برداشت‌ها

Channel
Logo of the Telegram channel برداشت‌ها
@zeinoddin43Promote
1.96K
subscribers
@zeinoddin43
تازه وارد‌های صادق بخوانند

به دنبال یادداشت‌ِ صبح امروز(توجه به جلو)، ابهاماتی از سوی برخی از خوانندگان محترم مطرح شد که توضیح زیر را ضروری کرد.

سخنم با نوسَفَرانِ صادق است نه نو‌کیسه‌های کاسب. روی سخن با جوانانی است که خالصانه، گام در سیاست نهاده‌اند و هنوز در نخستین تپه‌ماهور‌ آن بالا می‌روند و از فرود و فراز این دشت بی‌خبرند و پیچ‌ و خم و "دوربرگردان‌"های پنهانِ این جاده را نمی‌شناسند و نمی‌دانند که در جاده سیاست، همه علائم راهنمایی، مسیر قدرت را نشان می‌دهد و حقیقت‌ها فدای مصلحت‌اند و "مصلحت" را نیز حاکمان تشخیص می‌دهند. نو سفران نمی‌دانند که در دنیای سیاست هیچ خصومتی پایدار نیست و گاه، گرگ و میش در کنار هم می‌نشنند.کم نبودند دشمنانی خونی که سر‌انجام، بر سر یک میز قهوه نوشیدند!
ما در زمان انقلاب و جنگ از همین نوسفران بودیم. در جنگی که جان صدها هزار انسان را گرفت و صدها میلیارد دلار خسارت به‌بار آورد، هرگز گمان نمی‌کردیم که در فرجامش وزیر خارجه ما با صدامِ خون‌آشام مصافحه کند!آری جای جای این راه، جای چرخیدن است و اساساً#میدان_سیاست_میدان_چرخش‌ها است.
۱۴۰۳/۸/۲۳
زین‌العابدین صفوی
@zeinoddin43
@seyed_zeinolabedin_safavi
توجه به جلو
راننده‌، نسبت به چرخش یا ایستادن، "پیش‌اگهی" دارد بویژه اگر جاده را بشناسد. او می‌تواند نشیمن و ذهنیت خود را با دست‌انداز‌ها سازگار کند و کمتر اذیت شود. سرنشین‌های بی‌خبر اما با هر توقف و چرخش، دچار تکانش‌ها و سرخوردگی‌های رنج‌آوری می‌شوند.
مسیر سیاست، پر از سرعت‌گیرها و پیچ‌های تند است. آنان که این جاده را می‌شناسند، ذهن خود را برای تغییر‌ها آماده‌ می‌کنند و نسخه‌‌ ناکامی و سناریوی شکست را نیز در جیب خود دارند از این رو در تکانه‌های مسیر، خود را نمی‌بازند.
جوانانِ پر شور و غرور که پایان کارشان را جز پیروزی نمی‌بینند، چرخش‌های سیاسی را پیش‌بینی نمی‌کنند و نمی‌دانند که عالم سیاست عالم چرخش‌هاست. آن‌ها در مواجهه با شکست‌ها، به‌شدت "سرخورده" می‌شوند و گاه بر فرماندهان کهنسال خویش نیز بر‌می‌ِآشویند و آنان را به بی‌خیالی و بی‌ایمانی متهم می‌کنند. چاره کار نگاه به راهی است که می‌رویم. یعنی "توجه به جلو"
۱۴۰۳/۸/۲۳
زین‌العابدین صفوی
@zeinoddin43
@seyed_zeinolabedin_safavi
۱۱ آبان ۶۱

چشم‌های من!
"عین‌خوش" که یادتان نرفته است؟
لاله‌های نازنینِ یک چمن
چگونه غرق در شفق شدند؟
آه...
دست داس‌ کینه‌ها شکسته‌باد.
بریده‌ باد
تیغه‌ تمام تیغ‌‌ها که لاله می‌بُرَند.
۴۰۳/۸/۱۱
@zeinoddin43
جنگ طلب نیستیم

