الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#شهید_حاج_کاظم_رستگار
Channel
Logo of the Telegram channel الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELPromote
537
subscribers
10.3K
photos
645
videos
247
links
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🔷 اولین جلسه کارگروه ممیزی تولید آثار مجمع رزمندگان لشگر10 سیدالشهداء(ع) با حضور اعضاء در دفتر این مجمع تشکیل گردید.
در این نشست کتاب " در گلو مانده فریادها" که به سرگذشت زندگی سردار #شهید_حاج_حسن_بهمنی میپردازد مورد بررسی قرار گرفت و با تایید اعضای گروه ، به عنوان اولین اثر تایید شده گارگروه ممیزی آثار مجمع رزمندگان لشگر10 سیدالشهداء(ع) با نظارت سردار حاج سید محمد ابوترابی و نگارش مهدی گودرزی به ثبت رسید...
سردار شهید حاج حسن بهمنی از فرماندهان اصلی #سپاه_تهران بود که با تشکیل تیپ سیدالشهداء(ع) به عنوان فرمانده عملیات در کنار شهیدان موحد دانش و رستگار فعالیت میکرد و در بین فرماندهان دفاع مقدس به عنوان یک فرمانده آینده نگر و استراتژیست همواره مورد احترام بود و در #عملیات_بدر به همراه #شهید_حاج_کاظم_رستگار در شرق دجله ۀسمانی شد...
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
۴۱ سال گذشت
12 و 13مردادماه 1362
روزهای حضور رزمندگان #لشگر_10
در #عملیات_والفجر_2 گرامیباد
رزمندگان تیپ سیدالشهداء(ع) به فرماندهی #شهید_حاج_کاظم_رستگار در تاریخ 12 و 13 مردادماه سال 1362 با به کارگیری
گردان های :
#حضرت_قمر_بنی_هاشم_علیه_السلام
#گردان_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#گردان_حضرت_حضرت_زهیر_علیه_السلام
#گردان_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#گردان_حجربن_عدی و گردانهای پشتیبانی رزم ادوات، توپخانه، مهندسی و تخریب در #مرحله_دوم #عملیات_والفجر_2 وارد عملیات شد و ارتفاعات ۲۵۱۹، کدو و تپه سرخه را فتح نمود
@alvaresinchannel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#شب_های_به_یادماندنی
اردوگاه #شهید_حاج_کاظم_رستگار روبروی پادگان دوکوهه
رزمندگان به جا مونده از #عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام
لشگر10 سیدالشهداء(ع)
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1403
🔷عزاداری جامانده گان از شهدا
به یاد یاران شهید
مثل جوونی هاشون.. غیرتی سینه میزنن
درسته موهاشون سفید شده اما دلهاشون جوان است

یاد اون روزهای خوب بخیر
جبهه بودیم و جنگ میکردیم
در سکوت شبانه ی سنگر
درد و دل با تفنگ میکردیم
شب و سنگر چه با صفا بودند
وقتی آدم شتاب رفتن داشت
از نگاهش چقدر گل میریخت
حرفهایش چقدر گل میکاشت
یاد شبهای حمله می افتم
یاد آن لاله هایی که پژمردند
و زمین رابه آسمان بردند
چشمهاییکه خوب یادم هست
بامن از سنگ وشیشه می گفتند
زیر باران بی امان تیر
از نفسهای ریشه می گفتند
یاد آن آشنای پیر بخیر
که نگاهش همیشه روشن بود
شب که درآسمان دعا می کاشت
نگران ستاره من بود.
@alvaresinchannel
#تحویل_سال_1364
#بچه_های_تخریب_لشگر_10
#زاغه_تخریب_کنار_کرخه
پایان سال 1363 بود و تازه از ماموریت #عملیات_بدر برگشته بودیم
تیپ سیدالشهداء(ع) ماموریت نداشت اما بچه های تخریب به فرماندهی شهید نوریان در این عملیات کمک کار بچه های تخریب قرارگاه ثارالله بودند.
یه تعداد بچه ها شهید و مجروح شدند و دو تا اسیر دادیم و برگشتیم مقر بچه های تخریب کنار پل کرخه.
بین نماز مغرب و عشاء سال تحویل شد.
نماز مغرب رو خوندیم و بعد من شروع کردم دعای تحویل سال رو خوندن و بعد از اون بیاد شهدای عملیات بدر توسلی به سیدالشهداء(ع) کردم. و تا دقایقی بعد از پایان مراسم تحویل سال صدای گریه بچه هایی که به سجده رفته بودند میومد
خبر مفقود شدن فرمانده شهیدمان #شهید_حاج_کاظم_رستگار هم بین بچه ها پخش شد
بعد از تحویل سال یه تعداد بچه ها مشخص شدند برای اعزام به مقر بچه های تخریب در منطقه هور...
یاد اون شب بخیر
#شهید_حاج_عبدالله_نوریان کنار ما بود و این آخرین سال نویی بود که جسم ظاهریش در این دنیای خاکی بود.
(جعفرطهماسبی)
@alvaresinchannel
#من_چهل_روزه_بودم_که_پدرم_شهید_شد
#محدثه_رستگار
#تنها_یادگار_فرمانده
#شهید_حاج_کاظم_رستگار

