اندیشیدن تنها راه نجات

#فاشیسم
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
#فاشیسم چیست؟


فاشیسم ، ایدئولوژی سیاسی و جنبش توده‌ای است که بین سالهای 1919- 1945 بسیاری از قسمت‌های اروپای مرکزی ، جنوبی و شرقی را تحت سلطه خود درآورد و در اروپای غربی ، آمریکا ، آفریقای جنوبی ، ژاپن ، آمریکای لاتین و خاورمیانه نیز طرفدار داشت.

🇮🇹اولین رهبر فاشیست اروپا ،بنیتو موسولینی ، نام حزب خود را از کلمه ی لاتین fasces گرفت که به معنای تبرپوش اشاره داشت که به عنوان سمبل قدرت مجازات در روم باستان مورد استفاده قرار می‌گرفت. گرچه احزاب و جنبش‌های فاشیستی تفاوت‌های چشمگیری با یکدیگر داشتند ، اما مشخصات مشترک زیادی نیز داشتند ، از جمله ملی گرایی افراطیِ نظامی ، تحقیر دموکراسی مبتنی بر انتخابات، لیبرالیسم سیاسی و فرهنگی ، اعتقاد به سلسله مراتب اجتماعی طبیعی و حاکمیت نخبگان و آرزوی ایجاد یک Volksgemeinschaft(آلمانی: "جامعه ملی") ، که در آن منافع فردی تابع منافع ملت خواهد بود. در پایان جنگ جهانی دوم ، احزاب بزرگ فاشیست اروپا شکست خورد و در برخی کشورها (مانند ایتالیا و آلمان غربی) رسماً ممنوع اعلام شد.
🛡با این وجود ، از اواخر دهه 1940 ، بسیاری از احزاب و جنبش‌های فاشیستی در اروپا و همچنین در آمریکای لاتین و آفریقای جنوبی تأسیس شدند. اگرچه برخی از گروه های "نئوفاشیست" اروپایی به خصوص در ایتالیا و فرانسه پیروان زیادی را به خود جلب کردند ، اما هیچکدام به اندازه احزاب مهم فاشیستی دوره جنگ تأثیرگذار نبودند.

🏴‍☠فاشیسم ملی

🔹احزاب و جنبش‌های فاشیستی در سال‌های 1922 تا 1945 در چندین کشور به قدرت رسیدند: حزب ملی فاشیست (Partito Nazionale Fascista) در ایتالیا ، به رهبری موسولینی. 

🔸حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان (Nationalsozialistisch Deutsche Arbeiterpartei) و یا همان حزب نازی به رهبری آدولف هیتلر.

🔹حزب وطن پرستان (Vaterländische) در اتریش ، به رهبری انگلبرت دلفوس . اتحادیه ملی (União Nacional) در پرتغال، به رهبری آنتونیو د اولیویرا سالازار که بعد از سال 1936 فاشیست شد.
حزب مؤمنان آزاد (Elefterofronoi) در یونان ، به رهبری لوانیس متاکساس . اوستاسا ( شورش) در کرواسی، به رهبری پاولیچ .اتحادیه ملی(Nasjonal Samling) در نروژ ، که تنها یک هفته در قدرت بود - هرچند رهبر آن ویدكون كویزلینگ ، بعداً تحت اشغال آلمان به عنوان رئیس جمهور منصوب شد. و دیکتاتوری نظامی دریاسالار توجو هیدکی در ژاپن.

🔸حزب فالانژ اسپانیا نام حزبی فاشیست در اسپانیا بود که خوزه آنتونیو پریمو دوریورا، پسر پریمو دوریورا در سال 1933 میلادی آن را بنیان گذاشت، هرگز به قدرت نرسید ، اما بسیاری از اعضای آن به دیکتاتوری نظامی فرانسیسکو فرانکو ملحق شدند که خود بسیاری از ویژگی‌های فاشیستی را به نمایش گذاشت. 

