دزد و پلیس
🔸رضا فقیهی
🔸 اراکی متولد ۱۲۹۳ یکی از شعرای اراکی است شعری از ایشان در صفحه ۱۲۱ سیمای اراک ج ۴ مرحوم استاد محتاط.آورده که خیلی جالب است
معلوم می شود دزدی، اختلاس، رشوه. از قدیم الایام بوده. البته نه اینکه خیال کنیم، هیچگاه نخواهد بود. اصولا دعوای همه کشور ها و جنگ ها ریشه در دزدی و غارت و زور گیری دارد.
‼️پاسبانی را بدیدم دست مردی بسته بود.
بر سر و رو می زدش هر سو کشان با حال زار
گفتمش بر گو گناه این اسیر زار چیست؟
کاین چنین خواهی بر آوردش دمار از روزگار
گفت بر حال چنین ناکس ترحم نارواست
کاین دغل دزدی بود طرار و رندی نابکار
باز پرسیدم چه دزدیدست بر من باز گوی.
گفت جفتی کفش از کاخ امیر بختیار
گفتمش دانی که از بهر چه دزدی کرده است.
بهر سد جوع خود یا قوت طفل بی قرار
گفت بر بند از این گفتار بی حاصل چه سود؟
کاین گنه کار است و حقش چوب و فحش آبدار
با تاثر گفتم ار دزدی بود جرم و گناه
پس چرا هر کو بدزد بیش. بیشش اعتبار؟
آنکه ملیونها زمال ملت بیچاره برد
ثابت اندر مسند خویش است و صاحب اختیار
پاسبان بر وی کند تعظیم و قاضی احترام
کبر بر مردم فروشد با کمال افتخار
پنجه قانون گلو گیر ازصد یکشان شود.
می کند آنهم بصد نیرنگ از کیفر فرار
گر تو هستی دزد گیر و دزد بند ای پاسبان
پس چرا هستند دزدان قوی بی بند و بار
گفت هیهات ارکه من سازم یکی را دستگیر.
زودش آزادی دهد مسئول امر رشوه خوار
بارالها بهر نا بودی این دزدان بزرگ
ز آستین عدل و قانون آهنین دستی بر آر
تا که دزدان و خیانت پیشگان مملکت
کنج زندانشان شود ماوا یا بالای دار
📧 #علی_حسینی@ArakiBass