دختری که روی بابارو ندید تو خیالش عکس باباشو کشید
همه خاطرات زندگیش شده درد دل کنار یک عکس شهید
دخترا وقتیکه بی بابا میشن وارث مادرشون زهرا میشن

زمانی كه پدر من شهید شدند،
یك هفته به تولد 24 سالگی‌شان مانده بود.
#من_چهل_روزه_بودم_که_پدرم_شهید_شد، بهمن سال 63 متولد شدم و پدرم اسفند همان سال شهید شد و از کل جنگ فقط بمباران‌های تهران را به طور مبهم یادم هست. اما واقعیت این است كه هیچ كسی تصویر قشنگی از جنگ در ذهنش نیست، جنگ جز خسارت و از دست دادن چیزی ندارد. ما هم مسلما تصویر خوبی نداریم و از همه دیدمان منفی‌تر است #چون_سر_پناهمان_را_از_دست_دادیم و بزرگترین ضربه را خوردیم اما خب لازم هم بود. پدر من در وصیت‌نامه‌اش نوشته است كه «اینقدر جهاد می‌كنیم كه زیر بار ذلت نرویم.»
@alvaresinchannel
🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹
🌹🥀
#من_چهل_روزه_بودم_که_پدرم_شهید_شد
#محدثه_رستگار
#تنها_یادگار_فرمانده
#شهید_حاج_کاظم_رستگار

زمانی كه پدر من شهید شدند، یك هفته به تولد 24 سالگی‌شان مانده بود.
#من_چهل_روزه_بودم_که_پدرم_شهید_شد، بهمن سال 63 متولد شدم و پدرم اسفند همان سال شهید شد و از کل جنگ فقط بمباران‌های تهران را به طور مبهم یادم هست. اما واقعیت این است كه هیچ كسی تصویر قشنگی از جنگ در ذهنش نیست، جنگ جز خسارت و از دست دادن چیزی ندارد. ما هم مسلما تصویر خوبی نداریم و از همه دیدمان منفی‌تر است #چون_سر_پناهمان_را_از_دست_دادیم و بزرگترین ضربه را خوردیم اما خب لازم هم بود. پدر من در وصیت‌نامه‌اش نوشته است كه «اینقدر جهاد می‌كنیم كه زیر بار ذلت نرویم.» جنگ هم یك تاوانی دارد، من مخالف صد درصد جنگ هستم اما وقتی این اتفاق می‌افتد لازم هست كه اقدامی شود كه زیر بار ذلت نریم.
وقتی #رهبر_انقلاب می‌گویند زنده نگه داشتن یاد شهدا كمتر از شهادت نیست به همین دلیل است. واقعا كار سختی است به این دلیل كه مسئولان رو راست نیستند و اصل داستان را نمی‌گویند. برای اینكه شهدا فقط آمار اول جلسه‌ها شده‌اند. یعنی خروجی دیگری ندارند و هیچ‌كس خودش را مدیون شهدا نمی‌داند. شما می‌گویید مسئولان الان هم رده با بعضی از فرماندهان شهید بودند، نه اینطور نبود. شما چندتا از آنها را زیر نظر بگیرید، متوجه می‌شوید، مسئولان امروز در زمان جنگ چه می‌كردند.

الان مردم چند دسته‌اند و اگر باز نگاه كنیم می‌بنیم سرمنشا این اتفاق مسئولانی هستند که #ولایت_‌مدار نیستند. ببینید پدر من در جاهایی كه به #تصمیم_‌گیری_های_جنگ انتقاد داشت، باز هم علیه رهبر مملكت كه #حضرت_امام بودند نگفتند که ایشان اشتباه می‌كند و دسته و گروه تشکیل نداد، پدر من قبول كرد و گفت وقتی امام حرفی را می‌گویند من انجام می‌دهم . یا مثلا پدرم می‌گفتند من نمی‌توانم مسئولیت خون جوان‌هایی را كه زیر دستم هستند قبول كنم، چون باید در آن دنیا جواب بدهم. حالا همه دوست داشتند شهید بشوند اما پدرم می‌گفت اینهایی كه نیروهای ما هستند و با بی‌فكری ما شهید شوند ما باید در آن دنیا جواب پس بدهیم. اما وضعیت مسئولان الان را با فرماندهان آن دوران مقایسه کنید.
یك سری مسئولیت‌ها مثل #امرار_معاش_به_عهده_دولت است و سیاست‌های كلان هم به عهده رهبری است ولی فضا الان طوری شده كه رهبری باید در بسیاری از امور جزیی هم مدیریت كنند، چرا باید این طور باشد و تا رهبری نگوید این امور حل نشود؟ به نظر من بین مسئولان اتحاد نیست، چرا كه اگر اتحاد داشته باشند و #ولایت_‌مدار باشند این اتفاق‌ها نمی‌افتد. من هم در این فضا تلاش دارم كه رهبری را ملاك تصمیم‌هایم قرار دهم.
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹
#روزهای_سخت_عملیات_خیبر
#شهید_حاج_کاظم_رستگار
فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع)
#عملیات_خیبر
✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی

