مقاله
@zan_j
جودیت باتلر از ما میخواهد که به خشم خود شکل تازهای بدهیم
❗️🔸...آخرین کتاب باتلر «نیروی
خشونتپرهیزی» نام دارد. این اثر کوچک ادعایی بس بزرگ دارد: از ضرورتهای این دوران، و احتمالاً هر دورانی، تخیل شکل کاملاً نوینی از همزیستی انسانها در جهان است ــ باتلر این جهان را جهانِ «برابری رادیکال» میخواند. در سفر اخیر باتلر به نیویورک با او مصاحبهای انجام دادم.
***
ماشا گسن: استدلالی که شما در این کتاب مطرح میکنید
نه دربارهی
خشونتپرهیزی به عنوان یک تاکتیک بلکه به عنوان شیوهای کاملاً متفاوت از اندیشیدن دربارهی کیستی ماست.
جودیت باتلر: ما عادت داریم به مسائل مربوط به خشوت و عدم
خشونت از منظر راهبردی و ابزاری بپردازیم. تصور میکنم زمانی که به شکلی فردی یا گروهی کنشی انجام میدهیم، بین این تصمیم که «
خشونتپرهیزی بهترین راه برای رسیدن به هدف ماست» و تلاش برای ساختن جهانی عاری از
خشونت ــ یا دستکم جهانی با خشونتی کمتر، که احتمالاً هدفی عملیتر است ــ تفاوت وجود دارد.
من از آن دسته آرمانگرایان سفت و سختی نیستم که میگویند «تحت هیچ شرایطی دست به
خشونت نخواهم زد.» تلاش من این است که پرسش را به این سمت ببرم که «ما به همراهی یکدیگر چه جهانی میخواهیم بسازیم؟» برخی از دوستان چپگرای من باور دارند که تاکتیکهای
خشونتآمیز راهی برای ساختن آن جهانی است که به دنبالش هستند. آنها تصور میکنند زمانی که نتایج دلخواهشان به دست آمد،
خشونت ناپدید میشود. اما آنها با این کار
خشونت بیشتری را در جهان منتشر کردهاند.
شما کار خود را با انتقادی از فردگرایی «به عنوان مبنای اخلاق و سیاست» آغاز میکنید. چرا این نقطهی آغاز را انتخاب کردهاید؟
بنا بر تجربهام، قویترین استدلالها علیه
خشونت مبتنی بر این مفهوم است که هنگامی که من نسبت به انسان دیگری
خشونت میورزم، به خود نیز
خشونت میورزم زیرا زندگیام با زندگی آن فرد دیگر در هم آمیخته است. اغلب افرادی که در سنت فردگرایانهی لیبرال تربیت شدهاند خود را موجوداتی در نظر میگیرند که از سایرین کاملاً مجزا هستند. اگر نقطهی آغاز ما منظر رابطهمندی یا بومشاختی باشد، میتوان این دیدگاه را به چالش کشید..
👇 #مهسا_امینی#زن_زندگی_آزادی #نه_خشونت_علیه_زنان#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی @zan_j