🔹از رایحهی غزل فارسی تا دود مکاتب دیوبندی
✍️زینب بیات
نیشاش را باز میکند و پوزخند میزند با لبهایی که در میان حجم انبوه و تاریک ریش پنهان شده است میگوید: "کدام مکتب؟"
این واکنش معاون رییسالوزرای طالبان است در پاسخ به مجری برنامه که پرسیده: "مکتبهای دخترانه کی باز میشود؟"
🔺عبارت "کدام مکتب"، در نگاه اول، انکار مفهومی است،
آموزش و یادگیری آنهم برای زنان و دختران در سبک و سلوک افراطگرایانه و متحجر طالبان جایی ندارد، مثل تاریکی مطلق که اصلا تعریفی از روشنایی و خورشید ندارد.
🔺از زاویهی دیگر "کدام مکتب"، ما را در برابر انواع مکاتب قرار میدهد و البته از دید طالبان، تنها مکتبی که مجوز دارد، از جنس همان مکاتب دیوبندی است که مبانی فکریشان، مخالفت با روشنفکران و کافر دانستن آنها، ضدیت با مکتب و دانشگاه، مخالفت با حضور زنان در جامعه، نپذیرفتن جامعه مدنی و ترویج خشونت و تکثیر افراطگرایی است که سالها در پاکستان، زادگاه طالبان و نیروهای انتحارگر بودهاند.
گزارشها نشان میدهد که از این گونه مکاتب در تعدادی از ولایات افغانستان از جمله کندوز ایجاد شده و به گفتهی مسئولین طالبان در ریاست معارف کندوز، در حال حاضر ۵۰۰ باب مکتب و ۸۰۰ باب مدرسه دینی در این ولایت فعالیت دارند، اکثریت این مدارس در دو سال پسین ایجاد شدهاند و شیوه تدریسشان، تزریق تفکر طالبانی است.
شماری از دخترانی که در این مدارس دینی در کندز درس میخوانند، میگویند در حالی که رویاهای زیادی برای آینده خود داشتند، اما به آنها در مدارس دینی گفته میشود که زنان برای خدمت به مردان آفریده شدهاند و نباید در امور سیاسی و دیگر مسایل دولتداری دخالت داشته باشند و باید از امر شوهرانشان پیروی کنند.
کارشناسان
آموزش به این باورند که طالبان با حمایت جدی و ایجاد مدارس دینی زیاد، قصد ندارند در مکاتب دخترانه را باز کنند چرا که پرورش دختران در مکاتب آزاد و به دور از مفکوره طالبانی، آنها را به نیروهای معترض علیه سیاستهای آنها تبدیل خواهد کرد.
🔺نوع دیگری از مکتب را که مردم ما تجربه کردهاند، مکاتبی است که در این چند دهه و سالهای دوران جمهوریت، فرصت دانشاندوزی و پرورش نسل جوان افغانستان بوده؛ دختر و پسر هر دو فرصت
آموزش و آموختن علوم و فناوری روز را داشتند، دختران در این فضا، رتبههای برتر کنکور را از آن خود کردند و حتی در رقابتهای جهانی، تیم رباتیک دختران افغانستان، موفقیتهای چشمگیری را رقم زدند و جوانان این مرز و بوم، در رشتههای مختلف، از دانش پزشکی تا انفورماتیک و مهندسی و علوم اجتماعی و... در مسیر تخصص گرفتند.
🔺حافظهی مردم افغانستان اما، مکتب و مکتبخانه سنتی را هم به یاد دارند که در آن پنجکتاب درس داده میشد و گلستان و بوستان سعدی و دیوان حافظ، که وقتی
همصحبت مادرکلانهای درسخوانده در این نوع مکاتب میشدی سواد ادبیشان، به خوبی، خود را به رخ میکشید و سینهشان گنجینهی غزلهای حافظ بود.
🔺در این سالها چه بر ما گذشت که از آن سطح فاخر
آموزش، از مکتبخانهسنتی و مکاتب
آموزش علوم و فناوری کارآمد روز به مکتب طالبانی و دیوبندی رسیدیم، از روشنایی غزل فارسی به تاریکی روایات سلفیگری؟
گلستانی که روزگاری در غزنهی آن سنایی بالید و در هرات آن خواجه عبدالله انصاری و در بدخشان آن ناصر خسرو، بوستانی که در روزگار کنونی هم، شاعران و پژوهشگران و اندیشمندانی را پرورش داد حالا در زیر پای طالبان، در حال تبدیل شدن به مزرعهی سوختهای است.
🔺بله، فرق میکند از کدام مکتب حرف بزنیم؛ افراد در چه مکتبی درس بخوانند و پشت کدام نیمکت بنشینند و از آن مکتب و مکتبخانه، چه مفکورههایی بیرون آیند.
از آن مکان، دود مکاتب دیوبندی به مشام برسد یا رایحهی غزل سعدی و حافظ؟
مکتبی که ما را در مسیر تکامل قرار دهد یا بر مدار تنزل؛
مکتبی که دختران و نسل جوانِ ما را پرسشگر و جستجوگر و اندیشهورز بار آورند یا بردههای مطیع فرمانبر.
#مکتب#آموزش#دختران#تحجر@zaynabbayat