آتش از زمین و آسمون میبارید.از همه بدتر گلوله های کاتیوشا دشمن بود که پد شرقی جزیره حنوبی رو شخم میزد و بچه ها مثل گل پر پر میشدند و روی زمین میریختند. هواپیماهای ملخی دشمن هم از بالای سر در ارتفاع پائین مانور میدادند و با مسلسل هاشون تلفات میگرفتند. توی این غوغا دیدم #فرمانده_تیپ_سیدالشهداء_(ع) #شهید_رستگار با موتور سرو کله اش پیدا شد. سرو صورتش رو خاک پوشانده بود و ریش های بلندش هم از عرق صورتش با خاک ها گل شده بود.
داوود فرخزاد موتور رو هدایت میکرد و حاج کاظم هم پشتش نشسته بود و بی مهابا روی جاده حرکت میکردند و به بچه ها روحیه میدادن و اونها رو تشویق به مقاومت میکردند.
بچه ها به شهید رستگار التماس میکردند که حاجی تو رو خدا عقب برو و از حاج داوود فرخزاد میخواستند که حاجی رو عقب ببره اما #شهید_رستگار میگفت من باید کنار بچه هام باشم .
عجب روزهای سختی بود روزهای عملیات خیبر...
🍃🌹🍃🍃🌹
🍃🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
40 سال گذشت
12 و 13مردادماه 1362
روزهای حضور رزمندگان #لشگر_10
در #عملیات_والفجر_2 گرامیباد
رزمندگان تیپ سیدالشهداء(ع) به فرماندهی #شهید_حاج_کاظم_رستگار در تاریخ 12 و 13 مردادماه سال 1362 با به کارگیری
گردان های :
#حضرت_قمر_بنی_هاشم_علیه_السلام
#گردان_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#گردان_حضرت_حضرت_زهیر_علیه_السلام
#گردان_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#گردان_حجربن_عدی و گردانهای پشتیبانی رزم ادوات، توپخانه، مهندسی و تخریب در #مرحله_دوم #عملیات_والفجر_2 وارد عملیات شد و ارتفاعات ۲۵۱۹، کدو و تپه سرخه را فتح نمود
@alvaresinchannel
0011946معرفی شهید رستگار.mp4
5.7 MB
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#انتشار_فایل_صوتی
#سردار_شهید_لشگر_10
#شهید_حاج_کاظم_رستگار
🔴این مصاحبه در تاریخ 29 مرداد سال 1362 بعد از عملیات والفجر2 در منطقه عملیاتی انجام گردیده است.
🟢 سردار #شهید_حاج_کاظم_نجفی_رستگار در تاریخ 25 اسفند ماه سال 1363 در عملیات بدر و در شرق دجله به شهادت رسید و پیکر مطهرش در منطقه عملیاتی بر جای ماند و بعد از 13 سال توسط گروههای تفحص شهدا کشف و بعد از تشییع گسترده در تهران در گلزار شهدای تهران در جوار مزار شهید چمران میهمان خاک شد.
@alvaresinchannel
🍂🍃🌷🍂🍃🌷🍂🍃🌷🍂🍃🌷
🍂🍃🌷
🍂🍃
#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
این تصویر مربوط است به اواسط مهرماه سال 1363 و ایام #محرم است که فرمانده #تیپ_سیدالشهداء_علیه_السلام میهمان #بچه_های_تخریب در #مقر_سر_آبگرم سر پل ذهاب بود.

💐 از سمت راست
حاج محسن سوهانی فرمانده اطلاعات عملیات
#شهید_حاج_سید_محمد_زینال_حسینی فرمانده تخریب
#شهید_حاج_کاظم_رستگار فرمانده لشگر10
مرحوم صادقی از رزمندگان اطلاعات عملیات
برادر حاج رمضان خلیلی پدر #شهید_مدافع_حرم_رسول_خلیلی