🔹درلهستان ، جنبشی به سرپرستی بولسلاو پیازسکی ، تأثیرگذار بود اما نتوانست رژیم محافظه کارانه پیسودسکی را سرنگون کند . جنبش لاپوا درفنلاند در سال 1932 تقریباً کودتایی را ترتیب داد اما توسط محافظه کاران موردحمایت ارتش مورد سرکوب قرار گرفت. حزب پیکان صلیب (Nyilaskeresztes ) در مجارستان ، به رهبری فرنتس سالاشی ، توسط رژیم‌ محافظه کار سرکوب شد . در رومانی گارد آهنین (Garda de Fier) - همچنین "انجمن دانشجویان مسیحی" ، توسط کرنلیو کدرانو ، در سال 1922 تأسیس شد. در سال 1939 کودرانو و چند تن از لژیونرهای وی دستگیر و "در هنگام تلاش برای فرار" با تیراندازی کشته شدند. در سال 1940 بقایای گارد آهنین برای تصاحب قدرت مجددا فعال شدند، اما سرانجام در فوریه 1941 توسط محافظه کاران رومانی از هم پاشیده شد.در فرانسه نیز حزب ملت فرانسه با ژاک دوریو تأسیس شد که نویسندگان مشهور آن زمان نیز به آن پیوسته بودند و تعداد طرفداران آن بسیار زیاد بود. از جمله پیر داریو دوراشل نویسنده معروف، یکی از اعضای کادر رهبری این حزب به شمار می‌رفت. دوراشل در یکی از کتاب‌های خود تلاش کرد که «فاشیسم سوسیالیستی» را در چارچوب یک فلسفه درآورده و آن را در این چارچوب تعریف کند.

🛑آغاز اندیشه فاشیست

واژه فاشیسم از ریشه‌ی لاتینی فاشو- به معنای تبرپوش یا قطعاتی که به هم تسمه شده-گرفته شده است. یعنی قطعاتی که درکنار هم متصل شده‌اند تا یک وسیله مثل تبر را در خود جای دهند. این اصطلاح نمادین اشاره دارد به وحدتی که یک ملت را حفظ می‌کند، مانند همان قطعاتی که به هم متصل شده‌اند تا تبر یا هر چیز دیگری را حفظ کنند. نخستین بار ژاکوبن‌های ایتالیایی، سپس اتحادیه‌های مخالف پارلمان و هوادار انقلاب و در نهایت موسیلینی از این نماد استفاده کردند. شاید بتوان به نوعی آغاز افکار فاشیستی را در ایتالیا به فیلسوف اکتوالیست ایتالیایی جیوانی جنتیله نسبت داد...

آرین رسولی

@AndisheKonim

ادامه مقاله👇👇👇👇👇
http://52hertzz.com/fascism/
💥وقتی #دانشمندان دلیل چیزی را نمی‌دانند، مثلا اینکه چطور اولین موجودات "خود تقسیم شونده" بروی زمین شکل گرفتند، یا اینکه چطور #هستی پدیدار شد، به ندانستن اش اقرار می کنند.

⚡️ادعای #دانستن چیزی که نمی دانیم خطایی #سهمگین در دانش، و در عین حال، #شریان حیاتی مذهب است.

⚡️یکی از عظیم ترین تناقضات مذهبیون این است که دائما خود را برای افتادگی و تواضع ستایش می کنند، در عین اینکه ادعاهایی درباره کیهان شناسی، زیست شناسی و شیمی می کنند که هیچ دانشمندی نمی کند.

💥وقتی درباره ماهیت هستی و مکان ما در آن حرف می زنیم، خداناباوران به دانش تکیه می کنند. این نامش نادانی نیست، صداقت روشنفکرانه است.

متاسفانه واژه "خداناباور" به قدری با الفاظ توهین آمیز مومنان متواضع!! همچون ملحد، کافر و الحاد همراه شده است که حتی در ایالات متحده امریکا مردم به چنین افرادی اعتماد ندارند و تنها یک سوم امریکایی ها بر طبق نظرسنجی حاضر خواهند بود به فردی که از همه نظر صلاحیت داشته باشد و خداناباور باشد رای بدهند.!!

حتی #جان_لاک، یکی از مفاخر عصر روشنگری معتقد بود که خداناباوران نمی‌بایست مورد اعتماد باشند به دلیل اینکه «بندها و اقوالی که افراد دیگر را متعهد نگاه می دارد بر خداناباوران هیچ اثری ندارند».