عکس بالا "نماد ضد‌جنگ" است که دوستم آن را از شهر مالمو سوئد گرفته است. به او گفتم که نه تاریخ و فرهنگ غرب خالی از جنگ است و نه فرهنگ و تاریخ ما خالی از صلح . قرآن کریم صلح حدیبیه را "فتح‌المبین" می‌خوانَد. در فرهنگ ما صلح امام حسن(ع) با دشمن خونی‌اش "نرمش قهرمانانه" نام دارد. در واقعه عاشورا امام حسین(ع) نیز جنگ طلب نبود و آن جنگ ظالمانه بر آن حضرت تحمیل شد. و در روزگار کنونی نیز پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به عنوان"عاقلانه ترین" اقدام شمرده می‌شود.
۱۴۰۳/۸/۸
زین‌العابدین صفوی
@zeinoddin43
@seyed_zeinolabedin_safavi
ز فغان و درد انسان

نه برای قبله‌گاهم، نه برای دین و ایمان
نه یهود می‌ستیزم، نه مسیح یا مسلمان
نه بنای فتنه دارم، نه میان کارزارم
نه جنایت است کارم، نه میان دخمه پنهان
نه غروب می‌ستایم، نه طلوع می‌ربایم
نه چو چشمه می‌زدایم، خطرات این بیابان
نه غرور و عیش و مستی، نه نیاز و تنگدستی
نه ظهور اوج پستی چو ستمگران دوران
من از این نداشتن‌ها به خدای سرفرازم
که دلم تپیده دائم به حیات بی پناهان
به صدای جیغ زن‌ها، به سکوت بی‌کفن‌ها
به شما، به ما، به "من" ها، که به لب رسیده این جان
ز فغان و درد انسان، ز فغان و درد انسان
ز فغان و درد انسان، ز فغان و درد انسان
دکتر جعفر محقق
۱ آبان ۱۴۰۳
@zeinoddin43
@seyed_zeinolabedin_safavi
جنگ هویتی و کودک کُشی

در نگاه وجدان‌‌های بیدار، کشتار غزه، یک جنایت فجیع انسانی است اما در این درگیری، باورهایی می‌جوشد که کمترین نگاهی به جنبه انسانی این جنگ ندارد و از این رو همواره بر شیپور جنگ می دمد و در خونخواری"هل‌من مزید" می‌خوانَد و دست‌کم کشتار دو ثلث مردمِ جهان را انتظار می‌کشد! این باورها که بر پایه نزاع "تاریخی - آخرالزمانی" استوار است در چشم‌انداز خود به علوم غریبه و جیوش خفیه و نفوذ جِنّیه نیز دل‌بسته‌است!
در این دیدگاه هویتی، صهیونی‌ها خود را نه یک جمعیت آواره و پناهجو‌، بل قومی برگزیده‌ و تنها وارث زمین می‌دانند و غیر یهودیان را از جنین شیطان و جنس حیوان می‌شمارند و آفرینش جهان را تنها بر محوریت نژاد یهود تفسیر‌‌‌می‌کنند. نژادی که عهد کرده‌‌است تا در نقطه موعود پیش‌گویی‌های عهد‌جدید را در باره آخرالزمان پیاده کند و زمینه را برای نبرد آرمانیِ آرماگدون آماده سازد و طبق مکاشفات یوحنایی، دوسوم مردم جهان را نابود کند و نژاد منتخب یهود را پیروز زمین گرداند. اینجاست که جنایتِ "نسل کشی" می‌تواند رنگ عبادت(!) به خود گیرد و "کودک کُشی" و " نسل‌کشی" توجیهی عقیدتی و هویتی بیابد.
نا‌گفته نگذارم که در جبهه مقابل صهیونی‌ها نیز اندیشه‌‌ای وجود دارد که این جنگ‌ها را تکرار و تداومِ نبرد تاریخی اسلام و یهود می‌داند و برای رسیدن به مقصد الهیاتی خود، کشتار همه آنان را شرط نجاتِ بشر می‌خواند.
جنگ ‌با چنین نگاه هویتی و عقیدتی، بی‌برنده و بی پایان است و پایانش تنها با نگرش‌های انسانی‌ و وجدانی امکان‌پذیر است.
۱۴۰۳/۸/۱
زین‌العابدین صفوی
@zeinoddin43
@seyed_zeinolabedin_safavi
غُربت نهج‌البلاغه در حوزه‌های‌ علمیه