🌹#سی_و_هشتمین_سالگرد_شهادت_فرمانده_لشگر_10_سیدالشهداء(ع)
#شهید_حاج_کاظم_رستگار_گرامیباد
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
جمع فرماندهان #خیبری
#روزهای_عاشورایی_عملیات_خیبر
#شهید_حاج_کاظم_رستگار
فرمانده #تیپ_سیدالشهداء(ع) اولین نفرسمت راست
او تا آخرین نفر جنگید و نشکست...
کسی گریه اش را در صحنه نبرد ندید..
صدایش نلرزید و نترسید...
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
39 سال از پرکشیدن فرمانده ما در #عملیات_خیبر میگذرد
تا به امروز ندیدم چیزی در موردش کسی نوشته باشه
اسمش رو در فضای مجازی جستجو کنید غیر از دو تا عکس و یه خاطره از مادر بزرگوارش چیزی وجود نداره
#شهید_علیرضا_اصفهانی فرمانده گردان تیپ حضرت عبدالعظیم علیه السلام بود و در این 40 سال من یاد ندارم در یادواره های شهرستان ری حتی تصویر از این شهید منتشر شده باشد.
به بهانه روز شهید یادواره شهدای تیپ حضرت عبدالعظیم (ع) با حضور تولیت و امام جمعه و مدیران شهرری برگزار شد اما کسی از شهدا و فرمانده هان شهید این تیپ حرفی نگفت: و متاسفانه شهیدی که در سالن برگزاری یادواره از او روایت شد و دقایقی از وقت را به خود اختصاص داد رضا رستگار بود نه سردار #شهید_حاج_کاظم_رستگار فرمانده دلاور و مظلوم تیپ سیدالشهداء(ع).
شاید بعضی از دوستان بگویند این گل به خودی است که از برگزاری این یادواره انتقاد میشود. اما باید در نزد خدا پاسخگو باشیم که چرا این قدر مظلومیت را فریاد نمیکنیم.
با توجه به اینکه تنها خاطره حماسه تیپ حضرت عبدالعظیم(ع) در عملیات خیبرکه در فضای مجازی منتشر شده را این جامانده از شهدا روایت کرده ام و حتی به برگزار کنندگان یادواره پیغام دادم که زمانی اختصاص دهید تا قدری حماسه شهدای تیپ در عملیات خیبر را روایت کنم اما مقبول نیفتاد و شد آنچکه شد.
و بعد از اتمام یادواره گله مندی بازمانده گان از شهدای تیپ حضرت عبدالعظیم علیه السلام به این حقیر که مرا متهم به کوتاهی در حق شهدا کردند.
این چند سطر را نوشتم تا ذره ای از شرمندگی ام کم شود.
شرمنده از شهیدان
1-علیرضا اصفهانی فرمانده گردان
2-کریم کسب پرست فرمانده گروهان
3-شهید امیر یزدی مسوول دسته
4-شهید ناصر کلهر مسوول دسته
5-شهید حسین روستایی
6-شهید محمود محمد کریمی
7-شهید قربان ناظری
8-شهید علی عباد اردستانی
9-شهید قربان قنبریان معاون گردان
10-شهید حبیب الله شاملو پیک گردان
11-شهید فریدون روزبهانی
12-شهید محمد طالبی
13-شهید محسن رحمتی
14-شهید عادل خدایی شربیانی معاون گردان
15-طلبه شهید محمد حسن دانشیار
16-شهید بهرام رزم گیر معاون گردان
17-شهید حمید نصراللهی
و............. سایر شهدا
جامانده از شهدا تیپ حضرت عبدالعظیم(ع)
جعفر طهماسبی
@alvaresinchannel
🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹
🌹
#عزاداری_شب_اول_محرم
مهرماه 1363
در خانقاه عشق
🔻 #ارتفاعات_بازی_دراز