اما این سخن گزافه مربوط به سیصد سال پیش است.

از انجا که می دانیم خداناباوران باهوش‌ترین و باسوادترین قشر جامعه خود می باشند، شایسته است افسانه هایی که به صدد بدنام کردن ایشان توسط مومنان متواضع!! ساخته شده است را باطل بکنیم.


🔻🔻🔻🔻

۱. #خداناباوران #زندگی را بی معنا می‌دانند.

کاملا برعکس!
صددرصد برعکس!
هرگز، هرگز، هرگز چنین نیست.
این مومنین متواضع هستند که فکر می کنند بدون وجود وعده جفتگیری و شرابخواری در چراگاه ابدی، زندگی معنایی ندارد.
معنای سکس و پاشیدن اسپرم تا ابد در بهشت چیست؟
خداناباوران معمولا بر سر این مسئله که زندگی ارزشمند است اطمینان دارند.

زندگی وقتی معنا دارد که به تمامه مورد استفاده قرار بگیرد. رابطه ما با عزیزان مان ارزشمند است و نیازی نیست ابدی باشد تا معنا داشته باشد.
از نظر خداناباوران این هراس از تهی شدن از معنا، کمی بی معناست!

۲. خداناباوری عامل بزرگترین #جنایات تاریخ بوده است.

مومنین مدام می گویند جنایات #هیتلر #استالین و #پل پات، نتیجه خداناباوری بوده است. مشکل فاشیسم و کمونیسم اما، سخت گیری علیه مذهب نیست، بلکه شباهت انکار ناپذیرشان به مذهب است.

#فاشیسم و #کمونیسم، کیش شخصیت پروری دارند و به قدری دگماتیک* هستند که به واقع از فرقه های مذهبی غیرقابل تمیز است.
آشوتیس، گولاگ ها و زمین های کشتار، مثال های ترک دگما نیستند بلکه نماد عینی پذیرش دگماها تا سر حد نهایت اند.
هیچ جامعه ای در تاریخ بشر وجود ندارد که از زیادی "منطقی شدن" ضرر کرده باشد.

*دگما: جَزمیت، خشک‌اندیشی یا دُگماتیسم (به انگلیسی:Dogma) عبارت است از روش اندیشه‌گری غیرانتقادی، غیرتاریخی و متافیزیکی، که بر بنیاد باورهای جزمی روایت شده.



۳. خداناباوری #دگماتیک است.

#مسلمانان، #یهودیان و #مسیحیان معتقدند که متون مقدس شان به قدری سرشار از دانایی درباره نیازهای انسانی است که تنها می توانسته توسط یک موجودیت برتر نوشته شده باشد. خداناباور، به زبان ساده، کسی است که این ادعاها را شنیده، متون مقدس را خوانده و آنها را افسانه های مردمان کهن عصر برنز یافته است. برای رد ادعاهای توجیه ناپذیر مذهب، نه نیاز به دگم بودن هست و نه پذیرش چیزی بر پایه ایمان.
همانطور که استفن رابرتس، تاریخ شناس گفته است «من مدعی هستم که هر دوی ما خداناباوریم. فقط من به یک خدا بیشتر از تو ناباورم. هر وقت تو فهمیدی که چرا به همه آنها خداهای غیر از خدای خودت باور نداری، خواهی فهمید چرا من به خدای تو نیز باور ندارم».

۴. #خداناباوران فکر می کنند همه چیز در دنیا #تصادفی بوجود آمده.