برخی از علمای حوزه برای نهج‌البلاغه، ترجمه، شرح، تفسیر و نمایه نوشته‌‌اند و یا مصادر و اسانید آن را استخراج کرده‌اند و در تدریس و تفسیر آن کوشیده‌اند و نیز کسانی برای نهج‌البلاغه همایش‌‌هزاره و جشنواره‌های بزرگی برگزار کرده‌‌اند. یا به‌نامش بنیادی ویژه بنیان نهاده و حتی بوستان‌هایی بنا‌کرده‌ و یا سروده‌‌هایی سروده‌ و تصنیف‌ها ساخته‌‌اند.
نه از این تلاش‌ها بی‌خبرم و نه از ستایش آن‌ها غافل. اما بر این باورم که این کتاب ژرف در حوزه‌های علمیه ما، جایگاه شایسته خود را ندارد و چندان مورد توجه فقها نیست. در حوزه ها، دانش"فقه و اصول" بر دیگر رشته‌های الهیات، سیطره دارد و در ادله فقه "سلسله سند" نقش پایه‌ای دارد و نهج البلاغه متن‌ گلچین شده‌‌‌‌‌ای است که از اسنادش جدا افتاده است. اما محققان به آن مصادر و اسانید آن آگاهند. و اگر هم آگاه نباشند در پذیرش و ترویج این کتابِ سراسر اخلاق، می‌توانند قاعده "تسامح در ادله سنن"جاری کنند. آیا محتوای نهج‌البلاغه کمتر از مُرسله‌های دیگری است که علما به آنها اعتماد کامل یافته‌اند؟
اصلاً گیریم که نهج، "فقهی شدنی" نیست، آیا متون فاخرآن نمی‌تواند در آموزش ادبیات عرب مورد بهره‌برداری قرار گیرد و در شواهد ادبی بگنجد؟ آیا در اینجا هم "سند" موضوعیت دارد؟ یا آن‌که متن این کتاب دشوار‌تر از شواهد ادب جاهلی است؟!
به گمانم غربت نهج‌البلاغه نه به دشواریِ متنِ‌ آن، بلکه به دشواریِ عمل به آن مربوط است. غربت آن نه معلول ضعف سند، بلکه محصول ضعف برخی‌ از مخاطبان اصلی آن باشد. فراموش نکنیم که مهم‌ترین مخاطبان این کتاب‌، زمامداران و علمای دینی‌اند. این کتاب، "کاخ نشینی" و "بی مسئولیتیِ" بزرگان دینی را بر نمی‌تابد و سنگین ترین تکالیف را برگردن آنان می افکنَد و بر"ائمه عدل" واجب می‌کند که هم‌ترازِ ضعیفان زندگی کنند. به یاد عالمان می‌اندازد که پرخوریِ ستمگر و گرسنگیِ مظلوم را برنتابند. این کتاب - برخلاف کتاب‌های رایج این سال‌ها- عالی‌ترین مقامات را نهی‌از منکر می‌کند و هیچ‌کس را مصون از نظارت، استیضاح و پاسخ‌گویی نمی‌شمارد. آری غربت نهج لبلاغه، به همین ویژگی‌هایش مربوط است.
۴۰۳/۷/۱۸
زین‌العابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
@seyed_zeinolabedin_safavi
جبهه مقاومت و سه‌ نکته