هنوز هوا روشن بود که از سرآبگرم #سر_پل_ذهاب به سمت #بازی_دراز حرکت کردیم .
سه تا وانت بچه های اطلاعات عملیات و 3 تا وانت هم بچه های تخریب و چند تا ماشین هم بچه ها عملیات و ستاد لشگر10 بودند که به سمت بازی دراز حرکت کردیم و به سختی توانستیم خود را به نزدیکی قله 1150برسونیم .
دشمن از روی ارتفاعات اطراف بر روی این قله دید کامل داشت.زمین مسطح محدودی بالای قله پیدا کردیم و چند تا پتو پهن کردیم و این شد #حسینیه ما.
بعضی از فرمانده هان میگفتند اینجاجان پناه نداره.اونها نگران بودند که اگر دشمن تیر اندازی کنه و یا با توپ و خمپاره بزنه بچه ها آسیب ببینند اما بچه ها اصرار داشتند که مراسم عزاداری بالای ارتفاع باشه.
نماز مغرب و عشاء رو خوندیم و مشغول تعقیبات نماز بودیم که تیر های رسام دشمن بود که از روی ارتفاعات مجاور ما به سمت آسمان شلیک میشد.
بعضی ها گفتند اینها برای این است که #شب_اول_محرم شب اول سال قمری است جشن گرفتند و بعضی هم نظرشون بود که شلیک تیرها به خاطر ترس از عملیات رزمندگان است.
قبل از عزاداری یکی از دوستان چند جمله از فلسفه قیام امام حسین علیه السلام بیاناتی فرمود و بعد من شروع کردم به روضه خوندن و بعد هم سینه زنی ، که یادمه اون شب از حضرت حر (ع) خوندم و این نوحه رو دم دادم که:
من آمدم بر درگهت حسین جان.
تاکه شوم خاک رهت حسین جان.
ویی که آمال منی.مستحضر از حال منی
مظلوم حسین جان.
بچه ها سر پا شدند و سنگین سینه میزدند و بعد هم شور حسین جان گرفتیم و در آخر سینه زنی هم شور معروف جبهه رو که تازه رسم شده بود خوندم..قال رسول الله نور عینی...حسین و منی انا من حسینی...حسین جان کربلا...حسین حسین...حسین جان نینوا...حسین حسین...
وقتی بچه ها #حسین_حسین میگفتند صداشون با برخورد به صخره ها و در تاریکی شب توی ارتفاعات میپیچید انگار روی تمام قله ها سینه زنی برپا شده .
از روی تمامی قله ها از قعر دره های بازی دراز صدای حسین جان به گوش میرسید به طوری که فرماندهان تذکر دادند زود جلسه رو تمام کنید..چون نگران بودند این سروصدا به دشمن برسه و ارتفاعات رو زیر آتیش بگیرند.
اداره سینه زنی از دست من نوحه خون خارج شده بود و هیچ جور نمیشد بچه ها رو آروم کرد.
تازه از وسط حلقه عزاداری نوحه شور عوض شد و دیدم بچه ها میخونند.
شور شهادت به سرم آمده...کرببلا در نظرم آمده...و یک صدا فریاد میزنند ..حسین جان زیارت...حسین جان شهادت....
اونشب اونقدر بچه ها بر سر و سینه زدند تا از حال رفتند .
آنشب حال عجیبی بود . حتی بعد از اتمام عزاداری بعضی ها هنوز گریه میکردند.
فردای اونروز یعنی #روز_اول_محرم وقتی اومدیم #حسینیه_گردان_تخریب_لشگر10 در سرآبگرم برای نماز ظهرو عصر دیدیم #شهید_حاج_کاظم_رستگار به عنوان امام جماعت جلو ایستاده و نماز رو به امامت ایشون خواندیم و بعد از نماز ایشون چند دقیقه صحبت کردند و در آخر صحبتشون فرمودند که شنیدم دیشب برای عزاداری رفتید بازی دراز؟؟؟؟
عزاداری تون قبول باشه.
اما اگرخدای نکرده اتفاقی می افتاد چی.
من به فرمانده هاتون تذکر میدم که دیگه از این کارها نکنند.

✍️✍️ : راوی: #جعفر_طهماسبی
🔺
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
@alvaresinchannel
#تحویل_سال_1364
#بچه_های_تخریب_لشگر_10
#زاغه_تخریب_کنار_کرخه
پایان سال 1363 بود و تازه از ماموریت #عملیات_بدر برگشته بودیم
تیپ سیدالشهداء(ع) ماموریت نداشت اما بچه های تخریب به فرماندهی شهید نوریان در این عملیات کمک کار بچه های تخریب قرارگاه ثارالله بودند.
یه تعداد بچه ها شهید و مجروح شدند و دو تا اسیر دادیم و برگشتیم مقر بچه های تخریب کنار پل کرخه.
بین نماز مغرب و عشاء سال تحویل شد.
نماز مغرب رو خوندیم و بعد من شروع کردم دعای تحویل سال رو خوندن و بعد از اون بیاد شهدای عملیات بدر توسلی به سیدالشهداء(ع) کردم. و تا دقایقی بعد از پایان مراسم تحویل سال صدای گریه بچه هایی که به سجده رفته بودند میومد
خبر مفقود شدن فرمانده شهیدمان #شهید_حاج_کاظم_رستگار هم بین بچه ها پخش شد
بعد از تحویل سال یه تعداد بچه ها مشخص شدند برای اعزام به مقر بچه های تخریب در منطقه هور...
یاد اون شب بخیر
#شهید_حاج_عبدالله_نوریان کنار ما بود و این آخرین سال نویی بود که جسم ظاهریش در این دنیای خاکی بود.
(جعفرطهماسبی)
@alvaresinchannel
🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹
🌹🌾
#جلسه_فرماندهی
#تیپ_سیدالشهداء_علیه_السلام
بعد از #عملیات_خیبر
با حضور #شهید_حاج_کاظم_رستگار
#فرمانده_تیپ_10
بعد از عملیات خیبر بود و تیپ سیدالشهدآء(ع) عملیات سختی رو پشت سر گذاشته بود
فرماندهان بزرگی مثل سلمان طرقی،ساربان نژاد، حمزه دولابی،کرد،راحت از دست داده بود
حاج احمد غلامی هم به شدت مجروح شده بود و بعد از دوران نقاهت به جبهه برگشته بود
همه دور هم نشسته اند و قدر این دور هم بودن رو میدانند.
مخصوصا شهید رستگار که قدر تک به تک نیروهاش رو میدونه.
یاد همه ی شهدا بخیر
@alvaresinchannel
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌿🌹
#آخرین_محرم
#شهید_رستگار
فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع)
#محرم_سال_1363
✍️✍️✍️ راوی : #جعفر_طهماسبی