هیچ کس نمی داند دنیا چطور بوجود آمده. در واقع بر پایه آنچه می دانیم، شاید اصلا نشود حرف از یک «آغاز» زد. وقتی از آغاز حرف می زنیم در واقع معیار زمان را در نظر داریم در حالی که داریم از شروع زمان-مکان حرف می زنیم.
این انتقاد که خداناباوران فکر می کنند همه چیز تصادفی بوجود امده را به کرات علیه فرگشت داروینی هم به کار میبرند. اما همانطور که ریچارد داکینز در کتاب "هذیان خدا" توضیح می دهد، با اینکه ما نمی دانیم حیات چطور بروی زمین بوجود آمد، اما به خوبی می دانیم که تنوع زیستی که امروز مشاهده می کنیم، نتیجه چه فرآیندی بوده است.
فرگشت نتیجه جهش های تصادفی به علاوه انتخاب طبیعی است. این واژه انتخاب طبیعی را داروین برای این انتخاب کرد که آن را از انتخاب مصنوعی که دامداران انجام می دهند متمایز کند. در هر دو حالت، یک فرآیند کاملا غیر تصادفی در جریان است.

@AndisheKonim
#ادامه👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فاشیسم_اسلامی

🔘آیا انسان صالحِ غیرمسلمان وارد بهشت می‌شود؟ عبدالفتاح خدمتی، کارشناس علوم اسلامی و مدیر شبکه کلمه با استناد به آیه ۸۵ سوره آل‌عمران پاسخ می‌دهد!

وَمَن يَبتَغِ غَيرَ الإِسلـٰمِ دينًا فَلَن يُقبَلَ مِنهُ وَهُوَ فِى الءاخِرَةِ مِنَ الخـٰسِرينَ
و هر كه جز اسلام، دينى ديگر جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت از زيانكاران است.

#اجبار_در_دین
#اندیشه_کنیم
@AndisheKonim
🔻نگرشی بر برخی ایسم ها بصورت مختصر و ساده


1. #امپریالیسم

امپریالیسم از كلمه قدیم تر (امپراطوری) گرفته شده است. و این اصطلاح عنوانی برای قدرت یا دولتی بوده كه خارج از محدوده و كشور خود به زور به تصرف سرزمین ها و ممالك دیگر اقدام می كرده، و آنجا را جهت بهره برداری، تحت سلطه خود قرار می داده است. و معنای امپریالیسم با كلمه استعمار پیوندی نزدیك دارند. و امپریالیسم به امپریالیسم نظامی، اقتصادی و فرهنگی تقسیم میشود.


2. #میلیتاریسم

به معنای ارتش سالاری می باشد. به چهار حالت در سازمان ارتش مانند جنگجویی، سروری ارتش بر دستگاه دولت، بزرگداشت سپاهگیری و بسیج كشور برای هدف های نظامی را ارتش سالاری گویند.
وقتی این چهار حالت كاملاً فراهم شد ارتش سالاری كامل گویند. و میلیتاریسم زمینه را برای دژسالاری، نازیسم، فاشیسم و فالانژیسم فراهم می كند.


3. #نازیسم

عنوانی است برای حكومت آلمان در دوره "آدولف هیتلر" و گاهی هم ردیف معنای فاشیسم می باشد. و نیز نازی علامت اختصاری "حزب ناسیونال سوسیالیست كارگران آلمان" به رهبری هیتلر است.


4. #فاشیسم

این اصطلاح به صورت عام نامی است برای همه رژیمهایی كه بقایشان بر پایة دیكتاتوری و زور و كشتار استوار است. اما به معنای خاص، نام جنبشی است كه در سال 1929 به رهبری "موسولینی" در ایتالیا به راه افتاد.


5. #سوفیسم (سوفسطائی)

در زبان یونان سوفیسما و سوفیزا به معنای آموزش و سوفوس به معنای عقل و خرد می باشد. اما از نظر اصطلاح سوفیست عنوانی برای فلاسفه قبل از سقراط می باشد. كه آنان مورد انتقاد سقراط و افلاطون قرار گرفتند. اما بعدها به كسانی گفته می‌شد كه در بحث ها و گفتگوی با مغالطه و زبان بازی بر حریف خود پیروز می شدند.


6. #كمونیسم

كمونیسم این اصطلاح از ریشه لاتینی (كمونیس) به معنای اشتراكی گرفته شده است. و این عقیده از سال 1840 م. رواج یافت. و معنای اشتراك محدود به ثروت و دارائی ها نمی شود، بلكه اشتراك شامل زنان و مسائل جنسی می گردد. بنابرنظر كمونیسم تمام منابع اقتصادی كشور اعم از صنعتی و امور دیگر مربوط به جامعه است نه افراد و خانواده ها، اما كمونیسم به معنای جدید عبارت است از اینكه دولت بر تمام مراكز اقتصادی جامعه كنترل داشته باشد و همه چیز باید در دست او قرار گیرد.