یکم- مقاومت در برابر رژیم متجاوز صهیونی، یک امرِ انسانی‌ است. بارها نوشته‌ام که حقیقت این نزاع، #فراتر_از_جنگ_قبله‌ها_و_قبیله‌ها است. قبیله‌ای کردن این جنگ، بازی در زمین اسرائیل‌است. اسرائیل می‌کوشد تا به پیشانیِ "مقاومت" هویتِ شیعی یا شعوبی بچسباند و ملت‌های دیگر را در برابر مقاومت، مقاوم کند. افسوس که برخی از نقاره‌چی‌های داخلی نیز بر همین طبل می‌کوبند و رویاروییِ ظالم و مظلوم را به دوگانه‌ آخرالزمانیِ "شیعه_ یهود" کاهش می‌دهند. در حالی که این مقاومت، یک ارزش فرادینی، فرا قومیتی‌ و جها‌ن‌شمول است.
دوم- رژیم صهیونی همواره در کنار بمب‌افکن‌های پیشرفته خود، به برخی از سیاست‌های داخلیِ ما نیز امید بسته‌ است. غلط‌ها و غفلت‌هایی که تاکنون بخش بزرگی از ملت را ناراضی کرده و به حاشیه رانده است. مقامات ایران باید علاوه بر موشک‌ها، به رضایتمندیِ ملت نیز با جدیت توجه کنند رضایت داخلی "شرط" و "شطر" مقاومت در جنگ خارجی است.
سوم- جایگاه مقاومت در درون ملت ما قابل تامل و بررسی‌است. آیا مسئولان از گسست‌های نسلی و معرفتی باخبرند؟‌ آیا از ذهنیت‌های ملت آگاهند؟ اصلاً به این آگاهی اهمیت می‌دهند؟ آیا می‌دانند چند درصد از مردمِ خودِ پایتخت حامیِ مقاومت‌اند؟ آیا درک می‌کنند که مساله مقاومت "چندمین مساله"جوانان ما است؟ آیا فهم می‌کنند که چند درصد از دانشجویان ما در تجمعات مقاومت شرکت می‌کنند؟ آیا "پیریِ جمعیت" را درنمازهای جمعه و راهپیمایی‌ها می‌بینند؟ آیا می‌دانند نارضایتی داخلی و فقر، بهترین بستر برای نفوذ دشمن صهیونی است؟ آیا گمان دارندحمله خارجی همیشه موجب انسجام داخلی است؟
۴۰۳/۷/۱۶
زین‌العابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
@seyed_zeinolabedin_safav
۱۰ نشانه #نفودی‌ها
( یادداشت دو سال پیش)

"نفوذی‌ها" دست‌کم، ۱۰ علامت زیر را دارند:
۱- از "در" وارد می‌شوند نه از "دیوار"! آن‌هم از "درِ"دوستی و درب‌های ویژه‌ای که‌ من و شما را به آن راهی نیست!
۲- #ظاهر‌سازی‌ می‌کنند و معمولاً با آدم‌های #ظاهر‌گرا سازگارترند و از انسان‌های ژرف‌نگر و باهوش بیزارند‌.
۳- باهوش‌تر از "ظاهرگرایان"اند و همواره بر‌آنان چیره‌می‌شوند. ظاهر بینان هرگز نتوانسته‌اند در برابر نفوذ مقاومت کنند.
۴- خود را به "با‌نفوذها" نزدیک می‌کنند. به جاهایی که در‌آن جا "خبری" هست!
۵- هیچ‌گاه از مرکز نفوذ انتقاد نمی‌کنند بلکه با آن اظهار همسویی کامل دارند و بلکه کاسه‌های داغ‌تر از آش‌اند
۶- ظاهر‌ِ خود را به گونه‌ای می‌آرایند که دلخواه دستگاه باشد.حتی در نزد پیامبر(ص) اینگونه بوده‌اند." و اذا رَاَیتَهُم تُعجِبُکَ‌ اَجسامُهُم"(المنافقون/۴)
۷- همواره پیرامون "قدرت" می‌چرخند. (در قرآن آیات‌ مربوط به نفاق و ریاکاری "مدنی‌"‌ و مربوط به دوران‌قدرت اسلام‌اند)
۸- جامعه "دوقطبی" را برای نفوذ مناسب‌تر می‌دانند. زیرا دو طرف همواره در حال"یارگیری"‌اند و آرایش انتخاباتی به‌سر می‌برند.
۹- برای آن‌که متهم نشوند، منتقدان دلسوز و آگاه را متهم به نفاق و نفوذ می‌کنند!
۱۰- از اینگونه‌ برداشت‌ها و یادداشت‌ها👆سخت متنفرند!!!
۱۴۰۱/۳/۲۶
زین‌العابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
@seyed_zeinolabedin_safav
i

#سالوس_بدتر_از_جاسوس
#نفوذی‌ها_کجایند؟
#ریای_سازمانی
#دوقطبی
#نعل_وارونه
#حیدری_نعمتی
#بدتر_از_چاپلوسی
#ظاهرگرایی_و_وارونگی
#نفوذ
#ظاهرساز
"تحمیلِ جنگ" زشت است
هر گونه جنگی