بعد از #عملیات_خیبر و شهادت همرزمانش خیلی دلشکسته شده بود و همه اش دنبال بهانه بود که جایی خلوت کنه و زانو بغل بگیره ودر فراغشون گریه کنه..
حاجی فرمانده تیپ قدرتمند #سیدالشهداء(ع) بود و پیکر مطهر صدها تن از عزیز ترین عزیزانش در جزیره مجنون جامانده بود و خودش میگقت مادرها وفرزندانشون منتظرهستند وچشمشون بدر مانده تا برگردند..
بعد از #عملیات_خیبرمدتی رفتیم #موقعیت_شهید_موحد در جاده اهواز خرمشهر و قرار بود عملیاتی در هور انجام شود که بعدا لغو شد و بچه های تیپ یکی دو ماه رفتند مرخصی و بعد ابلاغ شد که گردانها وواحدهای تیپ سیدالشهداء(ع) به #پادگان_ابوذر نقل مکان کنند.
#بچه_های_اطلاعات_عملیات_و_تخریب درمنطقه زیر #بمو مستقر بودند وبرای ماموریت های گشتی شناسایی اعزام میشدند و #شهید_حاج_کاظم_رستگار برای نظارت برانجام کارها در منطقه حضور پیدا میکرد..
مهرماه سال63 آغاز #ماه_محرم بود و حاجی خیلی انتظار محرم را میکشید و فقط این ماه بود که میتونست حاجی را آرام کنه.. ازشب سوم ماه محرم بود که کارهای شناسایی هم تعطیل شد و بچه ها برای عزاداری شب های محرم درساختمانهای پادگان ابوذر مستقر شدند.
سنت خوبی بین رزمندگانی که درپادگان حضورداشتند بود که روزها برای اقامه نماز و مراسمات در #حسینیه_قدس پادگان جمع میشدند وبرای نمازمغرب و عشاء به #مسجد_امام_حسین علیه السلام که درکنار منازل سازمانی برادران ارتشی در پادگان قرار داشت و مدیریتش با برادران ارتشی مستقر درپادگان بود میرفتند.
حاج رستگار هم اصرار داشت بچه های تیپ سیدالشهداء(ع) که در پادگان بودند حتما در مراسمات عزاداری شرکت کنند و خودش هم هر شب هنگام مراسم سینه زنی ، پابه پای بقیه رزمندگان به سرو سینه میزد.
از شب هفتم محرم به بعد بود که بعد از تمام شدن مراسم بعضی از بچه ها رو در کنار #محراب_مسجد_امام_حسین (ع) جمع میکرد و به من میگفت: #روضه_بخون.
و خودش هم با زمزمه هاش مجلس رو گرم میکرد. این جلسه ما وقت و ساعت نداشت و تا زمانیکه بچه ها اشک داشتند ادامه پیدا میکرد. بعد از این برنامه هم باز حاجی ول کن نبود و داخل پادگان میگشت و از هر ساختمانی که صدای روضه و #یا_حسین میومد قدمهاش شل میشد و با اشتیاق وارد میشد و عزاداری میکرد.
ماها که جوان تر بودیم کم آوردیم اما حاجی از #آخرین_محرمش کمال استفاده را کرد و یکی دوماه بعد هم اتفاقات #پادگان_ابوذر و بگو مگوی #فرماندهان_جنگ تهران با #فرمانده_سپاه اتفاق افتاد و بعد هم #استعفای_حاج_کاظم_رستگار و بعد هم #عملیات_بدر که #حاج_کاظم_نجفی_رستگار در آن به شهادت رسید و مزد عزاداری خالصانه محرم را از اربابش کرفت و بدن قطعه قطعه اش سالها در هور العظیم برجای ماند.
🌿🌹
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹

#فرمانده_باصلابت
#شهید_حاج_اسماعیل_معروفی
#عملیات_خیبر
#جزیره_مجنون_جنوبی
🔴 #تیپ_ده_سیدالشهداء_علیه_السلام
✍️✍️✍️✍️: جعفر طهماسبی