7. #ماركسیسم

كمونیسم به معنای خاصی كه امروز در نقاط مختلف دنیا رایج است كمونیسم ماركسیسم است. زیرا مؤسس كمونیسم "كارل ماركس" فیلسوف آلمانی (1883-1818م.) بود كه بعد از ماركس، "فریدریش انگلس (1895-1825م.)"، "لنین" و "استالین" از رهبران كمونیسم بودند. بعد از درگذشت استالین (1953) "مالنكوف" ، "بولگانین" و "خروشچف" جانشین وی شدند. البته آراء ماركس و اِنگلس توسط نفوذ فلاسفه آلمانی مخصوصاً "هگل" و "فویرباخ" گسترش یافت.


8. #لنینیسم

لنینیسم نوع دیگری از ماركسیسم است كه منسوب به "ولادیمیر ایلیچ لنین (7924-1870م.)" بنیانگذار رژیم كمونیست و پیشوای انقلاب اكتبر 1917 روسیه می باشد. لنین در اصول افكار ماركس تغییراتی داد به طوری كه مواردی بر آن افزود و عناصری از آن را حذف كرد، تا مناسب اوضاع جامعه روسیه گردد. و در ضمن عقاید لنین بعد از انقلاب و رسیدن به قدرت نسبت به قبل از انقلاب تغییر یافت.


9. #استالینیسم

بعد از لنین "یوسف استالین (1953-1879م.)" ـ نخست وزیر و دبیر كل حزب كمونیست و دیكتاتور اتحاد شوروی سابق ـ روی كار آمد و در عقائد لنین اصلاحاتی انجام داد كه افكار او به نام استالینیسم مشهور گردید.

10. #بولشویسم

بولشویسم عنوان ایدئولوژی حزب بولشویك به رهبری لنین بود. علت به وجود آمدن بولشویسم به خاطر اختلافی بود كه در حزب مخفی سوسیال دموكرات روسیه بر سر مسأله عضویت در حزب پدید آمد. به دنبال آن، حزب به دو گروه بولشویك (در زبان روسی به معنای اكثریت) به رهبری لنین، و منشویك (به معنای اقلیت) به رهبری "مارتوف" تقسیم شد. و لنین در سال 1918 نام حزب خود ر "حزب كمونیست سراسر روسیه (بولشویكها)" نهاد، و در سال 1925 به نام "حزب كمونیست سراسر اتحاد شوروی" و در سال 1953 به "حب كمونیست اتحاد شوروی" تغییر یافت.

11. #پوپولیسم

پوپولیسم به معنای مردم باوری است. به اینكه هدف های سیاسی را باید بر اساس خواست مردم جدا از احزاب و نهادها پیش برد، و خواست مردم عین حق و اخلاق است. به عبارت دیگر هر چه مردم خواستند همان حق و اخلاق می باشد. كه در واقع بولشویسم تركیبی از ماركسیسم و پوپولیسم است.


@AndisheKonim


👇👇ادامه 👇👇
#فاشیسم #اسلامی
محمدرضا نیکفر فیلسوف سیاسی

این زحمت نیز با وعده دینی به سازمان‌دهی دنیا و آخرت بر دوش مؤمن بار می‌شود. در این بار گران عناصر مختلفی انباشته می‌شوند، از سنت دینی گرفته تا ایدئولوژی‌های مدرن. در وضعیت ناتوانی نیروی سکولار برای سازمان دادن جامعه و وجود یک بحران عمیق سیاسی و اجتماعی، اسلام پا به بیش می‌گذارد و وعده نجات را تکرار می‌کند، این بار از طریق بلندگو و آمپلی‌فایر و صدایش را به همه‌جا می‌رساند. اسلامیسم که همان فاشیسم اسلامی است، فراگیر می‌شود. اسلامیسم نحله‌ای فاشیستی است به این اعتبار که:

¹- یک ایدئولوژی رادیکال “آنتی” است، مخالف است با غرب، کمونیسم، لیبرالیسم و تجدد فرهنگی و اجتماعی.