و

"جنگ با تحمیل" زیبا است
هر گونه تحمیلی
۴۰۳/۷/۴
@zeinoddin43
Forwarded from برداشت‌ها
#بازآی_تا_شریعت_آسان_بیاوری


تو آمدی، صفا به بیابان بیاوری
بر دشت تشنه، چشمه حیوان بیاوری
دست بشر گرفتی و رفتی به آسمان
تا وقت آمدن همه انسان بیاوری
با خوف و با گرسنگی‌، ایمان نخواستی
برخاستی که ایمنی و نان بیاوری*
اول برای آن تن عریان قبا دهی
زان پس به جانش آیه قرآن بیاوری
برخیز تا به امت خود همتی دهی
"وحدت" برای جامعه مهمان بیاوری
این پیروان کهنه، پراکنده، دشمن‌اند
آیا شود که تازه مسلمان بیاوری؟!
چون‌خوی نرم‌ و راه تو را "سخت" کرده‌اند
باز آی تا شریعت آسان بیاوری
۱۴۰۰/۸/۱
سید زین‌العابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
seyed_zeinolabedin_safavi


* فلیعبدوا رب هذاالبیت الذی اطعمهم من‌جوع و آمنهم من خوف (قریش، ۳/۴)
با کتاب‌های کوچکت
در اوان نوجوانی‌ام
به خانه من آمدی
اینک از محله کتاب
از سراچه قلم
همیشه کوچ می‌کنی
ولی
به ذهن نسل روزگار ما
نیک به یادگار مانده‌ای
۴۰۳/۶/۳۱
@zeinoddin43
آیا نهج‌لبلاغه را بایگانی‌خواهند کرد؟

سخن در این نیست که نسخه نهج‌البلاغه، دردهای پیچیده‌ ما را درمان می‌کند. بلکه اشاره‌ای بر این واقعیت تاریخی است که در سال ۵۷ مردم با آن شعارهای زیبا انقلاب کردند. همان جمله‌هایی که گویی باید آن‌ها را تنها در هنگام انقلاب به زبان بیاوریم! نه در زمانه مسئولیتِ خودمان! جمله‌هایی که برای معترضان بسی شیرین است و در کام خودکامه‌ها تلخ تر از زهر.
امتیاز نهج‌البلاغه نسبت به کتاب‌هایی که این سال‌ها توزیع و توصیه می‌شود، همین است که نهج‌البلاغه، سردمداران حکومتی را نیز مورد خطاب قرار داده است و جمله‌هایی دارد که حتی اگر"بی منظور "هم خوانده شود، حاکمان متخلف را به خشم می‌آورد و مسئولانی را که ریگی درکفش دارند سخت می‌آزارد. اندک مدیرانی هم که گهگاه این‌جملات آرمانی را سخاوتمندانه به زبان می‌آورند، احتمالاً آن‌ها را از سال‌های انقلاب در حافظه مبارکشان دارند و در دوره ریاست خود شاید آن‌ها را به فراموشی یا بایگانی بسپارند. بویژه اگر نتوانند گره‌های کور جامعه را بگشایند و کشور را از محاصره تحریم‌ها برهانند و از فقر و فساد و تبعیض بکاهند.
۴۰۳/۶/۲۷
زین‌العابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
@seyed_zeinolabedin_safavi
نهج‌البلاغه و شعارهای ما

