🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد وقتی رسیدم توی مقر
تخریب لشگر10 در بیاره عراق چند ساعتی از اصابت بمب شیمیایی به چادر تدارکات گردان میگذشت. پیکر شهید استاد روی وسایل تدارکات افتاده بود.
دوستان کمک کردند و پیکر رضا استاد رو داخل پتو پیچیدیم و به معراج شهدا بردند.
سراغ بچه ها رو گرفتیم و نهایتا اومدیم مقابل بهداری که روی یه تپه بود.
تقریبا هوا داشت تاریک میشد که چشمم به مهدی صور اسرافیل افتاد.
هم قدش خیلی بلند بود و هم سرفه های عجیب و غریب میکرد
تا نگاهش به ما افتاد شروع کرد به گریه کردن و ابراز ناراحتی میکرد از شیمیایی شدن بچه ها....
آقا مهدی رو دلداری دادیم و گفتیم الحمدلله بچه ها سالم هستن
مقابل پست امداد دست های بلندش رو روی زمین گذاشته بود
سرش هم پایین بود و با همه ی قوت و توانش سرفه های پی در پی میکرد
جوری که اجساس میکردی الان همه ی اعما و احشاش بیرون میاد.
روز 13 فروردین سال 67 برای ما بچه های
تخریب لشگر10 روز سختی بود
مهدی صور اسرافیل بدجور شیمیایی خورد و بچه ها میگفتند با این سرفه ها و تنگی نفس شاید زیاد دوام نیاره.
اما خدا خواست مهدی صور اسرافیل زنده بمونه و از دوستان شنیدم دنبال پرونده مصدومیت شیمیایی نرفت.
مهدی صور اسرافیل حوالی عصر امروز دوشنبه 13 دیماه 1400 که مصادف بود با دومین سالگرد سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی خرقه تهی کرد و به
یاران شهیدش پیوست.
باید کاری کرد که لا اقل غریبانه به خاک نرود.
داریم تلاش میکنیم
خدا به خانواده اش و به همسنگرانش صبر و اجر عنایت کنه.
غریبانه رفتن
چه عاشقانه رفتن
#یاران_تخریبجامونده از شهدا: جعفرطهماسبی
@alvaresinchannel