فرمان امام رسید که جزایر باید حفظ شود.
ما تازه وارد خط شده بودیم که در محاصره انبوهی از تانک قرار گرفتیم.
آنقدر تانک بود که روی پد شرقی جزیره مجنون سیاهی می‌زد.
هر رزمنده‌ای که روی جاده می آمد در کسری از ثانیه با گلوله مستقیم تانک غیب می‌شد.
آتش باری دشمن زمین و زمان را به هم می دوخت. اصلا آتش دوشکا به حساب نمی آمد.
هواپیماهای ملخ دار دشمن در ارتفاع پایین با کالیبر کنار دژ رو می‌زدند. هیچ جا امن نبود و هر لحظه زنده های جمع ما کمتر و کمتر می شد. فرماندهی در خط نبود که صحنه را مدیریت کند، یا شهید شده بود و یا ... هیچ آتش پشتیبانی از سمت ما وجود نداشت و ادواتی ها هم جرات شلیک نداشتن و حق هم داشتند که شلیک یک خمپاره مساوی بود با لو رفتن موضع و بالا رفتن تلفات، واقعا همه اش غربت و مظلومیت بود.
دشمن همه چیز از ادوات نظامی داشت و ما اسلحه سنگین مان آرپی جی بود. لحظاتی داخل کانال و آن هم چه کانالی که ارتفاع آن به نیم متر نمی‌رسید و کف آن هم با بدن‌های مطهر شهیدان فرش شده بود.
آرام گرفتیم تا شاید قدری آتش سبک شود.
تیر تراش مسلسل تانک ها لب کانال را نشانه رفته بودند و صدای وز وز تیرها گوش خراش بود. دیگر بچه های شوخ و جیگردار هم ترمزها رو کشیده بودند. اما یک اتفاق سرها را از کانال بالا آورد و آن هم دویدن رزمنده ای بود که محاسن بلند و کلاه نخی بر سرداشت و روی جاده راست راست راه می‌رفت و فریاد می زد:زماشاءالله سرباز امام زمان...دشمن داره فرار میکنه...از جا بلند شوید.

همه ما متحیر بودیم با چه جراتی روی دژ راه میرود..آنچنان شور و شوقی با آمدنش آمد که همه از جا بلند شدند و عجیب تر این بود که با آمدنش ترس‌ها رفت و انگار نه انگار که گلوله و آتش دشمنی هست. آنقدر با هیبت بود که کسی سوال نکرد شما کی هستی که به ما دستور می‌دهی؟ او جلو افتاد و بچه ها هم که جان گرفته بودند به سمت تانک‌ها یورش بردند و در زمان کمی تانک‌ها و نفربرهای زرهی دشمن عقب نشینی کردند
بچه ها که در پشت دژ آرام گرفتند به هم می‌گفتند عجب آدم دلاوریه این برادر ریش بلنده اما نمی‌دانستند که این کیه؟ تا اینکه دقایقی گذشت و #شهید_حاج_کاظم_رستگار فرمانده تیپ سید الشهداء(ع) که نگران پیشروی دشمن بود با موتور به محل درگیری رسید. موتور را روی دژ رها کرد و دوید کنار دژ و صدا زد: معروفی باریک الله، خسته نباشی.
آنجا تازه فهمیدیم نام این دلاور اسماعیل معروفی است.
اسماعیل دلاور روز پنجشنبه 5 اسفند 1400 آسمانی شد
روحش شاد
@alvaresinchannel
🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹
🌹
#عزاداری_شب_اول_محرم
مهرماه 1363
در خانقاه عشق
🔻 #ارتفاعات_بازی_دراز


هنوز هوا روشن بود که از سرآبگرم #سر_پل_ذهاب به سمت #بازی_دراز حرکت کردیم .
سه تا وانت بچه های اطلاعات عملیات و 3 تا وانت هم بچه های تخریب و چند تا ماشین هم بچه ها عملیات و ستاد لشگر10 بودند که به سمت بازی دراز حرکت کردیم و به سختی توانستیم خود را به نزدیکی قله 1150برسونیم .
دشمن از روی ارتفاعات اطراف بر روی این قله دید کامل داشت.زمین مسطح محدودی بالای قله پیدا کردیم و چند تا پتو پهن کردیم و این شد #حسینیه ما.
بعضی از فرمانده هان میگفتند اینجاجان پناه نداره.اونها نگران بودند که اگر دشمن تیر اندازی کنه و یا با توپ و خمپاره بزنه بچه ها آسیب ببینند اما بچه ها اصرار داشتند که مراسم عزاداری بالای ارتفاع باشه.
نماز مغرب و عشاء رو خوندیم و مشغول تعقیبات نماز بودیم که تیر های رسام دشمن بود که از روی ارتفاعات مجاور ما به سمت آسمان شلیک میشد.
بعضی ها گفتند اینها برای این است که #شب_اول_محرم شب اول سال قمری است جشن گرفتند و بعضی هم نظرشون بود که شلیک تیرها به خاطر ترس از عملیات رزمندگان است.
قبل از عزاداری یکی از دوستان چند جمله از فلسفه قیام امام حسین علیه السلام بیاناتی فرمود و بعد من شروع کردم به روضه خوندن و بعد هم سینه زنی ، که یادمه اون شب از حضرت حر (ع) خوندم و این نوحه رو دم دادم که:
من آمدم بر درگهت حسین جان.
تاکه شوم خاک رهت حسین جان.
ویی که آمال منی.مستحضر از حال منی
مظلوم حسین جان.
بچه ها سر پا شدند و سنگین سینه میزدند و بعد هم شور حسین جان گرفتیم و در آخر سینه زنی هم شور معروف جبهه رو که تازه رسم شده بود خوندم..قال رسول الله نور عینی...حسین و منی انا من حسینی...حسین جان کربلا...حسین حسین...حسین جان نینوا...حسین حسین...
وقتی بچه ها #حسین_حسین میگفتند صداشون با برخورد به صخره ها و در تاریکی شب توی ارتفاعات میپیچید انگار روی تمام قله ها سینه زنی برپا شده .
از روی تمامی قله ها از قعر دره های بازی دراز صدای حسین جان به گوش میرسید به طوری که فرماندهان تذکر دادند زود جلسه رو تمام کنید..چون نگران بودند این سروصدا به دشمن برسه و ارتفاعات رو زیر آتیش بگیرند.
اداره سینه زنی از دست من نوحه خون خارج شده بود و هیچ جور نمیشد بچه ها رو آروم کرد.
تازه از وسط حلقه عزاداری نوحه شور عوض شد و دیدم بچه ها میخونند.
شور شهادت به سرم آمده...کرببلا در نظرم آمده...و یک صدا فریاد میزنند ..حسین جان زیارت...حسین جان شهادت....
اونشب اونقدر بچه ها بر سر و سینه زدند تا از حال رفتند .
آنشب حال عجیبی بود . حتی بعد از اتمام عزاداری بعضی ها هنوز گریه میکردند.
فردای اونروز یعنی #روز_اول_محرم وقتی اومدیم #حسینیه_گردان_تخریب_لشگر10 در سرآبگرم برای نماز ظهرو عصر دیدیم #شهید_حاج_کاظم_رستگار به عنوان امام جماعت جلو ایستاده و نماز رو به امامت ایشون خواندیم و بعد از نماز ایشون چند دقیقه صحبت کردند و در آخر صحبتشون فرمودند که شنیدم دیشب برای عزاداری رفتید بازی دراز؟؟؟؟
عزاداری تون قبول باشه.
اما اگرخدای نکرده اتفاقی می افتاد چی.
من به فرمانده هاتون تذکر میدم که دیگه از این کارها نکنند.