بازگشت مفاهیم نهج‌‌البلاغه به فرهنگ سیاسیِ کشور،(حتی در حد شعار) مایه خوشحالی است. هم آرمان‌های اولیه انقلاب را یادآوری می‌کند و هم فاصله‌‌ما را از آن‌‌ها نشان می‌دهد. نسل امروز بداند که ما در سال ۵۷ با این شعارها به خیابان آمدیم و با این آرزوها به جمهوری اسلامی رای دادیم و با این امید‌ها هشت سال در جبهه‌ها مقاومت کردیم.
نهج‌البلاغه برای سخنرانان شیرین‌ترین شعار، برای حاکمان دشوارترین‌ منشور و برای مستبدان تلخ‌ترین کلمات است. ما در سال ۵۷ نهج‌البلاغه‌ای ترین شعارها را می‌دادیم و از عدل و زهد حاکمان دم می‌زدیم. می‌شنیدیم و باور می‌کردیم که مال و قدرت دنیایی پَست‌تر از فضولات و شکمبه گوسفند است وبی ارزش تر از لِنگه کفشی پاره و چِندِشی تر از آبِ عطسه بُز!
آن روزها از حنجزه سران انقلاب، صدای وعده‌های نهج‌البلاغه‌ای می‌آمد که اگر ما پیروز شویم تبعیض و ستم برچیده خواهد شد،فرودستان در برابر حاکمان دچار لکنت نخواهند شد، حاکمان همانند ضعیفان خواهند زیست، مسئولان از دردِ غمِ گرسنگان آسوده نخواهند خوابید و از کنار حق کُشی‌ و شکمبارگیِ ستمگران بی‌خیال نخواهند گذشت.
آری با نهج‌البلاغه‌‌ انقلاب کردیم ولی پس‌از ان خواستیم جامعه را نه با نهج البلاغه که با بحارالانوار و رساله‌ عملیه و مفاتیح‌‌الجنان اداره‌کنیم. هدایت را تنها در"هویتگرایی خلاصه کردیم. وحدت را در فرقه‌گرایی گم کردیم و مژده‌های علوی را در بشارت‌های آخرالزمانی. و امروز افتخارِ خدمت به محرومان را در"خادمی افتخاری" حرم.
از آزادی‌های موعود چه بگویم که از شعار آزادی تدریس کمونیسم در دانشکده الهیات به فیلترینگ پیام رسان‌ها رسیده‌ایم. از اندیشه‌های مطهری، به کتاب‌های تعبیر‌خواب، از برنامه "با قران در صحنه" به سخنرانی در باره میزانِ ایمان میوه‌ها و فضیلت گیاهان(!) و از حماسه حسینی به ادعای عزاداری اردک‌ها و گنجشکان(!) خلاصه، آن‌چنان با فرهنگ نهج‌البلاغه بیگانه‌ شده‌ایم که دور نیست برخی از جمله‌های آن به شعارهای ضد امنیتی‌‌ تبدیل شود!
۴۰۳/۶/۲۲
زین‌العابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
@seyed_zeinolabedin_safavi
#به_نام_مذهب_تعطیل_نکنید

وقتی قرار است حقوق ماهانه‌ دولتی بی‌کم کاست به حسابمان واریز شود، چرا از تعطیلی‌های دولتی خوشمان نیاید؟ تا باشد از این تعطیلی‌ها (!) سوگ باشد یا سور، گرم باشد یا سرد، هرچه تعطیل‌تر!
این زبان‌حال ماست. اگر در استخدام دولت نبودیم، و اگر مسئولان ما، کارفرماهای شخصیِِ ما بودند، و یا اگر کارهای ما برای سازمان مفید بود، آیا این‌ همه سخاوتمندانه تعطیلمان می‌کردند؟ آیا تجلیل کردن را تنها در "تعطیل کردن" می‌جستند و بر شمار آن می‌افزودند؟
روزگاری که مردم، این‌‌چنین دولتی نبودند، در بسیاری ازسال‌روزهای مذهبی تنها ساعاتی را دست از‌ کار می‌کشیدند و در محفلی در نزدیک محل کارشان، در پای درس واعظی می‌نشستند و سپس به سرِکار خویش باز می‌گشتند. این رسم، با فرمان و فرهنگ قرآن نیز سازگارتر بود. قرانی که مردم را در روز جمعه نیز به کار و کاسبی می‌خوانَد و تعطیلی موقت را تنها برای نماز جمعه ( آن هم برای ذکر خدا ) تجویز می‌کند.
اکنون اما بسیاری از تعطیلی‌های مذهبی از اهداف و کارکردخود دور شده‌اند. نه بر رونق دین می‌افزایند و نه بر جمعیت مسجدها. آری جاده‌ها را شلوغ می‌کنند و البته نیازهای تفریحی مردم را بر‌می‌آوًرند. عیبی ندارد و شاید دولت هم چندان زیان‌نبیند اما آیا بهتر نیست راست و روشن، روزهایی را به نام "تفرج"تعطیل کنید و از مذهب مایه نگذارید؟
۴۰۳/۶/۱۴
زین‌العابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
@seyed_zeinolabedin_safavi
#شنبه_های_نا‌مقدس
#یک_سوال_از_نمایندگان_مجلس
#نهم_ربیع_و_فرهنگ_رسمی
#مسئولان_و_ذائقه_دبستانی
#غم‌ها_و_شادی‌های_اهلبیت_کدامند
#تعطیلی_را_به_پیشوایان_نسبت_ندهید
#تعطیلی‌ها_و_چند_نکته
#تجلیل_یا_تعطیل؟
خونِ هر آن غزل که نگفتم به پای توست

