی_خانوادگی
#یکتا_کوپان_و_مژده_الفت
📖🌹 @book_life
🍂 #برشی_از_يك_كتاب

چه دوست داشته‌باشیم و چه نداشته‌باشیم اکثر ما اهل تظاهر هستیم. تظاهر به راستی،
تظاهر به درستی،
تظاهر به ثروت،
تظاهر به قدرت و ...

خانم خانه، از مقدار پرتقالی که برای بچه هایش می‌خرد، اول تعداد درشتی را سوا می‌کند برای مهمان؛ کوچک‌ها و یا به عبارتی درجه دو‌هایش را می‌دهد به بچه‌ها.

یعنی چه؟

یعنی اینکه میهمان بداند ما همیشه پرتقال درشت مصرف می‌کنیم!

این را می‌گویند تظاهر ...

من امید داشتم با گذشت زمان یا افزایش تحصیلات دامنه این تظاهرها، فروکش کند ولی شاید کاستی‌های اجتماعی و یا نمی‌دانم مسائل روحی دیگر، نیازهای دیگر، مردم را وادار به برافراشتن سنت‌های پرخرجی کرده که تا به حال سابقه نداشته است ...

#جامعه_شناسی_خودمانی
#حسن_نراقی
📖🌹 @book_life
🍂 #برشی_از_يك_كتاب

‍ تارا: چرا دیشب در حیاط منزل من راه می‌رفتی؟

مرد تاریخی: زخم‌ها آزارم می‌دادند

تارا: باید می‌بستی

مرد تاریخی: این زخمها بسته شدنی نیست. می‌شنوی؟ کهنه است اما مرهم ناشدنی است. هر روز از آن خون تازه بیرون می‌آید.

تارا: از کِی؟

مرد تاریخی: از دمی که تو را دیده‌ام!

📖 #چریکه_تارا
#بهرام_بیضایی
📖🌹 @book_life
🍂 #برشی_از_يك_كتاب

ﻣﺎ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻃﺮﺩ ﺷﺪﻥ
ﻣﺪﻋﯽ ﺷﺪﯾﻢ
ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻧﺒﻮﺩﯾﻢ،

ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﻃﺮﺩ ﺷﺪﻥ
ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ
ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﺷﺪ...

ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﺎ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪﯾﻢ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ.

ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﺭﻭﻧﻮﺷﺘﯽ ﺷﺪﯾﻢ
ﺍﺯ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ، ﭘﺪﺭ، ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ...


📖 #چهار_میثاق
#ﺩﻭﻥ_ﻣﯿﮕﻮﺋﻞ_ﺭﻭﺋﯿﺰ
📖🌹 @book_life
🍂 #برشی_از_يك_كتاب

خوشحالم که به حرفم گوش نمی‌کنی،
این رفتارت را می‌پسندم،
نشانه ی خوبی است،
خوب بزرگت کرده ایم.

کوچولو، به تو یاد داده‌ایم که
فقط حرفهای دلت را گوش کنی و بس.

راه درست برای بچه‌ها،
هیچ وقت راه پدر و مادرشان نیست،
هیچ وقت..

📖 #دیوانه_وار
#کریستین_بوبن
📖🌹 @book_life
🍂 #برشی_از_يك_كتاب

آیا برای اینکه ببینیم
باغ زیباست ...

باید باور کنیم
که پریانی هم
ته باغ هستند.



📖 #راهنمای_مسافران_مجانی_کهکشان
#داگلاس_آدامز
📖🌹 @book_life
🍂 #برشی_از_يك_كتاب

مهم ترین درسی که
از مادربزرگم آموختم این بود:

اگر می‌خواهی چیزی را نابود کنی،
اگر می‌خواهی صدمه و آسیبی به چیزی برسانی،
کافی است آن را محدود کنی،
کافی است آن را محصور کنی.

آن وقت می‌بینی
که خود به خود
خشک می‌شود
پژمرده می‌شود
و می میرد...!

📖 #شير_سياه
#الياف_شافاک
📖🌹 @book_life
🍂 #برشی_از_يك_كتاب

آدم‌ها می‌میرند، سکته می‌کنند یا زیر ماشین می‌روند، گاهی حتی کسی عمدا از بالای صخره‌ای پرتشان می‌کند پایین.

اینها، البته مهم است، ولی مهمتر همان نبودن آن‌هاست، اینکه آدم بیدار شود و ببیند که نیستش، کنار تو خالی است.

بعد دیگر جای خالی‌شان می‌ماند، روی بالش، حتی روی صندلی که آدم بعد از مردن‌شان خریده است.

آن وقت است که آدم حسابی گریه‌اش می‌گیرد، بیشتر برای خودش که چرا باید این چیزها را تحمل کند.

📖 #آینه_های_دردار
#هوشنگ_گلشیری
📖🌹 @book_life
‍ ‍🍂 #برشی_از_يك_كتاب

دلهره شنبه در دلم است.
آن همه مشق و جدول ضرب و معلم نامهربان که مساله هایی سخت می‌گوید.

از تاجرهای فرش‌فروش، روغن‌فروش و پارچه‌فروش.
هیچ وقت نمی‌گوید حمالی بوده که فلان مقدار بار برداشت.
زن رختشویی بود که روزی چند تشت رخت می‌شست.

همیشه می‌گوید تاجری بود که...

روغن‌فروشی بود که...

آهن‌فروشی بود که ...

اگر از بیچاره‌ها مساله بگوید ساده‌تر است. چون بیچاره‌ها پول و دارایی‌شان کم است و مساله‌شان زود حل می‌شود. ما چه گناهی کرده‌ایم که پول به کاغذ و مداد بدهیم و سود و زیان پولدارها را مفتکی حساب کنیم.

📖 #سالهای_ابری
#علی_اشرف_درویشیان
📖🌹 @book_life
🍂 #برشی_از_يك_كتاب

تو چه غذایی را بیش از همه دوست داری،

پدر بزرگ: همه‌‌‌ی غذاها را، پسرم، همه را.
این گناه بزرگی است که آدم بگوید
این غذا خوب است و آن یک بد!

- چرا؟ مگر آدم حق ندارد انتخاب کند؟
- البته که نه، حق ندارد!
- آخر چرا؟
- برای اینکه کسانی هستند که گرسنه اند.

من شرمنده شدم و سکوت کردم.
هرگز قلب من نتوانسته بود به این درجه از بزرگواری و شفقت برسد.

📖 #زوربای_یونانی
#نیکوس_کازانتزاکیس
📖🌹 @book_life