✍️✍️ : راوی: #جعفر_طهماسبی
🔺
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
38 سال گذشت
12 و 13مردادماه 1362
روزهای حضور رزمندگان #لشگر_10
در #عملیات_والفجر_2 گرامیباد
رزمندگان تیپ سیدالشهداء(ع) به فرماندهی #شهید_حاج_کاظم_رستگار در تاریخ 12 و 13 مردادماه سال 1362 با به کارگیری
گردان های :
#حضرت_قمر_بنی_هاشم_علیه_السلام
#گردان_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#گردان_حضرت_حضرت_زهیر_علیه_السلام
#گردان_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#گردان_حجربن_عدی و گردانهای پشتیبانی رزم ادوات، توپخانه، مهندسی و تخریب در #مرحله_دوم #عملیات_والفجر_2 وارد عملیات شد و ارتفاعات ۲۵۱۹، کدو و تپه سرخه را فتح نمود
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#ویژه_نامه
#ماه_رمضان_جبهه
☑️ #قسمت_دوم

از روزی که #شهید_حاج_کاظم_رستگار از تیپ سیدالشهداء علیه السلام رفت و بعدا در #عملیات_بدر شهید شد چند ماهی میگذشت و عملا تیپ سیدالشهداء علیه السلام در حالت غیر عملیاتی قرار گرفته بود واون ایام هم عمده نیروهای نیم بند گردان ها و واحدها برای ماه رمضان در تهران بودند.
فرمانده تخریب شهید نوریان اجازه رفتن بچه های تخریب رو به تهران نداده بود و تلاش میکرد حداقل تخریب وضعیت عملیاتی اش را حفظ کنه.
در اون ایام تعدای از بچه های تخریب درمنطقه عملیات والفجر 4 مشغول تداوم آموزش و پاکسازی میادین مین اون منطقه بودند
شب 19 ماه مبارک رمضان بعد ازاینکه بچه ها شام خوردن با ماشین های وانت گردان رفتیم دزفول و مراسم احیاء رو در یه مسجد بودیم که حیاطش گود بود و چند تا پله میخورد تا به صحن حیاط وارد شویم.
بعد از مراسم احیاء به مقر برگشتیم و تا هنگام اذان صبح دو ساعت وقت بود
شهید نوریان گفت حیفه امشب رو از دست بدهیم .
امشب شب قدر و شب مقدرات ماست و بیاییم تا نماز بیدار باشیم
اون هایی هم که خوابشون میومد به حرمت فرمانده اومدند توی حسینه و بعد هم مفاتیح رو آورد و دعای جوشن کبیر رو مقابل من باز کرد و گفت: مشغول شو..
اون شب قدر یادم نمیاد چند تا از فراز های جوشن رو خوندم ... چرا که در حال خوندن جوشن یکی یکی بچه ها به سجده رفتن و خوابشون برد و شهید نوریان هم خوابش برد و من هم مفاتیح رو بستم وکف حسینیه داز کشیدم و با اذان صبح بیدار شدیم.
✍️✍️ راوی: جعفرطهماسبی
@alvaresinchannel
More