²- یک ایدئولوژی احیاء است، یعنی با هدف زنده کردن یک عظمت پنداشته پا به پیش می‌گذارد.

³- به شدت عوام‌فریب است و تخصص سنتی در عوام‌فریبی را با شیوه‌های جدید ارتقاء می‌دهد.

⁴- کادرهایی دارد که امکان رقابت با نخبگان حاکم یا رقیب را دارند، برای تبدیل شدن به طبقه ممتاز مصمم‌اند و می‌توانند جنبشی را برانگیزند با اتکاء به توده‌ای که از جایگاه سنتی خویش کنده، اما از یافتن جایگاهی باثبات در جامعه مدرن درمانده است.

@AndisheKonim
💥وقتی #دانشمندان دلیل چیزی را نمی‌دانند، مثلا اینکه چطور اولین موجودات "خود تقسیم شونده" بروی زمین شکل گرفتند، یا اینکه چطور #هستی پدیدار شد، به ندانستن اش اقرار می کنند.

⚡️ادعای #دانستن چیزی که نمی دانیم خطایی #سهمگین در دانش، و در عین حال، #شریان حیاتی مذهب است.

⚡️یکی از عظیم ترین تناقضات مذهبیون این است که دائما خود را برای افتادگی و تواضع ستایش می کنند، در عین اینکه ادعاهایی درباره کیهان شناسی، زیست شناسی و شیمی می کنند که هیچ دانشمندی نمی کند.

💥وقتی درباره ماهیت هستی و مکان ما در آن حرف می زنیم، خداناباوران به دانش تکیه می کنند. این نامش نادانی نیست، صداقت روشنفکرانه است.

متاسفانه واژه "خداناباور" به قدری با الفاظ توهین آمیز مومنان متواضع!! همچون ملحد، کافر و الحاد همراه شده است که حتی در ایالات متحده امریکا مردم به چنین افرادی اعتماد ندارند و تنها یک سوم امریکایی ها بر طبق نظرسنجی حاضر خواهند بود به فردی که از همه نظر صلاحیت داشته باشد و خداناباور باشد رای بدهند.!!

حتی #جان_لاک، یکی از مفاخر عصر روشنگری معتقد بود که خداناباوران نمی‌بایست مورد اعتماد باشند به دلیل اینکه «بندها و اقوالی که افراد دیگر را متعهد نگاه می دارد بر خداناباوران هیچ اثری ندارند».

اما این سخن گزافه مربوط به سیصد سال پیش است.

از انجا که می دانیم خداناباوران باهوش‌ترین و باسوادترین قشر جامعه خود می باشند، شایسته است افسانه هایی که به صدد بدنام کردن ایشان توسط مومنان متواضع!! ساخته شده است را باطل بکنیم.


🔻🔻🔻🔻

۱. #خداناباوران #زندگی را بی معنا می‌دانند.

کاملا برعکس!
صددرصد برعکس!
هرگز، هرگز، هرگز چنین نیست.
این مومنین متواضع هستند که فکر می کنند بدون وجود وعده جفتگیری و شرابخواری در چراگاه ابدی، زندگی معنایی ندارد.
معنای سکس و پاشیدن اسپرم تا ابد در بهشت چیست؟
خداناباوران معمولا بر سر این مسئله که زندگی ارزشمند است اطمینان دارند.

زندگی وقتی معنا دارد که به تمامه مورد استفاده قرار بگیرد. رابطه ما با عزیزان مان ارزشمند است و نیازی نیست ابدی باشد تا معنا داشته باشد.
از نظر خداناباوران این هراس از تهی شدن از معنا، کمی بی معناست!

۲. خداناباوری عامل بزرگترین #جنایات تاریخ بوده است.

مومنین مدام می گویند جنایات #هیتلر #استالین و #پل پات، نتیجه خداناباوری بوده است. مشکل فاشیسم و کمونیسم اما، سخت گیری علیه مذهب نیست، بلکه شباهت انکار ناپذیرشان به مذهب است.