غزلی از زنده یاد
محمد علی بهمنی

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیر من! نه این که مرا شعر تازه نیست
من از تو می‌نویسم و این کیمیا کم است
سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است
تا این غزل شبیه غزل های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است
گاهی ترا کنار خود احساس می کنم
اما چقدر دل خوشی خواب‌ها کم است
خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است؟
@zeinoddin43
نقدی بر یک نقد

ای کاش آیت‌الله سبحانی این نقد را تا آخر بخوانند. نویسنده‌اش را نمی‌شناسم ولی شیوه نقد و نوشتارش را می‌ستایم.
۴۰۳/۶/۶

سید زین‌العابدین صفوی
@zeinoddin43
شفافیِ "گَه‌گاهی" نیز غنیمت است!
در روزگار نوین "شفافیت" یکی از مصداق‌های ساده زیستی و صاف بودن است. یک زمامدار برای اثبات ساده زیستیِ خود، لازم نیست مانند گدایان و کارتن‌خوابان جامه برتن کند. اما لازم است که با مردمِ خود رو راست باشد. اما افسوس بر مسئولانی که تنها تن‌پوش و نشیمنِ خود را با خاک "بَزَک"می‌کنند ولی در نهان، پیچیده ترین نقش‌ها و نقشه‌ها را بازی می‌کنند!
رئیس جمهور جدید، متعهد شده است با مردم رو راست باشد. به گمانم او یک چشمه از این "شفافی" خود را توانست در مجلس نشان دهد. آن‌جا که گفت اعضای کابینه پیش از ارائه به مجلس،"هماهنگ" شده است. رئیس جمهورهای قبلی نیز همین هماهنگی را داشتند ولی آن را اعلام نمی‌کردند. همین اندازه شفافیت نیز برای مردم غنیمت است. اگر او از میان آن همه پندهایی که از نهج‌البلاغه می‌خواند تنها به همین یک بند (شفافیت) پای‌بند باشد مردم را بسی شادمان خواهد کرد. این کار سختی نیست بلکه ما کم توقع شده‌ایم. همین که گه‌گاهی در یک برنامه زنده، یک حقیقتِ "پشت پرده‌ای" از دهان رئیس جمهور بیرون بپرد باز کفش کهنه‌ای است که نعمت است.
آقای رییس جمهور! نمی‌خواهیم و نمی‌توانی کارستان کنی اما همین یک قلم (شفافیت) را بچسب. مثلاً بگو چرا با وجود وعده‌هایت، نتوانستی حتی یک وزیر از اهل سنت معرفی کنی؟ روشن شدنِ این واقعیات، هم توقعات ملت را واقعی‌تر می‌سازد و هم شعارهای جنابعالی را ویرایش می‌کند!
"شیر بچه‌ای، هنگام طلوعِ آفتاب سایه خود را به اندازه یک کوه دید. با‌خود گفت برای صبحانه‌ام یک‌فیل شکار خواهم کرد. تا ظهر دوید و طعمه‌ای نیافت تا این‌که خورشید بالا‌ آمد و سایه‌اش به اندازه واقعی نمایان شد. آن‌گاه واقع‌بینانه گفت برای ناهارم یک‌ گنجشک هم غنیمت است !!"
۴۰۳/۶/۵
زین‌العابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
@seyed_zeinolabedin_safavi
#شنبه_های_نا‌مقدس

