🔺سیاه سیاه، سپید سپید
🔻زینب بیات
میگفت: معلمام به من گفت: «رویاپردازی نکن این طوری به هیچ جایی نمی رسی.»
وقتی نمره خوبم را بهش نشان میدادم، میگفت: « تقلب کردی حتما...شانس آوردی این طوری شده. همیشه این طوری نیست رویات رو بذار کنار.»
ولی من سعی کردم برعکس این را به او ثابت کنم و با خودم گفتم: «من را دست کم نگیر، من چیزی نیستم که تو فکر میکنی...» بعد از چند سال هم دیگر را دوباره دیدیم، من به جایی رسیده بودم که فکرش را هم نمی كرد. وقتی من را دید دهانش باز ماند و چشمانش گرد، گفت: «تو اینجا چه کار می كنی؟»
گفتم : «یادت هست آن روز به من چی گفتی؟ آرزویت را فراموش کن... الان ببین به کجا رسیدم، فقط از شما خواهش میكنم دفعه بعد که یک دانش آموز مثل من را دیدی تو ذوقش نزن... براش پر و بال بده به جای اینکه بکوبانیاش زمین... من برعکس حرفهای تو را ثابت کردم من قوی بودم، ولی شاید یک نفر قوی نباشه و با حرفهای تو کم بیاره...»
اینها حرفهای یک دختر جوان افغانستانی است که چند سال است همراه با خانوادهاش مهاجر شده و در آلمان زندگی و تحصیل میكند...
و این معلم هم یک معلم آلمانی است که با دانش آموز خود این گونه صحبت کرده، حرفهایی که اعتماد به نفسکش است. برای خودم این ماجرا جالب بود. همیشه کلیپهایی که از فضای آموزشی کشورهای اروپایی می دیدم را عالی تصور می كردم، بدون هیچ کم و کاستی و با معلمهایی که همه در علم روانشناسی کودک و نوجوان، خبره هستند و عملکردشان عالی است و بدون نقص.
اما جوامع انسانی همه مثل هم هستند نه سیاه سیاه و نه سپید سپید، که خاکستری هستند. البته که قبول دارم غلظت سیاهی در سیستمهای آموزشی جامعه ما خیلی بالاست و گذشته از خود معلمها که سبک رفتاری هر فرد تا فردی دیگر متفاوت است، خود سیستم آموزشی ما مشکلات بسیار اساسی دارد و باید تغییر کند. در کشورهای اروپایی اگر هم نقصی هست در افراد ممکن است باشد و نه در سیستم و حقیقتا در
آموزش، روشهای بهتر و درست تر و پیشرفتهتری دارند.
اما اینجا تا سیستم درست شود افراد میتوانند نقش موثر داشته باشند، مادران و معلمها و مدیران مدارس کاربلد و فهیم میتوانند متفاوت عمل کنند، به عبارتی تکههای سیاه این پازل را باید یکی یکی تغییر داد تا برسیم به یک تابلوی روشن حالا اگر نه سپید سپید بلکه خاکستری.
#آموزش_پرورش#معلم#دانش_آموز#رویاها#اعتماد_به_نفس#خارجی_ها#ما@zaynabbayat