#فاشیسم و #کمونیسم، کیش شخصیت پروری دارند و به قدری دگماتیک* هستند که به واقع از فرقه های مذهبی غیرقابل تمیز است.
آشوتیس، گولاگ ها و زمین های کشتار، مثال های ترک دگما نیستند بلکه نماد عینی پذیرش دگماها تا سر حد نهایت اند.
هیچ جامعه ای در تاریخ بشر وجود ندارد که از زیادی "منطقی شدن" ضرر کرده باشد.

*دگما: جَزمیت، خشک‌اندیشی یا دُگماتیسم (به انگلیسی:Dogma) عبارت است از روش اندیشه‌گری غیرانتقادی، غیرتاریخی و متافیزیکی، که بر بنیاد باورهای جزمی روایت شده.



۳. خداناباوری #دگماتیک است.

#مسلمانان، #یهودیان و #مسیحیان معتقدند که متون مقدس شان به قدری سرشار از دانایی درباره نیازهای انسانی است که تنها می توانسته توسط یک موجودیت برتر نوشته شده باشد. خداناباور، به زبان ساده، کسی است که این ادعاها را شنیده، متون مقدس را خوانده و آنها را افسانه های مردمان کهن عصر برنز یافته است. برای رد ادعاهای توجیه ناپذیر مذهب، نه نیاز به دگم بودن هست و نه پذیرش چیزی بر پایه ایمان.
همانطور که استفن رابرتس، تاریخ شناس گفته است «من مدعی هستم که هر دوی ما خداناباوریم. فقط من به یک خدا بیشتر از تو ناباورم. هر وقت تو فهمیدی که چرا به همه آنها خداهای غیر از خدای خودت باور نداری، خواهی فهمید چرا من به خدای تو نیز باور ندارم».

۴. #خداناباوران فکر می کنند همه چیز در دنیا #تصادفی بوجود آمده.

هیچ کس نمی داند دنیا چطور بوجود آمده. در واقع بر پایه آنچه می دانیم، شاید اصلا نشود حرف از یک «آغاز» زد. وقتی از آغاز حرف می زنیم در واقع معیار زمان را در نظر داریم در حالی که داریم از شروع زمان-مکان حرف می زنیم.
این انتقاد که خداناباوران فکر می کنند همه چیز تصادفی بوجود امده را به کرات علیه فرگشت داروینی هم به کار میبرند. اما همانطور که ریچارد داکینز در کتاب "هذیان خدا" توضیح می دهد، با اینکه ما نمی دانیم حیات چطور بروی زمین بوجود آمد، اما به خوبی می دانیم که تنوع زیستی که امروز مشاهده می کنیم، نتیجه چه فرآیندی بوده است.
فرگشت نتیجه جهش های تصادفی به علاوه انتخاب طبیعی است. این واژه انتخاب طبیعی را داروین برای این انتخاب کرد که آن را از انتخاب مصنوعی که دامداران انجام می دهند متمایز کند. در هر دو حالت، یک فرآیند کاملا غیر تصادفی در جریان است.

@AndisheKonim
#ادامه👇
◾️فاشیست بودن یا ناسیونالیست بودن،کار دشواری نیست.

▪️کافی است چشم بر ارزش های انسانی ببندیم.. و کمی با حرف های کلی سرگرم بشویم:زبان خود را بهترین زبان دانستن و زبان دیگری را گوش خراش خواندن موسیقی قومی خود را سحرانگیز دانستن و موسیقی دیگری را سرسام آور خواندن؛لباس محلی خود را زیبا نامیدن و لباس محلی دیگری را به تمسخر گرفتن.

▪️سنت های قبیله ای خود را ستودن و سنت های قبیله ای دیگری را ابلهانه خواندن و دردناک تر آن که آسیب دیدگان از ناسیونالیسم و قوم پرستی،
خود به قوم پرستانی تندروتر بدل می شوند.و این چنین، انسان به جای رهایی از چنگال تعصب و تلاش برای گسترش هم زیستی تعصب بیشتر را به عنوان شیوه نجات برمی گزیند.

#فرد_اولمن
#فاشیسم
@AndisheKonim