شورای نگهبان طرح تعطیلی شنبه‌ها را مخالف موازین شرعی دانست. سخنگوی این شورا اگرچه خود را موظف به "بیان دلیل" ندانست ولی ای‌کاش در یک جمله کوتاه به مبنای این رای نیز اشاره می‌‌کرد تا مردم می‌فهمیدند که مصوبه نمایندگانشان با کجای شریعت سازگاری ندارد.
اگر شورا این طرح را مصداق "تشبه به یهود" می‌داند باید در این تطبیق‌ها به،عرف و مرجعیت آن عنایت داشته باشد. اکنون حتی عرف دینداران نیز "تعطیلی شنبه‌ها"را مصداق "تشبه به یهودیان" تلقی نمی‌کند. شاهدش همین بس که این طرح از تصویب نمایندگان مجلس گذشته و در بسیاری از کشور‌های اسلامی نیز شنبه‌ها را تعطیل می‌کنند ولی تقدیسش نمی‌کنند. نه شنبه را روز ویژه یهود می‌دانند و نه آن روز را زمان استراحت خدا می دانند*
شنبه‌های مقدسِ یهودیان در جوامع مسلمان "نا مقدس" است. مانند برخی از آیین‌های زردشتی که اکنون از ریشه‌های دینی‌ و قدسیِ خود جدا شده‌ و کارکرد عرفی پیدا‌ کرده‌اند""
اضافه کنم که شباهت یافتن با یهودیان به طور مطلق مردود نیست، بلکه اگر این شباهت‌ها نشانه یا مقدمه دنباله روی و ترویج سبک یهودیان نباشد و نیز اگر منافعی برای مسلمانان داشته باشد، ضدیتی با اسلام نخواهد داشت.
۴۰۳/۵/۱۶
زین‌العابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
@seyed_zeinolabedin_safavi

پ‌ن:
* در نگاه یهودیان شنبه روز استراحت خداوند است.در تورات این مضمون آمده است که خدا جهان را در شش روز آفرید و تمام کرد و در هفتمین روز (شنبه) به استراحت پرداخت. یهودیان بر این پایه، شنبه را تعطیل و مقدس می‌دانند.
** مانند جشن‌نوروز، چهارشنبه سوری، سیزده به‌در و شب‌ یلدا و...که مردم ما آن جشن‌ها را برگزار می‌کنند بی‌آن‌که به جنبه قدسی و زرتشتی آن‌ها توجهی کنند و با مساله تشبه به زرتشتیان مواجه شوند.
یادداشت چهار سال پیش

#نفوذی‌ها_کجایند؟

"نفوذی‌" در بسترهای پرمایه رشد می‌کند. همچون گیاهی است که سخت به ریشه می‌چسبد و به شکل گیاه اصلی در می‌آید آن‌چنان که گویی که هردو یک‌ پیکرند. از همان ریشه تغذیه می‌کند و حتی بیش از اصل رشد می‌کند! نفوذ در سیستم های‌"فُرم‌گرا" دشوار نیست. در آن‌جا که نشانه‌های "شکلی" و کنش‌های "روبنایی"، ملاک‌ گزینش و پیشرفت‌اند،‌ در فضاهای احساسی و "همیشه‌ درگیر"، که فُحش به رقیب، ملاک"وفاداری" است. در مدیریت‌های قبیلگی، طبقاتی و "صنف محور"، که گزینش و پیشرفت وابسته به "اتصال" است نه "اصالت".در دربارهای چاپلوس پرور که دلخوشی‌های جناب‌رئیس، حرف آخر را بزند و در فضاهای بسته‌ که تنها خودمانی‌ها "خودی‌" باشند.
آری اگر چنین باشد، در سخت‌گیرانه‌ترین سازمان‌ها نیز، آسان‌ترین نفوذ‌ها رخ‌ می‌دهد.
اما در مدیریتِ "شایسته سالار"، نفوذ بسی دشوار است. وفاداری نیز در دل "شایستگی" است. شایستگی تنها و تنها با "آزمون" اثبات می‌شود. آزمونی تک‌چشم و بی‌عاطفه که از هیچ معیار‌ تعصبی وحاشیه‌ای پیروی نکند. نفوذها در "اعتمادهای بی آزمون" شکل می‌گیرند.
۹۹/۹/۸
سیدزین‌العابدین‌صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام: seyed_zeinolabedin_safavi
Telegram Center
Telegram Center
Channel